1361/02/17
امام حاضر در صحنه
خدا و رهبری اسلامی در هر مسألهای و پدیدهای از پدیدههای مردم، حاضر و ناظر است؛ معنای رهبری این است. حالا رهبری پیغمبر البته به هدایت الهی است... اگر قرار است که یک جامعهای داریم، یک امّتی داریم که این امّت در رأسش یک امامی هست، این امام بایستی همهی مشکلات مردم را آن جایی که به او ارجاع میشود و او باید حل کند، باید حل کند، همه جا حاضر باشد. ببینید در همین دوران مبارزه هم همینجور بود! امام در هرجایی که یک مسألهای پیش میآمد حضور داشت، هیچ جا نبود که انسان را دچار سردرگمی بکند. مثلاً قضیهی سینما رِکس آبادان پیش آمده، حالا همه سردرگماند که قضیه چیست؟ چه موضعی باید گرفت؟ چه کار باید کرد؟ آیا دولت این کار را کرده؟ آیا - نمیدانم - عراقیها کردند؟ خرابکارها کردند؟ ناگهان زودتر از همه اعلامیهی امام میآمد. هنوز دیگرانی که در ایران بودند، حتّی مبارزین اعلامیه نداده، اعلامیهی امام در دست مردم بود. اتّفاقاً همین مثالی که زدم من، فراموش نمیکنم ما جیرفت بودیم آن وقت، تبعید بودیم در جیرفت در این جریان سینما رکس. بنده بودم، آقای مرحوم ربّانی شیرازی رحمةاللَّهعلیه ایشان بودند، آقای ربانی املشی بودند، عدّهای بودند از دوستان. [خبر] قضیهی سینما رکس به ما رسید. ما نشستیم با هم مشورت کردیم گفتیم بیائیم ما یک اعلامیه درست کنیم؛ البته اعلامیهی مخفی، یعنی شبنامه نه به امضا؛ _به نظرم اینجوری میرسد_ که اعلامیه را منتشر کنیم و با یک امضای _مثلاً _ کلی بفرستیم قم و اینها چاپ بشود که مردم در جریان قرار بگیرند. نشستیم و اعلامیهای با نظر همدیگر تهیه کردیم و فراهم کردیم و بعد مثلاً گفتند این جایش اشکال دارد، آن جایش را درست کردیم و آن جایش عیب دارد، آن جایش مثلاً عیبش را برطرف کردیم، یکی دو روز طول کشید تا آمدیم اعلامیه را بدهیم تایپ کنند؛ پلیکپی کنند؛ اعلامیهی امام رسید دستمان؛ به کجا؟ به جیرفت. یعنی مثلاً چهار روز، پنج روز از حادثه نگذشته امام حاضر بود، در جیرفت حاضر بود. در تمام دوران مبارزه این مسأله وجود داشت. در همه جا، واقعاً! این یک حقیقت شگفتآوری است، در همه جا حاضر بود. بعد از انقلاب هم همینجور بود. بعد از انقلاب تمام قضایایی که برای این ملت سرنوشتساز بود و مسأله بود برای این ملّت و رهبری امام را لازم داشت، امام حاضر و ناظر بود.
جلسات تفسیر سورهی مجادله 1361/2/17