1390/07/20
بمباران جعفرآباد کرمانشاه
یکی از چالشهای بزرگی که همان اول انقلاب به سراغ کشور آمد، همین جنگ تحمیلی هشت ساله بود. شوخی نیست؛ هشت سال! جنگی را بر این کشور تحمیل کردند. هر نظامی باشد، با ناآمادگیای که در اول انقلاب به طور طبیعی هست، در یک چنین چالشی شکست میخورد؛ اما کشور عزیز ما، نظام مقدس جمهوری اسلامی شکست نخورد؛ پیروز شد. جنگ به وسیلهی مردم اداره شد. هم ارتش و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم نیروهای گوناگون، متکی به مردم بودند؛ به ایمان مردم، به عشق مردم، به صفای مردم. از خط مقدم تا همهی صفوف عملیاتی، تا پشت جبهه و پشتیبانی، مردم با صفا و صداقتی مثالزدنی و فراموشنشدنی، برای فداکاری آمادگی داشتند. آن کسانی که در سنین جوانیِ بعد از آن دوران هستند، متأسفانه به یاد نمیدهند. چقدر خوب است که آن حوادث ممتاز و برجسته و زیبا بازخوانی شود.
در همین شهر کرمانشاه برای من نقل کردند که جعفرآباد بمباران شده بود، یک خانوادهای زیر آوار مانده بودند. بچههای فرمانداری رفتند کمک کردند، اینها را از زیر آوار بیرون آوردند. پیرمردِ پدر این خانواده بعد برای تشکر به فرمانداری آمده بود. تشکر میکرد که به من کمک کردید. مسئولین فرمانداری به او گفتند شما فهرست خسارتهاتان را بدهید که ما به شما کمک کنیم و جبران خسارتهاتان بشود. در این نقل، این پیرمرد گفت: حیف است از تو همشهری! مگر من برای جیفهی دنیا اینجا آمدهام؟ ببینید، او کرمانشاهی است ها! این تعبیر، همان تعبیر پرگذشت و پر اغماضی است که یک انسان والا انجام میدهد. از این نمونهها در این شهر شما و استان شما فراوان است. در همهی مناطق عملیاتی غرب و جنوب غربی و شمال غربی، از این نمونهها میشود پیدا کرد. اینها چیزهائی است که در ملتهای دیگر پیدا نمیشود. یک نمونههای برجستهی اینچنین را، آن هم با این فراوانی، نمیشود پیدا کرد. جنگ را مردم اداره کردند؛ مردم پای کار بودند.
بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ۱۳۹۰/۰۷/۲۰