1370/06/27
نامههایی از بهشت
این وصیتنامههایی که امام میفرمودند بخوانید، من به این توصیهی ایشان خیلی عمل کردهام. هرچه از وصیتنامههای همین بچهها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خواندهام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیتنامهها درس میگیریم. اینجا معلوم میشود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به حکمت معنوی - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده میشود، اما هر کلمهاش برای من و امثال من، یک درس و یک راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردهام.در بسیاری از موارد، به پدر و مادرشان مینوشتند که ما از اینجا دل نمیکَنیم؛ اینجا بهشت است و زندگی اینجاست. مثلاً در جواب اینکه مادرش نوشته بود پسرم! زودتر بیا، یا به ما خبر بده، میگوید اصلاً آنجا زندگی نیست؛ زندگی اینجاست. این همان معنویت بود. وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن میشود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و ارادهها حرکت میکند. وقتی اینطور شد، بزرگترین قدرتها نمیتوانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۰/۰۶/۲۷