newspart/index2
مسئولان نظام
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
امتحان الهی بودن مسئولیت در جمهوری اسلامی

یک روزی بود...که مردم مؤمن و صاحبان فکر دینی و اسلامی کمترین حرکت اجرائی را در کشور در اختیار نداشتند، ‌نمیتوانستند کار انجام بدهند، کار دست طواغیت و تبَعه‌ی طواغیت بود؛ یک روزی این‌جوری بود؛ خدای متعال آنها را از این ‌مسندها بیرون انداخت، شما را گذاشت جای آنها. حضرت موسیٰ به بنی‌اسرائیل فرمود: عَسىٰ رَبُّکُم اَن یُهلِکَ عَدُوَّکُم وَ ‌یَستَخلِفَکُم فِی الاَرضِ فَیَنظُرَ کَیفَ تَعمَلون؛(1) خدای متعال من و شما را گذاشته، باید امتحان پس بدهیم. چه‌جوری عمل ‌میکنیم؟ آنها بد عمل کردند؛ ما چه‌جوری عمل خواهیم کرد؟1402/01/15

1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 129
قالوا أوذينا مِن قَبلِ أَن تَأتِيَنا وَمِن بَعدِ ما جِئتَنا ۚ قالَ عَسىٰ رَبُّكُم أَن يُهلِكَ عَدُوَّكُم وَيَستَخلِفَكُم فِي الأَرضِ فَيَنظُرَ كَيفَ تَعمَلونَ
ترجمه:
گفتند: «پیش از آنکه به سوی ما بیایی آزار دیدیم، (هم اکنون) پس از آمدنت نیز آزار می‌بینیم! (کی این آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل می‌کنید!»
لینک ثابت
تأثیرگذار بودن ذکر مستمر در کارهای فردی و اجتماعی

در کلامی منسوب به امیرالمؤمنین [هست]: مَن عَمَرَ قَلبَهُ بِدَوامِ الذِّکرِ حَسُنَت‌ اَفعالُهُ‌ فِی‌ السِّرِّ وَ الجَهرِ»؛(1) دوام ذکر و به ‌طور مستمر ذاکر بودن، موجب میشود عمل ما ــ هم عملِ پنهانی ما و کاری که خودمان در دلمان، در داخل خانواده‌مان، ‌در اتاق خلوتمان انجام میدهیم، هم عملی که در محیط اجتماعی انجام میدهیم ــ نیکو بشود، خوب بشود... حالا ما ‌مسئولین کشور هستیم دیگر؛ یک بخشی از کارهای جاری کشور... به عهده‌ی این مجموعه‌ای است که اینجا تشریف دارید ‌و همه اینجا جمع شده‌ایم. کارِ ما چیست؟ «خدمت به مردم». کار ما چیست؟ «اداره‌ی خوب کشور»؛ پس «حَسُنَت‌ اَفعالُهُ‌ ‌فِی‌ السِّرِّ وَ الجَهر» در مورد ما این است. اگر ذکرالله داشته باشیم، تأثیر میگذارد در کار خدمت به مردم که مسئولیّت بزرگ ‌ما پیش خدای متعال است. این «خدمت» را در دعاها هم می‌بینیم. در دعای مبارک کمیل [میفرماید]: اَسأَلُکَ بِحَقِّکَ وَ ‌قُدسِکَ وَ اَعظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسمائِکَ اَن تَجعَلَ اَوقاتى مِنَ اللَیلِ وَ النَّهارِ بِذِکرِکَ مَعمورَةً وَ بِخِدمَتِکَ مَوصولَة؛ ذکر و خدمت، ‌با هم می‌آید. وَ اَعمالى عِندَکَ مَقبولَةً حَتّىٰ تَکونَ اَورادى وَ اَعمالى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا؛ دائم در ‌خدمتِ تو باشم. باز بعدش [میفرماید]: قَوِّ عَلىٰ خِدمَتِکَ جَوارِحى وَ اشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحى وَ هَب لِىَ الجِدَّ فى ‌خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِى الاِتِّصالِ بِخِدمَتِک؛(2) باز «خدمت»؛ ببینید، تمامش خدمت است.‌1402/01/15

1 )
غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمد آمدی، ص ۶۴۴ (با اندکی تفاوت)‏

مَن عَمَرَ قَلبَهُ بِدَوامِ الذِّکرِ حَسُنَت‌ اَفعالُهُ‌ فِی‌ السِّرِّ وَ الجَهرِ ‏
ترجمه:
‏«هر کس دلش را با پیوستگىِ یاد [خدا] آباد کند، کارهایش در نهان و آشکار، نیکو خواهند شد.»‏
2 )
مصباح‌المتهجّد، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۸۴۹ (دعای کمیل)

أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَقُدْسِكَ وَأَعْظَمِ صِفاتِكَ وَأَسْمائِكَ، أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتِى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً، وَبِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً؛ ‏وَأَعْمالِى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً، حَتَّىٰ تَكُونَ أَعْمالِى وَأَوْرادِى كُلُّها وِرْداً وَاحِداً، وَحالِى فِى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً . يَا سَيِّدِى يَا مَنْ عَلَيْهِ ‏مُعَوَّلِى، يَا مَنْ إِلَيْهِ شَكَوْتُ أَحْوالِى، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، قَوِّ عَلىٰ خِدْمَتِكَ جَوارِحِى، وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوانِحِى، وَهَبْ لِىَ ‏الْجِدَّ فِى خَشْيَتِكَ، وَالدَّوامَ فِى الاتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ.‏
ترجمه:
‏ خِدْمَتِكَ جَوارِحِى، وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوانِحِى، وَهَبْ لِىَ الْجِدَّ فِى خَشْيَتِكَ، وَالدَّوامَ فِى الاتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ.‏ ‏«ای خدای من، ای سرور من، ای مولای من و اختیاردارم، ای کسی که مهارم به دست اوست، ای آگاه از پریشانی و ‏ناتوانی‌ام، ای دانای تهیدستی و ناداری‌ام، پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست می‌کنم به حقّت و قداست و ‏پاکی‌ات و بزرگ‌ترین صفات و نام‌هایت که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنی و به خدمتگزاری‌ات پیوسته ‏بداری؛ و اعمالم را در پیشگاهت پذیرفته قراردهی تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ و همسو و همه ورد واحدی باشد و حالم ‏در خدمت تو پاینده گردد، ای سرور من، ای آن‌که بر او تکیه دارم، ای آن‌که شکایت حالم را تنها به‌سوی او برم، ای ‏پروردگارم، ای پروردگارم، ای پروردگارم، اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش و دلم را بر عزم و همّتت محکم کن و ‏کوشش در راستای پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانی دار...»‏
لینک ثابت
انتقاد به مسئولین, کارگزاران نظام, نقدپذیری متواضعانه, مسئولان نظام, برخورد با مخالفان, برخورد با مخالفان

تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است.1394/01/01
لینک ثابت
کارگزاران نظام, مسئولان نظام, توطئه اقتصادی, جنگ اقتصادی, جهاد اقتصادی

مسئولین باید به فکر باشند، خودشان را آماده کنند؛ کمرها را محکم کنند برای مواجهه‌ی با خصومت دشمنان و سیاستهای خصمانه‌ی دشمنان که روی اقتصاد کشور متمرکز شده‌اند.1394/01/01
لینک ثابت
صبر و توکل؛ لازمه عمل مسئولان

لازمه‌ی عمل هم «صبر» و «توكل» است. شماها مسئولان كشور هستید در بخشهای مختلف؛ كارهای زیادی برعهده‌ی شما است؛ كارهای شما، هم كار دنیا است، هم كار آخرت؛ یعنی وقتی به انجام وظیفه‌ی خود میپردازید، هم دارید دنیا را آباد میكنید، زندگی را آباد میكنید، هم دارید باطن و درون خودتان را آباد میكنید. این عمل - كه هم عمل دنیائی است، هم عمل اخروی است - احتیاج دارد به دو عنصر: صبر و توكل. آیه‌ی شریفه‌ی قرآن میفرماید: «نعم اجر العاملین. الّذین صبروا و علی ربّهم یتوكّلون».(۱) صبر یعنی پافشاری، پایداری، مقاومت، ایستادگی، هدف را فراموش نكردن. فرمود: «ان یكن منكم عشرون صابرون یغلبوا مئتین»؛(۲) در میدان نبرد، در میدان رویاروئی با دشمن، اگر صبر داشته باشید، میتوانید با این نسبت بر دشمن غلبه پیدا كنید.
مكرر عرض كرده‌ایم؛ در عرصه‌های گوناگون جهانی، درگیری‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفی كه اراده‌اش زودتر ضعیف شود، شكست خواهد خورد. صبر یعنی این عزم را، این اراده را نگه داشتن، حفظ كردن. توكل هم یعنی كار را انجام دادن و نتیجه را از خدا خواستن. گمان نشود - كه البته در فضای دینیِ امروز گمان هم نمیشود؛ در گذشته چرا، تبلیغ میشد، اینجور توهّم میشد - كه توكل یعنی بنشین تا خدا برساند، بنشین تا خدا درست كند، بنشین تا خدا گره را باز كند؛ نه، توكل یعنی كار را انجام بده، نتیجه را از خدا بخواه؛ منتظر نتیجه از سوی پروردگار باش. بنابراین در موضوع توكل - به قول ما طلبه‌ها - «كار» اخذ شده است.1392/04/30


1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 58
وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِنَ الجَنَّةِ غُرَفًا تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها ۚ نِعمَ أَجرُ العامِلينَ
ترجمه:
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفه‌هایی از بهشت جای می‌دهیم که نهرها در زیر آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عمل‌کنندگان!
1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 59
الَّذينَ صَبَروا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ
ترجمه:
همانها که (در برابر مشکلات) صبر (و استقامت) کردند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند.
2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 65
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ المُؤمِنينَ عَلَى القِتالِ ۚ إِن يَكُن مِنكُم عِشرونَ صابِرونَ يَغلِبوا مِائَتَينِ ۚ وَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ يَغلِبوا أَلفًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا بِأَنَّهُم قَومٌ لا يَفقَهونَ
ترجمه:
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمی‌فهمند!
لینک ثابت
عدالت, وظیفه مسئولان, اجرای عدالت, استقرار عدالت, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی, کارگزاران نظام, کارگزاران نظام, تکلیف مسئولان, مسئولان نظام, وظیفه مسئولان

مهمترین وظیفه‌ى مسوولان کشور این است که در جامعه عدالت را معنا ببخشند تا مردم عدالت را احساس کنند؛ عدالت در قانون، عدالت در قضا، عدالت در تقسیم منابع حیاتى کشور، عدالت در برخوردارى‌ها و دسترسى‌هاى همه‌ى افراد به امکانات کشور.1384/02/18
لینک ثابت
عدالت, اجرای عدالت, استقرار عدالت, شاخص نظام اسلامی, شاخص جمهوری اسلامی, تکلیف مسئولان, مسئولان نظام, وظیفه مسئولان, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی, کارگزاران نظام, کارگزاران نظام

ملاحظه‌ى عدالت، اجر نهادن به عدالت و عمل کردن به آنچه مقتضاى عدالت است، وظیفه‌ى ماست و باید شاخصه‌ى نظام اسلامى به حساب آید.1382/08/23
لینک ثابت
تغییر تفکر عده ای از مسئولان از کمونیستی به سرمایه داری

مهمترین نقاط ضعفى که در زمینه مسؤولان وجود دارد - که من آن روز هم در میدان امام اشاره مختصرى به آن کردم و الان آن را براى شما جوانان بیشتر باز مى‌کنم - چند مورد است: ... در حوزه اندیشه، قانون‌شکنى مى‌کنند. حوزه اندیشه و فکر هم قوانینى دارد و باید از آن قوانین پیروى کرد. اگر کسى درباره یک مبناى فکرى شبهه‌اى دارد، قانونش این است که آن را در مراکز تخصّصى و محافل علمى مطرح کند. یا باید شبهه را برطرف کرد و از ذهن خود زدود، یا اگر شبهه اشکال واقعى است، آن را به یک نظریّه تبدیل کرد و ذهنهاى اهل علم و اهل نظر را نسبت به آن منقاد نمود. این حضرات از این قانون پیروى نمى‌کنند. شبهه‌اى به ذهن آنها مى‌آید، خودشان دچار بى‌اعتقادى مى‌شوند و بر اثر هزار گونه ابتلاء و گرفتارى، پایه‌هاى ایمان عمیق قلبى‌شان را موریانه هوى و هوس و رفاه‌زدگى و دنیاطلبى مى‌جود و مى‌خورد و شبهه‌دار مى‌شوند؛ آن‌گاه مى‌آیند شبهه را در افکار عمومى مطرح مى‌کنند و اسمش را هم تجدیدنظر مى‌گذارند! این خیانت به افکار عمومى است. تجدیدنظر یعنى چه؟ یک وقت معناى تجدیدنظر این است که انسان از خطایى، اندیشمندانه و منصفانه برمى‌گردد. این امر بسیار خوبى است؛ اما تجدیدنظرهاى سیاسى، مصلحتى و ناشى از تغییر موقعیّتها و تطمیع دشمن، تجدیدنظر نیست؛ اینها هُرهُرى‌مسلکى است.
ما در اسلام اجتهادِ دائم داریم. اجتهاد دائم، یعنى انسانِ صاحب‌نظر همیشه در صدد تکمیل فکر خود است. در راه تکامل، گاهى انسان خطایى را تصحیح مى‌کند؛ این درست و خوب است. در طریق فکر اسلامى، صاحب‌نظران، اندیشمندان و انسانهایى که قدرت اجتهاد و استنباط در مبانى فکرى و نظرى انقلاب را دارند - نه هر کسى که ادّعا دارد، نه کسى که صلاحیتهاى علمى و فکرى لازم را کسب نکرده است - دائم باید فکر کنند و اندیشه را تکمیل نمایند. این امر خوبى است.
نباید تابع حزب باد باشیم و هر روز، باد به هر طرف که وزید، آن‌گونه تصمیم بگیریم؛ یا نگاه کنیم ببینیم دشمن چه ژستى مى‌گیرد، ما هم ژست خود را با او تطبیق کنیم؛ اگر او اخم کرد، ما چهره ترس‌آلود بگیریم؛ اگر او حرف تندى زد، ما چهره معذرت‌طلبانه به خود بگیریم! این‌که نشد.
انسان اگر زندگى سیاسى بعضى افراد را از اوّلِ انقلاب تا به‌حال نگاه کند، مى‌بیند ملغمه عجیبى از انواع و اقسام فکرهاست! یک روز بود که چنین آدمهایى به این اکتفا نمى‌کردند که در شعارها، مردم فقط «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروى» بگویند. مى‌گفتند باید بگوییم «مرگ بر شرق و غرب»! ما مى‌گفتیم شوروى سمبل یک تفکّر و یک راه غلط است؛ امریکا سمبل جنایت و ستم است؛ چه دلیلى دارد شما بگویید «مرگ بر شرق و غرب»؟! مى‌گفتند شما محافظه‌کار و سازش‌طلبید! از جمله همین حضرات، امروز کسانى هستند که حاضرند بروند رسماً در مقابل امریکا و انگلیس عذرخواهى کنند و بگویند ما غلط کردیم، اشتباه کردیم به شما بدگویى کردیم؛ ما را ببخشید! بعضى از همین افراد، آن روز در اوایل انقلاب، روى تندیهاى بى‌رویّه، چنان نظرات عجیب و غریب اقتصادى‌اى مطرح مى‌کردند که انسان شاخ درمى‌آورد! مى‌گفتیم اینها کجایش اسلامى است؟ مى‌خواستند تفکّرات بسیار تندِ چپِ سوسیالیستى را به اسم اسلام تحمیل و پیاده کنند. بعضى از آنها که مسؤولیت داشتند، کارهاى بدى هم در آن روز انجام دادند. من فراموش نمى‌کنم، ما در شوراى انقلاب - سالهاى 57 و 58 - قانونى داشتیم که سرمایه‌داران قبل از انقلاب را به چهار دسته تقسیم کرده بود: بند (الف)، بند (ب)، بند (ج)، بند (د). بند (ب) کسانى بودند که سرمایه‌هاى آنها از طریق نامشروع و غیرقانونى به دست آمده بود؛ حکمش هم این بود که دولت باید آن سرمایه‌ها را تصرّف کند. بند (ج) کسانى بودند که سرمایه‌هاى آنها از راه نامشروع به دست نیامده بود؛ لیکن وامهاى کلانى از بانکها گرفته بودند، تقلّب کرده بودند و پول را پس نداده بودند. بنابراین آنها مى‌بایست وامهاى خود را ادا مى‌کردند. اگر ادا مى‌کردند، کارخانه‌ها مال خودشان مى‌شد؛ اما اگر پرداخت نمى‌کردند، کارخانه‌هاى آنها تصرّف مى‌شد. اوایل ریاست جمهورىِ من گروهى مسؤول تشخیص بند (ب) و (ج) و این‌طور کارها بودند. البته این کارها دست بنده به عنوان رئیس جمهور نبود؛ دست نخست‌وزیر و دستگاه هیأت دولت بود. من اطّلاع پیدا کردم یک عدّه در این هیأت هستند و اصرار دارند که بند (ج) را به بند (ب) تبدیل کنند؛ یعنى کارخانه‌اى که مى‌شد صاحب آن بدهکارى‌اش را به بانک بدهد، بعد کارخانه‌اش را راه بیندازد و کار کند و کارگرانش هم بى‌کار نباشند، مى‌خواستند نگذارند این کار انجام گیرد. در آن موقع، چنین گرایش چپ ضدّ سرمایه‌دارى افراطىِ نابحق وجود داشت. همان آدمها امروز کسانى هستند که حاضرند در مقابل کمپانى‌داران و سرمایه‌داران صهیونیستى فرش قرمز پهن کنند تا به ایران بیایند و سرمایه‌گذارى کنند! انسان از چپ‌ترین ایده مارکسیستى، به افراطى‌ترین ایده دست راستىِ اقتصادى متحوّل شود؛ اسمش را هم تجدیدنظر بگذارد! این تجدیدنظر نیست؛ این هُرهُرى مسلکى است. آن روز افراط بود، امروز هم افراط است. وجود این آدمهاى تجدیدنظرطلب در برخى از دستگاههاى گوناگون، اسباب زحمت و خطر است. اگر در دانشگاه باشند، ضرر مى‌رسانند؛ اگر در دولت باشند، ضرر مى‌رسانند؛ اگر در مجلس باشند، ضرر مى‌رسانند؛ هرجا و در هر نقطه‌اى باشند، ضرر مى‌رسانند. یکى از آسیبهاى ما این است.1380/08/12

لینک ثابت
مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, مسئولان نظام

امروز در این كشور، هر كس كه در یك مسوولیت بزرگ و تعیین‌كننده مشغول انجام خدمت است، بزرگترین هدفش آن است كه بتواند این كشور را با تعالیم زندگی‌بخش اسلام بسازد؛1376/07/24
لینک ثابت
رابطه با خدا, کارگزاران نظام, مسئولان نظام

این حقیقتی است که اگر شما مسؤولان و سررشته داران امور, خودتان را با خدا مرتبط کردید، رابطه‌ی شما با مردمی که به خدا معتقدند و بنده‌ی او هستند، خوب خواهد شد.1374/06/08
لینک ثابت
مردم, کارگزاران نظام, پایبندی به اسلام, مسئولان نظام

امروز اگر ملت ایران، مسؤولین کشور را عاشقانه دوست دارند، به خاطر عمل آنها به قرآن و اعتقاد و تدیّن و پایبندی آنها به دین است.1373/06/04
لینک ثابت
مردم, کارگزاران نظام, ایران, مسئولان نظام, نظام جمهوری اسلامی ایران

من در دنیا هیچ کشوری را سراغ ندارم که در آن علقه‌ی عاطفی و رابطه‌ی قلبی میان ملت و مسؤولین، مانند ایران باشد.1373/03/14
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی