newspart/index2
وظیفه مردم نسبت به مسئولین
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
حمایت از مسئولین, وظیفه ملی, وظیفه مردم نسبت به مسئولین

امروز وظیفه‌ی همه‌ی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست، مربوط به همه‌ی دولتها است؛ دولتهایی هم که بعداً سرِ کار می‌آیند همین خصوصیّت را دارند.1394/01/01
لینک ثابت
وظیفه مردم نسبت به مسئولین, اعتماد مردم به مسئولان, مردم, اعتماد متقابل مردم و نظام

وظيفه‌ى آحاد مردم در قبال مسئولين، اعتماد كردن و همراه بودن با آنهاست.1388/11/06
لینک ثابت
رئیس جمهوری اسلامی ایران, حمایت از مسئولین, وظیفه مردم نسبت به مسئولین

همه باید رئیس‌جمهور را مورد تکریم قرار بدهند و این را همه یک اصل بدانند.1385/07/18
لینک ثابت
حسن ظن, کارگزاران نظام, مردم, اعتماد مردم به مسئولان, وظیفه مردم نسبت به مسئولین

به مسؤولان نظام حُسن ظن داشته باشید.1381/04/26
لینک ثابت
مردم, وظیفه مردم نسبت به مسئولین, برخورد با ظالم, ظلم‌‏ستیزی, ایستادگی مقابل ظلم, مبارزه با مفاسد اقتصادی, مبارزه با فساد, نظام جمهوری اسلامی ایران

در نظام جمهورى اسلامى، مردم بايد از مسوولانشان مقابله‌ى با ظلم و ظالم و مفسد را بخواهند1380/09/16
لینک ثابت
لزوم حمایت از مسئولین نظام اسلامی و حرمت تضعیف آنها

در جریانی، امام بزرگوار(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) می‌فرمودند که وقتی دشمن از انسان تعریف کند و دشمنی نکند، انسان در خودش شک می‌کند. وقتی بدگویی می‌کند و فشار می‌آورد، انسان خوشحال می‌شود و اطمینان پیدا می‌کند که راه درست است. این‌که دشمن فشار می‌آورد و الان هم با کمال شدت فشار می‌آورد، به‌خاطر درستی راه است. این حکومت - که راهش درست است و برای مصلحت مردم و در خدمت آنهاست - حکومت حق است. ملاک حق و باطل، در این‌جا معلوم می‌شود.
لذا امام در تمام مدت دهساله، اصرار داشتند که مردم باید از دولت و مسؤولان دولتی و قوّه‌ی مجریه و قوّه‌ی قضاییه حمایت کنند. این، به معنای آن نبود که قوّه‌ی قضاییه یا قوّه‌ی مجریه یا مسؤولان دولتیِ آن روز، هیچ خطا و یا اشتباهی نداشتند. خیر، هیچ انسانی خالی از خطا نیست. این، به معنای آن بود که وقتی خط و راه درست است و حکومت در جهت صحیح حرکت می‌کند، دشمن فشار می‌آورد و بنابراین، آحاد مردم به حمایت و پشتیبانی از کسانی که این کاروان عظیم را پیش می‌برند و هدایت و پشتیبانی می‌کنند، موظفند.
امروز هم، همان‌گونه است. من، به تبعیت از امام بزرگوارمان(رضوان‌اللَّه‌تعالی علیه) اعلام می‌کنم که امروز حمایت و کمک به مسؤولان کشور، یک واجب و فریضه‌ی شرعی است. همه‌ی مسؤولان کشور - کسانی که این بار سنگین را بر دوش گرفتند - شایسته‌ی این هستند که مردم از آنها حمایت کنند. واجب است که از رئیس جمهور و دولت و قوّه‌ی قضاییه حمایت شود. حمایت کنید تا تقویت شوند و بتوانند توقعاتی را که از آنها می‌رود، برآورده کنند.
یک وقت، چند سال قبل از این - سال 61 و شاید 62 - در مجلس شورای اسلامی شرکت کردم. در آن زمان، انتقاداتی از دولت در مجلس می‌شد. من در آن‌جا گفتم که یک گردنه و شیب بسیار تندی وجود دارد و این ماشین هم با کمال فشار و ناله‌کنان از این‌جا بالا می‌رود. حالا شما توقع دارید که مثلاً سرعتش به صد برسد، ولی سرعت این ماشین چهل است. علاجش چیست؟ آیا علاجش این است که یک سنگ بردارید و به ماشین بزنید و بگویید چرا سرعتت کم است؟! طبیعی است که سرعتش کمتر خواهد شد. علاج این است که اگر دیدید سرعتش کم است، پشت ماشین دست بگذارید و شما هم هُل بدهید تا به آن سرعت مورد نظر شما نزدیک شود. عاقلانه و منصفانه‌اش این است.
آن وقت، این توصیه را به نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌کردم و امروز هم به همه‌ی آحاد مردم و کسانی که نسبت به مسائل جامعه دلسوز و ذی‌علاقه‌اند و حقیقتاً مصلحت جامعه را دنبال می‌کنند - که اگر کسی دلسوز نباشد، حرف ما در او اثر هم نخواهد کرد - می‌گویم که پشتیبانی و حمایت از قوّه‌ی مجریه و قوّه‌ی قضاییه و مسؤولان بالای کشور لازم است و تضعیف آنها حرام می‌باشد. همه باید این را رعایت کنند.1368/07/12

لینک ثابت
مردم و مسئولان هر قبال هم مسئولند

مسئولیّت اوّل مردم در قبال شما ‌-که آن طرف قضیّه است و همان‌طور که عرض کردیم، نمیشود گفت که شما مسئولید در مقابل مردم امّا مردم در مقابل شما مسئولیّتى ندارند، یا مردم در مقابل شما مسئولند و شما مسئولیّتى ندارید؛ نه، هر دو در مقابل هم مسئولید؛ این کلام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) و طرز فکر اسلام است- (1) این است که شما را در حدّ اعلىٰ حمایت کنند. اگر مسئولین کشور و دولت جمهورى اسلامى و هر دولتى، از حمایت و پشتیبانى مردم برخوردار نباشند، کار بر آنها دشوار و در شرایط و مواردى محال خواهد شد. مردم باید به شما به چشم امنائى نگاه کنند که امین و وکیل آنها هستید و میخواهید مشکلات آنها را حل کنید. انسان با وکیل خودش بداخلاقى نمیکند، نسبت به وکیل خودش خرده‌گیرى نمیکند؛ حمایت از وکیل و نماینده، وظیفه‌ی موکّل است. شما وکیل مردمید؛ هم رئیس‌جمهور ‌-که منتخب میلیون‌ها انسان است- شما را معرّفى کرده و برگزیده، هم نمایندگان مجلس -که وکلاى مردمند- بر روى شما صحّه گذاشتند و شما را برگزیدند و به شما رأى دادند؛ شما وکلاى مردم هستید. مردم باید از وکلاى خودشان و از امناى خودشان ‌-که شما هستید- حدّاکثر دفاع را و حمایت را بکنند. مسئولیّت دیگرِ مردم این است که مردم مشکلات کار را توجّه کنند. این‌جور نباشد که افراد بی‌مسئولیّتى [مسئولان را افسرده کنند]؛ همچنان که در طول دوران جنگ دیدیم که چه صداهاى غیرمسئولانه‌اى از حنجره‌ها درآمد و امام بزرگوارمان را مغموم کرد و مردم را افسرده کرد. البتّه افسردگى و هم‌وغمّ امام و مردم نه به‌خاطر این بود که براى این صداها ارزشى قائل بودند؛ بلکه به‌خاطر این بود که چرا یک عدّه‌اى باید این‌قدر کج بفهمند و حقایق را درک نکنند؛ باید مشکلات را درک کنند.1368/06/08

1 ) خطبه 34 :از خطبه‏هاى آن حضرت است در تحريك مردم براى جنگ با شاميان
أُفٍّ لَكُمْ لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَكُمْ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ عِوَضاً وَ بِالذُّلِّ مِنَ الْعِزِّ خَلَفاً إِذَا دَعَوْتُكُمْ إِلَى جِهَادِ عَدُوِّكُمْ دَارَتْ أَعْيُنُكُمْ كَأَنَّكُمْ مِنَ الْمَوْتِ فِي غَمْرَةٍ وَ مِنَ الذُّهُولِ فِي سَكْرَةٍ يُرْتَجُ عَلَيْكُمْ حَوَارِي فَتَعْمَهُونَ وَ كَأَنَّ قُلُوبَكُمْ مَأْلُوسَةٌ فَأَنْتُمْ لَا تَعْقِلُونَ مَا أَنْتُمْ لِي بِثِقَةٍ سَجِيسَ اللَّيَالِي وَ مَا أَنْتُمْ بِرُكْنٍ يُمَالُ بِكُمْ وَ لَا زَوَافِرُ عِزٍّ يُفْتَقَرُ إِلَيْكُمْ مَا أَنْتُمْ إِلَّا كَإِبِلٍ ضَلَّ رُعَاتُهَا فَكُلَّمَا جُمِعَتْ مِنْ جَانِبٍ انْتَشَرَتْ مِنْ آخَرَ لَبِئْسَ لَعَمْرُ اللَّهِ سُعْرُ نَارِ الْحَرْبِ أَنْتُمْ تُكَادُونَ وَ لَا تَكِيدُونَ وَ تُنْتَقَصُ أَطْرَافُكُمْ فَلَا تَمْتَعِضُونَ لَا يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُونَ غُلِبَ وَ اللَّهِ الْمُتَخَاذِلُونَ وَ ايْمُ اللَّهِ إِنِّي لَأَظُنُّ بِكُمْ أَنْ لَوْ حَمِسَ الْوَغَى وَ اسْتَحَرَّ الْمَوْتُ قَدِ انْفَرَجْتُمْ عَنِ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ انْفِرَاجَ الرَّأْسِ وَ اللَّهِ إِنَّ امْرَأً يُمَكِّنُ عَدُوَّهُ مِنْ نَفْسِهِ يَعْرُقُ لَحْمَهُ وَ يَهْشِمُ عَظْمَهُ وَ يَفْرِي جِلْدَهُ لَعَظِيمٌ عَجْزُهُ ضَعِيفٌ مَا ضُمَّتْ عَلَيْهِ جَوَانِحُ صَدْرِهِ أَنْتَ فَكُنْ ذَاكَ إِنْ شِئْتَ فَأَمَّا أَنَا فَوَاللَّهِ دُونَ أَنْ أُعْطِيَ ذَلِكَ ضَرْبٌ بِالْمَشْرَفِيَّةِ تَطِيرُ مِنْهُ فَرَاشُ الْهَامِ وَ تَطِيحُ السَّوَاعِدُ وَ الْأَقْدَامُ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ ذَلِكَ ما يَشاءُ . أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ .
ترجمه:
اف بر شما، كه از توبيختان به تنگ آمده‏ام. آيا در عوض حيات دائمى به زندگى دنيا راضى شده‏ايد و به جاى عزت به ذلت دل خوش كرده‏ايد چون شما را به جهاد دعوت مى‏كنم ديدگانتان به گردش مى‏افتد گويى به سختى جان كندن دچار شده، و در بيهوشى غفلت فرو رفته‏ايد، به طورى كه راه گفت و شنودتان با من بسته مى‏شود و در پاسخ من دچار سرگردانى مى‏شويد گويى دلتان گرفتار اختلال شده و عقلتان از كار افتاده است. هيچ گاه براى من مردم مطمئنّى نيستيد، و پشتوانه قابل توجهى نمى‏باشيد، و ياران توانمندى نيستيد كه به شما نياز افتد. شما مانند شتران بى‏ساربانى هستيد كه چون از طرفى جمعشان كنند از طرف ديگر پراكنده شوند. به خدا قسم براى شعله‏ور ساختن آتش جنگ بد مردمى هستيد، فريب مى‏خوريد و چاره فريب نمى‏نماييد، شهرهايتان به تصرف دشمن مى‏رود ترجمه‏نهج‏البلاغه(انصاريان)، صفحه‏ى 108 به خشم نمى‏آييد، ديده دشمن بيدار است و شما در بى‏خبرى هستيد. به خدا قسم شكست خوردند آنان كه با يكديگر همراهى نكردند. سوگند به خدا گمانم در حق شما اين است كه اگر جنگ شدت گيرد، و تنور مرگ گرم شود، شما مانند جدا شدن سر از بدن از پسر ابو طالب جدا شويد. سوگند به حق، كسى كه زمينه سلطه دشمن را بر خود فراهم كند تا دشمن گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشكند، و پوستش را بكند، عجز و بى‏غيرتيش بزرگ، و دلش كه در قفسه سينه‏اش جاى دارد ناتوان و ضعيف است. تو اگر مى‏خواهى اين گونه باش، اما من به خدا قسم قبل از آنكه فرصت سلطه به دشمن بدهم با شمشير مشرفى چنان بزنم كه استخوان ريزه‏هاى سرش بپرد، و بازو و قدمش قطع شود، و بعد از آن خداوند هر چه را خواهد انجام دهد. اى مردم، مرا بر شما حقّى است، و شما را بر من حقّى. اما حق شما بر من اين است كه خير خواه شما باشم، و غنيمت شما را به نحو كامل به شما بپردازم، و شما را تعليم دهم تا جاهل نمانيد، و مؤدب به آداب نمايم تا بياموزيد. و اما حقى كه من بر شما دارم وفا به بيعتى است كه با من نموده‏ايد، و خير خواهى نسبت به من در حضور و غياب، و اجابت دعوتم به وقتى كه شما را بخوانم، و اطاعت از من چون دستورى صادر كنم.
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی