treatise/content
نماهنگ معرفی | مستند لشکر زینبی
کلیپ صوتی | پیامی دارم
گزارش استهلال رمضان المبارک ۱۴۴۲ ه.ق
محفل انس با قرآن کریم با حضور رهبر انقلاب برگزار میشود
لوح | حرف قطعی
امروز سهشنبه، ۲۴ فروردین ۱۴۰۰
صفحه اصلی
اخبار
صفحه اخبار
حاشیه دیدارها
دیدارنگار
بیانات
صفحه بيانات
گزیده بیانات
پیامها و نامهها
نقشه راه
مرور سریع
پیشخوان
ابلاغیه
موضوعی
قرآن
حدیث
نهجالبلاغه
خانواده ایرانی
استفتائات
صفحه استفتائات
رساله آموزشی
راهنمای فتاوا
دیگران
صفحه دیگران
يادداشت
گفتگو
خاطرات
گزارش
پرونده
مقالات جستار
آرشیو پیشرفته
جستجو
عکس
صفحه عکس
دیدارها
ویژه
گفتگو
لوح
صوت
صفحه صوت
صوت کامل بیانات
صوت گزیده بیانات
کلیپ صوتی
نسخه پادکست
فیلم
صفحه فیلم
فیلم دیدارها
گزیده دیدارها
نماهنگ
گزارش خبري
زندگی نامه
درس خارج
شرح حدیث
خاطرات
جستار
صفحه جستار
مقالات جستار
کلیدواژه
صفحه ویژه
کتاب
صفحه کتاب
تلمیحات و اشارات
کتابخانه
انتشارات
عضویت
ارتباط با ما
صفحه نخست
صفحه ویژه
دیگران
آرشیو پیشرفته
درباره ما
خبر
حاشیه دیدارها
دیدارنگار
زندگینامه
بيانات
گزیده بیانات
پیامها و نامهها
نقشه راه
مرور سریع
پیشخوان
ابلاغیه
موضوعی
قرآن
حدیث
نهجالبلاغه
خانواده ایرانی
استفتائات
رساله آموزشی
راهنمای فتاوا
درس خارج
شرح حدیث
آرشیو خاطرات
جستار
مقالات جستار
تلمیحات و اشارات
کتابخانه
انتشارات
دیدارها
ویژه
گفتگو
لوح
صوت کامل بیانات
صوت گزیده بیانات
کلیپ صوتی
نسخه پادکست
فیلم دیدارها
گزیده دیدارها
نماهنگ
گزارش خبري
استفتائات
احکام سفر
مناسک حج
احکام خمس
ارسال استفتاء
تشریح میت و پیوند اعضا
اجوبه الاستفتائات
س 1281: بررسی بیماریهای قلب و عروق و برگزاری سلسله مباحث راجع به آن، برای کشف مسائل جدید، مستلزم دستیابی به قلب و عروق افرادی است که از دنیا رفتهاند، تا معاینه و آزمایش بر روی آنها انجام شود، با توجه به اینکه آنان بعد از آزمایشات و بررسیها بعد از یک روز یا بیشتر اقدام به دفن آنها میکنند، سؤال این است: 1. آیا انجام این بررسیها بر روی جسد فرد مسلمان جایز است؟ 2. آیا دفن قلب و عروقی که از جسد میّت برداشته شدهاند، جدا از آن جسد، جایز است؟ 3. با توجه به مشکلات دفن قلب و عروق بهطور جداگانه، آیا دفن آنها همراه با جسد دیگر، جایزاست؟
ج: اگر نجات نفس محترمی يا کشف مطالب جديد علم پزشکی که موردنياز جامعه است و يا دستيابی به اطلاعاتی راجع به بيماری که زندگی مردم را تهديد میکند، منوط به آن باشد، تشريح جسد ميّت اشکال ندارد، ولی واجب است تا حد امکان از جسد ميّت مسلمان استفاده نشود و اجزايی هم که از جسد فرد مسلمان جدا شدهاند، در صورتی که دفن آنها با جسد، حرج يا محذوری نداشته باشد واجب است با خود جسد دفن شود و الا دفن آنها بهطور جداگانه و يا با جسد ميّت ديگر جايز است.
س 1282: آیا تشریح برای تحقیق درعلت مرگ در صورت مشکوک بودن، مانند شک در اینکه میّت بر اثر سم مرده یا خفگی و یا غیر آن، جایز است یا خیر؟
ج: اگر کشف حقيقت متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد.
س 1283: تشریح جنین سقط شده در تمامی مراحل عمرش، برای دستیابی به اطلاعاتی در علم بافت شناسی، با توجه به اینکه وجود درس تشریح در دانشکده پزشکی ضروری است، چه حکمی دارد؟
ج: اگر نجات جان نفس محترمی یا کشف مطالب پزشکی جدیدی که جامعه به آن نیازمند است و یا دستیابی به اطلاعاتی راجع به یک بیماری که زندگی مردم را تهدید می کند، منوط به تشریح جنین سقط شده باشد، این عمل جایز است لکن تا ممکن است از جنین مسلمانی که روح در او دمیده شده استفاده نشود.
س 1284: آیا استخراج قطعه پلاتین از بدن میّت مسلمان از طریق تشریح جسد قبل از دفن، به علت قیمت و کمبود آن، جایز است؟
ج: استخراج پلاتين در فرض سؤال، به شرطی که بیاحترامی به ميّت محسوب نشود جايز است.
س 1285: آیا نبش قبور اموات اعم از اینکه در قبرستان مسلمانان باشند یا غیر آنها، برای دستیابی به استخوان آنان به منظور استفادههای آموزشی در دانشکده پزشکی جایز است؟
ج: نبش قبور مسلمانان برای اينکار جايز نيست مگر آنکه نياز فوری پزشکی برای دستيابی به آنها وجود داشته باشد و دسترسی به استخوان ميّت غيرمسلمان هم ممکن نباشد.
س 1286: آیا کاشت مو در سر برای کسی که موهای سرش سوخته است و در انظار عمومی مردم از این جهت رنج میبرد، جایز است؟
ج: اين کار فینفسه اشکال ندارد به شرط اينکه از موی حيوان حلال گوشت و يا موی انسان باشد.
س 1287: اگر شخصی مبتلا به بیماری شود و پزشکان از درمان وی ناامید گردند و اعلام نمایند که او بزودی از دنیا خواهد رفت، در این صورت آیا برداشتن اعضای حیاتی بدن او مثل قلب و کلیه و غیره قبل از وفات وی و پیوند آنها به بدن شخص دیگر جایز است؟
ج: اگر برداشتن اعضای بدن او منجر به مرگ وی شود حکم قتل او را دارد، و در غير اين صورت اگر با اجازه خود او باشد اشکال ندارد.
س 1288: آیا استفاده از عروق و رگهای جسد شخص متوفّی برای پیوند به بدن یک فرد بیمار، جایز است؟
ج: اگر با اذن ميّت در دوران حياتش و يا با اذن اوليای او بعد از مردنش باشد و يا نجات جان نفس محترمی منوط به آن باشد، اشکال ندارد.
س 1289: آیا در قرنیّهای که از بدن میّت جدا شده و به بدن انسان دیگری پیوند زده میشود و در حالی که این کار غالباً بدون اجازه اولیاء میّت انجام میشود، دیه واجب است؟ و بر فرض وجوب، مقدار دیه هر یک از چشم و قرنیّه چقدر است؟
ج: برداشتن قرنيّه از بدن ميّت مسلمان حرام است و موجب ديه میشود که مقدار آن پنجاه دينار است ولی اگر با رضايت و اذن ميّت قبل از مرگش، برداشته شود اشکال ندارد و موجب ديه نيست.
س 1290: یکی از مجروحین جنگ از ناحیه بیضههایش زخمی شده، بهطوری که منجر به قطع آنها گشته است، آیا استفاده از داروهای هورمونی برای حفظ قدرت جنسی و ظاهر مردانهاش برای او جایز است؟ و اگر تنها راه دستیابی به نتایج مذکور و پیدا کردن قدرت بچهدار شدن، پیوند بیضه فرد دیگری به او باشد، حکم آن چیست؟
ج: اگر پيوند بيضه به بدن او ممکن باشد بهطوری که بعد از پيوند و التيام، جزئی از بدن او شود، از جهت طهارت و نجاست اشکال ندارد و همچنين از جهت قدرت بچهدار شدن و الحاق فرزند به او هم مشکلی نيست. استعمال داروهای هورمونی برای حفظ قدرت جنسی و ظاهر مردانگیاش هم اشکال ندارد.
س 1291: با توجه به اهمیّت پیوند کلیه برای نجات جان بیماران، پزشکان به فکر افتادهاند که یک بانک کلیه ایجاد کنند و این بدین معنی است که افراد زیادی بهطور اختیاری مبادرت به اهداء یا فروش کلیه میکنند، آیا فروش یا اهدای کلیه یا هر عضو دیگری از بدن بهطور اختیاری جایز است؟ این عمل هنگام ضرورت چه حکمی دارد؟
ج: مبادرت مکلّف در هنگام حيات، به فروش يا هديه کردن کليه يا هر عضو ديگری از بدن خود برای استفاده بيماران از آنها در صورتی که ضرر معتنابه برای او نداشته باشد اشکال ندارد، بلکه در مواردی که نجات جان نفس محترمی متوقف بر آن باشد، اگر هيچگونه حرج يا ضرری برای خود آن شخص نداشته باشد، واجب میشود.
س 1292: بعضی از افراد دچار ضایعات مغزی غیر قابل درمان و برگشت میشوند که بر اثر آن، همه فعالیتهای مغزی آنان از بین رفته و به حالت اغمای کامل فرو میروند و همچنین فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نوری و فیزیکی میشوند، دراین گونه موارد احتمال بازگشت فعالیتهای مذکور به وضع طبیعی کاملاً از بین میرود و ضربان خودکار قلب مریض باقی میماند که موقّت است و به کمک دستگاه تنفس مصنوعی انجام میگیرد و این حالت به مدّت چند ساعت و یا حداکثر چند روز ادامه پیدا میکند، وضعیت مزبور در علم پزشکی مرگ مغزی نامیده میشود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکتهای ارادی میگردد و از طرفی بیمارانی وجود دارند که نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضای مبتلایان به مرگ مغزی است، بنا بر این آیا استفاده از اعضای مبتلا به مرگ برای نجات جان بیماران دیگر جایز است؟
ج: اگر استفاده از اعضای بدن بيمارانی که در سؤال توصيف شدهاند برای معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود جايز نيست، در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشکال ندارد.
س 1293: علاقمند هستم اعضای خود را هدیه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمایل خود را هم به اطلاع مسئولین رساندهام. آنان نیز از من خواستهاند که آن را در وصیّتنامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آیا چنین حقّی را دارم؟
ج: استفاده از اعضای ميّت برای پيوند به بدن شخص ديگر برای نجات جان او يا درمان بيماری وی اشکال ندارد و وصيّت به اين مطالب هم مانعی ندارد مگر در اعضايی که برداشتن آنها از بدن ميّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و يا عرفاً هتک حرمت ميّت محسوب شود.
س 1294: انجام عمل جراحی برای زیبایی چه حکمی دارد؟
ج: اين کار فینفسه اشکال ندارد.
س 1295: آیا معاینه عورت افراد توسط یک مؤسسه نظامی جایز است؟
ج: کشف عورت دیگران و نگاهکردن به آن و وادار کردن صاحب عورت به کشف عورت در برابر دیگران جایز نیست مگر آنکه ضرورتی مثل رعایت قانون و یا معالجه، آن را اقتضا کند.
س 1296: کلمه «ضرورت» به عنوان شرط جواز لمس زن یا نظر به او توسط پزشک، زیاد تکرار میشود، «ضرورت» چه معنایی دارد و حدود آن کدام است؟
ج: مراد از ضرورت در فرض سؤال اين است که تشخيص بيماری و درمان آن متوقف بر لمس و نظر باشد و حدود ضرورت هم بستگی به مقدار، نياز دارد.
س 1297: آیا برای پزشک زن نگاهکردن و لمس عورت زن برای معاینه و تشخیص بیماری جایز است؟
ج: جايز نيست مگر در موارد ضرورت.
س 1298: آیا لمسِ بدن زن و نگاهکردن به آن توسط پزشک مرد هنگام معاینه، جایز است؟
ج: درصورتی که درمان منوط به برهنه کردن بدن زن در برابر پزشک مرد و لمس و نگاهکردن به آن باشد و معالجه با مراجعه به پزشک زن امکان نداشته باشد، اشکال ندارد.
س 1299: نگاهکردن پزشک زن به عورت زن دیگر و لمس آن در صورتی که معاینه آن به وسیله آینه امکان داشته باشد، چه حکمی دارد؟
ج: در صورتی که نگاهکردن با آينه ممکن باشد و نگاهکردن مستقيم و لمس ضرورتی نداشته باشد، جايز نيست.
س 1300: اگر برای پرستار غیر مماثل (غیر همجنس با بیمار) هنگام گرفتن نبض (فشارخون) و چیزهای دیگری که احتیاج به لمس بدن بیمار دارند، دست کردن دستکش امکان داشته باشد، آیا انجام آن اعمال بدون دستکشهایی که پزشک هنگام درمان بیمار ازآنها استفاده میکند، جایز است؟
ج: با امکان لمس از روی لباس يا با دست کردن دستکش هنگام معالجه، ضرورتی به لمس بدن مريض غير مماثل (غير هم جنس) وجود ندارد و بنا بر اين جايز نيست.
س 1301: در صورتی که عمل جراحی زیبایی برای زنان توسط پزشک مرد مستلزم نگاهکردن و لمس باشد آیا انجام آن جایز است؟
ج: عمل جراحی زيبايی، درمان بيماری محسوب نمیشود و نگاهکردن و لمسِ حرام به خاطر آن جايز نيست مگر در مواردی که برای درمان سوختگی و مانند آن باشد و پزشک مجبور به لمس و نگاهکردن باشد.
س 1302: آیا غیر از شوهر، نگاهکردن افراد دیگر به عورت زن حتّی پزشک، بهطور مطلق حرام است؟
ج: نگاهکردن غير از شوهر حتّی پزشک و بلکه پزشک زن به عورت زن حرام است، مگر هنگام اضطرار و برای درمان بيماری.
س 1303: آیا مراجعه زنان به پزشک مرد که متخصص بیماریهای زنان است در صورتی که تخصص او از پزشکان زن بیشتر باشد و یا مراجعه به پزشک زن مشقّت داشته باشد، جایز است؟
ج: اگر معاينه و درمان منوط به نظر و لمسِ حرام باشد، جايز نيست به پزشک مرد مراجعه کنند، مگر در صورتی که مراجعه به پزشک زن حاذق و متخصّص غيرممکن و يا خيلی سخت باشد.
س 1304: آیا انجام عمل استمنا به دستور پزشک برای آزمایش و معاینه منی جایز است؟
ج: در مقام معالجه، در صورتی که درمان منوط به آن بوده و استمناء به وسيله همسر ممکن نباشد، اشکال ندارد.
تشریح میت و پیوند اعضا
استفتائات جدید
س: آيا مىتوان براى تشخيص جرم در مرگهاى مشکوک، کالبد شکافى کرد يا نه؟ آيا قاضى شرع، بدون رضايت ولى مىتواند اقدام کند؟
ج) اگر کشف حقيقت متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد و اجازه ولى شرط است مگر اينکه کشف حقيقت متوقف بر آن بوده و قاضى نيز آن را لازم بداند.
س: با توجه به اينکه در شرايط فعلى به دست آوردن جسد انسان کافر ممکن نيست و از طرفى جامعهى اسلامى هم محتاج پزشکانى ماهر و زبردست است تا از اين نظر به خودکفايى برسد، لذا خواهشمند است نظر مبارک خود را در مورد تشريح در شرايط فعلى مرقوم فرماييد.
ج) اگر نجات نفس محترمى يا کشف مطالب پزشکى جديدى که جامعه به آن نيازمند است ويا دستيابى به اطلاعاتى راجع به يک بيمارى که زندگى مردم را تهديد مىکند منوط به تشريح باشد، اين عمل جايز است. ولى سزاوار است که تا حد امکان از جسد متعلق به مسلمانان استفاده نشود لكن در صورت عدم امكان، مانعى ندارد.
س: در تعليم و تعلم طب، تشريح جسد معمول، بلكه ضرورى است. آيا براى اين موضوع مهم اجتماعى، تشريح جسد مسلمان جايز است يا نه؟ و آيا موجب ديه مىشود يا نه؟
ج) در صورت امکان استفاده از بدن غير مسلمان، از بدن مسلمان استفاده نشود و در صورت لزوم ديه ندارد.
س: آيا وصيت قبلى مسلمان در زمان حيات، در مورد استفاده از بدن او براى تشريح يا استفاده از بعضى اعضاى او مانند کليه، قلب و چشم، اثرى در حکم جواز و رفع ديه دارد يا نه؟
ج) در مورد تشريح، در صورت لزوم تأثيرى ندارد لکن در استفاده از اعضاء اگر با رضايت و اذن ميت قبل از مرگش و يا با اذن اولياء او بعد از مردنش باشد اشکال ندارد و موجب ديه نيست.
س: آيا تشريح جسدى كه در اسلام او ترديد است، جايز مىباشد؟
ج) تشريح مرده مشکوک که راهى براى حکم به اسلام او نباشد مانعى ندارد.
س: آيا دانشجوى پزشکى که موظف به تشريح است بايد از کم و کيف چگونگى تهيه اجساد براى تشريح آگاهى يابد يعنى تجسس کند که آيا مسائل شرعى رعايت شده يا نه؟ جسد مربوط به مسلمان است يا نه؟
ج) تجسس، لازم نيست.
س: در صورت جايز بودن کالبد شکافى، حکم عورتين و نگاه نامحرم به بدن ميت و مس ميت موقع کالبد شکافى را بيان فرمائيد؟
ج) اگر درمان بيماريها و يا نجات نفس محترمى متوقف بر آموزشى باشد که ياد گرفتن آن مستلزم نگاه به عورت ديگران است، اشکال ندارد. اگرميت را غسل نداده باشند در صورت مس كردن آن غسل واجب بر آن مترتب است.
س: آيا تفاوتى بين اهل تسنن و اهل تشيع، در عدم جواز تشريح جسد، وجود دارد؟
ج) تفاوتى بين مسلمانان، چه اهل تشيّع و چه اهل تسنّن نيست.
س: آيا مىتوان جسد افراد به ظاهر مسلمان (مسلمان شناسنامهاى) را که به خاطر ارتداد، فساد اخلاقى، قاچاق مواد مخدر، مسائل سياسى و ... اعدام شدهاند، تشريح کرد؟
ج) از اجساد متعلق به مسلمانان و يا کسى که محکوم به اسلام است استفاده نشود مگر آن که ضرورت باشد اما ارتداد محکوم به کفر است و استفاده از جسد او مانع ندارد.
س: در دانشگاههاى علوم پزشکى، از اجساد افرادى که صاحب ندارند، براى تشريح و يادگيرى دانشجويان استفاده مىشود و يا اعضاى آنها را مثل قلب، کبد و کليه اغلب بدون اجازه ى صاحبان ميت در شيشهها نگهدارى مىکنند، لطفاً نظرتان را در اين مورد بيان فرماييد؟
ج) نداشتن صاحب، دليل بر جواز امر مذكور نيست.
س: با وجود امکان تهيه جسد کافر از خارج که مستلزم تعيين بودجه و خريد آن است، آيا واجب است که مسئولين ذيربط به آن اقدام نمايند تا از تشريح ميت مسلمان جلوگيرى شود يا خير؟
ج) واجب است تا حد امکان از جسد ميت مسلمان استفاده نشود.
س: آيا مىتوان براى پيوند اعضا از اعضاى حيوانات چه حرام گوشت چه حلال گوشت وچه نجس العين براى انسان استفاده کرد لطفاً نظرتان را در اين مورد بفرماييد.
ج) مانع ندارد ولى نماز خواندن با آن اشکال دارد مگر اينکه از قبيل چيزهايى باشد که داراى حيات است که با پيوند آن به بدن انسان حيات پيدا کند و جزو بدن انسان گردد. و در حکم مذکور تفاوتى ميان انواع حيوانات، حتى نجسالعين نيست.
س: پس از پيوند عضو حکم آن از نظر طهارت و نجاست در حالات زير چگونه است؟ الف) در ابتداى عمل جراحى که پيوند صددرصد برقرار نشده است. ب) با گذشت زمان که پيوند صددرصد برقرار شده است.
ج: الف) اگر هنوز ميته باشد، نجس است. ب) چنانچه صدق ميته به آن نکند، پاک است.
س: گاهى اوقات ممکن است جسد مجهول الهويهاى پيدا شود که هيچ اطلاعى از مليت و مذهب او وجود ندارد؟ آيا چنين اجسادى قابل تشريح هستند يا نه؟
ج) اگر در بلاد اسلامى، باشد جايز نيست. چون حکم اسلام بر او مترتب است.
س: پيوند اعضاى مسلمان به غير مسلمان و برعكس چه حكمى دارد؟
ج) در اهداى عضو جهت پيوند، فرقى نيست كه گيرنده مسلمان باشد يا غير مسلمان.
س: در مواردى كه تحليل استخوانى فك شديد است نياز به پيوند استخوان مىباشد، شركتهايى هستند كه استخوانهاى ميت را فرآورى كرده و به فروش مىرسانند. آيا مىشود از اين استخوانها استفاده نمود؟ در صورت جواز آيا فرقى ميان استخوان ميت مسلمان و كافر و ميتى كه اطلاعى از هويت او نداريم وجود دارد؟
ج) فى نفسه اشكال ندارد و تفاوتى ميان انواع استخوان نيست، هر چند بهتر است با وجود استخوان ميت كافر از استخوان ديگر استفاده نشود.
س: قطع اعضاى غير رئيسه از شخص زنده چه حکمى دارد؟
ج) اگر حفظ نفس محترمى موقوف بر آن باشد جايز است.
س: قطع اعضاى مرده در صورتهاى ذيل چه حکمى دارد؟ ۱: وصيت کرده بر اينکه اعضاى او را پس از مرگ براى پيوند جدا کنند؟ ۲: وصيت نکرده ولى حفظ جان مسلمان بر آن متوقف است؟
ج1) با اجازه ولىّ ميّت مانع ندارد. ج2) در اين صورت اشکالى نيست.
س: پول گرفتن در برابر اعضاى جدا شده چه حکمى دارد؟
ج) مانع ندارد و مىتواند در مقابل واگذارى حق اختصاص يا در مقابل اجازه دادن پول بگيرد.
س: آيا انتقال خون بين مسلمان و غيرمسلمان، جايز است يا نه؟
ج) جايز است.
س: فروش خون چه حکمى دارد؟
ج) با فرض اينکه انتقال خون داراى منفعت عقلايى است فروش آن مانعى ندارد.
س: با توجه به اتفاق فقها در حکم "حرمت اضرار به نفس" مبناى حکم جواز "پيوند اعضاء" چيست؟ چنانچه مبناى اين حکم اهميت "حفظ جان مسلمان" در برابر "حرمت اضرار به نفس" باشد، اين سؤال مطرح مىشود که اگر شخص اهدا کننده عضو شيعه و شخص گيرنده عضو، غير شيعه يا غير مسلم باشد، آيا باز هم "حفظ جان چنين شخصى" از "اضرار به نفس يک شيعه" مهمتر است؟
ج) مطلق اضرار به نفس دليل بر حرمت ندارد و اهداى عضو جهت پيوند به بدن شخص ديگر از مصاديق اضرار به نفس به نحو کلى نيست زيرا ممکن است براى کثيرى از افراد ضرر به همراه نداشته باشد و در اهداى عضو جهت پيوند فرقى نيست که گيرنده مسلمانِ هممذهب باشد يا غير مسلمان، و اگر نجات جان گيرنده مسلمان متوقف بر پيوند عضو باشد چنانچه براى دهنده ضرر معتنابه نداشته باشد چه بسا واجب است که اهدا کند و يا بفروشد.
س: آيا وصيت به اهدا يا فروش اعضاى بدن، بعد از مرگ مغزى يا مرگ قطعى جايز است؟
ج) استفاده از اعضاى ميت براى پيوند به بدن شخص ديگر براى نجات جان او يا درمان بيمارى وى اشكال ندارد و وصيت به اين مطالب هم مانعى ندارد مگر در اعضايى كه برداشتن آنها از بدن ميت موجب صدق مُثله باشد و يا عرفاً هتك حرمت ميت محسوب شود.
س: آيا قطع عضو ميت در صورتى كه منفعت مورد اعتنايى براى ديگران داشته باشد، جايز است يا خير؟ و اگر جايز است، ديه دارد يا خير و در صورت وجوب، ديه بر عهده كيست آمر، پزشك يا استفاده كننده از عضو؟
ج) قطع عضو بدن ميّت مسلمان حرام است و موجب ديه مىشود و ديه بر عهده كسى است كه عضو را قطع كرده، ولى اگر با رضايت و اذن ميت قبل از مرگش برداشته شود، اشكال ندارد و موجب ديه نيست همچنين اگر نجات نفس محترمى متوقف بر اين امر باشد، اشكال ندارد.
دریافت کتاب
راهنمای فتاوا
استفتائات | احکام خمس
استفتائات | احکام روزه
رساله آموزشی | احکام روزه
رساله آموزشی | احکام خمس
پاسخ به سوالات شرعی مخاطبان
پاسخ به احکام
پوشش و آرایش
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
محیط زیست
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
خرید، مصرف، تولید و فروش کالا
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
ارتباط بین صاحبان مذاهب و ادیان
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
امر به معروف و نهی از منکر
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
عزاداری
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
مسائل تحصیلی
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
پاسخ به احکام
ماه رمضان
توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده
استفتائات مناسبتی
س297: آیا خمس و زکات بر کودکانی که هنوز به سن تکلیف نرسیدهاند، واجب میشود؟
س246: مقصود از سال خمسی چیست و چگونه سال خمسی قرار میدهند؟
س 734: اگر دختر نه سالهای که روزه بر او واجب شده، به دلیل دشواری، روزهاش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟
س 735: اگر فردی به خاطر عذری قوی، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولی بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمی دارد؟
س 742: آیا مسافرت عمدی در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟
س. چند سالى است در شب اول ماه ربيعالاول حركتى در بعضى مساجد باب شده است شائبه بدعت و يا ترويج نوعى خرافه در آن مىرود، ماجرا از اين قرار است كه در شب اول ماه ربيعالاول از حدود نيمهشب تا اذان صبح افرادى كه غالباً خانمها هستند با در دست داشتن شمع پشت درب مساجد مراجعه و با كوبيدن به درب مساجد و خواندن اذكارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مىنمايند، البته اين عمل را تا هفت مسجد ادامه مىدهند و خصوصاً اين حال توسل در هنگام اذان صبح به اوج خود مىرسد و معتقد هستند بدينوسيله اتمام ماه صفر و آمدن ماه ربيعالاول را خبر مىدهند نظر حضرتعالى در اين باره چيست؟
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.