![]()
۱۴۰۴/۰۲/۰۱
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب درباره جایگاه و نقش سعدی در حفظ و ارتقای زبان فارسیسعدی؛ گلستان اخلاق؛ بوستان تعهد![]() ![]() «امین»؛ بخش شعر و ادب فارسی رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن اول اردیبهشتماه، روز بزرگداشت استاد سخن، سعدی شیرازی، مجموعهای از بیانات رهبر انقلاب درباره نقش سعدی و آثار وی در زمینه حفظ و ماندگاری زبان فارسی را در قالب پنج محور اصلی شامل «سعدی؛ قُلّه و معیارِ ارتقای شاعر امروز»، «اخلاق، حکمت و معنویتِ آثار سعدی»، «زبان، موسیقی و فنون ادبیِ سعدی»، «سعدی و هویّتِ ایرانیـاسلامی» و «تکریم و سیاست فرهنگی پیرامون سعدی» میپردازد. ![]() ![]()
اینکه شما [شاعران] دیدید شعرتان ارتقاء پیدا کرده و تواناییتان بالا رفته و محصول کارتان یک محصول برجستهای است، شما را قانع نکند؛ برای خاطر اینکه شما همچنان با حافظ فاصله دارید، با سعدی فاصله دارید، با نظامی فاصله دارید. اعتقاد من این است که دورهی ما میتواند سعدیآفرین باشد؛ میتواند... به هر حال این دوره دورهای است که شاعر تشویق میشود؛ این منافات ندارد با اینکه شعرا همیشه درددلهایی، گلههایی دارند... امّا شعرای امروز ما بحمدالله برخورداریهای اجتماعیشان ــ کار به مسائل مادّی ندارم ــ احترامشان، اینکه این شاعر است، این اهل این هنر بزرگ است، محفوظ است.
ما زمان طاغوت، شعرای بزرگی را دیدیم که واقعاً شاعر برجسته بودند، [امّا] کسی اعتنائی به آنها نمیکرد. خب مثلاً مرحوم امیریفیروزکوهی خیلی شاعر بزرگی بود؛ به نظر من بهترین شاعر زمان خودش بود در بین غزلسراها، [امّا] کسی اعتنا نمیکرد به امیری؛ یعنی اصلاً کسی کاری به کار او نداشت. اگر در خیابان راه میرفت، در همان خیابان خانهی خودش کسی سلامش هم نمیکرد. هیچ وقت در یک برنامهی رادیویی، در یک برنامهی تلویزیونی ــ که حالا آن وقت خیلی نبود ــ حتّی در رسانههای مطبوعاتی از او و امثال او دعوت نمیشد. تنها کاری که میشد مثلاً فرض کنید فلان روزنامه برای اینکه صفحهی خودش را پُر کند، یک غزلِ مثلاً رهی را یا فرض کنید که امیری را یا دیگران را چاپ میکردند. کسی اعتنائی به اینها نمیکرد. امروز شاعر در تلویزیون، در رادیو، در برنامههای گوناگون و مانند اینها [حضور دارد]. بنابراین زمینه امروز برای سعدی شدن آماده است، برای حافظ شدن آماده است، برای نظامی شدن آماده است و میتوان پیش رفت. بیانات در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب فارسی ۱۴۰۳/۱۲/۲۵ ![]() ![]() یک سفارش من، استفاده از گنجینهی ادب فارسی است. بله، ما گفتیم که مثلاً سبک شعر شما با سبک سعدی فرق دارد لکن سعدی یک مجموعهی عظیمِ تجربهی هنری است یا در درجهی بعد حافظ و بعضی دیگر، که واقعاً نظیرشان را نمیشود پیدا کرد؛ اینها از لحاظ ذخایر هنری خیلی برجستهاند. از تکّهتکّه و ذرّهذرّهی شعر اینها میشود نکته استفاده کرد؛ یعنی شما که خوشذوقید، شما که جوانید، شما که یک چیزهایی را میبینید که امثال ماها نمیتوانیم ببینیم، خیلی چیزهای خوبی میتوانید استفاده کنید. خواهش من این است که به اینها مراجعه بشود. بیانات در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب فارسی ۱۴۰۳/۱۲/۲۵ ![]() توقّف و احساس بهمنزلرسیدگی سمّ مهلک است؛ هرکدام از شما آقایان، همانهایی که شعرهایتان خیلی خوب است و آدم لذّت میبرد، همانها اگر احساس کردند که رسیدند به آن ایستگاه آخر و دیگر بعدش چیزی نیست، قطعاً توقّف میکنند و سقوط میکنند و نزول میکنند. علاوه بر اینکه این [احساس] خطا هم هست؛ یعنی الان در این جمع حاضر، فرض کنیم حالا غربالگری کردیم و یکی شد در درجهی اوّل؛ همان که در بین جمع حاضر در درجهی اوّل است، در عالم شعر در درجهی اوّل نیست؛ یعنی بالاخره فاصلهاش تا سعدی و حافظ و فردوسی و جامی و مانند اینها فاصلهی قابل توجّهی است و باید برسد به آنها؛ [البتّه] از آنها هم بالاتر میشود رفت. بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب ۱۳۹۶/۰۳/۲۰ ![]() شعر خوب، بسیار تأثیرگذار و ماندگار است و ما امروز به شاعرانی احتیاج داریم که از لحاظ تراز شعری همچون حافظ، سعدی و صائب تبریزی باشند که این هدف با کار، تلاش، مطالعه، خواندن شعرهای بزرگان و بهکار بردن الفاظ خوب در اشعار، دستیافتنی است. دیدار جمعی از شاعران مذهبیسرا با رهبر انقلاب ۱۳۹۵/۱۲/۰۵ ![]() ما این دو بخش شعر را به رسمیت میشناسیم: هم آنچه که مربوط به احساسات است، هم آنچه که مربوط به بیان دلتنگیها است. لیکن یک بخش دیگر هم هست که اندیشهی شاعر است، حکمت شاعر است؛ این نباید مغفولٌعنه قرار بگیرد. شما سعدی را ببینید؛ قلههای شعر ما اینهایند دیگر؛ سعدی از همان - به قول شماها - شاعرانهها، عاشقانهها و احساساتیها فراوان دارد، از آن دلتنگیها هم زیاد دارد؛ هم در «بوستان» دارد، هم در غزلیات و جاهای دیگر دارد؛ اما حکمت سعدی را مشاهده کنید چطور در شعر او گسترده است. سعدی را به عنوان یک حکیم میشود شناخت. این است که کسی مثل سعدی را، کسی مثل حافظ را، کسی مثل صائب را به قله میرساند. حکمت، اندیشهی حکیمانه، مسائل لازم برای آموختن به انسانها، اینها را فهمیدن و در شعر گنجاندن و بیان کردن - که معارف دینی و معارف انسانی و سبک زندگی جزو برترینهایش است - اینها مسئولیتهای شاعر است. من توصیهام این است که دوستان، این سهم عمده و مهم را از شعر هرگز فراموش نکنند. بیانات در دیدار شاعران ۱۳۹۲/۰۵/۰۱ ![]() شاعر زمان ما با این ویژگیهائی که این زمان دارد، احتیاج دارد به معرفت دینىِ عمیق... و این در گذشتهی شعر ما وجود داشته. شما نگاه کنید، شاعران برجستهی ما اغلب - حالا نمیگویم همه - اینجورند؛ از فردوسی بگیرید تا مولوی و سعدی و حافظ و جامی. فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است... شاهنامهی فردوسی پر از حکمت است. او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی. همهی آنها حکیم بودند؛ سرتاپای دوانینشان پر از حکمت است. حافظ اگر افتخار نمیکرد به حافظ قرآن بودن، تخلص خودش را «حافظ» نمیگذاشت... این آشنائی با قرآن، در غزل حافظ مشهود است، برای کسی که آن را بفهمد. سعدی که خب، واضح است؛ مولوی که آشکار است؛ جامی و صائب هم همین جور... خودتان را برخوردار از معارف کنید. البته راهش آشنائی با قرآن، انس با قرآن، انس با نهجالبلاغه، انس با صحیفهی سجادیه است. بیانات در دیدار جمعی از شعرا۱۳۹۰/۰۵/۲۴ ![]() ![]() برادرانی که اهل شعر و هنر هستند، بدانند که این وادی، یک وادی خیلی طولانی و پُردامنه است. شما نباید خیال کنید که مثلاً صد غزل و قصیده و قطعه و امثال اینها گفتهاید و حالا شاعر درجهی پنجمی شدهاید که درجهی یکش سعدی یا فردوسی است؛ نه، شما هر وقت خواستید خودتان را محاسبه کنید، حالا بدون اینکه من بخواهم یک عیار همهجایی به شما ارائه کنم، همینطور تقریبی و میانگین و با حذف تعارفات میگویم که باید مثلاً فرض کنید او ۱۰۰ است و شما مثلاً ۸ یا ۹ هستید. البته ممکن است بیشتر هم باشید؛ مثلاً ممکن است در مقابل ۱۰۰ او، شما ۱۹ باشید؛ اما شما اینگونه فرض نکنید، تا بتوانید خودتان را به آن ۱۰۰ نزدیک کنید؛ و این میشود. بیانات در دیدار اعضای کنگرهی شعر حوزه ۱۳۷۰/۰۷/۱۵ ![]() ![]()
قلّههای شعر فارسی چه کسانی هستند؟ سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی؛ اینها قلّههای شعر فارسیاند. شما ببینید شعر اینها که قلّهی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهتهایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [میبینید] این هنر فاخرِ فوقالعاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد یا: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست یا: به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست اینها مال سعدی است، اینها اوج هنر شعری ما است. بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب ۱۳۹۸/۰۲/۳۰ ![]() شعر فارسی در طول زمان نقشآفرینی کرده است در تولید اندیشه و تعمیق اندیشه. شما اگر نگاه کنید، در شعر فارسی حکمت زیاد است؛ ما فردوسی را میگوییم «حکیم فردوسی»، نظامی را میگوییم «حکیم نظامی»، سنائی را میگوییم «حکیم سنائی»، و از این قبیل؛ سعدی یک حکیم واقعی است، حافظ یک حکیم و عارف واقعی است؛ یعنی اینها شعر خودشان را ظرفی قرار دادند برای حکمت، آنهم حکمت اسلامی، حکمت قرآنی، حکمت معنوی و پیامبرانه. شعر فارسی مملو از حکمت است؛ بایستی این روحیه و این حالت حکمت و اخلاق، در شعر امروز ما برجسته بشود. بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب ۱۳۹۷/۰۳/۰۹ ![]() در مقام تقویم و ارزیابی، اگر بناست شعر محتوائی داشته باشد، بهترین محتواها همین محتواهای شعر دینی و شعر مذهبی است... البته انسان وقتی به تاریخ شعر نگاه میکند، میبیند این تقید و احتیاط به وسیلهی شاعران ما در طول تاریخ به کار نرفته؛ یعنی این گوهر یکدانه را - به قول ناصرخسرو، «دُر دری» را - ریختند به پای خوکها، مدح گفتند و چیزهای بیخود و بیمعنی به کار بردند؛ بعضیها هم آن را در یک معانی مبتذلِ احساسی و شهوانی به کار بردند. اینها در واقع اسراف است؛ مصرف کردن قریحهی شعری در غیر جای خود و مورد خود است. در بین شعرای ما، شعرائی که از این قریحه حداکثر استفاده را کردند و بهترین شعرها را گفتند، کم هم نیستند؛ ما در دورانهای مختلف، از اینها داریم؛ هم در زمان خودمان داشتیم، هم در زمانهای گذشته داشتیم؛ هم در سبکهای مختلف، از دوران قدیم، شاعری مثل سنائی را داریم، شاعری مثل ناصرخسرو را داریم. اینها این قریحه را به کار بردند؛ آن کاری که باید بکنند، انصافاً کردند. همچنین سعدی را داریم. بیانات در دیدار جمعی از شعرای آئینی ۱۳۹۰/۰۳/۲۵ ![]() یکی از نیازهای امروز ما، شعر اخلاقی است. شعر اخلاقی ممکن است در عالیترین حد خوبی هم باشد. شما به تاریخ ادبیات ما نگاه کنید. سعدی از جهت شعر اخلاقی و شعر نصیحت و پند در قله است. فردوسی همین جور است، نظامی همین جور است، سنایی همین جور است، ناصرخسرو همین جور است؛ خیلی از شعرای بزرگ ما همین جورند. بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۵ ![]() برگزاری کنگرهی بزرگداشت شاعر و نویسندهی بزرگ پارسی مصلحالدین سعدی شیرازی از جملهی شایستهترین اقدامات در عرصهی ادب و فرهنگ انقلابی این روزگار است. تجلیل سعدی، تنها تجلیل شعر و نثر شیوا نیست، تجلیل اخلاق و حکمت و معرفت بلیغ و رسا نیز هست، و در این دوران که انقلاب مبارک اسلامی پهنهی زندگی ما مردم ایران زمین را قلمرو ارزشهای اسلامی ساخته، و حکمت و معرفت را در جایگاه شایستهی خود نشانیده، به جاست که ذکر جمیل سعدی بر زبان ارزشگزاران آن ارزشها و یاد او در خاطر رهروان آن وادیها مکرر و مؤکّد گردد. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴ ![]() بیشک سعدی یکی از پایههای بنای استوار ادب پارسی و محصول شعر و نثر و تشکیلدهندهی یکی از برازندهترین اندامهای پیکرهی شکوهمند فرهنگ کنونی ماست. پند سعدی که مایه گرفته از معارف قرآن و حدیث است همواره نقش زرین خاطر پندآموزان، و زبان فصیح و صریح او، رازگشای گنجینههای معانی برای دلهای جوینده و مشتاق بوده است. و امروز مانند همیشه عزیزترین هدیهی احباب سخن و ارباب خرد را میتوان در بدایع طیبات دیوان او و زیباترین گلهای اندیشهی بشری را در گلستان مصفای نظم و نثر او جست و یافت. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴ ![]() شرف سعدی بر بسیاری از سرایندگان پارسی از آن است که قدر سخن را نشکسته و آن را دست مایهی تقرب و ارتزاق نساخته است. بسی اندکاند زبانآورانی که گوهر آسمانی سخن را در پای اهریمنان زمانه نریخته و تیغ ستم را بدان صیقل نداده باشند. سعدی یکی از این نادرگان است که اگر گاه زبان به ستایش گشوده، در ساغر زرین مدح خود جز داروی شفا بخش و گاه تلخ پند و اندرز نریخته است. شعر و نثر فاخر این جهاندیدهی انسان شناس صادق، همواره پیامی را با خود حمل کرده است، یا از منبع وحی و گنجینهی قرآن و حدیث و یا از پرتو دل و احساس صاف و بیغش خود او. شیوهی سخن بی تکلف و شفاف او نیز امتیاز دیگر این آموزگار بزرگ مردمی و محبت است. کلام او چون جوی آب زلالی، ذره ذرهی جان مستمع را سیراب میکند و بیهیچ غبار تصنع، بر دل او مینشیند. بسیارند آنها که در هر دو قلمرو نظم و نثر، سمند فصاحت تاختهاند، اما فقط سعدی است که شعری روان چون نثر و نثری آهنگین چون شعر پدید آورده و آمیزهی شگفت آوری از مضمون و ترکیب و معنی و لفظ در هر دو عرصه فراهم ساخته است. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴ ![]() ![]() ببینید عزیزان من! قرنهای متمادی است که این زبان دستبهدست به وسیلهی شعرا -یک مقدار هم به وسیلهی نویسندگان، امّا عمدتاً به وسیلهی شعرا- حفظ شده. [مثلاً] زبان سعدی؛ شما اگر امروز بخواهید مضمون همین شعری را که الان من خواندم: «به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست» بگویید، کلماتی از این گویاتر، فصیحتر سراغ دارید؟ بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب ۱۳۹۸/۰۲/۳۰ واژهسازی برای زبان و پیش بردن و ترقی دادن زبان، یک امر بسیار مهم است. به نظر من، هنر بزرگ کسانی مثل سعدی یا حافظ یا فردوسی این است که هفتصد سال پیش یا هزار سال پیش، طوری حرف زدند که ما امروز وقتی که آن سخنان را باز میگوییم، اصلاً احساس غربت و وحشیگری نمیکنیم؛ اصلاً زبان، زبان امروز است؛ یعنی حقیقتاً میشود گفت که هزار سال جلوتر از زمان خودشان حرف زدند. یقیناً مردم زمان سعدی، به رسایی و شیوایی «بوستان» حرف نمیزدند؛ نثر آن دورهها در اختیار ماست و داریم میبینیم. «بوستان» یا «گلستان»، اینطور سلیس و روان و شیواست. امروز وقتی که انسان شعر آن زمان را میخواند، مثل این است که دو نفر دارند با زبان شیرین فارسىِ امروز با هم حرف میزنند. بیانات در دیدار اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۷۰/۱۱/۲۷ ![]() موسیقی عبارات حافظ و گوشنوازی این کلمات، خود یک خصوصیت دیگری است. شعر را به سبک معمولی وقتی که بخوانند، گوشنواز است. چیزی که در شعر فارسی، نظیرش انصافاً کم است. بعضی از غزلیات دیگر هم البته همین جور است. در معاصرین او، خواجو همینجور است. بسیاری از غزلیات سعدی همین جور است. بعضی از مثنویات همین جور است. امّا در حافظ، این یک صبغهی عمومی است. کثرت ظرافتها و ریزهکاریهای لفظی، از قبیل جناسها و مراعات نظیرها و ایهام و تناسبها و ایهام و تضادها، الیماشاءالله است که شاید کمتر بتواند انسان پیدا کند غزلی را که در آن غزل، چند مورد از این ظرافتها و ریزهکاریها و ظریفکاریها و ترصیعهای لفظی وجود نداشته باشد. بیانات در آیین گشایش کنگره جهانی حافظ ۱۳۶۷/۰۸/۲۸ ![]() ![]()
یک نکتهای وجود دارد در مورد شعر فارسی و آن اینکه جزو خصوصیّات شعر فارسی تولید سرمایههای معرفتی و معنوی است. در شعرهای دیگر، تا آنجایی که حالا ما میدانیم، نه اینکه وجود نداشته باشد، به این شدّت وجود ندارد؛ یعنی ما قلّههای شعر فارسی را که نگاه میکنیم، یا حکیمند ــ [مثل] نظامی یا حکیم فردوسی؛ فردوسی یک حکیم است و شاهنامه واقعاً کتاب حکمت است ــ یا مولانای معرفت و عرفان و معنویّتند یا حافظ قرآنند یا مثل سعدی کتابشان پُر از حقایق و معارف حِکمی و معنوی است. همینطور از آن بالا شما بگیرید بیایید پایین تا برسیم به سعدی، به حافظ، به جامی، به صائب، به بیدل؛ ببینید، اینها همه حکیمند، همهی [اشعار] اینها حکمت است؛ یعنی شعر ما، شعر فارسی، در طول زمان حاملِ حکمت بوده، حاملِ معرفت بوده، سرمایههای معنویِ ما را حفظ کرده و بر آنها افزوده؛ یعنی شما اگر چنانچه در یک حدّ خاصّی از معرفت باشید، وقتی که مثلاً مثنوی مولانا را میخوانید، این معرفت افزایش پیدا میکند؛ یعنی تولید معرفت میکنند، تولید این سرمایه را میکنند، فقط حفظ سرمایه نیست؛ خصوصیّت شعر فارسی این است.
مهم این است که این سرمایهسازی و پاسداری سرمایه در سختترین شرایط هم اتّفاق افتاده؛ مثلاً در تاختوتاز مغول. شما ببینید، در دوران تاختوتاز مغول، ما عطّار داریم، مولوی داریم، سعدی داریم، حافظ داریم؛ اینها همه مال دوران مغول و تیمور است دیگر؛ یعنی وقتی است که کشور در شرایط سخت تاختوتاز بیگانگان قرار داشته، همه چیزِ کشور تحت تأثیر این بوده، امّا معرفت و شعر و معنویّت متوقّف نشده؛ این خصوصیّت شعر فارسی است و ما اینها را باید بدانیم در مورد شعرمان. شعرای ما، شعرای برجستهای که حالا بعضیشان را اسم آوردیم، مثل ناصرخسرو، مثل نظامی گنجوی، مثل خاقانی، مثل خود مولوی، مثل سعدی، اینها به معنای واقعی کلمه مصداق همان «اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللهَ کَثیرا» در آخر سورهی شعراء هستند؛ [آنجا که میفرماید] که «وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوونَ * اَ لَم تَرَ [اَنَّهُم فی کُلِّ وادٍ یَهیمونَ * وَ اَنَّهُم یَقولونَ ما لا یَفعَلونَ] * اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللهَ کَثیراً وَ انتَصَروا مِن بَعدِ ما ظُلِموا»؛ یعنی مصداقِ همینند؛ واقعاً اینجوری است که شعرای بزرگ ما مصداق این هستند. این گذشتهی ما است. بیانات در دیدار شاعران و اساتید زبان فارسی ۱۴۰۲/۰۱/۱۶ ![]() اگر شما [شاعران] بتوانید این هنر را، این اقبال را، براى خودتان کسب کنید که بتوانید در خلوت مخاطبینتان حضور پیدا کنید و آن را با معنویّات، با ابزارهایى که انسانها را به نشاط، به امید، به تحرّک، به پیشرفت وامیدارد غنى کنید، توفیق بزرگى پیدا کردهاید. این همان کارى است که شعراى بزرگ ما در طول صدها سال کردهاند. شما ببینید سعدى یا مولوى یا حافظ یا فردوسى یا خاقانى حضور دارند در زندگى معنوى ما، در ذهن ما، در فکر ما و صدها سال توانستهاند بر روى ذهنیّت جوامع ما تأثیر بگذارند؛ و اینها هستند که هویّت حقیقى فرهنگ ملّى را براى ما نگه داشتهاند و نسلبهنسل و دستبهدست گرداندهاند. بیانات در دیدار شاعران ۱۳۹۳/۰۴/۲۱ ![]() شعر، حافظِ هویّت ملّى است، حافظ هویّت ملّى. هویّت ملّتها عبارت است از مشخصّههاى فرهنگى آنها و مزیّتهاى فرهنگى آنها؛ این هویّت فرهنگى یک ملّت را تشکیل میدهد. این هوّیت فرهنگى، اصل است؛ اگر چنانچه این از یک ملّتى گرفته بشود، این ملّت هضم خواهد شد، یعنى درواقع به معناى حقیقى کلمه نابود خواهد شد؛ حالا در یک مشخّصهى جغرافیایى قرار میگیرد امّا چیزى نیست؛ هست، امّا بودن او مثل نبودن است؛ هویّت فرهنگى، همهى حیات یک مجموعه و یک ملّت است. شعر میتواند این هویّت فرهنگى را هم تقویّت کند و غنى کند و تغذیه کند؛ که در باب هویّت فرهنگى هم باز به شعراى تاریخ خودمان که نگاه میکنیم - زبانآوران بزرگ - مىبینیم پیامهاى اینها خیلى باارزش است: پیام توحید است، پیام خداباورى است، پیام درستکارى است؛ واقعاً منظومههایى که در این مورد وجود دارد حقیقتاً شگفتآور است. حالا بنده با اشعار ملّتهاى دیگر خیلى آشنایى ندارم؛ با بعضىها که آشنایى داریم، انصافاً شعر فارسى - بوستان سعدى، شاهنامهى فردوسى، خمسهى نظامى، دیوان حافظ، مثنوى مولوى - پر از حکمت است؛ یعنى به معناى واقعى کلمه، حکمت موج میزند در این کتابها و اندیشههاى والا؛ فکرهاى بسیار برجسته و فاخر در این کتابها هست؛ اینها توانسته یک هویّتى براى ملّت ما تعریف کند. بیانات در دیدار شاعران ۱۳۹۳/۰۴/۲۱ ![]() در زمینههای تحقیقات و گسترش ژرفنگری نسبت به مسائل، چه در زمینهی اقتصاد، چه در زمینهی سیاست، چه در زمینهی مدیریت، چه در زمینهی مسائل بینالمللی، هر جا که کار به استعدادهای ایرانی واگذار شد، ما نشانههای پیشرفت را در آنجا مشاهده میکنیم. این استعداد ما است، این کشور ما است. تاریخ ما هم به خاطر همین است که اینقدر اعتلاء و اوج دارد. ابنسینا و فارابی و محمدبنزکریای رازی و سعدی و حافظ و امثال اینها در یک جامعهی سطح پائین که متولد نمیشوند؛ این نشاندهندهی وجود استعدادهای متراکم در این منطقهی از دنیا است. بیانات در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱/۱۲/۲۱ ![]() نقطه قوّت ملت ایران عبارت است از سابقه کهن و ریشهدار تاریخی، فرهنگی، علمی و غیره که در وجود آن تردیدی نیست. ملتی را که تازه امروز از زیر بوته بیرون آمده و تبدیل به یک ملت شده و فاقد گذشته و سابقه و علم و فرهنگ و بزرگان است، نمیتوان با ملتی مقایسه کرد که روزی بزرگترین دانشمندان دنیا از آنِ او بودند و این امتیاز هم نه یک بار و دوبار، که قرنهای متمادی مربوط به او بود. در قرنهای بعد از اسلام، یعنی از قرن چهارم هجری به بعد، تا چند قرن بزرگترین دانشمندان دنیا در رشتههای مختلف علوم - چه در رشته طبیعی، چه در رشته انسانی، چه در رشته نجوم و چه در ادبیات و فلسفه و ریاضی - ایرانی بودند و از میان آنها «فارابی»ها، «ابن سینا»ها، «فخر رازی»ها، محمّدبن زکرّیای رازی»ها، «خوارزمی»ها و «خیّام»ها و «فردوسی»ها و «سعدی»ها برخاستند. اینها گذشته ملت ماست. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش ۱۳۷۳/۰۱/۲۴ ![]() گذشتهی ادب و هنر ما، میراث ارزشمندی است که باید ادبیات انقلاب را مایه توان ببخشد. مشعل هدایتگر شعر و هنر انقلابی، بر بام این قلعهی شکوهندهی استوار خواهد توانست تا همهجای آفاق هنرپذیر و سخنشناس را بپوشاند و نور افشانی کند. اگرچه در این میان سعدی شیراز از آن رو که غالباً زبان و دل را پر بار از ارزشهایی میداشته که امروزه به برکت انقلاب، فضای زندگی مردم را فرا گرفته است، از امتیازی ویژه برخوردار است. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴ ![]() ![]() بنده عقیدهام این است که اگر متولیان [شعرها و آثار هنری] این کار را دنبال کنند، ما انشاءاللَّه آثار هنرییی خواهیم داشت که در قلهی هنر ایرانی قرار بگیرد. اگر ما در تاریخِ خود مثلاً در یک نوعِ شعر، فردوسی را داریم؛ در یک نوعِ شعر، حافظ یا سعدی را داریم؛ گمان میکنم اگر ما بتوانیم این رشته را دنبال کنیم، در زمینهی شعر یقیناً قلهی جدیدی بهوجود خواهیم آورد؛ در زمینهی قصه و رمان و داستان کوتاه و بلند هم یقیناً قلههایی را بهوجود خواهیم آورد - که البته ما در این زمینه هم از لحاظ تاریخی عقبیم - و همچنین در بقیهی بخشهای هنری صاحب قله خواهیم بود و دستاوردش هم برای ملت ما تمامنشدنی است. بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت ۱۳۸۴/۰۶/۳۱ ![]() ![]() باری اینک، بهانهای برای ابراز شیفتگی به این سخنساز معنیپرداز فراهم آمده و به جاست که کلام او که قرنها خاطر حزین و شاد را به خود مشغول کرده و از عشق و جوانی تا ضعف و پیری را در بر گرفته و آداب صحبت را به پیر و برنا آموخته و رازهای تربیت را برای عالم و عارف گشوده، امروزه حد آن نگهداشته و حق آن گزارده شود و این حقگزاری بدون معرفت درست او، ممکن نخواهد شد. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴ ![]() این کنگره [بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی] باید گوشههای ناشناختهی شخصیت سعدی و درخشندگی هنر او را بشناساند و راه بهرهجویی نسل انقلابی امروز از این گنجینهی قیمتی را هموار سازد. شایستهترین تجلیل سعدی همین است و جمهوری اسلامی این را برای همهی چهرههای جاودانهی هنر و ادبیات سالم مردمی، کاری لازم و وظیفهای حتمی میشناسد. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴ ![]() برگزاری کنگرهی بزرگداشت شاعر و نویسندهی بزرگ پارسی مصلحالدین سعدی شیرازی از جملهی شایستهترین اقدامات در عرصهی ادب و فرهنگ انقلابی این روزگار است... در این دوران که انقلاب مبارک اسلامی پهنهی زندگی ما مردم ایران زمین را قلمرو ارزشهای اسلامی ساخته، و حکمت و معرفت را در جایگاه شایستهی خود نشانیده، به جاست که ذکر جمیل سعدی بر زبان ارزشگزاران آن ارزشها و یاد او در خاطر رهروان آن وادیها مکرر و مؤکّد گردد... حمایت از آفرینشهای شعری و هنری در نظام جمهوری اسلامی، چیزی الهام گرفته از قرآن و روش پیامبر خدا و پیشوایان معصوم علیهم السّلام است. و انقلاب اسلامی در محتوای خود جانبدار و حقگزار هنر و ادبیات است. پیام به کنگرهی بزرگداشت مصلحالدین سعدی شیرازی ۱۳۶۳/۰۹/۰۴
برچسبها: سعدی شیرازی؛
لطفاً دیدگاه خود را بنویسید:
در این
رابطه بخوانید :
![]()
![]() برگزیدهها
آخرینها
|