عنوان |
بیانات |
ترجمه آیات |
سنتهای الهی در قرآن |
سنّت یعنی قانون، قاعده؛ خدای متعال در عالم طبیعت، در عالم انسان قواعدی دارد، قوانینی دارد. وَ الشَّمسُ تَجری لِمُستَقَرٍّ لَها ذَلِکَ تَقدیرُ العَزیزِ العَلیم * وَ القَمَرَ قَدَّرناهُ مَنازِل؛(۱) اینها همه قانون است دیگر. لَا الشَّمسُ یَنبَغی لَها اَن تُدرِکَ القَمَر؛(۲) اینها قانون است، قوانینِ جاری است منتها قوانینِ جلوی چشم است. قانون جاذبه یک قانون جلوی چشم است و همه میفهمند، [امّا] قوانینی هم دارد که همه قادر به فهم آنها نیستند؛ واقعاً سرتاسر قرآن پُر است از بیان این قوانین [مثلاً] اَنَّ اللَّهَ مَعَ المُتَّقین،(۳) مَن جاهَدَ فَاِنَّما یُجاهِدُ لِنَفسِه،(۴) و امثال اینها که حالا تعدادیاش را عرض خواهم کرد. اینها هم قانون است. وَ مَن اَصدَقُ مِنَ اللَّهِ قیلًا،(۵) چه کسی راستگوتر از خدا است؟ خدا میگوید این قانون است. |
۱) سورهی یس، آیهی ۳۸ و ۳۹؛ «و خورشید به [سوى] قرارگاه ویژهی خود روان است؛ تقدیرِ آن عزیز دانا این است. و براى ماه منزلهایى معیّن کردهایم ...»
۲) سورهی یس، بخشی از آیهی ۴۰؛ «نه خورشید را سِزَد که به ماه رسد ...»
۳) از جمله سورهی بقره، آیهی ۱۹۴؛ «... و بدانید که خدا با تقواپیشگان است.»
۴) سورهی عنکبوت، بخشی از آیهی ۶؛ «... هر که بکوشد، تنها براى خود میکوشد ...»
۵) سورهی نساء، بخشی از آیهی ۱۲۲؛ «... و چه کسى در سخن، از خدا راستگوتر است؟» |
سنت نصرت الهی |
یکی از این قوانین این است: لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُه؛(۶) هر کسی که خدا را نصرت کند، خدا او را نصرت میکند؛ لَیَنصُرَنَّ اللّه ــ با چند علامت تأکید ــ یا «اِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم»؛(۷) این سنّت الهی است. اگر طریقی که شما دارید میروید، کاری که شما دارید میکنید، جهتگیری شما، نصرت خدا [باشد] ــ نصرت خدا یعنی نصرت دین خدا، یعنی نصرت ارزشهای الهی؛ یعنی این ــ اگر در این جهت حرکت بکنید، پیروز خواهید شد. |
۶) سورهی حج، بخشی از آیهی ۴۰؛ «... قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى میکند، یارى میدهد ...»
سورهی محمّد، بخشی از آیهی ۷؛ «... اگر خدا را یارى کنید یاریتان میکند ...»
۷) سورهی محمّد، بخشی از آیهی ۷؛ «... اگر خدا را یارى کنید یاریتان میکند ...» |
سنت الهی افزایش نعمت |
لَئِن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم؛(۸) اگر نعمت الهی را در جایش مصرف کردید، خدا آن نعمت را بر شما زیاد خواهد کرد؛ این سنّت الهی است. |
۸) سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۷؛ «... اگر واقعاً سپاسگزارى کنید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد ...» |
سنت هدایت الهی |
اَلَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا و اِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنین؛(۹) این سنّت الهی است؛ همهی اینها سنّت الهی است. |
۹) سورهی عنکبوت، آیهی ۶۹؛ «و کسانى که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههاى خود را بر آنان مینماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.» |
سنت معیت الهی |
وقتی حضرت موسیٰ بنیاسرائیل را برداشت و شبانه به طرف دریا حرکت کردند که از آنجا بگریزند و بروند… فرعونیها فهمیدند، اینها را دنبال کردند... وقتی که نزدیک شدند و دیده میشدند، فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ... اصحاب موسیٰ ــ بنیاسرائیل ــ ترسو و کمیقین به موسیٰ گفتند: اِنّا لَمُدرَکون؛(۱۰) الان میآیند ما را میگیرند؛ پدرمان درآمد! حضرت موسیٰ فرمود: کَلّا؛ هرگز! اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین؛(۱۱) خدا با من است. این سنّت الهی است؛ اینها سنّتهای الهی است. |
۱۰) سورهی شعراء، آیهی ۶۱؛
«چون دو گروه، همدیگر را دیدند، یاران موسى گفتند: ما قطعاً گرفتار خواهیم شد.»
۱۱) سورهی شعراء، آیهی ۶۲؛ «چنین نیست، زیرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد کرد.» |
سنت الهی پیروز شدن با استقامت |
سنّت الهی یعنی قانون... قانون یک موضوع دارد، یک حکم دارد؛ یک موضوع دارد، یک نتیجه دارد. شما خودتان را با آن موضوع منطبق کنید، نتیجه قطعاً مترتّب خواهد شد... وَ اَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّریقَةِ لَاَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا؛ (۱۲) [فرمود: اگر] بِایستید، خدا شما را سیراب میکند، شما را بینیاز میکند. ایستادگی کردیم، ایستادیم، خدا بینیاز کرد. |
۱۲) سورهی جن، آیهی ۱۶؛ «و اگر [مردم] در راه درست، پایدارى ورزند، قطعاً آب گوارایى بدیشان نوشانیم.» |
عذاب الهی برای کفران نعمت |
وَ لَئِن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید؛ (۱۳) این هم سنّت است ــ «کَفَرتُم» یعنی کفران نعمت ــ اگر کفران نعمت هم کردید، از نعمت استفاده نکردید، بد استفاده کردید، سوء استفاده کردید، اگر این کارها شد، اِنَّ عَذابی لَشَدِید؛ آن هم یک سنّت الهی است. |
۱۳) سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۷؛ «... و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» |
سنت الهی در ماجرای پیروزی پس از جنگ اُحد
|
اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ایماناً وَ قالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ* فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سُوء.(۱۴) … جنگ اُحد تمام شد… تعداد زیادی شهید شدند، خسته و فرسوده و زخمیشده برگشتند مدینه؛ حالا قریش... گفتند امشب حمله کنیم... عواملشان آمدند داخل مدینه شروع کردند هراسافکنی... گفتند... لشکر فراهم آوردهاند میخواهند پدر شما را دربیاورند!... اینهایی که مخاطب این هراسافکنی بودند، قالوا حَسبُنَا اللّهُ وَ نِعمَ الوَکیل؛ [گفتند:] نخیر، ما نمیترسیم، خدا با ما است. پیغمبر فرمود آن کسانی که امروز در اُحد زخمی شدند، جمع بشوند؛ آنها جمع شدند، گفت بروید مقابل اینها؛ رفتند آنها را شکست دادند و برگشتند: فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللّهِ وَ فَضل؛ یک مقدار زیادی غنیمت آوردند و هیچ مشکلی هم برایشان پیش نیامد... بنابراین، اگر چنانچه در مقابل هراسافکنی دشمن، شما به معنای واقعی کلمه معتقد شدید که «حَسبُنَا اللّهُ وَ نِعمَ الوَکیل» و به وظایفتان عمل کردید، نتیجهاش این است. |
۱۴) آیهی ۱۷۳ سورهی آلعمران؛ «همان کسانى که [برخى از] مردم به ایشان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند پس، از آن بترسید.» و[لى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است. پس با نعمت و بخششى از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود ...»
|
سنت الهی در ماجرای شکست در جنگ احد |
در جنگ اُحد مسلمانها اوّل پیروز شدند دیگر... بعد که آن تنگه را به خاطر دنیاطلبی از دست دادند، قضیّه بعکس شد؛ باز در سورهی آلعمران، قرآن این را بیان میکند؛ میفرماید: وَ لَقَد صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعدَه؛ خدا وعدهی خودش را با شما عمل کرد... اِذ تَحُسّونَهُم بِاِذنِه؛ شماها توانستید اینها را زیر فشار قرار بدهید و از پا دربیاورید باذناللّه؛ اوّلش توانستید... منتها بعد شما چه کار کردید؟ به جای اینکه این وعدهی الهی را شکرگزاری کنید... حَتّىٰ اِذا فَشِلتُم؛ پایتان سست شد؛ چشمتان به غنیمت افتاد... وَ تَنازَعتُم؛ بنا کردید با همدیگر درگیر شدن، و اختلاف پیدا کردید... حَتّىٰ اِذا فَشِلتُم وَ تَنازَعتُم فِی الاَمرِ وَ عَصَیتُم؛ عصیان کردید، نافرمانی کردید؛ پیغمبر به شما گفته بود که این کار را بکنید، نکردید. آن وقت، وقتی این جوری شد، مِن بَعدِ ما اَراکُم ما تُحِبّون؛ بعد از آنکه خدا آنچه را میخواستید ــ که همان نصرت الهی است ــ به شما داده بود... امّا این جوری عمل کردید، آن وقت «مِنکُم مَن یُریدُ الدُّنیا وَ مِنکُم مَن یُریدُ الآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُم عَنهُم»(۱۵)... دست شما را از سر آنها کوتاه کرد، یعنی مغلوب شدید؛ این سنّت الهی است دیگر. |
۱۵) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۵۲؛ «و [در نبرد اُحد] قطعاً خدا وعده خود را با شما راست گردانید: آنگاه که به فرمان او، آنان را مىکشتید، تا آنکه سست شدید و در کار [جنگ و بر سر تقسیم غنایم] با یکدیگر به نزاع پرداختید؛ و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید [یعنى غنایم را] به شما نشان داد، نافرمانى نمودید. برخى از شما دنیا را و برخى از شما آخرت را مىخواهد. سپس براى آنکه شما را بیازماید، از [تعقیب] آنان منصرفتان کرد و از شما درگذشت...» |
تغییر ناپذیر بودن سنتهای الهی |
از اوّل قرآن تا آخر قرآن همین طور که نگاه کنید، دائم سنّتهای الهی تبیین میشود و تکرار میشود؛ چند جا هم بیان شده: سُنَّةَ اللّهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبدیلًا (۱۶)... که خدا [میفرماید] سنّتهای الهی تغییرپذیر نیست؛ قوانین الهی، قوانین متقنی است. |
۱۶) سورهی فتح، آیهی ۲۳؛ «سنّت الهى از پیش همین بوده، و در سنّت الهى هرگز تغییرى نخواهى یافت.» |
وظایف مهم حکومت اسلامی |
اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر.(۱۷) اَقامُوا الصَّلوة، یعنی اقامهی نماز؛ این اشاره است به اینکه حکومت الهی و اسلامی باید تعبّد را و توجّه به خدا را و توجّه به معنویّت را گسترش بدهد... وَآتَوُا الزَّکوة، یعنی زکات بدهند... لکن اشارهای و نکتهای که در این «آتَوُا الزَّکَوة»ها یا «آتُوا الزَّکَوة»های متفرّقه در قرآن هست، این است که در جامعهی اسلامی بایستی عدالت در توزیع، مورد نظر باشد... [امّا در] «اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر» عقبیم. معروف چیست؟ عدالت، انصاف، برادری، ارزشهای اسلامی... نَهَوا عَنِ المُنکَر؛ از منکر هم نهی [کنید]؛ منکر چیست؟ ظلم، فساد، تبعیض، بیانصافی، عدم اطاعت الهی؛ اینها ظلم است، اینها منکر است؛ از اینها باید نهی بشود. |
۱۷) سورهی حج، بخشی از آیهی ۴۱؛ «همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهاى پسندیده وامیدارند، و از کارهاى ناپسند باز میدارند» |