[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند» - 1393/11/27 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, حادثه عاشورا, تحلیل حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, حادثه عاشورا, تحلیل حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز ۱۳۰۰ سال یا بیشتر از شهادت حضرت اباعبدالله (علیهالسّلام) میگذرد و روزبهروز این داستان برجستهتر و زندهتر شده. این داستان در بطن خود دارای یک مضامینی است که این مضامین برای حیات اسلامی جامعه ضروری است.اگر این مضامین گسترش پیدا نمیکرد، از اسلام و از قرآن و از حقایق معارف اسلامی هم امروز خبری نبود مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1393/10/17 عنوان فیش : عاشورا, حادثه عاشورا, حضرت زینب (سلام الله علیها) کلیدواژه(ها) : عاشورا, حادثه عاشورا, حضرت زینب (سلام الله علیها) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حادثهى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، زینب کبرا (سلاماللهعلیها) نگذاشت. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر کشور - 1390/09/06 عنوان فیش : عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عاشورا اوج فداکاری و ایثار است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر کشور - 1390/09/06 عنوان فیش : عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برجستهترین و نمایانترین خصوصیت عاشورا، همین فداکاری و شهادت است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر کشور - 1390/09/06 عنوان فیش : عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اخلاص، موقعشناسی، پاشیدن بذر یک حرکت فزایندهی تاریخی، از خصوصیات مهم عاشوراست. مربوط به :بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش - 1388/11/19 عنوان فیش :معلوم شدن عظمت مقام حضرت زینب در مقایسه با زنان نمونه در قرآن کلیدواژه(ها) : حضرت زینب (سلام الله علیها), حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, حضرت مریم(سلام الله علیها), آسیه نوع(ها) : قرآن متن فیش : این روزها، روزهای دههی آخر صفر است؛ روزهای بعد از اربعین است. اگر نگاهی کنیم به تاریخ صدر اسلام، این روزها روزهای زینب کبری (سلام اللَّه علیها) است. آن کاری هم که زینب کبری (سلام اللَّه علیها) کرد، یک کارِ از همین جنس بود؛ یعنی کاری محضاً برای خدای متعال، در دل خطرها و محنتها و زحمتها؛ یک ابراز وجود معنوی و الهی دین در چهرهی مصمم زینب کبری (سلام اللَّه علیها). خوب است بدانیم و بفهمیم حروف تاریخ گذشتهی بسیار ارجمندی را که تا امروز منشأ برکات فکری و معرفتی شده است و انشاءاللَّه تا آخر دنیا هم خواهد بود. زینب (سلام اللَّه علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثهی روز عاشورا، آن سختیها و آن محنتها؛ هم در حادثهی بعد از شهادت حسینبنعلی (علیهالسّلام)، بیسرپناهی این مجموعهی به جا ماندهی کودک و زن، به عنوان یک ولیّ الهی آنچنان درخشید که نظیر او را نمیشود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمیشود نظیری برای این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پیدرپی، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگری است برای حرکت اسلامی و پیشرفت تفکر اسلامی و پیش بردن جامعهی اسلامی. برای خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبری (سلام اللَّه علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامی یافته است که برای ما قابل توصیف نیست. شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم، به عنوان یک نمونهی کامل ایمان، خدای متعال دو زن را مثال میزند؛ به عنوان نمونهی کفر هم دو زن را مثال میزند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛(1) که این دو مثال، مربوط است به زنانی که نمونهی کفرند. یعنی به عنوان نمونه، از مردان مثال نمیآورد؛ از زنان مثال میآورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛(2) یکی زن فرعون را به عنوان نمونهی کامل ایمان مثال میآورد، یکی هم حضرت مریم کبری؛ «و مریم ابنت عمران».(3) یک مقایسهی کوتاه بین زینب کبری و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبری را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونهی ایمان شناخته شده است، برای مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسی ایمان آورده بود و دلبستهی آن هدایتی شده بود که موسی عرضه میکرد، وقتی در زیر فشار شکنجهی فرعونی قرار گرفت، که با همان شکنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شکنجهی جسمانی او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجّنة و نجّنی من فرعون و عمله»؛ از خدای متعال درخواست کرد که پروردگارا! برای من در بهشت خانهای بنا کن. در واقع، طلب مرگ میکرد؛ میخواست که از دنیا برود. «و نجّنی من فرعون و عمله»(4)؛ من را از دست فرعون و عمل گمراهکنندهی فرعون نجات بده. در حالی که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجهاش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانی بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادی از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنجهای روحی که برای زینب کبری پیش آمد، اینها برای جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفتهاند و شهید شدهاند: حسینبنعلی (علیهالسّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علیاکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟ اما در مقابل همهی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پارهی برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. وقتی از او سؤال میشود که چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمهی اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. کار برای خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقای دین اسلام، بقای راه خدا، ادامهی پیمودن این راه به وسیلهی بندگان خدا، متکی شده است، مدد و نیرو گرفته است از کاری که حسینبنعلی (علیهالسّلام) کرد و کاری که زینب کبری کرد. یعنی آن صبر عظیم، آن ایستادگی، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما میبینید ارزشهای دینی در دنیا، ارزشهای رائج است. همهی این ارزشهای انسانی که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشری است، ارزشهائی است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. کار برای خدا خاصیتش این است. 1 ) سوره مبارکه التحريم آیه 10 ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ كَفَرُوا امرَأَتَ نوحٍ وَامرَأَتَ لوطٍ ۖ كانَتا تَحتَ عَبدَينِ مِن عِبادِنا صالِحَينِ فَخانَتاهُما فَلَم يُغنِيا عَنهُما مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَقيلَ ادخُلَا النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ ترجمه : خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!» 2 ) سوره مبارکه التحريم آیه 11 وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لي عِندَكَ بَيتًا فِي الجَنَّةِ وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ ترجمه : و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانهای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!» 3 ) سوره مبارکه التحريم آیه 12 وَمَريَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِكَلِماتِ رَبِّها وَكُتُبِهِ وَكانَت مِنَ القانِتينَ ترجمه : و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود! 4 ) سوره مبارکه التحريم آیه 11 وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لي عِندَكَ بَيتًا فِي الجَنَّةِ وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ ترجمه : و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانهای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!» مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام ۱۹ دی - 1388/10/19 عنوان فیش :قانون مداری عملکردی درست مقابل فتنه کلیدواژه(ها) : فتنه, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عدهای حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینههاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویهای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن با همهی وجود، با همهی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههای مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(1) بله، یک عدهای دشمنی میکنند، یک عدهای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از خباثتکنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابیِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 8 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام میدهید، با خبر است! مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام ۱۹ دی - 1388/10/19 عنوان فیش : عاشورا, حادثه عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), فداکاری امام حسین(علیه السلام), شهدای کربلا کلیدواژه(ها) : عاشورا, حادثه عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), فداکاری امام حسین(علیه السلام), شهدای کربلا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهای یاران حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. مربوط به :بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی - 1384/11/18 عنوان فیش : عاشورا, درسهای عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا, درسهای عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماجراى عاشورا هم درس است؛ درس اقدام و نهراسیدن از خطرات و وارد شدن در میدانهاى بزرگ. مربوط به :بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهی ماه محرم - 1384/11/05 عنوان فیش : عاشورا, امت بزرگ اسلامی, حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا, امت بزرگ اسلامی, حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عاشورا یک حادثهی تاریخیِ صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امت اسلام بود. مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه ردههای مختلف نیروی مقاومت بسیج - 1384/06/02 عنوان فیش : شهادت, عاشورا, ارزشهای اخلاقی و معنوی, ارزشهای والای الهی کلیدواژه(ها) : شهادت, عاشورا, ارزشهای اخلاقی و معنوی, ارزشهای والای الهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شهادت بالاترین ارزش عاشورایی انسان و بالاترین ارزش در معیار ارزشهای معنوی است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1381/01/16 عنوان فیش : عاشورا, درسهای عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا, درسهای عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عاشورا مراسمی است که در آن فکر، برنامه، هدف، آگاهیبخشی و معرفت دهی هست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1377/02/18 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام), حادثه عاشورا, تحلیل حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام), حادثه عاشورا, تحلیل حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماجرای امام حسین(علیه السلام)، نجات بخشیِ یک ملت ویا یک امّت نبود؛ نجات بخشی یک تاریخ بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1377/02/18 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام), حضرت زینب (سلام الله علیها), تاریخ, عاشورا, حادثه عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), حضرت زینب (سلام الله علیها), تاریخ, عاشورا, حادثه عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین،خواهرش زینب واصحاب ودوستانش،بااین حرکت،تاریخ را نجات دادند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای ایثارگران - 1376/02/31 عنوان فیش : عاشورا, امتحانات الهی کلیدواژه(ها) : عاشورا, امتحانات الهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در جریان یک زندگی شرافتمندانه، البته مصائب زیاد است. خودِ صحنهی عاشورای حسینی، صحنهی انواع مصائب است. مربوط به :بیانات در مراسم هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1375/03/14 عنوان فیش : حادثه عاشورا, تاریخ, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا, تاریخ, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حادثهی کربلا مثل خورشیدی بر تارک تاریخ درخشید؛ هنوز هم میدرخشد، و تا ابدالدّهر هم خواهد درخشید. مربوط به :بیانات در مراسم هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1375/03/14 عنوان فیش : عاشورا, حادثه عاشورا, تحلیل حادثه عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام), تحلیل حادثه عاشورا, مقاومت کلیدواژه(ها) : عاشورا, حادثه عاشورا, تحلیل حادثه عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام), تحلیل حادثه عاشورا, مقاومت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکى از خطوط روشن نهضت عاشورا و بلکه خط نشان نهضت عاشورا، عبارت است از استقامت امام حسین، علیهالسلام. مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان - 1375/02/26 عنوان فیش : اسلام, عاشورا, امر به معروف و نهی از منکر, بقای دین کلیدواژه(ها) : اسلام, عاشورا, امر به معروف و نهی از منکر, بقای دین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید! یکی از عوامل بقا، همین عاشوراست. یکی از عوامل بقا، امر به معروف و نهی از منکر است. مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان - 1375/02/26 عنوان فیش :امر به معروف و نهی از منکر، یکی از عوامل بقاء اسلام کلیدواژه(ها) : امر به معروف و نهی از منکر, بقای دین, عاشورا نوع(ها) : قرآن متن فیش : عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید! یکی از عوامل بقا، همین عاشوراست. یکی از عوامل بقا، امر به معروف و نهی از منکر است. بدیهی است که در جامعه، فساد به وجود میآید. هیچ اجتماع بشری نیست که در آن، فساد به وجود نیاید. این فساد، چگونه باید برطرف شود؟ بعضی کسان تا چشمشان به مظاهر فساد میافتد، میگویند «پس مسؤولین کجایند که بیایند فساد را از بین ببرند؟!» غالباً فسادی را که به چشم میبینند فریاد بر میآورند و سراغ از مسؤولین میگیرند. اما آن فسادی که به چشم دیده میشود، خیلی کوچکتر از فسادهایی است که با چشم ظاهری در کوچه و بازار و خیابان نمیشود دید. کسانی که واردند، میدانند و میفهمند که فسادهای کلان، اغلب از دیدهها پنهان است. لذا محیط جامعه باید به گونهای باشد که اگر در آن فسادی پدیدار شد، فرصت رشد پیدا نکند و زود از بین برود. مثل جریانهای عظیم آب. رودخانههای عظیم دنیا را مشاهده میکنید؟ هر چه در این رودخانهها آلودگی و کثافت بریزند، کمی آن طرفتر، تلاطم آب، سر به سنگ کوبیدن آب و حرکت آب، مواد مضر را از بین میبرد و در عوض، مواد حیاتی تولید میکند. محیط جامعه، باید این گونه باشد. باید چنان زلال باشد که اگر کسی قطره فسادی هم در آن چکاند، خودِ جامعه، آن را هضم کند و از بین ببرد. چگونه امکانپذیر است؟ با امر به معروف، با نهی از منکر و با دعوت به خیر. قرآن میفرماید: «ادع الی سبیل ربّک بالحکمة.(1)» حکمت، حکمت، حکمت. اندیشه مستحکم را تعبیر به حکمت میکنند. حکمت، که انبیا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزیده و صالح است، همان فکر مستحکمی است که هیچ ابزار عقلانی نمیتواند آن را نفی کند و از بین ببرد. هیچ استدلال و تجربهای هم نمیتواند آن را خنثی کند. شما در قرآن به آیاتی که حکمت را معیّن میکند، بنگرید، و ببینید چه چیزهایی است: «ذلک ممّا اوحی الیک ربّک من الحکمة.(2)» چیزهایی است که اگر بشریت تا ابد هم تلاش کند، نمیتواند آنها را رد کند. هیچ منکری، هیچ مغرضی، هیچ معاندی نمیتواند در ردِّ آنها بکوشد. حکمت یعنی مستحکمترین افکار و اندیشهها. اینکه حکما، حکمت را «صیرورة الانسان عالما مضاهیا للعالم الحسّی» میگویند، همان است. یعنی چنان افکار برجسته و مستحکم و غیر قابل خدشهای در روح او - بنده برگزیده و صالح - گسترش پیدا کرده است، که خود تبدیل به یک عالَم شده است و شما میتوانید کوْن را وجود را، و همه گیتی را در سخن او، در اشاره او و در اقدام او مشاهده کنید. این، حکمت است. آن وقت «ادع الی سبیل ربّک بالحکمة.» این گونه مردم را به سوی خدا دعوت کنید. «والموعظة الحسنه. » «و جادلهم بالتی هی احسن. » این هم هست. یعنی اینها عوامل بقاست. اینها هست که تفکر اسلامی تا امروز توانست بماند. 1 ) سوره مبارکه النحل آیه 125 ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ ترجمه : با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است. 2 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 39 ذٰلِكَ مِمّا أَوحىٰ إِلَيكَ رَبُّكَ مِنَ الحِكمَةِ ۗ وَلا تَجعَل مَعَ اللَّهِ إِلٰهًا آخَرَ فَتُلقىٰ في جَهَنَّمَ مَلومًا مَدحورًا ترجمه : این (احکام)، از حکمتهایی است که پروردگارت به تو وحی فرستاده؛ و هرگز معبودی با خدا قرار مده، که در جهنم افکنده میشوی، در حالی که سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهی بود! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1374/03/19 عنوان فیش :هیچ روزی مثل روز عاشورا نیست کلیدواژه(ها) : عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : حدیث متن فیش : حقیقتاً آنچه که از صحنه روز عاشورا در مقابل چشم ماست، جا دارد که بگوییم در تمام حوادثی که از فجایع بشری سراغ داریم، هنوز تک و بیهمتاست و نظیری ندارد. همانطور که پیغمبر فرمود، امیرالمؤمنین فرمود، امام حسن فرمود - بنابر آنچه که در روایات هست - «لایوم کیومک یا اباعبداللَّه» (۱)؛ هیچ روزی مثل روز تو، مثل روز عاشورای تو، مثل کربلا و مثل حادثه تو نیست. 1 ) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 115 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 86 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج45، ص: 218 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَارُونَ الْفَامِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ جَامِعٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع دَخَلَ يَوْماً إِلَى الْحَسَنِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ بَكَى فَقَالَ لَهُ مَا يُبْكِيكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ. ترجمه : مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1374/03/03 عنوان فیش : روضهخوانی, عاشورا, بیان درست حوادث عاشورا, مبلغان کلیدواژه(ها) : روضهخوانی, عاشورا, بیان درست حوادث عاشورا, مبلغان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عاشورا و ماجراى حسینبنعلى باید در منبر، به شکل سنتى روضهخوانى شود؛ اما نه براى سنتگرایى، بلکه از طریق واقعهخوانى. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد - 1373/03/17 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام), ماه محرم, عاشورا, نعمت الهی, عزاداریهای اهلبیت (علیهمالسلام), مراسم عزاداری امام حسین (علیهالسلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), ماه محرم, عاشورا, نعمت الهی, عزاداریهای اهلبیت (علیهمالسلام), مراسم عزاداری امام حسین (علیهالسلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلی علیهالسّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم و نعمت عاشورا برای جامعهی شیعیِ ماست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد - 1373/03/17 عنوان فیش : حادثه عاشورا, عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا, عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حادثهى عاشورا، در ذات و طبیعت خود، یک دریاى خروشان عواطف صادق است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1372/10/26 عنوان فیش : عاشورا, حادثه عاشورا, تاریخ اسلام کلیدواژه(ها) : عاشورا, حادثه عاشورا, تاریخ اسلام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هیچ حادثهای از حوادث خونبار صدر اسلام، به اندازهی حادثه كربلا، غربت و بیكسی و تنهایی وجود نداشته است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/04/23 عنوان فیش : اخلاق اجتماعی, اخلاق اسلامی, تحلیل حادثه عاشورا, عبرتهای عاشورا, عاشورا کلیدواژه(ها) : اخلاق اجتماعی, اخلاق اسلامی, تحلیل حادثه عاشورا, عبرتهای عاشورا, عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر مردم از اخلاق اسلامى برخوردار بودند، يزيد و ابن زياد و عمر سعد و ديگران نمىتوانستند آن فاجعه (واقعه کربلا) را بيافرينند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1372/03/26 عنوان فیش :بینظیر بودن و در اوج باقی ماندن حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, ماه محرم نوع(ها) : حدیث متن فیش : اما موضوع دوم، موضوع محرّم و تبلیغات است. اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقی مانده است. اگر فداکاریِ بزرگِ حسینبنعلی علیهالسّلام نمیبود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلّی متوجّه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلّی برچیده میشد. قطعاً اینگونه است. اگر کسی اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخی را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزی که وجدان جامعهی اسلامی را در آن زمان برآشفت و اسوه و الگویی برای بعدیها شد، همین حادثهی عجیبی بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیاری پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخهها، مطابق اصل نبود. امّت اسلام، شهیدان زیادی داد. شهدای دستجمعی داد. اما هیچ کدام به پای حادثهی عاشورا نرسید. حادثهی عاشورا، در اوج قلّهی فداکاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند. «لا یوم کیومک یا اباعبداللَّه.»(1) ما شیعیان، از این حادثه، خیلی بهره بردهایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کردهاند. 1 ) امالی،شیخ صدوق،صص115 لهوف،سید بن طاووس،ص25 مناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب،ج4 ص86 بحار الانوار،مجلسی،ج45ص218ح45 أن الحسين بن علی بن أبی طالب ع دخل يوما إلىالحسن ع فلما نظر إليه بكى فقال له ما يبكيك يا أبا عبد الله قال أبكی لما يصنع بك فقال له الحسن ع إن الذی يؤتى إلی سم يدس إلی فأقتل به و لكن لا يوم كيومك يا أبا عبد الله يزدلف إليك ثلاثون ألف رجل يدعون أنهم من أمة جدنا محمد ص و ينتحلون دين الإسلام فيجتمعون على قتلك و سفك دمك و انتهاك حرمتك و سبی ذراريك و نسائك و انتهاب ثقلك فعندها تحل ببنی أمية اللعنة و تمطر السماء رمادا و دما و يبكی عليك كل شيء حتى الوحوش فی الفلوات و الحيتان فی البحار.» ترجمه : امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود علیهم السلام روایت می كند كه كه امام حسین(ع) روزی بر امام حسن (ع) وارد شد پس چون به او نگاه كرد گریه كرد پس به او گفت ای ابا عبدالله برای چه چیز تو را می گریاند؟ گفت به خاطر آنچه با تو می كنند گریه می كنم پس امام حسن (ع) به او گفت همانا چیزی كه بر من می آید سمی است كه با دسیسه به من داده شود و به وسیله آن كشته شوم ولی هیچ روزی مانند روز تو نیست سی هزار مرد كه ادعا می كنند كه از امت جدمان محمد(ص) هستند و منتسب به دین اسلام هستند به تو نزدیك می شوند و برای كشتن تو و ریختن خونت و از بین بردن حرمتت و اسیر كردن فرزندان و زنانت و به غارت بردن بار [ولایت] تو جمع می شوند پس در آنجاست كه نفرین بر بنی امیه نازل می شود و آسمان خاكستر و خون می بارد و همه چیز تا حیوانات وحشی در بیابان ها و ماهی ها در دریاها برایت گریه می كنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1372/03/26 عنوان فیش : شهید, عاشورا, شهادت, شهدای کربلا, حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : شهید, عاشورا, شهادت, شهدای کربلا, حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امّت اسلام، شهیدان زیادی داد. شهدای دستجمعی داد. اما هیچ کدام به پای حادثهی عاشورا نرسید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1372/03/26 عنوان فیش : عاشورا, جوان, بسیجی کلیدواژه(ها) : عاشورا, جوان, بسیجی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در زمان ما، نمونهی کاملی از حوادث عاشورا، همین بسیجیهایند. همین بچهها و جوانان بسیجند. این یادتان نرود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1372/03/26 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, حادثه عاشورا, فداکاری امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, حادثه عاشورا, فداکاری امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حادثهی عاشورا، در اوج قلهی فداكاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1372/03/26 عنوان فیش : حادثه عاشورا, تاثیرات حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا, تاثیرات حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا, عاشورا, هویت عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا, تاثیرات حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا, تاثیرات حادثه عاشورا, اثرات قیام عاشورا, عاشورا, هویت عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقى مانده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06 عنوان فیش :گریستن آسمان و زمین بر امام حسین علیه السلام قبل از ولادتشان کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا نوع(ها) : حدیث متن فیش : در زندگی حسینبنعلی علیهالسّلام، یک نقطهی برجسته، مثل قلهای که همهی دامنهها را تحتالشعاع خود قرار میدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. در زندگی امام حسین علیهالسّلام، آنقدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفتهها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثهی کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمهی دیگر، منبع حکم و آثار و روایات و احادیث بود. اما قضیهی عاشورا آنقدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر فراز و نشانهی دیگری را بهخاطر میآورید. قضیهی عاشورا هم آنقدر مهم است که به زبان این زیارتی که امروز - روز سوم - وارد است، یا این دعایی که امروز وارد است، دربارهی حسینبنعلی علیهالسّلام، چنین آمده است که «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها و لما یطأ لابتیها». هنوز پا به این جهان نگذارده، آسمان و زمین بر حسین علیهالسّلام، گریستند. قضیه اینقدر حائز اهمیت است. یعنی ماجرای عاشورا و شهادت بزرگی که در تاریخ بینظیر است، در آن روز اتفاق افتاد. این، جریانی بود که چشمها به آن بود. به راستی این چه قضیهای بود که از پیش تقدیر شده بود؟ «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته.(1)» قبل از اینکه حسینبنعلی علیهالسّلام چهره بنماید، با شهادت نامیده و خوانده میشد. بهنظر میرسد که در اینجا رازی وجود دارد، که برای ما آموزنده است.البته در باب شهادت حسینبنعلی علیهالسّلام، بسیار سخن گفته شده است - سخنان خوب و درست - و هر کس بهقدر فهم خود، از این ماجرا چیزی فهمیده است. بعضی او را به طلب حکومت محدود کردند؛ بعضی او را در قالب مسائل دیگر کوچک کردند و بعضی هم ابعاد بزرگتری از او را شناختند و گفتند و نوشتند؛ که آنها را نمیخواهم عرض کنم. 1 ) مصباح المتهجد،طوسی،ص826 اقبال الاعمال،سید بن طاووس ص689 ؛ مصباح الكفعمی،كفعمی،543 ؛ بحار الانوار،مجلسی،82ص284ح11 ؛ «... اللهم إنی أسألك بحق المولود فی هذا اليوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته بكته السماء و من فيها و الأرض و من عليها و لما يطأ لابتيها قتيل العبرة و سيد الأسرة الممدود بالنصرة يوم الكرة المعوض من قتله أن الأئمة من نسله و الشفاء فی تربته...». ترجمه : بارالها از تو درخواست مى كنم به حق نوزادى كه در چنین روزی(سوم شعبان) متولد شده، او كه پیش از آمدن و ولادتش، وعده شهادتش داده شده، او كه آسمان و هر آنچه در آن است و زمین و هر آنچه بر روی آن است، برای [مصیبت] وى گریستند، در حالیكه هنوز بر زمین سنگلاخ آنجا گام ننهاده بود. او كه كشته اشك ها و بزرگ خاندان، كسى كه در رجعت، پیروز گردد، و در مقابله و عوض كشتنش، امامت در نسلش و شفا در تربتش قرار داده شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06 عنوان فیش : عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در زندگی حسینبنعلی علیهالسّلام، یک نقطهی برجسته، مثل قلهای که همهی دامنهها را تحتالشعاع خود قرار میدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا - 1371/04/22 عنوان فیش :عاشورا؛ صحنه عبرت کلیدواژه(ها) : عبرتهای عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, درسهای عاشورا, عبرتهای عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, درسهای عاشورا, تاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : غیر از درس، عاشورا یک صحنهی عبرت است. انسان باید به این صحنه نگاه کند، تا عبرت بگیرد. یعنی چه، عبرت بگیرد؟ یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و در چه وضعیتی است؛ چه چیزی او را تهدید میکند؛ چه چیزی برای او لازم است؟ این را میگویند «عبرت». شما اگر از جادهای عبور کردید و اتومبیلی را دیدید که واژگون شده یا تصادف کرده و آسیب دیده؛ مچاله شده و سرنشینانش نابود شدهاند، میایستید و نگاه میکنید، برای اینکه عبرت بگیرید. معلوم شود که چطور سرعتی، چطور حرکتی و چگونه رانندگیای، به این وضعیت منتهی میشود. این هم نوع دیگری از درس است؛ اما درس از راه عبرتگیری است. این را قدری بررسی کنیم. اولین عبرتی که در قضیهی عاشورا ما را به خود متوجه میکند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلوات الله و سلامه علیه، جامعهی اسلامی به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین علیهالسّلام، ناچار شد برای نجات جامعهی اسلامی، چنین فداکاریای بکند؟ این فداکاری حسین بن علی علیهالسّلام، یکوقت بعد از هزار سال از صدر اسلام است؛ یکوقت در قلب کشورها و ملتهای مخالف و معاند با اسلام است؛ این یک حرفی است. اما حسین بن علی علیهالسّلام، در مرکز اسلام، در مدینه و مکه مرکز وحی نبوی وضعیتی دید که هرچه نگاه کرد چارهای جز فداکاری نداشت؛ آن هم چنین فداکاری خونین باعظمتی! مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیهالسّلام، احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده خواهد ماند، و الّا از دست رفته است؟! عبرت اینجاست. روزگاری رهبر و پیغمبر جامعهی اسلامی، از همان مکه و مدینه پرچمها را میبست، به دست مسلمانها میداد و آنها تا اقصی نقاط جزیزة العرب و تا مرزهای شام میرفتند؛ امپراتوری روم را تهدید میکردند؛ آنها از مقابلشان میگریختند و و لشکریان اسلام پیروزمندانه برمیگشتند؛ که در این خصوص میتوان به ماجرای «تبوک» اشاره کرد. روزگاری در مسجد و معبر جامعهی اسلامی، صوت و تلاوت قرآن بلند بود و پیغمبر با آن لحن و آن نفس، آیات خدا را بر مردم میخواند و مردم را موعظه میکرد و آنها را در جادهی هدایت با سرعت پیش میبرد. ولی چه شد که همین جامعه، همین کشور و همین شهرها، کارشان به جایی رسد و آنقدر از اسلام دور شدند که کسی مثل یزید بر آنها حکومت میکرد؟! وضعی پیش آمد که کسی مثل حسین بن علی علیهالسّلام، دید که چارهای جز این فداکاری عظیم ندارد! این فداکاری، در تاریخ بینظیر است. چه شد که به چنین مرحلهای رسیدند؟ این، آن عبرت است. ما باید این را امروز مورد توجه دقیق قرار دهیم. ما امروز یک جامعهی اسلامی هستیم. باید ببینیم آن جامعهی اسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که او حکومت میکرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟! کوفه یک نقطهی بیگانه از دین نبود! کوفه همان جایی بود که امیر المؤمنین علیهالسّلام در بازارهای آن راه میرفت؛ تازیانه بر دوش میانداخت؛ مردم را امر به معروف و نهی از منکر میکرد؛ فریاد تلاوت قرآن در «آناء اللیل و اطراف النهار» از آن مسجد و آن تشکیلات بلند بود. این، همان شهر بود که پس از گذشت سالهایی نهچندان طولانی در بازارش دختران و حرم امیر المؤمنین علیهالسّلام را، با اسارت میگرداندند. در ظرف بیست سال چه شد که به آنجا رسیدند؟ اگر بیماریای وجود دارد که میتواند جامعهای را که در رأسش کسانی مثل پیغمبر اسلام و امیر المؤمنین علیهماالسّلام بودهاند، در ظرف چند ده سال به آن وضعیت برساند، این بیماری، بیماری خطرناکی است و ما هم باید از آن بترسیم. امام بزرگوار ما، اگر خود را شاگردی از شاگردان پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه محسوب میکرد، سر فخر به آسمان میسود. امام، افتخارش به این بود که بتواند احکام پیغمبر را درک، عمل و تبلیغ کند. امام ما کجا، پیغمبر کجا؟! آن جامعه را پیغمبر ساخته بود و بعد از چند سال به آن وضع دچار شد. این جامعهی ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت، اینجاست! ما باید آن بیماری را بشناسیم؛ آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. به نظر من این پیام عاشورا، از درسها و پیامهای دیگر عاشورا برای ما امروز فوریتر است. ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین بن علی علیهالسّلام، آقازادهی اول دنیای اسلام و پسر خلیفهی مسلمین، پسر علی بن ابی طالب علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریدهاش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدمهایی به کربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم امیر المؤمنین علیهالسّلام را به اسارت گرفتند! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا - 1371/04/22 عنوان فیش : حادثه عاشورا, درسهای عاشورا, عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا, درسهای عاشورا, عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عاشورا درس مىدهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1371/04/10 عنوان فیش :استثنایی بودن واقعه عاشوراء از جهت مظلومیت امام (ع) در میان دوستان کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا نوع(ها) : حدیث متن فیش : [نسبت به حادثه عاشوراء] در گذشته هم حوادثی بوده است و در تاریخ آنها را خواندهاید. اما، هیچ کدام از این حوادث، با حادثه عاشورا قابل مقایسه نیست؛ حتّی شهادت شهدای بدر و احد و زمان صدراسلام. انسان تدبّر که میکند، میفهمد چرا از زبان چند نفر از ائمّه ما علیهمالسّلام، نقل شده است که خطاب به سیدالشهدا علیهالصّلاةوالسّلام فرمودهاند: «لایوم کیومک یا اباعبداللَّه»(1) یعنی هیچ حادثهای مثل حادثه تو و مثل روز تو نیست. چون عاشورا یک واقعه استثنایی بود. لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسینبنعلی علیهالسّلام برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچکس به او کمک نکرد! حتّی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک میتوانستند جمعیتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند و گریختند! (...) این، یک عبرت عجیب در تاریخ است. آنجا که بزرگان میترسند، آنجا که دشمن چهره بسیار خشنی را از خود نشان میدهد، آنجا که همه احساس میکنند اگر وارد میدان شوند میدان غریبانهای آنها را در خود خواهد گرفت؛ آنجاست که جوهرها و باطن افراد شناخته میشود. در تمام دنیای اسلامی آن روز - که دنیای بزرگی بود و کشورهای اسلامی زیادی که امروز مستقل و جدا هستند، آن روز یک کشور بودند - با جمعیت بسیار زیاد، کسی که این تصمیم، عزم و جرأت را داشت که در مقابل دشمن بایستد، حسینبنعلی علیهالسّلام بود. بدیهی بود که وقتی مثل امام حسینی حرکت و قیام کند، عدّهای از مردم هم دور او را خواهند گرفت و گرفتند. اگر چه آنها هم، وقتی معلوم شد که کار چقدر سخت است و چقدر شدت عمل وجود دارد، یکییکی از دور آن حضرت پراکنده شدند، و از هزار و اندی آدمی که با امام حسین علیهالسّلام، از مکه به راه افتاده، یا در بین راه به حضرت پیوسته بودند، در شب عاشورا تعداد اندکی ماندند که با مجموع آنچه که روز عاشورا خودشان را به حضرت رساندند، هفتاد و دو نفر شدند! 1 ) امالی،شیخ صدوق ص 115 ؛ لهوف،سید بن طاووس،ص25 ؛ مناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب ج4 ص86 ؛ بحار الانوار،مجلسی،ج45ص218ح45 ؛ أن الحسين بن علی بن أبی طالب ع دخل يوما إلىالحسن ع فلما نظر إليه بكى فقال له ما يبكيك يا أبا عبد الله قال أبكی لما يصنع بك فقال له الحسن ع إن الذی يؤتى إلی سم يدس إلی فأقتل به و لكن لا يوم كيومك يا أبا عبد الله يزدلف إليك ثلاثون ألف رجل يدعون أنهم من أمة جدنا محمد ص و ينتحلون دين الإسلام فيجتمعون على قتلك و سفك دمك و انتهاك حرمتك و سبی ذراريك و نسائك و انتهاب ثقلك فعندها تحل ببنی أمية اللعنة و تمطر السماء رمادا و دما و يبكی عليك كل شيء حتى الوحوش فی الفلوات و الحيتان فی البحار.» ترجمه : امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود علیهم السلام روایت می كند كه كه امام حسین(ع) روزی بر امام حسن (ع) وارد شد پس چون به او نگاه كرد گریه كرد پس به او گفت ای ابا عبدالله برای چه چیز تو را می گریاند؟ گفت به خاطر آنچه با تو می كنند گریه می كنم پس امام حسن (ع) به او گفت همانا چیزی كه بر من می آید سمی است كه با دسیسه به من داده شود و به وسیله آن كشته شوم ولی هیچ روزی مانند روز تو نیست سی هزار مرد كه ادعا می كنند كه از امت جدمان محمد(ص) هستند و منتسب به دین اسلام هستند به تو نزدیك می شوند و برای كشتن تو و ریختن خونت و از بین بردن حرمتت و اسیر كردن فرزندان و زنانت و به غارت بردن بار [ولایت] تو جمع می شوند پس در آنجاست كه نفرین بر بنی امیه نازل می شود و آسمان خاكستر و خون می بارد و همه چیز تا حیوانات وحشی در بیابان ها و ماهی ها در دریاها برایت گریه می كنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27 عنوان فیش : انسان, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, ترقیخواهی, ارزشهای انقلابی, ارزشهای فرهنگ اسلامی, ارزشهای انقلابی کلیدواژه(ها) : انسان, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, ترقیخواهی, ارزشهای انقلابی, ارزشهای فرهنگ اسلامی, ارزشهای انقلابی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مشقتی که انسان به قیمت ترقی بشریت به یک قدم بالاتر میخواهد آن را تحمل بکند، باارزش است؛ همان هدفی که به خاطرش حسینبنعلی(علیهالسّلام) به شهادت میرسد؛ دیگر از اینکه بالاتر نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت - 1370/04/25 عنوان فیش :استفاده خوب امام (ره) از حوادث فیضیه و پانزده خرداد کلیدواژه(ها) : دفاع مقدس, روحیه انقلابی, فرهنگ انقلاب, فرهنگ جنگ, عاشورا, حادثه عاشورا, حادثه مدرسه فیضیه, نهضت پانزده خرداد, تاثیرات حادثه عاشورا, حفظ فرهنگ دفاع مقدس, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : این دغدغه در ذهن من هست که فرهنگ جنگ و فرهنگ انقلاب و درحقیقت روحیهی انقلاب - آن روحیهیی که در جنگ، میدانی برای رشد و بالندگی پیدا کرده بود - از بین برود. البته باید به خدای متعال توکل کرد و به آینده خوشبین بود؛ که من حقیقتاً به آینده خوشبینم و خیلی از افقها را خوب و روشن میبینم. به هر جهت، این دغدغه وجود دارد و راه زایل کردن آن هم این است که ما تلاش بکنیم؛ یعنی وقتی به قدر وسعمان تلاش کردیم، دیگر دغدغهیی نخواهیم داشت. اعتقادم این است که اگرچه جنگ به خودی خود موضوعیتی ندارد، اما عرصهی بسیار مهمی برای بروز روحیهی اسلامی و انقلابی و خصلتهای مسلمانیِ درست است؛ از این جهت بسیار ارزشمند است. از بودن آنچنان زمان و محیطی بایستی شکرگزار بود؛ از نبودنش باید آدم واقعاً متأسف باشد و غصه بخورد. اگرچه کسی از جنگ - از حیث جنگ - خوشش نمیآید، اما این روی دیگر سکه، چیز بسیار عظیمی برای ماست. ما حالا که دیگر جنگ نداریم و نمیخواهیم هم به دست خودمان یک جنگ درست کنیم که عرصهی انقلاب بشود، لیکن آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند. ما باید از آنچه که در این هشت سال جنگ اتفاق افتاده، آن روحیهی مقاومت، آن روحیهی فداکاری همراه با اخلاص - همانی که حقیقتاً در عرصههای جنگ ما وجود داشت - استفاده کنیم. آنجایی که نوشتههای شما حاکی از اخلاص است، آن نقطه انسان را تکان میدهد. هر چیزی شما ارایه کنید که نشانگر اخلاص باشد، خیلی اهمیت دارد؛ والّا همه فداکاری میکنند؛ برای تعصب و خودنمایی هم فداکاری میکنند؛ خطر مرگ هم دارد. مثلاً خلبانی در یک مانور، جلوی چشم مردم چند معلق میزند و صدی پنجاه هم ممکن است سقوط کند؛ اما او این را برای خودنمایی قبول میکند. به خاطر خودنمایی، بیش از این را هم میکنند؛ مثلاً بعضی خودشان را آتش میزنند! اینها ارزشی ندارد. آنجایی که کار با اخلاص همراه است، یعنی انسان فقط برای خاطر خدا و برای انجام وظیفهی الهی کاری را انجام میدهد، آن صفا و درخشندگی این را دارد. در نشان دادن این نقطهها و جاری کردن این روحیه در طول و امتداد تاریخ ما، باید خیلی تلاش کرد؛ از آن هشت سال جنگ باید استفاده کرد. از اول تا آخر حادثهی عاشورا، به یک معنا نصف روز بوده؛ به یک معنا دو شبانه روز بوده؛ به یک معنا هم هفت، هشت روز بوده؛ بیشتر از اینکه نبوده است. از روزی که امام حسین وارد سرزمین کربلا شد، تا روزی که از خاندان خود جدا گردید، مگر چند روز بوده است؟ از روز دوم تا یازدهم محرّم، هشت، نه روز بوده؛ خود آن حادثه هم که نصف روز است. شما ببینید این نصف روز حادثه، چهقدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهامبخش است. این حادثه فقط این نیست که آن را بخوانند و بگویند و مردم خوششان بیاید یا متأثر عاطفی بشوند؛ نخیر، منشأ برکات و حرکت است. این، در انقلاب و جنگ و گذشتهی تاریخ ما محسوس بوده است. در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ انقلابهای ضد ظلم در اسلام - ولو از طرف غیرشیعیان - حادثهی کربلا به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده؛ شاید در غیر محیط اسلامی هم اثربخش بوده است. در تاریخ خود ما - یعنی در این هزاروسیصد، چهارصد سال - همان نصف روز حادثه اثر کرده است. پس، عجیب و بعید نیست. ما اگر نخواهیم هشت سال جنگ خودمان را با آن هشت،نه ساعت عاشورای امام حسین مقایسه کنیم، یا آن را خیلی درخشانتر بدانیم - که واقعاً هم همین است؛ یعنی من هیچ حادثهیی را در تاریخ نمیشناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد؛ همه چیز کوچکتر از آن است - لیکن بالاخره طرحی از آن، یا نمی از آن یم است. چرا ما فکر نکنیم که در داخل جامعهی ما، برای سالهای متمادی میتواند منشأ اثر باشد؟ همیشه این نکته در ذهنم بوده که حادثهی دوم فروردین حادثهی مدرسهی فیضیه در مقابل حادثهی پانزده خرداد، حادثهی کوچکی بود؛ اصلًا قابل مقایسه با آن نبود. حادثه از یک ساعت یا دو ساعت به غروب شروع شد، تا یک ساعت بعد از شب ادامه داشت؛ یعنی سه، چهار ساعت به صورت شدید طلبهها را در محیط مدرسهی فیضیه کتک زدند و تهدید و اهانت کردند، و به صورت رقیقترش تقریباً در خیابانهای اصلی قم آنها را زیر فشار قرار دادند. تا آنجایی هم که ما اطلاع داشتیم، گمانم یکی، دو نفر در آن حادثه کشته شدند و البته عدهی زیادتری هم مجروح گردیدند. بنابراین، حادثه ابعاد خیلی زیادی نداشت. امام توانست آن حادثه را برای به حرکت درآوردن همهی ملت ایران مورد استفاده قرار دهد. پانزده خرداد را که امام به وجود نیاورد در این روز امام در زندان بود پانزده خرداد یک حادثهی خودجوش بود. پانزده خرداد، محصول حرکتی بود که امام در دوم فروردین به وجود آورد. من در همان سال، این نکته را به امام عرض کردم. نزدیک عید سال 43 بود که من از زندان آزاد شده بودم و توانستم با تدبیری خدمت امام که آنوقت در خانهای در قیطریه بودند بروم. من در همان چند لحظهیی که توانستم خدمت ایشان بروم و دستشان را ببوسم و با آن حال منقلبی که از دیدنشان داشتم، چند کلمه با ایشان حرف بزنم، همین مطلب را عرض کردم. گفتم نبودن شما در بیرون، موجب شد که پانزده خرداد با این عظمت، نتواند مورد استفاده قرار بگیرد. یعنی امثال ماها که در بیرون بودند، نتوانستند عشری از اعشار استفادهای را که امام از دوم فروردین کرد، از پانزده خرداد بکنند؛ درحالیکه پانزده خرداد کانون عظیمی بود. بعد هم که امام بیرون آمدند و تبعید شدند، اشارهها و حرفهای ایشان در هشیار کردن و زنده کردن روحیهی مبارزه در مردم و به خط آوردن جوانان، پانزده خرداد را آنچنان منشأ برکت کرد که در آن مدت مثلًا یک سال یا هشت، نه ماهی که امام نبودند و این حادثه با آن جوش و خروش اتفاق افتاده بود، هیچکس نتوانسته بود از آن حادثه چنین استفادهای بکند. میخواهم بگویم که این یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم، یا نه؟ این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/04/20 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, تاریخ کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, تاریخ نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماجرای حسینبنعلی(علیهالسّلام)، حقیقتاً موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پاسداران سپاه در سالروز میلاد امام حسین(ع) - 1369/11/29 عنوان فیش :بیمثال بودن عاشورا و فداکاریهای آن کلیدواژه(ها) : عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), ایثار نوع(ها) : حدیث متن فیش : درست است که اگر ائمهی دیگر ما هم در آن زمان و در آن شرایط قرار میگرفتند، همان کاری را میکردند که حضرت ابیعبداللَّه(علیهالسّلام) کرد، اما واقعیت این است که بالاخره این قرعه به نام این بزرگمرد افتاد و خدا او را برای آنچنان فداکاری عظیمی که در طول تاریخ - تا آنجایی که ما شناختهایم - بینظیر بود برگزید. حسنبنعلی(علیهالسّلام) و دیگر بزرگان خاندان پیامبر(ص) فرمودهاند که: «لایوم کیومک یا اباعبداللَّه»(1). هیچ روزی، مثل عاشورا نبود و هیچ فداکارییی، مثل فداکاری آن بزرگان نبود. فداکاری، تاج کرامتی بر سر این بزرگمرد و یارانش شد و آن مجموعه، درّة التّاجی برای مجموعهی افتخارات اسلام، از صدر تا ذیل شدند. هیچکس را نمیشود با آنها مقایسه کرد. امروز، روز یادبود ولادت این بزرگوار و این شخصیت است و این، چیز بزرگی است. 1 ) امالی، شیخ صدوق، ص 115 ؛ لهوف،سید بن طاووس،ص25 ؛ مناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب،ج4 ص86 ؛ بحار الانوار،مجلسی،ج45ص218ح45 ؛ أن الحسين بن علی بن أبی طالب ع دخل يوما إلىالحسن ع فلما نظر إليه بكى فقال له ما يبكيك يا أبا عبد الله قال أبكی لما يصنع بك فقال له الحسن ع إن الذی يؤتى إلی سم يدس إلی فأقتل به و لكن لا يوم كيومك يا أبا عبد الله يزدلف إليك ثلاثون ألف رجل يدعون أنهم من أمة جدنا محمد ص و ينتحلون دين الإسلام فيجتمعون على قتلك و سفك دمك و انتهاك حرمتك و سبی ذراريك و نسائك و انتهاب ثقلك فعندها تحل ببنی أمية اللعنة و تمطر السماء رمادا و دما و يبكی عليك كل شيء حتى الوحوش فی الفلوات و الحيتان فی البحار. ترجمه : امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود علیهم السلام روایت می كند كه كه امام حسین(ع) روزی بر امام حسن (ع) وارد شد پس چون به او نگاه كرد گریه كرد پس به او گفت ای ابا عبدالله برای چه چیز تو را می گریاند؟ گفت به خاطر آنچه با تو می كنند گریه می كنم پس امام حسن (ع) به او گفت همانا چیزی كه بر من می آید سمی است كه با دسیسه به من داده شود و به وسیله آن كشته شوم ولی هیچ روزی مانند روز تو نیست سی هزار مرد كه ادعا می كنند كه از امت جدمان محمد(ص) هستند و منتسب به دین اسلام هستند به تو نزدیك می شوند و برای كشتن تو و ریختن خونت و از بین بردن حرمتت و اسیر كردن فرزندان و زنانت و به غارت بردن بار [ولایت] تو جمع می شوند پس در آنجاست كه نفرین بر بنی امیه نازل می شود و آسمان خاكستر و خون می بارد و همه چیز تا حیوانات وحشی در بیابان ها و ماهی ها در دریاها برایت گریه می كنند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1368/06/29 عنوان فیش :درس اربعین حسینی(ع) ، زنده نگهداشتن یاد شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : شهید, حضرت زینب (سلام الله علیها), حضرت امام سجاد (علیهالسلام), عاشورا, اربعین حسینی, مداحی نوع(ها) : حدیث متن فیش : اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر(ص)، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایهگذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون - از قبیل شهادت حسینبنعلی(علیهالسّلام) در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسلهای بعد، از دستاورد شهادت استفادهی زیادی نخواهند برد. درست است که خدای متعال، شهدا را در همین دنیا هم زنده نگه میدارد و شهید به طور قهری در تاریخ و یاد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبیعییی که خدای متعال برای این کار - مثل همهی کارها - قرار داده است، همین چیزی است که در اختیار و ارادهی ماست. ما هستیم که با تصمیم درست و بجا، میتوانیم یاد شهدا و خاطره و فلسفهی شهادت را احیا کنیم و زنده نگهداریم. اگر زینبکبری(سلاماللَّهعلیها) و امام سجّاد(صلواتاللَّهعلیه) در طول آن روزهای اسارت - چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهای بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام و بعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهای متمادی که این بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبیین و افشاگری نکرده بودند و حقیقت فلسفهی عاشورا و هدف حسینبنعلی و ظلم دشمن را بیان نمیکردند، واقعهی عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقی نمیماند. چرا امام صادق(علیهالصّلاةوالسّلام) - طبق روایت - فرمودند که هر کس یک بیت شعر دربارهی حادثهی عاشورا بگوید و کسانی را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟(1) چون تمام دستگاههای تبلیغاتی، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مسألهی عاشورا و کلاً مسألهی اهلبیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، اینگونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهای ظالم و ستمگر، حداکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنتآمیز میکردند. در چنین فضایی، مگر ممکن بود قضیهی عاشورا - که با این عظمت در بیابانی در گوشهیی از دنیای اسلام اتفاق افتاده - با این تپش و نشاط باقی بماند؟ یقیناً بدون آن تلاشها، از بین میرفت. آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسینبنعلی(علیهالسّلام) بود. به همان اندازه که مجاهدت حسینبنعلی(علیهالسّلام) و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نیز مجاهدت زینب (علیهاالسّلام) و مجاهدت امام سجّاد(علیهالسّلام) و بقیهی بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنهی نظامی نبود؛ بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکتهها باید توجه کنیم. درسی که اربعین به ما میدهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطرهی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. 1 ) ثوابالأعمال و عقاب الأعمال،شیخ صدوق ص 84؛ رجالالكشی،شیخ طوسی،ص289 ؛ كامل الزیارات،محمد بن قولویه، ص106 ؛ بحارالأنوار ،علامه مجلسی،ج 44،ص289 ؛ من أنشد فی الحسين ع بيتا من شعر فبكى و أبكى عشرة فله و لهم الجنة فلم يزل حتى قال و من أنشد فی الحسين عشعرا فبكى و أظنه قال أو تباكى فله الجنة ترجمه : صالح بن عقبه از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: هر كس در [مرثيه] حسين عليه السّلام يك بيت شعر بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند، پس سزاى او و آنها (كه گريه كردند) بهشت است؛ و هر كس در رثاى حسين عليه السّلام بيتى بخواند و نه نفر را بگرياند، پاداش او و آنها بهشت است؛ پس بر همين منوال [ادامه داد] تا اينكه فرمود: هر كس در مرثيه حسين شعر بخواند، و بگريد، و گمان مىكنم كه فرمود: يا اينكه خود را گريان نشان دهد (تباكى كند) پس بهشت بر او واجب می گردد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از علما و روحانیّون سراسر کشور در آستانهی ماه محرّم - 1368/05/11 عنوان فیش : عاشورا, روح انقلاب اسلامی, حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : عاشورا, روح انقلاب اسلامی, حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : روح نهضت ما و جهتگیری کلی و پشتوانهی پیروزی آن، توجه به حضرت ابیعبداللَّه(علیهالصّلاةوالسّلام) و مسائل مربوط به عاشورا بود. مربوط به :گزیدهای از بیانات در خطبه نماز جمعه تهران - 1364/07/05 عنوان فیش :اهمیت داشتن دعا در جریان کربلا توسط امام حسین کلیدواژه(ها) : دعا, عاشورا, حادثه عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : امام حسین (علیهالصّلاةوالسّلام) از هنگامى که به این حرکت عظیم و تاریخساز دست زد تا آن لحظهى آخر... دعا کرد، در تمام مقاطع حسینبنعلى دعا کرد. دعاى حسین در ماجراى عاشورا براى ما آموزنده است. یک روز در هنگامى که هنوز خطرى به عیان او را تهدید نمىکند دست به دعا بلند کرد «اللّهمّ انّک تَعلم اَنّه لم یکن الّذى کان منّا منافسة فى سُلطان»(1) با خدا حرف مىزند. اما خدا این پیام را به تاریخ رساند... خدایا تو مىدانى که این حرکت ما، این سفر ما براى خاطر قدرتطلبى نبود... براى تو بود. 1 ) تحف العقول، ابن شعبه الحرانی، ص 239 اللّهمّ انّک تَعلم اَنّه لم یکن الّذى کان منّا منافسة فى سُلطان ترجمه : « بار خدايا ! تو مىدانى كه آنچه از ما سر زد ، از سرِ قدرتطلبى ، يا به دست آوردن چيزى از حُطام بىارزش دنيا نبود...» مربوط به :گزیدهای از بیانات در خطبه نماز جمعه تهران - 1364/07/05 عنوان فیش :دعای امام حسین در روز عاشورا و توکل کردن به خدا کلیدواژه(ها) : دعا, توکل به خدا, حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : در صبح عاشورا امام حسین یک دعایى دارد، چند جمله از آن دعا را مىخوانم... این دعا را امام حسین بر زبان جارى کردند «اللّهم أنت ثقتى فى کلّ کرب و رجائى فى کلّ شدّة و أنت لى فى کل أمرنزل بى ثقة وعدة»(1) یعنى خدایا تو مایهى اطمینان و آسایش دل من و خاطر منى در همهى احوال. یعنى هجوم دشمن، وقتى من به تو متکى هستم پروردگارا من را تکان نمىدهد... در آخرین لحظات هم امام حسین لبهاى خشک و تشنهاش به هم مىخورد و مناجات الهى را مىکرد و با خدا حرف مىزد... «اللّهم متعال المکان عظیم الجبروت شدید المحال غنىٌ عن الخلائق عریض الکبریاء قادرٌ على ما یشاء»(2) پروردگارا تو بزرگى، مقام کبریاى تو بالا است، من بندهى کوچک تو هستم، تو بر هر کارى که اراده کنى قادرى؛ مشغول مناجات با خداى متعال... که ما نظائر این را - که از حسینبنعلى درس گرفتهاند - نسبت به این شهداى عزیز خودمان هم گاهى شنیدیم. 1 ) الكافي، شیخ کلینی، ج 2 ،ص 578 « اللّهم أنت ثقتى فى کلّ کرب و رجائى فى کلّ شدّة و أنت لى فى کل أمرنزل بى ثقة وعدة» ترجمه : خدايا ! تويى مورد اعتماد من در هر گرفتارى، و تويى اميد من در هر سختى، و تويى مورد اعتماد و ساز و برگم در هر چه بر من فرود مى آيد... 2 ) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 101،ص 348 اللّهم متعال المکان عظیم الجبروت شدید المحال غنىٌ عن الخلائق عریض الکبریاء قادرٌ على ما یشاء ترجمه : پروردگارا تو بزرگى، مقام کبریاى تو بالا است، من بندهى کوچک تو هستم، تو بر هر کارى که اراده کنى قادرى. |