[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : اصلاحطلبی کلیدواژه(ها) : اصلاحطلبی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما در دنیا اهل مذاکرهایم. بنده از زمان ریاست جمهوری همیشه به وزارت خارجه و دستگاههای گوناگون تأکید میکردم که بروید با دولتها و کشورها صحبت کنید، در مجامع جهانی شرکت کنید. به رؤسای جمهور بعد از ریاست جمهوری خودم همیشه تأکید میکردم که مسافرت کنید؛ در مذاکرات شرکت کنید و ارتباط داشته باشید؛ رفت و آمد داشته باشید. مبنائا به مذاکره معتقدم؛ اما مذاکره با که و بر سر چه؟ مذاکره برای رسیدن به یک قدر مشترک؛ دو طرف باید همدیگر را قبول داشته باشند؛ یک حد وسطی هم وجود داشته باشد؛ مذاکره کنند تا به این حد وسط برسند. آن طرفی که شما را اصلا قبول ندارد، با اصل وجود شما به عنوان جمهوری اسلامی طرف است، با او چه مذاکرهای میتوانید بکنید؟! او صریحا میگوید که با نظام دینی مخالف است؛ با نظام جمهوری اسلامی بخصوص، مخالف است؛ چون منشاء حرکت بیداری مسلمانان در دنیا شده است. او صریحا حرکت اصلاحطلبی را در ایران به معنای حرکتی بر ضد نظام اسلامی میداند؛ این مجموعهی برادران و خواهران ما را که تحت نام اصلاحطلب هستند، اصلا اصلاحطلب نمیداند! او کسانی را اصلاحطلب میداند که میخواهند نه سر به تن این جناح باشد، نه سر به تن آن جناح؛ اصلا میخواهند نظام اسلامی نباشد. بنابراین با کسی که با اصل نظام اسلامی مخالف است و چنانچه یک حرکتی بکند، یک دوستیای با کسی ابراز کند، حتما از روی تاکتیک و برای فریب است، با این چه مذاکرهای میشود کرد؟ این مذاکره به چه نتیجهای ممکن است منتهی شود؟ مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : عوام و خواص کلیدواژه(ها) : عوام و خواص نوع(ها) : جستار متن فیش : البته ما بارها گفتهایم که بههیچوجه نمیتوانیم ادّعا کنیم که ایران قطعاً مورد حمله قرار خواهد گرفت، نه؛ چنین چیزی معلوم نیست؛ اما قطعاً تهدید متوجّه ماست. این ما هستیم که باید بتوانیم این تهدیدی را که متوجّه ماست، خنثی کنیم و از بین ببریم و این احتیاج دارد به اینکه زبدگان و نخبگان کشور، مسؤولان و خواص که عمدتاً شما هستید - که در این مجلس جمع شدهاید - موقعیت را درست بشناسید؛ وظیفه را درست تشخیص دهید؛ بار سنگین مسؤولیت را بر دوش خودتان درست حس کنید. ما امروز حق نداریم اشتباه کنیم. این تهدیدی که وجود دارد - چون رئیس جمهور امریکا علناً و صریحاً اسم آورد؛ البته شصت کشور را مورد اشاره قرار داد؛ منتها سه کشور، از جمله کشور ما را اسم آورد - از لحاظ زمینه و انگیزههایش یک قضیهی مرکّب و چند عنصری است که باید عناصر آن را شناخت. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : نخبگان خطاکار کلیدواژه(ها) : نخبگان خطاکار نوع(ها) : جستار متن فیش : ما بارها گفتهایم که بههیچوجه نمیتوانیم ادّعا کنیم که ایران قطعاً مورد حمله قرار خواهد گرفت، نه؛ چنین چیزی معلوم نیست؛ اما قطعاً تهدید متوجّه ماست. این ما هستیم که باید بتوانیم این تهدیدی را که متوجّه ماست، خنثی کنیم و از بین ببریم و این احتیاج دارد به اینکه زبدگان و نخبگان کشور، مسؤولان و خواص که عمدتاً شما هستید - که در این مجلس جمع شدهاید - موقعیت را درست بشناسید؛ وظیفه را درست تشخیص دهید؛ بار سنگین مسؤولیت را بر دوش خودتان درست حس کنید. ما امروز حق نداریم اشتباه کنیم. این تهدیدی که وجود دارد - چون رئیس جمهور امریکا علناً و صریحاً اسم آورد؛ البته شصت کشور را مورد اشاره قرار داد؛ منتها سه کشور، از جمله کشور ما را اسم آورد - از لحاظ زمینه و انگیزههایش یک قضیهی مرکّب و چند عنصری است که باید عناصر آن را شناخت. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : اتحاد ملی و انسجام اسلامی کلیدواژه(ها) : اتحاد ملی و انسجام اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملی که این مردم را در صحنه و فعال نگه میدارد، ایمان و اتحاد آنهاست. من خواهش میکنم دوستان ما در مذاکراتشان، در حرفهایشان طوری حرف نزنند که در دل مردم شبههی عدم اتحاد و وحدت به وجود آید. رئیس جمهور محترم بهدرستی گفتند که امروز بحمدالله بین مسؤولان کشور در این زمینههای مورد بحث، هیچ اختلافی نیست؛ همه یکسان فکر میکنند؛ همه به ایستادگی، مقاومت، تسلیم نشدن و پای فشردن بر موضع حق فکر میکنند؛ کسی جز این فکر نمیکند؛ مردم هم همین را میخواهند؛ مردم از دیدن موضع متحد مسؤولان لذت میبرند و شاداب میشوند؛ چرا که مردم، مؤمنند. فریب تبلیغات دشمن را نباید خورد که میگویند مردم از نظام جدا شدهاند؛ اینطور نیست. مردم علاقهمند و مؤمن به نظام اسلامیاند و حقا و انصافا در تمام مراحل، وفاداریشان را نشان دادهاند. ما مسؤولان کوتاهیهای زیادی کردهایم؛ اما مردم کوتاهی نکردهاند؛ باز هم نمیکنند؛ ما هم باید کوتاهی نکنیم. مسؤولان بخشهای مختلف بایستی وظایفی را که در قانون برای آنها مقرر شده است، کامل، سالم و به بهترین وجه تقدیم مردم کنند. این حق مردم ماست؛ این یکی از مهمترین عناصر وحدت ماست. هر گونه بروز اختلافی، دشمن را تشویق به حمله میکند. کسانی هستند که میگویند: دشمن را تشویق به حمله نکنید، بنده هم موافقم؛ دشمن را نباید تشویق به حمله کرد؛ اما میدانید چه چیزی دشمن را تشویق به حمله میکند؟ مهمترین مشوق دشمن به حمله این است که احساس کند در بین مسؤولان کشور اختلاف وجود دارد؛ در بین سیاستمداران و زبدگان سیاسی اختلاف وجود دارد. این اتحاد و وحدتی که بنده و همهی مسؤولان این همه روی آن تأکید میکنیم، این اتحاد و اتفاق نظر در مسائل گوناگون سیاسی نیست. ممکن است در زمینههای اقتصادی و سیاسی بین مسؤولان اختلافنظر باشد؛ اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل زورگویی و قلدری دشمن، اتفاق نظر است. همه بایستی بر این موضع اتفاق نظر داشته باشند که دارند؛ باید این را ابراز هم بکنند؛ باید این اتفاق نظر و وحدت نظر را صریحا بگویند. هر چیزی که این اتحاد را به هم بزند و نشاندهندهی اختلاف باشد، دشمن را تشویق خواهد کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : مذاکره با آمریکا کلیدواژه(ها) : مذاکره با آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : ما از هیچ جنگی استقبال نمیکنیم؛ این را همه بدانند. این موضع متّحد و یکپارچهی همهی مسؤولان نظام است؛ اجتناب از جنگ را وظیفهی خودمان میدانیم. معتقدیم رویکرد کنونی امریکا، منطقه و دنیا را به بیثباتی میکشد. درعینحال معتقدیم که امریکا در برآورد تواناییهای خودش دچار مبالغه است. همهی عناصر لازم برای آنچه که آنها میخواهند به دست بیاورند، موشک و اتم نیست؛ خیلی چیزهای دیگر لازم است که آنها ندارند. در مورد تواناییهای ملت بزرگ، منطقهی حسّاس و مسؤولان هوشیار ما هم دچار غفلتند. ما تواناییهای انسانی داریم، تواناییهای جغرافیایی داریم. منطقهی ما، منطقهی بسیار حسّاسی است. بیثباتی در این منطقه دنیا را بیثبات میکند. اینها حقایق بسیار مهمی است که باید به آن توجّه داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران هم «طالبان» نیست که بند نافش به یک کشور بیگانه وصل بود، لذا وقتی که بند ناف را قطع کردند، به خودی خود از بین رفت. جمهوری اسلامی کشوری بزرگ، با مردمی بزرگ، با امکاناتی فراوان، با سرزندگی و نشاط فراوان، با عقبهی طولانی در همهی دنیای اسلام و با قدرت بازدارندگی بسیار بالاست. جمهوری اسلامی قابل مقایسه با جاهای دیگر نیست. آنچه که جان کلام طرفِ امریکایی است این است؛ به ما میگوید ضعیف باشید، وابسته باشید، دستنشانده باشید، تا به شما حمله نکنیم و این چیزی است محال. ما ضعیف نیستیم، قوی هستیم، عزیز هستیم، سربلند هستیم. نه ملت ما، نه دولت ما، نه تاریخ ما و نه فرهنگ ما اجازهی تسلیم در مقابل هیچ دشمنی را نمیدهد و این ملت بههیچوجه تسلیم نخواهد شد. موضع ما پای فشردن بر حق و به کار گرفتن عقل و حزم و تدبیر است و تنها راه حفظ کشور را همین میدانیم. باید مواضع برحقِّ خودمان را حفظ کنیم و باید عقل و تدبیر و حزم را در همهی مراحل به کار بندیم. در این دوره نخبگان وظایف سنگینی دارند و این دوره، دورهی آزمایش مهمّی است. یک «بایدِ» حتمی داریم و یک «نبایدِ» حتمی. بایدِ حتمی این است که همه باید آن وظایفی را که به صورت قانونی بر عهدهی آنهاست، به بهترین وجه انجام دهند. این، اساس کار است. یعنی بخشهای گوناگون دولتی اگر میخواهند وظیفهی حقیقی خود را انجام دهند، آن کاری را که برحسب قانون بر عهدهی آنهاست، خوب، کامل و سالم انجام دهند. همهی بخشهای گوناگون کار خود را درست انجام دهند. بخشهایی هم هستند که مخصوص دورانی شبیه این دورانند. آنها هم باید کار خودشان را به بهترین وجه انجام دهند. این، آن بایدِ حتمی است؛ متعلّق به همهی ما هم هست. این لحظههای حسّاس در تاریخ کشورها و ملتها برای خودِ آن کسانی که در این لحظهها زندگی میکنند، ممکن است عادّی جلوه کند؛ اما برای کسانی که در آینده قضاوت خواهند کرد، امروز هر کدام از این حرکات مهم است. هر اظهار و سکوتی، هر حرکت و اقدامی زیر ذرّهبین آیندگان خواهد بود؛ همچنان که امروز هم زیر ذرّهبین کرامالکاتبین هست؛ مأموران الهی مواظب اعمال ما هستند: «و کنت انت الرّقیب علیّ من ورائهم و الشّاهد لما خفی عنهم». هر حرکتِ امروز شما میتواند تأثیرگذار باشد. پس بایستی با دقّت، مراقب هر حرفی، هر اقدامی، هر موضعگیریای؛ هر گفتنی و هر نگفتنی باشیم. این، آن بایدِ لازم است. یک نبایدِ لازم هم داریم و آن مرعوب نشدن است. بزرگترین خطا و زیان و خطر برای یک کشور در چنین شرایطی این است که دشمن احساس کند که توانسته است او را مرعوب کند. اصلاً یکی از ابزار ابرقدرتها مرعوب کردن است. گاهی اوقات هیبت ابرقدرتی در مقابل ضعفا تأثیرش از سلاح بیشتر است. بعضی کسان از ترس ابرقدرت همان بلایی را سر خودشان میآورند که آن ابرقدرت ممکن است سر آنها در بیاورد. مرعوب نشوید! بعضی کسان در گفتگوهای گوناگونی که این روزها وجود دارد، طوری حرف میزنند، به گونهای عمل میکنند که آن انضباط لازمی را که در این شرایط، کشور به آن احتیاج دارد، بر هم میزنند. به نظر ما برخی از روی کجسلیقگی است و برخی نیز نتیجهی همین مرعوب شدن است. بزرگترین خطا و زیان و خطر برای یک کشور در چنین شرایطی این است که دشمن احساس کند که توانسته است او را مرعوب کند. اصلاً یکی از ابزار ابرقدرتها مرعوب کردن است. گاهی اوقات هیبت ابرقدرتی در مقابل ضعفا تأثیرش از سلاح بیشتر است. بعضی کسان از ترس ابرقدرت همان بلایی را سر خودشان میآورند که آن ابرقدرت ممکن است سر آنها در بیاورد. مرعوب نشوید! بعضی کسان در گفتگوهای گوناگونی که این روزها وجود دارد، طوری حرف میزنند، به گونهای عمل میکنند که آن انضباط لازمی را که در این شرایط، کشور به آن احتیاج دارد، بر هم میزنند. به نظر ما برخی از روی کجسلیقگی است و برخی نیز نتیجهی همین مرعوب شدن است. چنین نیست که کسی خیال کند که حالا ما در این شرایط راه حلّمان این است که به خود این ظالمِ زورگویِ تهدیدکننده مراجعه کنیم؛ با خود او صلاح مشورت و مذاکره کنیم! مذاکره راه حل نیست؛ مذاکره برطرف کنندهی هیچ مشکلی از این قبیل مشکلات نیست. این کشورهای دیگری که مورد تهدید قرار گرفتهاند، باب مذاکرهشان با امریکا باز است؛ روابط هم دارند؛ درعینحال مورد تهدیدند. ممکن است مذاکره باشد، جنگ هم باشد؛ ممکن است مذاکره نباشد، جنگ هم نباشد؛ ممکن است جنگ باشد، اما همراهش عزّت و پیروزی باشد؛ ممکن است جنگ نباشد، اما همراهِ نبودنِ جنگ، ذلّت و اسارت باشد. اینطور نیست که کسی خیال کند حالا اگر چنانچه رفتیم و گفتیم شما چه میفرمایید، شما که اینقدر عصبانی هستید، یک چیزی بگو، مسأله حل خواهد شد. عزم و توکّل، عاملِ تعیینکننده است. خودباختگی و رعب نیز از آن طرف عامل تعیین کننده است. ما در دنیا اهل مذاکرهایم. بنده از زمان ریاست جمهوری همیشه به وزارت خارجه و دستگاههای گوناگون تأکید میکردم که بروید با دولتها و کشورها صحبت کنید، در مجامع جهانی شرکت کنید. به رؤسای جمهور بعد از ریاست جمهوری خودم همیشه تأکید میکردم که مسافرت کنید؛ در مذاکرات شرکت کنید و ارتباط داشته باشید؛ رفت و آمد داشته باشید. مبنائاً به مذاکره معتقدم؛ اما مذاکره با که و بر سر چه؟ مذاکره برای رسیدن به یک قدر مشترک؛ دو طرف باید همدیگر را قبول داشته باشند؛ یک حدّ وسطی هم وجود داشته باشد؛ مذاکره کنند تا به این حدّ وسط برسند. آن طرفی که شما را اصلاً قبول ندارد، با اصل وجود شما به عنوان جمهوری اسلامی طرف است، با او چه مذاکرهای میتوانید بکنید؟! او صریحاً میگوید که با نظام دینی مخالف است؛ با نظام جمهوری اسلامی بخصوص، مخالف است؛ چون منشاء حرکت بیداری مسلمانان در دنیا شده است. او صریحاً حرکت اصلاحطلبی را در ایران به معنای حرکتی بر ضدّ نظام اسلامی میداند؛ این مجموعهی برادران و خواهران ما را که تحت نام اصلاحطلب هستند، اصلاً اصلاحطلب نمیداند! او کسانی را اصلاحطلب میداند که میخواهند نه سر به تن این جناح باشد، نه سر به تن آن جناح؛ اصلاً میخواهند نظام اسلامی نباشد. بنابراین با کسی که با اصل نظام اسلامی مخالف است و چنانچه یک حرکتی بکند، یک دوستیای با کسی ابراز کند، حتماً از روی تاکتیک و برای فریب است، با این چه مذاکرهای میشود کرد؟ این مذاکره به چه نتیجهای ممکن است منتهی شود؟ مذاکره باید از موضع قدرت و قوّت باشد. کسانی که در شرایط تهدید به فکر مذاکره میافتند، ضعف خودشان را با صدای بلند اعلام میکنند. این حرکتِ بسیار غلطی است. امام بالاتر از مذاکره را گفتند، فرمودند: اگر امریکا آدم شود، ما با او رابطه هم برقرار میکنیم؛ یعنی اگر از خوی استکباری دست بردارد؛ مانند یک طرف برابر، و نخواهد اهداف خودش را در داخل ایران تعقیب کند، در آن صورت او هم مثل بقیهی دولتها خواهد بود. اما واقعیّت این نیست؛ واقعیّت غیر از این است. آنها هنوز خوابِ دوران سلطهی زمان پهلوی را میبینند؛ به فکر بازگشتن همان دوره و سلطه هستند. آنها با یک نظامی که مستقل است و میخواهد سیاست خودش را داشته باشد، حرف خودش را بزند، از دین خودش، از عقاید خودش، از فرهنگ خودش الهام بگیرد، با همهی وجود مخالفند؛ گرچه امروز بهصراحت این را نمیگویند، اما در گوشه و کنارِ حرفهایشان هست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : بیداری اسلامی کلیدواژه(ها) : بیداری اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : عنصر پنجم، گسترش موج بیداری اسلامی در دنیاست. اینکه متظاهرانه بگویند ما اسلام را قبول داریم، بنیادگرایی را قبول نداریم، این ناشی از همان سطحینگری و تحلیلهای ناشیانهای است که اینها غالبا از دنیای اسلام داشتند و چوبش را هم خوردهاند. امروز موج بیداری اسلامی یک واقعیت جدی و یک حقیقت غیرقابل انکار است. امروز مسلمانها احساس میکنند که میتوانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. وقتی این احساس در ملتها به یک نقطهی معینی برسد، تبلور و تجسم خواهد یافت و تبدیل به واقعیتها خواهد شد. این را میدانند و از این نگرانند. یک نمونهاش همین حادثهی بسیار بیسابقهی انتفاضهی فلسطین است. شوخی است؟! مردمی بدون سلاح، بدون امکانات، در مقابل یکی از مجهزترین قدرتهای این منطقه، بدون هیچ قید و شرطی مورد کشتار و قتلعام و فشارهای گوناگون جسمی و روحی و اقتصادی قرار میگیرند؛ درعینحال ایستادهاند و هفده ماه است که این انتفاضه را ادامه میدهند. با کدام تحلیل عادی و معمولی و سیاسی میشود این را تحلیل کرد؟ چرا ایستادهاند؟ چرا تسلیم نمیشوند؟ چرا دشمن با همهی فشارش نمیتواند این ملت بهجانآمدهی فلسطین را به زانو درآورد؟ این ملت کوچک و محدود و محاصره شده را، که از هیچ جا به اینها کمکی نمیرسد. آن انگیزه و چشمهی جوشانی که در دلهای اینها وجود دارد که نمیگذارد اینها خسته شوند، کدام است؟ از کجا سرچشمه گرفته؟ آن عاملی که مادر فلسطینی را وادار میکند که فرزند خودش را ببوسد و برای کشته شدن بفرستد و بعد بگوید اگر صد تا بچه هم داشتم آنها را میفرستادم، این عامل چیست؟ این عامل، عامل بسیار مهمی است. این چه عاملی است که در محاسبات سیاسی، در گفتگوها، در مذاکرات دیپلماتیک و در معادلات کمپانیها نمیگنجد؟ اینها میبینند این را و از آن بهشدت واهمه دارند. دنبال خشک کردن آن سرچشمهاند؛ دنبال نابود کردن آن عامل برانگیزاننده و به وجود آورندهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : افکار عمومی کلیدواژه(ها) : افکار عمومی نوع(ها) : جستار متن فیش : برای اینها نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ کدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امکانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر کردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میکنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم کنند که این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهرهی آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموکراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد. امروز سعی میشود اصولی ظاهرالصّلاح به عنوان اصول امریکایی معرفی شود. در سخنرانیای که رئیس جمهور امریکا در کنگرهی آن کشور کرد، به این موضوع اشارهای نمود و بعد متأسفانه جمعی از روشنفکران امریکایی برای ایجاد پشتوانهی نظریِ این حرف، بیانیهی مفصّلی تنظیم کردند که به بشریت خلاف واقع گفتند؛ به مخاطبان خودشان دروغ گفتند. سعی کردند اصل قضیه را، که همان آزمندی و قدرتطلبی و هوس سلطه بر جهان است، پوشیده نگه دارند. البته برای آنها افکار عمومی خودِ امریکا هم خیلی مهم است - شیشهی حیات اینها دست مردم امریکاست - که شنیدم چون در این بیانیه به برخی از نقاط ضعف امریکا اشاره شده بود - البته به نقاط ضعف بسیار کوچکی در قبال نقاط ضعف بزرگی که امریکا دارد - همان کسانی که مدّعی آزادی بیان و فکرند، آن بخش از بیانیه را در خود امریکا منتشر نکردند! در همین بیانیه که کاملاً پیدا و مشخّص است که بدون تردید با هماهنگی دستگاههای اطّلاعاتی و امنیتی و نظامی امریکا تنظیم شده، چون بعضی از بخشهایش مورد علاقهی آنها نبوده و اندکی - نه زیاد، خیلی کم - در آن افشاگری بوده - اگر بیانیه را دیده باشید، پی میبرید - نگذاشتند همان بیانیه در داخل امریکا منتشر شود و در سایر نقاط دنیا منتشر کردند. آن قسمتهای مربوط به جنگ را در خود امریکا منتشر کردند که اثبات کنند بوش دنبال یک جنگ عادلانه است! جنگی که دفاع از منافع ملی امریکا در آن هست. فقط این قسمتش را منتشر کردند. ما امروز با یکی از این تهدیدها مواجهیم که برای فریب افکار عمومی، پایههای نظری و تئوریک هم برای آن ترتیب داده شده و در ویترین گذاشته شده است. هم سیاستمداران و هم برخی از روشنفکران با هم همدست شدند تا این واقعیّت تحریف شده را به دنیا منعکس کنند. پشت سر این حرفها همان هدفهای همیشگی است؛ طمعِ سلطه بر جهان، تسلّط بر همهی ثروتها، تحمّل نکردن یک کشور و یک حکومت مستقلی که حاضر نیست سیاستهای امریکا و دستورات دیکته شدهی او را بپذیرد و چشم بسته قبول کند. خواستند این هدف را در پشت این ظواهر فریبنده پوشیده نگه دارند. این مسألهی بسیار مهمی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : بنیادگرایی کلیدواژه(ها) : بنیادگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : عنصر پنجم، گسترش موج بیداری اسلامی در دنیاست. اینکه متظاهرانه بگویند ما اسلام را قبول داریم، بنیادگرایی را قبول نداریم، این ناشی از همان سطحینگری و تحلیلهای ناشیانهای است که اینها غالباً از دنیای اسلام داشتند و چوبش را هم خوردهاند. امروز موج بیداری اسلامی یک واقعیت جدّی و یک حقیقت غیرقابل انکار است. امروز مسلمانها احساس میکنند که میتوانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. وقتی این احساس در ملتها به یک نقطهی معیّنی برسد، تبلور و تجسّم خواهد یافت و تبدیل به واقعیتها خواهد شد. این را میدانند و از این نگرانند. یک نمونهاش همین حادثهی بسیار بیسابقهی انتفاضهی فلسطین است. شوخی است؟! مردمی بدون سلاح، بدون امکانات، در مقابل یکی از مجهّزترین قدرتهای این منطقه، بدون هیچ قید و شرطی مورد کشتار و قتلعام و فشارهای گوناگون جسمی و روحی و اقتصادی قرار میگیرند؛ درعینحال ایستادهاند و هفده ماه است که این انتفاضه را ادامه میدهند. با کدام تحلیل عادی و معمولی و سیاسی میشود این را تحلیل کرد؟ چرا ایستادهاند؟ چرا تسلیم نمیشوند؟ چرا دشمن با همهی فشارش نمیتواند این ملتِ بهجانآمدهی فلسطین را به زانو درآورد؟ این ملت کوچک و محدود و محاصره شده را، که از هیچ جا به اینها کمکی نمیرسد. آن انگیزه و چشمهی جوشانی که در دلهای اینها وجود دارد که نمیگذارد اینها خسته شوند، کدام است؟ از کجا سرچشمه گرفته؟ آن عاملی که مادر فلسطینی را وادار میکند که فرزند خودش را ببوسد و برای کشته شدن بفرستد و بعد بگوید اگر صد تا بچه هم داشتم آنها را میفرستادم، این عامل چیست؟ این عامل، عامل بسیار مهمی است. این چه عاملی است که در محاسبات سیاسی، در گفتگوها، در مذاکرات دیپلماتیک و در معادلات کمپانیها نمیگنجد؟ اینها میبینند این را و از آن بهشدّت واهمه دارند. دنبال خشک کردن آن سرچشمهاند؛ دنبال نابود کردن آن عامل برانگیزاننده و به وجود آورندهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش :صفآرایی انبیاء در مقابل حکومتهای فاسد و طغیانگر کلیدواژه(ها) : انبیای الهی, حاکم نوع(ها) : قرآن متن فیش : بشر در طول تاریخ، بیشترین خطا و گنهکاری و بیتقوایی خود را در عرصهی حکومتداری نشان داده است. گناهانی که از سوی حاکمان و زمامداران و مسلّطانِ بر سرنوشت مردم سرزده است، با گناهان بسیار بزرگِ افراد معمولی و عادّی قابل مقایسه نیست. در این عرصه، بشر کمتر از خرد و اخلاق و حکمت بهره برده است. در این عرصه، منطق خیلی کمتر از عرصههای دیگر زندگی بشری حاکم بوده است. کسانی که خسارت این بیخردی و بیمنطقی و فساد و گناهآلودگی را پرداختهاند، آحاد افراد بشر - گاهی مردم یک جامعه و گاهی مردم جوامع متعدّد - بودند. این حکومتها در آغاز به شکل استبداد فردی بودند؛ بعد با تحوّل جوامع بشری، به صورت استبداد جمعی و سازمانیافته درآمدند. لذا مهمترین کار انبیای عظام الهی مقابله با طواغیت و کسانی است که نعمتهای خدا را ضایع کردند: «و اذا تولّی سعی فی الأرض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل»(1). آیهی قرآن، از این حکومتهای فاسد، با این تعبیرات تکاندهنده یاد میکند؛ سعی کردند تا فساد را جهانگیر کنند. «ألم تری الی الّذین بدّلوا نعمة اللَّه کفراً و احلّوا قومهم دارالبوار جهنّم یصلونها و بئس القرار»(2)؛ نعمتهای الهی و انسانی و طبیعی را به کفران تبدیل کردند و انسانها را که باید از این نعم برخوردار میشدند، در جهنّم سوزانی که از کفران خود به وجود آوردند، سوزاندند و کباب کردند. انبیاء در مقابل اینها صفآرایی کردند. اگر انبیاء با طواغیت عالم و طغیانگران تاریخ برخورد نداشتند، احتیاج به جنگ و جدل نبود. اینکه قرآن میگوید: «و کأیّن من نبیّ قاتل معه ربیّون کثیر»(3)، چه بسیار پیامبرانی که همراه با مؤمنان خداپرست، به قتال و جنگ دست زدند؛ این جنگ با چه کسانی بود؟ طرف جنگ انبیاء، همین حکومتهای فاسد، قدرتهای ویرانگر و طغیانگر تاریخ بودند که بشریت را بدبخت و نابود کردند. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 205 وَإِذا تَوَلّىٰ سَعىٰ فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ ترجمه : (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد. 2 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 28 أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللَّهِ كُفرًا وَأَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ ترجمه : آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟! 2 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 29 جَهَنَّمَ يَصلَونَها ۖ وَبِئسَ القَرارُ ترجمه : (سرای نیستی و نابودی، همان) جهنم است که آنها در آتش آن وارد میشوند؛ و بد قرارگاهی است! 3 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 146 وَكَأَيِّن مِن نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم في سَبيلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَكانوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ ترجمه : چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامتکنندگان را دوست دارد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : به من آماری دادند که دولت امریکا از سال 1945 تا امروز در سرنگونی چهل دولت مستقل، که تابع امریکا نبودند، نقش ایفا کرده و در بیست و چند مورد دخالت نظامی داشته است! این دخالتها بدون استثناء با کشتار عمومی و با فجایع بزرگ همراه بوده است. البته در مواردی موفّق شده و در مواردی هم ناکام مانده و موفّق نشده است. آنچه که در ذهن خود ماست و از یاد ماها دور نیست، مثالهای روشنی است؛ از جمله بمباران اتمی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، که آقای رئیس جمهور اشاره کردند؛ مثال ویتنام، آن جنگهای خونین، آن فجایع فراموش نشدنی که بالاخره هم با ناکامی امریکا تمام شد؛ مثال شیلی؛ مثال خود ایران در کودتای 28 مرداد - که مأمور امریکایی به تهران آمد و مشغول برنامهریزی و اقدام شد؛ و بعد هم خودشان این موضوع را اعلام کردند و اسنادش نیز منتشر شد که الان در دسترس همه است - و همچنین در جاهای متعدّد دیگر. عامل همه اینها، کمپانیهای بزرگ اقتصادی، سردمداران مالی بزرگ امریکا، احزاب اقتدارطلب، دستجات پُرنفوذ صهیونیستی، شخصیتهای معیوب از لحاظ فکری و اخلاقی - که در رأس کارها هستند - میباشند. این پرونده بسیار سنگین و گذشته بسیار ننگینی است. اینها چیزهای کوچکی نیست. برای اینها نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ کدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امکانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر کردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میکنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم کنند که این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهره آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموکراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جستار متن فیش : آمریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول آمریکاییند؟! مشخّصهی جامعهی آمریکاییِ امروز اینهاست؟! مشخّصهی حکومت امروز امریکا اینهایی است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلی سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخپوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبهی عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگهی سرخپوستی در یک نفر آدم در هریک از مراحل گزینش اداری یک نقطهی ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانی، یا سخنرانی آقای رئیسجمهور را در رسانههایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادی فکر و آزادی بیان هست، همین سخنرانی نیمساعتهی آقای خاتمی را بردارید پخش کنید. کدام آزادی فکر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریکایی است؟! آن وقت میگویند اصول امریکایی جهانشمول است. شما کی هستید که به خودتان حق میدهید که برای بشریّت، اصول جهانشمول وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهانشمول داشتند؛ استالین هم اصول جهانشمول داشت؛ میگفت همهی دنیا باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروی کند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهانشمول داشتند. این چه منطقی است که این اصول ماست؛ این اصول جهانشمول است، هرکه در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتی است که حقیقتاً معتقد به کرامت انسان است؟! اینطور به بشریت دروغ میگویید؟! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش :سرکوب قدرتهای طاغوتی ، هدف قیام امام حسین (علیه السلام) کلیدواژه(ها) : عدل جهانی, حضرت امام حسین(علیه السلام), ظلمستیزی نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : انبیاء نجاتدهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یک هدف بزرگ نبوتها و رسالتها، اقامهی عدل معرفی شده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط»(1). اصلاً انزال کتابهای الهی و ارسال رسل برای این بوده است که قسط و عدل در میان جوامع حاکم شود؛ یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد از میان برخیزد. حرکت امام حسین علیهالسّلام، چنین حرکتی بود. فرمود: «انّما خرجت لطلب الأصلاح فی امّة جدّی»(2). همچنین فرمود: «من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرام اللَّه او تارکا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه فعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر علیه بقول و لا فعل کان حقا علی اللَّه أن یدخله مدخله»(3)؛ یعنی اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. فرمود: من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. دعوت مردم عراق از امام حسین علیهالسّلام برای این بود که برود و حکومت کند؛ امام هم به همین دعوت پاسخ دادند. یعنی چنین نیست که امام حسین علیهالسّلام به فکر حکومت نبود، امام حسین علیهالسّلام به فکر سرکوب کردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حکومت و چه با شهادت و دادن خون. امام حسین علیهالسّلام میدانست که اگر این حرکت را نکند، این امضای او، این سکوت او، این سکون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتی قدرتی همهی امکانات جوامع و یا یک جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان پیش میگیرد و جلو میرود، اگر مردان و داعیهداران حق در مقابل او اظهار وجود نکنند و حرکت او را تخطئه نکنند، با این عمل، کار او را امضا کردهاند؛ یعنی ظلم به امضای اهل حق میرسد، بدون اینکه خودشان خواسته باشند. این گناهی بود که آن روز بزرگان و آقازادگان بنیهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدر اسلام مرتکب شدند. امام حسین علیهالسّلام این را برنمیتافت؛ لذا قیام کرد. 1 ) سوره مبارکه الحديد آیه 25 لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه : ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است! 2 ) بحارالأنوار، علامه مجلسی ج44 ص 329 المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 89 ... ثُمَّ دَعَا الْحُسَيْنُ بِدَوَاةٍ وَ بَيَاضٍ وَ كَتَبَ هَذِهِ الْوَصِيَّةَ لِأَخِيهِ مُحَمَّدٍ. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّةِ أَنَّ الْحُسَيْنَ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَيَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى يَقْضِيَ اللَّهُ بَيْنِی وَ بَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ وَ هَذِهِ وَصِيَّتِی يَا أَخِی إِلَيْكَ وَ ما تَوْفِيقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ. قَالَ ثُمَّ طَوَى الْحُسَيْنُ الْكِتَابَ وَ خَتَمَهُ بِخَاتَمِهِ وَ دَفَعَهُ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ وَدَّعَهُ وَ خَرَجَ فِی جَوْفِ اللَّيْلِ ترجمه : سپس امام حسين عليه السّلام دوات و كاغذ سفیدی خواست و این وصيت را براى برادرش محمّد بن حنفيه نوشت: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر براستی كه اين وصيت نامهاى است كه حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام براى برادرش محمّد مشهور به lبن حنفيه نوشته است:حسين گواهی ميدهد: خدایی جز الله وجود ندارد خدا يكى است و شريكى ندارد و براستی كه حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله عبد و رسول خدا ميباشد كه حقیقت را از جانب خدای حق آورد و همانا كه بهشت و جهنم حقیقت هستند و قيامت خواهد آمد و هیچ شكى در آن نيست و خداوند هر كسى را كه در قبور باشد زنده خواهد كرد و همانا من براى سركشى و خود پسندی و تكبر و فساد كردن و ظلم نمودن خارج نشدم [قیام نكردم]. و به تحقیق كه من برای اصلاح و درست كردن [كارها] در میان امت جدم قیام كردم و می خواهم به نیكی سفارش و از بدی نهی كنم و مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب عليهم السّلام رفتار می نمایم. پس هر كس كه مرا به جهت اينكه حق ميگويم قبول كند همانا خداوند به حق سزاوارتر است و كسى كه دست رد بسينه من بگذارد من صبر می كنم تا خدا كه بهترين حكمكنندگان است بين من و آن قوم داورى نمايد. ای برادرم اين وصیت من است به تو. توفيق من جز با خدا نيست من بخدا توكل ميكنم و بسوى او توبه می نمايم.سپس امام عليه السّلام آن [وصیت نامه] را تا كرد و با انگشترش مهر نمود و به برادرش محمد داد. و او را ترك كرد (با او خداحافظی كرد) و در دل شب از مدينه خارج شد.» 3 ) بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 44، ص 381. مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِلَى سُلَيْمَانَ بْنِ صُرَدٍ وَ الْمُسَيَّبِ بْنِ نَجَبَةَ وَ رِفَاعَةَ بْنِ شَدَّادٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَالٍ وَ جَمَاعَةِ الْمُؤْمِنِينَ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَالَ فِي حَيَاتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ يَعْمَلُ فِي عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يُغَيِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ . ترجمه : [نامه امام حسین (علیه السلام) به كوفيان پس از نزول در سرزمين كربلا] بسم الله الرحمن الرحيم از حسين بن على به سليمان بن صرد، مسيب بن نجبه، رفاعة بن شداد، عبد الله بن وائل و گروهى از مؤمنين. اما بعد؛ براستی مي دانيد كه پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله در زمان زندگى خود فرمود: كسى كه حاکم ستمکاری را كه حرام خدا را حلال بداند، عهد و پيمان خدا را بشكند، مخالف سنت رسول خدا باشد، در ميان مردم با گناه و عدوان رفتار نمايد، ببیند اما گفتار و رفتار خود را تغيير ندهد خدا حق دارد كه وى را هم در جايگاهى نظير جايگاه او داخل كند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : سرنوشت امت اسلامی کلیدواژه(ها) : سرنوشت امت اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : اینکه متظاهرانه بگویند ما اسلام را قبول داریم، بنیادگرایی را قبول نداریم، این ناشی از همان سطحینگری و تحلیلهای ناشیانهای است که اینها غالباً از دنیای اسلام داشتند و چوبش را هم خوردهاند. امروز موج بیداری اسلامی یک واقعیت جدّی و یک حقیقت غیر قابل انکار است. امروز مسلمانها احساس میکنند که میتوانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. وقتی این احساس در ملتها به یک نقطهی معیّنی برسد، تبلور و تجسّم خواهد یافت و تبدیل به واقعیتها خواهد شد. این را میدانند و از این نگرانند. یک نمونهاش همین حادثهی بسیار بیسابقهی انتفاضهی فلسطین است. شوخی است؟! مردمی بدون سلاح، بدون امکانات، در مقابل یکی از مجهّزترین قدرتهای این منطقه، بدون هیچ قید و شرطی مورد کشتار و قتل عام و فشارهای گوناگون جسمی و روحی و اقتصادی قرار میگیرند؛ درعینحال ایستادهاند و هفده ماه است که این انتفاضه را ادامه میدهند. با کدام تحلیل عادی و معمولی و سیاسی میشود این را تحلیل کرد؟ چرا ایستادهاند؟ چرا تسلیم نمیشوند؟ چرا دشمن با همهی فشارش نمیتواند این ملتِ بهجانآمدهی فلسطین را به زانو درآورد؟ این ملت کوچک و محدود و محاصره شده را، که از هیچ جا به اینها کمکی نمیرسد. آن انگیزه و چشمهی جوشانی که در دلهای اینها وجود دارد که نمیگذارد اینها خسته شوند، کدام است؟ از کجا سرچشمه گرفته؟ آن عاملی که مادر فلسطینی را وادار میکند که فرزند خودش را ببوسد و برای کشته شدن بفرستد و بعد بگوید اگر صد تا بچه هم داشتم آنها را میفرستادم، این عامل چیست؟ این عامل، عامل بسیار مهمی است. این چه عاملی است که در محاسبات سیاسی، در گفتگوها، در مذاکرات دیپلماتیک و در معادلات کمپانیها نمیگنجد؟ اینها میبینند این را و از آن به شدّت واهمه دارند. دنبال خشک کردن آن سرچشمهاند؛ دنبال نابود کردن آن عامل برانگیزاننده و بوجودآورندهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : دولت امریکا از سال 1945 تا امروز در سرنگونی چهل دولت مستقل، که تابع امریکا نبودند، نقش ایفا کرده و در بیست و چند مورد دخالت نظامی داشته است! این دخالتها بدون استثناء با کشتار عمومی و با فجایع بزرگ همراه بوده است. البته در مواردی موفق شده و در مواردی هم ناکام مانده و موفق نشده است. آنچه که در ذهن خود ماست و از یاد ماها دور نیست، مثالهای روشنی است؛ از جمله بمباران اتمی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، که آقای رئیس جمهور اشاره کردند؛ مثال ویتنام، آن جنگهای خونین، آن فجایع فراموش نشدنی که بالاخره هم با ناکامی امریکا تمام شد؛ مثال شیلی؛ مثال خود ایران در کودتای 28 مرداد - که مأمور امریکایی به تهران آمد و مشغول برنامهریزی و اقدام شد؛ و بعد هم خودشان این موضوع را اعلام کردند و اسنادش نیز منتشر شد که الان در دسترس همه است - و همچنین در جاهای متعدد دیگر. عامل همهی اینها، کمپانیهای بزرگ اقتصادی، سردمداران مالی بزرگ امریکا، احزاب اقتدارطلب، دستجات پرنفوذ صهیونیستی، شخصیتهای معیوب از لحاظ فکری و اخلاقی - که در رأس کارها هستند - میباشند. این پروندهی بسیار سنگین و گذشتهی بسیار ننگینی است. اینها چیزهای کوچکی نیست. برای اینها نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ کدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امکانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر کردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میکنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم کنند که این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهرهی آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموکراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : امریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریکاییند؟! مشخصهی جامعهی امریکایی امروز اینهاست؟! مشخصهی حکومت امروز امریکا اینهایی است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلی سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخپوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبهی عموتام»که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخصه و ممیزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگهی سرخپوستی در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطهی ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانی، یا سخنرانی آقای رئیس جمهور را در رسانههایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادی فکر و آزادی بیان هست، همین سخنرانی نیمساعتهی آقای خاتمی را بردارید پخش کنید. کدام آزادی فکر؟! رسانهها متنوع است، اما بند ناف همه متصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریکایی است؟! آن وقت میگویند اصول امریکایی جهانشمول است. شما کی هستید که به خودتان حق میدهید که برای بشریت، اصول جهانشمول وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهانشمول داشتند؛ استالین هم اصول جهانشمول داشت؛ میگفت همهی دنیا باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروی کند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهانشمول داشتند. این چه منطقی است که این اصول ماست؛ این اصول جهانشمول است، هر که در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتی است که حقیقتا معتقد به کرامت انسان است؟! اینطور به بشریت دروغ میگویید؟! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : انسان, حکومت, گناه, تقوا, تاریخ کلیدواژه(ها) : انسان, حکومت, گناه, تقوا, تاریخ نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بشر در طول تاریخ، بیشترین خطا و گنهکاری و بیتقوایی خود را در عرصهی حکومتداری نشان داده است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : انبیای الهی, تاریخ, جنگ, طاغوت کلیدواژه(ها) : انبیای الهی, تاریخ, جنگ, طاغوت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر انبیاء با طواغیت عالم و طغیانگران تاریخ برخورد نداشتند، احتیاج به جنگ و جدل نبود. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : انبیای الهی, اقامه عدل, عدل, عدالت کلیدواژه(ها) : انبیای الهی, اقامه عدل, عدل, عدالت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انبیاء نجاتدهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یک هدف بزرگ نبوتها و رسالتها، اقامهی عدل معرفی شده است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حضور در صحنه, حضور مردم در صحنه, مردم ایران, اتکا امام خمینی(ره) به مردم, اعتماد امام خمینی(ره) به مردم کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حضور در صحنه, حضور مردم در صحنه, مردم ایران, اتکا امام خمینی(ره) به مردم, اعتماد امام خمینی(ره) به مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مردم، مردمی آمادهاند. مهمترین کاری که امام بزرگوار ما کرد، این بود که به انگیزهها و احساسات مردم میدان داد؛ حضور مردم را ممکن کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : بیداری اسلامی کلیدواژه(ها) : بیداری اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز موج بیداری اسلامی یک واقعیت جدّی و یک حقیقت غیرقابل انکار است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : مسلمان, انسان, سرنوشت امت اسلامی کلیدواژه(ها) : مسلمان, انسان, سرنوشت امت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز مسلمانها احساس میکنند که میتوانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : تهدید نظام اسلامی, تهدید نظامی نظام اسلامی, اقتدار درونزا, اقتدار نظامی, اقتدار نظام کلیدواژه(ها) : تهدید نظام اسلامی, تهدید نظامی نظام اسلامی, اقتدار درونزا, اقتدار نظامی, اقتدار نظام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تهدید هست؛ تهدید، عمومی است. راه حلّ آن هم حفظ و افزایش عناصر قدرت در درون نظام است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ترس, ترس از دشمن, ترساندن مردم, نظام سلطه, نقشه دشمن کلیدواژه(ها) : ترس, ترس از دشمن, ترساندن مردم, نظام سلطه, نقشه دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اصلاً یکی از ابزار ابرقدرتها مرعوب کردن است. گاهی اوقات هیبت ابرقدرتی در مقابل ضعفا تأثیرش از سلاح بیشتر است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : مردم ایران, پایبندی مردم به نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : مردم ایران, پایبندی مردم به نظام اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مردم علاقهمند و مؤمن به نظام اسلامیاند و حقّاً و انصافاً در تمام مراحل، وفاداریشان را نشان دادهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : كتاب متن فیش : امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستی در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟ مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : لحظهشناسی کلیدواژه(ها) : لحظهشناسی نوع(ها) : جستار متن فیش : چشم تاریخی، نگران من و توست. امروز شما صحنهگردانان و قهرمانان و کارگردانانِ اصلی یکی از مقاطع مهمِّ تاریخ کشور هستید؛ باید حواستان را خوب جمع کنید. خوشبختانه اصلیترین بخشهایی که این مسائل به آنها ارتباط پیدا میکند - یعنی شورای عالی امنیت ملی و همه جریانهایی که از بخشهای گوناگون دولتی و حکومتی به این شورا وصل میشود - فعّالند و مشغول فعّالیتهای خوبی هستند. دستگاههای دیگر هم باید بر تلاش و جدیّتشان بیفزایند. یک «بایدِ» حتمی داریم و یک «نبایدِ» حتمی. بایدِ حتمی این است که همه باید آن وظایفی را که به صورت قانونی برعهده آنهاست، به بهترین وجه انجام دهند. این، اساس کار است. یعنی بخشهای گوناگون دولتی اگر میخواهند وظیفه حقیقی خود را انجام دهند، آن کاری را که برحسب قانون برعهده آنهاست، خوب، کامل و سالم انجام دهند. همه بخشهای گوناگون کار خود را درست انجام دهند. بخشهایی هم هستند که مخصوص دورانی شبیه این دورانند. آنها هم باید کار خودشان را به بهترین وجه انجام دهند. این، آن بایدِ حتمی است؛ متعلّق به همه ما هم هست. این لحظههای حسّاس در تاریخ کشورها و ملتها برای خودِ آن کسانی که در این لحظهها زندگی میکنند، ممکن است عادّی جلوه کند؛ اما برای کسانی که در آینده قضاوت خواهند کرد، امروز هر کدام از این حرکات مهم است. هر اظهار و سکوتی، هر حرکت و اقدامی زیر ذرّهبین آیندگان خواهد بود؛ همچنان که امروز هم زیر ذرّهبین کرامالکاتبین هست؛ مأموران الهی مواظب اعمال ما هستند: «و کنت انت الرّقیب علیّ من ورائهم و الشّاهد لما خفی عنهم». هر حرکتِ امروز شما میتواند تأثیرگذار باشد. پس بایستی با دقّت، مراقب هر حرفی، هر اقدامی، هر موضعگیریای؛ هر گفتنی و هر نگفتنی باشیم. این، آن بایدِ لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : لحظهشناسی کلیدواژه(ها) : لحظهشناسی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما بارها گفتهایم که بههیچوجه نمیتوانیم ادّعا کنیم که ایران قطعاً مورد حمله قرار خواهد گرفت، نه؛ چنین چیزی معلوم نیست؛ اما قطعاً تهدید متوجّه ماست. این ما هستیم که باید بتوانیم این تهدیدی را که متوجّه ماست، خنثی کنیم و از بین ببریم و این احتیاج دارد به اینکه زبدگان و نخبگان کشور، مسؤولان و خواص که عمدتاً شما هستید - که در این مجلس جمع شدهاید - موقعیت را درست بشناسید؛ وظیفه را درست تشخیص دهید؛ بار سنگین مسؤولیت را بر دوش خودتان درست حس کنید. ما امروز حق نداریم اشتباه کنیم. این تهدیدی که وجود دارد - چون رئیس جمهور امریکا علناً و صریحاً اسم آورد؛ البته شصت کشور را مورد اشاره قرار داد؛ منتها سه کشور، از جمله کشور ما را اسم آورد - از لحاظ زمینه و انگیزههایش یک قضیه مرکّب و چند عنصری است که باید عناصر آن را شناخت. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : لحظهشناسی کلیدواژه(ها) : لحظهشناسی نوع(ها) : جستار متن فیش : هدفی که برنامههای کاری امریکا در طول این دهها سال گذشته، همه همین را نشان میدهد. هدف، گسترش سلطه نظامی و به دنبال آن، سلطه سیاسی و اقتصادی است؛ و تماماً در جهت منافع کمپانیهایی که در واقع سیاست دولت امریکا را آنها تعیین میکنند؛ جهتگیریها را آنها به وجود میآورند. اینها واقعیّاتی است که بشرِ امروز اگر این واقعیات را بداند، بهموقع تصمیم خواهد گرفت. انسانها اگر بفهمند در دنیای آنها چه میگذرد، قدرت تصمیمگیری و موضعگیری دارند. آحاد ملتها کارهای بزرگی میتوانند انجام دهند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حضور مردم در صحنه کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه نوع(ها) : جستار متن فیش : عنصر دوم، نظام جمهوری اسلامی است. نظام مستقل، نظام عزّتمدار، نظام شجاع، نظامی متّکی به مردم، آن هم مردمی امتحان داده، مردمی حامل یک ایمان عمیق که نه در زبان بلکه در عمل و نه در یک عرصه بلکه در عرصههای گوناگون، این ایمان را تجسّم بخشیدند و نشان دادند؛ مردمی بهشدّت متنفّر از سلطه خارجی و دارای خاطرات بسیار تلخ از آنها. همان نکتهای که امام سجاد علیهالسّلام فرمود که «اگر نمیکردیم چه میشد»، این را یک روز مردم ایران در زندگی خودشان تجربه کردند. آن روزی که کشور به کودتای امریکایی 28 مرداد تهدید شد، اگر حضور مردم در صحنه تأمین میشد و مردم به صحنه میآمدند، بیستوپنج سال آن دیکتاتوری سیاه و از دست رفتن آن دوران بسیار حسّاس و مهم و هدر رفتن آن همه ثروت مادّی و معنوی را تجربه نمیکردند. مردمی که نقطه مقابل این را هم تجربه کردند؛ یعنی در انقلاب اسلامی به صحنه آمدند، حضور پیدا کردند و دیدند چطور میتوان با حضور در صحنه بدون سلاح، مستحکمترین دژ استکبار را در منطقه تصرّف کرد؛ میتوان امریکا را از یک نقطه بسیار مهم و اساسی اخراج کرد؛ میتوان امریکا را از ایران بیرون راند؛ پایگاه قدرت و نفوذ امریکا علیه تمام منطقه را تبدیل کرد به پایگاهی علیه منافع و سلطهگری امریکا. این را مردم امتحان کردند و دیدند. هرگونه عزّت و عظمتی، از راه فداکاری، شجاعت و اقدام میگذرد در جنگ نیز همینطور بود. در جنگ هم عدّهای تردید میکردند که چطور میخواهیم دفاع کنیم. آن وقتی که هزاران کیلومتر مربع از خاک ما زیر چکمه دشمن بود و دشمن در آن شرایط به ما پیشنهاد آتشبس و گفتگو و مذاکره میداد، عدّهای بر امام و مسؤولان دیگر فشار میآوردند که آتشبس را قبول کنند. امام ایستاد؛ مردم ایستادند؛ مسؤولان ایستادند و نتایج شیرین این ایستادگی را دیدند. بله، هرگونه عزّت و عظمتی، از راه فداکاری، شجاعت و اقدام میگذرد. با تسلیم شدن، با تنپروری، با تن ندادن به مشکل، هیچ قلّهای به دست نمیآید. همینهایی که امروز شما میبینید در دنیا دانش و ثروت را جمع کرده و در اختیار مطامع خودشان قرار دادهاند، اینها هم روزهای سختی را پشت سر گذاشتند؛ راههای دشواری را طی کردند. بزرگترین جرم حکومتهای خودکامه و مستبد در طول تاریخ ما این است که نگذاشتند ملت در آن وقتی که باید با حضور خود، با شجاعت خود، منافع خود را تأمین کند، در میدان حاضر شود. اشرف افغان و محمود افغان و لشکریانشان اطراف اصفهان را گرفته بودند. مردم دلشان وَل وَل میزد برای اینکه بروند دفاع کنند؛ اما حاکمان تنپرورِ خودباخته ترسیده، نگذاشتند مردم از خودشان دفاع کنند. آنها تسلیم شدند و در واقع مردم را هم تسلیم کردند. نتیجه این شد که بعد از سالهای سخت و سیاه، وقتی که مهاجمان مجبور شدند از ایران خارج شوند، صدها و شاید دویستهزار نفر از زنان و دختران و نوجوانان ایرانی را با خودشان به اسارت بردند؛ یعنی حتی وقتی که میرفتند نیز اینگونه با مردم رفتار کردند. مردم، مردمی آمادهاند. مهمترین کاری که امام بزرگوار ما کرد، این بود که به انگیزهها و احساسات مردم میدان داد؛ حضور مردم را ممکن کرد. امام در جنگ هیچ وقت الزام و اجبار نکرد که بروند، جوانان میآمدند التماس میکردند که بروند. نتیجهاش را ملت ایران دید؛ سربلندی خودش را مشاهده کرد؛ خفّت و ذلّت دشمن را به چشم خود دید؛ اقرار دنیا را به حقانیّت و مظلومیّت خودش - البته بعد از گذشت چند سال - به گوش خود شنید. ملتی مجرّب، متّکی به فرهنگی غنی، سرشار از سرچشمههای معنویّت اسلام، با مسؤولانی بحمداللَّه آگاه، مستحکم و قوی. بنابراین یک عنصر، «ایرانِ» با آن خصوصیات است؛ یک عنصر، این نظام و این مردمند با این خصوصیات، که به دام انداختن اینها، تسلیم کردن و به دنبال خود کشیدن اینها، کار آسانی نیست. تطمیع کردن و فریفتن اینها، انداختن یک گروه دستنشانده به جان این مردم - همچنان که در خیلی از کشورها این کار را میکنند - کار آسانی نیست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش :سرکوب طاغوت با حکومت یا شهادت؛ هدف امام حسین(ع) کلیدواژه(ها) : اقامه عدل, قیام امام حسین(علیه السلام), قیام امام حسین(علیه السلام), تاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلا, تحلیل حادثه عاشورا, اهداف قیام امام حسین(علیه السلام), اقامه عدل نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : انبیاء نجاتدهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یك هدف بزرگ نبوتها و رسالتها، اقامهی عدل معرفی شده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». اصلاً انزال كتابهای الهی و ارسال رسل برای این بوده است كه قسط و عدل در میان جوامع حاكم شود؛ یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد از میان برخیزد. حركت امام حسین علیهالسّلام، چنین حركتی بود. فرمود: «انّما خرجت لطلب الأصلاح فی امّة جدّی». همچنین فرمود: «من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرام اللَّه او تاركا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه فعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر علیه بقول و لا فعل كان حقا علی اللَّه أن یدخله مدخله»؛ یعنی اگر كسی كانون فساد و ظلم را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. فرمود: من برای گردنكشی و تفرعن حركت نكردم. دعوت مردم عراق از امام حسین علیهالسّلام برای این بود كه برود و حكومت كند؛ امام هم به همین دعوت پاسخ دادند. یعنی چنین نیست كه امام حسین علیهالسّلام به فكر حكومت نبود، امام حسین علیهالسّلام به فكر سركوب كردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حكومت و چه با شهادت و دادن خون. امام حسین علیهالسّلام میدانست كه اگر این حركت را نكند، این امضای او، این سكوت او، این سكون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتی قدرتی همهی امكانات جوامع و یا یك جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان پیش میگیرد و جلو میرود، اگر مردان و داعیهداران حق در مقابل او اظهار وجود نكنند و حركت او را تخطئه نكنند، با این عمل، كار او را امضا كردهاند؛ یعنی ظلم به امضای اهل حق میرسد، بدون اینكه خودشان خواسته باشند. این گناهی بود كه آن روز بزرگان و آقازادگان بنیهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدر اسلام مرتكب شدند. امام حسین علیهالسّلام این را برنمیتافت؛ لذا قیام كرد. نقل شده است بعد از آنكه امام سجاد علیهالسّلام پس از حادثهی عاشورا به مدینه برگشت - شاید از آن وقتی كه این كاروان از مدینه بیرون رفت و دوباره برگشت ده، یازده ماه فاصله شده بود - یك نفر خدمت ایشان آمد و عرض كرد: یابنرسولاللَّه! دیدید رفتید، چه شد! راست هم میگفت؛ این كاروان در حالی رفته بود كه حسینبنعلی علیهالسّلام، خورشید درخشان اهلبیت، فرزند پیغمبر و عزیزِ دل رسولاللَّه، در رأس و میان آنها بود؛ دختر امیرالمؤمنین با عزت و سرافرازی رفته بود؛ فرزندان امیرالمؤمنین - عباس و دیگران - فرزندان امام حسین، فرزندان امام حسن، جوانان برجسته و زبده و نامدار بنیهاشم، همه با این كاروان رفته بودند؛ حالا این كاروان برگشته و فقط یك مرد - امام سجّاد (علیهالسّلام) - در این كاروان هست؛ زنها اسارت كشیده، رنج و داغ دیدهاند؛ امام حسین نبود، علیاكبر نبود، حتی كودك شیرخوار در میان این كاروان نبود. امام سجّاد علیهالسّلام در جواب آن شخص فرمود: فكر كن اگر نمیرفتیم، چه میشد! بله، اگر نمیرفتند، جسمها زنده میماند، اما حقیقت نابود میشد؛ روح ذوب میشد؛ وجدانها پایمال میشد؛ خرد و منطق در طول تاریخ محكوم میشد و حتی نام اسلام هم نمیماند. در دوران ما حركت انقلاب اسلامی و نظام اسلامی در این راه بود. كسانی كه این حركت را شروع كردند، ممكن بود در ذهنشان بگذرد كه یك روزی بتوانند حكومت و نظامِ مورد نظر خود را تشكیل دهند؛ اما كاملاً در ذهن آنها این معنا هم وجود داشت كه ممكن است در این راه شهید شوند یا تمام عمرشان را در مبارزه و سختی و ناكامی به سر ببرند. هر دو راه وجود داشت، درست مثل حركت امام حسین علیهالسّلام. در سال 41 و 42 و بعد سالهای سخت و سیاه اختناق در این زندانها، تنها شعلهای كه دلها را گرم نگه میداشت و آنها را به حركت وادار میكرد، شعلهی ایمان به مبارزه بود؛ نه عشقِ رسیدن به حكومت. این راه، همان راه امام حسین علیهالسّلام بود؛ منتها دو طرف دارد، شرایط زمانی و مكانی متغیّر است. یك وقت امكانات به وجود میآید، حكومت اسلامی پرچمش برافراشته میشود؛ یك وقت هم راه بدون این امكانات است و با شهادت تمام میشود. از این قبیل در طول تاریخ زیاد داشتهایم. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش :نقش آفرینی دولت امريكا در سرنگونی چهل دولت مستقل از سال 1945 تا امروز کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, نظام سلطه, قدرتهای سلطه گر, استکبار, سیاههی جنایات امریکا, نظم نوین جهانی, دنیای تک قطبی, عملکرد استکبار, نظام سلطه, سلطه طلبی, قدرتهای سلطه گر, دخالتهای آمریکا, حمایت امریکا از کودتاها, کودتای 28 مرداد, عملکرد استکبار, استکبار جهانی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آن روزی كه بعد از فروپاشی اردوگاه كمونیزم، رئیس جمهور وقت امریكا نظم نوین جهانی را اعلام كرد، هدف استكباریِ دیرین امریكا را آشكار كرد؛ ما فیالضّمیر خودش و دستگاه سیاستگذار امریكایی را نشان داد و آشكار كرد. البته این مخصوص آن روز نبود؛ از دهها سال پیش تصمیم گرفتند و اعلان كردند كه اجازه نخواهند داد هیچ قدرت دیگری وارد امریكای لاتین شود. امریكای لاتین به عنوان یك منطقهی اختصاصی دولت ایالات متحده امریكا به حساب آمد. بعد بتدریج این به همهی دنیا توسعه داده شد؛ منتها این را به عنوان یك هدف اعلامشده ذكر نمیكردند و بر زبان نمیآوردند. بعد از آنكه احساس كردند در مقابلشان رقیب بزرگی مثل شوروی وجود ندارد، این هدف را تقریباً بهصراحت اعلام كردند: دنیای تك قطبی؛ نظم نوین جهانی با یك قدرت واحد و مسلّط بر همهی عالم. هدفی كه برنامههای كاری امریكا در طول این دهها سال گذشته، همه همین را نشان میدهد. هدف، گسترش سلطهی نظامی و به دنبال آن، سلطهی سیاسی و اقتصادی است؛ و تماماً در جهت منافع كمپانیهایی كه در واقع سیاست دولت امریكا را آنها تعیین میكنند؛ جهتگیریها را آنها به وجود میآورند. اینها واقعیّاتی است كه بشرِ امروز اگر این واقعیات را بداند، بهموقع تصمیم خواهد گرفت. انسانها اگر بفهمند در دنیای آنها چه میگذرد، قدرت تصمیمگیری و موضعگیری دارند. آحاد ملتها كارهای بزرگی میتوانند انجام دهند. به من آماری دادند كه دولت امریكا از سال 1945 تا امروز در سرنگونی چهل دولت مستقل، كه تابع امریكا نبودند، نقش ایفا كرده و در بیست و چند مورد دخالت نظامی داشته است! این دخالتها بدون استثناء با كشتار عمومی و با فجایع بزرگ همراه بوده است. البته در مواردی موفّق شده و در مواردی هم ناكام مانده و موفّق نشده است. آنچه كه در ذهن خود ماست و از یاد ماها دور نیست، مثالهای روشنی است؛ از جمله بمباران اتمی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، كه آقای رئیس جمهور اشاره كردند؛ مثال ویتنام، آن جنگهای خونین، آن فجایع فراموش نشدنی كه بالاخره هم با ناكامی امریكا تمام شد؛ مثال شیلی؛ مثال خود ایران در كودتای 28 مرداد - كه مأمور امریكایی به تهران آمد و مشغول برنامهریزی و اقدام شد؛ و بعد هم خودشان این موضوع را اعلام كردند و اسنادش نیز منتشر شد كه الان در دسترس همه است - و همچنین در جاهای متعدّد دیگر. عامل همهی اینها، كمپانیهای بزرگ اقتصادی، سردمداران مالی بزرگ امریكا، احزاب اقتدارطلب، دستجات پُرنفوذ صهیونیستی، شخصیتهای معیوب از لحاظ فكری و اخلاقی - كه در رأس كارها هستند - میباشند. این پروندهی بسیار سنگین و گذشتهی بسیار ننگینی است. اینها چیزهای كوچكی نیست. برای اینها نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ كدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امكانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر كردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میكنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم كنند كه این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهرهی آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموكراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش :فشار عدّهای بر امام و مسؤولان برای قبول آتشبس در جنگ تحمیلی کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه, حضور مردم در انقلاب اسلامی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, ایستادگی امام خمینی(ره), ایستادگی ملت ایران, حمله اشرف افغان به ایران, دستاوردهای امام خمینی(ره), رهبری امام خمینی, تاریخ صفویه, رهبری امام خمینی, دوران رهبری امام خمینی, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی, تاریخ دفاع مقدس نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آن روزی كه كشور به كودتای امریكایی 28 مرداد تهدید شد، اگر حضور مردم در صحنه تأمین میشد و مردم به صحنه میآمدند، بیستوپنج سال آن دیكتاتوری سیاه و از دست رفتن آن دوران بسیار حسّاس و مهم و هدر رفتن آن همه ثروت مادّی و معنوی را تجربه نمیكردند. مردمی كه نقطهی مقابل این را هم تجربه كردند؛ یعنی در انقلاب اسلامی به صحنه آمدند، حضور پیدا كردند و دیدند چطور میتوان با حضور در صحنه بدون سلاح، مستحكمترین دژ استكبار را در منطقه تصرّف كرد؛ میتوان امریكا را از یك نقطهی بسیار مهم و اساسی اخراج كرد؛ میتوان امریكا را از ایران بیرون راند؛ پایگاه قدرت و نفوذ امریكا علیه تمام منطقه را تبدیل كرد به پایگاهی علیه منافع و سلطهگری امریكا. این را مردم امتحان كردند و دیدند. در جنگ نیز همینطور بود. در جنگ هم عدّهای تردید میكردند كه چطور میخواهیم دفاع كنیم. آن وقتی كه هزاران كیلومتر مربع از خاك ما زیر چكمهی دشمن بود و دشمن در آن شرایط به ما پیشنهاد آتشبس و گفتگو و مذاكره میداد، عدّهای بر امام و مسؤولان دیگر فشار میآوردند كه آتشبس را قبول كنند. امام ایستاد؛ مردم ایستادند؛ مسؤولان ایستادند و نتایج شیرین این ایستادگی را دیدند. بله، هرگونه عزّت و عظمتی، از راه فداكاری، شجاعت و اقدام میگذرد. با تسلیم شدن، با تنپروری، با تن ندادن به مشكل، هیچ قلّهای به دست نمیآید. همینهایی كه امروز شما میبینید در دنیا دانش و ثروت را جمع كرده و در اختیار مطامع خودشان قرار دادهاند، اینها هم روزهای سختی را پشت سر گذاشتند؛ راههای دشواری را طی كردند. بزرگترین جرم حكومتهای خودكامه و مستبد در طول تاریخ ما این است كه نگذاشتند ملت در آن وقتی كه باید با حضور خود، با شجاعت خود، منافع خود را تأمین كند، در میدان حاضر شود. اشرف افغان و محمود افغان و لشكریانشان اطراف اصفهان را گرفته بودند. مردم دلشان وَل وَل میزد برای اینكه بروند دفاع كنند؛ اما حاكمان تنپرورِ خودباختهی ترسیده، نگذاشتند مردم از خودشان دفاع كنند. آنها تسلیم شدند و در واقع مردم را هم تسلیم كردند. نتیجه این شد كه بعد از سالهای سخت و سیاه، وقتی كه مهاجمان مجبور شدند از ایران خارج شوند، صدها و شاید دویستهزار نفر از زنان و دختران و نوجوانان ایرانی را با خودشان به اسارت بردند؛ یعنی حتی وقتی كه میرفتند نیز اینگونه با مردم رفتار كردند. مردم، مردمی آمادهاند. مهمترین كاری كه امام بزرگوار ما كرد، این بود كه به انگیزهها و احساسات مردم میدان داد؛ حضور مردم را ممكن كرد. امام در جنگ هیچ وقت الزام و اجبار نكرد كه بروند، جوانان میآمدند التماس میكردند كه بروند. نتیجهاش را ملت ایران دید؛ سربلندی خودش را مشاهده كرد؛ خفّت و ذلّت دشمن را به چشم خود دید؛ اقرار دنیا را به حقانیّت و مظلومیّت خودش - البته بعد از گذشت چند سال - به گوش خود شنید. ملتی مجرّب، متّكی به فرهنگی غنی، سرشار از سرچشمههای معنویّت اسلام، با مسؤولانی بحمداللَّه آگاه، مستحكم و قوی. بنابراین یك عنصر، «ایرانِ» با آن خصوصیات است؛ یك عنصر، این نظام و این مردمند با این خصوصیات، كه به دام انداختن اینها، تسلیم كردن و به دنبال خود كشیدن اینها، كار آسانی نیست. تطمیع كردن و فریفتن اینها، انداختن یك گروه دستنشانده به جان این مردم - همچنان كه در خیلی از كشورها این كار را میكنند - كار آسانی نیست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : کرامت انسان کلیدواژه(ها) : کرامت انسان نوع(ها) : جستار متن فیش : امریكاییها اصولی را به عنوان اصول امریكایی معرفی میكنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فكر، كرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریكاییند؟! مشخّصه جامعه امریكاییِ امروز اینهاست؟! مشخّصه حكومت امروز امریكا اینهایی است كه شما ذكر كردید؟! آیا این حكومت نبود كه بومیان اصلی سرزمین امریكا را قتل عام كرد؟ سرخپوستان امریكا را نابود كرد؟ آیا این حكومت و عوامل مؤثّر در این حكومت نبودند كه میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار كردند؟ امروز یكی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «كلبه عموتام»كه زندگی بردهداری را در امریكا نشان میدهد كه شاید قریب دویست سال است كه این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریكا این است؛ حكومت امریكا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای كه نظام امریكایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. كدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستی در یك نفر آدم در هر یك از مراحل گزینش اداری یك نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فكر؟! شما حاضرید همین سخنرانی، یا سخنرانی آقای رئیس جمهور را در رسانههایتان در امریكا پخش كنید؟ اگر آنجا آزادی فكر و آزادی بیان هست، همین سخنرانی نیمساعته آقای خاتمی را بردارید پخش كنید. كدام آزادی فكر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریكاست كه اكثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریكا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریكایی است؟! آن وقت میگویند اصول امریكایی جهانشمول است. شما كی هستید كه به خودتان حق میدهید كه برای بشریّت، اصول جهانشمول وضع كنید؟ خوب؛ قبل از شما هم كمونیستها، اصول جهانشمول داشتند؛ استالین هم اصول جهانشمول داشت؛ میگفت همه دنیا باید از من اطاعت كند؛ از این اصول باید پیروی كند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهانشمول داشتند. این چه منطقی است كه این اصول ماست؛ این اصول جهانشمول است، هر كه در دنیا قبول نكند، باید برویم با بمب اتم او را بكوبیم. این منطق، منطق یك ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یك دولتی است كه حقیقتاً معتقد به كرامت انسان است؟! اینطور به بشریت دروغ میگویید؟! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : دشمنان اسلام, ایالات متحده امریکا کلیدواژه(ها) : دشمنان اسلام, ایالات متحده امریکا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امریكا با اسلام، ولو اسلام غیرحكومتی هم مخالف است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت, اقتدار ملی, مردم ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, ایمان کلیدواژه(ها) : وحدت, اقتدار ملی, مردم ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترين عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترين عاملى كه اين مردم را در صحنه و فعال نگه مىدارد، ايمان و اتحاد آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : عناصر قدرت را باید حفظ کنیم. مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملى که این مردم را در صحنه و فعّال نگه مىدارد، ایمان و اتّحاد آنهاست. من خواهش مىکنم دوستان ما در مذاکراتشان، در حرفهایشان طورى حرف نزنند که در دل مردم شبهه عدم اتّحاد و وحدت به وجود آید. رئیس جمهور محترم بهدرستى گفتند که امروز بحمداللَّه بین مسؤولان کشور در این زمینههاى مورد بحث، هیچ اختلافى نیست؛ همه یکسان فکر مىکنند؛ همه به ایستادگى، مقاومت، تسلیم نشدن و پاى فشردن بر موضع حق فکر مىکنند؛ کسى جز این فکر نمىکند؛ مردم هم همین را مىخواهند؛ مردم از دیدن موضعِ متّحدِ مسؤولان لذّت مىبرند و شاداب مىشوند؛ چرا که مردم، مؤمنند. فریب تبلیغات دشمن را نباید خورد که مىگویند مردم از نظام جدا شدهاند؛ اینطور نیست. مردم علاقهمند و مؤمن به نظام اسلامىاند و حقّاً و انصافاً در تمام مراحل، وفاداریشان را نشان دادهاند. ما مسؤولان کوتاهیهاى زیادى کردهایم؛ اما مردم کوتاهى نکردهاند؛ باز هم نمىکنند؛ ما هم باید کوتاهى نکنیم. مسؤولان بخشهاى مختلف بایستى وظایفى را که در قانون براى آنها مقرّر شده است، کامل، سالم و به بهترین وجه تقدیم مردم کنند. این حقِّ مردم ماست؛ این یکى از مهمترین عناصر وحدت ماست. هر گونه بروز اختلافى، دشمن را تشویق به حمله مىکند. کسانى هستند که مىگویند: دشمن را تشویق به حمله نکنید، بنده هم موافقم؛ دشمن را نباید تشویق به حمله کرد؛ اما مىدانید چه چیزى دشمن را تشویق به حمله مىکند؟ مهمترین مشوّقِ دشمن به حمله این است که احساس کند در بین مسؤولان کشور اختلاف وجود دارد؛ در بین سیاستمداران و زبدگان سیاسى اختلاف وجود دارد. این اتّحاد و وحدتى که بنده و همه مسؤولان این همه روى آن تأکید مىکنیم، این اتّحاد و اتّفاق نظر در مسائل گوناگون سیاسى نیست. ممکن است در زمینههاى اقتصادى و سیاسى بین مسؤولان اختلافنظر باشد؛ اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگى ملت ایران در مقابل زورگویى و قلدرى دشمن، اتّفاقنظر است. همه بایستى بر این موضع اتّفاق نظر داشته باشند که دارند؛ باید این را ابراز هم بکنند؛ باید این اتّفاقنظر و وحدت نظر را صریحاً بگویند. هر چیزى که این اتّحاد را به هم بزند و نشاندهنده اختلاف باشد، دشمن را تشویق خواهد کرد. آن کسانى که صداى خودشان را با استفاده از کانالهاى نامشروع و نامبارک دستگاههاى وابسته به سازمانهاى اطّلاعاتى دشمن در دنیا پخش مىکنند و جمهورى اسلامى را به رضاخان قلدر و کلّه منارهسازى نادر تشبیه مىکنند، اینها مشوّق دشمنند؛ اینها کسانى هستند که دشمن را تشویق مىکنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : عناصر قدرت را باید حفظ کنیم. مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملى که این مردم را در صحنه و فعّال نگه مىدارد، ایمان و اتّحاد آنهاست. من خواهش مىکنم دوستان ما در مذاکراتشان، در حرفهایشان طورى حرف نزنند که در دل مردم شبهه عدم اتّحاد و وحدت به وجود آید. رئیس جمهور محترم بهدرستى گفتند که امروز بحمداللَّه بین مسؤولان کشور در این زمینههاى مورد بحث، هیچ اختلافى نیست؛ همه یکسان فکر مىکنند؛ همه به ایستادگى، مقاومت، تسلیم نشدن و پاى فشردن بر موضع حق فکر مىکنند؛ کسى جز این فکر نمىکند؛ مردم هم همین را مىخواهند؛ مردم از دیدن موضعِ متّحدِ مسؤولان لذّت مىبرند و شاداب مىشوند؛ چرا که مردم، مؤمنند. فریب تبلیغات دشمن را نباید خورد که مىگویند مردم از نظام جدا شدهاند؛ اینطور نیست. مردم علاقهمند و مؤمن به نظام اسلامىاند و حقّاً و انصافاً در تمام مراحل، وفاداریشان را نشان دادهاند. ما مسؤولان کوتاهیهاى زیادى کردهایم؛ اما مردم کوتاهى نکردهاند؛ باز هم نمىکنند؛ ما هم باید کوتاهى نکنیم. مسؤولان بخشهاى مختلف بایستى وظایفى را که در قانون براى آنها مقرّر شده است، کامل، سالم و به بهترین وجه تقدیم مردم کنند. این حقِّ مردم ماست؛ این یکى از مهمترین عناصر وحدت ماست. هر گونه بروز اختلافى، دشمن را تشویق به حمله مىکند. کسانى هستند که مىگویند: دشمن را تشویق به حمله نکنید، بنده هم موافقم؛ دشمن را نباید تشویق به حمله کرد؛ اما مىدانید چه چیزى دشمن را تشویق به حمله مىکند؟ مهمترین مشوّقِ دشمن به حمله این است که احساس کند در بین مسؤولان کشور اختلاف وجود دارد؛ در بین سیاستمداران و زبدگان سیاسى اختلاف وجود دارد. این اتّحاد و وحدتى که بنده و همه مسؤولان این همه روى آن تأکید مىکنیم، این اتّحاد و اتّفاق نظر در مسائل گوناگون سیاسى نیست. ممکن است در زمینههاى اقتصادى و سیاسى بین مسؤولان اختلافنظر باشد؛ اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگى ملت ایران در مقابل زورگویى و قلدرى دشمن، اتّفاقنظر است. همه بایستى بر این موضع اتّفاق نظر داشته باشند که دارند؛ باید این را ابراز هم بکنند؛ باید این اتّفاقنظر و وحدت نظر را صریحاً بگویند. هر چیزى که این اتّحاد را به هم بزند و نشاندهنده اختلاف باشد، دشمن را تشویق خواهد کرد. آن کسانى که صداى خودشان را با استفاده از کانالهاى نامشروع و نامبارک دستگاههاى وابسته به سازمانهاى اطّلاعاتى دشمن در دنیا پخش مىکنند و جمهورى اسلامى را به رضاخان قلدر و کلّه منارهسازى نادر تشبیه مىکنند، اینها مشوّق دشمنند؛ اینها کسانى هستند که دشمن را تشویق مىکنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : جامعهی جهانی کلیدواژه(ها) : جامعهی جهانی نوع(ها) : جستار متن فیش : آن آقا(۸) در سخنرانیاش گفت هر که با ما نیست، بر ماست! چند بار این جمله تکرار شده است. این، بدترین جلوه روح استکباری یک قدرت و یک حکومت است. کی گفته که در مقابله با تروریسم شما حق دارید جلودار باشید؟ اگر ملاک، کشتهشدگان شما به وسیله ترور است، بیایید ببینید در ملتهای دیگر چقدر انسان با ترور کشته شدهاند. همین امروز روزانه مردم فلسطین در خانه خودشان به وسیله غاصبان آن خانه صریحاً و علناً ترور و کشته میشوند. مگر حمله شما به ویتنام یک حرکت تروریستی نبود؟ مگر حمله شما به هیروشیما و ناکازاکی یک حرکت تروریستی نبود؟ مگر آنجا انسانهایی عمداً و با محاسبه و بدون اینکه شما آنها را بشناسید، با آتش قهر شما نسوختند؟ به چه حقّی شما باید جلودار قافله مبارزه با تروریسم باشید؟ و به چه حقّی شما باید تروریسم را معنا کنید؟ این چه استکباری است؟ اینجاست که وقتی این حرفها در دنیا پخش میشود و مردم دنیا این حرفها را از آنها میشنوند، آن وقت میفهمند به چه علّت انقلاب اسلامی از اوّل، استکبار و مستکبر را جزو واژههای منفی خود قرار داد و رویش تبلیغ کرد. معنىِ استکبارِ مورد نظر انقلاب اسلامی را مردم دنیا میفهمند. وجه بارز جامعه امریکایی - یعنی خشونت، سکس، رواج بیبندوباری، زورگویی افراد به یکدیگر، ناامنی در سایه زور - همه اینها را ندیده میگیرند و نگفته میگذارند. همچنانی که آن دولت به حقِّ زورمندی خود اتّکا میکند و به خودش حق میدهد که تجاوز کند، در خیابانهای نیویورک و بعضی شهرهای دیگر امریکا نیز همینطور است؛ هر که زور داشته باشد، بتواند پول را از جیب دیگری بهزور دربیاورد، در میآورد. هر کس سلاح دست داشته باشد و بتواند در مدرسه چهارتا همشاگردی خودش را بکُشد، به خودش حق میدهد این کار را بکند. نتیجه این منطق همین است. اینها مشکلات بزرگی است که گریبانگیر آنهاست. آن وقت رئیس جمهور امریکا خطاب به ملت ایران میگوید به خانواده جهانی برگردید؛ به خانواده جهانی متّصل شوید! یعنی شما با همه دنیا طرفید. جمهوری اسلامی ایران با همه دنیا طرف است؟! امروز این شما هستید که با تکروی خود، با قلدری خود، بتدریج از جامعه جهانی و خانواده جهانی فاصله میگیرید. ایران با دنیا مشکلی ندارد. ما با آسیا، اروپا، آفریقا و اکثر کشورهای دنیا روابطمان نزدیک، دوستانه و همراه با همکاری است. من خیلی دوست میداشتم امروز آقای رئیس جمهور فرصت میکردند گزارشی از سفر خودشان - این سفر اخیر که بسیار سفر موفّقی بوده است - و از مذاکراتی که داشتهاند در این جلسه بیان میکردند که گویا وقت نشد.(۹) تفاهم و همدلی ما با دنیا و سیاست تنشزدایی که با هر کسی که در صدد تنش با ما نباشد، ما با او در صدد تنش نیستیم و با هر کسی که میل به همکاری با ما داشته باشد، همکاری میکنیم، چیزی است که همه دنیا این را میدانند. مواضع ما مواضع روشنی است. البته این را امروز خیلیها در دنیا فهمیدهاند که اگر این روند قلدرمآبانه و تکروانه ادامه پیدا کند، این تهدید به چند کشور محدود نخواهد ماند؛ به دنیای اسلام هم محدود نخواهد ماند؛ همچنانی که اخیراً تهدید اتمی آنها به شکل غیررسمیای نسبت به روسیه و چین بروز کرد.(۱۰) اینها اگر بتوانند اروپا را هم تهدید میکنند. این روند و این فرایند غلط و معیوب حدِّ یقف ندارد. همه دنیا با او طرفند؛ هر کس که قدرت مطلقه او را انکار کند، با او طرف خواهد بود. این مخصوص یک کشور و دو کشور نیست. این فرایند معیوب باید متوقّف شود. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : عید نوروز کلیدواژه(ها) : عید نوروز نوع(ها) : جستار متن فیش : این روزها، هم آغاز سال هجری قمری و روزهای محرّم است؛ هم در آستانه شروع سال جدید شمسی هستیم. ایام محرّم برای ما اهمیت تاریخی و معنوی و انسانی دارد؛ و حادثه محرّم، حادثهای نیست که با گفتن و برگزار کردن، تکراری شود. ذکر و یادآوری است، همیشگی است و همیشه لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ارزشهای امریکایی کلیدواژه(ها) : ارزشهای امریکایی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز سعی میشود اصولی ظاهرالصّلاح به عنوان اصول امریکایی معرفی شود. در سخنرانیای که رئیس جمهور امریکا در کنگره آن کشور کرد، به این موضوع اشارهای نمود و بعد متأسفانه جمعی از روشنفکران امریکایی برای ایجاد پشتوانه نظرىِ این حرف، بیانیه مفصّلی تنظیم کردند که به بشریت خلاف واقع گفتند؛ به مخاطبان خودشان دروغ گفتند. سعی کردند اصل قضیه را، که همان آزمندی و قدرتطلبی و هوس سلطه بر جهان است، پوشیده نگه دارند. البته برای آنها افکار عمومی خودِ امریکا هم خیلی مهم است - شیشه حیات اینها دست مردم امریکاست - که شنیدم چون در این بیانیه به برخی از نقاط ضعف امریکا اشاره شده بود - البته به نقاط ضعف بسیار کوچکی در قبال نقاط ضعف بزرگی که امریکا دارد - همان کسانی که مدّعی آزادی بیان و فکرند، آن بخش از بیانیه را در خود امریکا منتشر نکردند! در همین بیانیه که کاملاً پیدا و مشخّص است که بدون تردید با هماهنگی دستگاههای اطّلاعاتی و امنیتی و نظامی امریکا تنظیم شده، چون بعضی از بخشهایش مورد علاقه آنها نبوده و اندکی - نه زیاد، خیلی کم - در آن افشاگری بوده - اگر بیانیه را دیده باشید، پی میبرید - نگذاشتند همان بیانیه در داخل امریکا منتشر شود و در سایر نقاط دنیا منتشر کردند. آن قسمتهای مربوط به جنگ را در خود امریکا منتشر کردند که اثبات کنند بوش دنبال یک جنگ عادلانه است! جنگی که دفاع از منافع ملی امریکا در آن هست. فقط این قسمتش را منتشر کردند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ارزشهای امریکایی کلیدواژه(ها) : ارزشهای امریکایی نوع(ها) : جستار متن فیش : امریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریکاییند؟! مشخّصه جامعه امریکایىِ امروز اینهاست؟! مشخّصه حکومت امروز امریکا اینهایی است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلی سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخپوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستی در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانی، یا سخنرانی آقای رئیس جمهور را در رسانههایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادی فکر و آزادی بیان هست، همین سخنرانی نیمساعته آقای خاتمی را بردارید پخش کنید. کدام آزادی فکر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریکایی است؟! آن وقت میگویند اصول امریکایی جهانشمول است. شما کی هستید که به خودتان حق میدهید که برای بشریّت، اصول جهانشمول وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهانشمول داشتند؛ استالین هم اصول جهانشمول داشت؛ میگفت همه دنیا باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروی کند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهانشمول داشتند. این چه منطقی است که این اصول ماست؛ این اصول جهانشمول است، هر که در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتی است که حقیقتاً معتقد به کرامت انسان است؟! اینطور به بشریت دروغ میگویید؟! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : آزادی بیان کلیدواژه(ها) : آزادی بیان نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز سعی میشود اصولی ظاهرالصّلاح به عنوان اصول امریکایی معرفی شود. در سخنرانیای که رئیس جمهور امریکا در کنگره آن کشور کرد، به این موضوع اشارهای نمود و بعد متأسفانه جمعی از روشنفکران امریکایی برای ایجاد پشتوانه نظرىِ این حرف، بیانیه مفصّلی تنظیم کردند که به بشریت خلاف واقع گفتند؛ به مخاطبان خودشان دروغ گفتند. سعی کردند اصل قضیه را، که همان آزمندی و قدرتطلبی و هوس سلطه بر جهان است، پوشیده نگه دارند. البته برای آنها افکار عمومی خودِ امریکا هم خیلی مهم است - شیشه حیات اینها دست مردم امریکاست - که شنیدم چون در این بیانیه به برخی از نقاط ضعف امریکا اشاره شده بود - البته به نقاط ضعف بسیار کوچکی در قبال نقاط ضعف بزرگی که امریکا دارد - همان کسانی که مدّعی آزادی بیان و فکرند، آن بخش از بیانیه را در خود امریکا منتشر نکردند! در همین بیانیه که کاملاً پیدا و مشخّص است که بدون تردید با هماهنگی دستگاههای اطّلاعاتی و امنیتی و نظامی امریکا تنظیم شده، چون بعضی از بخشهایش مورد علاقه آنها نبوده و اندکی - نه زیاد، خیلی کم - در آن افشاگری بوده - اگر بیانیه را دیده باشید، پی میبرید - نگذاشتند همان بیانیه در داخل امریکا منتشر شود و در سایر نقاط دنیا منتشر کردند. آن قسمتهای مربوط به جنگ را در خود امریکا منتشر کردند که اثبات کنند بوش دنبال یک جنگ عادلانه است! جنگی که دفاع از منافع ملی امریکا در آن هست. فقط این قسمتش را منتشر کردند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : آزادی بیان کلیدواژه(ها) : آزادی بیان نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستی در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانی، یا سخنرانی آقای رئیس جمهور را در رسانههایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادی فکر و آزادی بیان هست، همین سخنرانی نیمساعته آقای خاتمی را بردارید پخش کنید. کدام آزادی فکر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : مقاومت اسلامی فلسطین کلیدواژه(ها) : مقاومت اسلامی فلسطین نوع(ها) : جستار متن فیش : ما امروز حق نداریم اشتباه کنیم. این تهدیدی که وجود دارد - چون رئیس جمهور امریکا علناً و صریحاً اسم آورد؛ البته شصت کشور را مورد اشاره قرار داد؛ منتها سه کشور، از جمله کشور ما را اسم آورد - از لحاظ زمینه و انگیزههایش یک قضیه مرکّب و چند عنصری است که باید عناصر آن را شناخت. ... عنصر پنجم، گسترش موج بیداری اسلامی در دنیاست. اینکه متظاهرانه بگویند ما اسلام را قبول داریم، بنیادگرایی را قبول نداریم، این ناشی از همان سطحینگری و تحلیلهای ناشیانهای است که اینها غالباً از دنیای اسلام داشتند و چوبش را هم خوردهاند. امروز موج بیداری اسلامی یک واقعیت جدّی و یک حقیقت غیرقابل انکار است. امروز مسلمانها احساس میکنند که میتوانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. وقتی این احساس در ملتها به یک نقطه معیّنی برسد، تبلور و تجسّم خواهد یافت و تبدیل به واقعیتها خواهد شد. این را میدانند و از این نگرانند. یک نمونهاش همین حادثه بسیار بیسابقهانتفاضه فلسطین است. شوخی است؟! مردمی بدون سلاح، بدون امکانات، در مقابل یکی از مجهّزترین قدرتهای این منطقه، بدون هیچ قید و شرطی مورد کشتار و قتلعام و فشارهای گوناگون جسمی و روحی و اقتصادی قرار میگیرند؛ درعینحال ایستادهاند و هفده ماه است که این انتفاضه را ادامه میدهند. با کدام تحلیل عادی و معمولی و سیاسی میشود این را تحلیل کرد؟ چرا ایستادهاند؟ چرا تسلیم نمیشوند؟ چرا دشمن با همه فشارش نمیتواند این ملتِ بهجانآمده فلسطین را به زانو درآورد؟ این ملت کوچک و محدود و محاصره شده را، که از هیچ جا به اینها کمکی نمیرسد. آن انگیزه و چشمه جوشانی که در دلهای اینها وجود دارد که نمیگذارد اینها خسته شوند، کدام است؟ از کجا سرچشمه گرفته؟ آن عاملی که مادر فلسطینی را وادار میکند که فرزند خودش را ببوسد و برای کشته شدن بفرستد و بعد بگوید اگر صد تا بچه هم داشتم آنها را میفرستادم، این عامل چیست؟ این عامل، عامل بسیار مهمی است. این چه عاملی است که در محاسبات سیاسی، در گفتگوها، در مذاکرات دیپلماتیک و در معادلات کمپانیها نمیگنجد؟ اینها میبینند این را و از آن بهشدّت واهمه دارند. دنبال خشک کردن آن سرچشمهاند؛ دنبال نابود کردن آن عامل برانگیزاننده و به وجود آورندهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : صحیفه سجادیه کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نقل شده است بعد از آنکه امام سجاد علیهالسّلام پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت - شاید از آن وقتی که این کاروان از مدینه بیرون رفت و دوباره برگشت ده، یازده ماه فاصله شده بود - یک نفر خدمت ایشان آمدو عرض کرد: یابنرسولاللَّه! دیدید رفتید، چه شد! راست هم میگفت؛ این کاروان در حالی رفته بود که حسینبنعلی علیهالسّلام، خورشید درخشان اهلبیت، فرزند پیغمبر و عزیزِ دل رسولاللَّه، در رأس و میان آنها بود؛ دختر امیرالمؤمنین با عزت و سرافرازی رفته بود؛ فرزندان امیرالمؤمنین - عباس و دیگران - فرزندان امام حسین، فرزندان امام حسن، جوانان برجسته و زبده و نامدار بنیهاشم، همه با این کاروان رفته بودند؛ حالا این کاروان برگشته و فقط یک مرد - امام سجّاد (علیهالسّلام) - در این کاروان هست؛ زنها اسارت کشیده، رنج و داغ دیدهاند؛ امام حسین نبود، علیاکبر نبود، حتی کودک شیرخوار در میان این کاروان نبود. امام سجّاد علیهالسّلام در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمیرفتیم، چه میشد! بله، اگر نمیرفتند، جسمها زنده میماند، اما حقیقت نابود میشد؛ روح ذوب میشد؛ وجدانها پایمال میشد؛ خرد و منطق در طول تاریخ محکوم میشد و حتی نام اسلام هم نمیماند. ... همان نکتهای که امام سجاد علیهالسّلام فرمود که «اگر نمیکردیم چه میشد»، این را یک روز مردم ایران در زندگی خودشان تجربه کردند. آن روزی که کشور به کودتای امریکایی ۲۸ مرداد تهدید شد، اگر حضور مردم در صحنه تأمین میشد و مردم به صحنه میآمدند، بیستوپنج سال آن دیکتاتوری سیاه و از دست رفتن آن دوران بسیار حسّاس و مهم و هدر رفتن آن همه ثروت مادّی و معنوی را تجربه نمیکردند. مردمی که نقطه مقابل این را هم تجربه کردند؛ یعنی در انقلاب اسلامی به صحنه آمدند، حضور پیدا کردند و دیدند چطور میتوان با حضور در صحنه بدون سلاح، مستحکمترین دژ استکبار را در منطقه تصرّف کرد؛ میتوان امریکا را از یک نقطه بسیار مهم و اساسی اخراج کرد؛ میتوان امریکا را از ایران بیرون راند؛ پایگاه قدرت و نفوذ امریکا علیه تمام منطقه را تبدیل کرد به پایگاهی علیه منافع و سلطهگری امریکا. این را مردم امتحان کردند و دیدند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : بحران خانواده در غرب کلیدواژه(ها) : بحران خانواده در غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نباید تصوّر کرد که امریکاییها از سر سیری و بینیازی دنیا را تهدید میکنند، نه؛ اینطور نیست. مشکلات داخلی هست، رکود اقتصادی هست، تهدیدهای جدّی علیه حکومت صهیونیستی در فلسطین اشغالی هست - که سرنوشت این حکومت بسیار مرتبط و نزدیک به سرنوشت امریکاست - رونق دادن به وضع اقتصادی کشور از طریق معامله سلاح بین کمپانیها و دولت امریکا هست. اینها مسایل بسیار مهمی است که آنها را وادار میکند به اینکه چنین موضعی بگیرند، تا مشکلات داخلی را بپوشانند. در این سخنرانىِ کنگره، رئیس جمهور امریکا به مردم وعده میدهد که مالیاتها را کم میکند و برای هر کلاس یک معلم کارآمد میگذارد. اینها مشکلات آنهاست. از این بالاتر، مشکلات اخلاقی است؛ مشکلات درونی است؛ توسعه روزافزون خشونت است؛ توسعه روزافزون بیبندوباری و فساد اخلاقی است؛ نابودی روزافزون خانواده در داخل امریکاست. اینها مشکلات کوچکی نیست. اینها دریاهایی از لجن است که هر موجودی در آنها بیفتد - ولو به حجم امریکا - در آن غرق و خفه خواهد شد. در مواجهه با اینها، متوجّه کردن افکار عمومی امریکا به یک دشمن و حادثه بیرونی، بسیار مهم است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ماه محرم کلیدواژه(ها) : ماه محرم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ایام محرّم برای ما اهمیت تاریخی و معنوی و انسانی دارد؛ و حادثه محرّم، حادثهای نیست که با گفتن و برگزار کردن، تکراری شود. ذکر و یادآوری است، همیشگی است و همیشه لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترین کاری که امام بزرگوار ما کرد، این بود که به انگیزهها و احساسات مردم میدان داد؛ حضور مردم را ممکن کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خدا درسهای امام بزرگوار ما را در دلهای ما زنده نگه داشته است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خدا را شکر میکنیم که شخصیت امام را که تجسّم تقوا و شجاعت و توکّل به خدا بود، را به ما نشان داد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار تجسّم قدرت خدا در وجود انسان بود. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شخصیت امام را که تجسّم تقوا و شجاعت و توکّل به خدا بود دیدیم و حجّت بر ما تمام شد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام تجسّم تقوا و شجاعت و توکّل به خدا بود. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : آمریکای غیر منطقی کلیدواژه(ها) : آمریکای غیر منطقی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : میگویند اصول امریکایی جهانشمول است. شما کی هستید که به خودتان حق میدهید که برای بشریّت، اصول جهانشمول وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهانشمول داشتند؛ استالین هم اصول جهانشمول داشت؛ میگفت همه دنیا باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروی کند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهانشمول داشتند. این چه منطقی است که این اصول ماست؛ این اصول جهانشمول است، هر که در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتی است که حقیقتاً معتقد به کرامت انسان است؟! اینطور به بشریت دروغ میگویید... به چه حقّی شما باید جلودار قافله مبارزه با تروریسم باشید؟ و به چه حقّی شما باید تروریسم را معنا کنید؟ این چه استکباری است؟ اینجاست که وقتی این حرفها در دنیا پخش میشود و مردم دنیا این حرفها را از آنها میشنوند، آن وقت میفهمند به چه علّت انقلاب اسلامی از اوّل، استکبار و مستکبر را جزو واژههای منفی خود قرار داد و رویش تبلیغ کرد. معنىِ استکبارِ مورد نظر انقلاب اسلامی را مردم دنیا میفهمند. وجه بارز جامعه امریکایی - یعنی خشونت، سکس، رواج بیبندوباری، زورگویی افراد به یکدیگر، ناامنی در سایه زور - همه اینها را ندیده میگیرند و نگفته میگذارند. همچنانی که آن دولت به حقِّ زورمندی خود اتّکا میکند و به خودش حق میدهد که تجاوز کند، در خیابانهای نیویورک و بعضی شهرهای دیگر امریکا نیز همینطور است؛ هر که زور داشته باشد، بتواند پول را از جیب دیگری بهزور دربیاورد، در میآورد. هر کس سلاح دست داشته باشد و بتواند در مدرسه چهارتا همشاگردی خودش را بکُشد، به خودش حق میدهد این کار را بکند. نتیجه این منطق همین است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : آزادی کلیدواژه(ها) : آزادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریکاییند؟! مشخّصه جامعه امریکایىِ امروز اینهاست؟! مشخّصه حکومت امروز امریکا اینهایی است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلی سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخپوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستی در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانی، یا سخنرانی آقای رئیس جمهور را در رسانههایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادی فکر و آزادی بیان هست، همین سخنرانی نیمساعته آقای خاتمی را بردارید پخش کنید. کدام آزادی فکر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریکایی است؟! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حسین علیهالسّلام به فکر حکومت نبود، امام حسین علیهالسّلام به فکر سرکوب کردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حکومت و چه با شهادت و دادن خون. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انبیاء نجاتدهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یک هدف بزرگ نبوتها و رسالتها، اقامه عدل معرفی شده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط».اصلاً انزال کتابهای الهی و ارسال رسل برای این بوده است که قسط و عدل در میان جوامع حاکم شود؛ یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد از میان برخیزد. حرکت امام حسین علیهالسّلام، چنین حرکتی بود. فرمود: «انّما خرجت لطلب الأصلاح فی امّة جدّی». همچنین فرمود: «من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله او تارکا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه فعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر علیه بقول و لا فعل کان حقا علی اللَّه أن یدخله مدخله»؛ یعنی اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. فرمود: من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. دعوت مردم عراق از امام حسین علیهالسّلام برای این بود که برود و حکومت کند؛ امام هم به همین دعوت پاسخ دادند. یعنی چنین نیست که امام حسین علیهالسّلام به فکر حکومت نبود، امام حسین علیهالسّلام به فکر سرکوب کردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حکومت و چه با شهادت و دادن خون. امام حسین علیهالسّلام میدانست که اگر این حرکت را نکند، این امضای او، این سکوت او، این سکون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتی قدرتی همه امکانات جوامع و یا یک جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان پیش میگیرد و جلو میرود، اگر مردان و داعیهداران حق در مقابل او اظهار وجود نکنند و حرکت او را تخطئه نکنند، با این عمل، کار او را امضا کردهاند؛ یعنی ظلم به امضای اهل حق میرسد، بدون اینکه خودشان خواسته باشند. این گناهی بود که آن روز بزرگان و آقازادگان بنیهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدر اسلام مرتکب شدند. امام حسین علیهالسّلام این را برنمیتافت؛ لذا قیام کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیهالسّلام به فکر سرکوب کردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حکومت و چه با شهادت و دادن خون. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انبیاء نجاتدهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یک هدف بزرگ نبوتها و رسالتها، اقامه عدل معرفی شده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط»(۴). اصلاً انزال کتابهای الهی و ارسال رسل برای این بوده است که قسط و عدل در میان جوامع حاکم شود؛ یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد از میان برخیزد. حرکت امام حسین علیهالسّلام، چنین حرکتی بود. فرمود: «انّما خرجت لطلب الأصلاح فی امّة جدّی»(۵). همچنین فرمود: «من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله او تارکا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه فعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر علیه بقول و لا فعل کان حقا علی اللَّه أن یدخله مدخله»(۶)؛ یعنی اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. فرمود: من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. دعوت مردم عراق از امام حسین علیهالسّلام برای این بود که برود و حکومت کند؛ امام هم به همین دعوت پاسخ دادند. یعنی چنین نیست که امام حسین علیهالسّلام به فکر حکومت نبود، امام حسین علیهالسّلام به فکر سرکوب کردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حکومت و چه با شهادت و دادن خون. امام حسین علیهالسّلام میدانست که اگر این حرکت را نکند، این امضای او، این سکوت او، این سکون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتی قدرتی همه امکانات جوامع و یا یک جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان پیش میگیرد و جلو میرود، اگر مردان و داعیهداران حق در مقابل او اظهار وجود نکنند و حرکت او را تخطئه نکنند، با این عمل، کار او را امضا کردهاند؛ یعنی ظلم به امضای اهل حق میرسد، بدون اینکه خودشان خواسته باشند. این گناهی بود که آن روز بزرگان و آقازادگان بنیهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدر اسلام مرتکب شدند. امام حسین علیهالسّلام این را برنمیتافت؛ لذا قیام کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نقل شده است بعد از آنکه امام سجاد علیهالسّلام پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت - شاید از آن وقتی که این کاروان از مدینه بیرون رفت و دوباره برگشت ده، یازده ماه فاصله شده بود - یک نفر خدمت ایشان آمدو عرض کرد: یابنرسولاللَّه! دیدید رفتید، چه شد! راست هم میگفت؛ این کاروان در حالی رفته بود که حسینبنعلی علیهالسّلام، خورشید درخشان اهلبیت، فرزند پیغمبر و عزیزِ دل رسولاللَّه، در رأس و میان آنها بود؛ دختر امیرالمؤمنین با عزت و سرافرازی رفته بود؛ فرزندان امیرالمؤمنین - عباس و دیگران - فرزندان امام حسین، فرزندان امام حسن، جوانان برجسته و زبده و نامدار بنیهاشم، همه با این کاروان رفته بودند؛ حالا این کاروان برگشته و فقط یک مرد - امام سجّاد (علیهالسّلام) - در این کاروان هست؛ زنها اسارت کشیده، رنج و داغ دیدهاند؛ امام حسین نبود، علیاکبر نبود، حتی کودک شیرخوار در میان این کاروان نبود. امام سجّاد علیهالسّلام در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمیرفتیم، چه میشد! بله، اگر نمیرفتند، جسمها زنده میماند، اما حقیقت نابود میشد؛ روح ذوب میشد؛ وجدانها پایمال میشد؛ خرد و منطق در طول تاریخ محکوم میشد و حتی نام اسلام هم نمیماند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : گناه کلیدواژه(ها) : گناه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بشر در طول تاریخ، بیشترین خطا و گنهکاری و بیتقوایی خود را در عرصه حکومتداری نشان داده است. گناهانی که از سوی حاکمان و زمامداران و مسلّطانِ بر سرنوشت مردم سرزده است، با گناهان بسیار بزرگِ افراد معمولی و عادّی قابل مقایسه نیست. در این عرصه، بشر کمتر از خرد و اخلاق و حکمت بهره برده است. در این عرصه، منطق خیلی کمتر از عرصههای دیگر زندگی بشری حاکم بوده است. کسانی که خسارت این بیخردی و بیمنطقی و فساد و گناهآلودگی را پرداختهاند، آحاد افراد بشر - گاهی مردم یک جامعه و گاهی مردم جوامع متعدّد - بودند. این حکومتها در آغاز به شکل استبداد فردی بودند؛ بعد با تحوّل جوامع بشری، به صورت استبداد جمعی و سازمانیافته درآمدند. لذا مهمترین کار انبیای عظام الهی مقابله با طواغیت و کسانی است که نعمتهای خدا را ضایع کردند مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : آزادی بیان کلیدواژه(ها) : آزادی بیان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز سعی میشود اصولی ظاهرالصّلاح به عنوان اصول امریکایی معرفی شود. در سخنرانی ای که رئیس جمهور امریکا در کنگره آن کشور کرد، به این موضوع اشارهای نمود و بعد متأسفانه جمعی از روشنفکران امریکایی برای ایجاد پشتوانه نظرىِ این حرف، بیانیه مفصّلی تنظیم کردند که به بشریت خلاف واقع گفتند؛ به مخاطبان خودشان دروغ گفتند. سعی کردند اصل قضیه را، که همان آزمندی و قدرتطلبی و هوس سلطه بر جهان است، پوشیده نگه دارند. البته برای آنها افکار عمومی خودِ امریکا هم خیلی مهم است - شیشه حیات اینها دست مردم امریکاست - که شنیدم چون در این بیانیه به برخی از نقاط ضعف امریکا اشاره شده بود - البته به نقاط ضعف بسیار کوچکی در قبال نقاط ضعف بزرگی که امریکا دارد - همان کسانی که مدّعی آزادی بیان و فکرند، آن بخش از بیانیه را در خود امریکا منتشر نکردند! در همین بیانیه که کاملاً پیدا و مشخّص است که بدون تردید با هماهنگی دستگاههای اطّلاعاتی و امنیتی و نظامی امریکا تنظیم شده، چون بعضی از بخشهایش مورد علاقه آنها نبوده و اندکی - نه زیاد، خیلی کم - در آن افشاگری بوده - اگر بیانیه را دیده باشید، پی میبرید - نگذاشتند همان بیانیه در داخل امریکا منتشر شود و در سایر نقاط دنیا منتشر کردند. آن قسمتهای مربوط به جنگ را در خود امریکا منتشر کردند که اثبات کنند بوش دنبال یک جنگ عادلانه است! جنگی که دفاع از منافع ملی امریکا در آن هست. فقط این قسمتش را منتشر کردند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : آزادی بیان کلیدواژه(ها) : آزادی بیان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریکاییند؟! مشخّصه جامعه امریکایىِ امروز اینهاست؟! مشخّصه حکومت امروز امریکا اینهایی است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلی سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخپوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستی در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟! آزادی فکر؟!... کدام آزادی فکر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنی آزادی رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریکایی است؟! آن وقت میگویند اصول امریکایی جهانشمول است. شما کی هستید که به خودتان حق میدهید که برای بشریّت، اصول جهانشمول وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهانشمول داشتند؛ استالین هم اصول جهانشمول داشت؛ میگفت همه دنیا باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروی کند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهانشمول داشتند. این چه منطقی است که این اصول ماست؛ این اصول جهانشمول است، هر که در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتی است که حقیقتاً معتقد به کرامت انسان است؟! اینطور به بشریت دروغ میگویید؟! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : استقامت ملی کلیدواژه(ها) : استقامت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ممکن است در زمینههای اقتصادی و سیاسی بین مسؤولان اختلافنظر باشد؛ اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل زورگویی و قلدری دشمن، اتّفاقنظر است. همه بایستی بر این موضع اتّفاق نظر داشته باشند که دارند؛ باید این را ابراز هم بکنند؛ باید این اتّفاقنظر و وحدت نظر را صریحاً بگویند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فریب تبلیغات دشمن را نباید خورد که میگویند مردم از نظام جدا شدهاند؛ اینطور نیست. مردم علاقهمند و مؤمن به نظام اسلامیاند و حقّاً و انصافاً در تمام مراحل، وفاداریشان را نشان دادهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برای [آمریکاییها] نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ کدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امکانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر کردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میکنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم کنند که این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهرهی آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموکراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ایران قوی کلیدواژه(ها) : ایران قوی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما عناصر قدرت فراوانی داریم. اینها را باید حفظ کنیم و روزبهروز افزایش دهیم. ما ضعیف نیستیم، باید در مقابل تهدید آمادگی داشته باشیم. اگر نداریم، باید آمادگی ایجاد کنیم و اگر داریم، حفظ کنیم و افزایش دهیم. در مقابل اعلان جنگ، اعلان دفاعِ همهجانبه - روی «همهجانبه» تکیه و تأکید میکنم - و در مقابل اقدام به جنگ، اقدام به دفاع و ضربه متقابل. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ایران قوی کلیدواژه(ها) : ایران قوی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [آمریکائیها] در مورد تواناییهای ملت بزرگ، منطقه حسّاس و مسؤولان هوشیار ما هم دچار غفلتند. ما تواناییهای انسانی داریم، تواناییهای جغرافیایی داریم. منطقه ما، منطقه بسیار حسّاسی است. بی ثباتی در این منطقه دنیا را بی ثبات میکند. اینها حقایق بسیار مهمی است که باید به آن توجّه داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران هم «طالبان» نیست که بند نافش به یک کشور بیگانه وصل بود، لذا وقتی که بند ناف را قطع کردند، به خودی خود از بین رفت. جمهوری اسلامی کشوری بزرگ، با مردمی بزرگ، با امکاناتی فراوان، با سرزندگی و نشاط فراوان، با عقبه طولانی در همه دنیای اسلام و با قدرت بازدارندگی بسیار بالاست. جمهوری اسلامی قابل مقایسه با جاهای دیگر نیست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : ایران قوی کلیدواژه(ها) : ایران قوی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عناصر قدرت را باید حفظ کنیم. مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملی که این مردم را در صحنه و فعّال نگه میدارد، ایمان و اتّحاد آنهاست... ما مسؤولان کوتاهیهای زیادی کردهایم؛ اما مردم کوتاهی نکردهاند؛ باز هم نمیکنند؛ ما هم باید کوتاهی نکنیم. مسؤولان بخشهای مختلف بایستی وظایفی را که در قانون برای آنها مقرّر شده است، کامل، سالم و به بهترین وجه تقدیم مردم کنند. این حقِّ مردم ماست؛ این یکی از مهمترین عناصر وحدت ماست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملی که این مردم را در صحنه و فعّال نگه میدارد، ایمان و اتّحاد آنهاست. من خواهش میکنم دوستان [مذاکره کننده¬ی] ما در مذاکراتشان، در حرفهایشان طوری حرف نزنند که در دل مردم شبهه عدم اتّحاد و وحدت به وجود آید... امروز بحمداللَّه بین مسؤولان کشور در این زمینههای مورد بحث، هیچ اختلافی نیست؛ همه یکسان فکر میکنند؛ همه به ایستادگی، مقاومت، تسلیم نشدن و پای فشردن بر موضع حق فکر میکنند؛ کسی جز این فکر نمیکند؛ مردم هم همین را میخواهند؛ مردم از دیدن موضعِ متّحدِ مسؤولان لذّت میبرند و شاداب میشوند؛ چرا که مردم، مؤمنند. فریب تبلیغات دشمن را نباید خورد که میگویند مردم از نظام جدا شدهاند؛ اینطور نیست. مردم علاقهمند و مؤمن به نظام اسلامیاند و حقّاً و انصافاً در تمام مراحل، وفاداریشان را نشان دادهاند. ما مسؤولان کوتاهیهای زیادی کردهایم؛ اما مردم کوتاهی نکردهاند؛ باز هم نمیکنند؛ ما هم باید کوتاهی نکنیم. مسؤولان بخشهای مختلف بایستی وظایفی را که در قانون برای آنها مقرّر شده است، کامل، سالم و به بهترین وجه تقدیم مردم کنند. این حقِّ مردم ماست؛ این یکی از مهمترین عناصر وحدت ماست. هر گونه بروز اختلافی، دشمن را تشویق به حمله میکند. کسانی هستند که میگویند: دشمن را تشویق به حمله نکنید، بنده هم موافقم؛ دشمن را نباید تشویق به حمله کرد؛ اما میدانید چه چیزی دشمن را تشویق به حمله میکند؟ مهمترین مشوّقِ دشمن به حمله این است که احساس کند در بین مسؤولان کشور اختلاف وجود دارد؛ در بین سیاستمداران و زبدگان سیاسی اختلاف وجود دارد. این اتّحاد و وحدتی که بنده و همه مسؤولان این همه روی آن تأکید میکنیم، این اتّحاد و اتّفاق نظر در مسائل گوناگون سیاسی نیست. ممکن است در زمینههای اقتصادی و سیاسی بین مسؤولان اختلافنظر باشد؛ اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل زورگویی و قلدری دشمن، اتّفاقنظر است. همه بایستی بر این موضع اتّفاق نظر داشته باشند که دارند؛ باید این را ابراز هم بکنند؛ باید این اتّفاقنظر و وحدت نظر را صریحاً بگویند. هر چیزی که این اتّحاد را به هم بزند و نشاندهنده اختلاف باشد، دشمن را تشویق خواهد کرد. آن کسانی که صدای خودشان را با استفاده از کانالهای نامشروع و نامبارک دستگاههای وابسته به سازمانهای اطّلاعاتی دشمن در دنیا پخش میکنند و جمهوری اسلامی را به رضاخان قلدر و کلّه منارهسازی نادر تشبیه میکنند، اینها مشوّق دشمنند؛ اینها کسانی هستند که دشمن را تشویق میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملی که این مردم را در صحنه و فعّال نگه میدارد، ایمان و اتّحاد آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : من خواهش میکنم دوستان مذاکره کننده¬ی ما در مذاکراتشان، در حرفهایشان طوری حرف نزنند که در دل مردم شبهه عدم اتّحاد و وحدت به وجود آید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز بحمداللَّه بین مسؤولان کشور در این زمینههای مورد بحث، هیچ اختلافی نیست؛ همه یکسان فکر میکنند؛ همه به ایستادگی، مقاومت، تسلیم نشدن و پای فشردن بر موضع حق فکر میکنند؛ کسی جز این فکر نمیکند؛ مردم هم همین را میخواهند؛ مردم از دیدن موضعِ متّحدِ مسؤولان لذّت میبرند و شاداب میشوند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسؤولان بخشهای مختلف بایستی وظایفی را که در قانون برای آنها مقرّر شده است، کامل، سالم و به بهترین وجه تقدیم مردم کنند. این حقِّ مردم ماست؛ این یکی از مهمترین عناصر وحدت ماست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر گونه بروز اختلافی، دشمن را تشویق به حمله میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر گونه بروز اختلافی، دشمن را تشویق به حمله میکند. کسانی هستند که میگویند: دشمن را تشویق به حمله نکنید، بنده هم موافقم؛ دشمن را نباید تشویق به حمله کرد؛ اما میدانید چه چیزی دشمن را تشویق به حمله میکند؟ مهمترین مشوّقِ دشمن به حمله این است که احساس کند در بین مسؤولان کشور اختلاف وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ممکن است در زمینههای اقتصادی و سیاسی بین مسؤولان اختلافنظر باشد؛ اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل زورگویی و قلدری دشمن، اتّفاقنظر است. همه بایستی بر این موضع اتّفاق نظر داشته باشند که دارند؛ باید این را ابراز هم بکنند؛ باید این اتّفاقنظر و وحدت نظر را صریحاً بگویند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر چیزی که اتّحاد بین مسئولان کشور را به هم بزند و نشاندهنده اختلاف باشد، دشمن را تشویق خواهد کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : توانمندی دفاعی کشور کلیدواژه(ها) : توانمندی دفاعی کشور نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جمهوری اسلامی کشوری بزرگ، با مردمی بزرگ، با امکاناتی فراوان، با سرزندگی و نشاط فراوان، با عقبه طولانی در همه دنیای اسلام و با قدرت بازدارندگی بسیار بالاست. جمهوری اسلامی قابل مقایسه با جاهای دیگر نیست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : قاره آفریقا کلیدواژه(ها) : قاره آفریقا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهانشمول است. این اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریکاییند؟! مشخّصه جامعه امریکایىِ امروز اینهاست؟!... آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایی را از داخل خانههایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با سختترین فاجعهها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی بردهداری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : کتابهای درسی مدارس کلیدواژه(ها) : کتابهای درسی مدارس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آمریکاییها در یکی از کشورهای آسیایی چندین تُن کتاب دبستانی به زبان فارسی و پشتو برای افغانستان چاپ کردند که دردبستانهای افغانستان پخش کنند، تا چهره آمریکا در خلال این درسها برای بچههای افغانی چهره زشتی جلوه نکند و فرهنگ و دید و نگاه تاریخی افغانها بهکلّی طور دیگری شکل بگیرد. این فکر را به خیال خودشان برای عراق هم میخواهند بکنند. این کار قطعاً با نتیجه مطلوب آنها شکل نخواهد گرفت. |