دهه فجر / 12 بهمن/22 بهمن
جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
دههی فجر منهای اسلام، یک پول هم ارزش ندارد.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
دههی فجر، آن آیینهیی است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
جشن دههی فجر باید از صورت جشن دولتی خارج بشود.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
برگزاری جشن دههی فجر، باید در میان مردم برود.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
راهپیمایی روز بیستودوم بهمن باید با عظمت انجام بگیرد.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
روز بیستودوم بهمن، باید ناگهان همهی کشور منفجر بشود و مردم به خیابانها بریزند۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
در مذهب ما، احساسات، گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
پادشاهانی بودند که حتّی علمای بزرگ ما در کتابهایشان از اینها تعریف کردهاند. البته علمای بزرگی مثل کاشف الغطاء یا علامهی مجلسی، بیخود تعریف نمیکنند؛ مصلحتی برایشان داشته که تعریف کردهاند. ببینید این پادشاهان چهقدر بد بودند. واقعاً فتحعلیشاه چهقدر بد است. اصلاً میشود اندازهیی برای بدىِ فتحعلیشاه معیّن کرد؟ شاه عباس صفوی چهقدر نحس است. اصلاً میشود اندازهیی برای بدی شاه عباس صفوی پیدا کرد؟ حالا میگوییم شاه اسماعیل صفوی تشیع را آورد؛ شاه عباس صفوی چه کار کرده است؟ روی منبر تشیع نشسته، آقایی کرده و بالا رفته است. البته شاه اسماعیل و شاه طهماسب، حساب دیگری دارند.
از نجسترین انسانهای روزگار، همین پادشاهانی هستند که گذشتند. همهشان همینطورند و هیچ فرقی باهم ندارند. من تاریخ را زیاد خواندهام و در میان پادشاهان، واقعاً استثنایی سراغ ندارم. همین امیراسماعیل سامانی، همین آل بویهی شیعه، همین سلجوقیان و غزنویان و دیگران، هر کجای کارشان را نگاه کنید، میبینید که مظهر زشتترین خصوصیات بشری بودند و چهقدر از نعم الهی سوءاستفاده کردند. این سلسله، در دههی فجر منقطع شد و دههی فجر، خاستگاه ارزشهای اسلامی گردید. حالا شما ببینید، برای این نقطهی عطف، چهقدر باید بزرگداشت گرفت و چه کار باید کرد. نکته اینجاست.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
جشن دههی فجر باید از صورت جشن دولتی خارج بشود. البته میگویید کارهایی هم کردهاید، راست هم میگویید؛ اما این کار نشده و باید بشود. من میدانم که شما خیلی تلاش کردهاید؛ اما آن کاری که باید بشود، نشده است. من یک بار در نماز جمعه گفتم که برگزاری دههی فجر، باید مثل برگزاری جشن نیمهی شعبان باشد. حالا ببینید چهطور تبلیغاتی لازم است، چهطور فیلمی باید بسازید، چهطور سخنرانییی باید بشود و چهکار باید بکنید. اینها دیگر به عهدهی شما - یعنی شورای هماهنگی تبلیغات - است. بنشینید روی این قضیه کار کنید. چهکار باید بکنید که وقتی آدم در شب بیستم و بیستویکم و بیستودوم بهمن به خیابان میرود، همه جا پرچم زده باشند و فقط سر در ادارات پرچم و چراغ نباشد؟
اصل قضیه این است که برگزاری اینگونه مراسم، باید در میان مردم برود. هر نهادی که مردمی شد، ماندنی است؛ زیرا مردم ماندنی هستند. ماندنیترین چیزهای این عالم، مردمند. اگر چیزی به سرچشمهی مردم وصل شد، این دیگر تضمین شده و تمام گردیده است؛ ولی اگر قطع شد، پدرش درآمده است. دین هم همینطور است. دین هم - حتّی بهترین دینها - اگر مردمی نبود و دولتی شد؛ یعنی اگر مردم نگاه کردند، دیدند این دین که متعلق به این آدمهاست، به درد نمیخورد - کمااینکه در مورد دین زرتشت و نیز در صدر اسلام در زمان سلاطین جابر اموی، تا حدود زیادی اینطور شده است - ضایع خواهد شد.
این تشکیلات بایستی مردمی بشود، تا مثل نیمهی شعبان برگزار گردد. خودتان میدانید که برای نیمهی شعبان، هیچکس به کسی نمیگوید که بیایید طاق نصرت ببندید. اگر هم یک روز بگویند نبندید، مردم تشنهتر میشوند که ببندند و به هر قیمتی هست، میخواهند آن را برپا بدارند. همت اصلی، این است.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
فیلمها و سریالهایی که به مناسبت دههی فجر ساخته میشود، باید یادآور خاطرههای خوش انقلاب و نشاندهندهی حضور مردم و حل شدن آنها در انقلاب باشد و بدآموزی نداشته باشد. البته در گذشته، گاهی بدآموزیهایی در آنها بود که من حالا جزییاتش را رها میکنم و وارد آن نمیشوم. این فیلمها باید صحنههای تظاهرات ضدامریکایی و ضداسرائیلی را زنده کند. در گذشته، این نکات را به صدا و سیما هم گفتهام و برادرانی که از صدا و سیما در اینجا هستند، حتماً این موارد را منعکس کنند.
بهترین خاطرهی انقلاب این است که همه از خودشان بیرون آمدند و در انقلاب حل شدند. در دوران انقلاب و در مقاطعی از دوران جنگ هم همینطور بود. ناگهان یک فرمان از امام صادر میشد، میدیدید که مردم دیگر سر از پا نمیشناسند. پدر به پسر میگوید، من میروم؛ پسر به پدر میگوید، من میروم؛ مادر به هر دو میگوید، هردوتان بروید. مال میدهند، جان میدهند و اصلاً خودی مطرح نیست. همین مقطعها بوده که انقلاب را نگهداشته است؛ اشتباه نشود. اینطور نیست که خیال کنیم در همهی این احوال دوازدهساله، ما هر لحظه انقلاب را نگه میداشتیم. نه، لحظههایی هم داشتیم بندهای انقلاب را باز میکردیم. آنجایی که باز انقلاب جان گرفته، نفس کشیده و بالا آمده، همین مقاطع حساس است که ناگهان جمع کثیر و قابل توجهی، گاهی هم همهی مردم، دیگر از «خود» فراموش کردند و به میدان «کل» و میدان انقلاب و کشور و اسلام آمدند. البته چنین چیزهایی، فقط به برکت اسلام و دین قابل تحقق است و لاغیر. مراسم شما باید اینها را به یاد مردم بیاورد.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
راهپیمایی روز بیستودوم بهمن باید با عظمت انجام بگیرد. مواظب باشید که قبل از روز بیستودوم بهمن، یک راهپیمایی یا تجمعی - ولو کوچک - انجام نگیرد. در ذهنتان باشد که اینگونه راهپیماییها را ممنوع کنید. اگر فلان گروه میخواهد در فلان جا راهپیمایی کند، بعد از بیستودوم بهمن باشد. روز بیستودوم بهمن، باید ناگهان همهی کشور منفجر بشود و مردم به خیابانها بریزند.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
بعد از رحلت امام(رضواناللَّهعلیه) و بعد از گذشت سالگرد ایشان، این دههی فجر باید نشان بدهد که برای مردم، خاطرهی امام، مثل شخص امام گرامی است؛ والّا اگر قرار شد که خاطرهی امام، همینطور مثل همهی خاطرههای معمولی، آهسته آهسته ضعیف بشود، یک روز هم از بین خواهد رفت و آنگاه واویلاست. این را بدانید، آن روزی که ما در این مملکت، خاطرهی امام را نداشته باشیم، خسارت خیلی بزرگی به این کشور خواهد خورد. نباید بگذارید چنین شود.خاطرهی امام، بیش از همیشه، در دههی فجر و بیستودوی بهمن است. حتّی بیشتر از مراسم سالگرد رحلت امام، این بزرگداشت نشاندهندهی شخصیت آن بزرگوار است. این، در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایی که خود امام و اسلام برای ما ترسیم کردهاند. قبل از آن، امام رهبر مبارزه و نهضت بودند؛ ولی از روز ورود به کشور و تشکیل دولت اسلامی، امامِ امت اسلامی شدند. این، مهمتر از خاطرهی درگذشت است.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
ما در تاریخ، واقعاً مثل دههی فجر نداریم. حتّی اسلام با آن عظمت، در دههی فجر برای ما اثر بخشید. آیا غیر از این است؟ اسلامی که نبىّاکرم(صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) آورد، در روزگار امویها و عباسیها به ما اثر نبخشید. البته آثار درجهی دو را به این ملت داد و افراد برجسته و شخصیتهای ناب و عرفا و علما و زهادی بندرت پیدا شدند و توانستند در آن فضا پروازی بکنند؛ اما عامه و تودهی مردم و نیز نظام اجتماعی، از آن برکات خیری ندید. آن برکات، امروز خودش را نشان میدهد.
البته دههی فجر، جزو رشحات اسلام است. خیال نکنید که دههی فجر منهای اسلام، چیزی است. دههی فجر منهای اسلام، یک پول هم ارزش ندارد. دههی فجر، آن آیینهیی است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد. اگر این آیینه نبود، باز هم مثل همان دورههای تاریک و قرون خالیه، بایستی ما مینشستیم و اسمی از اسلام میآوردیم. با حلوا حلوا گفتن هم که دهان شیرین نمیشود!۱۳۶۹/۱۰/۱۱
لینک ثابت
دههی فجر و بیستودوّم بهمن، بزرگترین خاطرهی ملّت ما بعد از ورود اسلام به سرزمین ما و مرزهاى ما است.۱۳۶۸/۱۱/۰۴
لینک ثابت