newspart/index2
انقلاب اسلامی / جمهوری اسلامی ایران/نهضت مشروطه/امام خمینی/انقلاب / انقلاب اسلامی ایران/انقلاب ایران/انقلاب 1357/انقلاب امام/انقلاب مردم/انقلاب ما
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
انحراف انقلاب‌های جهان از مسیر اولیه خود

تحولات بزرگی در جامعه رخ میدهد، که نمونه‌ی بارزش انقلابهای سیاسی و اجتماعی است. این تحول را کی به وجود می‌آورد؟ یک نسلی به وجود می‌آورد؛ که البته معلول شرائطی است که برای آن نسل پیش آمده، اما برای نسل قبل و نسلهای قبل پیش نیامده بود؛ مثل انقلاب اسلامی. یکی از دو حال پیش خواهد آمد: یا این است که وقتی این تحول به وسیله‌ی این نسل به وجود آمد، نسلهای بعدی این را پی میگیرند، دنبال میکنند، تکمیل میکنند، ادامه میدهند. در این صورت، این یک جریان ماندگاری خواهد شد؛ «و امّا ما ینفع النّاس فیمکث فی الأرض»(۱) خواهد شد؛ یعنی جایگزین میشود، مستقر میشود. یا این است که نه، نسلهای بعد - حالا نسلهای بعد که میگوئیم، نه لزوماً نسل سنی؛ یعنی کسانی که از آن گروه اول تحویل میگیرند، که ممکن است خودشان هم جزو همان نسل سنیِ آن گروه اول باشند - تحت تأثیر عوامل گوناگون، کار را دنبال نمیکنند؛ دچار رکود میشوند، دچار انحراف میشوند، دچار زاویه میشوند. در این صورت، آن تحول فوائدش را برای مردم از دست میدهد و خسارتهائی که بالاخره در یک تحول پیش می‌آید، برای مردم میماند و جبران هم نمیشود. کلیِ مسئله این است.۱۳۹۰/۰۵/۱۹

۱ ) سوره مبارکه الرعد آیه ۱۷
أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَت أَودِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحتَمَلَ السَّيلُ زَبَدًا رابِيًا ۚ وَمِمّا يوقِدونَ عَلَيهِ فِي النّارِ ابتِغاءَ حِليَةٍ أَو مَتاعٍ زَبَدٌ مِثلُهُ ۚ كَذٰلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذهَبُ جُفاءً ۖ وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ ۚ كَذٰلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ
ترجمه:
خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه‌ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه (در کوره‌ها،) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن می‌کنند نیز کفهایی مانند آن به وجود می‌آید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل می‌زند!- امّا کفها به بیرون پرتاب می‌شوند، ولی آنچه به مردم سود می‌رساند [= آب یا فلز خالص] در زمین می‌ماند؛ خداوند اینچنین مثال می‌زند!
لینک ثابت
ملت ایران «ربّنا اللَّه» را گفت، پایش ایستاد

انقلاب اسلامی یک استثناء است. انقلاب اسلامی حرکتی بود که با اهداف مشخصی - ولو آن اهداف که مشخص هم بود، در یک جاهائی کلی بود؛ بتدریج خرد شد، روشن شد، مصادیقش معلوم شد؛ اما اهداف، اهداف روشنی بود - به وجود آمد. هدف اسلام‌خواهی، هدف استکبارستیزی، هدف حفظ استقلال کشور، هدف کرامت‌بخشی به انسان، هدف دفاع از مظلوم، هدف پیشرفت و اعتلای علمی و فنی و اقتصادی کشور؛ اینها اهداف انقلاب بوده. انسان وقتی در فرمایشات امام (رضوان اللَّه علیه) و در اسناد اصلی انقلاب اینها را نگاه میکند، می‌بیند که همه‌ی اینها در متون اسلامی هم ریشه دارد. مردمی بودن، متکی به ایمان مردم، عقاید مردم و انگیزه‌های مردمی و عواطف مردمی، جزو پایه‌های اصلی انقلاب است. این خط ادامه پیدا کرده؛ این خط انحراف پیدا نکرده، این خط زاویه نخورده. امروز سی و دو سال از انقلاب میگذرد؛ این خیلی حادثه‌ی مهمی است.

این ثبات انقلاب و استقرار انقلاب که ما میگوئیم، یعنی این. ما یک حرفی را زده‌ایم: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا».(۱) ملت ایران «ربّنا اللَّه» را گفت، پایش ایستاد. این ایستادن پای این سخن، از نسلی به نسل دیگر منتقل شد. امروز شما جوانهائی که این بیانات پرنشاط و شاداب و صادقانه و پرتپش را اینجا مطرح کردید، احتمالاً هیچکدامتان در آغاز انقلاب در این دنیا نبودید، دوره‌ی انقلاب را ندیدید، دوره‌ی جنگ را ندیدید، زمان امام را درک نکردید؛ اما خط، همان خط است؛ راه، همان راه است؛ هدف، همان هدفهاست؛ مطالبی که گفته میشود، درست همان مطالبی است که آن روز اگر میخواستیم بگوئیم، میگفتیم. من هفته‌ای یک بار دانشگاه تهران می‌آمدم و آنجا با دانشجوها جلسه داشتیم و نماز میخواندیم؛ بعد از نماز هم پاسخ به سؤالات و سخنرانی بود که مدتها ادامه داشت. همان حرفهائی که آن وقت ما آنجا میگفتیم و دانشجوها میگفتند، همان حرفهاست؛ البته امروز پخته‌تر است، سنجیده‌تر است، کارشناسانه‌تر است. احساسات به همان اندازه وجود دارد، اما در مطالبی که امروز توی محیط دانشجوئی گفته میشود، عقلانیت، بیشتر از آن زمان است؛ این خیلی باارزش است.۱۳۹۰/۰۵/۱۹


۱ ) سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ
ترجمه:
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
۱ ) سوره مبارکه الأحقاف آیه ۱۳
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا فَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ
ترجمه:
کسانی که گفتند: «پروردگار ما اللّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می‌شوند.
لینک ثابت
غلبه حزب و تشکیلات در انقلابهای چپ دهه ۶۰ میلادی

حرکت نظام جمهوری اسلامی اثر خودش را در دنیا بخشیده است، تأثیرات عمیقی گذاشته است، قدرتهای استکباری و شیطانی را تضعیف کرده است، راه‌های تازه‌ای در مقابل ملتها باز کرده است. یک فصل تازه‌ای در دنیا شروع شده است، یعنی هرچه انسان نگاه میکند، دیگر نظیری برای آن نیست. البته بنده، هم در عمر خودم در دوره‌ی جوانی، هم در تاریخ، تحولات گوناگونی را که در جاهای گوناگون دنیا از جمله در منطقه‌ی ما اتفاق افتاده است، یا دیده‌ام یا خوانده‌ام. این انقلابهائی که در کشورهای آفریقائی، آمریکای لاتین، انقلابهای چپ در دهه‌ی ۶۰ میلادی ـ یعنی پنجاه سال قبل مثلاً ـ اتفاق افتاد، اینها را دیدیم؛ نه این‌که ندانیم که سابقه‌ی تاریخی این تحولات چیست و چه جوری است؛ نه، اینها را دیده‌ایم. اما این که امروز دارد اتفاق می‌افتد، بیسابقه است؛ این دیگر نظیر ندارد. در آن حوادثی که در دهه‌ی ۶۰ میلادی پیش می‌آمد ـ چه در آفریقا، چه در آمریکای لاتین، چه در برخی از کشورهای آسیا ـ آنچه که اتفاق می‌افتاد، غلبه‌ی یک حزب و یک تشکیلات بود بر سرنوشت یک ملت؛ با یک گرایش مادی و مارکسیستی، که معنویت و خدا در آن وجود نداشت. میگفتند مردمی؛ اما مردمی بودنش به این بود که یک حزبی غالباً هم با کودتا می‌آمد سر کار. همین احزاب و رژیمهای به اصطلاح انقلابی که در شمال آفریقا سر کار آمدند، همه‌شان با کودتا سر کار آمدند؛ مثل جمال عبدالناصر، مثل همین قذافی و دیگران. حرکتِ مردمی و انقلاب به معنای حقیقی نبود. آنچه امروز دارد اتفاق می‌افتد، حضور مردم است با تنشان، با جانشان؛ اینها مردمند. ممکن است احزاب هم به معنائی حضور داشته باشند یا تأثیر هم داشته باشند؛ اما آن که توی میدان است، یک مجموعه‌ی نظامی نیست، یک مجموعه‌ی کودتاگر نیست؛ مجموعه‌های مردمی‌اند، توده‌های مردمی‌اند، آن هم با گرایش توحیدی و خدائی و الهی؛ با الله اکبر، با نماز جماعت. حالا تبلیغات آمریکائی و صهیونیستی بگذار انکار کنند ؛ خب بکنند، واقعیت که با انکار آنها عوض نمیشود. واقعیت این است. این اصلاً سابقه ندارد. تا آنجائی که ما در دورانهای انقلابها دیده‌ایم و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، یک چنین چیزی با این فراگیری اصلاً سابقه ندارد. این یک چیز جدید است. یعنی واقعاً تاریخ منطقه و به تبع آن تاریخ دنیا ورق خورده است؛ یک فصل جدیدی آغاز شده. ما اینجا چه کاره‌ایم؟ من هیچ نمیخواهم ادعا کنم و بگویم انقلاب اسلامی همه‌کاره بود ـ حالا بعضی هم حساسند از این‌که گفته بشود منشأ این انقلابها، انقلاب اسلامی است ـ نه، اصلاً چنین ادعائی هم نمیکنیم، لازم هم نیست چنین ادعائی بکنیم؛ اما مسئله این است که امروز همان حرکتی که ما ملت ایران سی سال قبل، سی و دو سال قبل شروع کردیم، عیناً همان حرکت را با یک تفاوتهای منطقه‌ای و بومی و جغرافیائی و تاریخی، در دنیای اسلام در چندین کشور داریم مشاهده میکنیم. و من عرض کردم موج بعدی این کار در مناطق خیلی دوردست‌تر هم وجود دارد و چنین چیزی پیش خواهد آمد، که این برای ما تشویق‌آمیز است، این برای ما مبشّر است، مژده‌بخش است؛ نشان میدهد که ما امیدمان به آینده باید بیشتر باشد.۱۳۹۰/۰۴/۱۳
لینک ثابت
بازگشت سلطنت به فرانسه بعد از انقلاب کبیر در آن کشور

امروز دنیای اسلام در یك مقطع تاریخی قرار دارد؛ ما این مقطع را باید بشناسیم، ما از این مقطع نباید غفلت كنیم. در این سی سال گذشته - بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران - هرگز چنین وضعی در دنیای اسلام پیش نیامده است. اینكه میگوئیم یك مقطع است، معنایش این نیست كه در طول این سی سال دنیای اسلام آرام بوده، ساكت بوده، بی‌تفاوت بوده؛ نه. من اعتقادم این است و واقعیت قطعاً همین است؛ در طول سالهای متمادی، حركت بزرگان، حركت مصلحان، خون فداكاران، تعلیمات اصحاب فكر، و در نهایت انقلاب اسلامی ایران، در دنیای اسلام تأثیر گذاشته است؛ دلها را منقلب كرده، جهتها را نشان داده و بتدریج انگیزه‌ها متراكم شده و در یك فرصتی حالا این انگیزه‌ها دارد بروز میكند. این مقطع، مقطع مهمی است؛ هم میتواند به حل مشكلات دنیای اسلام منتهی شود، و هم اگر این مقطع را درست نشناسیم و از آن بهره‌ی صحیح را نبریم، ممكن است مشكلات دیگری را برای ما خلق كند.
آنچه اتفاق افتاده، حركت میلیونی مردم در صحنه است؛ این بی‌نظیر است. در جمهوری اسلامی این حركت بود كه توانست ایران را نجات دهد. اگر به جای میلیونها مردم، احزاب و گروه‌ها و شخصیتها و اینها وارد میدان میشدند، این تأثیر اتفاق نمی‌افتاد. اثری در حضور میلیونی مردم هست كه در هیچ چیز دیگر آن اثر نیست. البته حضور میلیونی مردم جز با ایمان قلبی امكان‌پذیر نیست. اولاً بیایند، ثانیاً تا حصول نتیجه در صحنه بمانند، ثالثاً آن نتیجه را حفظ كنند؛ اینها ایمان اسلامی، ایمان مذهبی لازم دارد.
اینجا از انقلاب كبیر فرانسه اسم آورده شد. انقلاب كبیر فرانسه یك حركت مردمی بود و به پیروزی رسید؛ اما آن پیروزی محفوظ نماند. در سال ۱۷۸۹ انقلاب كبیر فرانسه اتفاق افتاده؛ در سال ۱۸۰۰ - یعنی یازده سال بعد - حكومت سلطنت بار دیگر در فرانسه به وجود آمده؛ یعنی ناپلئون سر كار آمد؛ كأن لم یكن شیئاً مذكورا! بعد هم ناپلئون مُرد و همان خاندانی كه با انقلاب كبیر فرانسه رفته بودند، دوباره سر كار آمدند؛ یعنی بوربن‌ها. و سالها طول كشید، تا سال ۱۸۶۰، و سلسله‌ی سلاطین در فرانسه همین طور دست‌به‌دست شدند. پس انقلاب به وسیله‌ی مردم پیروز شد، اما مردم نتوانستند انقلاب را نگه دارند؛ این خیلی مطلب مهمی است. ما توانستیم انقلابمان را نگه داریم، به بركت ایمان، به بركت اسلام، به بركت دمیدن پی‌درپی روح قرآن در كالبد این مردم و در دلهای این مردم. این است كه میتواند بقاء حركتها را و تداوم آنها را و پیروزی آنها را تضمین كند؛ این باید اتفاق بیفتد.۱۳۸۹/۱۲/۰۱

لینک ثابت
از آنِ اراده‌ی مصمم بودنِ پیروزی در قیام‌های مردمی

[تجربه‌های انقلاب کبیر اسلامی ایران که امروز می‌تواند به کار قیام ملت مسلمان مصر بیاید اینها است:]
۱. در هر قیام مردمی، جنگ واقعی بین اراده‌ها است. هر طرفی که مصمم‌تر باشد و سختی‌ها را تحمل کند پیروز قطعی است. قرآن به ما می‌آموزد که: «إنّ الّذینَ قالُوا رَبُّنُا اللَّه ثُمَّ استَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَه ألَّا تَخافُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ أبشِرُوا بِالجَنَّهِ الَّتی کُنتُم تُوعَدونَ»(۱) وبه پیامبرش می‌فرماید: « فَلِذَٰلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ »(۲) دشمن می‌کوشد با زور و فریب، اراده‌ی شما را تضعیف کند. مراقب باشید اراده‌ی شما سست نشود.۱۳۸۹/۱۱/۱۵


۱ ) سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ
ترجمه:
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
۲ ) سوره مبارکه الشورى آیه ۱۵
فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ
ترجمه:
پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شده‌ای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع می‌کند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»
لینک ثابت
برنامه‌های استعماری فاتحان جنگ بين‌الملل اول و دوم در خاورمیانه

حوادث امروز شمال آفریقا، كشور مصر، كشور تونس، برخی كشورهای دیگر، برای ما ملت ایران معنای دیگری دارد، معنای خاصی دارد؛ این همان چیزی است كه همیشه به عنوان حدوث بیداری اسلامی، به مناسبت پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی ملت ایران گفته میشد؛ امروز خودش را دارد نشان میدهد؛ لذا این دهه مهم است...
آنچه كه من درباره‌ی انقلابمان، درباره‌ی این حادثه‌ی عظیمِ ملت ایران عرض میكنم - كه برای ما آموزنده است، عبرت‌آموز است - اولاً یك تصویری است از واقعیتهای جهان، تا ببینیم مستكبران، استعمارگران، زورگویان عالم، قدرتهای مسلط چه میخواستند و چه شد؛ دنبال چه بودند، اما در عمل چه اتفاق افتاد؛ بعد هم دو ویژگی از ویژگی‌های انقلاب را كه مربوط به همین دوره‌ی ماست، عرض خواهم كرد.
در آن بخشِ اول كه مربوط به تصویر وضعیت موجود و تطبیق و مقایسه‌ی آن با آن چیزی است كه زورگویان و قلدران عالم دنبال آن بودند، عرض میكنم: فاتحان جنگ بین‌الملل اول و دوم كه عمدتاً چند كشور اروپائی و آمریكا بودند، اینها برای این منطقه‌ی مهم خاورمیانه یك سیاست تثبیت‌شده‌ای داشتند؛ چون این منطقه، هم از لحاظ موقعیت سوق‌الجیشی مهم است، منطقه‌ی اتصال آسیا و اروپا و آفریقاست، هم یكی از بزرگترین انبارهای نفت عالم است - كه نفت، شریان حیاتی همه‌ی قدرتهای صنعتی است كه بر دنیا مسلطند - هم از لحاظ ملتها، اینجا دارای ملتهای كهن، ریشه‌دار و با سوابق تاریخی است؛ لذا برای این منطقه یك سیاستی را اتخاذ كردند. آن سیاست عبارت بود از اینكه در این منطقه باید كشورهائی، واحدهای سیاسی‌ای وجود داشته باشند كه این خصوصیات را داشته باشند: اولاً ضعیف باشند؛ ثانیاً با یكدیگر دشمن باشند، مخالف باشند، با هم كنار نیایند، نتوانند اتحاد بكنند - لذا دیدید سیاست تقویت ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیسم تركی، ناسیونالیسم ایرانی در طول سالهای متمادی دنبال شد - ثالثاً حكامشان از لحاظ سیاسی، دست‌نشانده باشند، مطیع باشند، زیر بار قدرتهای غربی بروند، حرف گوش‌كن باشند؛ رابعاً از لحاظ اقتصادی مصرف‌كننده باشند؛ یعنی نفتی را كه تقریباً مفت از چنگ اینها خارج میكنند، پول همان نفت را باز خرج واردات كنند، خرج مصرف كنند تا كارخانه‌های غربی رونق بگیرد؛ خامساً از لحاظ علمی عقب‌افتاده باشند، اجازه‌ی پیشرفت علمی به آنها داده نشود. اینهائی كه من عرض میكنم، سرفصل است. هر كدام از اینها حقیقتاً یك كتاب شرح و تفصیل دارد. چطور در ایران ما، در بعضی كشورهای دیگر، از توسعه‌ی علم، تعمیق علم جلوگیری میكردند. ملتهای این منطقه، از لحاظ فرهنگی، مقلد محضِ اروپائی‌ها باشند؛ از لحاظ نظامی، ذلیل و آسیب‌پذیر و ضعیف باشند؛ از لحاظ اخلاقی، فاسد باشند، دچار انحطاطهای گوناگون اخلاقی باشند؛ از لحاظ مذهبی هم كاملاً سطحی و قانع به مذهب فردی و احیاناً مذهب تشریفاتی باشند. این تصویری بود كه آنها از این منطقه برای خودشان درست كرده بودند، برای این سیاستگذاری كردند؛ شاید استراتژیستهای غربی هزارها ساعت نشستند درباره‌ی این مسائل مطالعه كردند، فكر كردند، برنامه‌ریزی كردند، آدمهاشان را اینجا در كشورهای این منطقه معین كردند و به وسیله‌ی آنها كارها را انجام دادند. با این تحلیل میشود رفتار رضاخان را درست فهمید، رفتار محمدرضا را فهمید، رفتار مصطفی كمال تركیه و دیگران و دیگران را فهمید. این، برنامه‌ی اینها بود.
موفق هم شدند. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جز در برهه‌های كوتاهی از زمان، آن هم در بخشی از این مسائل، موفق شدند. فقط در یك برهه‌های كوتاهی، حالا در مصر مثلاً در یك چند سالی یك حكومت ملی سر كار آمد، در ایران یك جور دیگر، در جاهای دیگر یك جور دیگر؛ لیكن عموماً به طور مطلق كه نگاه میكنیم، در همه‌ی این بخشها اینها پیشرفت كردند، تا قبل از انقلاب. اما ناگهان حادثه‌ی بزرگی، انفجار عظیمی رخ داد كه همه‌ی اوضاعِ اینها را به هم ریخت. یك مرد عالم، برجسته، حكیم، فقیه، مجاهد، شجاع، خطرپذیر و نافذالكلمه به نام امام خمینی در ملت ایران ظهور كرد كه حقیقتاً ظهور این مرد، حضور این مرد، تربیت این انسان بزرگ، كار خدا بود. این تقدیر الهی بود كه یك چنین اتفاقی بیفتد. مردم ایران هم آماده بودند، استقبال كردند، پذیرفتند، خطرها را به جان خریدند، وارد میدان شدند، جانشان را دادند، مالشان را دادند، امتحان خوبی پس دادند؛ لذا انقلاب اسلامی به وجود آمد.۱۳۸۹/۱۱/۱۵

لینک ثابت
عشق و ایمان، بصیرت و همت، میوه‌های شجره طیبه انقلاب اسلامی

عشق و ایمان، بصیرت و همت؛ اینها ستونهای اصلی [حرکت خودجوش مردمی در جهاد سازندگی و اردوهای هجرت] است. عشق و ایمان. انسانی که ایمان ندارد، محوری برای حرکت خود نمیتواند تصویر کند. انسانی که از احساس عاشقانه و عمیق قلبی برخوردار نیست، نمیتواند این حرکت را ادامه دهد و استمرار بخشد. انسانی که همت ندارد، به کارهای کوچک، به فرازهای محدود اکتفاء میکند؛ چشم به برترین قله‌ها نمیدوزد. انسانی که بصیرت ندارد، راه را عوضی میرود؛ اگر عشق و ایمانی هم در او هست، آن را در راه غلط مصرف میکند، کجراهه میرود. عشق و ایمان، همت و بصیرت؛ اینها را انقلاب به مردم ما و جامعه‌ی ما داد؛ لذا انقلاب شد همان شجره‌ی طیبه‌ای که در قرآن از آن نام برده شده است: «أ لم تر کیف ضرب اللَّه مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة».(۱) کلمه‌ی طیب مثل درخت نیکونهاد و سالم و طیب است. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشه‌دار، دارای ریشه‌ی عمیق و مستحکم و دارای شاخ و برگ فراگیر. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوه‌ی مطابق فصل، میوه‌ی مطابق نیاز در اختیار و در دسترس جامعه قرار میدهد. این کلمه‌ی طیبه است؛ انقلاب یک چنین چیزی است. حرکت انقلابی‌ای که امام بزرگوار ما - آن رهروِ حقیقیِ راه طیبین و اولیاء و شهدا و معصومین و صدیقین - در مقابل پای ما گذاشت، همان کلمه‌ی طیبه است.۱۳۸۹/۰۶/۳۱

۱ ) سوره مبارکه ابراهيم آیه ۲۴
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ
ترجمه:
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
۱ ) سوره مبارکه ابراهيم آیه ۲۵
تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ
ترجمه:
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!
لینک ثابت
پیروزی مردم فلسطین به شرط ایستادگی

پیروزی ملت فلسطین در بازگرداندن حق خود، دشوارتر نیست از پیروزی‌ای که ملت ایران در ایجاد جمهوری اسلامی در ایران داشت. آن روز - روزی که طاغوت بر این کشور حکومت میکرد - اگر کسی نگاه میکرد به صحنه‌ی عالم و به صحنه‌ی منطقه، جزو محالات قطعی بود که رژیم طاغوت در اینجا تغییر پیدا کند، آن هم اینکه تبدیل بشود به یک نظام اسلامی. این، جزو محالات به نظر می‌آمد و به حسب موازین طبیعی، به حسب موازین عادی، چنین چیزی ممکن نبود؛ مقدور نبود. قدرت بی‌کلام آمریکا در این منطقه و حمایت بی قید و شرطش از رژیم شاه، نداشتن هیچ گونه امکانی برای مبارزین در اینجا - یعنی امکانات ما آن روز در حال مبارزه، بسیار کمتر بود از امکاناتی که امروز مردم شما در غزه دارند یا در ساحل غربی دارند - در عین حال این اتفاق افتاد، این محال ممکن شد و واقع شد؛ به برکت تداوم مبارزه، به برکت توکل به خدا، به برکت رهبری عازم و جازم و قاطع امام بزرگوارمان. من میگویم این اتفاق در مورد فلسطین ممکن است پیش بیاید. بعضی نگاه میکنند به صحنه، قدرت آمریکا را نگاه میکنند، پشتیبانی غرب را از صهیونیستها نگاه میکنند، قدرت شبکه‌های مالی صهیونیستها را در آمریکا و در سایر نقاط عالم می‌بینند، قدرت تبلیغاتی‌شان را می‌بینند، به نظرشان می‌آید که برگرداندن فلسطین به فلسطینی‌ها یک امر ناممکنی است. من میگویم نه، این امر ناممکن، ممکن خواهد شد؛ به شرط ایستادگی و استقامت. خدای متعال میفرماید که: «فلذلک فادع و استقم کما امرت».(۱) استقامت لازم است، ایستادگی لازم است، ادامه دادن راه لازم است. این ادامه دادن راه، یکی از مقدماتش همین گردهمائی‌های شماست، هماهنگی‌های شماست، تبلیغات جهانی شماست؛ همین حرفهائی که آقایان زدید و همه درست است.۱۳۸۸/۱۲/۰۸

۱ ) سوره مبارکه الشورى آیه ۱۵
فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ
ترجمه:
پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شده‌ای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع می‌کند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»
لینک ثابت
حضور مردم در صحنه، نشانه حقانیت انقلاب

امروز حرکت انقلاب، هدفهای انقلاب، همان چیزهائی است که در روز اول ترسیم شد و امام بزرگوار و حکیم ما آنها را ترسیم کرد. این هدفها با فطرت مردم هماهنگ بود، لذا مردم آن را گرفتند؛ والّا دل میلیونها مردم را به یک سمتی متوجه کردن، کار عادی‌ای نیست. وقتی کسی با فطرت سخن میگوید، از خدا حرف میزند، فطرتها به او متوجه میشود؛ «لو انفقت ما فی الأرض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم».(۱) دست قدرت خداست که دلها را به یک سمتی هدایت میکند؛ لذا نتیجه این میشود. در بیست و دوم بهمن، جمعیتی که در سی و یکمین سال ولادت انقلاب اسلامی در خیابانها حضور پیدا میکنند، از جمعیت سالهای قبل بیشتر است؛ نه فقط کم نشده است، کمرنگ نشده است، بلکه پُررنگ‌تر شده است، قوی‌تر شده است؛ برخلاف آن چیزی که در طبیعت عالم وجود دارد. شما یک سنگی را داخل آب بیندازید، یک موجی ایجاد میکند؛ اما هرچه میگذرد، لحظه لحظه این موج کوچکتر، کمتر و نامحسوس‌تر میشود، تا تمام میشود. گذشت زمان، امواج اجتماعی را خاموش میکند. این چه حقیقتی است که گذشت زمان آن را خاموش نمیکند، بلکه روزبه‌روز برجسته‌تر میکند؟ مثل حادثه‌ی کربلا. آن روز در آن بیابان خالی و بدون حضور دوستان و پُر از دشمنان، حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) و یارانش به شهادت میرسند، خانواده‌اش اسیر میشوند و آنها را میبرند و تمام. امروز بعد از گذشت قرنها، همان حادثه‌ای که باید در ظرف ده روز، پانزده روز اثری از آن نمیماند و یادی از آن نمیشد، ببینید چقدر برجسته است؛ نه فقط در بین میلیونها شیعه در کشورهای مختلف، در بین مسلمانان، بلکه در بین غیر مسلمانان، نام حسین‌بن‌علی مثل خورشیدی میتابد؛ دلها را روشن میکند، راهنمائی میکند. انقلاب اینجوری است. این انقلاب هرچه زمان گذشته است، حقائق بیشتری را روشن کرده است.
خوب، دشمن جور دیگری حرف میزند. بعضی‌ها هم با همان لغت دشمن حرف میزنند، با همان زبان دشمن حرف میزنند. آیا میفهمند یا نمیفهمند، آن با خداست؛ اما با زبان او حرف میزنند، سعی میکنند وانمود کنند که انقلاب از راه خود منحرف شده است؛ نه، اگر منحرف شده بود، این همه دل با نام انقلاب و یاد انقلاب به حرکت در نمی‌آمد؛ این همه ایمان و انگیزه به یاد این انقلاب بسیج نمیشد. در دنیا هم همین جور است. این انقلاب، امروز در کشورهای اسلامی هم آثارش در دلهای مردم محسوس است. به چند تا دولت معاند نگاه نکنید؛ ملتها این انقلاب را گرامی میدارند، بزرگ میدارند، به آن احترام میکنند، حسرت آن را برای خودهاشان میخورند؛ این نشانه‌های حقانیت است، نشانه‌های بقاء است؛ «تؤتی اکلها کلّ حین»(۲) است.۱۳۸۸/۱۱/۲۸


۱ ) سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۳
وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم ۚ لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم وَلٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَينَهُم ۚ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
ترجمه:
و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف می‌کردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمی‌توانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است!
۲ ) سوره مبارکه ابراهيم آیه ۲۵
تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ
ترجمه:
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت