زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) / زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)/ زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)
جهاد تبیین از خصوصیّات حضرت زهرا (سلام الله علیها)
در میان خصوصیّات برجسته و ممتاز فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)، یکی از خصوصیّات بسیار برجسته «جهاد تبیین» فاطمهی زهرا است. ایشان دو خطابهی ممتاز و نامدار ایراد کردند که یکی از آن دو خطابه، خطابهی معروف ایشان: «اَلحَمدُ لِلَّهِ عَلى ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکرُ عَلى ما اَلهَم»(۱) در جمع صحابه است که دربارهی این خطابه گفته شده که در ردیف بهترین خطبههای نهجالبلاغه است ــ آن کسانی که اهل بلاغت و اهل فهمند، اینجور گفتهاند؛ مملو است از معارف و حقایق ــ یکی هم آن خطبهی حضرت خطاب به زنان مهاجر و انصار است: «اَصبَحتُ وَ اللَهِ عائِفَةً لِدُنیاکُم قالِیَةً لِرِجالِکُم» یا «عائِفَةً لِدُنیاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجالِکُنَّ»؛(۲) این دو خطابه «جهاد تبیین» فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در مدّت کوتاهی بعد از رحلت پیغمبر است.1402/10/13
1 )
بحارالانوار، علامه مجلسی ، ج ۲۹، ص ۲۲۰
«اَلحَمدُ لِلَّهِ عَلى ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکرُ عَلى ما اَلهَم»
ترجمه:
« خدا را بر نعمت هایش سپاس مى گویم، و بر توفیقاتش شکر میکنم...»
2 )
الإحتجاج ، احمد بن على طبرسی، ج ۱، ص ۱۰۸
«اَصبَحتُ وَ اللَهِ عائِفَةً لِدُنیاکُم قالِیَةً لِرِجالِکُم» یا «عائِفَةً لِدُنیاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجالِکُنَّ»
ترجمه:
« به خدا در حالى صبح کردم که از دنیاى شما متنفرم، مردان شما را دشمن مى شمرم، و از آنها بیزارم...»
لینک ثابت
قابل مقایسه نبودن عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با هیچ انسانی
عظمت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) را با هیچ انسانی، جز همان اهلبیت پیغمبر و خود رسولالله و اولادش نمیشود مقایسه کرد؛ مقام ایشان خیلی عظمت دارد. من فقط یک حدیث را عرض میکنم که خب بارها شنیدهاید؛ حدیثی است که هم شیعه نقل کرده، هم سنّی نقل کرده. آن [حدیث] این است که «اِنَّ اللَهَ لَیَغضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرضىٰ لِرِضاها»؛(۱) برای سَخَط و خشم فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) خدای متعال خشمگین میشود، و به خاطر خشنودی فاطمهی زهرا خدای متعال خشنود میشود. معنایش این است که هر انسانی، هر مسلمانی، اگر بخواهد خدا را خشنود بکند، باید کاری بکند که فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) را خشنود کند.1402/10/06
1 )
الامالی، شیخ مفید، ص ۹۵
«اِنَّ اللَهَ لَیَغضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرضىٰ لِرِضاها»
ترجمه:
«به یقین خداوند با خشم فاطمه به خشم مى آید و با خشنودى او خشنود مى شود .»
لینک ثابت
حضرت زهرا، تجسّم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن
این زندگی کوتاه هیجدهساله یا اندکی بیشترِ این بزرگوار یک چنین ماجرایی دارد که ماجرای مهمّی است. آن حضرت تجسّم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن است، که به اینها باید توجّه کرد؛ درس فاطمهی زهرا بیشتر این موارد است. برخی از مفاهیم اسلامی مفاهیم اختصاصی است، مثل مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند؛ در همهی اینها اوج قلّهی تصوّر، حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است. در عرصهی تربیت فرزند، در عرصهی همکاری با شوهر، در عرصههای مشترک و در آن چیزهایی که بین زن و مرد مشترک است، مثل بندگی خدا -وظایف بزرگ مثل بندگی خدا- وضعیّت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) یک وضعیّت فوقالعاده اعجابانگیز و مهم است. امام حسن مجتبیٰ (سلام الله علیه) میگوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت میکرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا میکند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛(1) این درس است. در قضیّهی [نزول سورهی] هلاَتیٰ [آمده است که] «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛(2) من این را به عنوان یک درس برای امّت اسلامی، برای جامعهی اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلّقی میکنم که کار با اخلاص انجام بگیرد. حسن بصری که از زهّاد ثمانیّهی معروف است و زاویه هم دارد با اهلبیت، میگوید که «ما کان فی هذه الامّة اعبد من فاطمة کانت تقوم حتّی تورّم قدماها».(3) معنای این تعبیر «ما کان اعبد من فاطمة» این نیست که شبیه او و به اندازهی او تعدادی وجود داشتند؛ نه، در تعبیرات عربی معنایش این است که هیچ کس در امّت، مانند او نبود از لحاظ عبادت. این را حسن بصری میگوید؛ حسن بصری دوران فاطمهی زهرا را درک نکرده، امّا اینکه این طور قاطع این حرف را میزند نشان میدهد این جزو مسلّمات و متواتراتی بوده است که در آن زمان وجود داشته. اینکه وظیفهی عبادت، بعد وظیفهی امر به معروف و مجاهدت، یعنی حضور در آن میدان عجیبی که بنا بود سرنوشت امّت اسلام در آن میدان تعیین بشود و آن حضور طوفانی عجیب فاطمهی زهرا با آن خطبههای عجیب. نقشهی جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فیسبیلالله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه، و در عین حال عابد و بندهی خدای متعال. و در نهایت، فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) نشان داد که زن میتواند به رتبهی عالی عصمت برسد که اینها خصوصیّات این بزرگوار است.1399/11/15
1 )
علل الشرائع، ج1، ص: 182
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ.
ترجمه:
2 )
سوره مبارکه الانسان آیه 9
إِنَّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنكُم جَزاءً وَلا شُكورًا
ترجمه:
(و میگویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم!
3 )
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص: 341
الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا وَ قَالَ النَّبِيُّ لَهَا أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ قَالَتْ أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا رَجُلٌ فَضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَالَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ.
ترجمه:
لینک ثابت
همیشه در راه زندگی درست دشمنان وجود دارند
امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، [نه،] راه گناه همیشه باز است، امّا راه خوب زیستن، مؤمن زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایهی اسلام باز است. البتّه اینجور زندگی کردن لذّتهای خود را دارد، سختیهای خود را هم دارد. کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِ نَبَیٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(1) همیشه در قبال خطّ پیغمبران، دشمنان بودند؛ دشمنان، چه کسانی هستند؟ شیاطین انس، شیاطین جن. در مقابل این صف بظاهر عریض و طویل شیاطین، صف پولادین و استوار مؤمنان قرار میگیرد. ملّت ایران این را تجربه کرد و معلوم شد که میتوان بر دشمن پیروز شد، همچنانکه بحمدالله ملّت ایران تا امروز پیش رفته. باید تلاش کنیم، درس زندگی صدّیقهی طاهره، فاطمهی زهرا(سلاماللهعلیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛(2) پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایهافکن بوده است.
2) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 2، ص 603 ؛
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّكَ وَ زَوْجَةِ وَلِیِّكَ وَ أُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّكِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَجْمَعِینَ صَلَاةً لَا یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهَا غَیْرُكَ.
خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت، و همسر ولیّات،و مادر دو فرزندزاده پیامبر، حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، آن بانوی پاك و پاكیزه و پاك گشته و بیعیب و پسندیده و زكیّه،سرور بانوان همه اهل بهشت، درودی كه توان شمردن آن را كسی جز تو نداشته باشد.
كامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص 310؛ کلیات مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 498 (زیارت مشهور امام رضا علیهالسلام)1393/01/31
1 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 112
وَكَذٰلِكَ جَعَلنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الإِنسِ وَالجِنِّ يوحي بَعضُهُم إِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا ۚ وَلَو شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلوهُ ۖ فَذَرهُم وَما يَفتَرونَ
ترجمه:
اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار!
لینک ثابت
فاطمه را زهرا نامیدند، چون روزی سه بار در چشم علی علیهالسّلام میدرخشید
فشار روانی پیغمبر در آن دوران، اینقدر سطحش بالاست و این فرشتهی کوچک، این دختر ملکوتی و معنوی - دختر پیغمبر - مثل نوری است که در آن شبهای تاریک زندگی پیغمبر و مسلمانان میدرخشد.
برای امیرالمؤمنین علیهالسّلام نیز همینطور بود. روایت دارد: «سمیت فاطمة، زهراء ...(1)» «فاطمه را زهرا نامیدند، چون روزی سه بار در چشم علی علیهالسّلام میدرخشید.» زن اگر در هر میدانی پشتیبان مرد باشد، نیروی مرد به چندین برابر میرسد. این زن حکیم؛ این زن عالم؛ این زن محدث؛ این زنی که با عوالم غیب ارتباط داشت؛ این زنی که فرشتگان با او حرف میزدند؛ این زنی که قلب او همچون قلب علی و پیغمبر، روشن به عوالم ملک و ملکوت بود؛ با همهی این ظرفیت؛ با همهی این مقام شامخ، در همهی مراحل زندگی و تا زمانی که زنده بود، پشت سر امیرالمؤمنین علیهالسّلام مثل کوه ایستاد. دفاعش از علی و از ولایت و آن خطبهی غرا، که علامهی مجلسی رضوان الله علیه میگوید «بزرگان فصحا و بلغا، از فصاحت و علو کلمات و معانی و ظاهر و باطن آن، انگشت تعجب به دندان گزیدهاند» ...!1371/09/24
1 )
علل الشرائع، ج1، ص: 180؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 11
عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَتِ الزَّهْرَاءُ ع زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا تَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي النَّهَارِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِالنُّورِ كَانَ يَزْهَرُ نُورُ وَجْهِهَا صَلَاةَ الْغَدَاةِ وَ النَّاسُ فِي فُرُشِهِمْ فَيَدْخُلُ بَيَاضُ ذَلِكَ النُّورِ إِلَى حُجُرَاتِهِمْ بِالْمَدِينَةِ فَتَبْيَضُّ حِيطَانُهُمْ فَيَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِكَ فَيَأْتُونَ النَّبِيَّ ص فَيَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَيُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع فَيَأْتُونَ مَنْزِلَهَا فَيَرَوْنَهَا قَاعِدَةً فِي مِحْرَابِهَا تُصَلِّي وَ النُّورُ يَسْطَعُ مِنْ مِحْرَابِهَا مِنْ وَجْهِهَا فَيَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِي رَأَوْهُ كَانَ مِنْ نُورِ فَاطِمَةَ فَإِذَا نَصَفَ النَّهَارُ وَ تَرَتَّبَتْ لِلصَّلَاةِ زَهَرَ وَجْهُهَا ع بِالصُّفْرَةِ فَتَدْخُلُ الصُّفْرَةُ حُجُرَاتِ النَّاسِ فَتَصْفَرُّ ثِيَابُهُمْ وَ أَلْوَانُهُمْ فَيَأْتُونَ النَّبِيَّ ص فَيَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَيُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع فَيَرَوْنَهَا قَائِمَةً فِي مِحْرَابِهَا وَ قَدْ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا ع فَإِذَا كَانَ آخِرُ النَّهَارِ وَ غَرَبَتِ الشَّمْسُ احْمَرَّ وَجْهُ فَاطِمَةَ ع فَأَشْرَقَ وَجْهُهَا بِالْحُمْرَةِ فَرَحاً وَ شُكْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَكَانَ يَدْخُلُ حُمْرَةُ وَجْهِهَا حُجُرَاتِ الْقَوْمِ وَ تَحْمَرُّ حِيطَانُهُمْ فَيَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِكَ وَ يَأْتُونَ النَّبِيَّ ص وَ يَسْأَلُونَهُ عَنْ ذَلِكَ فَيُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَيَرَوْنَهَا جَالِسَةً تُسَبِّحُ اللَّهَ وَ تُمَجِّدُهُ وَ نُورُ وَجْهِهَا يَزْهَرُ بِالْحُمْرَةِ فَيَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِي رَأَوْا كَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِ فَاطِمَةَ ع فَلَمْ يَزَلْ ذَلِكَ النُّورُ فِي وَجْهِهَا حَتَّى وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع فَهُوَ يَتَقَلَّبُ فِي وُجُوهِنَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فِي الْأَئِمَّةِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِمَامٍ بَعْدَ إِمَامٍ.
ترجمه:
از ابان بن تغلب،وى مىگويد:محضر امام صادق عليه السّلام عرضه داشتم:اى فرزند رسول خدا براى چه حضرت زهراء سلام اللّٰه عليها به زهراء موسوم گرديد؟ امام عليه السّلام فرمودند:زيرا زهراء سلام اللّٰه عليها در روز سه مرتبه با سه نور مختلف براى امير المؤمنين عليه السّلام مىدرخشيد: الف:هنگام نماز صبح كه مردم در فراش و بسترشان بودند نور صورت آن حضرت مىدرخشيد و سفيدى آن نور به اطاقهاى آنها در مدينه مىتابيد و ديوار اطاق و منازل ايشان منوّر به نور سفيد مىشد،آنها تعجّب مىكردند و محضر رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله مشرّف شده و راجع به آنچه ديده بودند از حضرت سؤال مىنمودند پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله آنها را به منزل فاطمه سلام اللّٰه عليها مىفرستادند،ايشان آنجا رفته مىديدند حضرتش در محراب نماز نشسته و نور از محراب و صورت آن بانو ساطع است پس مىفهميدند نورى كه ديده بودند از نور حضرت فاطمه سلام اللّٰه عليها مىباشد. ب:نيم روز يعنى ظهر كه مىشد و خانم خود را براى خواندن نماز ظهر ترتيب مىدادند نورى زرد رنگ از صورت آن حضرت مىدرخشيد و زردى نور در حجرات و منازل مردم مىافتاد و بدين ترتيب لباسها و رنگشان زرد مىگرديد،به نبىّ اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله مراجعه مىكردند و از آن جناب راجع به آنچه ديده بودند مىپرسيدند،پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله ايشان را به منزل حضرت فاطمه عليها السّلام فرستاده و وقتى به آنجا مىرفتند مىديدند آن حضرت در محراب نماز ايستاده و نور صورتش با رنگ زرد تلألؤ و درخشش دارد،مىفهميدند نورى كه ديدهاند،نور صورت آن بانو مىباشد. ج:هنگامى كه روز به آخر مىرسيد و خورشيد غروب مىكرد نور صورت آن حضرت به سرخى مىگراييد پس صورتش با رنگ سرخ مىدرخشيد و اين علامت فرح و نشانه شكرگزارى آن حضرت در مقابل حقّ عزّ و جلّ بود،سرخى نور آن حضرت داخل منازل مردم مىشد و ديوارهاى حجرات آنها را سرخ مىكرد،ايشان به شگفت آمده و محضر رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله مشرّف مىشدند و سرّ آن را از آن حضرت سؤال مىكردند،پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله ايشان را به منزل حضرت زهراء سلام اللّٰه عليها فرستاده آنها به منزل خانم مىرفتند و مىديدند كه آن حضرت نشسته و خدا را تسبيح و تمجيد مىنمايد و نور صورتش با رنگى قرمز مىدرخشد،آنها دانستند نورى كه ديده بودند از نور صورت فاطمه علي
لینک ثابت