من وصیّة النّبی بامیرالمؤمنین علیهماالسّلام: «یا علی ان من الیقین»؛ از مراتب یقین یکی این است که «ان لا ترضی احدا بسخط اللَّه و لا تحمد احدا بما اتاک اللَّه»؛ آنچه را که خدا به تو عنایت کرده، دیگری را منعم آن نعمت ندانی و او را بهخاطر آن نعمت حمد نکنی. «ولا تذم احدا علی مالم یؤتک اللَّه»؛ چیزی هم که خدای متعال از تو باز داشته و به تو نداده، تقصیر آن را گردن دیگری نیندازی و بهخاطر آنچه که خدا به تو نداده، کسی را مذمّت نکنی. «فان الرزق لا یجره حرص و حریص»؛ هیچ حرصی از سوی هیچ حریصی نمیتواند رزق را بهسوی او بکشاند. «و لا تصرفه کراهة کاره»؛ همچنان که کراهت هیچ کارهی هم نمیتواند رزق را از کسی باز بدارد. «اناللَّه بحکمه و فضله» - حُکم شاید به معنای حکمت و تدبیر الهی باشد - با حکم و فضل خود: «جعل الرَوْح والفرح فیالیقین و الرّضاء» - رَوْح به معنای بهجت، سُرور، آسایش و آرامش - خدای متعال آرامش زندگی و فرح و سُرور را در یقین و رضا قرار داده است. اگر انسان از حالت ریب و تردید و تزلزل روحی و اعتراض و نارضایی نسبت به همه حوادث زندگی خود خارج شد و به مقام رضا رسید، خدای متعال رَوْح و فرح - یعنی آرامش - را به او عنایت خواهد کرد. «و جعل الهم و الحزن فی الشک و السخط»(1)؛ متقابلاً خدای متعال، همّ و حزن و اندوه و امثال اینها را، در شک - یعنی ضدّیقین، حالت دودلی و تردید - و سخط - یعنی خشمگین بودن از همه حوادث - قرار داده است. چنین انسانی، اگر خدا نیکیای به او دهد، خشمگین است که چرا بیشتر نداد؛ اگر بدیای به او قسمت کند، خشمگین است که چرا متوجّه او شد! برای رسیدن به رَوْح و فرح، بایستی انسان دنبال یقین و رضا بگردد.1378/06/28
1 )
يا علی إن اليقين أن لا ترضی أحدا على سخط الله و لا تحمدن أحدا على ما آتاك الله و لا تذمن أحدا على ما لم يؤتك الله فإن الرزق لا يجره حرص حريص و لا يصرفه كره كاره فإن الله عز و جل بحكمته و فضله جعل الروح و الفرح فياليقين و الرضا و جعل الهم و الحزن فی الشك و السخط إنه لا فقر أشد من الجهل و لا مال أعود من العقل و لا وحدة أوحش من العجب و لا مظاهرة أوثق من المشاورة و لا عقل كالتدبير و لا ورع كالكف عن المحارم و لا حسب كحسن الخلق و لا عبادة كالتفكر و آفة الحديث الكذب و آفة العلم النسيان و آفة العبادة الفترة و آفة الظرف الصلف و آفة الشجاعة البغی و آفة السماحة المن و آفة الجمال الخيلاء و آفة الحسب الفخر
ترجمه:
امام صادق (ع) از پدرش از جدش از على بن ابى طالب عليهم السلام از پيغمبر (ص) كه فرمود: يا على بدرستى كه يقين آن است كه هيچ كس را بر خشم خدا خشنود نگردانى (بر نگزین) و كسى را به خاطر چیزی كه خدا به تو داده ستايش ننمائى و كسى را به خاطر چیزی كه خدا به تو نداده است سرزنش نكنی زیرا كه حرص انسان حریص روزی را بدست نمی آورد و كراهت صاحب كراهتى آن را بر نمی گرداند پس بدرستى كه خداى عز و جل با حكمت و فضل خويش آسودگی و شادی را در يقين و رضا قرار داده و غم و اندوه را در تردید و خشم قرار داده است. به درستى كه هيچ فقرى سختتر از نادانى و هيچ مالى نافعتر از عقل و هيچ تنهائى وحشتناكتر از خودپسندی و هيچ يارى محكمتر و معتمدتر از مشورت و هيچ عقلى چون تدبير و عاقبت انديشى و هيچ پارسائى چون باز ايستادن از محارم خدا و هيچ حسبى چون خوش خلقى و هيچ عبادتى چون تفكر و انديشه كردن نيست و آفت سخن دروغ گفتن است و آفت علم فراموشى و آفت عبادت سستى و آفت زيركى خودستایی و آفت شجاعت و دليرى ستم كردن و آفت بخشش و سخاوت منت گذاشتن و آفت زیبایی تكبر كردن و آفت حسب فخر و نازيدنست
لینک ثابت
التوحيد، شیخ صدوق ص375 ؛ تحفالعقول ، حسن بن شعبه حرّانى ص 6 ؛ المحاسن ، احمد بن ابى عبد اللّه برقى ج 1 ص 16 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 74 ص 63 ؛
يا علی إن اليقين أن لا ترضی أحدا على سخط الله و لا تحمدن أحدا على ما آتاك الله و لا تذمن أحدا على ما لم يؤتك الله فإن الرزق لا يجره حرص حريص و لا يصرفه كره كاره فإن الله عز و جل بحكمته و فضله جعل الروح و الفرح فياليقين و الرضا و جعل الهم و الحزن فی الشك و السخط إنه لا فقر أشد من الجهل و لا مال أعود من العقل و لا وحدة أوحش من العجب و لا مظاهرة أوثق من المشاورة و لا عقل كالتدبير و لا ورع كالكف عن المحارم و لا حسب كحسن الخلق و لا عبادة كالتفكر و آفة الحديث الكذب و آفة العلم النسيان و آفة العبادة الفترة و آفة الظرف الصلف و آفة الشجاعة البغی و آفة السماحة المن و آفة الجمال الخيلاء و آفة الحسب الفخر
ترجمه:
امام صادق (ع) از پدرش از جدش از على بن ابى طالب عليهم السلام از پيغمبر (ص) كه فرمود: يا على بدرستى كه يقين آن است كه هيچ كس را بر خشم خدا خشنود نگردانى (بر نگزین) و كسى را به خاطر چیزی كه خدا به تو داده ستايش ننمائى و كسى را به خاطر چیزی كه خدا به تو نداده است سرزنش نكنی زیرا كه حرص انسان حریص روزی را بدست نمی آورد و كراهت صاحب كراهتى آن را بر نمی گرداند پس بدرستى كه خداى عز و جل با حكمت و فضل خويش آسودگی و شادی را در يقين و رضا قرار داده و غم و اندوه را در تردید و خشم قرار داده است. به درستى كه هيچ فقرى سختتر از نادانى و هيچ مالى نافعتر از عقل و هيچ تنهائى وحشتناكتر از خودپسندی و هيچ يارى محكمتر و معتمدتر از مشورت و هيچ عقلى چون تدبير و عاقبت انديشى و هيچ پارسائى چون باز ايستادن از محارم خدا و هيچ حسبى چون خوش خلقى و هيچ عبادتى چون تفكر و انديشه كردن نيست و آفت سخن دروغ گفتن است و آفت علم فراموشى و آفت عبادت سستى و آفت زيركى خودستایی و آفت شجاعت و دليرى ستم كردن و آفت بخشش و سخاوت منت گذاشتن و آفت زیبایی تكبر كردن و آفت حسب فخر و نازيدنست