تکریم معلّمین کار لازمی است
«تکریم معلّم»... کار لازمی است. اوّلاً اینکه «مَن لَم یَشکُرِ المَخلوقَ لَم یَشکُرِ الخالِق»؛(1) همه باید از معلّمین شکرگزار باشند. شما هستید که فرزندان ما را تربیت میکنید، تعلیم میدهید و آنها را برای زندگی دوران عمرشان آماده میکنید؛ این کار بزرگی است. همهی ملّت، یکایک مردم در سراسر کشور، در هر رتبهای، در هر شغلی، باید از معلّمین تشکّر کنند. ثانیاً «تشکّر از معلّم» که بنده اینجا عرض میکنم تشکّر را، برای توجّه دادن افکار عمومی کشور به اهمّیّت تعلیم و تربیت و اهمّیّت معلّم است. 1403/02/12
1 )
عیون اخبار الرّضا، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۲۴ (با اندکی تفاوت)
مَن لَم یَشکُرِ المَخلوقَ لَم یَشکُرِ الخالِق
ترجمه:
« امام رضا (عليه السلام) فرمودند: هركه در قبال خوبى مردم تشكر نكند، از خداوند هم تشكّر نكرده است.»
لینک ثابت
پیامبراسلام(ص) خود را یک معلم میداند
جلسهى ما با معلمان در هر سال، یک هدف اصلى دارد و چند هدف پیرامونى؛ هدف اصلى تکریم نمادین از معلم است. ما میخواهیم با این دیدار ارادت خودمان را به مقام معلم ابراز کنیم؛ این حرکت نمادین کار لازمى است، باید تکریم معلم و حرفهى تعلیم در جامعهى ما همگانى بشود، همه افتخار کنند به معلم بودن، همه افتخار کنند به اینکه به معلم سلام میکنند، احترام میکنند. مقام معلم هرچه بالا برود، مقام تعلیم و تربیت در جامعه بالا رفته است. نگاه کوتهبینانه به معلم براى جامعه یک خسارت است، این را باید مانع شد؛ نگاه به معلم باید نگاه تکریمآمیز باشد. بسیارى از مشاغل گوناگون در کشور با زرقوبرق، با جلوهگرىهاى گوناگون وجود دارند که جایگاه همهى اینها از شأن تعلیم و حرفهى تعلیم بسیار پایینتر است؛ این را باید همهى ما بفهمیم و درک کنیم. وقتى از قول پیغمبر اکرم نقل میشود که فرمود: اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً، (۱) این بالاترین افتخار است که پیغمبر خود را معلم میداند. سطح تعلیم و محتواى تعلیم، طبعاً یک سطح متفاوتى است، امّا در رتبهى عالى و در رتبههاى امثال ماها، حقیقت تعلیم یک چیز است؛ این مایهى افتخار است. این، مطلب ما است. ما میخواهیم با این دیدار نشان بدهیم که براى معلم احترام قائلیم، تکریم قائلیم، زیر بار منّت معلمیم؛ هم براى خودمان، هم براى فرزندانمان و عزیزانمان و کسانى که آیندهى آنها براى ما مهم است. همهى مردم در این جهت شریکند؛ همه زیر بار منّت معلمانیم. مطلب اصلى ما این است.1393/02/17
1 )
شرح أصول الكافي، ملاصدرا،ج2 ص95؛
انه صلى اللّه عليه و آله خرج ذات يوم فرأى مجلسين احدهما يدعون اللّه و يرغبون إليه و الثانى يعلمون الناس فقال صلى اللّه عليه و آله: اما هؤلاء فيسألون اللّه تعالى ان شاء اعطاهم و ان شاء منعهم، و اما هؤلاء فيعلمون الناس و انما بعثت معلما، ثم عدل إليهم و جلس معهم.
ترجمه:
روزی پیامبراکرم(ص) بیرون آمد و دو گروهی را دید که یکی به دعا و نیایش مشغول بودند و گروهی دیگر به مردم علم می آموختند پس پیامبر(ص) فرمود: اما گروه اول از خداوند مسئلت می کنند، اگر خداوندبخواهد به آنها عطا خواهد و اگر نخواهد آنها را منع خواهدنمود. واما گروهی که به مردم علم می آموزند، همانا من معلم مبعوث شده ام، سپس رو به این گروه کرد و درکنار آنها نشست.
لینک ثابت