در حج، با کسانی که شیعه نیستند نماز بخوانید یکی از چیزهایی که در حج خیلی مهم است، همین مسئلهی الفت و برادری است. در روایات صادرهی از ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام) تأکید شده است، تحریض شده است که در مسجدالحرام، یا مسجدالنّبی با کسانی که شیعه نیستند نماز بخوانید، در نماز آنها شرکت کنید، به آنها اقتدا کنید(1)؛ [اینها] روایات ما است؛ این الفت است، این ایجاد الفت بین برادران مسلمان است. اینکه من شنیدهام حالا بعضی اصرار دارند که در محلّ کاروانها و هتلها و غیره نماز جماعت برگزار کنند، سیاست درستی نیست، روش درستی نیست؛ بروند داخل مردم، با بقیّهی مسلمانها در مسجدالحرام، در صفوف منظّم نماز در مسجدالنّبی شرکت کنند. تشکیل امّت اسلامی در اجتماعات بزرگ مسلمین، جزو آن چیزهایی است که در حج وجود دارد.1398/04/12
مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِي اَلصَّفِّ اَلْأَوَّلِ كَانَ كَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ . ترجمه: حلبى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هركس با ايشان (يعنى عامه و از روى تقيّه) در صف اوّل نماز گزارد، همانند كسى است كه پشتسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله نماز گزارده است.
نماز تثبیتکنندهی اخلاص و دورکنندهی کبر است بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. یا جابِرُ الدُّنیا عِندَ ذَوِی الاَلبابِ کَفَیءِ الظِّلالِ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ اِعزازٌ لِاَهلِ دَعوَتِهِ الصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاصِ وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبر.(۱) دنبالهی آنچه حضرت باقر(سلام اللّه علیه) به جابر دربارهی دنیا فرمودند [این است:]
یا جابِرُ الدُّنیا عِندَ ذَوِی الاَلبابِ کَفَیءِ الظِّلال [عمر] مثل سایه است؛ فَیء، آن سایهی بعد از زوال [روز] را میگویند. همچنان که این سایه اعلام پایان روز است و هر لحظه به لحظهای که این سایه طولانی میشود، نشان میدهد که روز دارد تمام میشود. این عمر ما هم همین جور است. اینجا «دنیا» یعنی عمر من و شما که مثل همین سایه است؛ هر چه این سایه طولانیتر میشود، معنایش این است که به آن آخِر داریم نزدیکتر میشویم. بعضیها از اینکه سالِ گذشته تمام شد، سال نو شروع شد، خوشحال میشوند؛ خب، عیبی هم ندارد، چون عید است و خوشحالی اشکال ندارد امّا توجّه به این نکته هم لازم است: سال که تمام میشود، یعنی عمر ما تمام میشود؛ [در واقع] این عمر ما است که دارد به پایان میرسد، به این توجّه باید کرد. پیر و جوان هم ندارد؛ البتّه احتمال سر رسیدن اجل در مورد افراد پیر و مسن قهراً بیشتر است امّا جوانها هم هستند. ما در همین بحث خودمان، جمع خودمان بعضی جوانها را داشتیم که سالهای زیادی از سنین کنونیِ ما کمتر بودند، از دنیا رفتند؛ به این باید توجّه کرد که هر چه میگذرد، در واقع دارد به آن انتها نزدیک میشود.
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ اِعزازٌ لِاَهلِ دَعوَتِه بعد فرمود کلمهی لاالهالّااالله [یعنی] کلمهی توحید، اعزاز اهل دعوتِ لاالهالّااالله است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه وقتی شما میگویید لاالهالّااالله، عبودیّت غیرخدا را نفی میکنید. مشکل اساسی مردم در طول تاریخ، عبودیّت غیر خدا بوده؛ [مثل] بندهی فرعونها بودن؛ الان هم همین جور است: بندهی پول، بندهی مقام، بندهی شهوت، بندهی قدرتهای بزرگ. وقتی شما میگویید لاالهالّااالله، یعنی من فقط یک معبود دارم؛ نه پول را عبادت میکنم، نه مقام را عبادت میکنم، نه امپراتور را عبادت میکنم، نه فرعون را عبادت میکنم. عبادت هم صرفاً این نیست که انسان تقدیس بکند طرف را؛ نه، ممکن است اصلاً قبول هم نداشته باشد در دلش آن را، امّا عبادتش بکند! عبادت یعنی اطاعت کردن با همهی وجود؛ این عبادت است. پس وقتی که ما میگوییم لاالهالّااالله، در واقع داریم یک مایهی عزّت را برای خودمان تأمین میکنیم؛ یعنی «وَالاَغلـّْلَ الَّتی کانَت عَلَیهِم»،(۲) خودمان را از این اغلال داریم رها میکنیم.
اَلصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاص بعد فرمود نماز هم این خصوصیّتها را دارد که اوّلاً تثبیت اخلاص است، یعنی برای خدا کاری انجام دادن؛ چون نماز، ذکر خالص خدا است و هیچ چیزی مخلوطش نیست و از اوّلی که انسان تکبیرةالاحرام را میگوید، مشغول ذکر الهی است؛ [البتّه] اگر توجّه و حضور داشته باشد؛ حالا ما که حواسمان گاهی پرت بشود که هیچ؛ آن کسی که حضور قلب دارد و خود را حاضر در مقابل خدای متعال میداند، [نماز او] یکسره ذکر خدا است؛ هم با لفظ، هم با عمل. ایستادن در مقابل خدا، رکوع کردن در مقابل خدا، سجودکردن در مقابل خدا، دست بلندکردن به دعا در مقابل پروردگار، ذکر خالص است و اخلاص را در دل انسان زیاد میکند. این یک [مطلب].
وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبر کبر را هم از انسان [دور میکند؛ چون] انسان به خاک میافتد دیگر. البتّه حواسمان جمع باشد که در این نمازهایی که میخوانیم، بخصوص حالا بعضیها از ماها که مثلاً فرض کنید امام جماعتیم و یک جمعیّتی پشت سرمان نماز میخوانند، این از آن حالتِ به اصطلاح به خود گرفتن عنوان، آن حالتِ اَشِر و بَطَر خارج بشود؛ لَم اَخرُج اَشَراً وَ لا بَطَرا؛(3) در حال نماز، انسان گاهی اوقات تصوّر کند که حالا این منم که دارم میخوانم و همهی این پانصدنفر، هزار نفر، ده هزار نفر پشت سر من [هستند]؛ این حالت به وجود نیاید. اگر این طور شد خودِ این مؤیّد کبر است؛ اگر این حالت نبود، آن وقت ضدّ کبر است؛ برای خاطر اینکه تعظیم است، تکریم است، به خاک افتادن است.1397/11/09
2 )
سوره مبارکه الأعراف آیه 157 الَّذينَ يَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذي يَجِدونَهُ مَكتوبًا عِندَهُم فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ يَأمُرُهُم بِالمَعروفِ وَيَنهاهُم عَنِ المُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيهِمُ الخَبائِثَ وَيَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَالأَغلالَ الَّتي كانَت عَلَيهِم ۚ فَالَّذينَ آمَنوا بِهِ وَعَزَّروهُ وَنَصَروهُ وَاتَّبَعُوا النّورَ الَّذي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ ترجمه: همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ آنها را به معروف دستور میدهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر میدارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.
الإمام الحسين بن عليّ عليه السّلام: أنا قتيل العبرة، لا يذكرني مؤمن إلّا بكى ما خرجت أشرا و لا بطرا و لا ظالما و لا مفسدا، و إنّما خرجت لطلب الإصلاح في أمّة جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله. ترجمه:
فریضه نماز میتواند سایر اعمال و فرایض را کارآمد کند اجلاس سالانهی نماز از سوئی نشانهی حقگزاری در برابر فریضهئی است که میتواند بر همهی اعمال و فرایض دیگر، روح بدمد و آنها را کارآمد کند: «إن قُبِلَت قُبِلَ ماسِواها»(1) و از سوی دیگر خدمت بزرگی است به آنان که حقِّ این هدیهی الهی را ندانسته و در آن سهلانگاری میکنند. نماز آنگاه که با خشوع و حضور گزارده شود جامعه را به صلاح و سداد در زبان و عمل میکشاند و اعتلاء میبخشد.1397/09/14
إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا. ترجمه: امام باقر عليهالسلام : نخستين چيزى كه از بنده بازخواست میشود، نماز است. پس اگر پذيرفته شد، بقيّه[ى اعمال] هم پذيرفته میشود.
نماز مطلوب،عمود دین است ماها، عموم مردم، آنچنانکه باید و شاید، همچنان قدر نماز را نمیدانیم. نماز به معنای واقعی کلمه عمود دین است؛ معنای عمود این است که اگر نبود، سقف فرو میریزد؛ بنا شکل بناییِ خود را از دست میدهد؛ نماز این است. بنابراین پیکرهی عظیم دین متوقّف است به نماز. کدام نماز میتواند این پیکره را حفظ کند؟ آن نمازی که دارای خصوصیّات مطلوب خود باشد: قُربانُ کُلِّ تَقیّ،(1) ناهی از فحشا و منکر، نمازی که با ذکر همراه باشد؛ وَ لَذِکرُاللهِ اَکبَر؛(2) این ذکری را که در درون نماز است، هم باید عمل کنیم، هم باید ترویج کنیم.1395/05/31
1 )
قصار 136 : وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ . ترجمه: و آن حضرت فرمود: نماز وسيله قرب به خدا،
و حج جهاد هر ناتوان است.
براى هر چيزى زكاتى است، و زكات بدن روزه است،
و جهاد زن شوهردارى نيكوست
2 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 45 اتلُ ما أوحِيَ إِلَيكَ مِنَ الكِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ ۖ إِنَّ الصَّلاةَ تَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ ۗ وَلَذِكرُ اللَّهِ أَكبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ ما تَصنَعونَ ترجمه: آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!
تاثیر گزاری دعا و نماز خوب دعا سخن گفتن با خدای متعال است؛ به تعبیر امام بزرگوارمان «دعا قرآن صاعد است»؛همان حرف زدن با خدا است. یکوقت شما قرآن میخوانید، خدا دارد با شما حرف میزند، یکوقت دعا میکنید، شما دارید با خدا حرف میزنید. وقتی قرآن میخوانید این قرآنِ نازل است یعنی خدای متعال دارد با شما صحبت میکند و حرف میزند، حقایق را برای شما روشن میکند؛ از بالا نازل میشود؛ و وقتی شما دعا میخوانید، شما دارید با خدا حرف میزنید؛ این صدای شما است که صعود پیدا میکند. البتّه دعا اگر خوب خوانده بشود، آنوقت دعای یُسمَع است: وَ اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک وَ اسمَع نِدائی اِذا نادَیتُک(۱) -که در مناجات شعبانیّه میخوانیم- پروردگارا! دعای مرا بشنو. یک جور دعا خواندنی هست که خدا آن را نمیشنود. در دعا میخوانیم: اَعوذُ بِکَ مِن نَفسٍ لا تَشبَع وَ مِن قَلبٍ لا یَخشَع وَ مِن دُعاءٍ لا یُسمَع؛ پناه میبرم به تو از دعایی که شنیده نمیشود یعنی خدای متعال اعتنائی به آن دعا نمیکند؛ وَ مِن صَلٰوةٍ لا تَنفَع؛(۲) پناه میبرم به تو از آن نمازی که نفعی به حال من نمیرساند و سودمند نیست. خب، اَلصَّلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقیّ؛(۳) نماز ما را به خدا باید نزدیک کند؛ نزدیککننده است، و اگر ما را نزدیک نکرد، نمازِ بیفایده است. البتّه بیفایده بودنش موجب نمیشود که نخوانیم و بگوییم حالا که بیفایده است پس نمیخوانیم؛ نخیر، باید بخوانید و تکلیف را بهجا بیاورید، امّا کاری کنید که این صلات، صلات نافعه باشد و نفع ببخشد؛ با توجّه و با حضور قلب.
این فرصت روزهداری برای شماها خیلی فرصت باارزشی است؛ خیلی میتواند دلهای شما را نرم کند، به خشوع نزدیک کند تا بتوانید با خدا حرف بزنید؛ دعا را اینجوری باید خواند. این شبها دعاهایی که در سحرها هست، در شبها هست، مخصوص شبهای قدر است یا مخصوص به این شبها هم نیست و مال همهی شبها است، خیلی باارزش است. غیر از معارفی که در این دعاها هست، خود احساس تضرّع و خشوعی که در این دعا انسان پیدا میکند، خیلی باارزش است.1395/04/05
الإقبال بالأعمال الحسنة، سید بن طاووس، ج ۳، ص ۲۹۵؛
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۹۱، ص ۹۷؛
كليات مفاتيح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۱۵۶ (مناجات شعبانیه)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِيناً لَكَ مُتَضَرِّعاً إِلَيْكَ رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي ... ترجمه: خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنواى دعايم باش آنگاه كه می خوانمت، و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت مي كنم، و به من توجّه كن هنگامی كه با تو مناجات می نمايم، همانا به سوى تو گريختم، و در حال درماندگى و زارى در برابرت ايستادم، پاداشى را كه نزد توست اميدوارم، آنچه را كه در درون دارم می دانى، بر حاجتم خبر دارى ...
2 )
مصباح، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 35 ؛
مصباحالمتهجد ، شیخ طوسی، ص 73 نحوه ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، تعقیبات نماز عصر؛
و كان الكاظم ع يقول بعد العصر (...) اللهم إني أعوذ بك من نفس لا تقنع و بطن لا يشبع و من قلب لا يخشع و من علم لا ينفع و من صلاة لا ترفع و من دعاء لا يسمع اللهم إني أسألك اليسر بعد العسر و الفرج بعد الشدة و الرخاء بعد الكربة اللهم ما بنا من نعمه فمنك وحدك لا شريك لك لا إله إلا أنت أستغفرك و أتوب إليك. ترجمه: مام کاظم (ع) بعد از نماز عصر اینگونه می فرمود: (...) خدایا همانا من از نفسی که سیر نمی شود و قلبی که خاشع نمی گردد و دانشی که سود نمی رساند و از نمازى كه بالا نمی رود (پذيرفته نمی شود)و دعایی که شنیده نمی شود به تو پناه می آورم. بارالها من از تو آسانی را بعد از سختی و خرسندی را بعد از اندوه و فراخی را بعد از تنگی می خواهم. خدایا هر نعمتى كه در اختيار ماست از جانب توست. جز تو معبودی نیست از تو طلب آمرزش می کنم و به سوی تو باز می گردم.
3 )
قصار 136 : وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ . ترجمه: و آن حضرت فرمود: نماز وسيله قرب به خدا،
و حج جهاد هر ناتوان است.
براى هر چيزى زكاتى است، و زكات بدن روزه است،
و جهاد زن شوهردارى نيكوست
لزوم توجه مسئولین نسبت به یاد خدا وقتی یک مسئولیتی به ما میدهند، عرصهی آن مسئولیت، عرصهی وظیفهی اساسی ما است و باید برویم دنبال کنیم لکن قبل از آن و همراه با آن و در نهایت آن، آنچه برای ما باید مهم باشد و در مدّنظر ما قرار بگیرد، این است که ما چه کار کنیم که به وظیفهی الهی خودمان عمل کرده باشیم؛ تعبّد ما، اخلاص ما، عمل ما، عمل صالح ما تأمین شده باشد. این، آن وظیفهای است که مسئولین، خیلی باید به آن توجّه کنند.
خب، این ماهها فرصت بزرگی است - ماه شعبان، ماه رمضان - فرصتهای بزرگی است. این دعاهایی که در این ماهها وارد شده است، راه را برای ما باز میکند. من و شما اگر بخواهیم با خدای متعال حرف بزنیم و یک مطالبهای داشته باشیم، یک چیزی را از خدا درخواست کنیم، حقیقتاً درست بلد نیستیم. این دعاها با بلیغترین زبان، یاد میدهند به ما که از خدای متعال چه بخواهیم و با خدا چهجوری حرف بزنیم. همین مناجات شریف شعبانیه، فِقراتی که از اوّل تا آخر [این] دعا هست، هرکدام از اینها یک دریایی از معرفت است. علاوهی بر این به ما یاد میدهد که چطور با خدا حرف بزنیم و از خدا چه بخواهیم. اِلهی هَب لی قَلبًا یدنیهِ مِنک شَوقُهُ وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُهُ وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه. (1) ببینید، سه نقطهی کلیدی اساسی در یک فقرهی کوتاه دعا؛ دلی به من عطا کن که شوق، آن را به تو نزدیک کند؛ این شوق باید در دل بهوجود بیاید. آلودگی ما به مادّیات، آلودگی ما به گناه، آلودگی ما به طمعها و حرصهای گوناگون، این شوق را در دل میمیرانَد. انس ما با قرآن، انس ما با دعا، انس ما با نوافل، درست بهجاآوردن فرائض، این شوق را در دل برمیانگیزد و مشتعل میکند. یدنیهِ مِنک شَوقُه؛ آنوقت این شوق، دل را به خدا نزدیک میکند. وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُه؛ زبان صادق، سخن با صداقت. این سخن با صداقت، بهسوی خدا بالا میرود. اِلَیهِ یصعَدُ الکلِمُ الطَّیبُ وَ العَمَلُ الصّلِحُ یرفَعُه؛ (2) حرف درست، حرف صادقانه، حرف صمیمانه، حرفی که در آن شائبهای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی و این چیزها نباشد، سخنی است که بهسمت خدا بالا میرود. وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه؛ نگاه حقیقتآمیز و حقیقتآلود، نگاه حقّانی به مسائل، نه نگاه جانبدارانه، نه نگاه هوسگرانه، نه نگاه کاسبکارانه، مسائل را با نگاه حق، طرفداری از حق، دنبالهی حق بودن، با این نظر نگاه کنیم؛ آنوقت دل به خدا نزدیک میشود. ببینید، راه حرف زدن با خدا را به ما یاد میدهند؛ به ما میگویند از خدا چه بخواهیم.
وظیفه سنگین است؛ اگر بخواهیم این وظایف را انجام بدهیم، احتیاج داریم به این استحکام ارتباط. باید ارتباط را قوی کرد؛ روزبهروز باید این ارتباط را حفظ کرد. ذکر دائم برای این است؛ اینکه نماز را در هر روز گذاشتهاند و با تناوب گذاشتهاند، برای این است که ما دچار غفلت نشویم. یکی از بزرگترین نعمتهای خدا، همین واجب کردن نماز بر ما است. اگر نماز را بر ما واجب نمیکردند، ما غرق در غفلت میشدیم؛ صبح، از خواب که پامیشوید، به یاد خدا؛ ظهر، وسط اشتغالات زندگی و معیشتی، به یاد خدا؛ شب، در پایان یک روزی که در آن تلاش کردید و کار کردید، به یاد خدا. با یاد رویت جای در بستر گرفتم با آرزویت سر ز بستر بر گرفتم این آن ترتیب و برنامهای است که برای ما در نظر گرفتند. عمل میکنیم؟ اگر [عمل] بکنیم، آنوقت میتوانیم مطمئن باشیم که «اَخرِجنی مِنَ الدُّنیا سالِما» (3) - در دعاهای ما است - میتوانیم خاطرجمع بشویم که سالم از اینجا بیرون خواهیم رفت. در دعای صحیفهی سجّادیه [آمده]: اللّهمَّ ... اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهینَ تائِبینَ غَیرَ عاصینَ وَ لا مُصِرّین؛ (4) جوری ما را بمیران که در عین هدایت، از دنیا برویم؛ جوری ما را بمیران که به آن عالَم، با طوع و رغبت رو کنیم. کفّار اینجوری نیستند، فسّاق اینجوری نیستند، ملائکه میآیند بالای سرشان و با فشار و زور [میگویند] : اَخرِجوا اَنفُسَکم. (5) امّا مؤمنین نه، مؤمنین خاطرشان از آن طرف جمع است و با طوع و رغبت میروند؛ چشم از چیزهای زوالپذیر میبندند امّا ناگهان چشم باز میکنند به نعمتهای عجیبی که [دنیا را] فراموش میکنند. یک سفر خوشی که شما میکنید، دَمِ گاراژ ممکن است فرض کنید فرزند شما، برادر شما از شما دور میشود، دل شما را نگران کند؛ امّا وقتی به سفر رفتید، این مناظر عالی، این زندگی خوب، تنوّع و مانند اینها، اصلاً [آن نگرانی] یادتان میرود. وقتی آنجا شما با رضای الهی، رضوان الهی، پاداش الهی وارد شدید - نُزُلاً مِن غَفورٍ رَحیم؛ (6) آیاتی که الان خواندند - با این وقتی انسان مواجه شد همهی آن چیزهایی را که اینجا بود و موقّت بود و دلبستگی داشتیم و خودمان را برایشان میکشتیم، فراموش میکنیم؛ [باید] اینجوری انسان از دنیا برود. این وظیفهی ما است. البتّه این حرفها در درجهی اوّل خطاب به خود این حقیر است؛ بنده بارم از شما سنگینتر است و مشکلاتم بیشتر از شما است ولی همهمان بایستی توجّه داشته باشیم.1394/03/06
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ص ۶۸۵؛
بحارالانوار ، علامه مجلسی ج ۹۱ ص ۹۶ ؛
كليات مفاتيح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال مشترک ماه شعبان
... إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ ... ترجمه: ... معبودا، به من دلی بخش که مشتاق مقام قرب تو شود، و زبانی که صدقش به سوی درگاهت بالا رود، و دیدهای حقیقتبین که به تو تقرب جوید ...
2 )
سوره مبارکه فاطر آیه 10 مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا ۚ إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ ۚ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ۖ وَمَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ ترجمه: کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود میکند، و عمل صالح را بالا میبرد؛ و آنها که نقشههای بد میکشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود میشود (و به جایی نمیرسد)!
3 )
الكافي، ثقة الاسلام کلینی، ج2 ؛ ص578؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، شیخ طوسی، ج1 ؛ ص270.
اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى هَوْلِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا سَالِماً وَ زَوِّجْنِي مِنَ الْحُورِ الْعِينِ وَ اكْفِنِي مَئُونَتِي وَ مَئُونَةَ عِيَالِي وَ مَئُونَةَ النَّاسِ وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ. ترجمه: ابراهيم بن ميمون گويد: شنيدم حضرت صادق عليه السلام دعائى ميخواند (كه ترجمهاش اين است): «بار خدايا بر هراس روز قيامت مرا يارى فرما، و از دنيا سالم بيرونم ببر، و حور العين را بمن تزويج كن، و خرج خود و عيالم و خرج مردم را از من كفايت فرما، و مرا برحمت خود در زمره بندگان شايستهات درآور».
4 )
صحيفه سجاديه: دعای ۴۰
... أَمِتْنَا مُهْتَدِينَ غَيْرَ ضَالِّينَ، طَائِعِينَ غَيْرَ مُسْتَكْرِهِينَ، تَائِبِينَ غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا مُصِرِّينَ، يَا ضَامِنَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ، وَ مُسْتَصْلِحَ عَمَلِ الْمُفْسِدِينَ... ترجمه: ... ما را در زمره هدايت يافتگان بميران، نه گمراهان. چنان كن كه مرگ را به پيشباز رويم، نه ناپسندش شمريم. چنان كن كه در شمار ثابتان باشيم، نه در شمار عاصيان و نه در شمار اصرار كنندگان بر گناه ...
5 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 93 وَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَرىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَو قالَ أوحِيَ إِلَيَّ وَلَم يوحَ إِلَيهِ شَيءٌ وَمَن قالَ سَأُنزِلُ مِثلَ ما أَنزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَو تَرىٰ إِذِ الظّالِمونَ في غَمَراتِ المَوتِ وَالمَلائِكَةُ باسِطو أَيديهِم أَخرِجوا أَنفُسَكُمُ ۖ اليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهونِ بِما كُنتُم تَقولونَ عَلَى اللَّهِ غَيرَ الحَقِّ وَكُنتُم عَن آياتِهِ تَستَكبِرونَ ترجمه: چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحی فرستاده شده»، در حالی که به او وحی نشده است، و کسی که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل میکنم»؟! و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان میگویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکنندهای خواهید دید»! (به حال آنها تأسف خواهی خورد)
6 )
سوره مبارکه فصلت آیه 32 نُزُلًا مِن غَفورٍ رَحيمٍ ترجمه: اینها وسیله پذیرایی از سوی خداوند غفور و رحیم است!»
لزوم قرار گرفتن نماز در جایگاه شایسته خود اهمیت نماز را باید بهدرستی فهمید. این که فرمودهاند: اگر نماز در درگاه خداوند، مقبول افتد، دیگر خدمات و زحمات نیز پذیرفته شده و اگر نماز مردود باشد، هرچه جز آن نیز مردود گشته است،(1) حقیقتی بزرگ را به ما مینمایاند. آن حقیقت این است که اگر در جامعهی اسلامی نماز در جایگاه شایستهی خود قرار گیرد، همهی تلاشهای سازندهی مادی و معنوی، راه خود را به سمت و سوی آرمانها میگشاید و جامعه را به نقطهی مطلوب آرمانی اسلام میرساند و اگر از اهمیت نماز غفلت شود و نماز مورد بیاعتنایی قرار گیرد، این مسیر بهدرستی طی نخواهد شد و تلاشها و مجاهدتها تأثیر لازم را در رساندن به قلهای که اسلام برای جامعهی بشری ترسیم کرده است، نخواهد داشت. این حقیقت به همهی ما هشدار میدهد و وظیفهای سنگین را به یاد ما میآورد. تلاشهای فرهنگی و هنری و برنامهریزیهای آموزشی و غیره، همه باید به گونهای طراحی و اجرا شود که نماز، با کیفیت مطلوب، روزبهروز در میان مردم بهویژه جوانان و نوجوانان رونق گیرد و همه بهراستی از این چشمهی پاکی و روشنی بهرهمند گردند. بیشک دستگاههای متعدد امور فرهنگی و آموزشی و صداوسیما و دستاندرکاران ادارهی مساجد، بیش از دیگران باید احساس مسئولیت کنند.1391/06/15
من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج 1، ص 208؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 79، ص 236.
أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ. ترجمه: امام صادق عليه السّلام فرمودند: نخستين چيزى كه در روز قيامت بنده براى آن مورد حسابكشى قرار ميگيرد و به آن رسيدگى میكنند نماز است، اگر نماز پذيرفته شد ساير اعمالش نيز به تفضّل [از او] پذيرفته مىشود، و هر گاه نماز مقبول نيفتاد و به بنده باز گردانده شد باقى اعمالش نيز مردود و باز گردانده خواهد شد.
نماز را سبک نشماریم امام صادق (علیهالسّلام) در بیمارىِ رحلت به وصىّشان میفرمایند که: «لیس منّی من استخفّ بالصّلوة»؛(1) از ما نیست کسی که نماز را سبک بشمارد. استخفاف یعنی سبک شمردن، کماهمیت شمردن. حالا این نمازِ با همهی این خصوصیات، با همهی این فضائل، چقدر از انسان وقت میگیرد؟ نماز واجب ما - این هفده رکعت - اگر انسان بخواهد با دقت و با قدری ملاحظه بخواند، فرض کنید سی و چهار دقیقه وقت میگیرد، والّا کمتر وقت خواهد گرفت. ما گاهی اوقات میشود که پای تلویزیون در انتظار برنامهای که مورد علاقهی ماست نشستهایم و قبل از آن، دائم تبلیغات، تبلیغات، تبلیغات - بیست دقیقه، پانزده دقیقه - که هیچ کدام هم به درد ما نمیخورد، مینشینیم گوش میکنیم و بیست دقیقه وقتمان را از دست میدهیم، برای خاطر آن برنامهای که میخواهیم. بیست دقیقههای زندگی ما اینجوری است. منتظر تاکسی میشویم، منتظر اتوبوس میشویم، منتظر رفیقمان میشویم که بیاید جائی برویم، منتظر استاد میشویم که سر کلاس دیر کرده، منتظر منبری میشویم که دیر به مجلس رسیده؛ همهی اینها - ده دقیقه، پانزده دقیقه، بیست دقیقه - به هدر میرود. خوب، این بیست دقیقه و بیست و پنج دقیقه و سی دقیقه را برای نماز - این عمل راقی، این عمل بزرگ - مصرف کردن مگر چقدر اهمیت دارد.1387/08/29
لَا تَتَهَاوَنْ بِصَلَاتِكَ فَإِنَّ النَّبِيَّ(صلّیاللهعليهوآله) قَالَ عِنْدَ مَوْتِهِ لَيْسَ مِنِّي مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ. ترجمه: امام باقر عليه السلام: نمازت را سبك مشمار كه همانا پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام رحلتش فرمود: هر كس نماز را سبك بشمارد از من نيست.
برپابودن خیمهی دین با نماز برادران عزیز! آقایان محترم! خیلی خوش آمدید. من حقیقتاً وظیفه میدانم که از جناب آقای قرائتی و بقیهی کسانی که با ایشان در مسألهی مهم نماز همکاری کردند: آقایان علمای محترم، ائمهی جمعهی محترم، مسؤولان بخشهای مهم کشور، بعضی از وزرا، بعضی از مدیران، تشکر کنم. میخواهم عرض بکنم که آنچه در این زمینه وقت بگذارید و تلاش کنید و از نیروی مادی و معنوی خودتان در امر ترویج نماز استفاده کنید، زیادی انجام نگرفته است؛ جا دارد. اینکه به ما گفتند «الصّلوة عمود الّدین» (1) باید این را جدی بگیریم. خیمهی دین با نماز برپاست؛ هم در دینداری و تدین یک فرد، هم در اقامهی یک جامعهی دینی و هم در دینداری یک کشور و یک مجتمع. اگر ما نتوانیم کیفیت تأثیر نماز را در این عرض عریض و وسیع درست تشخیص بدهیم، از کوتاهی دید ماست. و الّا آن کسی که فرموده است: «الصّلوة عمود الّدین» وآیات کریمهی قرآن که ناطقِ به اهمیت نماز هستند ، خوب میدانند که این ساز و کار چگونه و این نقش چگونه است.1385/06/27
الأمالی ، شیخ طوسی ص 525 ؛
شرحنهجالبلاغة ،ابن ابی الحدید ج 10 ص 206 نحوه ؛
المحاسن ،احمد بن ابى عبد اللّه برقى ج 1 ص 44 نحوه ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 79 ص 218 نحوه ؛
قدمت الربذة فدخلت على أبی ذر جندب بن جنادة فحدثنی أبو ذر، قال دخلت ذات يوم فی صدر نهاره على رسول الله (صلى الله عليه و آله) فی مسجده، فلم أر فی المسجد أحدا من الناس إلا رسول الله (صلى الله عليه و آله) و علی (عليه السلام) إلى جانبه جالس، فاغتنمت خلوة المسجد، فقلت يا رسول الله، بأبی أنت و أمی أوصنی بوصية ينفعنی الله بها. فقال نعم و أكرم بك يا أبا ذر، إنك منا أهل البيت، و إنی موصيك بوصية إذا حفظتها فإنها جامعة لطرق الخير و سبله، فإنك إن حفظتها كان لك بها كفلان.يا أبا ذر، اعبد الله كأنك تراه، فإن كنت لا تراه فإنه (عز و جل) يراك، و اعلم أن أول عبادته المعرفة به بأنه الأول قبل كل شيء فلا شيء قبله، و الفرد فلا ثانی معه، و الباقی لا إلى غاية، فاطر السماوات و الأرض و ما فيهما و ما بينهما من شيء، و هو الله اللطيف الخبير، و هو على كل شيء قدير، ثم الإيمان بی و الإقرار بأن الله (عز و جل) أرسلنی إلى كافة الناس بشيرا و نذيرا، و داعيا إلى الله بإذنه و سراجا منيرا، ثم حب أهل بيتی الذين أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا. و اعلم يا أبا ذر، أن الله (تعالى) جعل أهل بيتی كسفينة النجاة فی قوم نوح، من ركبها نجا، و من رغب عنها غرق، و مثل باب حطة فی بنی إسرائيل من دخلها كان آمنا ............. يا أبا ذر، إنك ما دمت فی الصلاة فإنك تقرع باب الملك، و من يكثر قرع باب الملك يفتح. يا أبا ذر، ما من مؤمن يقوم إلى الصلاة إلا تناثر عليه البر ما بينه و بين العرش، و وكل به ملك ينادی يا ابن آدم، لو تعلم ما لك فی صلاتك و من تناجی ما سئمت و لا التفت. يا أبا ذر، طوبى لأصحاب الألوية يوم القيامة، يحملونها فيسبقون الناس إلى الجنة، ألا و هم السابقون إلى المساجد بالأسحار و غيرها. يا أبا ذر، لا تجعل بيتك قبرا، و اجعل فيه من صلاتك يضيء بها قبرك. يا أبا ذر، الصلاة عمود الدين و اللسان أكبر، و الصدقة تمحو الخطيئة و اللسان أكبر............. » ترجمه: ابو حرب بن ابی الاسواد از پدرش نقل می كند كه به ربذه آمدم و بر ابوذر وارد شدم و ابوذر با من سخن گفت، گفت در اول روزی به خدمت رسول خدا(ص) در مسجدش رسیدم و در مسجد كسی جز رسول خدا(ص) و علی (ع) كه در كنارش نشسته بود ندیدم پس خلوتی مسجد را غنیمت شمردم و گفتم ای رسول خدا پدر و مادرم به فدایت مرا سفارشی كن كه به سبب آن خدا مرا سودمند سازد پس گفت آری و ای ابوذر بزرگواری تو و براستی كه تو از ما اهلبیت می باشی و من تو را به سفارشی وصیت می كنم كه اگر آن را به خاطر بسپاری، آن برای راه های خوبی و خیر، جامع و مفید است و اگر تو آن را به خاطر بسپاری برای تو همانند فلانی خواهد بود. ای ابوذر به گونه ای خدا را عبادت كن كه گویی او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند و بدان كه اول بندگیش شناخت اوست زیرا كه او اولین [موجود]، قبل از هر چیز دیگری است و چیزی قبل از او نیست و یكی است كه دومی ندارد و همیشه ماندگار است و پایانی ندارد، آفریننده آسمان ها و زمین و هر آنچه در آنهاست و هر آنچه مابین آنهاست و او خداوندیست كه نكته سنج و آگاه است و او بر هر چیزی تواناست. سپس ایمان به من و اقرار به اینكه خداوند مرا برای تمام مردم به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده و دعوت كننده به سوی خدا با اجازه او و چراغی روشنگر فرستاده است. سپس محبت خاندانم، كسانی كه خداوند پلیدی و ناپاكی را از آنان دور گردانید و ایشان را كاملا پاك و پاكیزه گردانید و بدان ای ابوذر براستی كه خداوند خاندان من را مانند كشتی نجات در قوم نوح قرار داده است؛ كسی كه سوار آن شود نجات یابد و كسی كه آن را ترك كند غرق شود و نیز مانند درب حطه (توبه) در بنی اسراییل است؛ كسی كه واردش شود ایمن است...ای ابوذر، تا زمانی كه در نماز هستی درب [خانه] خداوند را می كوبی و هر كس زیاد درخانه خداوند را بكوبد، باز می شود. ای ابوذر مومنی نیست كه به نماز می ایستد جز آنكه از او تا عرش خدا نیكی و احسان بر او پراكنده شود و فرشته ای مامور او می شود كه فریاد می زند ای پسر آدم اگر می دانستی كه در نمازت چه برای تو است و با چه كسی نجوا می كنی، خسته نمی شدی و روی بر نمی گرداندی. ای ابوذر خوشا به حال پرچمداران در روز قیامت، آن را حمل می كنند و در رفتن به بهشت بر دیگران پیشی می گیرند و آگاه باش كه ایشان كسانی هستند كه در سحرگاهان و غیر از آن در رفتن به مسا
تاثیر نماز در آمادگی روحی انسان علت شتاب برای ادای آن نماز در حالات آمادگی روحی، به آدمی عروج و حال و حضور بیشتر میبخشد و در حالات غفلت و ناآمادگی، در گوش او زنگ آماده باش مینوازد و او را به آن وادی نورانی نزدیک میسازد. لذا نماز در هیچ حالی نباید ترک شود. در عین شدت و محنت، در بحبوحهی میدان جهاد، در هنگام فراغ و آسایش، و حتی در میان محیط لجن آلودی که انسان با هوسها و کینهها و شهوتها و خودخواهیها، پیرامون خود پدید آورده است، نماز یک شربت مقوّی و شفابخش است، باید آن را با دل و جان خود نوشید و از هر نقطه که در آن واقع شدهایم، یک گام یا یک میدان به بهشت رضوان نزدیک شد. از این روست که نه حَیَّ علیالجهاد و نه حَیَّ علیالصوم و نه حَیَّ علیالإنفاق، نگفتهاند، ولی در هر روز بارها سرودهاند: حیّ علیالصّلاة.(1)1381/06/16
تاثیر نماز در آمادگی روحی انسان علت شتاب برای ادای آن نماز در حالات آمادگی روحی، به آدمی عروج و حال و حضور بیشتر میبخشد و در حالات غفلت و ناآمادگی، در گوش او زنگ آماده باش مینوازد و او را به آن وادی نورانی نزدیک میسازد. لذا نماز در هیچ حالی نباید ترک شود. در عین شدت و محنت، در بحبوحهی میدان جهاد، در هنگام فراغ و آسایش، و حتی در میان محیط لجن آلودی که انسان با هوسها و کینهها و شهوتها و خودخواهیها، پیرامون خود پدید آورده است، نماز یک شربت مقوّی و شفابخش است، باید آن را با دل و جان خود نوشید و از هر نقطه که در آن واقع شدهایم، یک گام یا یک میدان به بهشت رضوان نزدیک شد. از این روست که نه حَیَّ علیالجهاد و نه حَیَّ علیالصوم و نه حَیَّ علیالإنفاق، نگفتهاند، ولی در هر روز بارها سرودهاند: حیّ علیالصّلاة.(1)1380/06/15
نماز معبر اصلی رستگاری انسان در دنیا و آخرت باید گفت که نماز معبر اصلی برای سلوک انسان در راهی است که ادیان الهی در برابر آدمی نهادهاند تا بتواند از آن به هدف و غایت اصلی حیات یعنی رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت دست یابد. نماز اولین قدم سلوک الیاللَّه است؛ ولی ظرفیت این عامل الهی به اندازهیی است که در اوج کمال بشری نیز میتواند بال پرواز انسان عرشی شود، تا آنجا که برترین انسان تاریخ یعنی پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «نماز نور چشم من است» و در هنگام فرا رسیدن وقت نماز از مؤذن خود میخواهد که با سر دادن بانگ اذان، جان او را کامیاب و سرشار از راحت و امنیت سازد.(1) شاید بتوان گفت که هیچ عامل عبادی دیگری اینگونه در همهی مراحل تکامل معنوی انسان برای او کارگشا و نیروبخش و پیشبرنده نیست.1378/06/18
«جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِی فِی الصَّلَاةِ وَ كَانَ يَقُولُ أَرِحْنَا يَا بِلَالُ » ترجمه: پیامبر (ص) فرمود: آسایش و شادمانی من در نماز قرار داده شده است و می گفت ای بلال ما را آسوده كن.
ارتباط با خداوند ارتباطی دو طرفه عزیزان من! بدانید مهم این است که هرکسی که دلش با خدا ارتباط پیدا کند، یقیناً ارتباطش یک طرفه نیست؛ ارتباطش دو طرفه است. ممکن است بعضیهایی که از معارف الهی و توجّهات و آن علقههای معنوی دورند، این بهنظرشان چیز خیلی عجیبی بیاید که چطور خدا با آدم حرف میزند؟ بله؛ حرف میزند و شما این را حس خواهید کرد. شما این را حس میکنید؛ خیلی هم دور نیست. «و ان الرّاحل الیک قریب المسافه»(1) اگر کسی به طرف خدا برود، او خیلی نزدیک است. شما فرض کنید همین معانی اذکار نماز را که بلدید و ترجمهاش را میدانید، اگر انسان از اوّل با توجّه به معنا، بدون اینکه حواسش به چیزی در بیرون و درون و ذهن و خارج برود - همینطور که الان من با شما حرف میزنم؛ یعنی در طول مدّتی که من با شما صحبت میکنم، شما یک لحظه از ذهن من خارج نمیشوید، دائم دارم با شما مخاطبه میکنم - واقعاً با خدا حرف بزند، کافی است. این چیز خیلی زیادی نیست؛ چیزی بیشتر از این را از ما نخواستهاند. شما با دوستتان یا با یک آدم معمولی که حرف میزنید، دائم متوجه او هستید، معنای حرفتان را میفهمید که چه دارید به او میگویید، ارادهی شما برایتان مشخّص است. در نماز هم که با خدا حرف میزنید، همینطور حرف بزنید. اگر شما یک نماز را همینطور شروع کنید، اواسط نماز که این حالت را ادامه دادید، ناگهان احساس میکنید قلبتان از جایی چیزی را میگیرد؛ یک احساس را از جایی درک میکند؛ با شما حرف زده میشود؛ قلب شما دقیق میشود و درست آن جواب را که باید بگیرید، میگیرید. البته ممکن است در اوایل، یک قدری مبهم باشد. البته شما جوانان نورانیای هستید؛ شما کارتان خیلی آسانتر از ماست. شما خیلی زودتر و خیلی روشنتر پیام الهی را درک میکنید. خدا با شما حرف میزند، به شما جواب میدهد و شما این جواب را در دل خودتان حس میکنید.1378/05/04
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص 583
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛
... وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِی بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَيْدِی الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِی وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِی مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّی وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِی إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِی إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِی بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّی أَنْ لَا رَبَّ لِی غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتك يَا سَيِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِك ... ترجمه: می دانم كه تو انسان امیدوار را اجابت می كنی و انسان گرفتار را دادرس و كمك كننده ای و می دانم پناه به جود و بخششت و خشنودی به تقدیرت جانشین دریغ داشتن بخيلان و راه چاره ایست از آنچه در دستان خودخواهان است و اى پروردگار من آنكه به سوى تو سفر می كند فاصله او به تو نزديك است و تو از آفريدگان خود پنهان نمىشوى مگر آنكه كردارشان آنان را از تو بپوشاند و من با خواسته و حاجت خویش رو به تو آورده ام و كمك خواهیم را به تو قرار داده ام و به دعای تو تقرب می جویم بدون اینكه استحقاق شنیدنش از من و لزوم عفو و گذشتت داشته باشم بلكه به اطمینانم از بزرگواریت و اعتمادم به وعده راستینت و پناهم به ایمان به یگانگیت و اعتمادم به شناخت از تو كه پروردگاری جز تو برای من نیست و خدایی نیست جز تو كه یگانه هستی و شریكی برای تو نیست. خدایا تو گفتی و سخن تو حقیقت است و و عده ات راست است كه «از فضل خداوند بخواهید كه براستی خداوند نسبت به شما مهربان است» و ای سرور من در وصف تو نیست كه به خواستن فرمان دهی و حال آنكه از بخشش دریغ ورزی و براستی كه تو نسبت به عطایا بر آفریده هایت بسیار بخشنده ای و بر ایشان مهربان و دلسوزی،
نماز موجب آسودگی انسان من در روایت خواندم که وقتی نزدیک ظهر یا نزدیک مغرب میشد، پیامبر به بلال میگفت: «ارحنا یا بلال»(1)؛ ای بلال! ما را آسوده کن. آسوده کردن، یعنی آن حالت آرامش را به ما ببخش؛ یعنی اذان بگو؛ اذان بگو که نماز خوانده شود. بههرحال خواهش میکنم که این توجّه به نماز را داشته باشید.1377/11/13
مفتاحالفلاح ، شیخ بهایی ص 182؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی، ج 79 ص 193؛
« كما روی أن النبی ص كان ينتظر دخول وقت الصلاة و يقول أرحنا يا بلال ترجمه: روايت شده است كه حضرت رسالت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم انتظار داخل شدن وقت نماز مىكشيدهاند، و به بلال مىفرمودهاند كه: اى بلال ما را آسوده و شادمان كن.»
نماز ، برترین عمل در همه شرایط حقیقت آن است که نماز با نقش عظیم تربیتی، با تأثیر شگرف در ایجاد آرامش و سکینهی قلبی مؤمنان، با دمیدن روح توکل و تقوا و اخلاص در نماز گزار، با ایجاد فضای تقدس و معنویت در پیرامون نمازگزار که موجب دوری او و دیگران از گناه است، و با درسهای معرفتی گوناگون که در الفاظ و اذکار آن نهفته است، بسی بیش از صرفاً یک وظیفهی شخصی، و در واقع دارای نقش کلیدی در ادارهی فرد و جامعه است. تأکیدهای بلیغی که بر گزاردن این واجب شده، و حتی پدر و مادر موظف شدهاند که فرزند خود را از دوران کودکی با آن مأنوس سازند، در میان همهی واجبات دینی بینظیر است؛ و این به خاطر نقش استثنایی نماز در تنظیم انگیزههای روانی فرد و تأمین فضای مساعد برای تحمل بارهای سنگین وظیفه در جامعه است. با توجه به همهی این جهات، بحق باید نماز را برترین اعمال دانست و صلای «حی علی خیرالعمل»(1) را در بانگ نماز، سخنی حکمت آمیز به حساب آورد. نماز است که مایههای لازم ایثار و گذشت و توکل و تعبد را که پشتوانهی حتمی واجبات پر خطر و دشوار همچون جهاد و نهی از منکر و زکات است، در روح آدمی پدید میآورد و او را شجاعانه بدان میدانها گسیل میدارد. هنگامی که به خاطر هجوم دشمن، فریضهی جهاد اهمیت مییابد، یا بر اثر دشواری زندگی قشرهایی از مردم، فریضهی زکات و انفاق، همه را مخاطب میسازد، یا به اقتضای تلاش دشمن در عرصهی فرهنگ و اخلاق، امر به معروف و نهی از منکر واجب همگانی میشود، در همهی این شرائط، نماز، نه فقط از شأن «خیرالعملی» فرو نمیافتد، بلکه به مثابهی پشتوانهی روحی و معنوی همهی مجاهدتها و ایثارها و خطرپذیریها، بر اهمیت آن افزوده میشود.1376/07/07
مسجد پایگاه استقامت ملی و انواع عبادت چون نماز و تفکر یکی از علل پیروزی این انقلاب مبارک در ایران اسلامی- و یا لااقل سهولت این پیروزی- این بود که مردم به مساجد اقبال پیدا کردند؛ جوانان مساجد را پر کردند و علمای اعلام، مساجد را به عنوان مرکزی برای تعلیم، تربیت، روشنگری افکار و اذهان، مورد استفاده قرار دادند و مسجد، مرکزی برای حرکت، آگاهی، نهضت و افشای اسرار زمامداران فاسد و خودفروختهی رژیم طاغوت شد. در دورهی مشروطیت هم همینطور بوده است؛ در دورهی ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همینطور بود؛ در زمان انقلاب هم که این مسئله، به حدّ اعلی رسید. ملت ایران باید مساجد را مغتنم بشمارد و پایگاه معرفت و روشن بینی و روشنگری و استقامت ملی به حساب آورند. اگر کسی خیال کند که در مسجد، فقط چند رکعت نماز میخوانند و بیرون میآیند و این چه تأثیری دارد، خطاست. اینطور نیست. اوّلًا اگر همان چند رکعت نماز هم با چشم بصیرت نگاه شود، خودِ نماز که به زبان مُشَرّع مقدّس نماز و اذان، خیر العمل و فلاح است، مایهی برکات زیادی میشود. نماز یک ملت را به قیامِ للّه وادار میکند. نماز انسانها را از فساد دور و به خلوص و فداکاری نزدیک میکند.(1) علاوه بر آن، مسجد فقط برای نماز نیست؛ در مسجد انواع عبادات هست. از جملهی آن عبادات، تفکّر است که «تفکّر ساعة خیر مِن عبادة سنة» (2)، یا در بعضی از روایات است که «من عبادة اربعین سنة»، یا «سبعین سنة»- البته فکر کردن درست- افراد مسجد برو، این فکر را به وسیلهی شنیدن سخنان عالم دین و فقیه به دست میآورند. بنابراین مسجد، هم مدرسه است، هم دانشگاه، هم مرکز تفکّر و تأمل، هم مرکز تصفیهی روح، هم مرکز خلوص و مرکز اتّصال بنده به خداست. ارتباط زمین و آسمان است. جایی است که انسان خود را به منبع لا یزال فیض و قدرت وصل میکند. انسان در مسجد، خود را به خدا متّصل میکند. بنابراین باید قدر مساجد را دانست. باید در مساجد حضور پیدا کرد. بحمد اللّه به برکت انقلاب در این سالهای اخیر، این معنا زیاد شده و کیفیّت پیدا کرده است. همه شنیدید که امسال در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیاری از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا برای سال آینده آماده شوند. عزیزان من! این برای یک جامعه، علامت خوبی است. «الذین ان مکّنا هم فی الأرض اقاموا الصلاة» (3)، علامت یک حکومت الهی، علامت یک حرکت صحیح و دارای جهتگیری صحیح است. این را جدّی بگیرید و تقویت کنید.1375/10/19
1 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 45 اتلُ ما أوحِيَ إِلَيكَ مِنَ الكِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ ۖ إِنَّ الصَّلاةَ تَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ ۗ وَلَذِكرُ اللَّهِ أَكبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ ما تَصنَعونَ ترجمه: آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!
تفكر ساعة خير من عبادة سنة، قال الله « إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ» ترجمه: امام صادق (ع) فرمود: یك ساعت اندیشیدن از از یك سال عبادت برتر است خداوند می فرماید براستی كه فقط عاقلان متذكر می شوند.
3 )
سوره مبارکه الحج آیه 41 الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ ترجمه: همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست!