newspart/index2
توبه / توّاب/ذکر / انابه/استغفار
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ماه شعبان، مقدمه ورود به ماه رمضان

ماه شعبان ماه بشارتها است، ماه شادی‌ها است، ماه تطهیر دلها و نورانی کردن دلها است با استغفار، با دعا، با مناجات؛ ماه ‌آماده شدن برای ورود در برکات بی‌نهایت و بی‌پایان ماه مبارک رمضان است. آنچه از خدای متعال در این ماه انسان ‌مطالبه میکند، یک نوع خاصّی است؛ هَب‌ لی‌ کَمَالَ‌ الِانقِطَاعِ‌ اِلَیک؛(1) «هَب لی‌ قَلباً یُدنیهِ‌ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِساناً یَرفَعُهُ الَیکَ ‌صِدقُه».(2) این درخواست‌ها سراپا نورانیّت است، سراپا لطف است، سراپا معنویّت است. خب بخش مهمّی از این ماه ‌سپری شده؛ باید عرض کنیم «اَللهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنا فیما مَضی مِن شَهرِ شَعبانَ فَاغفِر لَنا فیما بَقیَ مِنه»(3) ان‌شاءالله. ‌خداوند کمک کند از این چند روزی که باقی مانده استفاده کنیم، شاید ان‌شاءالله خدای متعال تفضّلی به ما بکند.‌1402/12/17

1 )
اقبال الاعمال، ابن طاووس ،ج ۲، ص ۶۸۷‏

الهی هَب‌ لی‌ کَمَالَ‌ الِانقِطَاعِ‌ اِلَیک
ترجمه:
‏« ای خدا! مرا انقطاع کامل به سوی خود عطا فرما»‏
2 )
اقبال الاعمال، ابن طاووس ، ج ۲، ص ۶۸۷‏

هَب لی‌ قَلباً یُدنیهِ‌ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِساناً یَرفَعُهُ الَیکَ صِدقُه ‏
ترجمه:
‏« ای خدا! به من دلی عطا کن که مشتاق مقام قرب تو باشد و زبانی که سخن ‏صدقش به سوی تو بالا رود»‏
3 )
اقبال الاعمال، ابن طاووس ،ج ۱، ص ۹

اَللهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنا فیما مَضی مِن شَهرِ شَعبانَ فَاغفِر لَنا فیما بَقیَ مِنه ‏
ترجمه:
‏« خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز.»‏
لینک ثابت
زدودن آلودگی دل با استغفار

دلهای ما آلوده است؛ آلوده‌ی محبّتهای بیجا، آلوده‌ی دشمنی‌های بیجا، آلوده‌ی هوسهای بیجا، آلوده‌ی ‌وابستگی‌های بیجا؛ خب این در عمل ما اثر میگذارد، این ما را عقب می‌اندازد، گرفتار میکند، و گرفتار شده‌ایم؛ ‌‌[لذا] احتیاج داریم به لطافت روح. اَللٰهُمَّ املَأ قَلبی حُبّاً لَکَ وَ خَشیَةً مِنکَ وَ تَصدیقاً وَ ایماناً بِکَ وَ فَرَقاً مِنکَ ‌وَ شَوقاً اِلَیک؛(۱) دل بایستی ظرف محبّت خدا باشد، باید لطیف باشد؛ این هم موعظه‌ی اخلاقی لازم دارد. ‌استغفار را یاد بدهیم؛ یکی از چیزهایی که در خطبه قید کرده‌اند، [گفتن] «استغفر الله لی و لکم»(2) است؛ ‌هم برای خودمان استغفار کنیم، هم برای مخاطبینمان استغفار کنیم، هم به آنها یاد بدهیم که استغفار کنند؛ ‌اینها را واقعاً تعلیم بدهیم به خودمان. استغفار هم فقط گفتن «استغفر الله» نیست. آن خطبه‌ی نهج‌البلاغه ‌معروف است: اَ تَدری مَا الاِستِغفار؛(۳) استغفار چند شرط دارد، استغفار چند جزء دارد، که آن استغفار حقیقی ‌است و حالا وارد نمیشویم. ‌1402/10/26

1 )
الکافی، ثقةالاسلام کلینی، ج ۴، ص ۵۶۱‏

اَللٰهُمَّ املَأ قَلبی حُبّاً لَکَ وَ خَشیَةً مِنکَ وَ تَصدیقاً وَ ایماناً بِکَ وَ فَرَقاً مِنکَ وَ شَوقاً اِلَیک ‏
ترجمه:
خدایا، دلم را از محبّتت و خشیتت و هراست و ایمان به حقیقتت و ترس از حضرتت و شوق به سویت پُر ‏کن‏
2 )
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۲۱، ص۲۱۰‏

استغفر الله لی و لکم ‏
ترجمه:
برای خودمان و دیگران استغفار کنیم
3 ) قصار 417 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ، ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ ، الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ ، وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ ، أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى ، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً ، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا ، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ ، فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ .
ترجمه:
كسى در محضرش گفت: «استغفر اللّه» فرمود: مادر به عزايت بنشيند، مى‏دانى استغفار چيست استغفار مقام مردم بلند مرتبه است، و آن نامى است كه آن را شش معناست: اول پشيمانى از گناه انجام گرفته، دوم تصميم بر ترك گناه در آينده، سوم پرداخت حقوق مردم تا خدا را ملاقات كنى و حقى از مردم بر عهده‏ات نباشد. چهارم اراده بر اداى هر حق واجبى كه آن را ضايع كرده‏اى و آن را بپردازى. پنجم همّت بر آب كردن گوشتى كه از حرام بر وجودت روييده با اندوه بر گذشته تا جايى كه پوست را به استخوان بچسبانى و بين آنها گوشت جديد رويد. ششم چشاندن رنج عبادت بر بدن چنانكه شيرينى گناه را بر آن چشاندى. آن گاه مى‏گويى: استغفر اللّه
لینک ثابت
استغفارکردن، شایسته‌ترین عمل در ماه رجب

شایسته‌ترین عملی که انسان در این ماه انجام میدهد، شاید استغفار است. واقعاً همه‌ی ما احتیاج داریم به ‌اینکه استغفار کنیم و به خدای متعال پناه ببریم. مغفرت الهی بزرگ‌ترین نعمتی است که در دنیا و آخرت، ‌خدای متعال به یک انسان عنایت میکند. حتّی اولیای الهی، حتّی پیغمبر خدا، از مغفرت الهی بی‌نیاز نیستند: ‌لِیَغفِرَ لَکَ اللَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ ما تَأَخَّر.(1) این مغفرت به خاطر این است که حقّ اطاعت و عبادت ‌پروردگار را احدی نمیتواند به جا بیاورد؛ استغفار به خاطر این است. ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک؛(2) هیچ کس ‌نیست که بتواند حقّ عبادت پروردگار را، حقّ بندگی را، آن‌طور که شایسته‌ی او است، به جا بیاورد؛ هرچه ‌مجاهدت هم بکند، نمیتواند؛ این استغفار به خاطر این است. ‌1402/10/26

1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2
لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا
ترجمه:
تا خداوند گناهان گذشته و آینده‌ای را که به تو نسبت می‌دادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛
2 )
صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای ۳

لِیَغفِرَ لَکَ اللَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ ما تَأَخَّر‏
ترجمه:
‏« امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: ما تو را چنان که سزاوار توست عبادت نکردیم...»‏
لینک ثابت
نزول برکات آسمانی در اثر استغفار

یکی از چیزهایی که در این ماه[رمضان]، در دعاهای این ماه ــ در دعاهای سحر، در دعاهای روز، در دعاهای شب ــ مکرّر تکرار شده، مسئله‌ی طلب مغفرت الهی است؛ از خدا بخشش خواستن، استغفار؛ در تعبیرات دعاها [آمده]: هَذَا شَهرُ المَغفِرَة؛(1) شهر مغفرت است. طلب مغفرت کردن خیلی در این دعاها تکرار میشود و پُرتکرار است. خب، استغفار یعنی چه؟ یعنی معذرت‌خواهی. از خدای متعال معذرت میخواهیم. از خیلی از کارها، از بسیاری از کرده‌ها و نکرده‌های خودمان از خدای متعال باید معذرت بخواهیم. این معذرت‌خواهی که طبعاً با آن نیّت صادقه همراه است، در شما یک صفایی ایجاد میکند، یک طهارتی ایجاد میکند که این صفا و طهارت، رحمت الهی را جلب میکند. ماها باید تلاشمان این باشد که رحمت الهی و برکت الهی را جلب کنیم. در دعا میخوانیم: اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک؛(2) یک موجباتی وجود دارد که اینها رحمت الهی را به وجود می‌آورد و متوجّه انسان میکند. در همه‌ی میدانهای زندگی این استغفار اثر دارد؛ حالا [مثلاً] در مسائل جاری زندگی در سوره‌ی هود [میفرماید]: وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا؛ یعنی خدای متعال برکات آسمانی را بر شما نازل میکند؛ بعد [میفرماید]: وَ یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ‌ قُوَّتِکُم؛(3) نیروی شما را هم افزایش میدهد، قوّت شما را افزایش میدهد؛ این خیلی مهم است. این هم مسئله‌ی شخصی نیست؛ مسئله‌ی عمومی است، مسئله‌ی ملّی است.1401/01/23

1 )
مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۶۱۰

هَذَا شَهرُ المَغفِرَة
ترجمه:
[ماه رمضان] ماه مغفرت است.
2 )
مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۶۱

اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک
ترجمه:
خدایا! از تو انگیزه‌های رحمتت و اسباب آمرزش حتمی‌ات را خواستارم
3 ) سوره مبارکه هود آیه 52
وَيا قَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارًا وَيَزِدكُم قُوَّةً إِلىٰ قُوَّتِكُم وَلا تَتَوَلَّوا مُجرِمينَ
ترجمه:
و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد؛ و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید! و گنهکارانه، روی (از حق) بر نتابید!»
لینک ثابت
استغفار از گناهان ظاهری و باطنی

از چه چیز استغفار کنیم؟ یک دسته خلافهایی است که انجام داده‌ایم، گناهانی است که ــ به تعبیر بنده ــ گناهان چارواداری است؛ [مثل] دروغ و غیبت و نگاه حرام و لمس حرام و غصب و امثال اینها؛ یک بخشی اینها است؛ یک بخش، گناهان باطنی است: وَ ذَروا ظاهِرَ الاِثمِ وَ باطِنَهُ اِنَّ الَّذینَ یَکسِبونَ الاِثمَ سَیُجزَونَ بِماکانوا یَقتَرِفون؛(1) آن گناهان باطنی است که حالا آنها هم بحث دیگری دارد؛ یک دسته هم گناهانی است که به معنای ترک فعل است؛‌ فعل نیست، ترک فعل است؛ یک کاری را باید انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم. عزیزان من! خیلی‌ از ماها مبتلای به این آخری هستیم؛ خیلی کارها را باید انجام میدادیم، حرفی را باید میگفتیم، اقدامی را باید میکردیم،‌ امضائی را باید میکردیم، یک جایی بایستی یک حرکتی انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم؛ بر اثر تنبلی، بر اثر کسالت،‌ بر اثر بی‌اعتنائی به وظیفه انجام ندادیم؛ این گناه است؛ [از] این سؤال [میشود]. لذا در دعای مکارم الاخلاق [آمده]: وَ استَعمِلنِی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه؛(2) مرا به کار ببر در آنجایی که فردا از من سؤال خواهی کرد.1401/01/23

1 )
صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای بیستم

وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ
ترجمه:
« و مرا در کاری قرار ده که فردا مرا از آن بازپرسی می‌کنی»
1 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 120
وَذَروا ظاهِرَ الإِثمِ وَباطِنَهُ ۚ إِنَّ الَّذينَ يَكسِبونَ الإِثمَ سَيُجزَونَ بِما كانوا يَقتَرِفونَ
ترجمه:
گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانی که گناه می‌کنند، بزودی در برابر آنچه مرتکب می‌شدند، مجازات خواهند شد.
لینک ثابت
دعا و تضرع و استغفار برای عبور از گردنه کرونا لازم است/ صحیفه سجادیه دعای 7

همه‌ی این چیزهایی که گفتیم ابزارند؛ آن کسی که به این ابزارها جان میدهد و روح میدهد، خدا است. وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب‌؛(1) سبب‌ها را تو سبب میکنی. از خدای متعال باید خواست، دعا کرد، تضرّع کرد؛ که اگر ان‌شاءالله نظر لطف پروردگار به ملّت ما باشد -که همیشه بوده؛ در این قضیّه هم قطعاً خوبانی هستند که [اگر] دستشان را به دعا بلند کنند، دعا کنند، از خدا بخواهند، نظر لطف پروردگار باز هم متوجّه این ملّت خواهد شد- در این صورت واقعاً همه‌ی این چیزهایی که گفته شد، این ابزارها، این اسباب، ان‌شاءالله اثر خواهد گذاشت و [نتیجه] تحقّق پیدا خواهد کرد. هم دعا کنیم، هم تضرّع کنیم، هم استغفار کنیم؛ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَم؛ بعضی از گناهان هست که نقمت الهی را بر انسانها، بر اجتماعات، بر افراد نازل میکند. اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ البَلاء.(2) استغفار لازم است؛ استغفار کنیم تا خدای متعال ان‌شاءالله تفضّل کند و از این گردنه عبور کنیم.1399/08/03

1 )
دعای هفتم صحیفه سجادیه

ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاء / دعای هفتم صحیفه سجادیه
ترجمه:
كارهاى دشوار بقدرت و توانائى تو آسان شده، و بلطف و توفيق (از جانب) تو اسباب (هر كارى) سبب گرديده، و مقدّر شده بر اثر قدرت تو جارى و بر قرار گشته، و اشياء بر وفق اراده و خواست تو بكار رفته‏اند
2 )
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 844
مفاتیح الجنان؛ شیخ عباس قمی، دعای کمیل

َ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاء
ترجمه:
لینک ثابت
در پیروزیها باید تسبیح خدا و استغفار کرد

به نظر من این دوگانه‌ها[در مواجهه با حوادث] سؤالات [مهم] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه‌ها چه جوری باید عمل کنیم. البتّه پاسخ‌ دادنِ زبانی به اینها آسان است امّا پاسخ‌ دادن عملی و ملتزم شدن، به این آسانی نیست. به نظر من پاسخ اینها در منابع اسلامی ما روشن است. [مثلاً] در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها قرآن به ما درس میدهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛(1) نمیگوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [میگوید] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن، و از خدا دانستن که «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمىٰ».(2) این اغترار به نفْس و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ «فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون»؛(3) در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. کاری که انجام میگیرد، کار خوبی را که انجام گرفته، از خودمان ندانیم، از خدا بدانیم. واقع قضیّه هم همین است.1397/12/23

1 ) سوره مبارکه النصر آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللَّهِ وَالفَتحُ
ترجمه:
هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد،
1 ) سوره مبارکه النصر آیه 2
وَرَأَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ في دينِ اللَّهِ أَفواجًا
ترجمه:
و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند،
1 ) سوره مبارکه النصر آیه 3
فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا
ترجمه:
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است!
2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 17
فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم ۚ وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ ۚ وَلِيُبلِيَ المُؤمِنينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ
ترجمه:
این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست.
3 )
صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای سی‌ونهم

فَأَمَّا أَنْتَ- يَا إِلَهِي- فَأَهْلٌ أَنْ لَا يَغْتَرَّ بِكَ الصِّدِّيقُونَ، وَ لَا يَيْأَسَ مِنْكَ الْمُجْرِمُونَ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ الَّذِي لَا يَمْنَعُ أَحَداً فَضْلَهُ، وَ لَا يَسْتَقْصِي مِنْ أَحَدٍ حَقَّهُ.
ترجمه:
امام سجاد (علیه‌السلام): اما تو اى خداى من، شايسته‏اى كه صدّيقان به رحمت تو مغرور نشوند و مجرمان از رحمت تو نوميد نگردند، كه تو آن پروردگار بزرگ هستى كه فضل خود از كسى باز ندارى و در گرفتن حق خود از ديگران سخت نگيرى.
لینک ثابت
بهترین بندگان خدا در کلام پیامبر صلی الله علیه واله

عَن اَبی جَعفَرٍ مُحمَّدِ بنِ عَلیٍّ الباقِرِ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَن خِیارِ العِبادِ، فَقالَ الَّذینَ اِذا اَحسَنوا استَبشَرُوا وَ اِذا اَساءوا استَغفَروا وَ اِذا اُعطوا شَکَروا وَ اِذَا ابتُلوا صَبَروا وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا.
امام باقر علیه‌السّلام فرمود: از رسول خدا (صلّی الله‌ علیه و آله) پرسیدند بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که وقتی کار نیک میکنند خرسند میشوند و چنانچه کار بدی کردند، استغفار و عذرخواهی میکنند و وقتی چیزی به او میدهند یا اعطایی به او میشود، سپاسگزاری میکنند و وقتی که مشکل و گرفتاری برایشان پیش آمد، صبر میکنند و وقتی خشمگین میشوند، درمیگذرند.
سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه عَن خِیارِ العِباد
کسی از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال کرد که بهترین بندگان چه کسانی هستند؟

فَقَالَ: الَّذینَ اِذا اَحسَنوا اِستَبشَرُوا
«اِستِبشار»(۱) یعنی خرسند شدن یا آثار خرسندی در چهره پدیدار شدن، که درباره‌ی مؤمن دارد «بِشرُهُ فی وَجهِهِ وَ حُزنُهُ فی قَلبِه»؛ یعنی [آنها که] وقتی کار نیک میکنند، خوشحالند که کار خوب کردند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور پیدا کند و عُجب به کار خیر پیدا کند؛ اینها دو چیز است، اینها را از هم تفکیک کنید. یک‌وقت انسان دو رکعت نماز میخواند، خیال میکند که در یک مرتبه‌ی عالی ] است] و عُجب -یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی-به انسان دست میدهد؛ این مذموم است؛ یک‌وقت هست نه، بحث خودشیفتگی و خودفریفتگی نیست؛ کار خوبی کرده و خوشحال است که الحمدلله‌ خدا توفیق داد این کار خوب را انجام داده. این خیلی خوب است که وقتی عمل نیک انجام میدهد، خرسند باشد به این کار نیکی که انجام داده.

وَ اِذا اَسَاءوا استَغفَروا
در مورد «اسائه» -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی کار بد انجام داد، ناراحت باشد؛ نه، ناراحتی کافی نیست، عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند. استغفار یعنی عذرخواهی کردن؛ وقتی کار بدی کرد، از خدا عذرخواهی کند، معذرت‌خواهی کند.

وَ اِذا اُعطوا شَکَروا
وقتی خدای متعال به او چیزی میدهد، سپاسگزار باشد. البتّه ظاهر «اُعطوا» اعم است از عطای الهی و عطای بشری -از مردم هم اگر محبّتی کردند، چیزی به انسان دادند، آدم باید سپاسگزار باشد؛ این معلوم است- لکن ظاهرا اینجا مراد عطای الهی است. یعنی وقتی نعمتهای الهی را متذکّر میشود، می‌بیند نعمتهای الهی را یا نعمت جدیدی به او داده میشود، شکرگزار باشد؛ غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است. غفلت از نعمت، خیلی درد بزرگی است، انسان را به لئامت میکشاند، به ناسپاسی میکشاند.
وَ اِذا ابتُلوا صَبَروا
وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند؛ که این صبر و شکر با همدیگر ارتباط نزدیکی هم دارند. یکی از آثار شکر این است که انسان صبر میکند؛ یعنی وقتی شما توجّه داشتید که خدای متعال چقدر نعمت به شما داده، اگر یک ابتلائی هم به شما داد، بیماری‌ای، گرفتاری‌ای پیدا کردید، صبر میکنید؛ میگویید خب، اینکه در مقابل آن‌همه لطف الهی چیزی نیست. لذا در دعای روزهای رجب میخوانید: «اللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ یصَبرَ الشّاکِرینَ لَک»(۲) صبر افراد شکرگزار [را طلب میکنیم]، که حالا ان‌شاءالله‌ همه‌ی ما ایّام رجب را که در پیش است، مغتنم بشماریم.
وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا
وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند و او را بیامرزند. البتّه طبیعی است این غضب لله‌ نیست، این غضب لشخص است؛ والاّ غضب لله‌ را ما حق نداریم به‌خاطر اهواء خودمان یا به‌خاطر چیزی [ببخشیم و بگذریم]؛ وقتی یک جایی لله‌ غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم. [در اینجا منظور ]غضبهای شخصی است؛ یک جمله‌ای بنده به شما عرض میکنم، شما عصبانی میشوید؛ یک چیزی شما به بنده میفرمایید، بنده عصبانی میشوم؛ یک کاری که ناخوشایند ما است، از کسی برایمان پیش می‌آید، عصبانی میشویم؛ وقتی این غضبی را که در مسائل شخصی عارضِ انسان میشود، پیدا شد، «غَفَروا».1393/02/02


1 )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 240،
تحف العقول، ص: 445؛
الأمالي( للصدوق)، ص: 10؛

ِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ خِيَارِ الْعِبَادِ فَقَالَ الَّذِينَ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا
ترجمه:
2 )
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 802؛
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة)، ج‏3، ص: 210

رَوَى الْمُعَلَّى بْنُ خُنَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: قُلْ فِي رَجَبٍ- اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ
ترجمه:
2 ) قصار 333 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْساً يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ كَثِيرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَكُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ .
ترجمه:
و آن حضرت در وصف مؤمن فرمود: شادى مؤمن در چهره‏اش، و اندوهش در دل اوست. از نظر تحمّل وسيع‏ترين موجود، و از نظر اخلاق متواضع‏ترين مخلوق است. برترى را خوش ندارد، و خودنمايى را دشمن دارد. اندوهش طولانى، و همّتش دور دست، و سكوتش بسيار، و وقتش مشغول، و سپاس و شكيبايى‏اش فوق العاده، و غرق در فكرت خويش، و نسبت به اظهار حاجت بخيل است، اخلاقش سهل و آرام، و بر خوردش هموار و نرم، و وجودش در امر دين از سنگ سخت‏تر، و نزد حق از برده ذليل‏تر است
لینک ثابت
وظیفه شکر بعد از رسیدن هر نصرت الهی

بعد از هر نصرتی كه خدای متعال به انسان میدهد، انسان موظف است خدای متعال را شكر و سپاس بگوید. بعد از آنكه خدای متعال به ما در یك عرصه‌ای یك موفقیتی را ارزانی داشت، موظفیم تضرع و توسل و توجه خودمان را افزایش دهیم؛ این وظیفه‌ی ما است. فرمود: «اذا جاء نصرالله و الفتح. و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا».(۱) نصرت، تفضل الهی است؛ باید ما را به خدای متعال نزدیك كند، رابطه‌ی ما را با خدا احیاء كند، تضرع ما را پیش خدای متعال افزایش دهد. خدا را شكر میكنیم؛ بحمدالله نصرتهای الهی پی‌درپی شامل حال این مردم بوده است؛ آخرین آن - كه نصرت بزرگی هم بود - همین مسئله‌ی انتخابات بود، حضور مردم بود. هم ملت ایران عموماً، هم مسئولان كشور به نحو خاص، در این حماسه‌ی سیاسی دخیل بودند و مشمول این لطف الهی و نصرت الهی شدند. حالا كه نصرت الهی شامل حال ما شد و توانستیم این حماسه‌ی بزرگ را بر پا كنیم - كه آثار این حماسه‌ی بزرگ در بخشهای مختلف بتدریج خود را نشان خواهد داد - پس باید دست تضرع و توسل به ذیل عنایت پروردگار بگشائیم و از خدای متعال سپاسگزاری كنیم؛ بخصوص كه ماه رمضان است؛ این هم یك فرصتی است، این هم یك توفیقی است؛ این هم یك اقبالی است كه در این لحظه‌ی مهمِ حركت سیاسی كشور، در ماه رحمت الهی قرار گرفتیم، كه فرمود: «و هذا شهر الانابة و هذا شهر التّوبة و هذا شهر المغفرة و الرّحمة و هذا شهر العتق من النّار و الفوز بالجنّة»؛(۲) اینها از دعاهای روزهای ماه رمضان است. رمضان ماه انابه است، ماه توبه است. توبه یعنی برگشت از راه غلطی كه ما با گناهان خود، با غفلتهای خود، آن راه را رفتیم. معنای انابه این است كه توجه به خدای متعال پیدا كنیم برای حال و آینده. گفته‌اند فرق بین توبه و انابه این است كه توبه مربوط به گذشته است، انابه مربوط به حال و آینده است. هم از گناهان، از خطاها، از كردار زشت خودمان در هر بخشی كه از ما سر زده، پیش خدای متعال عذرخواهی كنیم، استغفار كنیم و برگردیم، و هم انابه كنیم از حال و در آینده؛ این رابطه‌ی قلبی را بین خودمان و خدا تقویت كنیم. رمضان ماه رحمت است، ماه مغفرت است. فرمود: «و هذا شهر العتق من النّار»؛ آزادی از آتش. آزادی از آتش، در واقع آزادی از همین خطاها و گناهانی است كه ما انجام میدهیم. این گناهان ما، خطاهای ما، همان صورتهای ناسوتی آن عذابهای آخرتند. اگر اینجا ظلم میكنیم، اگر غیبت میكنیم، اگر بدگوئی میكنیم، اگر از حد خودمان تجاوز میكنیم، اگر از تكلیف تجاوز میكنیم، هر كدام از اینها یك صورت اخروی دارد كه در عالم برزخ و در عالم قیامت به شكلهای مخصوصِ خودش ظاهر میشود، تجسم پیدا میكند؛ و اینها عذاب الهی است. گفت: «ای دریده پوستین یوسفان / گرگ برخیزی از این خواب گران». در اینجا پنجه درافكندن در دل این و آن، در آنجا تجلی عذاب الهی و گرگ برخاستن از خواب را نتیجه میدهد. «هذا شهر العتق من النّار و الفوز بالجنّة»؛ فوز به جنت هم همین است: در اینجا كار خودمان را اصلاح كنیم، دلهایمان را پاكیزه كنیم، عبادات را به‌جا بیاوریم، نوافل را به‌جا بیاوریم، راستی و راستگوئی و امانت و رفاقت و صفا را نسبت به مؤمنین به‌جا بیاوریم، انجام تكلیف را در بخشهای مختلف رعایت كنیم، این همان رفتن به بهشت است كه در عالم قیامت، همین عمل ما به آن صورت مجسم خواهد شد؛ به صورت نعم الهی كه برای مؤمنین و متقین وعده داده شده است.1392/04/30

1 ) سوره مبارکه النصر آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللَّهِ وَالفَتحُ
ترجمه:
هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد،
1 ) سوره مبارکه النصر آیه 2
وَرَأَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ في دينِ اللَّهِ أَفواجًا
ترجمه:
و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند،
1 ) سوره مبارکه النصر آیه 3
فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا
ترجمه:
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است!
2 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج 4، ص 75، ح 7؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 94، ص 359؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 202 (اعمال روزهای ماه رمضان؛ دعای اللهم هذا شهر رمضان).

أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ... .
ترجمه:
امام سجاد(علیه‌السلام) این دعا در در تمام روزهای ماه رمضان می‌خواند: خدایا براستی كه این ماه رمضان است و ماه روزه گرفتن و ماه بازگشت و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت و ماه آزادی از آتش و ماه رسیدن به بهشت است.
لینک ثابت
شناسایی و اصلاح راه خطا، معنای توبه و انابه

در میان خصوصیاتی که[در مورد ماه مبارک رمضان] ذکر شده است - که البته همه مهم است - آنچه که نظر بنده را جلب میکند و حالا بین من و شما که مسئولین کشور هستیم، در میان گذاشته میشود، این «شهر التّوبة و الانابه»(1) است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه‌ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصی است، هم خود جماعی؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند.1389/05/27

1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی  ج 4 ص   75 ح7؛
تهذیب الاحكام،طوسی،ج3ص111 ؛ 
الفقیه،صدوق،ج2ص104ح1849 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج  94 ص  359 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 202 (اعمال روزهای ماه رمضان؛ دعای اللهم هذا شهر رمضان...)؛

« أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ اللَّهُمَّ فَسَلِّمْهُ لِی وَ تَسَلَّمْهُ مِنِّی وَ أَعِنِّی عَلَيْهِ بِأَفْضَلِ عَوْنِكَ وَ وَفِّقْنِی فِيهِ لِطَاعَتِكَ وَ فَرِّغْنِی فِيهِ لِعِبَادَتِكَ وَ دُعَائِكَ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِكَ وَ أَعْظِمْ لِی فِيهِ الْبَرَكَةَ وَ أَحْسِنْ لِی فِيهِ الْعَاقِبَةَ وَ أَصِحَّ لِی فِيهِ بَدَنِی وَ أَوْسِعْ فِيهِ رِزْقِی وَ اكْفِنِی فِيهِ مَا أَهَمَّنِی وَ اسْتَجِبْ لِی فِيهِ دُعَائِی وَ بَلِّغْنِی فِيهِ رَجَائِی اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی فِيهِ النُّعَاسَ وَ الْكَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ اللَّهُمَّ جَنِّبْنِی فِيهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبَ وَ اصْرِفْ عَنِّی فِيهِ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلَاءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ أَعِذْنِی فِيهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ وَوَسْوَاسِهِ وَ كَيْدِهِ وَ مَكْرِهِ وَ حِيَلِهِ وَ أَمَانِيِّهِ وَ خُدَعِهِ وَ غُرُورِهِ وَ فِتْنَتِهِ وَ رَجْلِهِ وَ شَرَكِهِ وَ اعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَخْدَانِه وَ أَشْيَاعِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ شُرَكَائِهِ وَ جَمِيعِ كَيْدِهِمْ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِيهِ تَمَامَ صِيَامِهِ وَ بُلُوغَ الْأَمَلِ فِی قِيَامِهِ وَ اسْتِكْمَالَ مَا يُرْضِيكَ فِيهِ صَبْراً وَ إِيمَاناً وَ يَقِيناً وَ احْتِسَاباً ثُمَّ تَقَبَّلْ ذَلِكَ مِنَّا بِالْأَضْعَافِ الْكَثِيرَةِ وَ الْأَجْرِ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِيهِ الْجِدَّ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ ال
ترجمه:
امام سجاد (ع) این دعا در در تمام روزهای ماه رمضان می خواند: خدایا براستی كه این ماه رمضان است و ماه روزه گرفتن و ماه بازگشت و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت و ماه آزادی از آتش و ماه رسیدن به بهشت است بارالها آن را خالص به من بده و از من دریافت كن و مرا در آن با برترین یاریت یاری نما و برای اطاعتت توفیقم ده و و مرا برای بندگیت و خواستنت و خواندن كتابت فراغتم ده و بركتت را برایم زیاد كن و تندرستیم را بهبود بخش و بدنم را در آن تندرست دار و رزقم را فراوان گردان و هر آنچه برایم مهم است كفایت كن و دعایم را اجابت كن و مرا به آرزویم برسان. خدایا چرت و تنبلی و دلتنگی و سستی و سنگدلی و غفلت و فریب را از من در این ماه از بین ببر. پروردگارا مرا در آن از درد ها و بیماری ها و اندوه ها و غم ها و نشانه های بیماری و مریضی ها و اشتباهات و گناهان دور گردان. و در آن بدی و زشتی و مشقت و مصیبت و خستگی و رنج را از من دور كن، زیرا كه تو دعا را می شنوی. خدایا در آن مرا از شیطان رانده شده و دسیسه واشاره و دمیدن و وسوسه كردن و حقه و نیرنگ و حیله و آرزوها و فریب و غرور و فتنه و پیاده نظام و تور و یاران و پیروان و دوستان واقعی و یاوران و دوستان و شریكان و تمامی مكرش مرا پناه ده. خدایا در این ماه روزه كامل و رسیدن به آرزو در به پا داشتن آن و به كمال رساندن آنچه تو را خشنود می كند از شكیبایی و ایمان و یقین و رضایت روزیم كن. پروردگارا از ما به چندین برابر و پاداش بزرگ قبول فرما. خدایا در آن پشت كار و كوشش و نیرو و نشاط و بازگشت و توبه و امید و بیم و بی تابی و نرمی و زبان راستگو و ترس از تو و امید به تو و توكل بر تو و اطمینان به تو و پرهیز از حرام هایت و كوشش قبول شده و عمل سرافراز كننده و دعای اجابت شده روزیم كن و میان من و چیزی از آن به بیماری و مرضی و غم و اندوهی حایل نگردان ای مهربان ترین مهربانان.
لینک ثابت
استغفار برای همه است حتی برای پیغمبر (صلی الله علیه و اله)

این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم کجای کار ما اشکال دارد؛ خطامان کجاست، گناهمان کجاست، تقصیرمان کجاست. از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایره‌های جماعی وسیع‌تر. اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم کجا اشتباه کردیم؛ این وظیفه‌ی همه است. از ما آدمهای معمولی که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهای برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّی تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همین جورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند. روایتی است از نبی مکرم اسلام (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم)، که این حدیث را هم شیعه نقل کرده‌اند، هم اهل سنت نقل کرده‌اند. از قول حضرت نقل شده است که فرمود: «انّه لیغان علی قلبی»(1)؛ دل من را غبار میگیرد، ابر میگیرد. «یغان»، «غین» به معنای «غیم» است؛ یعنی ابر. مثل روی خورشید را، روی ماه را که ابر بپوشاند، یک حالت تیرگی نسبی، جلوگیری از آن درخشش. فرمود: «لیغان علی قلبی»؛ گاهی دل مرا آن حالت ابرآلودگی و مه‌آلودگی فرا میگیرد. «و انّی لأستغفر اللَّه کلّ یوم سبعین مرّة»؛ در هر روزی من هفتاد مرتبه استغفار میکنم. پیغمبر این جمله را میفرماید؛ آن روح ملکوتی، آن ذات پاک. در یک روایت دیگر - که این از طرق ماست - دارد که «کان رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله یتوب الی اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة».(2) اینجا دیگر تعبیر توبه دارد. از قول امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که پیغمبر روزی هفتاد مرتبه توبه میکرد، «من غیر ذنب»(3)؛ بدون اینکه گناهی کرده باشد. خوب، پیغمبر که معصوم است؛ از چی توبه میکند؟ مرحوم فیض (رحمة اللَّه علیه) میگوید: «انّ ذنوب الأنبیاء و الأوصیاء علیهم السّلام لیس کذنوبنا بل انّما هو ترک دوام الذّکر و الاشتغال بالمباحات». ممکن است در کوچه و بازار و زندگی معمولی برای نبی و ولی لحظه‌ی غفلتی پیش بیاید؛ آن چیزی که اکثریت زندگی ما را تشکیل میدهد، برای او ممکن است یک لحظه‌ای پیش بیاید، مشغول و سرگرم به یک امر مباحی بشود؛ خود همین برای پیغمبر استغفار دارد. بنابراین، این مخصوص ما نیست؛ این برای همه است.1389/05/27

1 )
صحيح مسلم، مسلم نيشابوری ، ج 8 ، ص 72 ؛
سنن أبی داود، ابو داود، ج 1 ، ص 339؛
المستدرك علی الصحیحین ، حاكم نيشابوری ، ج 1 ، ص 511 ؛
مستدرك الوسائل، محدث نوری، ج 5 ص 320 ؛ 
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 17 ص 44 ؛

إنه ليغان على قلبی وانی لأستغفر الله فی اليوم مائة مرة
ترجمه:
همانا كه قلبم را غبارى مى‏پوشاند و من روزى یكصد مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى‏طلبم.
2 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی ج  2 ص  504  ؛
معاني‏الأخبار، شیخ صدوق، ص 383 ؛ 
وسائل‏الشيعة، شیخ حر عاملی، ج 7 ، ص 179 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 84 ، ص 11 ؛

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعِينَ مَرَّةً قَالَ قُلْتُ كَانَ يَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ قَالَ كَانَ يَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ يَقُولُ وَ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ وَ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ سَبْعِينَ مَرَّةً
ترجمه:
رسول خدا (ص) در هر روز هفتاد بار از خدا عز و جل طلب آمرزش مى‏ نمود و به درگاه خدا عز و جل هفتاد بار توبه مى‏كرد (راوى) گويد: گفتم: او مى‏فرمود: استغفر اللَّه ربى و اتوب اليه؟ در پاسخ فرمود: هفتاد بار مى‏فرمود: استغفر اللَّه، أستغفر اللَّه، و هفتاد بار مى‏فرمود: اتوب الى اللَّه، اتوب الى اللَّه.
3 )
الكافی ، شیخ كلینی، ج 2 ، ص 449 ؛ 
معاني‏الأخبار، شیخ صدوق، ص 383 ؛
وسائل‏الشيعة، شیخ حر عاملی، ج 16 ، ص 85 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 44 ، ص 275 ؛

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ فَقَالَ هُوَ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَالَ قُلْتُ لَيْسَ هَذَا أَرَدْتُ أَ رَأَيْتَ مَا أَصَابَ عَلِيّاً وَ أَشْبَاهَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ع مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فِی كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ »
ترجمه:
از امام صادق (ع) پرسيدم، كلام خدا كه مى‏گويد: «هر مصيبتى كه بر شما وارد آيد حاصل دستاوردهاى شما است». فرمود: و از خیلی از گناهان نیز می گذرد و می آمرزد. گفتم این را نخواستم، آيا حوادث ناگوارى كه بر على و فرزندانش وارد آمد، اثر دستاوردهاى آنان بود؟ فرمود: همانا رسول خدا (ص) در هر شبانه روزى صد نوبت توبه و استغفار مى‏كرد، با آن كه گناهى مرتكب نشده بود.
لینک ثابت
توبه، یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان/صحیفه سجادیه دعای 45

یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال. در دعای شریف ابی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حمزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ثمالی میخوانیم: «و اجمع بینی و بین المصطفی و انقلنی الی درجة التّوبة الیک» (1)ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة» (2) این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی. اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد. انسان تحت تأثیر غرائز انسانی، هوی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نفسانی دچار خطا میشود، دچار لغزش میشود و گناه میکند. هر کدام از این گناهان زخمی بر پیکره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دل و جان ما وارد میکند. چه کار میکردیم اگر راه توبه نبود؟
در دعای کمیل امیرالمؤمنین عرض میکند: «لا اجد مفرّا ممّا کان منّی و لا مفزعا اتوجّه الیه فی امری غیر قبولک عذری» (3) اگر مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عذرخواهی کردن و قبول عذر از سوی پروردگار کریم و رحیم نبود، چطور ما میتوانستیم از آنچه بر سر خود آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم از گناه، از تخلف، از لغزش، از پیروی از هوی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، از شر این همه بارهای سنگین گناه، خودمان را خلاص کنیم؛ مفرّی نداشتیم، پناهگاهی نداشتیم. این پناهگاه را خدای متعال به روی ما گشوده است و آن توبه است. توبه را قدر بدانید.1388/06/29


1 )
مصباح‏المتهجد ، شیخ طوسی ص  582 ؛
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛

و اجمع بينی و بين المصطفى و آله خيرتك من خلقك و خاتم النبيين محمد صلى الله عليه و آله و سلم و انقلنی إلى درجة التوبة إليك و أعنی بالبكاء على نفسی فقد أفنيت بالتسويف و الآمال عمری و قد نزلت منزلة الآيسين من خيری فمن يكون أسوء حالا منی إن أنا نقلت على مثل حالی إلى قبری لم أمهده لرقدتی و لم أفرشه بالعمل الصالح لضجعتی و ما لی لا أبكی و ما أدری إلى ما يكون مصيری و أرى نفسی تخادعنی و أيامی تخاتلنی و قد خفقت عند رأسی أجنحة الموت فما لی لا أبكی أبكی لخروج نفسی أبكی لظلمة قبری أبكی لضيق لحدی أبكی لسؤال منكر و نكير إيای أبكی لخروجی من قبری عريانا ذليلا حاملا ثقلی على ظهری أنظر مرة عن يمينی و أخرى عن شمالی إذ الخلائق فی شأن غير شأنی لكل امرئ منهم يومئذ شأن يغنيه وجوه يومئذ مسفرة ضاحكة مستبشرة و وجوه يومئذ عليها غبرة ترهقها قترة و ذلة سيدی عليك معولی و معتمدی و رجائی و توكلی و برحمتك تعلقی تصيب برحمتك من تشاء و تهدی بكرامتك من تحب فلك الحمد على ما نقيت من الشرك قلبي‏ ... »
ترجمه:
مرا با پیامبر برگزیده (ص) و خاندانش كه بهترین آفریده های تواند و خاتم پیامبران، حضرت محمد (ص) كه درود و سلام خداوند بر او و خاندانش باد، پیوند ده و مرا به مقام توبه و بازگشت به سوی خویش جابجا كن (برسان) و مرا با گریستن بر خویش یاریم ده كه عمر خویش را به امروز و فردا كردن و آرزوها نابود ساختم و به جایگاهی كه از خیر خویش نامید است پایین و نزول كردم. اگر به این صورت به قبر برده شوم كه برای خوابیدنم آن را آماده نساختم و برای آرمیدنم با عمل نیك آن را فرش نكردم، پس چه كسی بدحال تر از من است؟ و چرا گریه نكنم و نمی دانم كه سرانجام من چه خواهد بود و نفسم را می بینم كه مرا گول می زند و روزگارم كه فریبم می دهد و بال های مرگ، بالای سرم تكان می خورند پس چرا گریه نكنم؟ برای جان دادنم گريه می كنم، برای تاريكی قبرم می گریم، برای تنگی لحدم گريه كنم، برای سوال نكيرو منكر از من گريه می كنم، برای بیرون آمدن از قبرم می گریم درحالیكه لخت و عریان و خوار و بار گناه را بر پشت می كشم یكبار به راستم بنگرم و یكبار به چپم زمانی كه مردم در كاری غیر از كار من باشند برای هر كسی در آن روز كار خاصی است كه او را به خود مشغول ساخته است. در آن روز چهره هایی باز و خندان و شادمان و چهره هایی كه بر آنها غبار [غم] نشسته و تیرگی و سیاهی و خواری آنها را پوشانده است سرورم پناه و تكیه گاه و امید و توكلم به توست و به رحمت تو وابسته ام. رحمتت را به هركه بخواهی می رسانی و با بزرگواریت هر آنكه را دست بداری، هدایت می كنی. پس از آن جهت كه قلبم را از شرك پاك ساختی، حمد و سپاس از آن توست.
2 )
الصحیفه السجادیه ، دعای 45 ؛
مصباح المتهجد،طوسی،ص642 ؛ 
اقبال الاعمال،سید بن طاووس،ص248 ؛ 
بحار الانوار،مجلسی،ج95 ص173 ؛

... أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ. يَوْمَ لا يُخْزِی اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ، يَقُولُونَ: رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ لَنا، إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيل ‏...
ترجمه:
....اى خداوند، تويى كه دری به سوی عفو و بخشش به روى بندگانت گشوده‏اى و آن را توبه ناميده‏اى. و براى این در، آياتى را كه بر پيامبرت وحى كرده‏اى راهنما ساخته‏اى، تا آن را گم نكند، و تو اى خداوندى كه بزرگ و متعالى است نام تو، خود گفته‏اى: «به درگاه خدا توبه كنيد، توبه‏اى از روى اخلاص باشد كه امید است پرودگارتان گناهانتان را محو كند و شما را به بهشتهايى داخل كند كه در آن نهرها جارى است. در آن روز خداوند پيامبر و كسانى را كه به او ايمان آورده‏اند خوار نگرداند و نورشان پيشاپيش و در سمت راستشان در حركت باشد. مى‏گويند: اى پروردگار ما، نور ما را براى ما به كمال رسان و ما را بيامرز، كه تو بر هر كارى توانايى.» پس كسى كه از ورود به چنين سرايى- سراى توبه- پس از گشودن در و بر گماشتن راهنما غفلت ورزد، عذر و بهانه ای نیست ...
3 )
مصباح‏المتهجد ، شیخ طوسی ص  844
إقبال‏الأعمال ، سید بن طاووس ص  706 
المصباح‏للكفعمی ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 555 
البلدالأمين ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص  188

« اللهم إنی أسألك برحمتك التی وسعت كل شي‏ء و بقوتك التی قهرت بها كل شي‏ء و خضع لها كل شي‏ء و ذل لها كل شي‏ء و بجبروتك التی غلبت بها كل شي‏ء و بعزتك التی لا يقوم لها شي‏ء و بعظمتك التی ملأت كل شي‏ (...) إلهی و مولای أجريت علی حكما اتبعت فيه هوى نفسی و لم أحترس من تزيين عدوی فغرنی بما أهوى و أسعده على ذلك القضاء فتجاوزت بما جرى علی من ذلك من نقض حدودك و خالفت بعض أوامرك فلك الحمد علی فی جميع ذلك و لا حجة لی فيما جرى علی فيه قضاؤك و ألزمنی حكمك و بلاؤك و قد أتيتك يا إلهی بعد تقصيری و إسرافی على نفسی معتذرا نادما منكسرا مستقيلا مستغفرا منيبا مقرا مذعنا معترفا لا أجد مفرا مما كان منی و لا مفزعا أتوجه إليه فی أمری غير قبولك عذری و إدخالك إيای فی سعة من رحمتك إلهی فاقبل عذری و ارحم شدة ضری و فكنی من شد وثاقی يا رب ارحم ضعف بدنی و رقة جلدی و دقة عظمی يا من بدأ خلقی و ذكری و تربيتی و بری و تغذيتی هبنی لابتداء كرمك و سالف برك بی......
ترجمه:
روایت شده است كه كمیل بن زیاد امام علی (ع) را در حال سجده دید كه در شب نیمه شعبان این دعل را می خواند: خداوندا همانا من تو را می خواهم به وسیله رحمتت كه همه چیز را فراگرفته است و نیروی تو كه به وسیله آن به هر چیزی چیره شده ای و همه چیز برای آن خاضع و خوار باشد و به قدرت و بزرگیت كه به آن بر هر چیزی پیروز شدی و به تواناییت كه چیزییارای ایستادن در برابر آن نباشد و و بزرگیت كه همه چیز را پر كرده است (...) خدای من و سروم حكمی را بر من اجرا كردی كه در آن هوای نفسم را پیروی می كردم و خود را از زینت دادن دشمنم نگاه نداشتم و با اشارت خویش مرا فریفت و تقدیر نیز در این مورد به او كمك كرد و به آنچه بر من واقع شده بود، زیاده روی كردم و برخی از احكامت را شكستم و با برخی از دستورهایت را نافرمانی كردم. پس حمد و سپاس در تمام این امور از آن توست كه بر عهده من است و حجتی ندارم در آنچه تقدیر تو بر من جاری است و داوری و امتحانت مرا ملزم و وادار ساخته است و ای خدای من، پس از كوتاهی و زیاده روی بر نفس خویش عذرخواه، پشیمان، شكست خورده، خواهان بخشش و آمرزش، بازگشته، اقرار كننده و اعتراف كننده، به سویت آمده ام. از آنچه كرده ام، به جز پذیرفتن عذرم و وارد كردنم در گستره رحمتت، گریزگاه و پناهگاهی كه در كارم به آن رو آورم، نمییابم. خدایا عذرم را بپذیر و به سختی و بدی حالم ترحم كن و از محكمی بندم رهایم ساز. ای پروردگارم بر سستی بدنم و نازكی پوستم و باریكی استخوانم ترحم نما. ای كسی كه آفرینش و یاد و پرورش و نیكی به من و تغذیه كردنم را آغاز نمودی، به سبب احسانت آغازینت و نیكی گذشته ات بر من ببخش.
لینک ثابت
لزوم استغفار دائمی به تأسی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله)

ماه رجب فرصت خوبی است؛ ماه دعاست، ماه توسل است، ماه توجه است، ماه استغفار است. دائم هم باید استغفار کنیم. هیچ کس هم خیال نکند که من از استغفار مستغنی‌ام. پیغمبر خدا میفرماید که: «انّه لیغان علی قلبی و انّی لأستغفر اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة».(1) بلاشک پیغمبر هم حداقل روزی هفتاد مرتبه استغفار میکرد. استغفار برای همه است؛ بخصوص ماها که در این تحرکات مادی، در این دنیای مادی غرقیم و آلوده‌ایم. استغفار بخشی از این آلودگی را پاکیزه میکند و از بین میبرد. ماه استغفار است؛ ان‌شاءاللَّه فرصت را مغتنم بشماریم.1388/04/03

1 )
مستدرك ‏الوسائل، محدث نوری، ج 5، ص320، ح 5987؛
صحيح مسلم، مسلم نيشابوری ، ج 8 ، ص 72 ؛
سنن أبی داود، ابو داود، ج 1 ، ص 339؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 17، ص 44؛

إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِی كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً
ترجمه:
همانا كه قلبم را غبارى مى‏پوشاند و من روزى هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى‏طلبم.
لینک ثابت
لزوم استغفار همگان حتی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ماه رمضان

باید تلاش مسلمان در این ماه [رمضان] این باشد که حداکثر بهره را از این ضیافت الهی بگیرد و دست پیدا کند به رحمت و مغفرت الهی، که من تأکید کنم بر روی استغفار؛ استغفار از گناهان، استغفار از خطاها، استغفار از لغزشها؛ چه گناهان کوچک، چه گناهان بزرگ. این خیلی مهم است که در این ماه، ما خودمان را، دلمان را از زنگارها پاک کنیم؛ خودمان را از آلودگی‌ها مصفا کنیم، شستشو بدهیم؛ و این با استغفار امکان‌پذیر است. لذا در روایات متعددی دارد که بهترین دعاها یا در رأس دعاها، استغفار است؛ طلب مغفرت از پروردگار.(1) برای همه هم استغفار هست. پیغمبر اکرم هم - آن انسان والا - استغفار میکرد. حالا استغفار امثال ما از نوعی از گناهان است؛ این گناهان متعارف و معمولی و گرایشهای حیوانی در وجود ما و همین گناهانِ به تعبیری میگوئیم گناهان چارواداری؛ گناه‌های آشکار و واضح. بعضی‌ها استغفارشان از چنین گناهانی نیست؛ از ترک اولی است. بعضی ترک اولی هم نمیکنند؛ اما استغفار میکنند، که این استغفار از قصور ذاتی و طبیعی انسانِ ممکن در قبال عظمت ذات مقدس پروردگار است؛ استغفار از عدم معرفت کامل، که این مال اولیاء و مال بزرگان است. ما باید از گناهانمان استغفار کنیم.1386/06/23

1 )
كافی ثقة الاسلام كلینی  ج 2 ص 504 ح1 ؛
المحاسن ، احمد بن ابى عبد اللّه برقى‏ ج  1 ص  291 ؛ 
الجعفريات ، محمد بن محمد بن اشعث‏ ص  228 ؛ 
بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج 90ص 284ح 32 ؛

خَيْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ
ترجمه:
از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمودند: بهترين دعا استغفار كردن است.
لینک ثابت
توبه و متمایل شدن انسانها به سمت خدا،نتیجه توجه خداوند

مرحله‌ی دیگر [از مراحل اصلاح]، استغفار اجتماعی و اصلاح اجتماعی است؛ مسیر و هدف جمعی و کارکرد عمومی را در حوزه‌ی توانایی خودمان اصلاح کنیم؛ که این واضح‌ترین نمونه از تأثیر استغفار و مفهوم و محتوا و مضمون واقعی استغفار است. نباید این کار را دشوار به حساب آورد. اگر اراده کنیم، این کار آسان است و ما می‌توانیم. این شب‌ها در دعای شریف ابوحمزه خواندید: «و انّ الرّاحل الیک قریب المسافة»؛ پروردگارا! کسی که به سمت تو بیاید، راهش نزدیک است. عمده، عزم کردن، حرکت کردن و همت گماشتن است. «و انّک لا تحتجب عن خلقک الّا ان تحجبهم الأعمال دونک».(1) ما به دست خود و با خطاهای خود، بین خود و خدا فاصله ایجاد می‌کنیم. خدای متعال با ما فاصله‌یی ندارد؛ راه نزدیک است. اگر توفیقی پیدا شد، این توفیق نشانه‌ی رحمت الهی است. اگر توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و توجه الهی شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب می‌کنند و می‌کِشند. خدا در موارد متعدد توبه را به خودش نسبت می‌دهد؛ «ثمّ تاب علیهم لیتوبوا»(2)؛ خدا توبه کرد تا انسانها توبه کنند. توبه یعنی چه؟ یعنی توجه و برگشت. خدا به شما عطف توجه کرد؛ این موجب شد تا دل شما هم به خدای متعال متمایل شود.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
در همین دعای ابی‌حمزه‌ی ثمالی عرض می‌کنیم: «معرفتی یا مولای دلیلی علیک و حبّی لک شفیعی الیک و انا واثق من دلیلی بدلالتک و ساکن من شفیعی الی شفاعتک»(3)؛ این‌که تو من را به خود دلالت کردی، این‌که دلیل برای من اقامه شد، گواه بر این است که تو من را داری دلالت می‌کنی؛ تو من را داری می‌کشانی و جذب می‌کنی. اگر می‌بینید در ماه رمضان دستهای جوانان ما در مساجد به سوی آسمان بلند می‌شود و صدای «العفو» آنها فضای جامعه را پُر می‌کند، بدانید که نظر لطف خدا روی این ملت است؛ جذب الهی است؛ کششی است که خدای متعال ایجاد کرده است؛ چون می‌خواهد رحمت خود را بفرستد. «الّلهم انّی اسئلک موجبات رحمتک»؛ از خدای متعال موجبات رحمت را می‌خواهیم. این، موجبات رحمت را فراهم می‌کند. خدای متعال می‌خواهد رحمت و لطف خود را شامل حال این ملت کند.1384/08/08


1 )
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص 583
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛ 
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛

... وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِی بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَيْدِی الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِی وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِی مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّی وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِی إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِی إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِی بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّی أَنْ لَا رَبَّ لِی غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتك يَا سَيِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِك‏ ‏...
ترجمه:
می دانم كه تو انسان امیدوار را اجابت می كنی و انسان گرفتار را دادرس و كمك كننده ای و می دانم پناه به جود و بخششت و خشنودی به تقدیرت جانشین دریغ داشتن بخيلان و راه چاره ایست از آنچه در دستان خودخواهان است و اى پروردگار من آنكه به سوى تو سفر می كند فاصله او به تو نزديك است و تو از آفريدگان خود پنهان نمى‏شوى مگر آنكه كردارشان آنان را از تو بپوشاند و من با خواسته و حاجت خویش رو به تو آورده ام و كمك خواهیم را به تو قرار داده ام و به دعای تو تقرب می جویم بدون اینكه استحقاق شنیدنش از من و لزوم عفو و گذشتت داشته باشم بلكه به اطمینانم از بزرگواریت و اعتمادم به وعده راستینت و پناهم به ایمان به یگانگیت و اعتمادم به شناخت از تو كه پروردگاری جز تو برای من نیست و خدایی نیست جز تو كه یگانه هستی و شریكی برای تو نیست. خدایا تو گفتی و سخن تو حقیقت است و و عده ات راست است كه «از فضل خداوند بخواهید كه براستی خداوند نسبت به شما مهربان است» و ای سرور من در وصف تو نیست كه به خواستن فرمان دهی و حال آنكه از بخشش دریغ ورزی و براستی كه تو نسبت به عطایا بر آفریده هایت بسیار بخشنده ای و بر ایشان مهربان و دلسوزی،
2 ) سوره مبارکه التوبة آیه 118
وَعَلَى الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفوا حَتّىٰ إِذا ضاقَت عَلَيهِمُ الأَرضُ بِما رَحُبَت وَضاقَت عَلَيهِم أَنفُسُهُم وَظَنّوا أَن لا مَلجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلّا إِلَيهِ ثُمَّ تابَ عَلَيهِم لِيَتوبوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيمُ
ترجمه:
(همچنین) آن سه نفر که (از شرکت در جنگ تبوک) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد؛ (حتّی) در وجود خویش، جایی برای خود نمی‌یافتند؛ (در آن هنگام) دانستند پناهگاهی از خدا جز بسوی او نیست؛ سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبه‌پذیر و مهربان است!
3 )
مصباح المتهجد ،شیخ طوسی ص 583 ،
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 74 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛

... مَعْرِفَتِی يَا مَوْلَايَ دَلِيلِی عَلَيْكَ وَ حُبِّی لَكَ شَفِيعِی إِلَيْكَ وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِی بِدَلَالَتِكَ وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِی إِلَى شَفَاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُه»
ترجمه:
« سرورم شناختم به تو مرا به سویت راهنمایی می كند و دوستیم به تو شفاعت كننده من به سوی توست و من از راهنمای خویش به راهنما و حجت تو اطمینان دارم و از شفاعت كننده خود به سوی شفاعت تو دلگرمم. ای آقای من به زبانی كه گناه لالش كرده تو را می خوانم. پروردگارا به‌وسيله دلی كه گناه به هلاكتش كشانده با تو نجوا می كنم»
لینک ثابت
استغفار، نیاز همه طبقات

خدای متعال مکرر در قرآن و از جمله در این آیه ما را امر می‌کند به آمرزش‌طلبی و توبه‌ی به سوی خدا. توبه، یعنی برگشت. این برگشت، هم در مرحله‌ی ایمان و هم در مرحله‌ی عمل و رفتار است. ما کوتاهی‌هایی داشتیم و داریم؛ باید خود را اصلاح کنیم؛ و این در درجه‌ی اولِ اهمیت است. سوره‌ی مبارکه‌ی هود این‌طور شروع می‌شود: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. الر. کتاب احکمت ایاته ثمّ فصّلت من لدن حکیم خبیر. الّا تعبدوا الّا اللَّه انّنی لکم منه نذیر و بشیر و ان استغفروا ربّکم ثمّ توبوا الیه»(1). یعنی رسالت قرآنی در درجه‌ی اول مسأله‌ی توحید است؛ بلافاصله بازگشت به خدا و آمرزش‌طلبی از خدا مطرح می‌شود. این، مربوط به همه‌ی طبقات است؛ از پیغمبران گرفته تا درجات پایین؛ منتها گناهی که از آن استغفار می‌کنیم، در ما یک چیز است؛ در پاکان و برجستگان چیز دیگری است. «کار پاکان را قیاس از خود مگیر». آنها هم احتیاج دارند به استغفار؛ آنها هم ممکن‌اند؛ «سیه‌رویی ز ممکن در دو عالم جدا هرگز نشد، واللَّه اعلم»؛ آنها هم احتیاج دارند که طلب مغفرت کنند و این نقص و نرسیدن و این کُندی نسبی را با طلب مغفرت از خدا جبران کنند. در مورد ما هم که خطاها و گناهان یکی دو تا نیست؛ ما انواع و اقسام خطاها را داریم. این، حرف اصلی ماست.
 
روایتی را هم در این‌جا ذکر کنم: «ادفعوا ابواب البلایا بالاستغفار»(2)؛ درِ بلا را به وسیله‌ی استغفار ببندید. در همین آیه هم که خواندیم، دارد «یمتّعکم متاعا حسنا»(3)؛ یعنی بهره‌مندی نیکو از زندگی، با استغفار و توبه و آمرزش‌طلبی از خدای متعال حاصل خواهد شد.
 
در یک روایت دیگر دارد: «خیر الدّعا الأستغفار»(4)؛ از همه‌ی دعاها بهتر، طلب آمرزش از خدای متعال است. در مناجات شعبانیه آمده است: «الهی ما اظنّک تردّنی فی حاجة قد افنیت عمری فی طلبها منک»(5). این حاجت چیست؟ حاجتی که می‌گوید من همه‌ی عمرم را در طلب آن سپری کردم، عبارت است از مغفرت الهی.1384/08/08


1 ) سوره مبارکه هود آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ الر ۚ كِتابٌ أُحكِمَت آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَكيمٍ خَبيرٍ
ترجمه:
الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است!
1 ) سوره مبارکه هود آیه 2
أَلّا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّني لَكُم مِنهُ نَذيرٌ وَبَشيرٌ
ترجمه:
(دعوت من این است) که: جز «اللّه» را نپرستید! من از سوی او برای شما بیم دهنده و بشارت دهنده‌ام!
1 ) سوره مبارکه هود آیه 3
وَأَنِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتاعًا حَسَنًا إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤتِ كُلَّ ذي فَضلٍ فَضلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبيرٍ
ترجمه:
و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهره‌مند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم!
2 )
مستدرك الوسائل ،میرزای نوری  ج 5 ص 318  ؛
میزان الحكمه،محمدی ری شهری : ج 2 ص 871 ؛

ادْفَعُوا أَبْوَابَ الْبَلَايَا بِالِاسْتِغْفَارِ
ترجمه:
درهای بلا و سختی را به وسیله استغفار ببندید.
3 ) سوره مبارکه هود آیه 3
وَأَنِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتاعًا حَسَنًا إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤتِ كُلَّ ذي فَضلٍ فَضلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبيرٍ
ترجمه:
و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهره‌مند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم!
4 )
كافی ثقة الاسلام كلینی  ج 2 ص 504 ح1 ؛
المحاسن ، احمد بن ابى عبد اللّه برقى‏ ج  1 ص  291 ؛ 
الجعفريات ، محمد بن محمد بن اشعث‏ ص  228 ؛ 
بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج 90ص 284ح 32 ؛

خَيْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ
ترجمه:
از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمودند: بهترين دعا استغفار كردن است.
5 )
اقبال الاعمال ،سید بن طاووس ص 685 ؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی ج 91 ص 98 ؛

...إِلَهِی مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْكَ إِلَهِی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً يَزِيدُ وَ لَا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ فَتَرْضَى إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَ انّى احبّك...
ترجمه:
...خدايا گمان ندارم كه مرا بازگردانى در مورد حاجتى كه عمر خويش را درخواستن آن از تو، سپرى كردم، خدايا ستايش خاص‏ تو است ستايش ابدى جاويدان هميشگى كه فزون شود ولى كم نگردد، بدان نحو كه دوست دارى و خوشنود شوى، خدايا اگر مرا بجنايتم مأخوذ دارى من هم تو را بعفوت بگيرم، و اگر بگناهانم بگيرى من هم تو را بآمرزشت بگيرم، و اگر بدوزخم ببرى بدوزخيان اعلام كنم كه تو را دوست دارد...
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی