newspart/index2
پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ / کمک آمریکا به رژیم عراق/ پشتیبانی آمریکا از صدّام/ حمایت امریکا از عراق در جنگ تحمیلی/ حمایت آمریکا از صدام
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
رعب دشمن از امام(ره)

دشمن چند جور حمله میکند: یک جور حمله‌های سخت است؛ جنگ سخت؛ این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشت‌ساله‌ای که علیه ما به راه افتاد، ازاین‌قبیل بود؛ جنگ بین‌المللی بود؛ یکی به صدّام ابزار شیمیایی داد، یکی هواپیمای میگ داد، یکی هواپیمای میراژ داد، یکی امکانات ضدّ هوایی داد، یکی نقشه‌های جنگی داد؛ حتّی نقشه‌های جنگی و ساخت سنگرها هم با کمک دیگران بود. اینها همه کمکش کردند که بلکه این جنگ را او ببرد؛ و نتوانست.

حمله‌ی سخت یک نمونه‌اش جنگ هشت‌ساله است. یک نمونه، شورشهای قومی است که در کشور -در همه‌ی مرزهای کشور- راه انداختند که یادتان هست که همه‌جا جنگ راه انداختند و شورش راه انداختند؛ [دشمن‌] نتوانست فائق بیاید؛ اینها جنگ سخت بود. کارهای تروریستی را، جریانهای تروریستی را یا فعّال کردند یا به وجود آوردند؛ آمریکا به سکّوی نفتی حمله کرد؛ آمریکا هواپیمای مسافری را ساقط کرد؛ هرچه توانستند کردند؛ اینها جنگ سخت است. در همه‌ی اینها شکست خوردند؛ در مقابل ملّت ایران و در مقابل امام بزرگوار شکست خوردند و بیشتر مرعوب شدند. امام بزرگوار با آن قدرتی که خدای متعال به او داده بود، به‌خاطر توکّل و تقوایی که داشت، به‌خاطر بصیرتی که داشت، به خاطر دلدادگی به هدف که در آن بزرگوار بارز و آشکار بود، خدای متعال در او هیبت قرار داد، به‌طوری‌که دیگران میترسیدند، دشمنان از امام به‌معنای واقعی کلمه مرعوب بودند؛ کَاَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ * فَرَّت مِن قَسوَرَةٍ؛(1) مثل فریاد شیری که میترسانَد حیوانها را، فریاد امام و نوای امام اینها را میترساند، مرعوب میشدند. خب، اینها در این مرحله شکست خوردند.1395/03/06


1 ) سوره مبارکه المدثر آیه 50
كَأَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ
ترجمه:
گویی گورخرانی رمیده‌اند،
2 ) سوره مبارکه المدثر آیه 51
فَرَّت مِن قَسوَرَةٍ
ترجمه:
که از (مقابل) شیری فرار کرده‌اند!
لینک ثابت
ملّتی که با توکّل به خدا آوازه‌ی عزّت خویش را به فلک رسانده، تن به خفّت و خواری نمیدهد

اَلَا وَ اِنَّ الشَّیطانَ قَد ذَمَّرَ حِزبَهُ وَ استَجلَبَ جَلَبَهُ لِیَعُودَ الجَورُ اِلَى‌ اَوطانِهِ‌ وَ یَرجِعَ الباطِلُ اِلى نِصابِه‌ (۱)
حضرات حجج اسلام و آیات ‌الله، ائمّه‌ی جمعه‌ی محترم سراسر کشور (دامت تأییداتهم)
چنان‌که میدانید دشمن متجاوز پس از رانده شدن از میهن عزیز اسلامی‌مان، بار دیگر با تکیه به کمک دشمنان جهانی اسلام، تجاوز خود را از سر گرفته و از چند نقطه به درون مرزها رخنه کرده است. نیّت پلید او آن است که پیش از اجرای قطعنامه‌ی ۵۹۸ و استقرار آتش‌بس، موضع برتر را ازلحاظ جغرافیایی به ‌دست آورد و در مذاکرات پیرامون موادّ قطعنامه، به اتّکاء همین موضع برتر، با زورگویی و قلدری، شرایطی را مطرح و نارواهایی را بر ملّت شجاع و انقلابی ما تحمیل کند. او که بارها در میدان نبرد، برق صلابت و قدرت الهی رزمندگان ما را دیده و بارها با عجز و ذلّت، آتش‌بس را از ملّت ایران التماس کرده، اکنون مغرور از قدرتی موقّت و زودگذر، طبیعتِ جنگ‌طلب خود را آشکار میکند و بی‌آنکه از تجربه‌ی تلخ آتش‌افروزی‌اش درسی گرفته باشد یک بار دیگر ابلهانه قدم به بیشه‌ی شیران خدا نهاده و با پای خویش به‌سمت پرتگاه به پیش میرود. حامیان صدّام که با اسلام و ملّت انقلابی ایران کینه‌ای آشتی‌ناپذیر دارند، همانها که تا دیروز ریاکارانه از صلح دم میزدند و ما را بر نپذیرفتن قطعنامه‌ی ۵۹۸ شماتت میکردند، امروز به طمع افتاده‌اند که ایران اسلامی را به امضای قراردادی خفّت‌بار مجبور کنند، و لذا برخلاف ادّعاهای قبلی و ظاهری خود، حاکم سبُک‌سر و مغرور و نابخرد بغداد را در خفا به ادامه‌ی تجاوز و تأخیر در اجرای قطعنامه‌ی ۵۹۸ تشویق میکنند. اینان همانهایی هستند که در طول هشت سال جنگ، همواره او را با پول و سلاح و تبلیغات کمک کرده‌اند و اکنون میکوشند که نتیجه‌ی آن همکاری‌های جنایت‌آلود خود را در ضعف و شکست اسلام و ایران به دست آورند. ابرقدرت‌های شرق و غرب امید بسته‌اند که ملّت انقلابی ما را شکست‌خورده معرّفی کنند؛ جهان‌خواران امید بسته‌اند که پرچم آزادی مسلمین را که به دست توانای ملّت ما برافراشته شده است، سرنگون کنند؛ دیوانِ آدمی‌خوار امید بسته‌اند که نور خدا را در میهن ما و برق امید را در دل ملّتهای مستضعف خاموش کنند. آنها نیروهای خود را بر روی هم گذاشته‌اند و به هر شیوه‌ی جنایت‌آمیز متوسّل میشوند تا جمهوری اسلامی را دچار شکست نظامی و سپس شکست سیاسی کنند و از ملّت مبارز و انقلابی ما انتقام بگیرند. آنها به این گمان باطل که ملّت ایران از جنگ خسته شده است، نقشه کشیده‌اند که این ملّت سرافراز و سربلند را به ذلّت بکشانند و آتش کینه‌ی ده ساله‌ی خود را فرونشانند. آنان نمیدانند که ملّتی خداجوی و فداکار که زنجیر بندگی ابرقدرت‌ها را پاره کرده و بر اوج قلّه‌ی عبودیّت خدا برآمده، هرگز تن به ذلّت نخواهد داد.
آن کوردلان ندانسته‌اند که «لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِه وَ لِلمُؤمِنین‌»،(۲) ملّتی که با توکّل به خدا و اعتمادبه‌نفس، آوازه‌ی عزّت خویش را به فلک رسانده، هرگز تن به خفّت و خواری نخواهد داد.
آری «هیهات منّا الذّلّه ابی الله ذلک و رسوله طابت و طهرت» (3) آنان فراموش کرده‌اند که در هشت سال قبل که این توطئه‌ی خباثت‌آمیز عیناً به دست حزب بعث عفلقی آغاز شده بود، چگونه با قدرت انقلابی و ایمان اسلامی مردم نقش‌برآب گشت؛ آنان فداکاری ملّت ما را که در سخت‌ترین اوضاع به یاری نیروهای مسلّح خود شتافت و صحنه‌ی نبرد را به مزبله‌ی اجساد متجاوزان عراقی مبدّل ساخت، از یاد برده‌اند؛ آنان ندانسته‌اند که در هنگامه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله، مردم از هر قشر و گروه سر از پا نشناخته و بی‌قرار، به مقابله با دشمن می‌شتابند و جان خود را سپر بلای اسلام و انقلاب و میهن عزیز میکنند؛ آری آنان امام ما و ملّت ما را نشناخته‌اند.1367/05/02


1 ) خطبه 22 :از خطبه‏هاى آن حضرت است هنگامى كه خبر بيعت شكنان جمل به حضرتش رسيد
أَلَا وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِيَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ يَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً . وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِيبَهُمْ مِنْهُ وَ لَئِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِيتَتْ يَا خَيْبَةَ الدَّاعِي مَنْ دَعَا وَ إِلَامَ أُجِيبَ وَ إِنِّي لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِيهِم ْ. فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَيْتُهُمْ حَدَّ السَّيْفِ وَ كَفَى بِهِ شَافِياً مِنَ الْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ وَ مِنَ الْعَجَبِ بَعْثُهُمْ إِلَيَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلَادِ هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي .
ترجمه:
هش داريد كه شيطان گروهش را بر انگيخته، و ارتش خود را از هر سو گرد آورده، تا ستمگرى به محلش، و باطل به جايش برگردد. به خدا قسم آنان ناشايسته‏اى از من نديدند، و بين من و خودشان انصاف ندادند، و از من حقى را مى‏خواهند كه خود ترك آن كرده‏اند، و خونى را مى‏جويند كه خود ريخته‏اند. اگر در اين خونريزى همكارشان بودم پس خودشان هم از اين خونريزى نصيب دارند، و اگر بدون دخالت داشتن من خود عهده دار آن بودند عقوبتى جز بر آنان نيست، و بزرگترين دليلشان به ضرر خود آنهاست. از پستانى كه خشك شده شير مى‏خواهند، و زنده كردن بدعتى را كه مرده است مى‏طلبند. آه چه دعوت كننده زيانكارى دعوت كننده كيست و به چه چيز اجابت مى‏شود من به حجت خدا و آگاهى او در باره اينان راضيم. اگر سر بر تابند تيغ تيز حواله آنان مى‏كنم، كه درمان ايشان از باطل است، و يارى دهنده حق. شگفتا از من مى‏خواهند به ميدان جنگ آيم، و در نبرد با آنان صبر ورزم مادر به عزايشان بنشيند، تا كنون كسى مرا از نبرد نترسانده، و از شمشير به وحشت نينداخته. من به پروردگارم يقين دارم، و شبهه‏اى در دينم ندارم
2 ) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ
ترجمه:
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!
3 )
اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 97؛
اثبات الوصية، ص: 166؛

فروي ان الحسين عليه السّلام قال في خطبة ذلك اليوم- فيما حفظ من كلامه-:ِ أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ يَأْبَى اللَّهُ ذَلِكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَامِ أَلَا وَ إِنِّي زَاحِفٌ بِهَذِهِ الْأُسْرَةِ مَعَ قِلَّةِ الْعَدَدِ وَ خِذْلَةِ النَّاصِر
ترجمه:
اين زنازادۀ فرزند زنازاده مرا بر سر دوراهى نگهداشته است راهى بسوى مرگ و راهى بسوى ذلّت هرگز مباد كه ما ذلّت را بر مرگ اختيار كنيم خدا و پيغمبرش و مردم با ايمان و دامنهاى پاك و پاكيزه كه ما را پروريده و مردمى كه زير بار ستم نروند و افرادى كه تن بذلّت ندهند (همه و همه) بما اجازه نميدهند كه فرمانبرى لئيمان را بر كشته شدن شرافتمندانه برگزينيم هان كه من با اين افراد فاميلم با اينكه كم‌اند و اندك و ياورى ندارم با شما خواهم جنگيد
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی