newspart/index2
منبر / تبلیغ
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اهمیت روشنگری و تبلیغ و منبر

برای تبلیغ، بایستی باب جدیدی را در مدیریت و اداره‌ی حوزه‌ی جدید به وجود آوریم. درست است که ما روی فقاهت تکیه می‌کنیم. درست است که فقاهت را اصل می‌دانیم. اما چنین نیست که رشته‌ی تبلیغ را در حوزه‌ی علمیه‌ی قم، کم‌ارزش بدانیم. گاهی اوقات یک مبلغ، کاری می‌کند که صد فقیه نمی‌توانند آن کار را بکنند. مرحوم حاج آقا رضا همدانی واعظ - غیر از حاج آقا رضا همدانی صاحب مصباح الفقیه است - که مردی ملا و بیشتر اهل وعظ و تبلیغ بود، آن زمان که یکی از مسالک باطله، رواج پیدا کرده بود و در رأس آن مسلک باطل - که من نمی‌خواهم اسم بیاورم - ملایی تحصیلکرده و درس خوانده‌ی نجف قرار داشت - کرمی که از داخل خود درخت به‌وجود آمده و رشد کرده بود - حرفهایی داشتند، که آن حرفها کم‌کم داخل حوزه هم نفوذ می‌کرد. مرحوم میرزای شیرازی به همین حاج آقا رضا همدانی متوسل شد. حاج آقا رضا همدانی یک منبر رفت و آن منبر شد کتابی به نام «هدیة النملة الی رئیس الملة» که الان هم این کتاب وجود دارد. پس، یک مبلغ، گاهی اوقات می‌تواند چنین کار عظیمی را انجام دهد که خود میرزای شیرازی یا بقیه‌ای که بودند و خواستند چنین کاری را انجام دهند، بر آن تسلط نداشتند. این آقا، فنش تبلیغ بود. کارش تبلیغ بود. در همین انقلاب ما - قبل از پیروزی و اوایل انقلاب - وعاظ و شخصیتهای تبلیغی‌ای بودند که بحمدالله بعضی از آنها الان حی و موجودند و از برکات وجودشان، جامعه باز هم بهره‌برداری و استفاده می‌کند. اینها گاهی که در تهران یا قم به منبر می‌رفتند، دنیایی را روشن می‌کردند؛ روشنگری می‌کردند. این‌که روایت دارد: «بعالم الناطق مستعمل علمه» - که روایات(1) متعدد دارد - به خاطر همین است: قوت نطق و قوت تبلیغ.1371/06/29

1 )
الخصال، ج‏1، ص: 197؛
مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص: 137؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏1، ص: 179؛

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قِوَامُ الدِّينِ بِأَرْبَعَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ وَ بِغَنِيٍّ لَا يَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِينِ اللَّهِ وَ بِفَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ بِجَاهِلٍ لَا يَتَكَبَّرُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ فَإِذَا كَتَمَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَالِهِ وَ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ اسْتَكْبَرَ الْجَاهِلُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ رَجَعَتِ الدُّنْيَا إِلَى وَرَائِهَا الْقَهْقَرَى فَلَا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ الْمَسَاجِدِ وَ أَجْسَادُ قَوْمٍ مُخْتَلِفَةٍ قِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ كَيْفَ الْعَيْشُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فَقَالَ خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ يَعْنِي فِي الظَّاهِرِ وَ خَالِفُوهُمْ فِي الْبَاطِنِ لِلْمَرْءِ مَا اكْتَسَبَ وَ هُوَ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَ انْتَظِرُوا مَعَ ذَلِكَ الْفَرَجَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
امير المؤمنين(عليه السّلام)فرمود:پايدارى دين با چهار نفر است:دانشمندى كه دانش خود را اظهار مى‌كند و آن را به كار مى‌برد و ثروتمندى كه در بخشش به اهل دين خدا بخل نمى‌ورزد و فقيرى كه آخرتش را به دنيا نمى‌فروشد و جاهلى كه از طلب علم تكبر نمى‌كند.پس چون عالم علم خود را پنهان سازد و ثروتمندى در مال خود بخل ورزد و فقير آخرتش را به دنيايش بفروشد و جاهل از طلب علم تكبر كند،دنيا به عقب بر مى‌گردد.پس شما را زياد بودن مساجد و رفت آمد اجساد مردم در آنها فريب ندهد. گفته شد:يا امير المؤمنين زندگى در اين زمان چگونه است‌؟فرمود:با آنان در ظاهر در آميزيد ولى در باطن مخالفت كنيد،براى مرد همان مى‌ماند كه كسب كرده و او با كسى است كه دوستش دارد و با اين حال همواره منتظر فرج از سوى خداوند باشيد.
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی