newspart/index2
مذاکرات هسته‌ای / مذاکره هسته‌ای
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
دشمن اجازه فعالیت یک سانتریفیوژ هم نمیداد

اگر کشور قوی شد، از استکبار هم میشود امتیاز گرفت؛ این را من به شما عرض بکنم. اگر کشور ضعیف بود، استکبار که هیچ، ابرقدرت‌ها که هیچ، دولتهای بی‌عُرضه و ضعیف و حقیر هم از آدم طلبکاری میکنند؛ اگر ضعیف شدیم، این‌جوری خواهد شد، [امّا] اگر قوی شدیم، نه.

قدرت هم یک امر نسبی است؛ در هر مرحله‌ای از قدرت، انسان میتواند یک فعّالیّتی انجام بدهد. حالا مثلاً فرض بفرمایید در همین قضایای مذاکرات هسته‌ای -که البتّه من حالا نمیخواهم وارد آن مقوله بشوم- دوستان عزیز ما گفتند ما امتیاز گرفته‌ایم و دشمنانی که تا امروز قبول نمیکردند که ما صنعت هسته‌ای داشته باشیم، حالا پای کاغذ امضا کرده‌اند که ما میتوانیم صنعت هسته‌ای داشته باشیم. خب این چه‌جوری به دست آمد؟ این بعد از آن به دست آمد که ما اقتدار خودمان را نشان دادیم و ما توانستیم کاری را انجام بدهیم که آنها تصوّر نمیکردند بتوانیم انجام بدهیم؛ یعنی تولیدِ غنی‌سازیِ بیست درصد. خود آنها هم میدانند، اصحاب فنّ این کار [هم‌] میدانند که مشکل کار [غنی‌سازی‌] تا ۹۹ درصد، عبارت است از مسیر [غنی‌سازی‌] تا ۲۰ درصد؛ اگر یک کشوری توانست خودش را تا ۲۰ درصد پیش ببرد، از آنجا تا ۹۰ درصد و ۹۹ درصد کار آسانی است، راه زیادی نیست؛ این را اینها میدانند. این مسیر را جمهوری اسلامی پیش رفت؛ یعنی توانست غنی‌سازی ۲۰ درصد را به دست بیاورد، توانست نوزده هزار سانتریفیوژ نسل اوّل تولید کند، توانست حدود ده هزار سانتریفیوژ نسل اوّل را به راه بیندازد، توانست سانتریفیوژهای نسل دوّم و سوّم و چهارم را تولید کند؛ توانست آن دستگاهِ رآکتورِ آبِ سنگینِ اراک را به وجود بیاورد؛ توانست کارخانه‌ی تولیدِ آبِ سنگین را -که امروز از ما میخرند- به وجود بیاورد. این کارها را توانستیم بکنیم که دشمن آن حدّاقل را قبول کرد که ما صنعت هسته‌ای داشته باشیم؛ اگر این کارها را نکرده بودیم [قبول نمیکردند]. من یادم هست و دوستان همه یادشان هست که در آن ده دوازده سال پیش از این، که مذاکرات دوره‌ی قبل را داشتیم، بحث ما این بود که مثلاً اجازه بدهند پنج سانتریفیوژ کار کند، آنها میگفتند نمیشود؛ ما اوّل میگفتیم بیست سانتریفیوژ، بعد گفتند نمیشود؛ کوتاه آمدیم گفتیم پنج سانتریفیوژ، گفتند نمیشود؛ گفتیم یکی، گفتند نمیشود! وقتی‌که نمیتوانیم، وقتی نداریم، وقتی قدرت نیست، دشمن این‌جوری وارد میشود؛ [امّا] وقتی شما نوزده هزار سانتریفیوژ را علی‌رغم دشمن به وجود آوردید، به راه انداختید، نسل دوّم و سوّم و چهارمش را تولید کردید، کارهای جنبیِ فراوانِ دیگری را انجام دادید، خب [دشمن‌] مجبور است قبول بکند؛ اقتدار این است. اگر اقتدار بود، انسان میتواند حتّی از استکبار امتیاز بگیرد. این امتیازی نبود که آمریکایی‌ها به ما دادند، این امتیازی بود که ما با قدرتمان گرفتیم، نه اینکه کسی به ما امتیاز داد.1395/03/06

لینک ثابت
نفوذ دشمن در مجلس ششم همزمان با مذاکرات هسته‌ای

بنده از چندی پیش گفتم مراقب نفوذی‌ها باشید؛ بعضی‌ها بیخود، برآشفته شدند؛ برآشفتگی ندارد. آمریکایی‌ها برای بعد از دوران مذاکرات هسته‌ای، یک نقشه برای داخل ایران داشتند، یک نقشه برای منطقه. این برای ما روشن بود و روشن شد. نقشه برای ایران داشتند، هنوز هم دارند؛ نقشه برای منطقه داشتند، هنوز هم دارند؛ دارند تلاش هم میکنند؛ میدانند که در مقابل اهداف پلید آنها در منطقه چه کسی محکم ایستاده؛ این را هم میدانند و متوجّهند. خب، وقتی‌که دشمن برای داخل کشور برنامه دارد، چه‌کار میکند؟ از نفوذی استفاده میکند. معنای نفوذی این نیست که حتماً رفته باشد پول گرفته باشد برای اینکه بیاید در فلان دستگاه نفوذ کند و خودش هم بداند چه‌کار دارد میکند؛ نه، گاهی نفوذی، نفوذی است، خودش هم نمیداند! امام (رضوان‌الله‌علیه) فرمودند گاهی حرف دشمن با چند واسطه از دهان مردمان موجّه شنیده میشود. امام هوشیار بود، امام مجرّب بود. دشمن یک چیزی میگوید، یک چیزی میخواهد، این را با وسایل گوناگونی، با چند واسطه کاری میکند که از زبان فلان آدم موجّه که نه پولی از دشمن گرفته، نه تعهّدی به دشمن داده، بیرون بیاید. مگر ندیدیم اینها را؟ مگر تجربه نکردیم اینها را؟ در همین مجلس شورای اسلامی مگر ندیدیم که یک نماینده‌ای آمد نظام را متّهم کرد به دروغ‌گویی! گفت ما ده سال است، سیزده سال است داریم به دنیا دروغ میگوییم، در تریبون مجلس شورای اسلامی! در این منبر عمومی! خب، او حرف دشمن را دارد میزند؛ دشمن به ما میگفت شما دروغ میگویید! حالا یکی از خود ما پیدا میشود میگوید نظام دارد دروغ میگوید! این نفوذی نیست؟ احیاناً خودش هم خبر ندارد و نمیداند. مجلسی داشتیم که در حال مذاکرات گرم دشوار هسته‌ای در دورانی که رئیس‌جمهور محترم فعلی ما رئیس مذاکرات هسته‌ای بود و داشتند با زحمت، با شدّت حرف میزدند، با طرفهای مقابل مجادله میکردند و درواقع مبارزه میکردند برای اینکه حرف ایران را سبز کنند، در مجلس طرح سه‌فوریّتی آوردند برای اینکه حرف طرف مقابل سبز بشود! همان‌وقت رئیس هیئت مذاکره که رئیس‌جمهور محترم فعلی ما است، گلایه کرد و گفت ما داریم آنجا مبارزه میکنیم، اینجا آقایان دارند طرح به نفع دشمن طرّاحی میکنند؛ خب، اینها نفوذ است؛ اینها چیست؟ [مگر] نفوذ شاخ‌ودم دارد که بعضی تا گفته میشود نفوذ، برآشفته میشوند که آقا، گفتید نفوذ، گفتید نفوذ؟ بله، باید مراقب بود. خب، پس دشمن در فکر نفوذ است؛ چه کسی باید مراقبت بکند؟ هم مردم باید آگاهانه مراقبت بکنند، هم مسئولان، سیاسیّون، شخصیّت‌های سیاسی؛ آنها بیشتر لازم است مراقب باشند. مراقبت کنند آنچه میدانند خواست دشمن است انجام نگیرد.1394/12/05
لینک ثابت
در خواست آمریکا برای مذاکراه با ایران در دولت دهم

این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوه‌ی یک است؛ مذاکره‌ی با آمریکایی‌ها است. متقاضیِ این مذاکرات آمریکایی‌ها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطه‌ای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیس‌جمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئله‌ی هسته‌ای را با ایران حلّ‌وفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطه‌ی اساسی در حرف او وجود داشت: یکی اینکه گفت ما ایران را به‌عنوان یک قدرت هسته‌ای خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف شش‌ماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطه‌ی محترم گفتم که ما به آمریکایی‌ها اطمینانی نداریم، به حرف اینها اطمینانی نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات این‌جوری شروع شد.1394/04/02
لینک ثابت
ارتقاء ظرفیت فکری ملت ایران در جریان تعلیق غنی سازی سال ۸۲ و ۸۳

درباره‌ی مسائل جاری ما با آمریكا - كه این روزها محلّ بحث است - چند نكته را من عرض بكنم؛ سئوال است در ذهنها. اوّلاً یك تذكّر مهم و لازمی را بدهم: هیچ‌كس نباید این مجموعه‌ی مذاكره‌كنندگان ما را با مجموعه‌ی شامل آمریكا - همان شش دولت، به‌اصطلاح پنج بعلاوه‌ی یك - سازش‌كار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّه‌های خودمان هستند، بچّه‌های انقلابند؛ یك مأموریّتی را دارند انجام میدهند. كار سختی هم هست [كه‌] بر عهده‌ی اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن كاری را كه بر عهده‌ی آنها است انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را كه مشغول یك كاری است و مسئول یك فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی كه گاهی شنیده میشود - كه اینها سازش‌كارند، و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست. این را هم توجّه داشته باشید، این مذاكره‌ای كه امروز دارد انجام میگیرد با شش كشور - كه آمریكا هم جزو این شش كشور است - فقط در مورد مسائل هسته‌ای است و لاغیر. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانی گفتم [كه‌] مذاكره در موضوعات خاص اشكالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن میخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمیكنیم.
یك تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ی تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت، كه آن‌وقت تعلیق غنی‌سازی را در مذاكرات با همین اروپایی‌ها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنی‌سازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لكن ما قبول كردیم، مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند خب یك ذرّه شما عقب‌نشینی میكردید، همه‌ی مشكلات حل میشد، پرونده‌ی هسته‌ای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها مشكل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع كردیم غنی‌سازی را آغاز كردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی كه‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول كارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت كردند، كارها را پیش بردند. بنابراین از مذاكراتی هم كه امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبین نیستم؛ من فكر نمیكنم [از]این مذاكرات آن نتیجه‌ای را كه ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لكن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد كرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.1392/08/12

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی