قضیّهی بیستونهم بهمن یک حادثهی هویّتساز قضیّهی بیستونهم بهمن یک حادثهی هویّتساز بود ... هر ملّتی، در سایهی استقامت و ایستادگی، هویّت پیدا میکند. آن چیزی که به ملّتها هویّت میدهد، شخصیّت میدهد، عظمت میدهد، به حفاظت از خود ملّتها و فرهنگ آنها کمک میکند، استقامت آنها و ایستادگی آنها است ... مردم تبریز در بیستونهم بهمن، قیام قم را دیده بودند؛ خب در قم کشتار شد، مردم قم سرکوب شدند؛ این را مردم خبر داشتند، مردم تبریز میدانستند ایستادگی در مقابل دستگاه، کشته شدن دارد، جان دادن دارد، امّا ایستادند، استقامت به خرج دادند، خدا برکت داد. اینکه میگوییم تاریخ ورق خورد در روز بیستونهم بهمن به برکت حرکت مردم تبریز، این برکتی که خدا به این کار داد، به خاطر همین بود که استقامت به خرج دادند: وَ اَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّریقَةِ لَاَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا؛ استقامت.1401/11/26
تلاش دستگاه طاغوتی برای جلوگیری از حادثه 29 بهمن ماه حضور مردم [تبریز] در بیستونهم بهمن سال ۵۶، شبیه کار امام سجّاد (علیهالسّلام) و جناب زینب کبری بود که نگذاشتند حادثهی عاشورا فراموش بشود. تبریزیها در بیستونهم بهمن نگذاشتند این بار زمین بماند وَالّا بنا بر این بود که کشتار قم و حضور مردم و همهچیز فراموش بشود امّا تبریزیها نگذاشتند. من فراموش نمیکنم آن روزها خبرهایی میآمد که دستگاه جبّار و طاغوت شخصیّتهای برجستهی نظامی خودش را فرستاد تبریز برای اینکه جلوی حضور مردم را بگیرند امّا مردم بیستونهم بهمن را بهوجود آوردند؛ و تا امروز این روز زنده است. اینکه بنده هم اصرار دارم که در این روز با شما ملاقات بکنم بهخاطر اهمّیّت این روز است.1393/11/29
تدین و غیرت دینی؛عامل نقشافرینی مردم آذربایجان در تحولات تاریخ معاصر مردم آذربایجان و به طور مشخص مردم تبریز و بسیاری از شهرهای دیگر آذربایجان، اینها کسانی هستند که از بیش از صد سال قبل در عمدهترین حوادث و تحولات مثبت این کشور در صف اول قرار داشتند و نقشآفرینی کردند؛ از تحریم تنباکو که مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد تبریزی وارد میدان شد تا نهضت مشروطیت - چه نهضت مشروطیت اول، چه آنچه که بعد از استبداد صغیر پیش آمد - کانون جوشش مبارزات، آذربایجان بود، شهر تبریز بود. قهرمانان نامدار تبریز توی جیبشان نامهها و احکام علمای بزرگ را داشتند؛ به آنها استناد میکردند، تصریح میکردند، امثال ستارخان و باقرخان؛ حالا غیر از علمای بزرگی که در این نهضت حضور داشتند. حتّی امثال این قهرمانان و رزمندگان دلاور آذربایجان تصریح میکردند که پیرو علمای دین و پیرو احکام مراجع تقلیدند؛ این آثار و اسناد مسلّمِ باقیماندهی از آن روز این را به ما میگوید. اینجور نبود که این حرکت یک حرکت بیجهت و خودبخودی باشد؛ حرکت دینی بود، از روی احساس غیرت دینی بود. همه متدین بودند در سرتاسر کشور، منتها بعضی از نقاط به خاطر خصلتهای بومی - آن غیرت، آن شجاعت، آن مردانگی - این حرکت دینی را برجستهتر کردند؛ تبریز و آذربایجان اینجور بوده.
بعد از آنی که نهضت اسلامی شروع شد از پانزده خرداد سال 42 همین جور بود. از آنجا علمائی زندانی شدند، تبعید شدند، به زندان تهران آورده شدند. در طول این سالها هم همین جور بود. در شروع انقلاب هم خب، بیست و نه بهمن یک شاخص عمده است، یک سنگ نشان است در این جادهی عظیم حرکت مردم ایران. من مکرر گفتم، نمیخواهم تکرار کنم؛ اگر بیست و نه بهمن نبود، نوزده دی قم معلوم نبود بتواند این اثر را بگذارد. حرکت بیست و نه بهمن تبریزیها بود که خون شهدای مظلوم نوزده دی قم را جوشاند، زنده کرد، پیام آن را به همهی دنیا رساند، به همهی کشور رساند. حرکت مردم تبریز اینجور اثرگذار بود. بعد هم مسائل انقلاب، مسائل جنگ.
اولین امام جمعهی شهید و شهید محراب از تبریز بود؛ از پنج شهید محراب، دو نفرشان مال تبریزند. در بین لشکرها، در بین سردارها، لشکر عاشورا و رزمندگان آذربایجانی و تبریزی و سرداران آنها جزو برجستگانند. یک لشکر مجموعهای از جوانهاست، همهی مردم تو لشکر نیستند؛ اما اگر همهی مردم در راه نباشند، همهی مردم دلشان در این جهت نباشد، یک لشکر دلاورِ قهرمانی مثل آن لشکر به وجود نمیآید. جنازهی شهدا را هی بیاورند، تشییع کنند، هی مردم مشتاقتر بشوند؛ پدر مادرها جوانهاشان را بیشتر بفرستند جبهه؛ اینها همه معنا دارد. اینها همان راز موفقیت ملت ایران است.1390/11/26
پیشرو بودن آذربایجانیها، در حوادث صد و پنجاه سال اخیر ایران ما همواره با نگاه به این خطهی دلاورپرور [آذربایجان] ، خطهی ایمان، خطهی اخلاص، احساس سربلندی و افتخار کردهایم. هر وقت در هر نقطهای از تاریخ، انسان به آذربایجان نگاه میکند و مردم آذربایجان را میبیند، احساس افتخار میکند، احساس عزت میکند. در حوادث پیدرپی صد و پنجاه سال اخیر ایران، آذربایجانیها پیشرو بودند؛ گاهی پیشرو بودند، گاهی تک بودند. در قضیهی تحریم تنباکو که میرزای شیرازی از سامره دستور دادند، جزو اولین نقاطی که مردم پاسخ دادند، علمای بزرگ آذربایجان - مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد و دیگران - پاسخ دادند و مردم آمدند توی میدان، تبریز بود؛ که کمر استعمار را در یک دورهای، در یک برههای شکست. در قضیهی مشروطیت همین جور، در قضایای بعد از دورهی استبداد صغیر همین جور، در قضایای بعدی تا دورهی انقلاب اسلامی همین جور؛ که این 29 بهمن شد یک پرچم، شد الگوساز؛ مهم این است. مهم این است که یک ملتی، یک جماعتی، یک مجموعهای، یا یک فردی بتواند الگو درست کند، تا این الگو تولید مثل کند. کار تبریزیها در قضیهی 29 بهمن این بود؛ والّا قضیهی 19 دی قم ممکن بود فراموش شود. تبریزیها نگذاشتند آن حادثهی مهم و خونین قمیها به وسیلهی تبلیغات، به وسیلهی غفلتها یا غرضورزیها از یاد برود؛ یعنی کار حضرت زینب را کردند. اگر زینب نبود، کربلا نبود. اگر زینب نبود، حادثهی عاشورا معلوم نبود این گسترش را پیدا کند و این ماندگاری را در تاریخ داشته باشد. حرکت مردم اینجوری بود. آن وقت شد الگو. اربعینِ اول را تبریزیها راه انداختند، اربعینهای بعدی پیدرپی راه افتاد و منتهی شد به این حرکت عظیم.1389/11/27
آغازگری در حوادث گوناگون و وفاداری؛ دو ویژگی مردم تبریز در طول تاریخ در طول تاریخِ نزدیک به خودمان، در حوادث بزرگ، از دوران مشروطه و قبل از مشروطه تا امروز، انسان دو ویژگی را در تبریز و در آذربایجان میبیند: یکی اینکه مردم تبریز در حوادث گوناگون همیشه آغازکننده بودند، شروع کننده بودند و ابتکار عمل را در دست گرفتهاند. قضیهی بیست و نهم بهمن از این قبیل است. اگر مردم بیدار تبریز در چهلم حوادث قم، آن حادثهی بزرگ را به وجود نمیآوردند، این سلسلهی اربعینها در کشور راه نمیافتاد و این حرکتِ خودجوش عظیم مردمی در سراسر کشور معلوم نبود چگونه به وجود خواهد آمد و چگونه ادامه پیدا خواهد کرد. بنابراین ابتکار عمل را تبریزیها کردند. در قضایای قبل هم همین جور بوده است، در قضیهی مشروطه هم همین جور بود؛ تبریزیها شروعکنندهاند، مبتکرند. بسیاری از این شعارهائی هم که امروز در زبان مردم عزیز ما در سراسر کشور جریان دارد، غالباً از تبریز شروع شده است. خصوصیت دوم، وفاداری است. بعضیها وارد یک راهی میشوند، اما ادامه نمیدهند و وفادار نمیمانند؛ حوادث گوناگون آنها را متزلزل میکند، مردد میکند؛ گاهی از راه برمیگردند، گاهی بدتر از برگشتن، اصل حرکت و راه را انکار میکنند؛ از این قبیل داشتیم. مردم تبریز و آذربایجان وفادارند، ایستادهاند. خدای متعال در قرآن میفرماید: «و من اوفی بما عاهد علیه اللَّه فسیؤتیه اجرا عظیما».آن کسی که وفادار میماند، پای حرف حق و سخن حق میایستد، گذشت زمان و حوادث دشوار، او را متزلزل نمیکند، خدای متعال به او پاداش بزرگی خواهد داد. یک عدهای اینجور نیستند، عهدشکنی میکنند؛ «فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه». عهدشکن به ضرر خود عمل میکند و در واقع به خاطر عهدشکنی، خود را خسارتزده میکند؛ راه خدا خسارتی نمیبیند. شما مردم تبریز و مردم آذربایجان وفاداری کردید و ایستادید. امام بزرگوار ما با اینکه با تبریز آشنائی نزدیکی نداشتند، اما مردم تبریز را خوب شناخته بودند. در آن قضایای فتنهی اول انقلاب که در جاهای مختلف فتنهانگیزی شد، از جمله در تبریز، امام فرمودند که خود مردم تبریز جواب فتنهگران را خواهند داد، و دادند؛ همینجور شد. جز نیروی ایمان و غیرت و همت و آگاهی و بصیرت، چیز دیگری نمیتوانست آن فتنهها و آن آتشها را خاموش کند.1388/11/28
هوشیاری،جرئت اقدام،امید به آینده ؛ درسهای حادثه 29 بهمن درس حادثهی بیست و نه بهمن، تأثیر هوشیاری، بیداری، بهوش بودن، یك؛ و جرئت اقدام، دو - ملاحظه نكردن از سختیها و خطرها - و امید به آینده، سه؛ این سه تا خصوصیت است. اولاً درك كند. خیلیها اهمیت موقعیت را نفهمیدند. مردم تبریز موقعیت و حساسیت را درك كردند و اقدام كردند. خودِ این هوشمندی و درك موقعیت و حساسیت، یك امر مهمی است. بعدِ اینكه موقعیت حساس فهمیده شد، همت و جرئت برای اقدام وجود داشته باشد. این هم نكتهی دوم. و بعد هم این اقدام را از روی امید، با اتكاء به خدا، با توكل به خدا، با حسن ظن به خدا، انجام بدهند. بخشی از درسهای بیست و نه بهمن اینهاست. این مردم اگر مؤمن باللَّه نبودند، اگر ایمان در درون دل این مردم موج نمیزد، آن آگاهی اگر هم به وجود میآمد، به كار نمیآمد؛ به درد نمیخورد و به اقدام منتهی نمیشد. ایمان مردم، هوشیاری مردم، اقدام بموقع، همهی اینها نقش داشت. این شد درس برای ما؛ امروز هم همین جور است؛ آینده هم همین جور است. حوادث را هوشیارانه باید دنبال كرد. خیلی از ملتها در مواقع حساس، حساسیت موقع را نفهمیدند. چون نفهمیدند، حوادث بر سر آنها بار شد، از روی آنها عبور كرد و غافل ماندند و لگدمال حوادث شدند. اگر آن روزی كه بعضی از علما در مقابل خودكامگیهای رضا خان ایستادند، همه با آنها همراهی میكردند، اگر آحاد ملت آگاهانه میفهمیدند كه چه اتفاقی دارد در این كشور میافتد و میایستادند، شاید ملت ما پنجاه سال جلوتر بود و خسارتهای پنجاه سال دوران انحطاط رژیم طاغوتی و وابستهی پهلوی را تحمل نمیكرد. غفلت موجب میشود كه انسان این خسارتها را تحمل كند. غفلت نبایستی به خرج داد. اگر آن روزی كه آمریكائیها در این كشور كودتا راه انداختند- آمریكا و انگلیس تواماً، در سال 32- حساسیتِ موقع درك میشد، اقدام مناسب انجام میگرفت، یقیناً سالها خسارتهائی كه عاید شد برای كشور، پیش نمیآمد. هوشیارانه حوادث را باید رصد كرد.1387/11/28
تبدیل حادثه 19 دی قم به یک جریان، توسط مردم تبریز و آذربایجان اگر برای جوانهای عزیزی که آن روز[29 بهمن 56] را ندیدند، بخواهیم در دو جمله مسئله را تصویر کنیم، مسئله این است که یک حرکتی در مواجههی با رژیم غدار، از یک نقطهای، یعنی از حوزهی علمیهی قم و مردم قم سربلند کرد، رژیم بیباک و غدار و متکی به آمریکا بهشدت آن را سرکوب کرد، نفسها در سینهها حبس شد. همه خیال کردند قضیه تمام شد. آن نقطهای که نگذاشت این قضیه به اینجا ختم شود و یک حادثه را تبدیل به یک جریان و یک فرایند کرد، عبارت بود از تبریز و آذربایجان. یعنی مردم غیور و شجاع و باهوش تبریز، یک حادثه را تبدیل کردند به یک جریان؛ نگذاشتند این حادثه در قم دفن شود. اگر بخواهیم تشبیه کنیم به حوادث صدر اسلام، مثل کار جناب زین العابدین و زینب کبری در حفظ حادثهی عاشورا و نگذاشتن و مانع شدن از اینکه این حادثه در صحرای کربلا دفن شود و فراموش شود. شما این را یک پرچمی کردید و با قدرت این را در دست نگه داشتید و این پرچم شد شاخص. این، اهمیت حادثه را نشان میدهد.1386/11/28
مصادیق بیداری مردم تبریز در تاریخ این حركت مردم عزیز و هوشیار تبریز - یعنی زنده نگهداشتن نام و یاد بیستونهم بهمن - حقّاً و انصافاً یك حركت آگاهانه و ناشی از بیداری است. سیاستهای اقتدارطلب جهانی، همهی سعی خود را متمركز كرده كه یادگارهای انقلاب و نشانههای غیرت دینی و غیرت ملی مردم را زیر آواری از جنجالهای تبلیغاتی خود پنهان كند و از یادها ببرد. اما دلهای بیدار و جانهای آگاه و هوشیار، درست نقطهی مقابل آن سیاست شیطانی عمل میكنند؛ یعنی چیزهایی را كه پرچم عزّت و افتخار این ملت است، بر سرِ دست نگه میدارند. بیستونهم بهمن از این قبیل است و شما با این حركت خود - آمدن این راه طولانی و اجتماع در اینجا - این نام و یاد را زنده نگه میدارید. این حقیقتاً بیداری است. بنده خطاب به شما عزیزانی كه در اینجا هستید و خطاب به مردم تبریز و آذربایجان عرض میكنم: آذربایجان! اویاخسان انقلابا دایاخسان این بیداری خیلی ارزش دارد و همین بیداری بود كه حادثهی بیستونهم بهمن را در سال 1356 بهوجود آورد. مردم شجاع تبریز و مبارزان حقیقی و راستین، چهلم شهدای قم را چنان بر سر دست گرفتند كه در حقیقت انقلاب را به حركت درآورد. این عمل، هوشیاری میخواست. رژیم طاغوت خیال میكرد كه با سركوب قیام مردم قم در نوزدهم دیِ آن سال، مسأله تمام شد. اما تبریزیها نگذاشتند و چهلم شهدای قم و آن حركت عظیم را در بیستونهم بهمن در سطح كشور بهوجود آوردند و آن توفان را به راه انداختند. این هوشیاری است. هم هوشیاری است، هم غیرت دینی و ملی و هم ایثارگری و فداكاری. مجموعهی این صفات و خصایل، مردم تبریز و آذربایجان را ممتاز كرده است. قبل از انقلاب، در حوادث مشروطه و در حوادث قبل از مشروطه هم همینطور بود. در حادثهی تحریم تنباكو و مبارزه با كمپانی انگلیسی و سلطهی اقتصادی انگلیس بر ایران، یكی از محورهای مبارزه، تبریز و مرحوم «حاج میرزا جواد مجتهد» عالم بزرگ تبریز بود. مگر این سوابق فراموش شدنی است؟!1381/11/28