newspart/index2
فرصت شناسی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تشنگی دنیای غرب نسبت به معارف اسلامی

امروز یک فرصت استثنایی پیش آمده است. این فرصت را، انقلاب به ما داده است. در سایه انقلاب است که حوزه‌های علمیّه، بدون مزاحمتِ یک دستگاه جابر، ظالم و خبیث، می‌توانند عالم و فاضل تربیت کنند. در گذشته، این‌طور نبود و انواع وسوسه‌ها و موذیگریها را می‌کردند. حمله کماندوها و چماق به دستهای دستگاه جبّار پهلوی به مدرسه فیضیه میدان آستانه، صحن مطهّر و خیابان ارم در سالهای چهل و یک و چهل و دو، یک واقعه فراموش نشدنی است. کاری می‌کردند که طلبه، فرصت و دل و دِماغ درس خواندن پیدا نکند. به طلاّب و علما اهانت می‌کردند و بر سرِ راهِ دلِ جوان این مجموعه، دامها پهن می‌کردند. اما امروز اینها نیست.

امروز دنیا و جوانان مسلمان به شما نیازمندند و دنیای سرخورده از مادّیت، چشم انتظار شماست. من یک بار در صحبتی این را گفتم که یکی از فضلای برجسته زمان ما که به‌طور کامل با فرهنگ جدید آشنا بود و چند زبان می‌دانست و سالها در دانشگاههای مختلف دنیا تدریس کرده یا تعلیم گرفته بود، پس از سفری که برای یک فرصت مطالعاتی به اروپا رفته و بازگشته بود، نوشته یا گفته بود که امروز ذهنیّت دنیای غرب، دیگر دنبال این زرق و برقها نیست؛ بلکه به دنبال «شیخ انصاری»ها و «آخوند ملّاصدرا»هاست! و این دیگر حرف منِ طلبه نیست. امروز این انسانهای معنوی هستند که از زیر انبار تهمتها می‌درخشند و مردمی را که در تاریکی مادیّت دست و پا می‌زنند، به خود جذب می‌کنند. شیخ انصاری و آخوند ملّاصدرا - یکی فقیه و دیگری حکیمِ عارف - هر دو در دنیای غرب، با خصوصیّت زهد و عبادت فراوان، به یاد ماندنی و تاریخی هستند.

امروز اوج مظاهر غرب، مانند علوم و فنون، فساد، زرق و برق و قدرت نظامی و اطّلاعاتی، در کشور ایالات متّحده امریکا وجود دارد. آن‌جا ناگهان یک جماعتِ بین یک تا دو میلیون نفر از سیاهان، که همه‌شان هم مسلمان نیستند، بر می‌خیزند و به عنوان شعار، همه «اللَّه اکبر» سر می‌دهند! از نظر من و شما، این پدیده مهم و قابل تفسیری است و باید روی آن تأمّل کنیم. اینها فکر می‌خواهند و با انگیزه به میدان آمده‌اند. متاع نفیس دین، چیزی نیست که کسی در شهرهای امریکا بنشیند و بدون تعلیم و تربیت، آن را آن‌چنان که هست فرا گیرد.امروز انگیزه‌ای یافته است و باید به او تعلیم داد. بنده چند سال پیش به شهر سارایو و بعضی مناطق یوگسلاوی سابق رفتم و مسلمانان را از نزدیک مشاهده کردم. ظاهر زندگی آنها، صد در صد غیر اسلامی، اما انگیزه‌هایشان اسلامی بود. آن روز، هنوز حکومت کمونیستی بر سرِ کار بود؛ اما وقتی می‌دیدند رئیس جمهور یک کشور اسلامی به آن‌جا آمده است، چون مسلمان بودند، در خیابانها می‌ایستادند و اشکِ شوق می‌ریختند. در مسجدشان جمع شده بودند و به همراهان ما که می‌رسیدند، لباس مردان یا چادر زنانِ هیأتِ ایرانی را می‌بوسیدند. این، انگیزه است.

خوب! این انگیزه، ابدی نمی‌شود مگر این‌که یک مبلّغ خوب، با یک فکر و منطق حسابی به آن‌جا برود و آن را ماندگار کند. عزیزان من! این کارها را چه کسی خواهد کرد؟ امروز دنیا تشنه شماست. شهرها، روستاها، دانشگاهها و ملت ما نیز همین طور است. تنها چیزی که می‌تواند پاسخگوی این نیاز باشد، کسب علم، تحقیق علمی و تفکّر است.1374/09/16

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی