انقلاب ما دارای دو بعد بود: بعد داخلی و بعد خارجی. در بعد داخلی، ملت فداكار ایران زندگی دستساختهی فرهنگ غرب و آلوده به فساد قدرتهای استكباری را به زندگی اسلامی ـ كه آرزوی همهی مردم ایران بود ـ تبدیل كرد.
[...]
اهمیت بعد خارجی انقلاب، كمتر از بعد داخلی آن نیست. در بعد خارجی، انقلاب ما توانست ملتهای مسلمان را با هم آشنا، و نسبت به یكدیگر دلسوز و علاقهمند كند.
[...]
ما كه امروز برای امام(ره) عزادار هستیم، باید این دو بعد را با كمال جدیت مورد توجه و نظر قرار دهیم; والا اگر خدای ناخواسته راه و وصیت امام فراموش بشود ـ كه انشاءالله هرگز فراموش نخواهد شد ـ نتایج زحمات طولانی آن بزرگوار از بین خواهد رفت.1368/04/12
لینک ثابت
آیندهی بسیار روشنی پیش روی ماست، كه به سمت آن در حركتیم؛ آیندهیی كه ملت ایران خواهد توانست به بركت اسلام و نظام اسلامی، هم عدالت اجتماعی و رفاه مادّی داشته باشد، و هم به استقلال كامل دست یابد. از روز اول پیروزی انقلاب، ما به سمت این آینده حركت كردهایم و به اعتقاد من، قسمتهای سختترش را پشت سر گذاشتهایم. نمیگویم بدون تحمل زحمت میشود به آن آینده رسید؛ اما میگویم با حفظ وحدت و ایمان و انگیزه و ادامهی حركت، میتوان به آن دست یافت. عمده این است كه ما یاد و راه و هدفهای امام(ره) را همیشه در خاطر داشته باشیم و آنها را حفظ كنیم.1368/04/07
لینک ثابت
در كنار صبر و وفا و استقامت شما، و با كسب كمكها و امدادهای الهی، همهی ما - هرجا هستیم و در هر شهر و منطقهیی كه زندگی میكنیم و به هر قشر و گروه اجتماعییی كه وابسته هستیم - دو وظیفهی سنگین را برعهده داریم كه باید آنها را به بهترین وجه انجام دهیم.
وظیفهی اول این است كه صلابت و ابهت و عزت انقلاب را حفظ كنیم و راه امام را با قاطعیت ادامه دهیم و تسلیم باجخواهیهای دشمنان اسلام و انقلاب نشویم. شرق و غرب عالم این انقلاب را شناختهاند و زورگوهای دنیا هم توقعشان را از جمهوری اسلامی كم كردهاند. ملتها و دولتهای ضعیف، با ضعف خود بزرگترین ضربه را به خودشان میزنند. چنین ملتها و دولتهایی، از طرف قدرتهای بزرگ مورد ترحم قرار نمیگیرند.1368/04/03
لینک ثابت
وقتی كه اعلام میكنیم راه اماممان را قاطعانه دنبال خواهیم كرد، اولین تكلیف این است كه ببینیم عناصر اصلی حركت امام(ره) چه بود.حركتی كه امام امت از حدود بیست سال پیش شروع كردند، منجر به تأسیس نظام و حكومتی شد كه اسلام را مبنای زندگی قرار داد و با توفیق الهی كار را به جایی رساندند كه اسلام و مسلمین در دنیا عزیز شدند. این راه، راهی طولانی و دشوار بود. پیمودن این مسیر، شرایطی داشت، و چون امام بزرگ ما حایز آن شرایط بود، توانست این راه را طی كند.
ما كه میخواهیم آن راه را دنبال كنیم و بر این نیت هم صادقیم، باید ببینیم كه آیا آن شرایط را در خودمان ایجاد كردهایم یا خیر؛ این مهم است. یقیناً امام با همان روحیه و روشی حركت میكرد كه پیامبران الهی حركت میكردند. راه و هدف او هم براساس راه و هدف پیامبران بود. آنها در پیمودن راه دشوار خود، عواملی را ملاحظه میكردند. «قال موسی لقومه استعینوا باللَّه واصبروا انّ الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده والعاقبة للمتّقین». اول، صبر و استقامت؛ و دوم، استعانت به خدا و تكیه به او. این دو عامل حتماً لازم است و اگر نباشد، راه طی نخواهد شد. اگر امام(ره) این دو عامل را در نظر نمیداشت، نمیتوانست راه را طی كند. او بر مشكلات و سختیها و كمبودها و فشارها و طعنهها و شایعهپراكنیها و شماتتهای دشمن، صبر واستقامت كرد. نمیتوان انتظار داشت كه دشمن توطئه و دشمنی نكند؛ او دشمن است و توطئه و دشمنی خواهد كرد. این ما هستیم كه باید در مقابل مشكلات و توطئههایی كه دشمن سر راه ما میگذارد، صبر و استقامت كنیم و نسبت به ادامهی راه، خسته و كسل و ملول نشویم. از طرف دیگر، باید از خدا استعانت بجوییم و با او رابطه داشته باشیم و راه او را درست بدانیم و جز حول و قوّهی الهی، به نیروی دیگری اعتقاد نداشته باشیم.1368/03/31
لینک ثابت
برادران و خواهران! انقلاب بزرگ اسلامی ما، تمام مسلمانان دنیا را امیدوار كرده است. اگر مسلمانان در شرق وغرب عالم و در آسیا و اروپا و آفریقا، برای ارتحال امام(ره) عزادار میشوند و مثل ملت ایران عزاداری میكنند، به دلیل امیدی است كه حركت ملت ایران به رهبری امام در دلهای آنها به وجود آورده است. آنها امام بزرگوار ما را مظهر آرزوها و امیدهای خودشان به حساب میآوردند؛ لذا در غم آن عزیز، آنگونه عزاداری میكردند. انقلاب ما در دلهای مسلمانها امید به وجود آورده است. ما باید این امیدواری را حفظ كنیم. در صورتی این امید حفظ خواهد شد كه در همان خط و راهی كه امام عزیز، ملت و مسؤولان را به سمت اهداف انقلاب حركت دادند، ادامهی مسیر بدهیم و از هیچ چیز نترسیم.1368/03/30
لینک ثابت
بعد از رحلت رسول گرامى هم، مسلمانان هر کدام در هر سطحى که بودند -یکى در سطح امیرالمؤمنین یا فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) یکى هم در سطح مسلمان معمولىِ آن روز، که طبعاً احساساتشان، برداشتهایشان مشابه هم نمیتوانست باشد- احساس کردند که باید راه را حالا ادامه داد؛ همین احساسى که امروز شماها هم دارید، ملّت ایران همه دارند. راه امام را باید ادامه داد. این را باید جدّى بگیریم؛ اگر ما امام را دوست داریم و راست میگوییم - که راست هم میگوییم، هیچ کس نمیتواند شک کند که ملّت ایران صادق است در عشق به امام و محبّت به امام - حالا که صادق هستیم، اگر میخواهیم امام زنده بماند، باید راه امام را زنده نگه داریم؛ بُروبَرگرد ندارد. درس امام باید زنده بماند، هدفهاى او بایستى هدفهاى حقیقى و اصلى به حساب بیاید، حرکت ما باید به سمت آن هدفها باشد، هدف دیگرى از خودمان درست نکنیم. هدف امام را بایستى مشخّص کنیم، روشن کنیم - که مشخّص و روشن هم هست، احتیاجى به کار زیاد ندارد - و با دلمان، با زبانمان، با همهی وجودمان بگوییم: حالا که خداى متعال اینجور مقدّر کرد که تو - بندهی صالح او - در نیمهی این راه، بار را بسپارى به دیگران و خودت بپیوندى به ملکوت و به جوار اعلىٰ، ما این بار را روى زمین نخواهیم گذاشت. عشق ما به تو، محبّت ما به تو، ارادت ما به تو، ادّعاى شاگردى ما نسبت به تو، در این صورت صادق خواهد بود که نگذاریم این بار روى زمین بماند. این را همهی شما برادران، مسئولین در سطوح مختلف، هر کسى کارى دستش است - چه کوچک، چه بزرگ - و آحاد ملّت، باید با خودشان حدیث نفْس کنند، باید با خودشان این پیمان را ببندند؛ وَالّا اگر امام به سمتى حرکت میکرد، ما بر سرمان بزنیم و گریه کنیم امّا از یک سمت دیگر راه را ادامه بدهیم، این محبّتْ صادقانه نیست، این محبّت نیست، این احترام به امام نیست، این وفادارى به امام نیست. وفا این است که ما در آن خط و به سمت همان هدف -عیناً - حرکت کنیم.البتّه من به شما عرض کنم، برادران عزیز! شما پاسداران کمیتهها - همانطور که برادر عزیزمان آقاى سراج گفتند، درست است - مورد توجّه امام بودید، امام از شماها راضى بود، کارهاى شما برایش مهم بود. سرباز امام بودید، الان هم سرباز امام باید بمانید. خب، شما این نکتهاى را که عرض میکنم بدانید: این راهى که امام دنبال میکرد و این کار سنگین او، این بار عظیم، بارى نیست که فقط با عقل و درایت و قوّت بدنى و قوّت سیاسى پیش برود، این را بدانید؛ هر انسانى - هرچه از لحاظ جسمانى و عقلى و سیاسى قوى باشد - آن بار را نمیتواند بردارد؛ آن بار یک چیز دیگرى میخواهد که امام آن را داشت و آن عبارت است از خلوص و صفاى بین خود و خدا. کسى خیال نکند که امام، این انقلاب را توانست [فقط] با حکمت خود و قوّت عقلانى خود و خصوصیّات معمولىِ بشرىِ خود پیروز کند.1368/03/18
لینک ثابت