اقتصاد مردمی / دخالت مردم در اقتصاد/ حضور مردم در اقتصاد
یکی از مسائل مهمّ امروز کشور مسئلهی «اقتصاد» است؛ لذاست که ما این چندساله، در شعار سال، روی نقطههای حسّاس اقتصادی تکیه کردهایم. امسال [1403] هم گفتیم «جهش تولید»، نه «افزایش تولید»؛ «جهش»! جهش چه جوری حاصل میشود؟ با مشارکت مردم. بنده عقیدهی راسخ دارم، نظر همهی کارشناسهای اقتصادی صاحبنظر ما هم همین است که اگر مردم وارد میدان اقتصاد بشوند، بخصوص اگر وارد میدان تولید بشوند، تولید جهش پیدا میکند؛ تولید که جهش پیدا کرد، کشور ثروتمند میشود، آحاد مردم ثروتمند میشوند، جیب کارگر پُر میشود، دست کارگر پُر میشود، اشتغال افزایش پیدا میکند، بیکاری کم میشود و مشکلات فراوان کارگری و اقتصادی در کشور از بین میرود. این مسئلهی اقتصاد است.1403/02/05
لینک ثابت
«مشارکت مردم» [در جهش تولید] چه جوری [حاصل] میشود؟ این سؤال است دیگر. حالا یک نفری فرض کنید که مایل است در جهش تولید شرکت کند؛ چه جوری شرکت کند؟ چه کسی باید به او یاد بدهد؟ حرف من این است. یکی از وظایف مهمّ مسئولین این است که بنشینند زمینههای حضور مردم و مشارکت مردم در تولید را، در کار تولیدی را تبیین کنند و زمینهها را آماده کنند. حالا مثلاً یکیاش تعاون است ــ ایجاد شرکتهای تعاونی تولید ــ یکیاش کمک به کارهای خانگی است؛ یکی کمک به کارهای دستی است؛ یکی کمک به ایجاد شرکتهای دانشبنیان است. البتّه دولت میتواند از صاحبنظران اقتصادی که در دولت بحمدالله هستند و در خارج دولت هم هستند، استفاده کند؛ اینها میتوانند راههای فراوان دیگری را ارائه بدهند که [موجب] مشارکت مردم باشد؛ مشارکت در زمینهی مسائل صنعتی، مسائل خانگی، صنایع دستی، مسئلهی کشاورزی، مسئلهی دامداری؛ در همهی اینها مردم میتوانند مشارکت کنند؛ راهش باید به مردم نشان داده بشود، زمینهی مشارکت مردم فراهم بشود، بحث مشارکت مردم آسانسازی بشود.1403/02/05
لینک ثابت
دولت در مسائل اقتصادی، ستادی عمل کند؛ هدایت کند؛ در مسئلهی آمایش سرزمینی، مسئلهی نوع فعّالیّت اقتصادی که باید هر جا انجام بگیرد، نظارت کند، مراقبت کند که تخلّفی به وجود نیاید. عامل هم مردم [باشند]. مردم هم عمل اقتصادی را انجام بدهند؛ یعنی تفکیک بین وظایف دولت و وظایف مردم. راه ورود مردم در عرصههای اقتصادی بایستی باز بشود؛ این، کشور را نیرومند میکند، اقتصاد را باثبات میکند. البتّه سیاستهای اصل ۴۴ بخشی از این قضیّه است، که سالها پیش این سیاستها ابلاغ شده [سال 1384] و این سیاستها مستفاد از خود قانون اساسی است. 1403/01/15
لینک ثابت
صاحبنظران اقتصادی میگویند رشد [اقتصادی] هشت درصد امکانپذیر است، که در سیاستهای برنامهی هفتم هم رشد هشت درصد آمده است. بعضی استبعاد میکنند که آیا این امکانپذیر است یا نه؛ صاحبنظران اقتصادی میگویند رشد هشت درصد میتواند [محقّق شود] و اگر این رشد استمرار پیدا کند ــ نه اینکه یک سال رشدی پیدا بشود، بعد تنزّل پیدا کند ــ قطعاً در وضع زندگی مردم یک گشایش مطلوب و خوبی حاصل خواهد شد. البتّه رشد اقتصادی بهتنهایی هم کافی نیست؛ یعنی برای اینکه در وضع زندگی مردم و معیشت مردم و طبقات ضعیف یک تحوّلی صورت بگیرد، صرفاً رشد اقتصادی کافی نیست، بلکه چیزهای دیگری هم لازم است: برابری فرصتها برای دستیابی به امکانات؛ این از جملهی کارهای بسیار مهم است؛ برای مشارکت، امکانات در سطوح مختلف به نحو صحیح و عادلانهای تقسیم بشود. اینها البتّه کارهای آسانی هم نیست، کارهای دشواری است؛ [باید] آموزش داده بشود، مهارت داده بشود. بسیاری از جوانهای ما مایلند کار کنند و به مهارت نیاز دارند. یک بخشی باید برای مهارتافزایی جوانان وجود داشته باشد که البتّه مدیران ارشد میتوانند برنامهریزی کنند، در این زمینهها کار کنند، کار انجام بگیرد.
و راههای مشارکت باید به مردم نشان داده بشود. ما میگوییم «مردم در اقتصاد مشارکت کنند»؛ خب چه جوری مشارکت کنند؟ راههای مشارکت [نشان داده بشود]. کسانی بنشینند شیوههای ممکن برای مشارکت قشرهای مختلف مردم را نشان بدهند که حالا یک نمونهاش همین شرکتهای دانشبنیان است که برای بخشی از جوانها این یک راهی برای مشارکت اقتصادی است. کسانی میتوانند بنشینند فکر کنند. به نظر من، دولت و مجلس نیاز دارند به یک گروه زبدهی صاحب فکر و صاحب اندیشه که بنشینند اندیشهورزی کنند، راههای مختلف مشارکت مردم را به مردم نشان بدهند. کارهای مشکلی است، امّا کاملاً عملی است که بتوانند حتّی با سرمایههای اندک وارد میدان مشارکت بشوند.1403/01/15
لینک ثابت
برای اینکه اقتصاد کشور شکوفا بشود، همهی چرخدندههای بزرگ و کوچک کشور باید به کار بیفتد؛ همه باید تلاش کنند؛ هم از زیرساختهای کشور استفاده بشود، هم از ابتکارات مردمی استفاده بشود، هم از قدرت مدیریّت فعّالان اقتصادی و فعّالان مدیریّتی استفاده بشود؛ از نیروهای جوان تحصیلکرده به معنای واقعی کلمه بایستی استفاده بشود؛ از شرکتهای دانشبنیان بایستی حمایت بشود؛ اینها همه ابزارهایی هستند، وسایلی هستند که اگر به طور مجموع مورد توجّه قرار بگیرند، بدون شک، اقتصاد کشور را به شکوفایی خواهند رساند... خب این، آن چیزی است که در شعار امسال [جهش تولید با مشارکت مردم] ، مورد نظر ما بوده. ما معتقدیم بایستی بر روی مسئلهی اقتصاد تکیه بشود و برای موفّقیّت در این راه، از مشارکت مردم به معنای واقعی کلمه استفاده بشود؛ میخواهیم همهی نیروها در این راه بسیج بشوند. این هنر مسئولین ما است که بایستی انشاءالله راهش را پیدا کنند و این حرکت را انجام بدهند.1403/01/01
لینک ثابت
هدف کلّی برنامهی هفتم، شکوفایی اقتصاد، همراه با عدالت است. لکن برای پایان این برنامه اهدافی را ذکر کردهاند که این اهداف خیلی مهم است: تکرقمی کردن تورّم؛ اصلاح ساختار بودجه؛ تحوّل در نظام مالیاتی؛ تولید حدّاقل نود درصد از کالاهای اساسی در داخل کشور ــ اینها کارهای بزرگی است ــ افزایش بهرهوری آب کشاورزی ــ که این از مشکلات کشور است و در این برنامهی هفتم مورد توجّه قرار گرفته ــ و طرحهای عظیم ملّی بزرگ. خب، اگر ما بخواهیم به این اهداف دست پیدا کنیم، به نظر من بدون حضور مردم ممکن نیست، بایستی با حضور مردم انجام بگیرد. من میخواهم ملّت ایران به این توجّه کنند؛ البتّه هر کسی تواناییهایی دارد، همه در یک حد نیستند، همه یک جور نیستند، کمکها همه از یک نوع نیست، امّا مجموع کمکها از سوی مردم ــ که بایستی اینها برنامهریزی بشود ــ میتواند ما را به این هدفها برساند.1403/01/01
لینک ثابت
یکی از کمکهایی که دولت [در بخش خصوصی] میتواند بکند، در زمینهی صادرات و بازارهای خارجی است. کارهایی که شرکتهای مهمّ دنیا و بنگاههای بزرگ دنیا میکنند، به پشتوانهی دولتهایشان میکنند؛ دولتها به آنها کمک میکنند، راه را باز میکنند؛ [اگر] مشکلی برایشان پیدا بشود ــ چه مشکل حقوقی، چه مشکل مالی ــ به آنها کمک میکنند. یکی از کارهایی که دولت باید بکند همین است؛ یعنی دیپلماسی اقتصادی کار مشترکی است که یک بخشش مربوط به بخش خصوصی اقتصادی است، یک بخشش مربوط به دستگاه رسمی دیپلماسی کشور است که بایستی این قضیّه را دنبال کند.1402/11/10
لینک ثابت
زمینهی مشارکت... [مردم در اقتصاد] خیلی گسترده است... شما از صنایع بزرگی مثل نفت، مثل گاز، مثل فولاد بگیرید، تا مثلاً صنایع دستی؛ در همهی این زمینهی گستردهی وسیع، امکان مشارکت مردم وجود دارد؛ سرمایههای مردم، ذهن مردم، دستهای توانای مردم، سرانگشتان فعّال و مبتکر مردم میتواند فعّال بشود و کار کند [که در نتیجه] اشتغال زیاد خواهد شد، فقر کمتر خواهد شد. بنابراین، این زمینههای گسترده وجود دارد؛ منتها، هم دستگاههای دولتی باید احساس مسئولیّت کنند، هم خود فعّالان اقتصادی باید احساس مسئولیّت کنند؛ یعنی از دو طرف احساس مسئولیّت لازم است.1402/11/10
لینک ثابت
[دشمنان] فهمیدهاند که علّت پیشرفت ایران، علّت عزّتیابی ایران، علّت مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت شاخص در این منطقه، علّت پیدا شدن اینهمه عمق راهبردی برای کشور ــ این نیروهای مقاومت در سراسر منطقه، عمق راهبردی نظام جمهوری اسلامیاند ــ علّت همهی اینها حضور مردم ایران در صحنه است. اگر جنگ تحمیل میکنند، دشمن در جنگ شکست میخورد؛ اگر حملهی کودتایی میکنند، شکست میخورد؛ اگر حملهی امنیّتی میکنند، شکست میخورد؛ علّت این است که مردم در صحنه حاضرند. آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همینجور است. ما سیاستهای اصل ۴۴ را ابلاغ کردیم، به فلان دولت مدام سفارش کردیم، گفتند بله، میکنیم، نمیکنیم، میکنیم، نمیکنیم؛ چند مورد کردند که از چند مورد، نصفش فاسد از آب درآمد! مشکل اقتصادی اینجوری درست میشود دیگر. آنجا دشمن خرسند است، آنجا دشمن حمایت میکند. دشمن در این زمینه فعّال است، کاملاً پُرکار است. برای اینکه مردم را از صحنه خارج کنند، یکی از کارهایشان مأیوس کردن از آینده است...[کار دیگر] به رخ کشیدن کمبودها و سختیها در امور اقتصادی. خب بله، ما مشکل اقتصادی داریم، شکّی نیست؛ ضعفهای گوناگونی بوده، ادامه پیدا کرده؛ این ضعفهای اقتصادی وجود دارد، در این هیچ تردیدی نیست؛ اینها را به رخ میکشند، در حالی که اگر در یک موردی دقّت بشود، تحقیق بشود، بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است.1402/10/19
لینک ثابت
یکی از مهمترین الزامات اجرای شعار [مهار تورم و رشد تولید]، مشارکت دادن مردم است؛ این یک مسئلهی تعیینکننده است، مسئلهی بسیار مهمّی است. ما در این [بخش] ضعیف عمل کردهایم؛ در طول این سالهای متمادی، انصافاً ضعیف عمل کردهایم. اگر چنانچه بتوانیم نه در حرف که دائماً گفتهایم، [بلکه] در عمل... مشارکت مردم را جلب کنیم، رشد تولید قطعی خواهد بود. آن چیزی که قطعاً رشد تولید را به وجود میآورد، حضور مردم در تولید است؛ در بخشهای مختلف، و از تولیدات اندک و کوچک تا تولیدات بزرگ به وسیلهی مردم [انجام شود]. خود همین رشد تولید، تأثیر میگذارد در مهار تورّم؛ یعنی روی آن هم اثر میگذارد.
خب، با حرف و شعار نمیشود؛ صِرف اینکه ما حرفش را بزنیم که «مردم! بیایید شرکت کنید»، کسی [نمیآید]، اصلاً این حرف معنی ندارد؛ محصَّلی ندارد که به مردم بگوییم بیایید شرکت کنید. چهجوری شرکت کنند؟ کجا شرکت کنند؟ باید زمینهی مشارکت فراهم بشود.
یکی از تجربههای خوب[مشارکت دادن مردم]، همین شرکتهای دانشبنیان است؛ این تجربهی خوبی است. البتّه فقط منحصر به این نباید باشد ... امّا این یک تجربهی خوبی بود. [برای] شرکتهای دانشبنیان سازوکاری به وجود آمد که موجب شد افرادی که بااستعداد بودند، نخبه بودند، توانایی داشتند، انگیزه داشتند، بیایند و هزاران شرکت دانشبنیان را به وجود بیاورند، رشد تولید را بالا بردند، کمک کردند؛ این شرکتها خیلی تأثیر داشت و البتّه باید افزایش هم پیدا کند. خودِ این دانشبنیان کردنِ کارها یک برنامهریزی لازم دارد. کدام بخشها باید دانشبنیان بشوند؟ مثلاً حالا فرض کنید بخش نفت یا بخش کشاورزی باید دانشبنیان بشود؛ چهجوری؟ با چه برنامهای؟ چه کسانی میتوانند وارد این کار بشوند؟ این یک طرح و برنامه لازم دارد که [باید] به مردمی که توانایی دارند، علاقه دارند و میخواهند در این کار مشارکت کنند، اعلام بشود. ما از لحاظِ نیروی انسانیِ جوانِ تحصیلکرده ظرفیّت بالایی داریم؛ بحمدالله تا کنون، جوانِ آمادهی تحصیلکرده خیلی داریم؛ خیلیهایشان به کارهایی مشغول هستند که متناسب با رشتههای تحصیلیشان هم نیست، امّا مشغولند به خاطر اینکه کاری که متناسب با آن رشته باشد در اختیارشان قرار نگرفته.
اگر ما این طرّاحی را بتوانیم درست انجام بدهیم، این مشکل برطرف خواهد شد. نقشهی راهِ دانشبنیان کردنِ اقتصاد ملّی و برنامهی عملیّاتی کردن آن را مسئولین محترم در دولت باید تهیّه کنند، به مردم هم اطّلاع بدهند و زمینهی مشارکت آنها را فراهم کنند... مشخّص بشود چه بخشهایی در اولویّت دانشبنیان شدن هستند و شیوههای دانشبنیان شدن آنها چیست؛ اینها را مشخّص کنند، به اطّلاع مردم برسانند. باید ساختارسازی بشود؛ [برای] اشتراک مردم به صورت شرکتهای دانشبنیان، باید یک ساختاری تولید بشود، به وجود بیاید و به مردم هم اعلام بشود.1402/01/15
لینک ثابت
ما باید کاری کنیم که مردم بتوانند، همهی کسانی که نیرو دارند، توان کار دارند، در بهاصطلاح محدودهی کار کردن هستند، بتوانند یک کاری انجام بدهند که به زندگیشان کمک کند، معیشتشان را بهتر کند، به تعبیر رایج، سفرهی آنها را رنگینتر بکند، که بند اوّل سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم ناظر به همین است. تمهیداتی را باید انجام بدهید تا طبقات کمدرآمد به این وسیله درآمدشان بالا برود. آنوقت توانمندسازیِ طبقات ضعیف به این شکل انجام خواهد گرفت؛ یعنی نقشهی راهِ کاملی در این زمینه به وجود بیاید، و میتواند به وجود بیاید؛ یعنی سازمان برنامه و امثال این تشکیلات در دولت، میتوانند بنشینند و طرّاحی کنند و مشخّص کنند که آحاد مردم، قشرهای ضعیف مردم، چگونه میتوانند در فعّالیّتهای اقتصادی همکاری کنند. بهترین راهِ عدالتبنیان کردنِ اقتصاد همین است. اینکه ما روی مسئلهی عدالت که اساس کار اقتصاد در اسلام عدالت است ــ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» ــ [تأکید میکنیم،] عدالتبنیان کردن از این راه به وجود خواهد آمد؛ بتوانیم امکان کار کردن و درآمد کسب کردن را برای همهی مردم فراهم کنیم. من اطّلاع دارم بعضی از دستگاهها مثلاً در مناطق دوردستِ کشور، یعنی خیلی دور از تهران، مثلاً در روستاها رفتهاند، کارهایی را انجام دادهاند، توانستهاند خانوادههایی را گاهی مثلاً فرض کنید با چند رأس گوسفند ــ حالا این نمونههای خیلی کوچکش اینجوری است ــ احیا کنند؛ یک خانواده با داشتن مثلاً فرض کنید چند رأس گوسفند یا در یک جاهایی در ایرانشهر که ما بودیم، با بُز ــ بُزهای مخصوصی که آنجا هستند ــ و مانند اینها احیا شده. از اینجا بگیرید تا کارهای بسیار بزرگی که میتواند یک شهر را، یک منطقه را آباد بکند.1402/01/15
لینک ثابت
شاید بشود گفت مهمترین مشکل اقتصاد ما تصدّیگری دولتی است. بیشترین توجّه ما در دههی ۶۰ به این مسئله بود که کلید اقتصاد کشور را به دولت بسپریم؛ این به اقتصاد ما ضربه زد؛ این مربوط به خود ما است، ما خودمان کردیم. شاید مهمترین نقطهضعف اقتصاد ما تصدّیگری افراطی دولت است. وقتی که مردم از مدیریّت اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی کنار میمانند، کارهای بزرگ، شرکتهای مهم، تولیدهای ثروتساز برای کشور در اختیار دولت قرار میگیرد و در اختیار فعّالان اقتصادی از مردم قرار نمیگیرد، همین مشکلاتی پیش میآید که ما امروز در اقتصادمان مشاهده میکنیم. مهمترین مشکل ما «دولتی بودن اقتصاد» است. در ارائه و اعلام سیاستهای اقتصادی اصل ۴۴ با کمک کارشناسان متعدّد با دقّت روی این کار کردیم ــ یعنی کارشناسها کار کردند ــ و سیاستها ابلاغ شد. بنای این سیاستها بر این بود که ما مدیریّتها و فعّالیّتهای اقتصادی مورد نیاز مردم را به مردم بسپریم؛ البتّه بعضی از بخشها هست که یا مردم طالب آن نیستند یا حتماً باید در اختیار دستگاههای دولتی باشد؛ آنها به کنار، امّا بخشهای مهمّ اقتصاد باید در اختیار مردم باشد. بارها این را تکرار کردیم که بنگاههای دولتی، شرکتهای دولتی، شرکتهای شبهدولتی ــ که با تعبیر زشت «خصولتی» از آنها یاد میکنند که تعبیر خوبی نیست؛ [بلکه] شبهدولتی است ــ باید با بنگاههای خصوصی رقابت نکنند و بگذارند تولید را مردم انجام بدهند. ما آن روزی که همهی سررشتهی کارها را دست دولت دادیم، به این نیّت این کار را کردیم که عدالت اقتصادی برقرار بشود؛ و عدالت اقتصادی برقرار نشد. به خطا خیال میکردند که اگر چنانچه کلید اقتصاد دست دولت باشد، عدالت اقتصادی به وجود میآید؛ این اشتباه بود و چنین چیزی اتّفاق نیفتاد. دولت تصدّیگری را بایستی کم کند، نظارت را باید زیاد کند؛ دخالت را کم کند، نظارت را زیاد کند؛ مراقبت کنند. یکی از عیوب بزرگ اقتصاد ما، شاید بزرگترین عیب اقتصاد ما این است؛ این را به هر کدام از دولتهای متعدّد که سر کار آمدند سفارش شده که واگذار کنید؛ این واگذاریها بعضی انجام نگرفت، بعضیها به شکل غلط انجام گرفت. به جای اینکه به سود مردم واگذار بشود، در مواردی به ضرر مردم واگذار شد. این موجب شد که این کار انجام نگیرد. امروز هم یکی از کارهای اساسیای که دولتِ محترم باید انجام بدهد، این است که با دقّت، با مراقبت، با نظارت لازم مدیریّتهای اقتصادی را به خود مردم بسپارد.1402/01/01
لینک ثابت
یکی از مهمترین مسائلی که ما نیاز داریم برای اینکه وضع اقتصاد کشور بهتر بشود، رشد مستمر و سریع است. رشد اقتصادی ما ضعیف بوده. ما در سیاستهای اقتصادیای که به دولتها اعلام کردیم، رشد هشت درصدی را اعلام کردیم؛ در حالی که در بسیاری از سالهای دههی ۹۰ رشد ما زیر صفر بوده است. در مجموع هم وقتی که تحویل و تحوّل دولت انجام گرفت، رشد بسیار پایین بود؛ حالا رقمهای دقیقش را نمیخواهم عرض بکنم، مثلاً حدود یک درصد یا کمتر. ما به رشد اقتصادی سریع و مستمر احتیاج داریم؛ نه اینکه یک سال رشد داشته باشیم، بعد مجدّداً توقّف داشته باشیم. ما کِی میتوانیم این رشد سریع و مستمر را به دست بیاوریم؟ آن وقتی که با کمک و هدایت مردم بتوانیم تولید را افزایش بدهیم. مسئولان محترم دولتی و همچنین نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بایستی مردم را به ایفای نقش مولّد در اقتصاد ترغیب کنند و آنها را هدایت کنند؛ برای بخش خصوصی اعتماد ایجاد کنند که سرمایهگذاری کند، کارآفرینی کند؛ بخش خصوصی میتواند. در سال ۱۴۰۱، در بهمن ماه ، عدّهای از فنّاوران مهمّ کشور با بنده در حسینیّه ملاقات کردند؛ بعضی از آنها صحبت کردند؛ مطالبی که گفتند، حقایقی که گفتند و نمونههایی که در آنجا نشان دادند، حیرتآور است؛ یعنی این، توانایی ملّت ایران را نشان میدهد. ما توانایی زیادی داریم، میتوانیم کارهای بزرگی انجام بدهیم. اگر از توانایی ملّت در قضیّهی اقتصاد استفاده بشود وضع معیشت مردم حتماً بهتر خواهد شد، وضع تورّم حتماً بهتر خواهد شد. ما شعار سال [1402] را، از جمله، مهار تورّم قرار دادیم و رشد تولید«مهار تورّم و رشد تولید». مهار تورّم متوقّف است به افزایش تولید و افزایش تولید، دست مردم است؛ اگر چنانچه مردم اقدام کنند، همّت کنند، این کار عملی است و ممکن است انجام بگیرد.1402/01/01
لینک ثابت
یکی از اشکالات مهمّی که ما داریم، این است که روی راههای مشارکت مردم فکر نکردهایم. من همین جا به مسئولین محترم، به صاحبنظران اقتصادی، به کسانی که علاقهمند به سرنوشت کشورند توصیه میکنم بنشینند راههای مشارکت عموم مردم در مسائل اقتصادی را پیدا کنند. هر جا مردم وارد شدهاند ما پیشرفت کردهایم. در دفاع مقدّس مردم وارد شدند، ما پیروز شدیم؛ در مسائل سیاسی کشور مردم هر جا وارد شدند ما پیروز شدیم؛ در مسائل اقتصادی هم همین جور است؛ [اگر] مردم وارد بشوند، آحاد مردم وارد بشوند، ما پیروز خواهیم شد، موفّق خواهیم شد؛ منتها مردم چه جور وارد بشوند؟ باید نقشهی ورود مردم در حوزهی اقتصادی را به مردم نشان داد.1402/01/01
لینک ثابت
کاشتن نهال امر مهمّی است؛ هم برای محیط زیست مهم است، هم برای اقتصاد کشور مهم است. چند سال قبل از این، بعضی نامه نوشتند و توصیه کردند که نهالهای درختهای میوهدار غرس بشود، ما هم درختهای میوهدار غرس کردیم. امسال بعضی از افراد متخصّص و وارد به من تذکّر دادند که درختهای غیر میوه، درختهای جنگلی، درختهای گوناگون دیگری هم که چوب آنها میوهی آنها محسوب میشود، برای کشور مهم است؛ کاملاً حرف درستی است و به مردم توصیه میکنم که در کنار درخت میوهدار، درختهای جنگلی [هم غرس کنند]؛ درختهایی که چوب اینها مهم است، هم برای مصرف داخلی چوب در کشور و هم برای تجارت چوب که یکی از مسائل مهم است.1401/12/15
لینک ثابت
دستگاههای اجرائی باید از توسعهی بنگاههای خصوصی حمایت کنند؛ کشور بدون فعّالیّت بنگاههای خصوصی اداره نخواهد شد. اشتباه مهمّی که در سالهای اوّل انقلاب اتّفاق افتاد و مبالغ زیادی از آثارش همین طور ماند، این بود که بخش خصوصی را کنار زدند و همهی کارها، حتّی فروش مثلاً اجناس خُرد را به مسئولین دولت و دستگاههای دولتی سپردند؛ خطای بزرگی بود که ما انجام دادیم. بایستی بنگاههای خصوصی که حضور مردم است، توانایی مردم است، ابتکار مردم است، پول مردم است، حمایت بشوند؛ وسط میدان بیایند؛ اقتصاد را اینها باید اداره کنند. من مکرّر این مثال را گفته ام: دو جور میشود کار کرد؛ شما میتوانید یک باری را داخل یک وانتی بگذارید و بعد پشتِ فرمانِ این وانت بنشینید، این بار را بهآسانی از یک جایی به یک جای دیگری منتقل کنید. میتوانید این وانت را کنار بیندازید، این بار را به دوش خودتان بگیرید، هم خسته بشوید، هم به منزل نرسید، هم این بار وسطِ راه زمین بیفتد، ضایع بشود. بخش خصوصی باید حمایت بشود؛ بخش خصوصی بدون حمایت وارد میدان نمیشود یا اگر وارد میدان شد، موفّق نمیشود. بنده کسانی را میشناسم، افراد مؤمن و معتقد و علاقهمند به کشور و علاقهمند به نظام جمهوری اسلامی، که یک بخش خصوصی را، یک مرغداری را، مثلاً یک واحد صنعتی را از روی اخلاص اداره میکردند. میگفتند که ما میتوانیم این پول را در بانک بگذاریم، از سودش تا آخر عمر استفاده کنیم، زحمتی هم برایمان نداشته باشد، مالیات هم نمیدهیم، امّا این زحمت را به عهده گرفتند، [ولی] نیمهکاره ماند؛ چون حمایت نشدند، چون فشار بر آنها وارد آمد... اینکه ما سیاستهای اصل ۴۴ را مطرح کردیم، برخلاف تصوّر میبینم بعضی از برادرهای خوب، بعضی از عناصر خوب و خوشنیّت به سیاستهای اصل ۴۴ اعتراض میکنند؛ این اعتراض درست نیست. این سیاستها با دقّت انتخاب شد، با فکر انتخاب شد؛ افرادی که وارد بودند در مسائل اقتصادی و علاقهمند به عدالت اجتماعی و بجد دنبال عدالت اجتماعی بودند، همه آن را تأیید کردند؛ منتها خب عمل نشده؛ متأسّفانه دولتها درست عمل نکردند؛ خیلی کم عمل شده. چندین دولت این جور پشت سر هم به این سیاستهای اصل ۴۴ عمل نکردند؛ باید عمل بشود. البتّه دقّت بشود، مراقبت بشود، مدیریّت بشود، نظم و انضباط کاری ملاحظه بشود و این کار انجام بگیرد. بنابراین... دستگاههای دولتی از بنگاههای اجتماعی حمایت کنند؛ هم حمایت مالی لازم است، هم حمایت قانونی لازم است. مخاطب این حرف، هم دولت، هم مجلس، هم قوّهی قضائیّه است؛ یعنی هر سه قوّهی کشور مخاطبِ این توصیه هستند.1401/11/10
لینک ثابت