عزیزان من! نخبگی یک نعمت الهی است، یک موهبت خدایی است و نعمت الهی را باید شکر کرد؛ اوّلچیزی که در ذهن شما قرار میگیرد این باشد که این نعمت را شکرگزاری کنید. «وَ اشکُروا نِعمَتَ اللهِ اِن کُنتُم اِیّاهُ تَعبُدون» در سورهی نحل است؛ چند جای دیگر قرآن هم این «وَ اشکُروا نِعمَتَ الله» هست؛ این وظیفهی همیشگی است... به فکر شکر نعمت نخبگی باشید و این موهبت الهی را شکرگزاری کنید.1400/08/26
لینک ثابت
آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، صرفاً استعداد و ظرفیّت ذهنی نیست. خیلیها هستند استعداد دارند، ظرفیّت ذهنی هم دارند و این ضایع میشود، اصلاً بُروز پیدا نمیکند یا از آن هیچ استفادهی مناسب و شایسته نمیشود و تبدیل به نخبه نمیشود. آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، علاوهی بر استعداد و ظرفیّت ذهنی، قدرشناسی از این حقیقت و از این نعمت است؛ از این [نعمت] قدرشناسی بشود و بر اساس آن، کار و تلاش انجام بگیرد. یک انسان بااستعداد و پُرظرفیّت اگر این ذهن را به کار نیندازد، از این ظرفیّت استفاده نکند، با تنبلی، بیحالی، بیتوجّهی و غفلت بگذراند، مسلّماً تبدیل به نخبه نخواهد شد. نخبه آن کسی است که قدرشناسی میکند؛ قدر استعداد را میداند، آن را به کار میاندازد و با همّت بالا و قبول زحمت و قبول مجاهدت، خودش را به یک نخبه تبدیل میکند. حالا این قدرشناسی اوّلاً به عهدهی خود او است، ثانیاً به عهدهی محیط است. «محیط» یعنی مجموعهی حکمرانی، مجموعهی مسئولین، در یک برههای پدر و مادر، در یک برههای معلّم یا استاد دانشگاه؛ اینها باید قدردانی کنند، [امّا] عمدهی قدرشناسی باید به وسیلهی خود نخبه انجام بگیرد.1400/08/26
لینک ثابت
نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان
[نکتهی مهم] در مورد نخبگی و نخبگان، بحث احساس مسئولیّت نخبگان است؛ احساس مسئولیّت. البتّه دستگاه حکمرانی کشور نسبت به وضع نخبه مسئولیّتهای مهمّی دارد -در این تردیدی نیست و امیدواریم که انشاءالله مسئولین کشور، خود بنده و دیگران، بتوانیم به این مسئولیّتمان به بهترین وجهی عمل بکنیم- لکن شخص نخبه و جوان نخبه هم در قبال مسائل کشور باید احساس مسئولیّت بکند و گاهی لازم است که جوان نخبه با سختیها هم بسازد؛ این یکی از آن نکات اخلاقی بسیار مهم است که باید مورد توجّه باشد. این برداشت که همه چیز باید آماده باشد و در جای خود باشد تا نخبه بتواند کار بکند، برداشت درستی نیست؛ گاهی بایستی با موانع مبارزه کنید...؛ البتّه نامهربانیهایی دیده میشود؛ در دستگاههای مختلفِ ادارهی کشور و حکمرانیِ کشور، نسبت به نخبگان گاهی نامهربانی میشود؛ این را ما میدانیم، مطّلعیم، امّا اینها نبایستی نخبه را از ادامهی راه و از فعّالیّت و از تلاش منصرف بکند و نباید دلسرد بشوند. بعضیها میگویند که «آقا! فلان اداره رفتیم، فلان دانشگاه رفتیم، با ما این جوری برخورد کردند»؛ اینها نباید نخبه را دلسرد کند؛ باید احساس مسئولیّت کند، تلاش کند، دنبال کند... شکر نعمت نخبگی از جمله همین است. بایستی شکر کند؛ شکر عملی این است که تلاش کند، فعّالیّت کند. البتّه بخش دیگری از شکر هم این است که توجّه داشته باشد که این نعمت نخبگی را خدای متعال به او داده و هر نتیجهای که بر نخبگی مترتّب میشود، [باید] در جهت ارادهی الهی و در جهت رضای الهی قرار بگیرد که البتّه این خیلی مهم است و جهتدهی میکند به حرکت نخبه.1400/08/26
لینک ثابت
نخبهی علمی -حالا بحث ما سر نخبگان علمی است- بایستی به آن آینده و افقی که برای علم در کشور ترسیم شده چشم بدوزد و به آن توجّه داشته باشد. ما گفتیم که باید جوری حرکت بکنیم که در یک فاصلهی معقول زمانی -بنده چند سال قبل گفتم پنجاه سال بعد- ایران در دنیا منبع علم محسوب بشود؛ یعنی اگر کسانی بخواهند به جدیدترین یافتههای علمی دست پیدا کنند، ناچار بشوند فارسی یاد بگیرند. این یک آیندهی ممکنی است؛ این را تعجّب نکنید. یک روزی در دنیا همین جوری بوده؛ دانشمندان ما یک روزی، در یک برههای از تاریخ، در قلّهی دانش دنیا قرار داشتند؛ کتابهای آنها در همهی دانشگاههای دنیا، در دانشگاههای غرب و دانشگاههای شرق -یعنی هند و چین و مانند اینها که آن وقت دانشی هم داشتند- مورد توجّه و مورد استناد قرار میگرفته. ما باید چشم به این افق [بدوزیم].1400/08/26
لینک ثابت
امروز کارهای علمی زیادی در کشور میشود، امّا این کارها غالباً متفرّعات بر آفرینش علمی دیگران است؛ فرض بفرمایید که نیروی انرژی هستهای را مثلاً کسی کشف کرده، ما امروز داریم روی این کار میکنیم. آنچه نیاز هست و بایستی انجام بگیرد آفرینش علم است؛ باید خلّاق باشید، باید تولید کنید علم را که غالباً از کشف یک نیرویی در طبیعت به وجود میآید؛ یعنی نوآوری در علم ناشی از این است که یک ناموسی را، یک قانونی را که در طبیعت وجود دارد و تا امروز کشف نشده، شما کشف میکنید، بر اساس آن تولیدِ علم میشود، بر اساس آن فنّاوریهای متعدّدی به وجود میآید. باید دنبال این باشیم؛ یعنی جوان نخبهی ما باید دنبال این باشد: خلّاقّیت در دانش.1400/08/26
لینک ثابت
از هدفهای جامعهی علمی کشور -نه فقط نخبگان، [بلکه] همهی جوامع علمی؛ البتّه در مورد نخبگان این بیشتر مورد نیاز است- این است که باید به مسائل کشور فکر کنند، مسئلهمحور کار کنند؛ مسئلهمحوری مهم است... از باب مثال، از موضوعات مبتلابهِ امروزِ ما فرض بفرمایید مسئلهی آب در کشور است؛ یک مسئله است دیگر. مسئلهی کشور، مسئلهی آب است و مسئلهی آب در آیندهی خیلی نزدیکی به مسئلهِی مهمتری هم در سطح دنیا تبدیل خواهد شد. خب برای این یک فکر علمی باید بشود. یا مسئلهی محیطزیست و حتّی مسئلهی ترافیک؛ مسئلهِی ترافیک، یک مشکلی در زندگی است. شما از یک گوشهی تهران حرکت میکنید تا یک قسمت دیگر، باید یک ساعت، یک ساعت و ربع سوار ماشین باشید با این گرفتاریها؛ خب این راه حل دارد؛ باید از طریق علم راه حلّ این را پیدا کرد. آسیبهای اجتماعی، مسئلهِی اعتیاد، مسئلهی طلاق، مسئلهی حاشیهنشینی، مسئلهی هجرت از روستاها و تخریب روستاها، اینها همه راه حل دارد. یک وقت هست که مدیری دلسوزی ندارد، اصلاً نمیخواهد به این مسائل نگاه کند، آن محلّ بحث نیست؛ امّا وقتی فرض بر این است که مدیران میخواهند مسئله را حل بکنند، خب برای این باید راه حلّ علمی پیدا کرد و قطعاً راه حل دارد. یا مسائل ادارهِی کشور، مشکلات نظام پولی، نظام مالی، مشکل نظام مالیاتی، مشکل بانکها، موانع رشد تولید که ما امسال گفتیم «برداشتن موانع»، راه حلّ علمی دارد؛ اینها بایستی از طریق علم روشن بشود... و دهها مسئلهی دیگر؛ یعنی روی مسئله فکر کنید.1400/08/26
لینک ثابت
نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان, نخبگان جوان
[در بحث مهاجرت] یک وقت هست که یک دانشجویی بر اساس نیازهایش، بر اساس نیازهای فکریاش یا بحث خانوادگیاش مایل است برود در یک کشوری تحصیل کند؛ این اشکالی ندارد؛ یعنی بنده بارها گفتهام که این مانعی ندارد؛ عمده این است که فراموش نکند که بدهکار کشورش است و درس بخوانند و برگردند بیایند؛ لکن آن چیزی که اشکال دارد مهاجرفرستی است. به بنده گزارش دادهاند -البتّه مال امروز هم نیست، مدّتها است یک چنین چیزی وجود دارد- که در بعضی از دانشگاهها عناصری هستند که جوان نخبه را به ترک کشور تشویق میکنند؛ من صریح میگویم که این خیانت است؛ این دشمنی با کشور است؛ دوستی با آن جوان هم نیست. امروز در کشور ما جوانهای نخبه میتوانند رشد کنند و در برهههایی هم میتوانند بروند از یک کشور دیگر استفاده کنند و برگردند امّا اینکه ما یک جوانی را نسبت به آیندهی کشور ناامید کنیم، دلسرد کنیم، آینده را تلخ و سیاه به او نشان بدهیم که او برود و مهاجرت کند، این را من واقعاً یک خیانتی میدانم که بایستی دنبال کنیم.1400/08/26
لینک ثابت
نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان, نخبگان جوان
آینده مال شما[جوانان نخبه] است؛ این را بدانید. این کشور متعلّق به شماها است؛ شما هستید که فردای این کشور را میسازید، و مدیران فردای کشور هم شماها هستید. خودتان را آماده کنید و کشور را هم آماده کنید؛ میتوانید. من البتّه برای استفادهی از جوانهای نخبه به مسئولین، وزرا [سفارش میکنم]؛ من به دولت قبل هم خیلی سفارش میکردم -که در یک مواردی هم بیتأثیر نبود- به این دولت هم همین جور، که از جوانها در مدیریّتهای گوناگون -همان مدیریّتهای میانی و مدیریّتهای پایین که نقش مهمّی هم دارد... - استفاده بشود؛ حتّی در مدیریّتهای سطح بالا هم همین جور. من سفارش میکنم و انشاءالله این کار تحقّق پیدا کند، منتها شما هم خودتان را باید آماده کنید، جای خودتان را پیدا کنید؛ خودتان پیدا کنید که در پیشرفت کشور چه نقشی میتوانید ایفا کنید. نخبگی شما اینجا هم باید خودش را نشان بدهد که مشخّص کنید جایگاه شما کجا است؛ در آن جایگاه قرار بگیرید و تلاش کنید و کار کنید.1400/08/26
لینک ثابت
اصلاً برنامهی دانشگاه در کشور ما، برنامههای [آن] غربی بود که آن روز در اوج استعمارگری بود -بعدها خب کشورهای استعماری یکییکی خارج شدند امّا آن روز اوج استعمارگری غربیها بود- اینها در مورد تشکیل دانشگاه در کشورهای اقماری خودشان یک برنامهی مشخّصی داشتند. برنامهی آنها این بود که در این کشورها نخبههایی تربیت کنند که این نخبهها مطیع غرب باشند و مصرفکنندهی غرب باشند؛ نخبهی مطیع و مصرفکننده. هدف دانشگاهها این بود که نخبهی مطیع و مصرفکننده تربیت کنند. مصرفکننده یعنی چه؟ یعنی سرریز دانشِ تولیدشده و البتّه کهنهشدهی در غرب را فرا بگیرد و بتواند جامعهی خودش را به بازار مصرف محصولات غربی تشویق کند و جامعه را تبدیل کند به بازار مصرف محصولات غربی؛ یعنی یک نخبهی مصرفکنندهای را تولید میکردند که آن نخبهی مصرفکننده، یک جامعهی مصرفکننده را به وجود بیاورد؛ اصلاً هدف این بود؛ که حالا این برنامه -برنامهی ایجاد دانشگاه- هم در کشورهای استعماریای که آن روز رسماً در استعمار انگلیس -عمدتاً- و بعضی کشورهای دیگرِ غربی بودند اجرا میشد و هم در کشورهایی که رسماً مستعمره نبودند؛ مثل کشور خود ما که مستعمرهی رسمی نبود امّا کاملاً تحت نفوذ و تحت سلطهی سیاسی غرب قرار داشت؛ دانشگاه این جوری به وجود آمد. البتّه تفکّر اسلامی در همین دانشگاه هم توانست نفوذ کند، که این به خاطر قدرت نفوذ تفکّر اسلامی بود لکن شیب عمدهی این دانشگاه به سمت همان تفکّر غربی و غربیسازی فکر و عمل نخبگان کشور بود؛ که نخبهای تربیت کنند که غربی فکر کند، غربی عمل بکند، برای غربیها کار بکند و جامعهی مصرفکننده بسازد؛ که همان نخبهها طبعاً به مقامات حکومتی هم میرسیدند.1400/02/21
لینک ثابت
امروز جامعهی نخبگانی کشور، تجربههای زیادی دارد. من به طور قاطع عرض میکنم که امروز جامعهی نخبهی متدیّن و معتقد به دین و انقلاب، فهمشان، درکشان از مسائل بمراتب از نخبگان صدر انقلاب -و حالا به طریق اولیٰ قبل از انقلاب- بالاتر است. یعنی همین مطالبی که شما دانشجویان امروز بیان کردید، که در ذهن شماها هست و در محافل شماها مطرح میشود، آن روز در سطوح بالای دانشگاهی هم مورد توجّه نبود و به آنها پرداخته نمیشد، و به آنها دسترسی پیدا نمیشد؛ یعنی ذهنها جور دیگری بود. پس امروز جامعهی نخبگانی و انقلابی کشور، هم تجربهی زیادی دارد، هم ناکامیها را دیده، تلخیها را دیده، دشواریها را دیده، مانعتراشیها را دیده، معارضهها را دیده -یعنی اینها را در طول زمان، این جامعهی نخبگانی ما مشاهده کردهاند- و نگاهش به مسائل اساسی کشور نگاهی است همراه با توجّه به این مشکلات. پس بنابراین، برنامهریزی هم میتواند برنامهریزی پیچیدهتر و قویتری باشد از آنچه در گذشته انجام میگرفته، و باید همین جور باشد؛ یعنی واقعاً راهبریهای عملیّاتی بایستی با در نظر گرفتنِ این مشکلات و موانع انجام بگیرد. علاوه بر این، مسائل جدیدی هم هست که در گذشته نبود؛ حالا از جمله مثلاً فرض کنید فضای مجازی، که یک مسئلهی جدیدی است، پدیدهی تازهای است و قبلاً این [پدیده] وجود نداشته. بنابراین، برای پیشگیری از مشکلات ناشی از این پدیده -بالاخره هر پدیدهای یک مشکلاتی دارد، یک منافعی دارد- و برای اینکه کشور و جامعه از مشکلاتش و ضررهایش و آسیبهایش مصون بماند، امروز به فکرهای جدید و راههای ابتکاری و در واقع دانش و فکر نو نیاز هست. یا مثلاً در بالا رفتن سنّ ازدواج و امثال اینها، احتیاج داریم به روشهای نو، روشهای بدیع و روشهای تازه. و به نظر من کشور میتواند در این زمینهها حرکت کند و این نخبگان انقلابی و مؤمن هستند که بایستی دست کشور را پُر کنند و فکر تولید کنند و دانشِ حرکت در این راه را بایستی تولید کنند. این تحوّلی است که باید اتّفاق بیفتد. این تحوّلی که میگوییم، باید ما را به این سمت حرکت بدهد و پیش ببرد1400/02/21
لینک ثابت
نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان
به نظر من راه منحصربهفرد... [تحول در کشور] جوانهایند. جوانهای زبده و خوبی داریم؛ چون در جوان، هم فکر نو هست، هم [تواناییِ] یافتنِ شیوههای نو هست، هم نیرو و توانِ لازم هست، هم جرئت اقدام هست؛ اینها همه در جوانها جمع است و خیلی مغتنم است؛ یعنی ابزار لازم برای یک حرکت تحوّلی همینها است: فکر نو، ابتکار، جرئت حرکت، میل کامل به این حرکت. اینها از لوازم حتمی یک حرکت تحوّلی است و این هم در جوانها وجود دارد، [لذا] بایستی برای یک چنین کاری دنبال جوانهای نخبه رفت.1400/02/21
لینک ثابت
ما یک سند راهبردی امور نخبگان داریم که مصوّبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی است، سندی بسیار خوب و مهمّی است؛ این سند باید بجد تحقّق پیدا کند، یعنی به این سند عمل بشود. تا الان به بخشی از این سند مهم عمل شده [امّا] به همهی آن عمل نشده. اگر این سند به طور کامل مورد عمل قرار بگیرد، بسیاری از این مشکلات... در زمینهی پیشرفت علم، در زمینهی تجاریسازی محصولات علمی و فنّاوری و بقیّهی مشکلات، برطرف خواهد شد. هم بایستی بنیاد نخبگان به این سند بپردازند، هم من اینجا میگویم که شورایعالی انقلاب فرهنگی باید مطالبه کند؛ شورایعالی انقلاب فرهنگی یک شورای برجسته است؛ یعنی رؤسای سه قوّه در این شورا حضور دارند، چندین وزیر و شخصیّتهای حقیقی و کارآمد در این شورا هستند؛ باید مطالبه کنند، باید بخواهند که این سند تحقّق پیدا کند. به نظر ما بسیاری از این مشکلات، بر اثر اجرائی نشدن این سند است. البتّه از این سند، چند سالی گذشته؛ باید بهروزرسانی هم بشود؛ امروز با توجّه به کسب و کارهای جدیدی که تحقّق پیدا کرده و پیشرفتهای علمیای که در دنیا به وجود آمده و در کشور ما هم تا حدود زیادی تحقّق پیدا کرده، حتماً این سند یک بهروزرسانیای لازم دارد؛ باید نوسازی و تازهسازی بشود.1398/07/17
لینک ثابت
متأسّفانه یک جریانی در کشور وجود دارد که با پدیدهی جنبش علمی با بددلی برخورد میکند؛ این جریان هست. اینکه من به شما دارم عرض میکنم برای این است که خود شما [نخبگان] که عناصر تشکیلدهندهی این جریان علمی هستید، توجّه داشته باشید که در مقابل شما یک جریان بددلانهای، بدخواهانهای وجود دارد؛ شما مأیوس نشوید؛ حرف من این است... . یکی از کارهای بدشان دلّالیِ جابهجا کردن نخبههای کشور است که این کار هم دارد انجام میگیرد. نخبه را از ماندن در داخل دلسرد کنند که «چرا میمانی، بیخود خودت را معطّل میکنی، عمرت را تلف میکنی»، در حالی که او مال اینجا است، پارهی تنِ اینجا است، با رشد کشور، او رشد میکند؛ با رشد او، کشور رشد میکند؛ او وظیفهاش را انجام میدهد؛ این را از ماندن در اینجا مأیوس کنند و حالا به یک جلوهای در خارج -یا پولی یا غیر پولی یا حتّی موهوم- او را جابهجا کنند که از این دانشگاه برود به جای دیگر؛ این هم از کارهایی است که الان دارد انجام میگیرد.1398/07/17
لینک ثابت
نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان
بنیاد نخبگان و همهی نهادهای نخبگانی به علوم مختلفی میپردازند، من اصرار میکنم، تأکید میکنم به علوم انسانی هم بپردازند؛ به اقتصاد بپردازند، به حقوق بپردازند، به مدیریّت بپردازند؛ ما به حضور نخبگانی در اینها احتیاج داریم... من اینجا از نمایشگاه بازدید میکردم یک دستگاهی را ساخته بودند، سازندهی دستگاه گفت: «این دستگاه فقط در آمریکا وجود دارد و غیر از آمریکا هیچ جای دنیا این دستگاه را ندارند، این را ما خودمان ساختهایم»؛ خب اینها مهم است؛ این جوان نخبهای که میتواند در زمینههای فنّی، مهندسی، این جور کارِ برجسته انجام بدهد -کارهایی که دیدیم و میدانیم و بعضی از مردم هم کارهای بسیار مهمّی که انجام گرفته را نمیدانند- میتواند در زمینهی مسائل اجتماعی کشور، در زمینهی مسائل اقتصادی کشور [هم]، فکر کند، راه ارائه بدهد.1398/07/17
لینک ثابت
نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان
برخی از مسائل کشور در زمینههای اقتصادی ناشی از کمبودهای تحقیق علمی است؛ جوانهای ما باید وارد بشوند. امروز مثلاً فرض کنید در زمینهی مسائل اقتصاد، مسئلهی تورّم، مسئلهی کاهش قدرت پول ملّی، مسئلهی اشتغال، مسئلهی مسکن، در زمینهی مسائل اجتماعی، مسئلهی ازدواج، آسیبهای اجتماعی، اعتیاد و غیره، همهی این مسائل، مسائلی است که با دانشِ نخبگانی، با حرکت نخبگانی جوانهای ما میتواند راههای حلّ بسیار خوبی پیدا کند.1398/07/17
لینک ثابت
یکی از کارهای مهمّی که جامعهی نخبگانی میتواند انجام بدهد، این است که در دیپلماسی عمومی نقش ایفا کند... یعنی شما میتوانید نقش ایفا کنید در این زمینهها. [مثلاً] گردآوردن نخبگان ایران فرهنگی بزرگ؛ یعنی قلمرو وسیع فرهنگ ایرانی در قرنهای گذشته که حالا یک مقداری فرق کرده. در این مجموعهی فرهنگی که بعضی از کشورهای همسایهِی ما را هم شامل میشود، ما بتوانیم نخبگان را گردآوری بکنیم. [یا مثلاً] گردآوریِ نخبگان منطقهِی غرب آسیا؛ در کشورهای دیگر اینجا هم نخبگان زیادی هستند. [یا مثلاً] گردآوریِ نخبگان جهان اسلام؛ گردآوریِ نخبگان محورِ مقاومت. امروز یک پدیدهای در همین منطقهی ما و شمال آفریقا وجود دارد به عنوان محور مقاومت، اینها نخبگانی دارند؛ گردآوریِ اینها، ارتباط برقرار کردن با اینها؛ [یا] حتّی گردآوریِ نخبههای حقجوی عالم در هر کشوری؛ در اروپا، در خود آمریکا، در جاهای دیگر، کسانی هستند که حقطلبند، حقجوی هستند، دنبال حرف درست و حرف حق میگردند، اگر بتوانید با آنها تعامل کنید و تفاهم کنید و ارتباط برقرار کنید حرفهای شما را هم قبول دارند میتوانید با اینها ارتباط برقرار کنید، آن وقت در این ارتباط و در نهادسازیهایی که با این ارتباط صورت میگیرد، شما میتوانید دانش پاک و باشرافت را، اندیشهی درست را منتقل کنید.1398/07/17
لینک ثابت