من میخواهم به شما [ورزشکاران ] بگویم نبادا شما را بترسانند؛ نبادا به شما بگویند که اگر فلان مسابقه را ندهید، اگر فلان کار را نکنید، اگر فلانجور ظاهر نشوید، فلان فدراسیون بینالمللی، فلان تشکیلات بینالمللی از شما ناراضی میشود؛ به دَرَک که ناراضی میشود، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. این آقای علیرضای ما[علیرضا کریمی کشتی گیر] را تهدیدش کردند ...در آن مسابقه [برای جلوگیری از مبارزه با نماینده صهیونیستی] حاضر نشد، یعنی در واقع شکست را به یک معنا قبول کرد برای یک ارزشی؛ هم او را تهدید کردند، هم فدراسیون کُشتی را تهدید کردند. تسلیم این تهدیدها نشوید، کار خودتان را بکنید، راه خودتان را بروید، هدف خودتان را دنبال کنید. میدان ورزش، میدان ترس و بیم و ملاحظه نیست، میدان شجاعت و اقدام و پیش رفتن است. ارزشها را و اصالتها را نمیشود زیر پا گذاشت برای اینکه حالا ما یک جا مثلاً یک مدالی به دست بیاوریم. اینکه روی سینهتان شما مینویسید «یا علی»، «یا زینب» خیلی ارزش دارد؛ این واقعاً بینهایت ارزش دارد. اینکه سجده میکنید بعد از پیروزی، بینهایت ارزش دارد. گفتم، اینها واقعاً به حساب نمیآید، و در محاسبات مادّی نمیگنجد؛ اینها را توجّه داشته باشید. بههرحال این هویّت باارزش را نگذارید مغلوب انفعال در مقابل خواستها و هنجارهای دروغین و غلط و باطل تحمیلی بعضیها بشود1397/07/02
لینک ثابت
قهرمانها زیر چشمند دیگر، همهی شما زیر نظرید، زیر نظر مردمید، مردم شماها را میشناسند؛ امّا فقط در میدان ورزش شما را نمیشناسند، در خیابان و در محلّ کار و امثال اینها هم شما را میشناسند. شما میتوانید الگوی صلاح و نجابت و شرافت و طهارت باشید؛ رفتارتان را در بیرون میدانِ قهرمانی و میدان ورزش هم جوری تنظیم کنید که با آن رفتار خوبی که در میدان ورزش دارید تطبیق کند. گاهی داشتیم بعضیها را که در میدان ورزش خوب درخشیدند امّا بعد، بیرون جوری عمل کردند که آن عمل مناسب نبوده [است]. میتوان قهرمان بود و متواضع بود، میتوان قهرمان بود و متدیّن بود، میتوان قهرمان بود و یک مادر خوب بود... و میتوان قهرمان بود و یک انقلابیِ پیشرو بود؛ اینها چیزهایی است که شما باید انشاءالله آویزهی گوش کنید و به آن توجّه داشته باشید1397/07/02
لینک ثابت
در طول این سالها ورزشکارهای ما در محیط ورزشی کارهای خوب و برجستهای هم انجام دادهاند؛ نمیخواهم بگویم همهی ورزشکارها اینجوری بودهاند امّا بودهاند در بین ورزشکارها کسانی که مایهی افتخار شدهاند. خب، افتخار فقط این نیست که سرود ملّیمان را بخوانند؛ البتّه این افتخار است، خوب است و چیز برجستهای است امّا بالاتر از این افتخار، این است که مثلاً فرض کنید کشتیگیر ما با آن حریف صهیونیست کشتی نگیرد؛ این خیلی کار بزرگی است؛ یا آن قهرمان خانم بیاید روی سکّوی قهرمانی با چادر بِایستد، این خیلی مهم است. ببینید چهکسی طاقت میآورد در مقابل چشمهای ملامتگر و پرسشگر دنیای مادّی که افتخار زن به این است که حتماً لخت بیاید [این کار را بکند]؟ مردها سرتاپایشان پوشیده است، زن حتماً بایستی لخت بیاید؛ یعنی حتماً بایستی یک قسمتی از بدنش برهنه باشد و دیده بشود؛ یعنی کار غلط، کار عوضی، کارِ کاملاً موذیانه و سیاستبازیشده؛ در یک چنین دنیایی یک خانمی با چادر یا با یک حجاب کامل اسلامی میرود روی آن سکّو میایستد و جایزهی قهرمانیاش را میگیرد؛ این خیلی مهم است؛ این از آن پرچم که میرود بالا مهمتر است؛ این نشاندهندهی روحیّهی قوی ایرانی مسلمان است؛ این نشان میدهد که در مقابل موج توهّمات و احساسات توهّمآمیز، این [فرد] شکست نمیخورد و مغلوب نمیشود. هویّت یک ملّت و استحکام عنصر و فلز یک ملّت را که فلز محکم و مقاومی دارد، اینجوری میشود فهمید؛ اینها خیلی باارزش است. خب الحمدلله ما داشتهایم؛ حالا من کشتی را مثال زدم؛ در والیبال و در جاهای دیگر [هم] داشتیم که حاضر نشدند در مقابل دشمن بازی کنند و موجب این شده که اینها عقب بمانند در مسابقه؛ قبول کردند؛ امّا دنیا اینها را تحسین کرد. این مثل همان رفتن به میدان جنگ است؛ یعنی همان روحیّه، همان استحکام شخصیّت و هویّت را که آنجا انسان مشاهده میکند، اینجا هم مشاهده میکند؛ اینها خیلی با ارزش است. انشاءالله باید شما کاری بکنید که محیط ورزش اینجور محیطی بشود. عکس این را هم داشتهایم؛ ما در محیطهای ورزشی، جور دیگرش را هم داشتهایم، دیدهایم، شنیدهایم، اطّلاع پیدا کردهایم. کاری کنید که انشاءالله محیط ورزش به این سمت حرکت کند.1394/10/21
لینک ثابت
تجلیل از آن ورزشکاری که در میدان قهرمانی و بهطور علنی، در مقابل دوربین میلیاردها انسان، از ارزشها پاسداری میکند؛ چون تماشاچی آن میلیاردی است؛ اینها خیلی با ارزش است. از اینها هم تجلیل کنید؛ یکی از کارها تجلیل از این اشخاصی باشد که این کار را میکنند، یا آن ورزشکاری که اسم خدا را میآورد، یا آن ورزشکاری که بعد از آنکه در کشتی پشت حریف را به خاک میرساند سجده میکند؛ اینها خیلی مهم است، اینها نشاندهندهی یک نماد است؛ از نمادهای هویّت و شخصیّت ایران اسلامی است؛ از این آدمها تجلیل کنید، اینها را تقویت کنید. این کجا و آن ورزشکار کجا که حالا فرض کنید -حالا نمیگویم از کشور ما، از این قبیل در کشورهای دیگر هم هستند- که وقتی میروند مثلاً در یک مسابقات جهانی؛ روزشان مسابقه است یا تمرین است، شبشان یک جور دیگر است و شکل نامطلوبی دارد؛ اینجوری نباشد، یعنی تقویت کنید این کسانی را که آن ارزشهای اسلامی را رعایت میکنند و پیش میروند1394/10/21
لینک ثابت
بچّههای خوب ورزش، بچّههای متدین ورزش که کارهای خوب را در واقع روان میکنند در جامعه، از حاشیهسازیهایی هم که گاهی میکنند، هیچ هراسی نداشته باشید، هیچ اهمّیتی ندهید. تا یک کار خوبی شما میکنید، آن کسانی که گوشبهزنگ هستند که هر کار خوبی را بکوبند، در این مطبوعات زرد و امثال اینها و در شبکههای اجتماعی، شروع میکنند به حمله کردن؛ به اینها اصلاً اعتنا نکنید؛ نگاه کنید ببینید که واقعیت چیست، ارزش چیست، دلهای آگاه چه میفهمند و چه میخواهند؛ به آن توجّه کنید1393/11/01
لینک ثابت
دو تأثیر و دو عامل مهم در قهرمانها وجود دارد که باید به این دو توجه کرد: یکی مسئلهی شخصی است، یکی مسئلهی عمومی و اجتماعی است. در مسئلهی شخصی، جوانهائی که به قهرمانی دست پیدا میکنند، نشان میدهند و ثابت میکنند که دارای خصوصیات برجستهای هستند؛ مثلاً ارادهی قویای دارند. ورزشکار اگر دارای ارادهی قوی و عزم راسخ نباشد، قطعاً به مرحلهی قهرمانی نمیرسد؛ اگر اراده نباشد، حتّی ورزش هم نمیکند. با اینکه این همه راجع به ورزش گفته میشود - ورزش معمولی، نرمش صبحگاهی - اما بعضیها حاضر نیستند ده دقیقه، یک ربع وقتشان را به این کار مصروف کنند؛ این کمارادگی است. حالا وقتی یک جوانی ورزش میکند و سختیهای جسمانی ورزش را تحمل میکند و با شوق و ذوق به سمت پرورش استعدادهای جسمانی و بدنىِ خودش حرکت میکند، این عزم راسخ را نشان میدهد؛ این یک نقطهی خصوصیت شخصی است.
یک نقطهی دیگر، مسئلهی هوش است. هیچ قهرمانی بدون داشتن یک هوش برتر، ممکن نیست به قهرمانی برسد. همهی ورزشها همین جورند. یعنی صرفاً این نیست که کسی زور دارد و با زور این کار را انجام میدهد؛ نه، زور کافی نیست؛ هوشیاری لازم است. چه در ورزشهای دستهجمعی، چه در ورزشهای فردی، چه در کشتی، چه در وزنهبرداری، چه در کوهنوردی، چه در ورزشهای رزمی و امثال اینها، تا انسان و آن رزمنده و ورزشکار هوشیار نباشد، ذهن فعال و جستجوگر و تیزی نداشته باشد، امکان ندارد به مراحل بالا برسد. بنابراین یک قهرمانی را که ما نگاه میکنیم، او را مظهری از هوش، از همت و اراده، از توانائیهای جسمانی و بسیاری از خصوصیات دیگر مشاهده میکنیم. طبعاً در پهلوانِ ورزشی اعتمادبهنفس زیاد است؛ قاعدتاً اینجور است که احتیاجی به کارهائی که افراد ضعیف میکنند، ندارد؛ احتیاج به چاپلوسی ندارد، احتیاج به دروغگوئی ندارد، احتیاج به تقلب و دوروئی ندارد. البته نمیگوئیم همهی کسانی که ورزشکارند، این صفات را ندارند و از این صفات بریاند؛ نه، انسانها لغزش میکنند؛ اما طبیعت پهلوانی این است که با اینجور خصوصیات اخلاقی و رذائل اخلاقی میتواند بیگانه باشد.
بخش عمومی و اجتماعی یک قهرمان این است که چون او مظهر توانائیهای یک ملت در یک رشتهی خاص محسوب میشود، اعتماد ملی میدهد؛ یعنی به مجموعهی آحاد ملت، اعتمادبهنفس میدهد؛ این خیلی چیز مهمی است. از طرف دیگر، یک قهرمان، آحاد جامعه را تشویق میکند به این که در این راه حرکت کنند. یعنی ورزش قهرمانی در واقع موتور حرکت ورزش همگانی است و میتوان با ورزش قهرمانی کاری کرد که ورزش همگانی رائج شود. ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است؛ مثل غذا خوردن است، مثل تنفس کردن است؛ باید به آن توجه کرد. این هم یک جنبهی دیگر از فهرست تأثیرات اجتماعی ورزش است.1391/12/21
لینک ثابت
اینکه شماها[ورزشکاران] در میدانهای ورزشی، با اخلاق انسانی و با جوانمردی ظاهر شوید - و خوشبختانه ظاهر میشوید - از نظر بینندگان بینالمللی، که امروز دیگر میلیونها و در مواردی میلیاردها تماشاچی وجود دارد و مطلع میشوند، پیامآور یک حقیقتی است از داخل کشورتان، که این حقیقت را با هیچ زبان دیگری نمیشد تبلیغ کرد. یک قهرمان با جوانمردىِ خودش تبلیغ میکند، با تدینِ خودش تبلیغ میکند. این مسئلهی بانوان و دختران ورزشکار ما که با حجاب در میدان میروند، خیلی چیز مهمی است1391/12/21
لینک ثابت
جوانهای کشور به شما [ورزشکاران] نگاه میکنند. شما در عمل، ورزش را تبلیغ میکنید؛ من میگویم در زبان هم ورزش را تبلیغ کنید. یعنی در گفتگوها و گفتارهای عمومی و اجتماعی و رسانهای و مصاحبه و تلویزیون و امثال ذلک، جوانهای کشور را تشویق کنید؛ تجربیات خودتان را در ورزش مطرح کنید تا جوانها به شوق بیایند. ما احتیاج داریم که تمام آحاد کشور ورزش کنند؛ این واقعاً نیاز کشور است. نیروی انسانىِ سالم، برای کشور اهمیت درجهی یک دارد؛ چون پیشرفت یک کشور، با نیروی انسانی است1391/12/21
لینک ثابت
یک مسئلهای که بر روی آن تأکید میکنم، مسئلهی اخلاق در ورزش است.... جوان ورزشکار ما وقتی که بر روی امواج تبلیغ و توجه جهانی و توجه افکار عمومی قرار میگیرد، در خطر اخلاقی قرار میگیرد. ما باید خودمان را از این خطر اخلاقی نگه داریم. شما که ورزشکارید، در درجهی اول، و بعد مسئولین ورزشی و کسانی از مدیریتهای گوناگون که به این مسائل اهتمام دارند و این مسائل با آنها ارتباط پیدا میکند، باید به مسئلهی اخلاق در ورزش توجه کنند. مسئلهی اخلاق در ورزش خیلی مهم است. مغرور نشدن، مردمی ماندن، جوانمرد ماندن، با مردم بودن، برای مردم دل سوزاندن، خیلی مهم است. پیدا شدن این خصوصیات در انسان یک مسئله است، ماندن این خصوصیات در انسان مسئلهی مشکلتری است؛ اینها را انسان باید حفظ کند1391/12/21
لینک ثابت
در میدانهای مسابقات ورزشی خستگی هست، دلهره هم هست، اما شوقآفرین است. هیچ ورزشکاری از حضور در میدان مسابقهی ورزشی امتناع نمیکند؛ بلکه با شوق میرود آنجا. این کار زحمت هم دارد - فشار جسمی، فشار عصبی - در عین حال ورزشکاران میروند1391/05/08
لینک ثابت
جنبهی فرهنگی حتماً در ورزش هست و لازم است و باید دنبال شود؛ اما آن هستهی اصلی در ورزش، تربیت و پیشرفت جسمانی است. آدمهای مریض، آدمهای بیحوصله، آدمهایی که تواناییها و قدرتهایی را که خدا در جسم یک انسان گذاشته، اصلاً نمیشناسند؛ چه برسد به اینکه بخواهند آن را در میدانهای عمل بروز بدهند، خیلی ازشان امید کاری نمیشود داشت. این جسم کوچک - همین جسمِ با این حجم و با این عرض و طول مختصری که بنده و شما داریم - تواناییهایش خیلی بیش از اینهایی است که ما داریم از آن استفاده میکنیم؛ این را در آینده بشر کشف خواهد کرد. در همهی رشتههای ورزشی این مسأله وجود دارد که گوشههایی از تواناییهای جسمانی بشر بروز میکند. ما در حال عادی، این پا را برای این میخواهیم که از اینجا بلند شویم و به محل کارمان در یک کیلومتری یا دو کیلومتری، یا کمتر یا بیشتر، برویم یا همینقدر را برگردیم؛ یا خم شویم و چیزی را از اینجا برداریم و در آنجا بگذاریم - استفادهی ما از این جسم، همین اندازه است - اما تواناییهای جسم همین است؟! نه. وقتی شما میبینید که یک انسان مثلاً صد و بیست، سی کیلوگرمی، وزنهیی سه برابرِ وزن خودش را بالای سرش میبرد؛ یا یک خانم جوانی، هشت هزار و هشتصد و چهل و چند متر از کوه بالا میرود، معلوم میشود که حد توانایی ما، فقط بالا رفتن از این پلهها نیست. ببینید چقدر فاصله است بین بالا رفتن از طبقهی اول به طبقهی دوم، تا رفتن به ارتفاع پنج هزار و چند صد متری و شصت و چند روز در آنجا زندگی کردن! این، به زبان آسان میآید؛ ولی خیلی چیز فوقالعادهیی است. این، گوشهیی از تواناییهای جسمی انسان را نشان میدهد؛ این است توانایی جسمی بشر.
انسان از همهی موجودات عالم، قویتر است و خدای متعال ذره ذرهی بافتهای در هم تنیدهی این جسم را از مغز بگیرید - آنطور که صاحبان این فن برای ما میگویند، هنوز علم بشر عمدهترین کارکرد حجم مغز را نشناخته و اصلاً نمیشناسد که این بخش مغز برای چیست - تا بقیهی اعضای بدن انسان، طوری خلق کرده که ما هنوز بدن خودمان را نمیشناسیم. یکی از مهمترین کارهای ورزش این است که دایم میدانهای تازه و افقهای تازهیی را باز میکند و قابلیتهای جسم انسان و قدرت پروردگار را در به وجود آوردن این جسم، در خلق این شییء بدیع که نامش انسان است، نشان میدهد. این جسمِ با این همه دارای تحرک، با یک عامل معنوی همراه است و آن عامل، خرد و ارادهی انسان است، که انسان میتواند این دو را به کار بگیرد و جسم را هدایت کند و در جهتهای گوناگون آن را حرکت بدهد. آن اراده هم خودش یک چیز فوقالعادهیی است. گاهی انسان میخواهد - همانطور که گفتم - از طبقهی اول به طبقهی دوم برود؛ حوصله ندارد، حال ندارد؛ ارادهی او اینقدر نیست که یک چیز سنگینی را از اینجا بردارد و آنجا بگذارد؛ اما همین اراده اینقدر توانایی دارد که برود روی بام دنیا؛ روی قلهی اورست. ببینید چقدر فاصله است! دکترها به ده دقیقه ورزش صبحگاهی قانعند و میگویند صبحها فقط برای ده دقیقه دستها و پا و سر را تکان بدهید؛ اما ارادهی انسان کم میآورد و میگوید نمیتوانم. هر چه هم میگوییم چرا ورزش نمیکنی، میگوید نمیتوانم. «نمیتوانم»؛ یعنی ظرف من خالی است و در این حد، اصلاً این ظرف توانایی ندارد؛ اما وقتی با همین ظرف بنا میکنیم کار کردن، میبینیم رفت تا قلهی اورست! چطور این ظرف خالی بود؟ برای اینکه آن را به کار نگرفته بودیم.1384/08/30
لینک ثابت
هر ورزشکار قهرمانِ ما که در عرصه یی از عرصه های ورزش حضور پیدا می کند و چشمهایی را در سرتاسر دنیا به سوی خود جلب می کند، در واقع ترجمه یی است از احساسات ملی و هویت اسلامی کشور و ملت ما؛ هرچه در این زمینه ها تلاش کنید، تلاشِ باارزشی کرده اید.1383/07/14
لینک ثابت
امروز در دنیا مسأله ی ورزش و ورزش قهرمانی جایگاهی دارد که در واقع از این تریبون، برای نشان دادن هویت ملت بزرگِ ما، شماها [ورزشکاران] استفاده کردید و این جای تشکر دارد... بنابراین من از این جهت که شماها در عرصه یی از عرصه های گوناگون این کشور و این ملت، نماد شخصیت ملت بزرگ ما هستید، از شماها تشکر می کنم و از این که کار ورزش قهرمانی را دنبال می کنید، خرسند می شوم و این را یک کار باارزش می دانم1383/07/14
لینک ثابت
یک جهت لطیف و بسیار مهم... در کار مجموعه ی قهرمانهای ما... نشان دادن دینداری و علاقه مندی به ارزشهای اسلامی است؛ این خیلی باارزش است؛ هم در ورزش جانبازان و معلولان، انسان این مسأله را مشاهده می کند، هم در ورزش قهرمانهای دیگر. وقتی یک قهرمان کشور ما جلوِ چشم میلیونها و شاید صدها میلیون جمعیت دنیا، بعد از پیروزی خودش، خدا را شکر می کند و دستش را به آسمان بلند می کند یا سجده می کند، این را دست کم نگیرید؛ این پیام معنویت را در دنیا پخش می کند؛ دنیایی که با میلیاردها دلار سعی شده که معنویت در آن بی فروغ شود و چراغ معنویت آن خاموش شود. می دانید صهیونیست ها در این صد سال اخیر و بخصوص در این دهها سال اخیر چه خرجی کرده اند تا انسانها را بدون هویت معنوی بار بیاورند و به بی بندوباری و بی اعتقادی و لاابالیگری در عقیده و ایمان دینی بکشانند؟ شما وقتی بعد از پیروزی روی تشک کشتی یا محل وزنه برداری یا در هر نقطه ی دیگری، دست تان را بلند می کنید، خدا را شکر می کنید، به سجده می افتید یا نام بزرگان دین را بر زبان می آورید، در واقع دارید همه ی سرمایه یی را که آنها خرج کرده اند، با یک حرکت ساده دور می کنید؛ خدای متعال به شماها کمک و الهام می کند که این کار را انجام بدهید. حتماً این حسین آقای رضازاده آن روز اوّلی که فریاد کشید «یا ابوالفضل»، نمی دانست که این چقدر اثر می گذارد؛ او احساس دینی خودش را بروز داد؛ یا آن برادری که سجده می کند، یا آن که دستش را بلند می کند - که من بارها در ورزشهای قهرمانی خودمان این صحنه را از تلویزیون دیده ام - این ها در حقیقت معنویت را القا می کنند.
شما ببینید الان چقدر خرج می کنند و زحمت می کشند، برای این که حجاب را در دنیا از بین ببرند... حالا همه ی آن تشکیلاتی که با حجاب مبارزه می کنند یک طرف...، خواهر ورزشکارِ مؤمن و دخترِ جوانِ ما که با حجاب اسلامی و لباس محجّب - یا با چادر یا با آن شکل زیبای ارزشی - جلوِ دوربینهای دنیا ظاهر می شود و نشان می دهد که به این ارزش پایبند است و این صحنه در همه ی دنیا منعکس می شود، این یک طرف دیگر؛ او در واقع با این کار، همه ی آن تبلیغات را خنثی می کند.1383/07/14
لینک ثابت
همرنگ شدن با فرهنگ رایج در ورزش جهانی هنر نیست بلکه هنر آن است که مانند ورزشکاران قهرمان ایرانی، در هنگام افتخارآفرینی، روح ارزشگرائی و معنویت را با افتخار به همه دنیا نشان داد و بعنوان الگو، ورزشکاران دیگر کشورهای اسلامی را نیز به چنین اعتقاد و رفتاری ترغیب کرد1381/10/30
لینک ثابت
ورزشکاران باید روح پهلوانی را که در داستانهای قدیمی ایرانی و حوادث اسلامی جلوهگر است حفظ کنند و در همه حالات بویژه در هنگام کسب موفقیت و قهرمانی در برابر خداوند و مردم، حقیقتا متواضع باشند تا نام آنها مثل پوریای ولی با عزت و احترام و بزرگی همراه شود1381/10/30
لینک ثابت