روحیه جهادی / جهاد/کار جهادی / اخلاق جهادی
در هر بخشی از بخشهای گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به اینکه «ما میتوانیم»؛ و کارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها. الان در همین بخش انرژی هستهیی که این همه دنیای استکبار را سراسیمه کرده، اکثر کسانی که در آنجا مشغول کار هستند، جوانهای تحصیلکردهاند؛ صدها جوانِ کمسال و تحصیلکرده، این چرخ را میچرخانند و این عزت را برای کشور پدید آوردهاند. در همهی بخشها همینطور است. به نیروهای بااستعداد، چه از جوانها باشند و چه از انسانهای با تجربه، اعتماد کنند. اعتماد به این افراد و توکل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس کار است.1384/10/14
لینک ثابت
کار مهمی که امیرالمؤمنین در این مدت انجام داد، میتوان در یک جملهی کوتاه گفت و من مختصری امروز اطراف آن توضیح میدهم. امیرالمؤمنین در این مدت نشان داد که اصول اسلامی و ارزشهای اسلامییی که در دوران انزوای اسلام و در دوران کوچکی جامعهی اسلامی بهوجود آمده بود، در دوران رفاه و گسترش و اقتدار و پیشرفت و توسعهی مادی جامعهی اسلامی هم قابل پیاده شدن است. اگر به این نکته توجه کنیم، خیلی مهم است. مسألهی امروز ما هم همینهاست. اصول اسلامی، عدالت اسلامی، تکریم انسان، روحیهی جهاد، سازندگی اسلامی، مبانی اخلاقی و ارزشیِ اسلام در دوران پیغمبر با وحی الهی نازل شد و تا آن حدی که ممکن بود، به وسیلهی پیغمبر در جامعهی اسلامی اعمال شد.1383/08/15
لینک ثابت
در نظام جمهوری اسلامی و به برکت انقلاب اسلامی، همهی تلاشها سرعت و کاراییِ مضاعفی پیدا میکند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همهی صحنهها و عرصهها بهکار میآید و در زمینهی کارهای زیربناییِ کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحبنظران دربارهی انقلابهای دنیا اینطور اظهار نظر کردهاند که انقلابها بعد از آنکه به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آنها از بین میرود و به دستگاههای ایستا و بیتحرّک تبدیل میشوند. ممکن است در برخی از انقلابها همینطور باشد - ما نسبت به آنها قضاوتی نمیکنیم - اما در مورد انقلاب ما پدیدهای دیده شد که این فرضیه را از کلیّت انداخت و در اینجا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاههایی را بهوجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یکی از دستگاهها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاهها سپاه بود، یکی از دستگاهها بسیج بود. اینها دستگاههایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. ولو سازماندهی و تشکیلات و نظم در اینها وجود داشت، اما همان حالت حرکت، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در اینها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت ساله، بسیج و تحرّک مردم را دیدید. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت، روحیهی جهادی را دیدید، که البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاهها رسوخ کرد. امروز هم شما در کمکرسانی به بم همین روحیه را مشاهده میکنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبتدیدگان - که مربوط به همهی بشر است - یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیهی حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنهی کار و ابتکار، این کمکرسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیهی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیهی سنگرسازان بیسنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت میکردند، روی بولدوزر مینشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیهی جهادی بهتر میکند.1382/10/14
لینک ثابت
ما پیشرفتهای علمی و پژوهشیِ بسیار زیادی در بخشهای مختلف داشتهایم که ستون اصلی این بخشها را همین جوانان انقلابی و بچههای مؤمن تشکیل دادهاند. آنها بودند که وارد میدان شدند و بر اساس همان روحیه، بسیاری از گردنهها و عقبههای تحقیقات و کار مهمّ علمی را پیش بردند. بله؛ معنویت، دنیای انسان را هم آبادتر میکند؛ منتها دنیای سالم. آنجایی که فرهنگ جهادی نیست و فرهنگ مادّی حاکم است، هر انسانی به تنهایی خودش محور همهی حوادث عالم است؛ سود را برای خود میخواهد و ضرر را از خود دفع میکند. اصل برای او این است؛ لذا تعارضها و بیاخلاقیها و بیصداقتیها و دشمنیها پیش میآید. آنجایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل میشود و خود را فراموش میکند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد. کشاورزی و دامداری ما هم با این روحیه رونق واقعی خود را پیدا خواهد کرد.1382/10/14
لینک ثابت
خدا را شکر میکنیم که پرچم عزّت و جهاد و ایثاری که با دست شما جوانان در این کشور به اهتزاز درآمد، امروز هم در دست جوانان است؛ جوانان مؤمن، جوانان پاک و نورانی در میدانهای مختلف. اگر روحیهی جهاد و مقاومت در مقابل دشمنیهای دشمن باشد، این جوان هر جا هست - در پادگان، در دانشگاه، در حوزهی علمیه، در بازار، در کارخانه، در محیطهای گوناگون - «مجاهد فیسبیلاللَّه» است؛ پاسدار ارزشها و پاسدار دین است و این امروز بحمداللَّه وجود دارد. این را قدر بدانید.1377/07/26
لینک ثابت
امام بزرگوار رضواناللَّهتعالیعلیه، با استمداد از شاخههای ولایت، این انقلاب را به پیروزی رساندند. موضوع عاشورا و کربلا، محبّت به اهل بیت علیهمالسّلام و کوشش برای شبیه شدن به آنها، روحیهی جهاد مظلومانه و صبر بر این جهاد، جزو خصوصیات و معارف مربوط به ولایت است. امام به این وسیله توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند و این نظام را تشکیل دهند.1374/02/28
لینک ثابت
در بخش دوم هم نیروهای مسلح باید در سازندگی شرکت کنند. اولاً در سازندگی درونی به شکل جهادی، به شکل بسیجی، به شکل انسانهای انقلابی، بدون انتظارِ فراهم آمدن همهی جزییاتی که برای آدمهای معمولی لازم و مؤثر است، سر از پا نشناخته، عاشقانه، با جوشش ابتکار و استعداد، بدون اینکه گفته شود این را نداریم و آن را نداریم، حتّی با دست خالی شرکت کنند. سازندگی، آنجا که متکی به عشق و شوق و ابتکار و خلاقیت انسانها باشد، با همهی فقدها و نداشتنها هم میسر است. ما بحمداللَّه دچار نداشتن هم نیستیم. ما میخواهیم بجوشیم. ما میخواهیم استعدادها بُروز کند.1370/10/12
لینک ثابت
بهطور مختصر میگویم که حفظ و تداوم نعمتهای الهی - چه مادّی و چه معنوی - مشکلتر از بهدست آوردن آنهاست. یعنی بعد از آن که خداوند متعال، نعمت خودش را به انسان یا یک ملت داد، چه این نعمت مادّی باشد - مثل ثروت و رفاه و سلامتی و از این قبیل - و چه نعمت معنوی باشد - مثل عزت و استقلال و آزادی و ایمان و روحیهی جهاد و مقاومت - تلاش و زحمتی برای حفظ این نعمتها لازم است.
ما خیلی از ملتها را در تاریخ سراغ داریم که نعمت خدا شامل حال آنها شد؛ اما نتوانستند این نعمت را برای خودشان حفظ کنند.1368/06/01
لینک ثابت