قاریان قرآن / قرآن / قاری قرآن
کشور ما از لحاظ قرّاء خوشخوان یکی از کشورهای برجسته و نمونه است. یعنی در دنیای اسلام شاید مثلاً [بجز] کشور مصر که حالا یک امتیازی در این زمینه دارد، من فکر نمیکنم بقیّهی کشورها این تعداد قاری برجسته و خوشخوان و درستخوان در کشورها وجود داشته باشد که بحمدالله در کشور ما هست. [این] به برکت جمهوری اسلامی است. ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم! اوایل انقلاب، همّت ما و اهتمام ما این بود که قاری ما بداند کجا باید بخواند، کجا وصل کند، کجا وقف کند، کجا بِایستد؛ یعنی در این حد [بودند]، آن هم قرّاء معدودی که بودند. امروز بحمدالله انسان نگاه که میکند، قرّاء متعدّد و کثیری [را میبیند]. بنده با رادیوتلاوت مأنوسم الحمدلله، غالباً گوش میکنم آن وقتی که فراغت داشته باشم؛ به قدری تلاوتهای خوب در این رادیو و گاهی در تلویزیون ــ که کمتر توفیق پیدا میکنم [ببینم] ــ وجود دارد که انسان واقعاً خدا را شکر میکند؛ من خیلی اوقات وقتی میشنوم تلاوت را، خدا را شکر میکنم.1401/01/14
لینک ثابت
امروز خیلی از قرّاء ما از بسیاری [از قاریان بالاترند]. حالا نمیگویم «همه»؛ شماها هنوز نرسیدهاید به آن برجستههایی که هستند. باید کار کنید؛... شما که خوب میخوانید و درست میخوانید و مستمع را به هیجان میآورید، فکر نکنید کار تمام شد؛ هر وقتی که در هر جایی آدم فکر کرد دیگر به آخر خط رسیده، دیگر بالاتر از این چیزی نیست، همان جا نقطهی سقوط انسان است؛ بنده به شعرا هم همین را میگویم، به نویسندگان هم همین را میگویم، به طلّاب هم همین را میگویم. باید پیش بروید؛ باید باز هم جلو بروید، پیش بروید و تکمیل کنید و جا برای تکمیل هنوز هست؛ این جور نیست که خیال کنید حالا همه چیز تمام شده. امّا آنچه الان هست انصافاً افتخارآفرین است؛ یعنی آنچه ما امروز در اختیار داریم، بحمدالله این تعداد و این کیفیّت را، ما در جایی غیر از همان جایی که اسم آوردم سراغ نداریم که به این اندازه وجود داشته باشد. حتّی خیلی از قرّاء فعلی ما بهتر هستند از بعضی از آن کسانی که دعوت کردهایم آوردهایم اینجا، پول هم به آنها دادهایم، قرآنشان را هم گوش کردهایم، هزار نفر هم بیخودی «اللهالله» داد کشیدند پای خواندنشان که هیچ لزومی هم نداشته! گاهی بد هم میخوانَد، امّا جمعیّت میگویند «الله»؛ او میفهمد که این جمعیّت نمیفهمند خوب و بدِ تلاوت را، لذا سعی هم نمیکند دیگر خوب بخواند. این را بنده دیدهام؛ بعضی از قرّاء در مصر که خواندهاند خوب خواندهاند، اینجا که آمدند خواندند، نه، خواندنشان تعریفی ندارد! این مهم است؛ حالا شماها که با مستمعین طرفید، این تذکّرات را باید به آنها بدهید، اگر چه حالا مدّتی هم هست که مهمانِ آن جوری نداریم. الحمدلله قرّاء ما قرّاء خوبی هستند.1401/01/14
لینک ثابت
تلاوت در جمع یک هنر است، یک هنر مقدّس است. این هنر که در شمار برترین هنرهای قدسی است و جزو برترین هنرهای مقدّس است، باید در خدمت ذکر و در خدمت دعوت باشد. قرآن ذکر است دیگر؛ تلاوت شما باید در خدمت ذکر باشد؛ باید جوری تلاوت کنید که منِ مستمع، متذکّر بشوم، و به یاد خدا، به یاد قیامت، به یاد عوالم بالا بیفتم؛ بیشتر از آنکه انسان متذکّر است، باید از تلاوت شما متذکّر بشود؛ شما در تلاوتتان این را در نظر قرار بدهید، این را بخواهید. مراقب باشیم که چیزهای حاشیهای، بعضی از خودنماییها ــ که ماها خب انسانیم، ضعیفیم، در کارهایمان یک بخشی، یک خودنماییهایی هست، حالا بنده آن مقدار کمش را نمیخواهم خیلی متّه روی خشخاش بگذارم ــ غلبه نکند؛ آن حالت خودنمایی بر آن حالت تذکّر و مُذَکِّریّت و دعوت الیالله غلبه نکند در این تلاوتی که شما انجام میدهید. نباید فقط به عنوان یک هنر به این نگاه کنید؛ بعضی از خوانندههای قرآن غیر ایرانی را که انسان نگاه میکند، به این [کار] فقط به صورت یک هنر نگاه میکنند؛ نه، این فقط یک هنر نیست؛ این، وسیلهی دعوت الیالله است؛ با این شکل بایستی به آن نگاه کنید. باید جوری باشد که «وَ اِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم ایمانا»؛وقتی شما قرآن میخوانید باید ایمان من افزایش پیدا کند؛ ایمان مستمعتان بایستی افزایش پیدا کند. یک مقداری از این به عهدهی شما است که شما باید این کار را انجام بدهید، تا حدود زیادی بر عهدهی قاری است.1401/01/14
لینک ثابت
شما[قاریان] قرائت را با استعاذه شروع میکنید؛ [باید] این استعاذه حقیقی باشد. با این استعاذه واقعاً به خدا پناه ببرید از شرّ شیطان: «فَاِذا قَرَأتَ القُرآنَ فَاستَعِذ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم»که در سورهی مبارکهی نحل است. اگر این تلاوت با استعاذه شد، در خدمت اغراض شیطانی قرار نخواهد گرفت.1401/01/14
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید.مهندسی یعنی چه؟ چند جور مهندسی هست: یکی انتخاب لحن مناسب برای هر بخش. مثلاً فرض کنید که همهی لحنها برای لحن قصّه مناسب نیست، یا همهی لحنها برای آیات انذار از عذاب مناسب نیست؛ یک لحنهایی مناسب است، یک لحنهایی مناسب نیست؛ لحن مناسب با آن مضمون را باید پیدا کنید... یک مهندسی دیگر، مهندسی انخفاض و اعتلای صدایتان است؛ صدا را کِی بالا ببرید، کِی پایین بیاورید؛ این مهم است. بعضیها صدا را بیمورد بالا میبرند، جایی که اصلاً جای بلند کردن صدا نیست. باید تشخیص بدهید که کجا بایستی صدا را بلند کرد و با تُن بلند باید خواند، کجا بایستی آرام خواند.... یکی هم کیفیّت القاء است؛ کیفیّت القاء هم خیلی مهم است. بنده حالا یک نمونه را عرض بکنم: تلاوت سورهی مبارکهی فاطر عبدالفتّاح شعشاعی... [وقتی] میرسد به این آیهی شریفه: یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله. میدانید که مستمعهای عرب دنبال این هستند که نَفَس بلند به کار برود. وقتی قاری با نَفَس طولانی تلاوت میکند خوششان میآید و تشویق میکنند و اللهالله میگویند، و نَفَس کوتاه را خیلی دوست نمیدارند. عبدالفتّاح نَفَسش کوتاه است امّا این «یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله» را با یک لحنی میخوانَد که این مجلس زیر و رو میشود! به نظر من بشنوید این تلاوت را؛ مجلس را زیر و رو میکند؛ از بس با لحن مناسبی این را میخوانَد. این لحن متناسب را در نظر داشته باشید. این [یک] مهندسی.... یک مهندسی دیگری هم وجود دارد و آن، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید میشنوید، کأنّه دارید میبینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است، که فوقالعاده است در این جهت.... بالاخره، به طور خلاصه، تلاوت قاری باید منشأ اثر باشد؛ باید شما که تلاوت میکنید، جوری تلاوت کنید که تأثّر در مستمع شما به وجود بیاید و منشأ اثر بشود. اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَ الرَّحمٰنَ بِالغَیب؛ اتّباع باید به وجود بیاید با خواندن شما؛ با تلاوت شما بایستی اتّباع به وجود بیاید.1401/01/14
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید.
مهندسی یعنی چه؟.... کیفیّت القاء است؛ کیفیّت القاء هم خیلی مهم است. بنده حالا یک نمونه را عرض بکنم: تلاوت سورهی مبارکهی فاطر عبدالفتّاح شعشاعی ــ که واقعاً یک تلاوتگر فوقالعاده است ــ [وقتی] میرسد به این آیهی شریفه: یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله.میدانید که مستمعهای عرب دنبال این هستند که نَفَس بلند به کار برود. وقتی قاری با نَفَس طولانی تلاوت میکند خوششان میآید و تشویق میکنند و اللهالله میگویند، و نَفَس کوتاه را خیلی دوست نمیدارند. عبدالفتّاح نَفَسش کوتاه است امّا این «یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله» را با یک لحنی میخوانَد که این مجلس زیر و رو میشود! به نظر من بشنوید این تلاوت را؛ مجلس را زیر و رو میکند؛ از بس با لحن مناسبی این را میخوانَد. این لحن متناسب را در نظر داشته باشید. 1401/01/14
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید.مهندسی یعنی چه؟.... آن، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید میشنوید، کأنّه دارید میبینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است، که فوقالعاده است در این جهت. در آن آیات شریفهی سورهی قصص که «وَجَدَ مِن دونِهِمُ امرَاَتَینِ تَذودانِ قالَ ما خَطبُکُما قالَتا لا نَسقیحَتَّی یُصدِرَ الرِّعآءُ وَ اَبونا شَیخٌ کَـبیرٌ * فَسَقَی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی اِلَی الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَىَّ مِن خَیرٍ فَقیرٌ * فَجآءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیـآء»،اینها را جوری میخوانَد که شما کأنّه میبینید که این دختر دارد میآید و خجالت میکشد، که این خجالت ناشی از یک احساساتی است؛ رفتهاند پیش پدرشان، صحبت این جوان را کردهاند و گفته خیلی خب، بروید دنبالش بگویید بیاید. «فَجآءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیـآء» را چند بار تکرار میکند. یا مثلاً در سورهی مبارکهی نمل، اَیُّکُـم یَأتینی بِعَرشِهـا قَبلَ اَن یَأتونی مُسلِمین * قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا ءاتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک. آنچنان این «اَنَا ءاتیکَ بِهِ» را از زبان این عفریتِ جن تکرار میکند و بیان میکند، کأنّه انسان دارد میبیند این عفریتِ جن را که با یک غروری میگوید من برایت میآورم، قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک. بعد [میفرماید]: قالَ الَّذی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتابِ اَنَا ءاتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُک؛یعنی [آن دیگری] زد تو دهن آن عفریتِ جنّی، گفت قبل از اینکه چشمت را به هم بزنی من حاضر میکنم، که حاضر هم کرد. این را جوری میخوانَد که انسان کأنّه دارد میبیند که این اتّفاق دارد میافتد.1401/01/14
لینک ثابت
تربیت تلاوتگران خیلی کار بزرگ و مهمّی است که انجام میگیرد و خدا را شکر که در کشور ما این رواج پیدا کرده، و تلاوتِ با تذکّر، با خشوع، با توجّه عمیق به معنا. به معنا توجّه کنید؛ اگر مثلاً یک بخشی از قرآن را در یک محفلی میخواهید تلاوت بکنید، این را در ذهنتان قبلاً آماده کنید؛ اگر مراجعهی به تفسیر لازم دارد، مراجعهی به ترجمه لازم دارد [مراجعه کنید]. خوشبختانه بسیاری از تلاوتگران ما قرآن را میفهمند، و درک میکنند معانی قرآن را و احتیاجی به ترجمه ندارند، لکن اگر احتیاج به ترجمه بود، احتیاج به تفسیر بود، مراجعه بشود و با توجّه کامل، با تذکّر کامل انجام بگیرد.1400/01/25
لینک ثابت
[قاریان]به بعضی از.... کارهای صوتی... که بعضیها میکنند -هم [قاریان] آنها میکنند، هم بعضی از بچّههای ما میکنند- خیلی توجّه نکنید؛ یعنی بیشتر به معانی [توجّه بشود]. البتّه بنده با صوت خوب و لحن خوب صد درصد موافقم؛ اینکه لحنهای خوبی را انتخاب بکنید و یاد بگیرید و بیان کنید چیزهای خوبی است، منتها توجّه بشود که از حدّ صحیح و جادّهی مستقیم خارج نشوید.1400/01/25
لینک ثابت
قرآن یک اثر هنری بینظیر است، یعنی یک جنبهی از عظمت قرآن و اهمّیّت قرآن عبارت است از زیبایی هنری قرآن؛... خب، این اثر هنری را باید هنری اجرا کرد. یک وقت هست که من و شما در منزل برای خودمان قرآن میخوانیم، خب هر جور خواندیم مانعی ندارد؛ با صوت بخوانیم، بی صوت بخوانیم -البتّه ظاهراً آنجا هم وارد شده است که صدای قرآن از خانهها بیرون بیاید؛ آن برای جنبهی فضاسازی قرآنی در کلّ جامعه است که یک فضاسازی قرآنیای بشود، از خانهها صدای قرآن بیرون بیاید، لکن وقتی انسان تنها میخواند، برای خودش میخواند، فرقی نمیکند که یواش بخواند، بلند بخواند، آهسته بخواند، با صوت بخواند- امّا وقتی شما مخاطبی دارید، مثلاً [قرائت] مجلسی میخوانید، اینجا میخواهید مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهید؛ اینجا باید هنر بیاید وسط میدان، اینجا است که هنر بایستی نقش ایفا کند؛ مخاطب را با هنر میشود تحت تأثیر قرار داد. این تلاوتهایی که ما میشنویم و گوش میکنیم و تشویق میکنیم و تأیید میکنیم، معنایش این است؛ یعنی شما این اثر فاخر بینظیر هنری را به شکل هنرمندانه اجرا میکنید، به شکل هنرمندانه میخوانید؛ آن وقت نتیجه این میشود که اثرش میشود چند برابر؛ البتّه به شرط اینکه این جنبهی تلاوت هنری درست انجام بگیرد، با دقّت انجام بگیرد. 1398/02/16
لینک ثابت
بنده به دوستان[قاری] سفارش میکنم که قرآن را تلاوت از نوع تفهیم معانی [بخوانید]؛ جوری بخوانید که میخواهید معانی را تفهیم کنید. ما این را در شعرخوانی فارسی خودمان مشاهده میکنیم؛ مدّاح میآید میایستد، با صدای خوش شعر میخواند؛ دو جور میتواند بخواند:
هان ای دل عبرتبین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینهی عبرت دان
میشود این جوری بخواند، میشود هم بگوید:
هان ای دل عبرتبین! از دیده نظر کن هان!
ایوان مدائن را، آئینهی عبرت دان
این دو جور خواندن مثل هم است؟ این دو جور خواندن مثل هم نیست. دوّمی این جوری است که شما روی جملات، روی کلمات، تکیهی مناسب میکنید. این کاری است که مثلاً فرض کنید شیخ عبدالفتّاح شعشاعی میکند، مصطفیٰ اسماعیل میکند؛ این کار آنها است؛ یعنی در میان خوانندههای قدیمیِ مصری هم، همه این جور نیستند، همه این کار را بلد نیستند یا توجّه ندارند، امّا بعضیهایشان میفهمند که چه کار دارند میکنند؛ وقتی که قرآن را میخواند، آنجایی که باید تکیه بکند، تکیه میکند؛ جوری حرف میزند که گویا شما مخاطب کلام خدا قرار میگیرید، دل شما جذب میشود. این معنا بایستی در تلاوتهای ما... در قرآن خواندن ما در محافل و مجالس وجود داشته باشد... این شیوهی خواندن میتواند تا حدود زیادی ما را به.. باطن[قرآن] رهنمون بشود.1398/02/16
لینک ثابت
کسانی که میتوانند، کسانی که بلدند، عمدتاً آقایان روحانیّون محترم، فضلای محترم، کسانی که با قرآن اُنس دارند، مطالعه کنند، فکر کنند، مباحث تفسیری را بیان کنند، سطح معارف جامعه را بالا بیاورند. بالاخره اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛ این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قویتر، باقوامتر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخرویتان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان- معارف قرآنی وقتی همهگیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کردهایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعهی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود میآید، قوّت دفاع به وجود میآید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد].1398/02/16
لینک ثابت
قاریِ خوانندهی قرآن وقتی که مخاطبی دارد، به... نکتهی جمله توجّه کند و روی آن تکیه کند، برای اینکه... تفهیم مفاهیم قرآنی آسانتر و بهتر بشود برای مخاطب.1398/02/16
لینک ثابت
گاهی یک قاریای...[دردوران طاغوت] داشتیم که مثلاً فرض کنید قرآن را میخواند [امّا] نمیفهمید؛ امروز الحمدلله جوانهای ما قرآن را میخوانند با فهم؛ میفهمند چه دارند میخوانند. این را روزبهروز باید تقویت کنیم، این حالت را روزبهروز باید تشدید کنیم.1398/01/26
لینک ثابت
من به تلاوتگران عزیزمان... عرض میکنم که در کیفیّت خواندن، مفهوم آیات قرآنی را مجسّم کنید؛ همچنانکه یک گویندهی خوب و خوشزبان، مثلاً وقتی شعری را میخواند، کلمات را آنچنان ادا میکند که همهی معنای آن کلام برای مستمع زنده میشود... وقتیکه خوب صحبت بکنند، خوب شعر بخوانند، خوب حرف بزنند، کلمات را با لحن مناسب خودش ادا بکنند، همهی آنچه از معنا و مضمون در این کلمه وجود دارد، همه تحویل داده میشود به مستمع و مستمع این را تحویل میگیرد؛ تلاوت قرآن باید اینجوری باشد؛ همهی آنچه از مضمون در این کلمه هست، با بلند خواندن و آهسته خواندن و اوج گرفتن و پایین آمدن و تغییر صوت و نوع ادا، بایستی خودش را به مخاطب ارائه بدهد؛ البتّه برای کسانی که معنای قرآن را میدانند. پس بنابراین زبان قرآن را باید یاد گرفت. هرچه ممکن است با زبان قرآن بیشتر انس بگیرید.1396/03/06
لینک ثابت
[شماقاریان]قرآن را با آوازهخوانی اشتباه نگیرید؛ آوازهخوانی یک مقولهی دیگر است؛ البتّه الان متأسّفانه در خوانندگان مصری کسانی هستند که تالی قرآنند امّا آواز میخوانند، آوازهخوانی میکنند؛ هستند. آن قرّاء نسلهای قبل -مثل شیخ مصطفی اسماعیل، مثل شیخ عبدالفتّاح شعشائی، حتّی مثل محمّد رفعت- این بزرگان همه موسیقیدان بودند امّا قرآن را با آهنگ و الحان قرآنی میخواندند؛ نمیگذاشتند با الحان کابارهای و نمیدانم موسیقیهای مبتذل مخلوط بشود. امروز بعضیها این ملاحظات را ندارند؛ آدم میبیند در آنها. این زیباییها باید ما را به قرآن نزدیک بکند؛ باید اُنس ما را با قرآن زیاد کند.1395/03/18
لینک ثابت