newspart/index2
استقلال حوزه‌های علمیه / حوزه‌های علمیه
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
استقلال حوزه‌های علمیه

آیا حمایت نظام اسلامی از حوزه‌های علمیه میتواند به استقلال حوزه‌های علمیه خللی و لطمه‌ای وارد کند یا نه؟ آیا این کار مجاز ‌است یا نه؟ این بحث مهمی است. اولاً حوزه‌های علمیه همیشه در طول تاریخ مستقل بودند؛ نه فقط در دوران حکومتهای معارض ‌با تشیع، بلکه حتّی در دوران حکومتهای شیعی. یعنی آن وقتی که صفویه در رأس کار قرار گرفتند و علمای بزرگی مثل محقق ‌کرکی و پدر شیخ بهائی و بزرگان زیادی به ایران آمدند و در مناصب گوناگون دینی قرار گرفتند، هرگز این علما و شاگردان و ‌تربیت شدگان آنها مقهور سیاست صفویه نشدند و در اختیار آنها قرار نگرفتند. بله، کمک میکردند، همکاری میکردند، از آنها ‌تعریف و تجلیل میکردند؛ اما در قبضه‌ی آنها نبودند، به اختیار آنها نبودند. در بخشی از دوران قاجاریه هم همین جور بود. ‌کاشف‌الغطاء (رضوان اللَّه تعالی علیه) آن عالم بزرگ به ایران آمد و کتاب «کشف الغطاء» را نوشت. ایشان در این کتاب - هم در ‌مقدمه، هم در بحث جهاد به مناسبت جنگهای روس و ایران - تجلیل زیادی از فتحعلیشاه میکند؛ اما کاشف‌الغطاء آدمی نبود که ‌توی مشت فتحعلیشاه و امثال فتحعلیشاه قرار بگیرد؛ آنها مستقل بودند. میرزای قمی در منزل خود در قم مورد احترام و تجلیل ‌پادشاه زمان خودش قرار میگیرد؛ اما زیر بار خواسته‌ی او نمیرود. آنها اصرار داشتند آنچه را که میخواهند، میرزا فتوا بدهد؛ اما ‌میرزا قبول نکرد، زیر بار نرفت. میرزای قمی رساله‌ای دارد به نام «رساله‌ی عباسیه» که نظر فقهی خودش را در باب جهاد بیان ‌کرده است. این رساله چند سال قبل از این برای اول‌بار چاپ و منتشر شد. از ایشان جوری سؤال میکنند که مثلاً وکالتی بدهد، ‌نیابتی بدهد که بتوانند از طرف او جهاد کنند - به گمانم این موضوع در «جامع الشتات» هم آمده باشد - اما ایشان زیر بار ‌نمیرود و قبول نمیکند. روحانیت شیعه همیشه اینجور بوده، همیشه مستقل بوده، هرگز در قبضه‌ی قدرتها قرار نگرفته است؛ امروز ‌هم همین جور است، بعد از این هم باید همین جور باشد و به توفیق الهی همین جور خواهد بود... اما در اینجا هم مراقب باشید ‌یک مغالطه‌ی دیگری به وجود نیاید؛ استقلال حوزه‌ها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقی نشود؛ یک عده‌ای ‌این را میخواهند. بعضیها میخواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطه‌ی حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمیشود. وابستگی ‌غیر از حمایت است، غیر از همکاری است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزه‌ها کمک کند. البته معیشت طلاب به صورت ‌سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید به وسیله‌ی مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعیشان را بدهند؛ این اعتقاد ‌من است‌.‌1389/07/29
لینک ثابت
استقلال حوزه‌های علمیه

آیا حمایت نظام اسلامی از حوزه‌های علمیه میتواند به استقلال حوزه‌های علمیه خللی و لطمه‌ای وارد کند یا نه؟ آیا این کار مجاز ‌است یا نه؟ این بحث مهمی است. اولاً حوزه‌های علمیه همیشه در طول تاریخ مستقل بودند؛ نه فقط در دوران حکومتهای معارض ‌با تشیع، بلکه حتّی در دوران حکومتهای شیعی. یعنی آن وقتی که صفویه در رأس کار قرار گرفتند و علمای بزرگی مثل محقق ‌کرکی و پدر شیخ بهائی و بزرگان زیادی به ایران آمدند و در مناصب گوناگون دینی قرار گرفتند، هرگز این علما و شاگردان و ‌تربیت شدگان آنها مقهور سیاست صفویه نشدند و در اختیار آنها قرار نگرفتند. بله، کمک میکردند، همکاری میکردند، از آنها ‌تعریف و تجلیل میکردند؛ اما در قبضه‌ی آنها نبودند، به اختیار آنها نبودند. در بخشی از دوران قاجاریه هم همین جور بود. ‌کاشف‌الغطاء (رضوان اللَّه تعالی علیه) آن عالم بزرگ به ایران آمد و کتاب «کشف الغطاء» را نوشت. ایشان در این کتاب - هم در ‌مقدمه، هم در بحث جهاد به مناسبت جنگهای روس و ایران - تجلیل زیادی از فتحعلیشاه میکند؛ اما کاشف‌الغطاء آدمی نبود که ‌توی مشت فتحعلیشاه و امثال فتحعلیشاه قرار بگیرد؛ آنها مستقل بودند. میرزای قمی در منزل خود در قم مورد احترام و تجلیل ‌پادشاه زمان خودش قرار میگیرد؛ اما زیر بار خواسته‌ی او نمیرود. آنها اصرار داشتند آنچه را که میخواهند، میرزا فتوا بدهد؛ اما ‌میرزا قبول نکرد، زیر بار نرفت. میرزای قمی رساله‌ای دارد به نام «رساله‌ی عباسیه» که نظر فقهی خودش را در باب جهاد بیان ‌کرده است. این رساله چند سال قبل از این برای اول‌بار چاپ و منتشر شد. از ایشان جوری سؤال میکنند که مثلاً وکالتی بدهد، ‌نیابتی بدهد که بتوانند از طرف او جهاد کنند - به گمانم این موضوع در «جامع الشتات» هم آمده باشد - اما ایشان زیر بار ‌نمیرود و قبول نمیکند. روحانیت شیعه همیشه اینجور بوده، همیشه مستقل بوده، هرگز در قبضه‌ی قدرتها قرار نگرفته است؛ امروز ‌هم همین جور است، بعد از این هم باید همین جور باشد و به توفیق الهی همین جور خواهد بود.‌1389/07/29
لینک ثابت
استقلال حوزه‌های علمیه

امروز روحانیت با حکومت همسو است و این یک نعمت بزرگ است و نباید آنرا به نقمت تبدیل کنیم... اگر استقلال حوزه‌ها سلب ‌شود و حوزه‌ها دولتی شوند و اگر روحانیت جزء تشکیلات حکومتی شد این نعمت به نقمت تبدیل می‌شود ما نمی گوییم روحانیت ‌نباید با حکومت تعامل داشته باشد بلکه معتقدیم آنجا که لازم است روحانیت منتقد باشد، باید به عنوان منتقدی دلسوز نقش ‌ایفا کند‌.‌1386/02/26
لینک ثابت
استقلال حوزه‌های علمیه

روحانیت شیعه همواره خصوصیتی منحصر بفرد داشته است و امروز هم که نظام جمهوری اسلامی برپاست و مسئولان آن بعضاً از ‌خود این حوزه‌ها برخاسته‌اند و صبغه‌ی روحانیت و دینی در این حکومت مشهود است، باز حوزه‌های علمیه‌ی شیعه همان ‌خصوصیت را حفظ کرده‌اند. آن خصوصیت چیست؟ آن عبارت است از‌ «‌استقلال و مردمی بودن‌».‌‌ این، در هیچ جای دنیا وجود ‌ندارد. مجامع روحانی، چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی در غیرِ شیعه، مجامعی هستند که با مردم سر و کار دارند - یعنی ‌مردم به کلیساها هم میروند - اما روحانىِ در آنجا، با پیشنماز مسجد ما در اینجا، از زمین تا آسمان تفاوت دارد. او یک فردی است ‌وابسته به یک تشکیلاتی که از ملحقات دولت و سلطه‌ی حاکم بر آن کشور است یا سلطه‌ای شبیه سلطه‌ی روحانیت مثل ‌مسیحیها، که مثلاً کاتولیکهایشان به یک جای دیگر وابسته‌اند، پروتستانها به یک جای دیگر وابسته‌اند و فرقه‌های مختلفشان ‌هرکدام به مراکز قدرت وابسته‌اند و نصب و عزل میشوند؛ اما روحانیت شیعه این‌طور نیست؛ روحانی شیعه فقط متصل به مردم و ‌برای مردم و در شئون روحانی، در خدمت مردم است.‌1385/08/17
لینک ثابت
استقلال حوزه‌های علمیه

حوزه علمیّه مستقلِ‌ّ از حکومت که همکار حکومت است, کار خود را در مجموعه عظیمی که امروز بر دوش همه است، انجام ‌میدهد. وابسته به دولت نیست؛ اما به دولتْ کمک و از آن پشتیبانی میکند. به آن خدمت میدهد، آن را نصیحت و راهنمایی ‌میکند و مقرّرات اسلامی را به آن میشناساند. امروز دستگاه قضایی در زمینه فقهی، نیازمند حوزه‌های علمیّه است و دستگاههای ‌اجرایی و قانونگذاری، بیشتر احتیاج دارند. دانشگاهها، نیروی نظامی، کارخانه‌ها و تمام اقشار ملت، نیازمند حوزه‌های علمیّه‌اند. ‌همچنین، این نظام، در رأس خود کسی را میخواهد که پرورده این حوزه‌ها باشد. این همکاری و همگامی، باید به شکل صحیحِ آن ‌باشد. بعضی، امروز تا یک پیشنهاد اصلاحی از طرف کسی برای حوزه‌ها ارائه میشود، میگویند: «اینها میخواهند حوزه را به دولت ‌وابسته کنند.» این، غفلت بزرگی است. ممکن است این حرف از زبان کسانی صادر شود که سوءنیّتی نداشته باشند. اما شما فضلا ‌و طلّاب عزیز جوان بدانید که این سخن از طرف کسانی است که نه به حوزه عقیده دارند و نه به دولت. نه دولت اسلامی را ‌دوست دارند و نه حوزه علوم اسلامی را. نمیخواهند هیچ‌کدام وجود داشته باشد. ‌1374/09/16
لینک ثابت
استقلال حوزه‌های علمیه

در گذشته، حوزه‌های علمیّه در قبال حکومتها، در محیطهای شیعی و غیرشیعی، سه نوع عملکرد داشتند: یکی این‌که وابسته به ‌دستگاههای قدرت بودند و روحانیتْ دولتی بود. در محیطهای مسیحی هم این‌گونه بوده و هست. حتّی در محیطهای غیرشیعی ‌هم، روحانیت، بخشی از دستگاههای دولتی است. این، از نظر ما مردود است و قبول نداریم و آن را برای روحانیتْ مضرّ میدانیم. ‌دستگاههای دولتی، نوسان و تلاطم دارند و آینده‌شان به طور دقیق قابل پیش بینی نیست. روحانیت باید همیشه امکان حضور ‌قدرتمندانه نصیحت‌آمیز یا دخالت‌آمیز را برای خودش حفظ کند، والّا نمیتواند کاری انجام دهد. این خصلت هم، با این‌که بخشی ‌از دولت یا حکومت باشد، نمی‌سازد. حوزه باید مستقل باشد و این، یک فرض است.‌
فرض دوم این است که حوزه، ضدّ و نقطه مقابل حکومت باشد. مانند حوزه‌های علمیه ما در پیش از انقلاب و در برخی از ‌گذشته‌های دور که روحانیت شیعه، در مقابل دستگاه حاکمه قرار داشت... این روش هم، امروز قابل قبول نیست. امروز اگر ‌روحانیت در قبال حکومت، بیاعتنا و بیمبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حکومت اسلامی تضعیف میشود... .‌
‌[فرض دیگری] هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه علمیّه مستقلِ‌ّ از حکومت که همکار حکومت است, کار خود را در ‌مجموعه عظیمی که امروز بر دوش همه است، انجام میدهد. وابسته به دولت نیست؛ اما به دولتْ کمک و از آن پشتیبانی میکند. ‌به آن خدمت میدهد، آن را نصیحت و راهنمایی میکند و مقرّرات اسلامی را به آن میشناساند. امروز دستگاه قضایی در زمینه ‌فقهی، نیازمند حوزه‌های علمیّه است و دستگاههای اجرایی و قانونگذاری، بیشتر احتیاج دارند. دانشگاهها، نیروی نظامی، کارخانه‌ها ‌و تمام اقشار ملت، نیازمند حوزه‌های علمیّه‌اند. همچنین، این نظام، در رأس خود کسی را میخواهد که پرورده این حوزه‌ها باشد. ‌این همکاری و همگامی، باید به شکل صحیحِ آن باشد. بعضی، امروز تا یک پیشنهاد اصلاحی از طرف کسی برای حوزه‌ها ارائه ‌میشود، میگویند: «اینها میخواهند حوزه را به دولت وابسته کنند.» این، غفلت بزرگی است. ممکن است این حرف از زبان کسانی ‌صادر شود که سوءنیّتی نداشته باشند. اما شما فضلا و طلّاب عزیز جوان بدانید که این سخن از طرف کسانی است که نه به حوزه ‌عقیده دارند و نه به دولت. نه دولت اسلامی را دوست دارند و نه حوزه علوم اسلامی را. نمیخواهند هیچ‌کدام وجود داشته باشد. ‌حوزه همیشه به نحو صحیح و قوی آماده است تا به این حکومت اسلامی که امروز بحمداللَّه در دنیا به یک قدرت عزیز، منیع و ‌آبرومند تبدیل شده است، کمک کند‌.‌1374/09/16

لینک ثابت
استقلال حوزه‌های علمیه

ما معتقدیم باید کوشش شود تا حوزه‌ها حتی در دوران جمهوری اسلامی مستقل بمانند. این معنا، بحمدالله حاصل است. اما گاهی ‌در گوشه و کنار، انسان حرفها را یا ابداع شبهه‌هایی را می‌شنود مبنی بر این‌که مسأله‌ی جدا بودن حوزه‌ی علمیه‌ی قم، یا ‌تنظیمات روحانی از تشکیلات مملکتی و دولتی، مربوط به زمانی بود که حکومتهای غیر اسلامی و ضداسلامی بر سر کار بودند. ‌می‌گویند حالا که بحمدالله حکومت، حکومت دینی و اسلامی است و بعضی از علمای دین و روحانیون، در مراکز حساس و مصادر ‌امورند، این دیگر چه حرفی است که حوزه‌ها باید مستقل بمانند!؟ برای این‌که این شبهه از ذهنها رفع شود، این را عرض می‌کنیم ‌که: حوزه یک نهاد هزار ساله و متکی به ریشه‌های بسیار مستحکم است. این نهاد هزارساله و مستحکم و بالنده، با این سابقه‌ی ‌عظیم و این تأثیر عمیق را نمی‌شود به چیزی غیر از خودش بست. این، کار خطرناکی است و آینده‌ی حوزه را تهدید می‌کند. حوزه ‌باید از درون خود اداره شود. باید استقلال داشته باشد. از لحاظ مالی هم باید استقلال داشته باشد. از لحاظ مدیریتی هم ‌باید استقلال داشته باشد. این‌که منافاتی با همکاری دستگاههای مسؤول کشور با حوزه‌ی علمیه ندارد! این‌که لازم است؛ و به ‌معنای برکنار بودن حوزه از دستگاههای جاری کشور نیست. یا به معنای این نیست که عناصر حوزه، با کارهای خارج از حوزه ‌ارتباطی برقرار نکنند، نسبت به آنها احساس مسؤولیتی نکنند و در آنها شرکتی نداشته باشند! معنایش این نیست. معنایش این ‌است که روحانیت شیعه اختصاصاً - تا آن‌جا که ما از سازمانهای روحانی ادیان مختلف اطلاع داریم - تاکنون مستقل و به خود ‌متکی بوده است و مدیریت آن از درون خودش جوشیده و به طور طبیعی به دست آمده و کمتر به صورت تحمیلی بوده است. و ‌این حالت، باید ادامه پیدا کند‌.‌1371/06/29
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی