قوه قضائیه / عدالت/قضاوت/اطاله دادرسی/پرونده قضایی/دادگاه/دادسرا / نظام قضایی
جای اصلیِ برخورد با فساد و فسادستیزی قوّهی مجریّه است که زمینههای تولید فساد از بین برود؛ نقش قوّهی قضائیّه بعد از اینها است؛ بعد از آنکه شما تلاش خودتان را کردید، جلوگیری کردید، زمینههای فساد را از بین بردید و امثال اینها، و باز یک اتّفاقی افتاد، آن وقت نوبت ورود قوّهی قضائیّه است.1400/06/06
لینک ثابت
انتظار اینجانب، اولاً: اهتمام جدّی به مأموریتهای اساسی دستگاه قضاء در قانون اساسی است، یعنی گسترش عدالت، و احیاء حقوق عامّه، و تأمین آزادیهای مشروع، و نظارت بر حسن اجرای قوانین، و پیشگیری از وقوع جرم، و نیز مبارزهی قاطع با فساد.
و ثانیاً: ادامهی رویکرد تحوّلی و اجرای سند تحول موجود با اهتمام ویژه.
و ثالثاً: گسترش فناوریهای نوین و تضمین دستیابی آسان و رایگان مردم به خدمات قضائی.
و رابعاً: گماردن نیروهای کارآمد و جهادی و فاضل و صالح در مسئولیتها، و تربیت مدیران شایسته برای سطوح عالی و میانی قضائی و اداری.
و خامساً: ارج نهادن به خدمات قضات پاکدامن و حفظ عزت و منزلت ایشان، و متقابلاً برخورد قاطع با معدود افراد متخلّف.
و سادساً: ارتباط با متن مردم و حضور در میان آنان که دارای برکاتِ بسیار است.1400/04/10
لینک ثابت
تحوّل به معنای درست کلمه، در یک سال و دو سال و مانند اینها انجام نمیگیرد امّا شروع این حرکت در قوّهی قضائیّه و اتّخاذ این جهتگیری و این رویکرد چیز بسیار مهمّی بود؛ این باید ادامه پیدا کند، متوقّف نشود بلکه باید شدّت پیدا کند؛ طبیعت قضیّه [هم] همین است که اگر چنانچه یک حرکتی شروع شد و بخواهیم این حرکت به سرانجام برسد، بایست در اثنای راه، نه فقط نُکس پیدا نکند بلکه مدام نیرو به آن اضافه بشود و تقویت بشود تا بتواند به آن آخر راه و سرمنزل نهایی برسد.1400/04/07
لینک ثابت
سندی تهیّه شد در قوّهی قضائیّه؛ بعد، این سند[تحول قوه قضائیه]مورد تجدیدنظر قرار گرفت و نسخهی دوّمِ ارتقایافتهی آن سند را ایشان ارائه دادند، دیدیم؛ سند خوب و متقنی است. بعضی اسناد تهیّه میشود در اینجا و آنجا که نمایشی است و کلّیگویی است؛ در این سند کلّیگویی نیست؛ این سند، سند قوی خوبی است؛ مشخّصاً برای کارهای مختلف مدّتدار و زماندار است؛ مبنا و مسیر حرکت را معیّن کرده، که نشاندهندهی این است که این سند به معنای واقعی کلمه عملیّاتی است و شعاری و ظاهری نیست. این سند [تحوّل]، سند خوبی است؛ همین سند را ملاک عمل قرار بدهند. البتّه ممکن است در گذشت زمان، بهروزرسانی این سند هم لازم باشد منتها این به معنای این نباشد که مسیر حرکت دستخوش تغییراتِ پیدرپی بشود؛ باید مسیر، مسیر روشنِ مستقیمِ مستقرّی باشد.1400/04/07
لینک ثابت
سند [تحول قوه قضائیه] به اطّلاع همه برسد. گزارشهایی به من رسید که بعضی از افراد مؤثّر در مجموعهی قوّهی قضائیّه این سند را درست نمیشناسند؛ باید سند را به اطّلاع همه رساند تا صاحبنظران قوّه ببینند، نگاه کنند. اوّلاً همه وظیفهی خودشان را بر طبق سند تحوّل احساس کنند و بفهمند؛ ثانیاً، اگر چنانچه نظری دارند، آن را به مراجع بالاتر منعکس کنند. بنابراین بیاطّلاع نمانند.1400/04/07
لینک ثابت
یک مطلب ... در ذیل این سند [تحول قوه قضائیه] این است که من شنیدم که خلأ مقرّراتی وجود دارد، یعنی قوانینی نیاز است برای اجرای کامل این سند؛ این قوانین را باید تهیّه کنید، و شما [هم] باید تهیّه کنید و نگذارید بماند که فرضاً یک طرحی در مجلس تهیّه بشود؛ نه، قانون را تهیّه کنید، قانون مورد نیاز را آماده کنید و نگذارید این خلأ باقی بماند. و علاوه بر اینها بدنهی قوّه [قضائیه] تشویق بشوند برای اجرای این سند؛ به نحوی انواع و اقسام شیوههای تشویق را میتوانید پیدا کنید.1400/04/07
لینک ثابت
[یک] نکته [در زمینه قوه قضائیه] بحث ورود قوّهی قضائیّه به احیای حقوق عامّه است که عمدتاً در مسئلهی پیگیری تولید و مسئلهی تولید و کارخانههای ازخطخارجشده و مانند اینها بُروز پیدا کرد؛ البتّه در زمینههای دیگر هم مثل رفع تصرّف از منابع طبیعی و اراضی دولتی و امثال اینها تحقّق پیدا کرد؛ این بسیار کار لازم و خوبی است. اینکه بعضی بگویند این جزو وظایف قوّهی قضائیّه نیست، کاملاً خلاف حق و خلاف قانون است؛ ورود به مسئلهی احیای حقوق عامّه جزو وظایف مهمّ قوّهی قضائیّه است، جزو مجموعهی کارهای دادستانیها است که بایستی مراقب باشند، مواظب باشند و مجموعهی قوّه بایستی به این مسئله بپردازند؛ این کار، کار مهمی است. البتّه فقط مسائل اقتصادی نیست؛ مسئلهی سلامت، مسئلهی آموزش، مسئلهی محیط زیست و امثال اینها مسائل زیادی هست که در اینها حقوق عامّه باید مورد توجّه قرار بگیرد.1400/04/07
لینک ثابت
یک قلم از حقوق عامّه همین مسئلهی امر به معروف و نهی از منکر است. البتّه متأسّفانه این واجب آن چنان که باید و شاید در جامعهی ما جاری نیست امّا گوشه و کنار هستند کسانی که آمر به معروف و ناهی از منکرند؛ اینها را نباید تنها گذاشت، باید از اینها حمایت کرد. البتّه بنده هم میدانم که بعضی هستند به نام امر به معروف و نهی از منکر بیخودی هیاهو میکنند و مقاصد دیگری را دنبال میکنند، خیلی خب، تشخیص بین آمر به معروف و ناهی از منکر واقعی و غیر واقعی هم باز با چه کسی است؟ باز با قوّهی قضائیّه است دیگر؛ باید [کار] آن کسی را که واقعاً میفهمید آمر به معروف و ناهی از منکر است دنبال کنید.1400/04/07
لینک ثابت
این جور که به من گزارش دادند بحث پیگیری حقوق عامّه هم دچار خلأ قانونی است؛ حالا مثلاً فرض کنید کسی که حقوق عامّه را تضییع کرد حکمش چیست؟ مجازاتش چیست؟ این درست در قانون مشخّص نیست؛ لذاست طبعاً دستگاههای مختلف قضائی در شهرهای مختلف، جاهای مختلف کشور ناچارند سلیقهای رفتار کنند؛ یکی یک جور رفتار میکند، یکی یک جور دیگر؛ این هم احتیاج به قانون دارد. 1400/04/07
لینک ثابت
یک نکته... [درباره قوه قضائیه]، بحث مبارزهی با فساد در درون قوّه است که این هم در قوّه شروع شد و کار بسیار خوبی است و جزو واجبترین کارها است؛ جزو اولیٰترین و اوّلیترین کارهای قوّهی قضاییّه است. البتّه من این را عرض بکنم که گاهی اوقات جنجال راجع به وجود فساد در قوهی قضائیّه جوری افراطی میشود که به قضات شریف، پاکدامن، مؤمن هم اهانت میشود.
این [کار] هیچ جایز نیست. یک اکثریّت بزرگی از قضات دادگستری در سرتاسر کشور، مردمان شریف، باانگیزه، مؤمن، پاکدامن و باگذشت، با زندگیهای سخت و با کارهای سنگین دارند میگذرانند؛ مراقب باشیم به اینها بیمهری نشود؛ به عناصر مؤمن -که اینها بدون شک در قوّهی قضائیّه اکثریّتند- نباید بیمهری بشود. لکن بالاخره عنصر فاسد و ناباب، ولو کم هم که باشد، تأثیر خودش را میبخشد؛ یعنی اگر چنانچه مثلاً یک عضو متوسّط در دادستانی یا در فلان دادگستریِ فلان شهرستان، در هر جا یک حرکت غلط و خلافی بکند، یک نفر مطّلع بشود، این را به این بگوید، به آن بگوید، به آن [دیگری] بگوید، طبعاً شایع میشود که فساد در قوّهی قضائیّه هست؛ یک نفر فاسد است امّا انعکاسش انعکاس بدی است برای قوّهی قضائیّه. لذا [دستگاه شما] باید بشدّت با این مسئله مواجه بشود؛ قضات باشرافت و مؤمن مورد اهانت و بیمهری قرار نگیرند امّا با آن کسانی که باید برخورد بشود، به معنای واقعی کلمه برخورد بشود.
خب ما گزارشهای مردمی زیادی داریم؛ یعنی هر روز یک یا دو جزوهی گزارش مردمی و مانند اینها به بنده داده میشود و غالباً نگاه میکنم؛ شکایتهایی هست که ما این شکایتها را غالباً میفرستیم برای قوّهی قضائیّه. گاهی اوقات شکایت میشود که مثلاً فلان متّهم مالی و مانند اینها با فلان عنصر داخل فلان دادگستری فلان شهر با هم ارتباط دارند، دستشان یکی است؛ یک گزارش این جوری [میرسد]. خب ممکن است راست باشد، ممکن است دروغ باشد، امّا مهم است. اینجا از آن جاهایی است که وقتی یک چنین گزارشی رسید، به نظر من فوراً بایستی بازرسی را فعّال کنید و بفرستید بررسی کنید تحقیق کنید ببینید قضیّه چیست؛ یعنی جزو چیزهایی است که مطلقاً نبایستی با خوشبینی با آن برخورد کرد که مثلاً «نه آقا، ما فلانی را میشناسیم، این حرف [درست نیست]»؛ نخیر، دقیق بفرستید؛ این جزو آن مواردی است که مغتنم باید شمرد گزارشهای اینچنینی را. من گمان میکنم...که یک عدّهای را مشخّص کرده بودند که اینها به طور ناشناس میرفتند به دادگاهها سر میزدند، به دادگستریهای شهرستانها سر میزدند، چیزهایی را از نزدیک میدیدند؛ این خیلی کار خوبی است. این جور افراد را بسیج کنید بفرستید بروند ببینند که این قضیّه چیست، این ادّعایی که شده چقدر با واقعیّت تطبیق میکند یا نمیکند. بالاخره دیدنِ با چشم خیلی مؤثّر است؛ از روی کاغذ، خیلی چیزها را نمیشود فهمید. بنده متأسّفانه حالاها کمتر توفیق دارم که با مردم ارتباط زیادی داشته باشم امّا سالهای متمادی همیشه بنده با مردم خیلی ارتباط داشتم؛ میدیدم که خیلی چیزها را در ملاقاتها، در حضور مردمی، در جلسات و مانند اینها انسان میفهمد و درک میکند که با کاغذ و با نوشته و گزارش و مانند اینها نمیشود آنها را فهمید.1400/04/07
لینک ثابت
یک نکته... [درباره قوه قضائیه]، بحث مبارزهی با فساد در درون قوّه است که این هم در قوّه شروع شد و کار بسیار خوبی است و جزو واجبترین کارها است؛ جزو اولیٰترین و اوّلیترین کارهای قوّهی قضاییّه است. البتّه من این را عرض بکنم که گاهی اوقات جنجال راجع به وجود فساد در قوهی قضائیّه جوری افراطی میشود که به قضات شریف، پاکدامن، مؤمن هم اهانت میشود.
این [کار] هیچ جایز نیست. یک اکثریّت بزرگی از قضات دادگستری در سرتاسر کشور، مردمان شریف، باانگیزه، مؤمن، پاکدامن و باگذشت، با زندگیهای سخت و با کارهای سنگین دارند میگذرانند؛ مراقب باشیم به اینها بیمهری نشود؛ به عناصر مؤمن -که اینها بدون شک در قوّهی قضائیّه اکثریّتند- نباید بیمهری بشود. لکن بالاخره عنصر فاسد و ناباب، ولو کم هم که باشد، تأثیر خودش را میبخشد؛ یعنی اگر چنانچه مثلاً یک عضو متوسّط در دادستانی یا در فلان دادگستریِ فلان شهرستان، در هر جا یک حرکت غلط و خلافی بکند، یک نفر مطّلع بشود، این را به این بگوید، به آن بگوید، به آن [دیگری] بگوید، طبعاً شایع میشود که فساد در قوّهی قضائیّه هست؛ یک نفر فاسد است امّا انعکاسش انعکاس بدی است برای قوّهی قضائیّه. لذا [دستگاه شما] باید بشدّت با این مسئله مواجه بشود؛ قضات باشرافت و مؤمن مورد اهانت و بیمهری قرار نگیرند امّا با آن کسانی که باید برخورد بشود، به معنای واقعی کلمه برخورد بشود.1400/04/07
لینک ثابت
یکی از نقاط قوّت کار جناب آقای رئیسی در قوّهی قضائیّه ... رفتن بین مردم بود. این را ترک نکنید؛ مسئولان محترم قوّه بعد از ایشان [آقای اژه ای] این را ترک نکنند. این کارِ بسیار خوب و مهمّی است و... برکات زیادی دارد؛ هم رفتنِ داخل مردم، هم ارتباط داشتنِ با گروههای فعّال جامعه؛ فعّالان دانشگاهی، فعّالان حوزهای، فعّالان اقتصادی، فعّالان بخش مربوط به مسائل زنان که یک عدّهای در این قضیّه فعّالند؛ یا مسئلهی اقوام؛ ارتباط با اینها خیلی مهم است. اینکه مسئولین قوّه، بخصوص رئیس قوّه با مجموعههایی که در این زمینهها مشغول کارند، ارتباط داشته باشد، خیلی چیز مهمّی است. خیلی از چیزها هست در زمینهی تولید که انسان تا با همین کسانی که در مسائل تولید فعّالند -مسئولین کارگری، کارگرها- تماس نداشته باشد و از آنها نشنود، نمیتواند بفهمد حقیقت قضیّه چیست. ارتباط با این گروههای فعّال هم یک بخشی از حضور مردمی و ارتباط مردمی است که باید توجّه به آن داشته باشیم. فایدهاش اوّلاً این است که هم میتوانید از آنها بشنوید حرفها را، ثانیاً برای آنها تبیین کنید؛ خیلی اوقات است یک سیاستهایی را دستگاههای مختلف دارند که بعضیها از بیرون معترض میشوند؛ غرضی هم ندارند، [بلکه] بر اثر بیاطّلاعی معترض میشوند؛ یعنی باطن این تصمیم را، یا استدلال بر این تصمیم را نمیدانند؛ چون نمیدانند، معترض میشوند. خیلی خب، برای آنها تبیین کنید؛ بعضی از چیزها هست که باید تبیین بشود و گفته بشود.1400/04/07
لینک ثابت
سند تحوّلی که در سال قبل[1398]، رئیس محترم قوّه[قضائیه، جناب آقای رئیسی] تهیّه کرده بودند و ارائه و ابلاغ کردند، ویرایشِ ارتقایافتهای داده شده و آنچه امروز در دسترس قوّهی قضائیّه و مورد اهتمام قوّهی قضائیّه است، سندی است که از لحاظ سطح کار، از سند اوّلی بالاتر و پیشرفتهتر است؛ این خبر بسیار خوبی است برای ما. آن طور که به من گزارش شد این سند را قوّهی محترم قضائیّه با همکاری نخبگان متعدّدی از حوزه و دانشگاه تهیّه کرده، فراهم کرده که این سبْکِ کار هم، سبْک کاملاً درست و متین و منطقیای است؛ و همچنین با استفادهی از تجربیّات برگزیدگانِ درون قوّه و مجرّبین قوّه، ارتقای این سند فراهم شده. اگر این [سند] ابلاغ نشده، ابلاغ کنید، دنبال کنید و کارنامهی اجرای برنامههای مترتّب بر این سند را هم در وقت خود و در زمان خود منتشر کنید که مردم بدانند که این سند و این برنامهها تا چقدر پیش رفته؛ همین طور که امروز بیان کردید که مثلاً حدود هشتاد درصد در مجموع به طور متوسّط پیشرفت کرده، اگر این را با تفاصیل مردم بدانند، قطعاً در امیدواری به قوّهی قضائیّه تأثیر دارد، که این خیلی مهم است.
تحوّل یک چیزی نیست که متوقّف بشود؛ تحوّل طبعاً در هر برههای از زمان با افکار جدید، با دریافتهای جدید و ابتکارات تازه مطرح میشود و انشاءالله حرکت تحوّلی همین طور ادامه پیدا خواهد کرد. البتّه قبلاً هم ما این را عرض کردهایم، حالا هم تأکید میکنیم که تحوّل باید بر مبنای اصول و مبانی فکری اسلامی و دینی باشد؛ وَالّا اگر چنانچه تحوّل مبتنی بر یک مبنایی نباشد، تحوّل نیست، تذبذب و هرج و مرج است. تحوّل، در چهارچوب و قالب یک مبانی متقن و محکمی که از اسلام و از قرآن و مبانی دینی گرفته شده به وجود خواهد آمد. مدیریّت هم در تحوّل لازم است، که مدیریّتش با رئیس محترم قوّهی قضائیّه است.1399/04/07
لینک ثابت
یک نکته... [در زمینه تحول قوه قضائیه] این است که تحوّل کار بسیار دشواری است. گفتنِ به زبان آسان است که تحوّل ایجاد کنید؛ لکن تحوّل در عمل خیلی کار مشکلی است؛ علّت هم این است که مقاومتهایی در مقابل تحوّل هست. بعضی مقاومتها از روی سوء نیّت نیست؛ بعضیها حال و حوصلهی تغییرات بنیانی را ندارند، بعضیها توانش را ندارند، بعضی هم ممکن است از وضع موجود منتفع باشند و نخواهند این وضع، تغییر پیدا بکند؛ البتّه در بیرون دستگاه قضائی هم شبکهی درهمتنیدهی مجرم و مفسد و مانند اینها هم هست که اینها هم قهراً مخالفند؛ پشت سر همهی اینها هم نگاه دستگاههای دشمن و معاند با نظام جمهوری اسلامی است که اصلاً هر حرکت اصلاحی در هر جای جامعهی اسلامی اتّفاق بیفتد، اینها ناراحت میشوند، مقابله میکنند، جوسازی میکنند. اینها مخالفینند؛ مخالفین هم آرام نمینشینند. شما با قوّت، با روحیه، با شجاعت وارد میدان تحوّل میشوید، آنها هم آرام نمینشینند، آنها هم شروع میکنند به مقابله کردن. جوسازی میکنند؛ گاهی اوقات جوسازیهای رسانهای است، جوسازیهای پیگیر است، در افکار عمومی مردم وسوسه ایجاد میکنند که واقعاً یکی از مواردِ «مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاس» اینجا است. یکی از کارهایی که میتوانند بکنند این است که عزم راسخ سردمداران تحوّل را متزلزل کنند؛ دائماً مشاورتهای گوناگون که «این کار مصلحت نیست»، نگذارند این کار انجام [بشود]. بنابراین، مقاومت در مقابل تحوّل، از [جانب] این جناحهای مختلفی که اشاره کردیم فراوان خواهد بود.
راه [مقابلهی با اینها] توکّل به خدا است؛ توکّل کنید به خدا. وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه؛ خدای متعال خودش کفایت خواهد کرد، خودش کمک خواهد کرد. راه را درست انتخاب کنید، هدف را درست انتخاب کنید و بعد «فَلِذٰلِکَ فَادعُ وَ استَقِم کَماِّ اُمِرت»؛ با استقامت جلو بروید؛ راهش این است. در مقابل کارشکنی، در مقابل وسوسه، در مقابل اذیّت کردن و جوسازی کردن و مانند اینها، تنها راه مهم و مؤثّری که وجود دارد عدم انفعال و ادامهی راه و استقامت است؛ این توصیهی بنده است.1399/04/07
لینک ثابت
یکی از موضوعات مهم در زمینهی تحوّل [قوه قضائیه] این است که شما همهی وظایف قوّهی قضائیّه را -که خب وظایف زیادی است؛ در قانون اساسی ذیل پنج شماره وظایف قوّهِی قضائیّه بیان شده که البتّه بیش از پنج اصل است، چون در بعضی از این بندها چند موضوع کنار هم قرار گرفته- باید به صورت متوازن مورد توجّه قرار بدهید و پیش بروید... [مثلاً] مسئلهی احیای حقوق عامّه که جزو این وظایف است، یا پیشگیری از وقوع جرم که جزو این وظایف مهم است... من میخواهم بگویم پیگیری متوازن همهِی وظایف، یکی از مسائلی است که باید مورد توجّه باشد؛ یعنی ما وقتی که به یکی از این وظایف سرگرم شدیم، مشغول شدیم، از بقیّهِی وظایف غافل نمانیم و آنها روی زمین نماند. حالا مثلاً فرض کنید که احیای حقوق عامّه از جملهی این وظایف است که خیلی هم مهم است. احیای حقوق عامّه بسیار چیز مهمّی است؛ یا نظارت بر حُسن اجرای قوانین که این در قانون اساسی، جزو وظایف قوّهی قضائیّه است؛ یا پیشگیری از وقوع جرم یا اصلاح مجرمین؛ اینها همه جزو وظایفی است که در قانون اساسی ذکر شده و هر کدام یک فصل مُشبع و مهمّی دارد.
احیای حقوق عامّه عمدتاً کار دادستانیها است... خود دادستانیها در مواقع متعدّدی، وقتی که احساس میکنند در یک موردی حقوق عامّه دارد تضییع میشود اینجا بایستی وارد میدان بشوند و وارد کار بشوند... یا مثلاً پیشگیری بسیار مهم است. در مورد پیشگیری آنچه حائز اهمّیّت است این است که ما بسترهای وقوع جرم و تولید جرم را درست بشناسیم. اگر این بسترها شناخته شدند، دانسته شدند... آن وقت شما راحت با آشنایی، با بصیرت میتوانید با وقوع جرم مقابله کنید که اصلاً جرم واقع نشود. ما اگر توانستیم پیشگیری را به معنای واقعی کلمه راه بیندازیم هزینهی مقابلهی با جرم بشدّت کاهش خواهد یافت. وقتی که بتوانیم پیشگیری را راه بیندازیم اصلاً از لحاظ مواجههی با جرم و مجرم هزینهِی کشور و هزینهی قوّهی قضائیّه بشدّت کاهش پیدا میکند؛ البتّه این محتاج همراهی همهی قوا است، بخصوص قوّهِی مجریّه باید در این زمینه با قوّهی قضائیّه همراهی کند.1399/04/07
لینک ثابت
قوّهی قضائیّه نیاز دارد به بهرهگیری از دانشها و دانشمندهایی که کارشان فقط دانش قضائی نیست. حالا مثلاً در همین زمینهِی پیشگیری از جرم؛ خب زمینههای جرم بعضاً روانشناختی است، بعضاً اقتصادی است، این را کسی که صرفاً دانش قضائی دارد مشکل بتواند بشناسد تا بتواند حل کند؛ در این [مورد] شما طبعاً احتیاج دارید به افرادی که در زمینهی روانشناسی جمعی، روانشناسی فردی دارای دانش باشند، [دارای] آگاهی باشند یا در زمینهی مسائل اقتصادی درست بدانند که چه چیزی بستر وقوع چه حادثهای و چه مشکلی یا چه راهحلّی است؛ اگر چنانچه از نخبگان حوزه و دانشگاه در دانشهای دیگر استفاده نشود، طبعاً قوّهی قضائیّه نخواهد توانست کار را آنچنان که باید و شاید دنبال کند. یا همین احیای حقوق عامّه... خب تعریف حقوق عامّه چیز آسانی نیست، خود این محلّ اختلاف است که حقوق عامّه چیست؛ این را طبعاً کسانی که تخصّص در این بخش از حقوق دارند، میتوانند برای شما تبیین کنند و روشن کنند... بنابراین رسیدگی به این قضیّه یک امر مهم و لازمی است و به نظر من قوّهی قضائیّه از دانشها و دانشمندهای بخشهای مختلف هم در باب تحوّل باید استفاده کند.1399/04/07
لینک ثابت