newspart/index2
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) / انقلاب اسلامی/وصیتنامه امام/جمهوری اسلامی/راه امام / امام/رهبر کبیر انقلاب/معمار انقلاب/خمینی کبیر/ سید روح الله مصطفوی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام که میگفت من افتخار میکنم که یک بسیجی‌ام، همه‌ی این خصوصیّات را داشت. این چیزهایی که من الان گفتم، در وجود امام مجسّم بود: همیشه خود را بدهکار میدانست، همیشه خود را ضعیف میدانست، همیشه مردم را از خودش بالاتر میدانست؛ همین جوانهایی که می‌آمدند دستش را میبوسیدند، اشک میریختند، امام اینها را از خودش بالاتر میدانست؛ تا آنجایی که ما شناختیم امام را و ما از نزدیک دیدیم امام را، عمر امام لحظه‌ای در راه خدمت به شخصیّت خود، عنوان خود، مرجعیّت خود، ریاست خود مصرف نشد.1402/09/08
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام بزرگوار یک مرد الهی بود؛ یک عنصر الهیِ بی‌نظیر؛ که در کنار دانش و فکر و تجربه و پختگی از جهات مختلف ــ در کنار همه‌ی اینها ــ [دارای] آن روح زلال و صفای معنوی بود؛ لذا نفَسش تأثیر داشت. [مثلاً وقتی گفت] پاوه باید نجات پیدا کند، بنده از خود مرحوم چمران شنیدم که گفت «به مجرّد اینکه ساعت دو بعدازظهر پیام امام در رادیو منتشر شد ــ اینها در پاوه در محاصره بودند دیگر؛ اطرافشان را گرفته بودند ــ دفعتاً و همان به مجرّد اینکه این پیام منتشر شد، [درحالی‌که] هنوز هیچ نیرویی نرسیده، شاید هنوز حرکت هم نکرده، ما دیدیم که اطرافمان باز شد.»؛ نفْس این پیام، نفوذ این کلام [اثر داشت]؛ این را بنده از خود چمران شنیدم؛ آن شهید عزیز. [یا وقتی گفت] حصر آبادان باید شکسته بشود، بروبرگرد ندارد، شکسته شد. در قضایای مختلف، [مثلاً] در قضیّه‌ی سوسنگرد، و آن کشمکشی که در باب حمله‌ی به سوسنگرد [وجود داشت]، که برویم دفاع بکنیم یا نکنیم، مشکلاتی که وجود داشت، وقتی پیغام امام ــ به واسطه ــ رسید، مسئله حل شد. فرمانده‌ای مثل او [با آن] نفوذ کلمه، با استفاده‌ی از معنویّت و صفا، با نفَس گرم.1402/06/29
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام (رضوان ‌الله ‌علیه) با آن چشم بصیرت ــ یعنی واقعاً هیچ تعبیری بهتر از این دیگر در مقابل آن مرد نمیشود گفت، بصیرت به معنای واقعی کلمه ــ که در لایه‌های پنهان نفوذ پیدا میکرد و چیزهایی را میدید.1402/05/26
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

به نظر من نسلهای جدیدِ این کشور به آشنایی بیشتر با امام بزرگوار نیازمندند؛ ما قدیمی‌ها هم همین‌جور. همه‌ی ما نیازمند این هستیم که با ابعاد این شخصیّت چندبعدی و باعظمت بیشتر آشنا بشویم؛ این در پیشرفت ما، در ادامه‌ی راه ما به ما کمک خواهد کرد... امّا درباره‌ی امام بزرگوار اوّلین نکته این است که امام از سرآمدان تاریخ ما است؛ نه فقط از سرآمدان روزگار ما. سرآمدان کسانی هستند که در هر رشته‌ای، در هر بخشی از بخشهای معارفی و عملیِ انسانها دارای عظمتند. در میان بزرگان و اشخاص باعظمت، بعضی‌ها یک سر و گردن از دیگران برترند که به اینها میگوییم سرآمد. در هر روزگاری سرآمدانی وجود دارند لکن بعضی‌ها مخصوص روزگار خودشان نیستند، [بلکه] سرآمد تاریخند... [در] تبلیغات مخالفین ... میتوانند درباره‌ی چهره‌های برجسته و منوّر هم دروغ‌پردازی کنند، امّا این کفِ روی آب است، این «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً» است. خورشید زیر ابر باقی نمیماند. ابن‌سینا و شیخ طوسی، بعد از هزار سال از دورانِ خودشان، امروز میتوانند خودشان را با صدای رسا معرّفی کنند؛ شخصیّت آنها را نمیشود محو کرد، نمیشود از حافظه‌ی تاریخ زدود، نمیشود تحریف هم کرد. ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما از ابن‌سینا و شیخ طوسی وسیع‌تر است، متنوّع‌تر است. خصوصیّاتی که در تشکیل شخصیّت امام بزرگوار دخالت دارند، بمراتب بیشتر است از خصوصیّاتی که در شخصیّت آن‌گونه برجسته‌ها و سرآمدها حضور دارند. امام یک سرآمدِ همه‌جانبه است؛ هم در دانشهای دینی سرآمد است ــ امام در فقه، در فلسفه، در عرفان نظری، سرآمد است ــ هم در ایمان و تقوا و رفتارهای پرهیزکارانه سرآمد است، هم در استحکام شخصیّت و قوّت اراده سرآمد است، هم در قیامِ لله و سیاست‌ورزیِ انقلابی و ایجادِ تحوّل در نظامِ بشری سرآمد و یگانه است. این خصوصیّات در هیچ‌کدام از سرآمدانِ تاریخِ ما با هم جمع نشده است، [امّا] در امام بزرگوار این خصوصیّات با همدیگر جمع است. نتیجه اینکه این امام بزرگوار را هیچ‌کس نمیتواند از حافظه‌ی تاریخ محو کند، نه امروز و نه در قرنهای آینده، و نمیتواند شخصیّت او را تحریف کند؛ چند صباحی ممکن است دروغ‌پردازی بشود، تحریف شخصیّت بشود، امّا در نهایت چهره ی درخشان امام، خود را با صدای رسا به همه معرّفی میکند؛ این خورشید را پشت ابر نمیشود نگه داشت.1402/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام بزرگوار ما سه عمل عظیم و بزرگ و تاریخی انجام داد، سه تحوّل بزرگ به وجود آورد، یکی در سطح کشور ایران، یکی در سطح امّت اسلامی، و یکی در سطح جهان؛ این سه تحوّل، هیچ کدام سابقه ندارد، شاید انسان نتواند پیش‌بینی کند که شبیه اینها و نظیر اینها در آینده هم به وجود بیاید؛ این مخصوص امام بزرگوار بود. امّا تحوّل در سطح کشور این بود که انقلاب اسلامی را در این کشور به وجود آورد؛ انقلاب را مردم انجام دادند امّا امام به وجود آورد. این انقلاب، یک ساخت سیاسی سلطنتی را در هم شکست و مردم‌سالاری را جایگزین آن کرد؛ این انقلاب، یک نظام دست‌نشانده و ذلیل در مقابل قدرتها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متّکی به عزّت ملّی را جایگزین آن کرد؛ این انقلاب، یک حکومت ضدّ اسلام را از میدان خارج کرد، به جای آن یک حکومت اسلامی پایه‌گذاری کرد و بنا نهاد؛ این انقلاب، استبداد را به آزادی، بی‌هویّتی روزافزون این ملّت را به هویّت ملّی و به اعتماد به نفْس تبدیل کرد؛ این انقلاب، یک ملّت چشم‌دوخته‌ی به دست اجانب را به نیروی «ما میتوانیم» مجهّز کرد. اینها معجزه‌های این انقلاب عظیم و این تحوّل بزرگی است که امام بزرگوار در سطح کشور به وجود آورد. این «ما میتوانیم» که گفتم، کلید حلّ همه‌ی مشکلات است. ما مشکلات داشته‌ایم و داریم و خواهیم داشت، امّا آن چیزی که میتواند این مشکلات را برطرف کند و مشکلات گذشته را برطرف کرده و در آینده هم علاج مشکلات ما است، همین روحیه‌ و نیروی «ما میتوانیم» است که انقلاب امام بزرگوار در این کشور این روحیه را به وجود آورد.
امّا آنچه در سطح امّت اسلامی روی داد ــ تحوّل در سطح امّت ــ [این بود که] امام جریان بیداری اسلامی را به راه انداخت. دوره‌ی انفعال و بی‌تحرّکی در دنیای اسلام، با حرکت امام، به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد. امروز امّت اسلامی نسبت به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران قبل از امام، پُرتحرّک‌تر، فعّال‌تر، آماده‌تر، سرزنده‌تر است، اگرچه همچنان نیاز به بیشتر کار کردن در این زمینه محسوس است. مسئله‌ی فلسطین پس از آنکه به خیال صهیونیست‌ها و پشتیبانانشان یک مسئله‌ی تمام‌شده به حساب می‌آمد و دیگر بنا نبود فلسطینی مطرح بشود، با حرکت امام و تحوّل امام در سطح امّت اسلامی، به مسئله‌ی اوّل جهان اسلام تبدیل شد. امروز مسئله‌ی فلسطین، مسئله‌ی اوّل جهان اسلام محسوب میشود. امروز فلسطین در کانون توجّه ملّتهای مسلمان است. طنین صدای رهبران فلسطینی از فراز سفارت رژیم صهیونیستی در تهران در اوّل انقلاب، دنیا را تکان داد و به لرزه درآورد؛ همه فهمیدند که دوران جدیدی در زمینه‌ی فلسطین آغاز شده است؛ در کالبد افسرده‌ی ملّت فلسطین جانی دمید و امروز شما می‌بینید که ملّت فلسطین حضور خودش را با قوّت و قدرت اثبات میکند و سخن خودش را به دنیا میرساند. در روز قدس نه فقط در ایران یا در تهران، حتّی در پایتختهای جهان غیر مسلمان، مردم از فلسطینی‌ها حمایت میکنند و دفاع میکنند؛ این هم تحوّل در سطح امّت.
تحوّل سوّم، تحوّل در سطح جهان است. امام فضای معنویّت و توجّه معنوی را در دنیا زنده کرد، حتّی در کشورهای غیر مسلمان. معنویّت در زیر لگدکوبیِ سیاستهای مادّی‌گری و ضدّ معنوی از بین رفته بود. واکنش مردم در مقابل تهاجم دستگاه‌های صهیونیستی و استکباری برای ترویج مادّه‌گرایی، واکنش منفعلانه‌ای بود. معنویّت از یادها رفته بود. حرکت امام بزرگوار، رنگ معنوی را در دنیا دوباره زنده کرد.1402/03/14

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

ما از خودمان سؤال میکنیم که امام این کارهای بزرگ را به پشتیبانی و کمک کدام عاملِ سخت‌افزاری یا نرم‌افزاری انجام داد؟ آن عاملی که توانست به امام کمک کند و امام را در این میدان پیش ببرد و او احساس خستگی نکند و بتواند این کارهای بزرگ را انجام بدهد و این کوه‌های بزرگِ موانع را از سر راه بردارد، چه بود؟ امام، عامل کمک‌کننده‌ی سخت‌افزاری نداشت؛ نه پول داشت، نه ابزار تبلیغی داشت، نه رادیو داشت، نه خبرگزاری داشت، نه هیچ‌کدام از سیاستهای دنیا از او حمایت میکردند و [به او] کمک میکردند. عامل سخت‌افزاری امام، یک صفحه‌ کاغذ بود که بیانیّه در آن بنویسد، یک تکّه نوار بود که صدای او را ضبط کند و به گوش این و آن برساند؛ عامل سخت‌افزاری و کمک‌کار سخت‌افزاری نداشت؛ هر چه بود، در کمکِ عامل نرم‌افزاری امام بود؛ عامل نرم‌افزاری امام چه بود؟ این مهم است. این عامل نرم‌افزاری را میتوان با بیانهای مختلف بیان کرد. من امروز دو عنوان را، دو تعبیر را از این عامل کمک‌کننده‌ی به امام انتخاب کرده‌ام و اینها را میخواهم مطرح کنم؛ آن دو عامل عبارت است از «ایمان» و «امید». آن چیزی که امام را در این راه پیش برد، او را قادر کرد که این تحوّلهای عظیم را در سطح کشور، در سطح امّت، در سطح جهان برای طول تاریخ به وجود بیاورد، عبارت بود از ایمان او و امید او؛ ایمان و امید.1402/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

در طول این سالها مکرّر افرادی پیش امام اظهار نگرانی میکردند که ممکن است مردم تاب نیاورند و نتوانند این راه دشوار و سنگین را با گامهای امام طی کنند؛ امام میفرمود نه، من مردم را بیشتر از شما و بهتر از شما می‌شناسم؛ و حق با او بود؛ میدانست که مردم اگر تشخیص بدهند که این راه، راه خدا است، همه‌ی مشکلات را در این راه تحمّل میکنند. خانواده‌های شهیدداده این فهم امام را تصدیق کردند؛ جوانهای فداکار در طول این سالهای متمادی، این برداشت امام را تأیید کردند؛ اجتماعات عظیم ملّت ایران در بزرگداشت دین و مسائل دینی و مباحث انقلابی، این برداشت امام را تأیید کرد. امام به مردم اعتماد داشت؛ هم به عمل مردم، و به انگیزه‌های مردم، هم به رأی مردم. جمهوری اسلامی، این مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی، کلمه‌ی «جمهوری»، ناشی از همین اعتماد امام بزرگوار به مردم بود. بعضی‌ها با برداشتهای غلطِ خودشان این حرکت امام را جور دیگری فهمیدند، جور دیگری بیان کردند؛ این‌جور وانمود کردند که امام کلمه‌ی جمهوری را از روی رودربایستی گفت! امام آدمی که در رودربایستی گیر کند نبود. امام کسی نبود که به خاطر خوشامد این و آن حرفی بزند؛ اعتقادش بود؛ لذا مردم‌سالاری را مطرح کرد. امام در اواخر عمرشان تصریح کردند که به آن رئیس‌جمهورِ اوّل رأی نداده بودند. میگفتند رأی داده، [ولی] امام تصریح کردند که من به فلان کس رأی ندادم؛ امّا همان رئیس‌جمهوری که خود امام او را قبول نداشت و [به او] رأی نداده بود، تنفیذ کرد؛ چرا؟ چون مردم رأی داده بودند؛ برای رأی مردم اعتبار قائل بود؛ فکر مبنائی امام این بود.1402/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امید در دل امام یک عنصر دائمی بود. امید، موتور حرکت امام بزرگوار بود. این امید در رفتار امام، در گفتار امام بوضوح دیده میشود. امام در دهه‌ی ۲۰، در آن نوشته‌ی معروف، از قیام لله سخن میگوید؛ آیه‌ی «اَن تَقوموا لِلّهِ مَثنیٰ وَ فُرادیٰ» را [نوشته است]. آن نوشته‌ای که به خطّ خود امام است و امروز در کتابخانه‌ی مرحوم وزیری در یزد حفظ میشود، مال دهه‌ی ۲۰ است. در دهه‌ی ۴۰، این قیام را به طور عملی خودش انجام داد و وارد میدان قیام شد. در دهه‌ی ۶۰ که دهه‌ی طوفانهای مهیب نظامی و امنیّتی و سیاسی بود، خم به ابرو نیاورد. از دهه‌ی ۲۰، تا دهه‌ی ۴۰، تا دهه‌ی ۶۰، این رشته‌ی پایان‌نیافتنی امید، این سرچشمه‌ی جوشان امید در دل امام، این تأثیرات را گذاشت. خود امام بزرگوار در یک بیانی که در نوشته‌های ایشان ثبت شده و منتشر شده، میگوید که من در طول سالهای مبارزه تا پس از پیروزی هرگز دچار یأس نشدم و معتقد بودم که وقتی ملّت چیزی را بخواهد، آن چیز حتماً تحقّق پیدا میکند. این امید امام هم ناشی از ایمان او بود. وقتی شما ایمان روشنی به مبدأ حقیقی و به خدای متعال دارید، این شعله‌ی امید در دل شما روشن خواهد بود و خاموش نمیشود. امید و ایمان روی هم اثر میگذارند. ایمان امیدآفرین است. تحقّق امیدها ایمان را افزایش میدهد؛ اینها روی هم تأثیر میگذارند. البتّه وقتی میگوییم امید، نباید امید را با تصوّرات و خیالات فریبگر اشتباه کرد. امید یعنی آن حالتی که با حرکت همراه است؛ با تنبلی و سکون نمیسازد. ... امام این امید را داشت و تلاش میکرد.1402/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام بزرگ است، سرآمد است، زنده است، با ما حرف دارد، با ما حرف میزند. ما هم راه طولانی‌ای در پیش داریم؛ ما هم کارهای بزرگی در پیش داریم؛ [لذا] احتیاج به توصیه‌ی امام داریم. امام به ما چه توصیه‌ای میکند؟ یقیناً بزرگ‌ترین توصیه‌ی امام، ادامه [دادن] راه اوست، نگهبانی از میراث اوست؛ این بزرگ‌ترین توصیه‌ی امام بزرگوار ما است. ما باید همان سه تحوّلی را که امام در داخل کشور، در سطح امّت و در سطح جهان ایجاد کرد، تعقیب کنیم، دنبال کنیم، حفظ کنیم. دنبال کردن این هدف امروز البتّه اقتضائاتی دارد که با اقتضائات زمان امام فرق میکند؛ این را میدانیم.1402/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

مفاهیم مهمّی که امام (رضوان ‌الله‌ علیه) از آنها استفاده کردند مثل مفهوم توکّل، مفهوم تکلیف، مفهوم ایثار -اینها همه مفاهیم شرعی است دیگر- تا مفهوم شهادت، مفهوم جهاد؛ اینها مطرح شدند و با حضور امام و با تحرّک امام و با تبیین امام و با خواست امام که مؤیَّد به اراده‌ی الهی بود، وارد عمل زندگی مردم شد؛ نتیجه این شد که ما مثلاً‌ در هشت سال، یک جنگ در واقع بین‌المللی را توانستیم بر مخالفینمان پیروز بشویم؛ که این حرکت عظیم مردم در میدان جنگ ناشی از این مفاهیم بود؛ این مفاهیم را امام در بین مردم رایج کرد و اینها را از جایگاه مفهومی که همین‌ طور در قرآن و در حدیث و مانند اینها میخواندیم و میگفتیم امّا در عمل حضور نداشت، آورد در [عرصه‌ی] عمل... امام این معنا را آوردند به میدان عمل؛ از آیه‌ی شریفه‌ی: «اِنَّماٰ اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ اَن تَقوموا لِله مَثنی وَ فُرادی» استفاده کردند برای این معنا، نه اینکه «اَن تَقوموا لِله مَثنیٰ وَ فُرادیٰ» تا بروید نماز بخوانید؛ نه، تا حکومت درست کنید، تا نظام اسلامی درست کنید. امام از این استفاده کرد، یک نهضت راه انداخت در سال ۴۱، بعد در طول زمان، متفکّرین، علاقه‌مندان، ارادتمندان،‌ شاگردان امام و در رأس همه خود امام، این فکر را تغذیه کردند تا منتهی شد به وجود انقلاب، پدید آمدن انقلاب و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام برآمده‌ از انقلاب.1399/12/04
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس ما آغاز شد؛ اینجا است که انسان نقش بسیار حسّاس و شگفت‌انگیز رهبری و فرماندهیِ امام بزرگوار را تشخیص میدهد. امام در یک چنین شرایطی توانست آغاز جنگ را و بعد تداوم این حرکت را در زیر چشم خود و اراده‌ی خود به پیش ببرد و اداره کند. بعضیها انکار میکنند، اظهار تعجّب میکنند که چطور ممکن است یک روحانی مسنّ پیرمردی در سنین هشتادوچندساله مثلاً بتواند نیروهای مسلّح را در جنگ اداره کند؛ خیال میکنند که مدیریّت جنگی و فرماندهی جنگیِ امام به این بود که برود مثلاً در قرارگاه‌های تاکتیکی مقدّم بنشیند عدّه‌ها را جابه‌جا کند، یگانها را این ور و آن ور بفرستد. مسئله این نبود، مسئلهی امام چند چیز دیگر بود: اوّلاً مهم این بود و کار بزرگ امام این بود که از اوّل حجم واقعی این کارزار را شناخت، از اوّل فهمید که معنای این جنگ چیست؛ خیلی از ماها نمیدانستیم، نمیفهمیدیم. خب دو کشور همسایه خیلی اوقات میشود درگیری با هم پیدا میکنند؛ خیلی اهمّیّتی ندارد. امام نه، امام از اوّل فهمید که این یک درگیریِ عادّی بین دو همسایه نیست، دشمن را شناخت و فهمید که دشمن اصلی در این جنگ کیست و تشخیص داد که صدّام یک ابزار است. و امام دربارهی جنگ، دربارهی دفاع مقدّس متعدّد سخنرانی میکرد؛ در سخنرانی‌ای که مربوط به جنگ بود امام مثلاً میفرمود که آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر، انگلیس از هر دو بدتر؛ یعنی تعرّض و خطابش به آن کسانی بود که شناخته بود که اینها عاملان اصلی هستند و پشت صحنه‌ی جنگ در واقع اینها هستند.
ثانیاً یک تشخیص اساسی و حیاتی امام داد و آن این بود که این مسئلهی مهم را فقط ملّت ایران میتواند حل کند. این مسئله، صرفاً مسئله‌ی نیروهای مسلّح نیست. ولو نیروهای مسلّح بعد خب وضع بهتری پیدا کردند لکن این کار، کار ملّت ایران است، ملّت باید وسط بیاید؛ همچنان که ملّت ایران انقلاب را به پیروزی رساند، جنگ را هم ملّت ایران باید به پیروزی برساند. امام این را تشخیص داد و بر اساس آن عمل کرد و این حرکت عظیم مردمی [بسیج] را... به وجود آورد. [بعد] شخصیّت امام، نفوذ معنوی امام، صداقت و معصومیّت بیان امام که وقتی حرف میزد آثار معصومیّت و صداقت در بیان او برای همه آشکار بود، میفهمیدند که حقیقت را دارد بیان میکند؛ بعد نگاه تیزبین او که یک اعماقی را مشاهده میکرد که به معنای واقعی کلمه [مصداق] «آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند»[بود]. گاهی ماها با مسئولین نظامی در بعضی از مسائل نظامی مراجعه میکردیم به ایشان و امام گاهی یک نکاتی را بیان میکردند که برای انسان واقعاً [مایه‌ی] تعجّب بود که ایشان چطور به این نکات توجّه میکند.
و بعد هم قاطعیّت بی‌نظیر، آن قاطعیّت فوقالعاده؛ کارهای نشدنی را که به معنای واقعی کلمه نشدنی به نظر میرسید، امام به طور قاطع [مثلاً میفرمود] «حصر آبادان باید برداشته شود». خب آن وقتی که آبادان در حصر افتاد، بنده اتّفاقاً در اهواز بودم، اصلاً قابل تصوّر نبود چطور ممکن است حصر آبادان برداشته بشود [امّا] امام قاطع فرمودند. [یا میفرمود] «خرّمشهر باید آزاد بشود»، در قضیّه‌ی قبل «سوسنگرد باید آزاد شود»؛ یعنی چیزهای نشدنی را که به نظر افراد حاضر در آنجا می‌آمد، این را امام به صورت قاطع بیان کردند. رهبری امام و هدایت امام و فرماندهی امام، اینها بود؛ و متأسّفانه نقش امام در نوشته‌های مربوطه به جنگ، در بحثهای مربوط به جنگ، مورد غفلت واقع شده!1399/06/31

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام در حالات مختلف جنگ، به اقتضای آن حالت، موضع‌گیری میکرد و آن نکته‌ی اصلی را بیان میکرد. یک وقت مثلاً فرض کنید، یک قضیّه‌ای پیش آمده بود در صحنه، در میدان که مردم روحیه‌شان را از دست داده بودند و بایستی روحیه پیدا میکردند؛ امام سعی میکرد به مردم روحیه بدهد و دشمن را تحقیر کند. معنای اینکه [فرمودند] «یک دزدی آمده، یک سنگی انداخته و فرار کرده»، این است که رزمندگان ما که به جبهه رفتند، دارند دشمن فراری را تعقیب میکنند. روحیه دادن به ملّت. یک وقت لازم بود که از غرور رزمندگان جلوگیری بشود؛ فرض بفرمایید رزمندگان با حدود یک ماه تلاش کُشنده و فوق‌العاده توانسته بودند خرّمشهر را فتح کنند -خب این خیلی دستاورد عجیب و بزرگی بود که خرّمشهر را رزمندگان ما، ارتش و سپاه و بسیج، توانستند از دشمن باز پس بگیرند- خب این ممکن بود غرور ایجاد کند؛ اینجا برای اینکه این غرور به وجود نیاید که ضربه‌اش بر همه‌ی افرادی که دست‌اندرکار در هر نقطه‌ای هستند بسیار زیاد است، امام فرمود «خرّمشهر را خدا آزاد کرد»؛ [یعنی] ما وسیله هستیم؛ مطلب را مستند به اراده‌ی الهی و قدرت الهی میکند؛ این اینجا لازم است. فرض بفرمایید یک وقت رزمندگان دچار یک مشکلی شدند، احتیاج به تفقّد داشتند، احتیاج به دلگرمی داشتند، امام تفقّد میکرد از آنها که «بازوی رزمندگان را میبوسم». یعنی مراقب [بود]؛ مثل یک پدر مهربان و مثل یک مدیر قوی و آگاه، مسلّط بر عرصه، هر وقتی هر چه لازم بود، از این بزرگوار صادر میشد. و باید در تحقیقات ما، در کارهایی که انجام میگیرد، حتماً نقش امام روشن بشود.1399/06/31
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام، روحاً، هم یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود. در مورد ایجاد تحوّل، نقش او صرفاً نقش یک معلّم و استاد و مدرّس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیّات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگ‌ترین تحوّلات را در دوران خودشان، در زمان خودشان در حوزه‌های متعدّدی و در عرصه‌های متنوّع زیادی ایجاد کردند... اوّلاً روحیه‌ی تحوّل‌خواهی از دیرزمان در این بزرگوار وجود داشته است؛ این چیزی نبود که در آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ در ایشان به وجود بیاید؛ نه، ایشان از دوران جوانی یک انسان تحوّل‌خواه بودند که نشانه‌ی آن عبارت است از همان یادداشتی و نوشته‌ای که ایشان در دوران جوانی -‌تقریباً در دهه‌ی ۳۰ از عمرشان- در دفتر مرحوم وزیری‌یزدی نوشته‌اند که مرحوم وزیری عین آن نوشته را، دست‌خط ایشان را به من نشان دادند؛ دیده‌ام که بعد هم چاپ شده و در اختیار خیلی‌ها قرار گرفته. در آن نوشته، ایشان آیه‌ی شریفه‌ی «قُل إِنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنى وَ فُرادى» [را ذکر میکنند] که دعوت میکند عموم را به قیامِ لله؛ یک چنین روحیه‌ای در ایشان وجود داشت. این روحیه را ایشان اِعمال کردند و همین طور که اشاره کردم تحوّل‌آفرینی کردند. مِیدانی وارد مسئله‌ی تحوّل شدند، نه فقط گفتاری و دستوری؛ از تحوّل‌آفرینی روحی در یک مجموعه‌ای از طلّاب جوان در قم... تا تحوّل‌آفرینی وسیع در عموم ملّت ایران.1399/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[امام خمینی (ره)] ده‌ها سال پیش از شروع نهضت، غیر از درس فقه و اصول و معقول، سالها در قم درس اخلاق داشتند، جلسه‌ی اخلاق داشتند. البتّه آن‌ وقتی که ما رفتیم قم، سالها بود که این درس تعطیل شده بود،و وجود نداشت. کسانی که دیده بودند آن درس اخلاق را، نقل میکردند ایشان -هفته‌ای یک بار جلسه‌ای داشتند در مدرسه‌ی فیضیّه‌ و طلّاب جوان جمع میشدند در آنجا- وقتی که صحبت میکردند، جلسه را منقلب میکردند، دلها را منقلب میکردند. این را البتّه ما هم، در درس فقه و اصول دیده بودیم. یعنی ایشان حتّی در همین درسهای فقه و اصولشان در یک مناسبتهایی صحبت اخلاقی میکردند، طلبه‌ها زار زار گریه میکردند؛ وقتی ایشان صحبت اخلاقی میکرد، اشک میریختند؛ بیان ایشان این ‌جور مؤثّر بود و انقلاب روحی ایجاد میکرد. این همان روش پیغمبران است؛ پیغمبران هم آغاز همه‌ی حرکتهای خودشان را از انقلاب روحی افراد شروع کردند. اینکه امیرالمؤمنین میفرماید: لِیَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِه وَ یُذَکِّروهُم مَنسیَّ نِعمَتِه ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول، همین است. «یَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِه» یعنی آن سرشت نهفته‌ی انسانی را در اینها بیدار میکردند و آن را وادار میکردند به تحرّک و هدایتگری عملیّات و اقدامات انسانها؛ امام این جوری از اینجا شروع کردند... این حرکت‌آفرینی، این تحریک غریزه‌های معنوی و فطرت و سرشت انسانی از راه درس اخلاق و تذکّر و آماده کردن دلها، شیوه‌ی امام بزرگوار بود؛ از اینجا ایشان شروع کردند تا ایجاد تحوّل در سطح وسیع یک ملّت؛ چه در دوران مبارزات... و چه بعد از پیروزی انقلاب، ایشان به معنای واقعی کلمه در ملّت ایران تحوّل ایجاد کردند.1399/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام، روحاً، هم یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود... مخاطب ایشان در این تحوّل، عبارت بود از ملّت ایران. قبل از شروع نهضت امام مبارزاتی وجود داشت، مبارزات سیاسی در ایران وجود داشت، ده‌ها سال بود که گروه‌های مختلف [مبارزه میکردند]، منتها حوزه‌ی کار آنها حدّاکثر محدود میشد مثلاً به یک تعدادی دانشجو؛ اینها میتوانستند فرض کنید ۱۰۰ نفر، ۱۵۰ نفر دانشجو را تحت تأثیر قرار بدهند، در یک مراسمی آنها را وارد کنند. بحث امام، بحث یک گروه محدود یا یک جمع محدود یا یک حرفه‌ی معیّن نبود؛ بحث ملّت ایران بود. ملّت مثل یک اقیانوس است؛ به طوفان درآوردن یک اقیانوس کار هر کسی نیست. یک استخر را میشود موّاج کرد امّا موّاج کردن یک اقیانوس، کار عظیمی است. ملّت یک اقیانوس است و امام این کار را انجام داد؛ تحوّلاتی را به وجود آوردند.
یک تحوّل، تحوّل در روحیه‌ی خمودگی و تسلیم ملّت بود... تحوّل دیگر، تحوّل در نگاه مردم به خودشان و به جامعه‌شان بود... یک تحوّل دیگر، تحوّل در مطالبات اساسی مردم بود... یک تحوّل دیگری که امام به وجود آورد، تحوّل در نگاه به دین بود... یک تحوّل دیگر، تحوّل در نگاه به آینده بود... در یک حوزه‌ی تخصّصی‌تر، تحوّل در مبانی معرفتیِ کاربردی است؛ امام این را به وجود آوردند... یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه میکرد؛ در عین حال بشدّت پابند به تعبّد... یک حوزه‌ی دیگر از تحوّلی که ایشان به وجود آوردند، تحوّل در نگاه به نسل جوان بود؛ نگاه به جوانان. ایشان به فکر و عملِ جوانان اعتماد کردند؛ این به معنای واقعی کلمه یک تحوّل بود... خب پس بنابراین این تحولّات [را به وجود آوردند] لکن تحوّل مهم دیگری که به وجود آوردند که شاید از بعضی از این تحوّلات مهم‌تر بود، عبارت است از تحوّل در نگاه به قدرتهای جهانی و ابرقدرت‌ها. آن وقت هیچ‌ کس تصوّر نمیکرد که بشود روی حرف آمریکا حرفی زد، بر خلاف اراده‌ی آمریکا بشود حرکتی انجام داد؛ امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد... امام، امامِ تحوّل بود. این بحثی که ما میکنیم، صرفاً نظر بر این نیست که حالا مثلاً فرض کنید یک اطّلاع بیشتری از شخصیّت امام داشته باشیم -که این هم البتّه در جای خود مهم است- این برای درس گرفتن است؛ باید از امام درس بگیریم.1399/03/14

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

حالت تحرّک میدان‌داری، وارد میدان شدن، مطالبه کردن، آن هم مطالبه‌ی چیزهای بزرگ و مهم، در رفتار ملّت و در خُلق و خوی ملّت ما مطلقاً وجود نداشت؛ این را امام ایجاد کردند؛ همین ملّتِ خمود و تسلیم را تبدیل کردند به یک ملّتِ مطالبه‌گر؛ آن سخنرانی‌های پُرشور و توفنده‌ی امام، آن بیانهای خروشنده‌ی امام، آن چنان تکان داد این ملّت را که این ملّت تبدیل شدند به یک ملّت مطالبه‌گر؛ نمونه‌اش قضایای سال ۴۱ است -که شروع نهضت، سال ۴۱ بود- نمونه‌اش اجتماعات عظیم مردم در شهرهای مختلف است که بعد هم منتهی شد به پانزدهم خرداد، و در پانزدهم خرداد [رژیم] با آن کشتار عظیم نتوانست این حرکت را متوقّف کند. باز هم اجتماعات مردم در طول زمان بود تا پایان دوران مبارزات؛ این یک تحوّل عجیبی بود که ایشان ایجاد کردند.1399/03/14
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی