نماز جمعه / ائمه جمعه/نماز
در سخنرانیهای قبل از خطبههای نمازجمعه یک برنامهریزی بکنند، دانشجوهایی که اهل حرف زدن هستند، از طرف جمع پشتیبانی بشوند، کمک بشوند، متنهای خوبی تهیّه کنند، بروند در نماز جمعه [بخوانند]. مثلاً قبل از خطبههای نمازجمعه -که حالا مسئولین میروند و صحبت میکنند- یک فصلی هم برای دانشجوها گذاشته بشود. فرض کنید نماز جمعهی یک شهری مثل تهران، مثل اصفهان، مثل مشهد، مثل تبریز، جای کوچکی نیست؛ یک دانشجو برود آنجا حرف بزند، یک عالَم مطلب بیان میکند؛ اینها چیزهای باارزشی است؛ یا مثلاً فرض کنید [نمازجمعهی] تهران.1395/04/12
لینک ثابت
نماز جمعه یک قرارگاه است؛ قرارگاه ایمان، قرارگاه تقوا، قرارگاه بصیرت، قرارگاه اخلاق. از تعبیر قرارگاه نباید ما وحشت بکنیم، چون قرارگاه جزو تعبیرات و اصطلاحات مربوط به جنگ و مبارزه و این چیزها است. خب، این جنگ وجود دارد، بر ما تحمیل شده -ما درحال جنگیم، منتها جنگ نظامی نیست؛ جنگ معنوی است، جنگ اعتقادی و ایمانی است، جنگ سیاسی است- همچنانکه در دفاع مقدّس هشت سال بر ما جنگ را تحمیل کردند... به ایمان مردم ما حمله میکنند، به بصیرت مردم ما حمله میکنند، به تقوای ما حمله میکنند، به اخلاق ما حمله میکنند، ویروسهای گوناگونِ خطرناکِ معنوی را در میان ما پراکنده میکنند؛ خب، ما چه کار کنیم؟ باید دفاع کنیم. این، قرارگاه لازم دارد، مثل قرارگاههای میدان جنگ؛ نماز جمعه یکی از مهمترینِ این قرارگاهها است؛ قرارگاه ایمان است، قرارگاه تقوا است. با این چشم به نماز جمعه نگاه کنیم. شما هم فرمانده قرارگاهید؛ قرارگاههای میدان جنگ هرکدام فرماندهی دارند؛ فرمانده قرارگاه امامت جمعه، شخص امام جمعه است.
خب، عمدهی [هدف] در این قرارگاه تبیین است؛ مسئلهی تبیین. عمدهی هدف انبیای الهی تبیین بود؛ حقیقت را بیان کنند؛ چون آن چیزی که موجب میشود انسانها گمراه بشوند این است که حقیقت را نمیشناسند؛ عمده این است.1394/10/14
لینک ثابت
نماز جمعه همچنانکه از اسم آن پیدا است، محلّ جمع است، محلّ اجتماع است؛ این هم یک فرصت بزرگی است برای تبیین کردن. گاهی شما ناچارید بروید به درِخانهی این، درِخانهی آن، یا اینکه از راههای غیرمستقیم استفاده کنید. این وسایل ارتباط جمعی که امروز وجود دارد، درست است که فراگیر است -اینترنت و شبکههای اجتماعی و بقیّهی چیزها خیلی فراگیر است- لکن نگاه روبهرو و چشمدرچشم و احساس حضور و شنیدن نفَس گوینده و مخاطب یک چیز دیگر است؛ اجتماع، دُور هم جمع شدن، یک چیز دیگر است. ممکن است چند صد هزار نفر یک حرفی را، یک پیامی را در اینترنت یا با پیامک بگیرند، امّا این خیلی فرق میکند با اینکه همین چند صد هزار نفر یکجا جمع بشوند، یک نفر با آنها حرف بزند، صحبت کند. این نگاه کردنِ روبهرو یک تأثیر فوقالعادهی دیگری دارد؛ این در اختیار شما است. نماز جمعه فرصت اجتماع است، محلّ تجمّع است؛ مردم را گرد هم جمع میکند؛ میتوانند با هم تبادل کنند؛ میتوانند قرار بگذارند؛ میتوانند اقدام کنند؛ اینها خیلی مهم است. کسانی که از دین بیگانه هستند -چه خارجیها، چه بعضی از عوامل بیچارهی خودمان در داخل که این امکانها را ندارند- حسرت میخورند که چطور نمیتوانند و وسیلهای ندارند برای اینکه مردم را یکجا جمع کنند، با هم حرف بزنند، با هم تبادل کنند؛ با عناوین مختلف میخواهند این کارها را انجام بدهند؛ تازه [مانند] این درنمیآید.1394/10/14
لینک ثابت
نماز جمعه قلب فرهنگی هر شهر است؛ مرکز فرهنگی هر شهر، نماز جمعه است... جایی است که آنجا هدایتگری انجام میگیرد؛ من تأکید میکنم این هدایتگری صرفاً هدایتگری سیاسی نیست، هدایتگری سیاسی و فرهنگی است. ما گمان نکنیم که اگر فرض کنید در فلان مسئلهی سیاسی روز که محلّ ابتلاء هم هست، دادِ سخن دادیم و حرف زدیم و مطالب خودمان را با بیان شیوا بیان کردیم، قضیّه تمام شد؛ نه، ما هدایتگری فرهنگی را از هدایتگری سیاسی بنیانیتر میدانیم؛ هدایتگری سیاسی خیلی لازم است و از آن نباید صرف نظر کرد، امّا هدایتگری فرهنگی و فرهنگ مردم، اخلاق مردم [مهمتر است].1394/10/14
لینک ثابت
یکی از مسائل مهم در باب نماز جمعه، جذب جامعهی جوان کشور است. ما با اینکه نسبتِ جوانهایمان الان از قبل -سالهای دههی ۶۰ و اوایل دههی ۷۰- اندکی کمتر است امّا درعینحال جامعهی ما بحمدالله جامعهی جوانی است؛ ما جوان زیاد داریم. جوانها را جذب کنید به نماز جمعه؛ جذب جوانها به نماز جمعه با گفتن اینکه «جوانها بیایید، جوانها تشویق بشوید» به اینجور چیزها درست نمیشود؛ باید جوان کشانده بشود از طریق دل، از طریق فهم. یکی از چیزهایی که جوان را جذب میکند به نماز جمعه، سخن متقن و متین است. حرف سست، چه در زمینهی سیاسی، چه در زمینهی فرهنگی، افرادی را که در آنجا هستند -حالا یک عدّهای عادت کردهاند، بهعنوان عادت میآیند نماز- آن جوانی را که دنبال حرف است که از این منبر بشنود، او را جذب نمیکند؛ حرف نو [بزنید]: «سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر». معنای حرف نو حرف بدعتآمیز نیست که بگوییم آقا بدعت! نه، سخن نو؛ شما فکر بکنید، تأمّل کنید، اندیشه کنید، کاوش کنید، سخنان نوِ جذّاب پیدا میکنید برای جوانها؛ آنوقت جوانها میآیند. میآیند در این جلسات شرکت میکنند؛ خودشان شرکت میکنند بدون اینکه شما به آنها بگویید.1394/10/14
لینک ثابت
در بعضی از کشورهای اسلامی، معمول است که [خطبههای] نماز جمعه را دستگاههای اداری روی کاغذ مینویسند و میدهند به امامجمعه، آن امامجمعه هم میرود و در آن منبر همان کاغذ را میخواند. این نماز جمعه نیست به نظر ما؛ این خطبهی نماز جمعه نیست. این خواندن بخشنامهی فلان اداره است؛ فلان اداره که مخصوص مسائل مذهبی است، یک چیزی مینویسد و میگوید آقا، این را شما برو آنجا بخوان، او هم میرود آنجا میخواند. خطبهی نماز جمعه این نیست؛ خطبهی نماز جمعه آن است که از دل و مغز فعّال امامجمعه میجوشد و تراوش میکند، بر زبان او میآید و با بیان بلیغ و فصیحی، برحسب نیاز مردم، آن را به مردم منعکس میکند. هروقتی یک خلأیی وجود دارد، هروقتی یک نیازی وجود دارد؛ این نیاز را باید شناخت. باید آن چیزی را هم که این نیاز را برطرف میکند شناخت؛ آن داروی فکری، آن طعام فکری و تغذیهی فکریای هم که این نیاز را برطرف میکند و اشباع میکند طرف مقابل را باید شناخت و با بیان خوب بایستی بیان کرد.1394/10/14
لینک ثابت
ما قدردان نماز جمعه هستیم، از خدای متعال هم واقعاً متشکّریم. یکوقتی با ائمّهی جمعه، خدمت امام رفته بودیم؛ آن سالهای اوّل که تازه تشکیل شده بود و امام هم بنده را مفتخر کرده بودند به امامت جمعهی تهران، ما با ائمّهی جمعه خدمت ایشان رفتیم و بنده یک صحبتی کردم. آن جملهای که من گفتم که از دلم برآمده بود، این بود که گفتم همچنانکه خدای متعال برای مردم لیلةالقدر را قرار داد، و در تفسیر سورهی انّاانزلنا از ائمّه (علیهمالسّلام) نقل شده است که در حکومت بنیامیّه هزار ماه گذشت و مردم لیلةالقدر نداشتند -هزار ماه حکومت بنیامیّه بود، در آن هزار ماه لیلةالقدر نبود و مردم محروم بودند از این لیلةالقدر؛ این در روایات ما هست- همینطور ما از نماز جمعه در دوران حکومت طاغوت محروم بودیم. در بعضی از شهرها، بهعنوان همان روش قدیم، حکّام یک نفر را معیّن میکردند و میگذاشتند. البتّه در بعضی از شهرها هم مثل مشهد، امامجمعهی محترم و مکرّمی بود -مرحوم آقای حاج شیخ غلامحسین تبریزی که مرد بسیار: هم عالم، هم متّقی، هم زاهد [بود]- که ربطی به حکومت نداشت؛ ازاینقبیل هم داشتیم، لکن در خیلی از شهرهای دیگر، امامجمعه منصوب آن حکومتهای طاغوت بود؛ مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد، برای مردم جذّاب نیست و مردم هم نمیرفتند. گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نماز جمعه و شما نماز جمعه را به ما دادید، به ملّت ایران دادید. واقعاً نعمت بزرگی است.1394/10/14
لینک ثابت
مطلبی که عرض میکنیم، یاد نیک مرحوم آیةاللَّه طالقانی (رضواناللَّهتعالیعلیه) است که نماز جمعهی باشکوه تهران اول بار به امر امام بزرگوارمان به امامت ایشان برگزار شد... مرحوم آیةاللَّه طالقانی امتحان خوبی داد. نماز جمعه هم نهاد بابرکتی شد؛ چه در تهران، چه در سایر شهرهای این کشور. بتدریج نماز جمعه در شهرهای کوچک و کوچکتر هم در سرتاسر کشور اسلامی در هر نقطهای تبدیل شد به کانونِ هم معنویت و هم مقاومت. نماز عبادی - سیاسی که تعبیری بود که آن روز ظاهراً از زبان امام بزرگوارمان صادر شد، به این معناست؛ هم مرکز عبادت است، هم مرکز آگاهی معنوی و سیاسی است؛ که این آگاهی موجب نلغزیدن، راه کج نکردن و به زانو در نیامدن یک ملت است. اغلب این شکستهائی که شما در صحنهی سیاسی در دنیا برای ملتها مشاهده میکنید، منشأش ناآگاهیهائی است که ضربههای خود را در جاهای گوناگونی زده است. آگاهی، یک ملت را ضد ضربه میکند؛ او را آماده میکند برای مقاومت. بنابراین اینجا، هم پایگاه معنویت است، هم پایگاه مقاومت. قدر این نماز را، هم آحاد مردم بدانند، هم بخصوص جوانهای عزیزمان بدانند، و هم آقایان ائمهی جمعهی محترم در سراسر کشور بدانند؛ آنها هم قدر این نماز را بدانند؛ این یک منبری است که نظیر آن دیگر وجود ندارد. کاری کنند که جاذبهی نماز جمعه، جوانها و دلهای پاکیزه و مشتاق را به این سمت بکشاند و این کانون روزبهروز گرمتر شود.1386/06/23
لینک ثابت
خدمت به نماز جمعه، خدمت به دین و تقواست؛ چون نماز جمعه برای گسترش تقوا و روح دینی در مردم است؛ همچنان که خدمت به نماز جمعه، خدمت به آگاهىِ سراسری ملت ایران است؛ چون نماز جمعه یک عملِ صرفاً عبادی نیست؛ عملی است که در ذات و ترکیب خود، آگاهی بخش است؛ هم اجتماع عظیم مسلمانان را هر هفته تشکیل میدهد و به رخ دوست و دشمن میکشد و هم به وسیله خطیب جمعه، اوضاع و احوال سیاسی برای آنها تشریح و تبیین میشود. حقیقتاً نماز جمعه در اسلام ترکیب عجیبی است؛ از یک طرف، توصیه مردم به تقوا و پاکدامنی و اعراض از هواهای نفسانی است و از طرف دیگر، آگاه کردن مردم از جریانهای سیاسی و توطئههای دشمنان و نیازهای دوستان و اوضاع دنیای اسلام است. قدر این فریضه عظیم را باید خیلی دانست.1381/05/05
لینک ثابت
امروز به برکت انقلاب اسلامی و با هشیاری امام بزرگوارمان، نماز جمعه به یک سنّت پایدار در کشور تبدیل شده است. قبل از نظام اسلامی، مردم ما با معنا و حقیقت نماز جمعه آشنا نبودند. این لطف خدا بر ملت ما بود - و یکی از برکات انقلاب اسلامی محسوب میشود - که ما توانستیم این دریچه دلگشا به سمت معنویّت و آگاهی را به روی خود باز کنیم.
البته ائمّه محترم جمعه و دستاندرکاران اقامه نماز، بیشترین نقش را در خدمترسانىِ این فریضه به مردم دارند و همه این خدمات هم مشکور است. هم شما کارکنان و زحمتکشان و خدمتگزاران ستادهای نماز جمعه در فیضرسانىِ این فریضه بزرگ به مردم سهیم هستند و هم ائمّه محترم جمعه و مسؤولانی که در مراکز به امور نمازهای جمعه رسیدگی میکنند، در این فیضرسانی سهیمند. این را باید قدر دانست. مردم هم باید نماز جمعه را قدر بدانند.1381/05/05
لینک ثابت
ائمّه جمعه و دیگر دستاندرکاران هم باید جاذبههای نماز جمعه را روزبهروز بیشتر کنند. نسل جوان ما تشنه حقیقت، فهمیدن و آگاه شدن است. نمازهای جمعه باید بتواند این تشنگی را به نحو نیکوتر رفع کند. باید به نیاز عمومی نسل جوان پاسخ داد. اگر با نگاه متدبّرانهای به اوضاع کشور خود و گذشته و آینده آرمانی آن نگاه کنیم، نقش نماز جمعه و اهمیت این فریضه را بیشتر درک خواهیم کرد.1381/05/05
لینک ثابت
من دلم میخواهد که جوانها [در نمازجمعه] شرکت کنند؛ چون معتقدم که نماز جمعه مفید است. در طول هفته یک ساعت را صرف این کار کردن، زمان زیادی نیست. هم عبادت است، هم ذکراللَّه است، هم شنیدن حرفهای خوب است؛ منتها شما همهی حرفهایی را که از بنده یا دیگران میشنوید - نه فقط صحبتهای نماز جمعه را - در کارگاه ذهنِ خودتان تحلیل کنید؛ بگویید این بخش آن درست بود، این بخش آن غلط بود. اشکالی هم ندارد. بنابراین شما و دیگر مستمعان نماز جمعه اگر به این توصیه عمل کنید، از بخش مفید حرفهای آن گوینده استفاده میکنید، بخش مضرّش هم به شما ضرری وارد نمیکند. به نظر من برای شرکت نکردن در نماز جمعه، این را موجب و عذری قرار ندهید.1379/12/22
لینک ثابت
در مورد نماز جمعه معتقدم که حتّی برخورد غیر خشن... هم بد است؛ یعنی آدم بلند شود و مثلاً به امام جمعه اعتراض کند! شما اگر به آقا اعتراض دارید، کسی که شما را مجبور نکرده به نماز بیایید؛ بلند شوید بیرون بروید! آدم به جای اینکه واقعاً کار به این خوبىِ آسان را که میتواند بیسروصدا انجام دهد، بلند شود بنا کند به اعتراض کردن، کار حرامی را مرتکب شده است؛ در حالی که استماع خطبهی نماز جمعه واجب است.1377/12/04
لینک ثابت
چند مورد اتّفاق افتاده است که بعضی فضای نماز جمعه را به نحوی متشنّج کردهاند. میخواهم عرض کنم که نماز جمعههاتان را حفظ کنید. اگر اختلافی هم وجود دارد، نماز جمعه جای تسویه آن اختلافها نیست. نماز جمعه محلّ وحدت است، محلّ جمع است، محلّ نزدیکی دلهاست؛ نگذارید مظهر اختلاف شود. دشمن از این که ببیند مظهر اجتماع، مظهر اختلاف شده است، لذّت میبرد. ائمّه محترم جمعه هم باید رعایت کنند و مسائل اختلافی و تفرقهافکن را برزبان نیاورند.1377/10/28
لینک ثابت
ما نماز جمعه را از انقلاب و از امام داریم. قبل از انقلاب، نماز جمعه کشور ما هم از لحاظ تعداد نماز جمعهها، هم از لحاظ کمیّت مردمی که در آن شرکت میکردند و هم از لحاظ کیفیّت سخنانی که گفته میشد - مگر استثناهای محدودی - نزدیک به صفر بود. بعد از انقلاب، نماز جمعه ایران در صدر فهرست نماز جمعههای دنیای اسلام قرار گرفت و این مبالغه نیست. هزار جمعه است که در تهران و در شهرستانهای دیگر، با اندکی تقدیم و تأخیر، نماز جمعهای تشکیل میشود که از لحاظ کمیّتِ شرکت کنندگان، در مواقعی حتماً بینظیر و یا در مواقعی هم کمنظیر است. از لحاظ نوع مطالبی که گفته میشود، در دنیای اسلام بینظیر است. از لحاظ تأثیراتی که این نماز جمعه بر دل مردم، بر جان مردم، بر خطّ سیاسی مردم و بر تصمیمگیریهای بزرگ مردم میگذارد، در دنیا بینظیر است.هشت سال دفاع مقدّس ما از نماز جمعهها نیرو گرفت و در نماز جمعهها تبیین شد. سختترین دوران این انقلاب - یعنی سالهای پنجاهونه و شصت - که توطئه عظیم سیاسی علیه امام و انقلاب و کشور طرّاحی و اجرا میشد، این توطئه در نماز جمعهها شکست خورد. مردم در طول این مدّت، در نماز جمعه، از زبان یک امام عادل و یک نَفَس امین - که همین ائمّه جمعه محترمی هستند که در تهران و شهرستانها با مردم حرف میزنند - نسبت به مسائل کشورشان و مسائل جهان آگاه شدند و اطّلاعاتشان بهروز شد. در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد. این از برکات انقلاب بود.1377/08/08
لینک ثابت
مردم... نماز جمعه را با همه... دشمنیها گرم نگاه داشتند. در سرمای سخت زمستان، زیر آفتاب داغِ سوزانِ تیرماه و مردادماه تهران، در اوقات گوناگون، زن و مرد، گاهی بر روی زمینهای یخ، بر روی برف، در زیر بارندگی تند، گاهی بر روی زمین تفته و آسفالتهای داغ - که همین محوطه هم مسقّف نبود و تمام محوطه را هم آفتاب و باران و برف میپوشاند - این نماز جمعه را طىّ سالهای متمادی حفظ کردند و پاس داشتند و نماز جمعه تهران برای نمازهای جمعه در سراسر کشور محور شد. بحمدالله امروز در سرتاسر کشور نمازهای جمعه فراوانی تشکیل میشود؛ مردم اجتماع میکنند و امنای مردم برای مردم حرف میزنند و مسائل دینی و اعتقادی و سیاسی را برای آنها بیان میکنند.1377/08/08
لینک ثابت