صحیفه سجادیه / امام زینالعابدین (علیه السلام)/دعا / صحیفهی سجادیه
این دعاهای صحیفهی سجّادیّه بحر موّاج معارف اسلامی است. شما این دعای اوّل صحیفهی سجّادیّه را که در[بارهی] توحید است نگاه کنید، دعای دوّم را که دربارهی پیغمبر است نگاه کنید، دعای سوّم را که دربارهی مؤمنین است نگاه کنید، ببینید اصلاً چه هست؛ دعای پنجم صحیفهی سجّادیّه: «اللَّهُمَّ أَغْنِنی عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک، وَ اکفِنی وَحْشَةَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِک» اینها حرفهای خیلی مهمّی است؛ قطع قاطعین شما را وحشتزده نکند وقتی به خدا متّصلید. اینکه میگوید «وَ اکفِنی» این در واقع دارد درس میدهد به ما؛ فقط خواستن از خدا نیست، خواستن از خدا هم هست امّا فقط آن نیست. دارد به ما میگوید شما اکتفا کن به صلهی با پروردگار. بگذار همهی دنیا [ارتباطشان را] قطع کنند، به قول خودشان [تو را] منزوی کنند. به درک! انزوای آنها چه ضرری به ما میزند؟ حالا از انزوا خارج شدیم، چه خیری بردیم؟ حالا مثلاً از انزوا خارج شدیم، کجاست [آن منفعت]؟ چه فایدهای را از خروج از انزوا [بردیم]؟ اینها ببینید معارف اسلامی است. «أَغْنِنی عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک» هبهی تو مهم است، بخشش تو مهم است، هبهی وهّابین چه اهمّیّت دارد که به ما هبه کنند و بخشش کنند و کمک کنند؟ غرض [اینکه] اینها یک دنیایی است.1395/12/05
لینک ثابت
من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفهی سجادیه انس بگیرید، دعای پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست. همهی ادعیهی صحیفهی سجادیه همین طور است. آنجائی که ما را به یاد مرگ میاندازد، آنجائی که ما را از لغزشها برحذر میدارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکهی الهی را به رخ ما میکشد، اینها همهاش برای ما استحکامبخش است. در هر میدانی، استحکام درونی برای ما تعیین کننده است. اگر ساخت درونی - چه درون شخصىِ خود ما، درون روحی و فکری خود ما، چه درون کلیت جامعهی ما - ساخت مستحکمی بود، هیچ چیز نمیتواند در مقابلش بایستد. این، مهمترین و اولین توصیهی من به شماست.1390/10/07
لینک ثابت
من حالا فقرهای از یک دعائی را در نظر گرفتهام که چند دقیقهای بعضی از جملات آن را عرض بکنم و تکراری باشد برای آن کسانی که شنیدهاند، و تذکری باشد برای آن کسانی که نشنیدهاند: دعای بیستم صحیفهی سجادیه؛ دعای شریف معروف به مکارمالاخلاق.
اولِ این دعا میفرماید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و ءال محمّد و حلّنی بحلیة الصّالحین و البسنی زینة المتّقین»؛ آرایش بندگان صالح را به من عنایت کن، من را زینت بده به زینت صالحین، و زیور متقین را به من عنایت بفرما. یعنی من را جزو بندگان صالح و متقین و پرهیزگاران قرار بده. بعد دربارهی متقین خصوصیاتی را ذکر میکند، که اینکه میگوئیم زیور متقین را به من عنایت کن، من را مزین به زینت متقین کن، یعنی چه. در چه چیزی ما به زینت متقین و پرهیزگاران زیور پیدا کنیم و نزدیک شویم؟ معمولاً وقتی صحبت تقوا به نظر میآید، اجتناب از گناهان فردی و انجام عبادات و این چیزها به ذهن متبادر میشود - که البته آنها یقیناً هست؛ شکی نیست - اما اینجا امام سجاد (علیه الصّلاة و السّلام) بیست و دو سه مطلب را در ذیل این فقره بیان میکنند که ماها را متوجه به ابعاد جدیدی از معنای تقوا، مفهوم تقوا و مصداق تقوا میکند.
«و البسنی زینة المتّقین» در این چیزها: اول، «فی بسط العدل»؛ گستردن عدالت. عدالت را در میان جامعه مستقر کنیم؛ عدالت قضائی، عدالت به معنای تقسیم منابع حیاتی کشور میان آحاد مردم، عدالت به معنای تقسیم درست فرصتها میان مردم. تقوائی که از ما انتظار میرود، جزو پایهها و مبانی این تقواست.
«و کظم الغیظ»؛ فرو خوردن خشم. یک وقت هست که شما یک فرد معمولىِ متعارفی هستید، خشم شما نسبت به یک برادر دینی است، نسبت به یکی از اهل خانواده است، نسبت به یکی از کارکنانتان است - کظم غیظ خیلی فضیلت دارد؛ «و الکاظمین الغیظ و العافین عن النّاس» - یک وقت هم هست که شما یک مسئول اجتماعی هستید، جایگاهی دارید؛ حرکت شما، اثبات و نفی شما، قول و فعل شما در جامعه اثر میگذارد؛ در یک چنین شرائطی، خشم شما دیگر با خشم یک آدم معمولی برابر نیست. علیه کسانی، علیه جریانی خشمگین میشویم و حرفی میزنیم؛ آثار اینچنین خشمی با آثار یک خشم معمولی که حالا انسان بر فرض خشمگین میشود و یک نفر را کتک میزند، خیلی متفاوت است. کظم غیظ؛ خشم را فرو بخورید؛ کار از روی خشم انجام نگیرد. ممکن است شما با یک کسی، با یک جریانی، با یک مجموعهای موافق نباشید؛ اینجا استدلال و منطق حاکم باشد؛ اگر این استدلال و منطق آمیخته شد با خشم، کار را خراب میکند؛ تجاوز از حد انجام میگیرد، اسراف به وقوع میپیوندد؛ «ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا». اسراف یعنی زیادهروی.
«و اطفاء النّائرة»؛ یکی از کارهائی که لازمهی تقوای ماست، فرو نشاندن آتش است. این شعلهور شدن آتش - مراد، همین آتشهای اختلافاتی است که بین مجموعهها هست، بین گروهها هست، بین دستگاهها هست - در حکم آتش سوزان است. سعی همه باید این باشد که اطفاء کنند. نباید بر روی آتش بنزین پاشید، نباید آتشها را مشتعل کرد. اینکه ما مکرر در مکرر توصیه میکنیم به دوستان، به مسئولین، به کسانی که تریبون دارند، به کسانی که حرفشان یا به طور عموم یا در بخشی از فضای کشور منعکس میشود، که گفتهها را، زبانها را، اظهارات را، تعبیرات را کنترل و مراقبت کنند، به خاطر این است. گاهی اوقات یک تعبیری نه فقط ضد اطفاء نائره است، بلکه مشتعل کردن هرچه بیشتر نائره است؛ اطفاء نیست، بلکه ضد اطفاء است.
«و ضمّ اهل الفرقة»؛ این کسانی که از جماعت مسلمین جدا میشوند، از جماعت کشور فاصله میگیرند، کوشش کنید اینها را نزدیک کنید، منضم کنید. کسانی که میانهی راه هستند، اینها را به منزل مطلوب برسانید. نگذاریم با رفتار ما، با عمل ما، با اظهارات ما، با منش ما، کسانی که یک ایمان نیمهکارهای دارند، بکلی از ایمان ببُرند؛ کسانی که نیمهارتباطی با نظام دارند، از نظام منقطع شوند. عکس این عمل کنیم؛ کسانی که در نیمهی راه هستند، اینها را جذب کنیم. مصداقهای تقوا و شعب تقوا اینهاست.
«و اصلاح ذات البین»؛ میانهی افراد را اگر اختلافی وجود دارد، اصلاح کنیم. «و افشاء العارفة و ستر العائبة»؛ دربارهی اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء کنیم، منتشر کنیم. از کسی، از مسئولی کار خوبی سراغ دارید، این را بیان کنید و بگوئید. نقطهی مقابل: اگر چنانچه نقطهی منفیای سراغ دارید، این را افشاء نکنید. افشاء نکردن معنایش این نیست که نهی از منکر نکنید؛ چرا، به خود آن کسی که به کارش اشکالی وارد است و باید ایراد گرفته شود، گفته بشود؛ اما افشاء کردن این چیزها مصلحت نیست. در این باره صحبتهای زیادی هست. این یک بخشی از این دعاست. بیست و دو سه مطلب بود که حالا این شش هفت تایش را اجمالاً عرض کردیم. دلهامان را به این سمت ببریم. از خدا بخواهیم که «البسنی زینة المتّقین»؛ آرایش متقین را به ما بدهد. بالاخره چاره جز این نیست. روزه هم در قرآن «لعلّکم تتّقون» است؛ روزه را واجب فرمود برای اینکه ما تقوا پیشه کنیم. از جملهی موارد تقوا اینهاست.1390/05/16
لینک ثابت
امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همهی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود
در ادامهی روایت میفرماید: «قال موسی یا رب فما لمن صنع ذا؟ فاوحی الله الیه یا موسی اما الزاهدون فی الدنیا ففی الجنه و اما البکائون من خشیتی ففی الرفیع الاعلی لایشارکهم فیه احد». این رتبهی عالی، مخصوص این کسانی است که دل رقیق آنها، دل حساس آنها در مقابل ذکر الهی به خشوع درمیاد و این خشوع، چشم آنها را می گریاند. «و اما الورعون عن معاصی فانی افتش الناس و لا افتشهم»؛ اغماض الهی، غمض عین الهی از بعضی از لغزشها و کوتاهیهایی که قهرا انسان از آنها برکنار نیست. این حدیث سندش هم معتبر است؛ «عن ابی ابی عمیر عن رجل من اصحابه». مراسیل ابن ابیعمیر در حکم مسانید است.
فرمودند و درست هم همین است که وقتی طلبه وارد حوزه و این صراط میشود، با شوق و رغبت به معنویت و روحانیت به معنای واقعی کلمه است - در این شکی نیست - سالها هم در این راه ما راه رفتیم، حرکت کردیم، درس خواندیم، نفس کشیدیم؛ اما در عین حال بایستی به خدای متعال پناه برد، بایستی از خدا کمک خواست، باید از او توفیق طلبید؛ بدون توفیق الهی، کار خیلی مشکل است. امام سجاد (علیه الصلوة و السلام) در دعای صحیفهی سجادیه عرض می کند: «هذا مقام من استحیا لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک». این چه حالتی است این چه وضعی است که امام سجاد عرض میکند من شرمنده هستم؟1389/08/02
لینک ثابت
پروردگارا! مرگ ما را آنچنانی که امام سجاد علیهالسلام از خدا درخواست کرده است] امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین [ ، قرار بده. مرگ ما را به شهادت در راه خودت قرار بده.1389/08/02
لینک ثابت
آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کردهایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینههای معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفهی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد.1389/03/14
لینک ثابت
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة»؛ این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجرهی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی . اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد.1388/06/29
لینک ثابت
دشمن ما دستگاه عظیم استکبار است که مهمترین تصمیمگیرهایش سرمایهداران صهیونیست و کمپانیدارها و تراستدارها و کارتلدارهای گردنکلفت دنیایند. این، در مقابل نظام اسلامی ایستاده است و البته از همهی شیوهها هم استفاده میکند. ضربه به او خورده است که این جور میبینید از همهی امکانات استفاده میکند، از همهی وسائل استفاده میکند. حالا از ایجاد واگرائی نسبت به عقاید اسلامی، سوق دادن جوان به مواد مخدر، به فساد، به استفادهی از غفلت بعضی از دستگاهها، جوانها را آسیبپذیر کردن، تا اختلافات مذهبی، تا اختلاف شیعه و سنی، تا فلان گروهک؛ و اگر دستش برسد در متن مسئولین بالا و نیمهبالای جمهوری اسلامی هم نفوذ بکند، این کار را هم میکند. همهی تلاش را دارند میکنند. با همهی این تلاشها مؤمنین ایستادهاند: «کالجبل الرّاسخ لا تحرّکه العواصف». این تندبادها نمیتواند جمهوری اسلامی را تکان بدهد.
ما به دل خودمان نگاه میکنیم، به دل مردممان نگاه میکنیم، رحمت الهی را مشاهده میکنیم. وقتی میبینیم عزممان راسخ است، وقتی میبینیم تحریک دشمن ما را متحرک نمیکند، اخم او ما را نمیترساند، وعدهی او ما را به او دلخوش و خوشبین نمیکند، میفهمیم رحمت الهی است؛ خدای متعال پشت سر همهی این عوامل ظاهری و مادی است؛ دست قدرتمند الهی پشت این نظام است و دارد او را به پیش میبرد؛ دارد هدایت میکند. «اللّهمّ انّما یکتفی المکتفون بفضل قوّتک». در دعای صحیفهی سجادیه - من توصیه میکنم همهی شما را که با صحیفهی سجادیه انس پیدا کنید؛ دعاهای امام سجاد (سلام اللَّه علیه) - آمده: همهی کسانی که در دنیا قدرتی دارند، اکتفاء ذاتیای دارند، ریزهخوار قدرت تو هستند؛ در مشت قدرت تو هستند. «فصلّ علی محمّد و اله و اکفنا و انّما یعطی المعطون من فضل جدتک فصلّ علی محمّد و اله و اعطنا و انّما یهتدی المهتدون بنور وجهک فصلّ علی محمّد و اله و اهدنا». اعتماد به خدا، اکتفاء به کفایت الهی، پشتگرمی به رحمت و هدایت خدا، مگر میگذارد انسان ناامید شود. به مردم خودمان هم که نگاه میکنیم، عین همین را میبینیم.1388/02/23
لینک ثابت
دشمن ما دستگاه عظیم استکبار است که مهمترین تصمیمگیرهایش سرمایهداران صهیونیست و کمپانیدارها و تراستدارها و کارتلدارهای گردنکلفت دنیایند. این، در مقابل نظام اسلامی ایستاده است و البته از همهی شیوهها هم استفاده میکند. ضربه به او خورده است که این جور میبینید از همهی امکانات استفاده میکند، از همهی وسائل استفاده میکند. حالا از ایجاد واگرائی نسبت به عقاید اسلامی، سوق دادن جوان به مواد مخدر، به فساد، به استفادهی از غفلت بعضی از دستگاهها، جوانها را آسیبپذیر کردن، تا اختلافات مذهبی، تا اختلاف شیعه و سنی، تا فلان گروهک؛ و اگر دستش برسد در متن مسئولین بالا و نیمهبالای جمهوری اسلامی هم نفوذ بکند، این کار را هم میکند. همهی تلاش را دارند میکنند. با همهی این تلاشها مؤمنین ایستادهاند: «کالجبل الرّاسخ لا تحرّکه العواصف». این تندبادها نمیتواند جمهوری اسلامی را تکان بدهد.
ما به دل خودمان نگاه میکنیم، به دل مردممان نگاه میکنیم، رحمت الهی را مشاهده میکنیم. وقتی میبینیم عزممان راسخ است، وقتی میبینیم تحریک دشمن ما را متحرک نمیکند، اخم او ما را نمیترساند، وعدهی او ما را به او دلخوش و خوشبین نمیکند، میفهمیم رحمت الهی است؛ خدای متعال پشت سر همهی این عوامل ظاهری و مادی است؛ دست قدرتمند الهی پشت این نظام است و دارد او را به پیش میبرد؛ دارد هدایت میکند. «اللّهمّ انّما یکتفی المکتفون بفضل قوّتک». در دعای صحیفهی سجادیه - من توصیه میکنم همهی شما را که با صحیفهی سجادیه انس پیدا کنید؛ دعاهای امام سجاد (سلام اللَّه علیه) - آمده: همهی کسانی که در دنیا قدرتی دارند، اکتفاء ذاتیای دارند، ریزهخوار قدرت تو هستند؛ در مشت قدرت تو هستند. «فصلّ علی محمّد و اله و اکفنا و انّما یعطی المعطون من فضل جدتک فصلّ علی محمّد و اله و اعطنا و انّما یهتدی المهتدون بنور وجهک فصلّ علی محمّد و اله و اهدنا». اعتماد به خدا، اکتفاء به کفایت الهی، پشتگرمی به رحمت و هدایت خدا، مگر میگذارد انسان ناامید شود. به مردم خودمان هم که نگاه میکنیم، عین همین را میبینیم.1388/02/23
لینک ثابت
]در ماه مبارک رمضان[ همهی افراد، مخصوصاً جوانها به محافل دعا و توجه و تذکر؛ از قشرهای مختلف، با انواع سلائق گوناگون اجتماعی و فردی و سیاسی و غیره رونق بخشیدند؛ همه آمدند دستها را به دعا بلند کردند و دلهایشان را با خدا آشنا کردند. خود این توجه و توسل و این توفیقی که انسان پیدا میکند، لطف الهی است؛ خود این توجه پروردگار است که در همین دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد (علیهالسّلام) میفرماید: «تشکر من شکرک و أنت ألهمته شکرک»؛ تو بودی که شکرگزاری را به دل شاکران الهام کردی. «و تکافئ من حمدک و انت علّمته حمدک»؛ تو بودی که توفیق دادی، تعلیم دادی که بتواند حمد تو را به جا بیاورد.1387/07/10
لینک ثابت
بخصوص من در این ایام اعتکاف، صحیفهی سجادیه را توصیه میکنم. این صحیفهی سجادیه واقعاً کتاب معجزنشانی است. خوشبختانه حالا ترجمه هم شده و ترجمههائی هست. سال گذشته ترجمهی خوبی از صحیفهی سجادیه را به من دادند و آن را دیدم؛ ترجمهی بسیار خوبی است. از این معارف موجود در دعاهای حضرت علیبنحسین (سلام الله علیه) در صحیفهی سجادیه، استفاده کنند؛ بخوانند؛ تأمل کنند.
اینها فقط دعا نیست؛ درس است؛ این کلمات امام سجاد - و همهی ادعیهای که از ائمه (علیهمالسّلام) مأثور است و بدست ما رسیده است - پر است از معارف.1387/04/26
لینک ثابت
انسان گاهی اوقات وارد یک میدانی میشود، پاک وارد میشود، لیکن ممکن است خدای نکرده پاک از آنجا بیرون نیاید. انگیزههای مادی جذابند، خطرناکند. پول چیز خطرناکی است عزیزان من! ببینید امام سجاد (سلام الله علیه) در آن دعای مرزدارانِ صحیفهی سجادیه، که به مرزداران و سربازان و مجاهدان جبهه دعا میکند، از جملهی دعاهایش این است که پروردگارا! یاد مال فتون را از دل اینها ببر. این تعبیر «فتون»؛ فتنهانگیز، فقط در مورد مال در این دعا بهکار رفته؛ «المال الفتون». مال، فتنهانگیز است.1387/03/21
لینک ثابت
دعا! دعا هم خیلی چیز مهمی است و به نظر من صحیفهی سجادیهی مبارکه یکی از بهترین ذخایر معنوی ماست، اگر بتوانیم از این استفاده کنیم. با این دعاهای صحیفهی سجادیه که هر کدامی یک بابی است، هر کدامی یک دنیای خاصی است، یک دریایی است و معارف را به انسان تعلیم میدهد، دل انسان را نرم میکند، خشوع را به انسان تعلیم میدهد، مأنوس باشید.1387/03/21
لینک ثابت
امام سجاد در دعای ابوحمزه عرض میکند: «اللّهم فارحمنی إذا انقطعت حجّتی و کلّ عن جوابک لسانی و طاش عند سؤالک ایّای لبّی»، در مقابل سؤال الهی حجت انسان و استدلال انسان تمام میشود - به تعبیر رائجِ امروز، انسان کم میآورد - زبان انسان از گویائی میافتد و حتّی ذهن و عقل و لبّ انسان هم آشفته میشود؛ «و طاش عند سؤالک ایّای لبّی». آنهایی که خودشان را زیر مداقهی یک محاسبه قرار دادند، امید فرجی دارند. وقتی به نامهی اعمال خود نگاه کردیم و دیدیم این نقاط کمبود وجود دارد، چون هنوز وقت باقیست و عمر باقیست، جبران میکنیم؛ «و أنیبوا إلی ربّکم» - «أنیبوا» یعنی برگردید و جبران کنید - اگر دیدیم نقاط روشنی وجود دارد، به کمک الهی، به توفیق الهی و به هدایت الهی دلگرم و امیدوار میشویم؛1386/03/08
لینک ثابت
امام سجاد (سلاماللَّه علیه) در یکی از ادعیهی صحیفهی ثانیهی سجادیه از خدای متعال شش چیز میخواهد، که یکیاش این است: «و لبّاً راجحاً»؛ باطنم از ظاهرم بهتر باشد. ماها در این زمینه گرفتاریم. باید باطنمان از ظاهرمان بهتر باشد. این قداست را چگونه حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالی، سلامت اخلاقی و حفظ زىّ طلبگی است.1385/08/17
لینک ثابت
در دعای صحیفهی سجادیه میفرماید: «فالویل الدائم لمن اغترّ بک»، «ما اطول تردّده فی عقابک»، «ما ابعده عن الفرج». مغرور شدن به خدا یعنی نابحق از خدا توقع کردن؛ بدون اینکه انسان عمل صالحی را به میدان بیاورد، از خدا پاداش بخواهد؛ این که انسان بگوید، ما که بندهی خوب خدا هستیم و خدا حتماً به ما کمک خواهد کرد؛ این که انسان از حلم الهی سوء استفاده کند و به گناه ادامه بدهد؛ از عذاب خدا خود را ایمن بداند؛ اینها همه غرّه شدن به خداست. امام سجاد میفرماید: خدایا! مصیبت دائمی برای آن کسی است که به تو غرّه بشود. این غرّه شدن به خدا، همان بلایی است که بر سر بنی اسرائیل آمد.1385/03/29
لینک ثابت