newspart/index2
تقوا / ایمان/اخلاص / پرهیزگاری/پرهیزگار/پرهیزکار/تقوی/خودنگه‎داری از گناه/پرهیز از گناه/ مراعات خداوند/
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تقوا

در آیه‌ی شریفه‌ی «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُون»، این «لَعَلَّکُم تَتَّقُون» -شاید تقوا پیشه کنید- به معنای امید است، یعنی امید این هست که این اتّفاق بیفتد. خب، امید در مورد خدای متعال معنا ندارد؛ خدا عالم به سرّ ‌و خفیّات و همه چیز است، امید معنی ندارد؛ بنابراین مراد این است که این ماه رمضان را، این تشریع الهی را قرار دادیم تا زمینه‌ای باشد، بستری باشد برای رواج تقوا؛ خطاب هم خطاب به عموم است، یعنی بین شما مردم تقوا رواج پیدا کند. بنابراین ماه رمضان، ماه رواج تقوا است.1398/02/24
لینک ثابت
تقوا

تقوا یعنی چه؟ تقوا آن طوری که در ترجمه‌ها رایج شده که درست هم هست، یعنی «پروا کردن»، یا در تعبیرات معمولی ماها «ملاحظه کردن»؛ [مثلاً] میگویند فلانی ملاحظه‌ی فلانی را دارد، یا شما ملاحظه‌ی فلان کس را دارید؛ پروا یعنی این. پروا کردن، ملاحظه کردن، معنای تقوا است. اِتَّقُوا الله، یعنی ملاحظه‌ی خدا را بکنید، پروا داشته باشید از خدای متعال. یک خطّ مستقیمی به شما نشان داده است در این حرکت عظیم حیات بشری که محفوف به مشکلات است. فرض کنید مثل زمینی که این گوشه و آن گوشه‌اش مین وجود دارد که یک راهی را باز میکنند، میگویند این راه، راه سلامت است، راه امنیّت است، از اینجا بروید؛ صراط مستقیم این است. ملاحظه‌ی خدا -اِتَّقُوا الله- یعنی حواستان باشد از این راه منحرف نشوید، کج و راست نشوید که گرفتار خواهید شد، مشکل برایتان درست میشود.
اگر از این راه رفتید، آن وقت نتایج خوبی به دست شما خواهد رسید که آن نتایج را هم خدا در قرآن مکرّر در آیات متعدّد قرآنی بیان کرده: اِتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُرحَمون؛ رحمت الهی؛ لَعَلَّکُم تُفلِحون -فلاح یعنی رستگاری- اگر تقوا بود، رستگاری برای انسان پیش می‌آید؛ لَعَلَّکُم تَهتَدون؛ -که در بعضی از آیات هست- تقوا موجب هدایت است، وقتی تقوا پیشه کردید، مشکلات، کوره‌راه‌ها از جلوی شما عقب خواهد رفت و راه درست برای شما روشن خواهد شد. اگر تقوا داشته باشید، موجب فرقان است: یَجعَل لَکُم فُرقانًا؛ فرقان یعنی قدرت تشخیص؛ [این] خیلی مهم است. ما در همه‌ی مسائل زندگی نیاز داریم به قدرت تشخیص که راه درست را از نادرست، حق را از باطل تشخیص بدهیم؛ با «تقوا» فرقان به وجود می‌آید، قدرت تشخیص به وجود می‌آید. یک چیز دیگر: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجاً -«مَخرَج» یعنی بن‌بست‌شکنی- اگر تقوا باشد، بن‌بستی وجود ندارد، بن‌بست در کارتان نیست. در همه‌ی زمینه‌ها اگر تقوا داشته باشید، مراعات کنید، همان پروای مورد نظر و ملاحظه‌ی از خدای متعال را داشته باشید، بن‌بستی در مقابل شما وجود ندارد. و بصیرت [هم به انسان میدهد]. اینها وعده‌های قرآنی است برای تقوا. وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؛ هیچ کس، هیچ وعده‌دهنده‌ای صادق‌تر از خدای متعال نیست؛ وقتی خدای متعال وعده میدهد، تحقّق پیدا میکند، قطعی است و در این شکّی نیست.1398/02/24

لینک ثابت
تقوا

نتایج [تقوا] را... خدا در قرآن مکرّر در آیات متعدّد قرآنی بیان کرده: اِتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُرحَمون؛ رحمت الهی؛ لَعَلَّکُم تُفلِحون -فلاح یعنی رستگاری- اگر تقوا بود، رستگاری برای انسان پیش می‌آید؛ لَعَلَّکُم تَهتَدون؛ -که در بعضی از آیات هست- تقوا موجب هدایت است، وقتی تقوا پیشه کردید، مشکلات، کوره‌راه‌ها از جلوی شما عقب خواهد رفت و راه درست برای شما روشن خواهد شد. اگر تقوا داشته باشید، موجب فرقان است: یَجعَل لَکُم فُرقانًا؛ فرقان یعنی قدرت تشخیص؛ [این] خیلی مهم است. ما در همه‌ی مسائل زندگی نیاز داریم به قدرت تشخیص که راه درست را از نادرست، حق را از باطل تشخیص بدهیم؛ با «تقوا» فرقان به وجود می‌آید، قدرت تشخیص به وجود می‌آید. یک چیز دیگر: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجاً -«مَخرَج» یعنی بن‌بست‌شکنی- اگر تقوا باشد، بن‌بستی وجود ندارد، بن‌بست در کارتان نیست. در همه‌ی زمینه‌ها اگر تقوا داشته باشید، مراعات کنید، همان پروای مورد نظر و ملاحظه‌ی از خدای متعال را داشته باشید، بن‌بستی در مقابل شما وجود ندارد. و بصیرت [هم به انسان میدهد]. اینها وعده‌های قرآنی است برای تقوا.1398/02/24
لینک ثابت
تقوا

از اوّل تا آخر آن ]قرآن[ بارها و بارها ماها به تقوا دعوت شدیم؛ به همین حقیقت کارساز و راهگشا و در قبال این، تقوای از غیر خدا هم مطرح شده که به نظرم در سوره‌ی نحل است: وَ لَهُ الدّینُ واصِبًا اَفَغَیرَ اللهِ تَتَّقون؛ آیا از غیر خدا ملاحظه میکنید؟ خب، غیر خدا یعنی چه؟ ملاحظه‌ی پدر انسان، مادر انسان که خوب است، ملاحظه‌ی برادر مؤمن که خیلی خوب است، اینها مراد نیست؛ یعنی قدرتهای غیر خدایی، قدرتهای ضدّ خدایی. پس وقتی ما پایبند تقوا شدیم، از قدرت خدا پروا میکنیم، از قدرتهای غیر خدا پروا نمیکنیم؛ «پروا نمیکنیم» یعنی ملاحظه‌ی آنها را نمیکنیم. نه اینکه حواسمان را جمع نمیکنیم؛ چرا، باید حواسمان جمع باشد امّا از آنها نمیترسیم، فکر نمیکنیم که زندگی ما، سعادت ما، آینده‌ِی ما، سرنوشت ما دست آنها است؛ این لازمه‌ی تقوا است. ببینید؛ اینها همه راه‌های پیروزی یک ملّت است‌، یعنی در یک امّت اسلامی وقتی تقوا بود، و این جور اندیشیدن، و این جور عمل‌ کردن بود، قهراً شکوفایی پیش می‌آید، حرکت پیش می‌آید و پیشروی، اعتلا، ارتقا، و آن وقت « لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه» میشود که [از سوی] خدای متعال، مکرّر و چند بار در قرآن آمده است.1398/02/24
لینک ثابت
تقوا

تقوا دامنه‌ی وسیعی... دارد؛ یعنی از خلوت دل شما تقوا وجود دارد که شهوات را در دل راه ندهید، رَیب و شکّ در حق را در دل راه ندهید، هوای نفْس را از خودتان دور کنید؛ [یعنی] این مشکلاتی که ماها دچارش هستیم. ... واقعاً امام، حکیم به معنای واقعی کلمه بود، یعنی حرف که میزد، دائم حکمت از دل او جاری میشد -البتّه ما بودیم در آن جلسه امّا خب تذکّر خیلی لازم است- یک جمله‌ای ایشان میگفتند که «ماه رمضان موجب میشود که از شهوات، خودمان را دور کنیم، بخصوص شهوات معنوی؛ شهوت معنوی سخت‌تر است؛ قدرت‌طلبی، جاه‌طلبی، اینها شهوات معنوی [است]. اینکه انسان سعی کند در همه‌ی میدانهای زندگی خودش را تحکیم کند، این آن شهوت معنوی است؛ شهوات ظاهری و مادّی و اخلاقی و [مانند] اینها هم که به جای خود محفوظ است. تقوا از اینجا شروع میشود تا به عرصه‌ی اجتماع؛ در جنگ، تقوا وجود دارد، در فعّالیّتهای سیاسی تقوا معنا میدهد، در فعّالیّتهای اقتصادی همین جور. آن وقت من و شما که [جزو] مسئولین هستیم در کشور و مدیریّتهای مختلف به عهده‌ی ماها است، حرکتمان، قولمان، فعلمان، ضمیرمان، تصمیممان، به سرنوشت مردم ارتباط پیدا میکند؛ و اینجا است که تقوا اهمّیّت پیدا میکند.1398/02/24
لینک ثابت
تقوا

من و شما که [جزو] مسئولین هستیم در کشور و مدیریّتهای مختلف به عهده‌ی ماها است، حرکتمان، قولمان، فعلمان، ضمیرمان، تصمیممان، به سرنوشت مردم ارتباط پیدا میکند؛ و اینجا است که تقوا اهمّیّت پیدا میکند. اینکه... تقوا برای من و شما مهم‌تر از مردم عادی است، به خاطر این است؛ باید مراقبت کنیم، تقوا به خرج بدهیم. کارگزار حکومت، مبتلا به ارتباط نزدیک با حقوق مردم است؛ اگر چنانچه بی‌تقوا باشد، حقوق مردم پامال خواهد شد، آن وقت دیگر قابل جبران نیست؛ حالا فلان کار خلاف شخصی و ظلم به نفْس را که انسان انجام میدهد، خب توبه میکند، بعد یک جوری جبران میشود امّا وقتی حقوق مردم پامال شد، چه جوری انسان میخواهد این را جبران کند؟
این را به‌ عنوان یک تعهّد مدیریّتی در نظر بگیرید؛ جنابعالی که میخواهید کسی را به یک جایی منصوب کنید، یک کاری را به کسی بسپرید، دارا بودن این خصوصیّت را، یعنی خصوصیّت تقوا و تعهّد در امور مربوط به مردم را، جزو صلاحیّتهای مدیریّتی بدانید. یکی از صلاحیّتهای مدیریّتی این است که ببینید این طرف، دارای تقوا است، یعنی کاری که به او می‌سپرید، با امانت انجام میدهد یا نه..1398/02/24

لینک ثابت
تقوا

هدایت قرآن در اختیار افراد باتقوا است. معنای تقوا هم این است که مراقب خودمان باشیم؛ مراقب خودمان! مثل کسی که از یک جادّه‌ی باریکی عبور میکند که اطرافش پرتگاه است، دو طرفش پرتگاه است؛ اینجا هر قدمی که برمیدارید، زیر پایتان را نگاه میکنید. «تقوا» در روایات تشبیه شده است به راه رفتن در منطقه‌ی خارزار؛ آن منطقه‌ای که پُر از خار است؛ میگویند اینجا مواظبید که این لباسهای شما یا مثل ما قبای بلندتان، عبای بلندتان یا شلوارتان به این خارها گیر نکند یا خار به پایتان فرو نرود؛ مراقبت میکنید. چطور مراقبید! تقوا یعنی این؛ یعنی مراقب باشید که در این خارزار عالم وجود و عالم مادّه که از اطراف، خارها انسان را احاطه کرده‌اند، گیر نکنید. البتّه تقوا مراتبی دارد؛ مرتبه‌ی عالی‌اش مال آن کسانی است که از جانشان گذشتند.1398/01/26
لینک ثابت
تقوا

تقوا... اگر برای ما حاصل بشود، آن وقت هدایت قرآنی هم برای ما آسان‌تر میشود؛ [چون] «هُدًی لِلمُتَّقین» تقوا که بود، هدایتْ حتمی است؛ چون این قرآن، «هادیِ» بعضی و بعضی را «مُضل» [است]؛ یُضِلُّ مَن یَشاءُ وَ یَهدی مَن یَشاء؛ این جوری است که بعضی‌ها را از آن طرف میبرد، بعضی‌ها را هدایت میکند. هدایت مال متّقین است. هر چه تقوا بالاتر باشد، هدایت روشن‌تر و بالاتر است؛ باید این را دنبال بکنیم.1398/01/26
لینک ثابت
تقوا

قرآن این‌جور میگوید، میفرماید که «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا»؛ این یک قانون -قانون آفرینش- است. صبر و تقوا موجب میشود که... دشمن عنود، این کپسول زشت کینه و بغضاء، با همه‌ی توانایی‌هایی که برای خودش فراهم کرده، هیچ غلطی در مقابل شما نتواند بکند؛ لَا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیْئًا؛ یعنی هیچ زیانی به شما نمیتوانند برسانند؛ به شرط چه؟ به شرط صبر و تقوا. ...
تقوا با معنای گسترده‌ی خود در این آیه‌ی شریفه مورد توجّه قرار گرفته است؛ هم به معنای عامّ تقوا است یعنی مراقبت از خود برای عدم انحراف از جادّه‌ی مستقیم شریعت اسلامی -که در بسیاری از جاها به کار رفته است- هم به معنای پرهیز و مراقبت از خود در مقابل دشمن، به قرینه‌ی آیات قبل از این آیه که درباره‌ی دشمنان است. مراقب باشید؛ در مقابل دشمنید. انسان در میدان جنگ یک ‌جور زندگی میکند؛ در هنگامی که جنگ نیست، جور دیگری زندگی میکند. انسان در سنگر یک‌ جور می‌نشیند، یک‌ جور استراحت میکند، یک‌ جور میخوابد؛ در اتاقِ راحتِ داخلِ خانه‌ی خود یک‌ جور دیگری میخوابد و زندگی میکند. بدانید در مقابل دشمنید؛ این را همه‌ی ما باید بدانیم. تقوا به این معنا است: مراقبت از خود در مقابله‌ی با دشمن، پرهیز از اعتماد به دشمن -به دشمن اعتماد نکنید- تقوا به این معنا است؛ به معنای مراقبت از حیله و مکر دشمن است؛ نه فقط به او اعتماد نکنید بلکه حتّی ترفند او را هم بفهمید، بدانید چه کار دارد میکند، چه حیله‌ای به کار میزند؛ آماده باشید، مراقب باشید؛ حیله‌های دشمن هم فقط حیله‌ی نظامی نیست. و هم تقوا به معنای رعایت تدبیر [است]؛ پرهیز از کار خلاف قاعده و خلاف عقلانیّت و پرهیز از سستی و سهل‌انگاری. ... اگر ... این تقوا را شما جوانان عزیز و مسئولان مسائل نظامی و امنیّتی و اقتصادی و دیگران در درجه‌ی اوّل، و سایر مردم و عموم ملّت ایران در درجه‌ی بعد، به کار ببندند، لا ‌یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛ هیچ ضربه‌ای، هیچ آزاری نمیتوانند به شما برسانند؛ و به توفیق الهی همین هم خواهد بود.1397/04/09

لینک ثابت
تقوا

نخبگان عزیز خودشان از خودشان مراقبت کنند؛ از خودتان مراقبت کنید. ... از ترور جسمی خطرناک‌تر، ترور مغزی و فکری است. گاهی دانشمندان ما را ترور کردند، شهیدشان کردند -دیدید دیگر- امّا از آن بدتر و تلخ‌تر این است که دانشمند ما را اسیر کنند؛ دانشمند ما اسیر نباید بشود. این‌هم در درجه‌ی اوّل به عهده‌ی خود نخبه است و خود نخبه باید مراقبت کند از خودش. این عنوانِ تقوا که از اوّل قرآن تا آخر قرآن این‌همه تکرار شده -«هُدًی لِلمُتَّقین» اوّل قرآن هست و تا آخر قرآن [هم] بارها و بارها عنوان تقوا تکرار شده- به همین معنا است؛ تقوا به‌معنای محافظت از خویشتن است، خودنگهداری است. در همه‌ی زمینه‌ها این‌جور است؛ این‌ را دنبال کنید.1396/07/26
لینک ثابت
تقوا

«لا یَقِلُّ مَعَ التَّقوىٰ عَمَل» وقتی شما تقوا دارید و متّقی هستید، هیچ عمل خیری که از شما صادر شود کم نیست. ولو یک صلوات بفرستید، یک سبحان‌الله بگویید، یک صدقه‌ای بدهید، یک صله‌ی رحمی بکنید، هر کاری که بکنید، وقتی دارای تقوا هستید، آن عمل، عمل کوچکی دیگر نیست. خاصیّت تقوا این است. تقوا مثل روحی است که در جسمِ اعمال نیک و خیرِ انسان وارد میشود و به آنها حیات میبخشد، ارزش میبخشد، عُلو میبخشد.1396/07/24
لینک ثابت
تقوا

امیر المومنین علی (ع) میفرمایند: وَ کَیفَ یَقِلُّ ما یُتَقَبَّل؛ چطور کم حساب میشود آن عملی که مورد قبول پروردگار است. اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقین؛ وقتی شما تقوا دارید، هر عملی که انجام بدهید مورد قبول است و وقتی که عملی مورد قبول ذات مقدّس پروردگار قرار گرفت، دیگر این عمل کم نیست؛ هر چه باشد. همین قدر که مشرّف به قبول باری تعالی شد عمل انسان، ارزش پیدا میکند، عُلو پیدا میکند. لذا میفرماید که با تقوا هیچ عملی کم نیست. بله، اگر تقوا نباشد، آن وقت قبول و عدم قبول عمل یک مشکله‌ی بزرگی است برای انسان. گاهی انسان عملی را انجام میدهد، زحمتِ آن را هم متحمّل میشود، لکن مورد قبول قرار نمیگیرد. در روایت داریم که بعضی هستند که شب پا میشوند نماز هم میخوانند، امّا جز بیداری هیچ عایدی‌ای برای آنها در این کار وجود ندارد؛ عایدیِ او فقط همین بیدار شدن و خوابِ انسان ناقص شدن و خراب شدن است؛ یعنی قبول نمیشود. حالا یا این است که قبول نشدن خدای نکرده به خاطر یک عمل حرامی است که آن عبارت است از ریا -چون ریا علاوه بر اینکه مُبطلِ عمل است، خودش هم حرام است؛ ریا نوعی شرک است- یا به خاطر این است که نه، ریا و عمل حرامی وجود ندارد، [فقط] توجّه ندارد؛ بی‌هوا همین طور پا میشود مثلاً یک نمازی میخواند، بدون توجّه، بدون خشوع، بدون ذکر؛ فایده‌ای ندارد. بنابر‌این، تقوا اگر بود، این تأمین‌ شده است؛ اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقین.1396/07/24
لینک ثابت
تقوا

گذشته برخی از رؤسای مدارس، سحر میرفتند، نگاه میکردند ببینند کدام‌یک از طلبه‌ها دارد نماز شب میخواند و کدام نمیخواند یعنی مراقبت میکردند که طلبه حتّی‌المقدور از نماز شب محروم نماند، خیلی حرف پُرمعنایی است. البتّه آن روز این کار آسان‌تر بود؛ امروز با تلویزیون و سریالهای تلویزیونی و از این حرفها، کار مشکل است؛ امّا این کار مشکل را باید شما انجام بدهید… پرهیز از گناه، اساسی‌ترین کارها است. اوّلین توصیه‌ی این کسانی که در راه‌های سلوکی حرکت میکردند و ما ارادت به اینها داشتیم و علاقه‌مند [اینها بودیم]، به جوانها و ما -که آن‌وقت جوان بودیم- همین بود که میگفتند سعی کنید از گناه اجتناب کنید. «فَرِّق بَینی وَ بَینَ ذَنبِیَ المانِعِ لی مِن لُزومِ طَاعَتِک‌» که در دعای شریف ابوحمزه [هست]، یعنی اگرچنانچه انسان مبتلای به گناه شد، این گناه موجب میشود که انسان لزوم طاعت را هم از دست بدهد؛ یعنی ملازم با طاعت الهی هم نباشد؛ توفیقات از انسان گرفته میشود؛ این را در نظر داشته باشید. نماز اوّل وقت، نماز با توجّه و با حضور قلب، تلاوت قرآن، اُنس با دعا و زیارت، اینها آن چیزهایی است که برای شما برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانهای عزیز من لازم است؛ اینها را بایستی در نظر بگیرید.1396/06/06
لینک ثابت
تقوا

اگر دل از حالت قساوت خارج شد و نرم شد، نورانیّت پیدا خواهد کرد. این نورانیّت دل است که راه‌ها را به روی انسان باز میکند، به انسان امید میبخشد، به انسان تلاش میبخشد، انسان را در راه‌های صحیح و درست هدایت میکند. تقوا وقتی‌ بود، خدای متعال هدایتش را به انسان عنایت میکند. این تقوا ناشی از همان نرمش دل و لطافت دل و نورانیّت دل است.1396/03/22
لینک ثابت
تقوا

تقوا لازم است؛ خودتان را مراقبت کنید؛ هم مراقبت شخصی کنید، هم مراقبت گروهی کنید. اگر این‌[طور] شد، خدا فرمود: اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الَّذینَ هُم مُحسِنُون‌؛ کسانی که تقوا پیشه کنند و نیکو عمل بکنند، مَعَ الَّذینَ، خدا با اینها است. اینکه خدا با یک جمعی باشد، خیلی مسئله‌ی مهمّی است.
ببینید! من یک مثال برای شما از قرآن و از تاریخ قرآنی بزنم: خدای متعال موسی و هارون را مأمور کرد که بروند به سراغ فرعون، خب خیلی کار عظیمی بود که دو نفر آدمِ تنها، بروند به مقابله و معارضه‌ی با یک قدرت عظیمِ آن روز؛ قدرت فرعونی یک قدرت بسیار عظیمی بود -از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، حتّی از لحاظ نفوذ در مردم، از لحاظ تأسیسات اداری‌، که تفاصیلی دارد قدرت فرعونی- یک چیز عجیبی بود فرعون؛ یک قدرت مستبدِ فعّال‌مایشاء؛ با آن همه امکانات؛ خدای متعال دو نفر را مأمور میکند که بروید شما با این آدم معارضه کنید و مبارزه کنید. حضرت موسی عرض کرد پروردگارا! ممکن است برویم، ما را مثلاً بکشند، به قتل برسانند، کارمان نصفه‌کاره بماند -از کشتن نمیترسیدند، گفتند کار نصفه‌کاره میمانَد- قالَ لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرىٰ‌، [خدا گفت] من با شما هستم. ببینید معیّت الهی این است: اِنَّنی‌ مَعَکُما اَسْمَعُ وَ اَرىٰ. اینکه خدا میگوید «إِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا» -که من عرض میکنم اگر من و شما تقوا داشته باشیم خدا با ما است- این معیّت الهی و با ما بودنِ خدا، معنایش این است که میتوان دو نفر آدم تنهایِ دست خالی را فرستاد به جنگ یک فرعون.1395/09/03

لینک ثابت
تقوا

در این خطبه‌های امیرالمؤمنین، کمتر خطبه‌ای است که امر به تقوا در آن نباشد: اتَّقواالله؛ چون تقوا همه‌چیز است؛ وقتی تقوا در یک جامعه‌ای بود، همه‌ی مشکلات مادّی و معنوی جامعه حل خواهد شد؛ تقوا این‌جوری است. [البتّه‌] تقوا با آن معنای صحیحی که دارد؛ تقوا فقط این نیست که انسان چشم از نامحرم بدوزد یا مثلاً فرض کنید فلان عمل حرام را انجام ندهد؛ این هست، این جزو تقوا است، امّا تقوا خیلی وسیع‌تر از اینها است. آن معنای واقعی تقوا که عبارت است از مراقب خود بودن، مراقب حرکات خود بودن، و سعی در حفظ خود در جادّه‌ی مستقیم و صراط مستقیم؛ این معنای تقوا است؛ اگر این باشد در جامعه، همه‌ی مشکلات حل میشود. امیرالمؤمنین دائماً مردم را به تقوا دعوت میکرد.1395/06/30
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی