من بارها گفتهام؛ از آن روزی باید ترسید که جوان ما، دانشجوی ما در دانشگاه انگیزهی طرح مسئله، طرح سؤال، طرح درخواست نداشته باشد. همهی همت ما باید این باشد که این روحیهی مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینههای گوناگون را در نسل جوان کشورمان - بخصوص جوان علمی - گسترش بدهیم. اگر این شد، ممکن است به همهی آن مطالبات نتوان پاسخ داد - کما اینکه در کوتاهمدت همینجور هم هست؛ به همهی مطالبات در کوتاهمدت یقیناً نمیشود پاسخ داد؛ ظرفیتها محدود است - لیکن یقیناً آیندهی خوب و یک افق روشن با چنین مطالباتی جلوی چشم است.
جوان باید مطالبه کند، باید احساس کند که این مطالبه سودمند است، ثمربخش است؛ و تشویق بشود بر این مطالبه و باید احساس کند که او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست، که بگوید خوب، ما کار خودمان را کردیم؛ نه، پیگیری کردن، مطالعه کردن، دربارهی مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راهِ کارِ اجرائی را برای آن جستجو کردن، برای طرحش با مراکز دستاندرکار و مجری تلاش کردن و فعالیت کردن و بالاخره خود وارد میدان کار شدن، اینها جزء وظایف و تکالیف جوان ماست که این را هم بایستی جوان ما درک کند؛ در کنار آن مطالبه و طلبگاری و مدعا داشتن که عرض کردیم.1386/07/17
لینک ثابت
نقشهی [حرکت]علمی[کشور] لازم است. در این زمینه انتظار دارم دانشگاه شما - چه دانشگاه پزشکی، چه دانشگاه فردوسی - کمک کنند تا این کار در بین اساتید و در بین محققین و در بین دانشمندان و علمای دانشگاهی ما، تبدیل به یک مطالبهی عمومی بشود. 1386/02/25
لینک ثابت
نفس اینکه شما[دانشجویان] میآیید اینجا و این فکر را در فضای کشور و جامعه پرتاب میکنید - که منعکس هم خواهد شد - مهمترین مسأله است و مطلبی است که ما به آن احتیاج داریم. ما میخواهیم جوان ما احساس کند که باید فکر کند و باید این فکر را مطرح و آن را مطالبه نماید. نمیخواهیم کارِ نمایشی کنیم و نیازی هم به کارِ نمایشی نداریم؛ اما به اینکه جوان ما - بخصوص مجموعه دانشجویی که در سطح کشور بسیار گسترده و وسیع است - این احساس را در خودش تقویت کند که در آینده کشور نقش و مسؤولیت دارد و باید تعهّدی در این زمینه در خود احساس و برای آن تلاش کند، نیاز داریم.1382/08/15
لینک ثابت
مسأله عدالتخواهی را که من با شما و جوانان مطرح میکنم، به معنای این نیست که با غیرجوانان مطرح نکردهام... مسأله عدالتخواهی را دهها بار با مسؤولانی که وظیفه اجرایی دارند، مطرح کردهام و اینطور هم نبوده که هیچ عمل نشود و پیش نرود؛ چرا، کارهایی هم شده و پیش هم رفته است؛ اما همه این حرکتها برای ماندگاری و عمقیابی، پشتوانه میخواهد، که آن پشتوانه مطالبه و خواست، شما هستید. منظور از خواست و مطالبه هم این نیست که انسان مشتش را گره کند و مسألهای را بخواهد؛ نه، بلکه بدانید که این مطالبه و خواسته لازم است و باور کنید که این نیازی قطعی و حیاتی برای کشور و جامعه است. نفس اینکه شما این موضوع را باور کنید، مهمترین مطالبه است و اثر خود را در حرف، کار، تعامل، جبههگیری سیاسی و حرکت دینی و مردمی شما میگذارد.1382/08/15
لینک ثابت
بایستی عدالت آنچنان از طرف مردم، قشرها و بخصوص جوانان مطالبه شود که هر مسؤولی - چه بنده و چه هر کس دیگری که در جایی مسؤول است - ناچار باشد به مقوله عدالت، ولو برخلاف میلش هم باشد، بپردازد. یک وقت است که ما مثلاً به وزارت اقتصاد و دارایی میگوییم عدالت را رعایت کن، یا به قوّه قضاییّه میگوییم عدالت را رعایت کن؛ اما یک وقت به جوانان میگوییم شما عدالت را مطالبه کنید. هر کدام معنای خاصّی دارد. مطالبه عدالت به معنای این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهای جوان و دانشجویی شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولی بخواهند.1382/02/22
لینک ثابت
عدالت بهطور مطلق مورد نیاز و مورد مطالبهی جامعه است. نه اینکه بهطور مطلق میتوان عدالت را تحقّق بخشید، یا ما آن آدمهایی هستیم که میتوانیم. اما عدالت باید بهطور مطلق مطرح شود تا هر مقدار که میتوانیم پیش برویم.1381/11/15
لینک ثابت
ممکن است کسی بپرسد چرا اینها[مطالبات و توصیه به مسئولان] را با مردم در میان میگذارید؛ بروید بخشنامه کنید تا مسؤولان حکومت رفتارشان را اینگونه کنند؛ یا بروید مسؤولان را نصیحت کنید. اوّلاً همه یا اغلب این چیزها بخشنامهای و دستوری نیست. اینها مسائلی است که با ایمان و باور و دلبسته بودن به یک حقیقت و با عزم و اراده پولادینِ ناشی از ایمان تحقّقپذیر است. البته آن چیزهایی که بخشنامهای است، بخشنامه میکنیم؛ آن چیزهایی که دستوری است، به مسؤولان دستور هم میدهیم؛ اما دستور و بخشنامه، حل کننده همه چیز نیست. به مسؤولان نصیحت هم میکنیم، اما این هم کافی نیست. این حقایق باید در جامعه به صورت عرف درآید و مطالبات جامعه را تشکیل دهد. در نظام جمهوری اسلامی، مردم باید از مسؤولانشان مقابله با ظلم و ظالم و مفسد را بخواهند. باید معیارشان برای پذیرش یک حاکم و یک مسؤولِ بالا و والای نظام، این چیزها باشد: مبارزه با ظلم، کنار نیامدن با ظالم، تسلیم نشدن در مقابل زورگویی، حفظ حرمت انسان و انسانیّت، سعی در احقاق حق در همه قالبها و شکلها و میدانهایش. بنابراین من اینها را در محضر عامِ مردم مطرح میکنم؛ کمااینکه امیرالمؤمنین نیز همین بیانات را خطاب به مردم گفته است.1380/09/16
لینک ثابت
اگر با فقر و فساد و تبعیض در کشور، مبارزه شود، اصلاحات به معنای حقیقی - اصلاحات انقلابی و اسلامی - تحقّق پیدا خواهد کرد... هر دولتی، هر مسؤول دولتیای، هر انسان روشنبینی، هر عالم دینی و هر فرزانهای، اگر اینگونه اصلاحات را - مبارزه با فقر و فساد - دنبال کند، مردم یاری خواهند کرد.اینها کارهای پیچیدهای است؛ کارهای سادهای نیست؛ اما کارهایی است که دستگاههای بزرگ کشوری میتوانند دنبال آن بروند و هدف خودشان قرار دهند. باید مطالبات انسانهای دلسوز و مسؤول، اینها باشد. اگر اینها شد، آن وقت بسیاری از مشکلات، حل و بسیاری از گرفتاریها و گرهها باز خواهد شد.1379/05/03
لینک ثابت
مسؤولیت ایجاد امنیت، پس از هوشیاری آحاد مردم، دستگاههای ذیربطند؛ وزارت اطلاعات، وزارت کشور، نیروی انتظامی، دستگاه قضایی و ... مهمترین مطالبه مردم از دستگاه حکومت این است و این مهمترین مطالبه بنده از دستگاههای ذیربط است.1379/01/06
لینک ثابت
سؤال راجع به اشرافیت، سؤال بسیار درستی است. اگر واقعا من احساس کنم که این سؤال و این مطالبه و این گرایش، در مجموعه جوانان دانشجو هست، حقیقتا خدا را شکر میکنم. شما بدانید که گرایش اشرافیگری، آن چیزی نیست که بشود با قانون و با دادگاه و با بازجویی و با امثال اینها علاجش کرد؛ خیلی سختتر از این حرفهاست. این از جمله مقولاتی است که بایستی فضای عمومی کشور -احساسات مردم، خواست مردم و به تعبیر رساتر، فرهنگ عمومی مردم- آن را دفع کند تا این علاج شود. 1378/09/01
لینک ثابت
مردم فلسطین میتوانند حقّ خود را از غاصبان مطالبه کنند. مردم دنیای عقب افتادهی مظلومِ مناطق آسیا و آفریقا که در طول قرنها - یا حداقل دهها سال - امکانات کشورشان بهوسیلهی قلدران دنیای پیشرفته، با جهاز علم و با امکانات و با ماشین نظامی و سیاسی نابود شده و توانستهاند حقّ آنها را بخورند، باید بتوانند حقّ خود را از آن قلدرها مطالبه کنند. 1378/01/09
لینک ثابت
من اعتقادم این است که باید مردم نسبت به مسألهی عدالت اجتماعی و خواست عدالت اجتماعی، مجدّانه و منطقی، با مسؤولانشان صحبت کنند و از دولتها و از نمایندگان مجلس این را بخواهند. باید آن کسی را که شعار عدالت اجتماعی میدهد، موظّف و مسؤول کنند و از او مطالبه نمایند. باید توجه داشته باشند آن کسی که عدالت اجتماعی را در درجهی پنجم قرار میدهد و عناوین دیگری را بهجای عدالت اجتماعی میگذارد، او بیشترین نیاز یک جامعه را نادیده میگیرد و از نظر دور میکند. 1377/12/04
لینک ثابت
مردم سیاسیاند. پس، به این مردم باید آگاهی سیاسی داد؛ چون یکی از مطالبات و خواستههای آنهاست. علاوه بر این، باید به مردم تحلیل سیاسی داد. معرفت سیاسی کافی نیست؛ قوت تحلیل سیاسی لازم است. 1371/06/31
لینک ثابت