کلمهی معلّم دو کاربرد دارد، نه یک کاربرد: کاربرد اوّل این است که معلّم را به معنای آموزنده، آموزشگر، تعلیمدهنده در نظر بگیریم؛ خب این ارزش بسیار بزرگی است، ارزش والایی است. خدای متعال جزو معلّمین است: وَاتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله؛ عَلَّمَ الاِنسانَ ما لَم یَعلَم؛ اینها را خدا به خودش نسبت میدهد؛ این خیلی ارزش والایی است. یا در مورد پیغمبران، یا پیغمبر اکرم مثلاً [میفرماید]: وَیُعَلِّمُکُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛ معلّم به این معنا؛ یا همهی حکما و علما و فقها و دانشمندان بزرگ و شخصیّتهای برجسته و همین شهید مطهّری عزیز و مانند اینها به این معنا معلّمند و این ارزش بسیار بزرگی است؛ یعنی کسی که چیزی را به مخاطبی تعلیم میدهد. این یک کاربرد. یک کاربرد دیگر از معلّم یعنی معلّم آموزش و پرورش که این یک کاربرد دیگری است... بار ارزشی این کاربرد دوّم، دو برابرِ بار ارزشی آن کاربرد اوّل است؛ چرا؟ برای خاطر مخاطب این تعلیم؛ مخاطب این تعلیم یک مجموعهای از انسانهایی هستند که احتمال تأثیرگذاری این تعلیم بر روی آنها بمراتب بیشتر است از تأثیرگذاری بر روی همهی قشرهای دیگر؛ اهمّیّت کار معلّم این است؛ یعنی معلّم آموزش و پرورش، آن ارزش کاربرد اوّل را دارد، به اضافهی اینکه کار او در صحنهای است، در عرصهای است که هیچ جایگزینی ندارد؛ هیچ جایگزینی ندارد. مخاطبین شما در بهترین سنّ تأثیرپذیری و تربیتپذیری هستند؛ مخاطبین شما کسانی هستند که آنچه را شما یادشان میدهید تا آخر عمر فراموش نمیکنند؛ این خیلی مهم است. ما مرتّباً معلومات یاد میگیریم، به حسب اختلاف سن و اختلاف حافظهی افراد، از این طرف یاد میگیریم، از آن طرف فراموش میکنیم، امّا آنچه را در کودکی یاد گرفتهایم، فراموش نمیکنیم؛ معمولاً تا آخر عمر فراموش نمیکنیم. مَثَل معروف عربی است که «اَلعِلمِ فِی الصِّغَر کَالنَّقشِ فِی الحَجَر» یا «کَالنَّقرِ فِی الحَجَر»؛ مثل این است که شما روی سنگ یک چیزی را نقش کنید و نقر کنید، یعنی آنجا بشکافید روی سنگ را و بهاصطلاح کار کنید روی سنگ و بنویسید؛ این محوشدنی نیست و همیشه هست؛ مخاطب شما این [جور] است.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
کیفیّت معلّم مهم است؛ کیفیّت معلّم! هم کیفیّت سواد و درس و علم و امثال اینها؛ این جور نباشد که مثلاً رتبههای پایین کنکور بروند سراغ این قضیّه، نه؛ ترتیبی بدهید که رتبههای بالای علمی، و بعد، از لحاظ اخلاقی، تربیت اخلاقی، تربیت دینی، تدیّن، دینباوری [وارد آن شوند]؛ اینها کیفیّتهای لازم در معلّم است، اینها مورد نیاز است. اگر بخواهیم به آن اهداف دست پیدا کنیم، یکی از چیزها مسئلهی معلّم است. البتّه برنامه و کارهای فوق برنامهای لازم است، و ای بسا انجام بگیرد. البتّه ما در درون آموزش و پرورش ــ همیشه همین جور بوده ــ قبلاً هم حتّی در دوران پیش از انقلاب معلّمین بسیار خوب و متعهّدی داشتیم؛ همان معلّمینی که آن روز با دانشآموزها جوری برخورد کردند که یک حرکت عظیم دانشآموزی در مسائل انقلاب به وجود آمد؛ یعنی واقعاً یکی از چیزهایی که در انقلاب چشمگیر بود، حضور طبقهی دانشآموز بود که خب کشتارهایی هم داشتند که یکیاش سیزدهم [آبان] و آن کشتار نزدیک دانشگاه تهران است؛ این نشاندهندهی این است که معلّمین فعّال بودند. یا در اوّل انقلاب، این معلّمینی که جوانهای دستپروردهی آنها جبههها را پُر کردند و تعداد زیادی شهید شدند، تعداد زیادی از خود معلّمین به شهادت رسیدند. امروز هم همین جور است؛ امروز هم بحمدالله ما معلّم متعهّدِ مؤمنِ دینباورِ دلسوزِ علاقهمند کم نداریم، هستند؛ البتّه معلّمین جور دیگر هم داریم.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
ما توقّعات زیادی را متوجّه آموزش و پرورش میکنیم و از آموزش و پرورش میخواهیم برای اینها برنامهریزی کنند؛ [امّا] شما معلّمین منتظر نمانید؛ منتظر نمانید. شماها با ابتکارات شخصی خودتان خیلی کارها میتوانید انجام بدهید. معلّمینی هستند که برنامهی مشخّصی هم برای تربیت به اینها داده نشده امّا با ابتکار خودشان، با ابتکار عمل خودشان، با خیرخواهی خودشان، با دلسوزی خودشان توانستند یک مجموعهای از دانشآموزان را تربیت کنند و پیش ببرند. انشاءالله که شما هم در این زمینهها موفّق باشید.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
این بار سنگینی که گفتیم [دربارهی وظایف و مسئولیتهای آموزش و پرورش]، این بر دوش معلّم است؛ یعنی در مقام اجرا معلّمین هستند که اجرا میکنند؛ ممکن است بعضی از معلّمین در تصمیمگیریها هم تأثیر بگذارند، ممکن است بعضی هم تأثیر نگذارند، امّا اجرا یکسره به عهدهی معلّمین است؛ اینها هستند که بایستی این کارهای بزرگ را در مقابل این مخاطب که نسل چندمیلیونیِ نوجوان و جوان است انجام بدهند؛ این نقش منحصر به فردی است.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
ارزش معلّم را همه باید... حس کنند؛ در درجهی اوّل هم خود معلّمین باید نقش خودشان را احساس کنند و حس کنند و بدانند چه کار بزرگی بر عهدهی آنها است؛ خسته شدن، ملول شدن، کار را کوچک انگاشتن به خاطر برخی از مشکلاتی که مثلاً حالا طبعاً در مسائل زندگی وجود دارد ــ [مشکلات] معیشتی و غیره ــ با نظر تحقیر به این کار نگاه کردن، این خطا است؛ کار معلّمی، کار بسیار مهمّی است؛ کار بسیار بزرگی است. خود معلّم باید اوّلین کسی باشد که میفهمد مسائلِ این نقشآفرینی معلّم را... در مقطع انقلاب، در مقطع جنگ تحمیلی، در حوادث گوناگون سیاسی که در کشور به وجود آمده، در بخشهای مختلف معلّمین توانستهاند نقشآفرینی کنند و این مجموعهی جوان کشور و نوجوان کشور را به یک سمت درستی هدایت کنند. خود معلّمین هم علاوه بر اینکه این نقش مهم را حس میکنند، باید احساس امانتداری کنند؛ این هم واقعاً یک وظیفه است. معلّم احساس کند امانتدار است؛ آن امانتی هم که به او سپرده شده که باید از زیر دست او سالم و با ارزش افزوده خارج بشود، عزیزترین امانتها است؛ عزیزترین امانتها؛ یعنی این نوجوانی که زیر دست شما است ــ خب، دُردانهی کشور نوجوانها و جوانهای کشورند دیگر ــ هم در مقیاس کشوری، هم در مقیاس خانواده ــ که فرزند خودشان، پسرشان، دخترشان را فرستادهاند زیر دست معلّم ــ این امانت بسیار باارزشی است، این امانت دست شما است. گفت: «من که لوح سادهام هر نقش را آمادهام». این لوح ساده و نانوشته، آمادهی همهی نقشها است؛ شما هستید که این نقش را ایجاد میکنید. باید با ارزش افزودهای که زیر دست شما پیدا میکند خارج بشود. این امانتداری را بایستی به بهترین وجهی [انجام بدهید]؛ هم از لحاظ اخلاقی، هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ رفتاری، هم از لحاظ آگاهیبخشی، داناییبخشی؛ روح دانایی را در این امانت باید شما زنده کنید. و البتّه اگر معلّم ما دینباور و دینمدار باشد، این کار به بهترین وجهی انجام میگیرد که امیدواریم انشاءالله این معنا باشد. ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
دانشگاه فرهنگیان... و دانشگاه شهید رجائی و همهی مراکز تربیت معلّم؛ اینها خیلی مهم هستند؛ خیلی مهمّند. یعنی واقعاً تشکیل این دانشگاهها کار لازمی بود و اهتمام به آنها هم خیلی مهم است... وظیفهی سنگینی نسبت به این دانشگاه وجود دارد؛ از همه جهت باید این دانشگاهها، این مراکز تربیت معلّم تقویت بشود؛ از جهت امکانات سختافزاری، از جهت مدیریّت، از جهت استاد، از جهت متون آموزشی، از جهت فعّالیّتهای تربیتی. این توقّعاتی که ما از معلّم داریم، در چه جور دانشگاهی برآورده میشود؟ این خیلی مهم است. باید در این دانشگاههای مربوط به تربیت معلّم و تربیت دبیر جوری باشد که واقعاً معلّمِ مطلوب از این جاها بیرون بیاید.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
آن طور که به من گزارش دادند، رشتهی تحصیلی بسیاری از معلّمها با درسی که میدهند منطبق نیست؛ این به نظر من نکتهی خیلی مهمّی است. در یک رشتهی دیگری درس خوانده، حالا مثلاً فرض کن که در یک رشتهی دیگری تعلیم میدهد. البتّه میدانم ناشی از کمبود معلّم است، چون دست مدیران باز نیست که بتوانند آن کاری را که لازم است انجام بدهند، امّا به هر حال باید فکر کرد روی این مسئله. او زحمت کشیده و در یک رشتهای درس خوانده؛ خب در مقطعی که مشغول تدریس است، بیشتر از همان رشته استفاده کند و مرتبط با همان رشته باشد.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
در دوران کرونا هم معلّمین واقعاً زحمت کشیدند. دوران کرونا برای معلّمین دوران سختی بود؛ یک کار نامأنوس و ناآشنا، بعد کار مضاعف. در یک دورانی معلّم کار مضاعف میکرد؛ یعنی هم در کلاس، شاگرد حضوری داشت، هم بایستی با این برنامههای اینترنتی و فضای مجازی و امثال اینها کار میکرد؛ یعنی در واقع کار مضاعف انجام میداد؛ خیلی زحمت شد برایشان. ما صمیمانه از معلّمین در این زمینه تشکّر میکنیم.۱۴۰۱/۰۲/۲۱
لینک ثابت
روز معلّم در جمهوری اسلامی برابر است با روز شهادت معلّم بزرگ مرحوم شهید مطهّری (رضوان الله تعالی علیه). خصوصیّتی در شهید مطهّری هست که این خصوصیّت را همهی معلّمین -چه معلّمین حوزههای علمیّه، چه معلّمین دانشگاهها، چه معلّمین مدارس و آموزش و پرورش- بایستی واقعاً الگو قرار بدهند و برای آنها باید الگو باشد. خب مرحوم شهید مطهّری، مرد دانشمندی بود، مرد متفکّری بود، واقعاً عالِم بود، فیلسوف بود، فقیه بود، به مسائل فکری تسلّط کامل داشت؛ این خصوصیّات در این بزرگوار بود لکن آن خصوصیّت خیلی مهم و ویژگی ایشان این بود که هم تولید فکر میکرد، هم نشر فکر میکرد؛ نشر فکر خیلی مهم است. این بزرگوار آرام نمینشست، آرام و قرار نداشت؛ ما دیده بودیم؛ ایشان دائم در فکر بود، دائم دغدغه داشت که فکر درست را، فکر متقن و عمقی را بین مخاطبان خود نشر بدهد؛ و یک جهاد نرمافزاریِ به تمام معنا را ایشان در طول سالیان متمادی شروع کرده بود؛ با امواج مهاجم روبهرو میشد و سینهبهسینه میشد و با آنها برخورد میکرد و بر آنها غلبه پیدا میکرد. مسئله هم برای او فقط امواج فکری مارکسیستی و شرقی نبود؛ چه شرقی، چه غربی؛ چه تفکّرات مارکسیستی، چه تفکّرات لیبرالیستی رایج در غرب؛ با همهی اینها مواجه میشد. انسان کتابهای آن بزرگوار را که نگاه کند [مشاهده میکند]؛ خب ما از نزدیک هم شاهد فعّالیّت ایشان بودیم. مخاطب خودش را هدایت میکرد و به مخاطب خودش در مسیر فکر درست، طمأنینه و آرامش و اطمینان میبخشید. شهید مطهّری مسئولیّتشناس بود، تکلیفگرا بود، واقعاً دغدغهی تکلیف داشت. هرگز بیکار نماند؛ میراث علمی پیشینیان در اختیارش بود، خود او هم اندوختههای فراوانی را بر آن افزوده بود، و همهی اینها را در اختیار مخاطبانش میگذاشت؛ چه در کلاسهای درس در دانشگاه و در برههای از زمان در حوزه -حوزهی قم که میرفت؛ خب در حوزهی قم کلاسهای درس داشت- و چه در نوشتهجات و چه در سخنرانیهایی که در دیدارهای دانشگاهی و دانشجویی فراوانِ متعدّد و دیدارهای گوناگون، ایشان سخنرانی کرده بود. به هر حال وضع فکری و وضع عملی این بزرگوار این بود؛ و اینها را به نسل بعد منتقل میکرد. و مهم این بود که همهی ظرفیّتهای حوزهی فکر را و حوزهی علم را به مرحلهی مورد نیاز و نیازهای جامعه نزدیک میکرد و میکشاند؛ یعنی اولویّتهای جامعه معیار تلاش او بود؛ نگاه میکرد اولویّتهای فکری جامعه را پیدا میکرد و خوب میشناخت و انصافاً خوب تشخیص میداد و همهی این ظرفیّت فکری را میکشاند به سمت این اولویّتها. خب جامعهی ارزشمند معلّمین عزیز ما این را باید چهارچوب کار خودشان قرار بدهند.۱۴۰۰/۰۲/۱۲
لینک ثابت
کار معلّم، انتقال اندوختههای علمی و میراث علمیِ بشر به نسل بعد است. بایستی اینها را با امانت تمام، با توانایی و مهارتِ تمام به نسل بعد منتقل کند و آماده کند مخاطبان خودش را، شاگردان خودش را برای اینکه اهل فکر بار بیایند و بر این اندوختهها بیفزایند؛ این جزو کارهای مهمّ معلّم است؛ این مسئولیّت سنگینی است و احساس مسئولیّت زیادی نیاز دارد؛ باید دغدغهی معلّم این باشد. همچنین معلّمین توجّه داشته باشند و این هم یکی از مسئولیّتهای مهمّ معلّمین است که باید از فکر مخاطب خودشان -دانشجو و دانشآموز و جوان و طلبه و غیره- صیانت کنند؛ همچنان که شهید مطهّری این کار را میکرد.۱۴۰۰/۰۲/۱۲
لینک ثابت
در گذشته حتماً این مقدار امکان آموزش در سرتاسر کشور برای جوانها و نوجوانها و کودکها حتّی فراهم نبوده که امروز به برکت انقلاب اسلامی، به برکت جمهوری اسلامی این امکان در اختیار است. این امکان در اختیار معلّمین است و خود معلّمین عزیز ما هم یک بخش مهمّی از همین امکاناتند؛ یعنی واقعاً امکان آموزش با افزایش تعداد معلّمین، سواد بالای آنها و آمادگیهای آنها، یک غنائی بحمدالله پیدا کرده. بنابراین میتوانیم این جور بگوییم که معلّمان، افسران سپاه پیشرفت کشورند. اگر حرکت عمومیِ پیشرفت کشور را به حرکت یک سپاه بخواهیم تشبیه بکنیم، افسران جوانِ این مجموعه عبارتند از معلّمان عزیز؛ و خود آنها باید این نقش را باور کنند. حالا من گفتم معلّمان جوان؛ به خاطر اینکه تعداد زیادی از معلّمین ما امروز جوانها هستند وَالّا معلّمان سالخورده و زحمتکشیده و کارکردهای هم وجود دارند که سالیان درازی تلاش کردهاند و دل از معلّمی نمیکَنند. از بس برای معلّمی اهمّیّت قائلند، دل نمیکَنند و همین طور مشغول کار هستند، حتّی در دوران سالخوردگی. بالاخره خود معلّمها بایستی این نقش حیاتی و مهم را باور کنند. وقتی باور کردند، طبعاً به همان صورت احساس مسئولیّت میکنند.۱۴۰۰/۰۲/۱۲
لینک ثابت
در گذشته حتماً این مقدار امکان آموزش در سرتاسر کشور برای جوانها و نوجوانها و کودکها حتّی فراهم نبوده که امروز به برکت انقلاب اسلامی، به برکت جمهوری اسلامی این امکان در اختیار است... یک روی دیگرِ این صفحه هم این است که در کشور ما در کمترزمانی جوانها و نوجوانهای ما این جور مورد تهدید و تهاجم فکری و اخلاقی قرار داشتند. البتّه در دوران حکومت پهلوی، این تهاجم از سوی خود مسئولین کشور به وجود میآمد [امّا] امروز از سوی بیگانگان، از سوی دشمنان، از سوی منحرفین این تهاجم وجود دارد. خب معلّمین ما از آن طرف با آن ظرفیّت عظیم مواجهند، از این طرف با این تهاجمِ همهجانبه مواجهند؛ بایستی بین این دو، یک جهاد مستمرّ دائمی واقعی را بر عهده بگیرند و به معنای واقعی، مجاهدت کنند. باید کاری کنند که ریزشها نزدیک به صفر بشود و رویشها در حدّاکثر قرار بگیرد.۱۴۰۰/۰۲/۱۲
لینک ثابت
دیگران... در قبال جامعهی معلّمان واقعاً مکلّفند. همه مکلّفیم در قبال جامعهی معلّمان، مسئولیّتهای سنگین داریم. مسئلهی اصلی هم بالا بردن شأن معلّمی است. بنده در صحبتهای متعدّد روی این موضوع تکیه کردهام، باز هم تکیه میکنم که شأن معلّمی بالا است؛ این را بایستی به همه تفهیم کنیم، و این باید به فرهنگ عمومی تبدیل بشود... شأن معلّمی بایستی شناخته بشود؛ معلّمی یک کار بسیار بزرگ، کار بسیار مهم و کار بسیار باارزشی است. خود آموزش و پرورش باید نقش ایفا کند، رسانهها باید نقش ایفا کنند؛ دستگاههای فرهنگی، دستگاههای تبلیغی باید نقش ایفا کنند و هدف همهی اینها این باشد که جایگاه والای معلّم را به مردم معرّفی کنند. البتّه گشودن گرههای معیشتی هم یک کار بسیار لازم و مهمّی است که بایستی انجام بگیرد، که این عمدتاً بر عهدهی دولت و بر عهدهی مجلس شورای اسلامی است.۱۴۰۰/۰۲/۱۲
لینک ثابت
جا دارد که من... از نقش ستودنی معلّمان در این دورانِ گرفتاری همهگیر و بیماری همهگیر [کرونا] یاد کنم که خدمات آموزشی را تعطیل نکردند و از راه دور، بهترین خدمات را ارائه دادند و زحمات معلّمان در مواردی مضاعف شد؛ یعنی واقعاً سختیهای این کار را -که این کار یک سختیهایی مخصوص خودش دارد- تحمّل کردند؛ باید از آنها تشکّر کنیم.۱۴۰۰/۰۲/۱۲
لینک ثابت
در نظام آموزش و پرورش، هیچ عنصری به قدر معلّم تأثیر ندارد؛ معلّم تعیینکننده است. در واقع در این لشکر عظیم فرهنگی که شما هستید، مجموعهی آموزش و پرورش، این چندین میلیون، افسرانی که عدّهها را و مجموعهها را اداره میکنند همین معلّمینند که هر معلّمی یک کار خاصّی بر عهدهاش است و کاری را دارد انجام میدهد و در واقع یک جمعی را دارد پیش میبرد. در حقیقت معلّمین، افسران سپاه پیشرفت کشورند؛ چون آموزش و پرورش وسیلهی پیشرفت کشور است. معلّمین عزیز ما در حقیقت -به معنای واقعی کلمه، نه به عنوان تعارف- افسران سپاه پیشرفت این کشور هستند.۱۳۹۹/۰۶/۱۱
لینک ثابت
ما باید از شأن معلّم و نقش معلّم صیانت کنیم. چه کسی صیانت بکند؟ در درجهی اوّل خود معلّمین؛ یعنی معلّم توجّه کند و بداند که آیندهی کشور متأثّر از همّت او و حکمت او است؛ بداند که کاری که او دارد الان سر کلاس انجام میدهد -مخاطبش هر که میخواهد باشد؛ از کودک خردسال تا یک جوان هفده هجده ساله- در واقع دارد آیندهی کشور را میسازد؛ هر معلّمی بایست این را احساس بکند. این به او اعتماد به نفْس میدهد، به او امید میدهد و به او انگیزه میدهد که بتواند کار خودش را خوب انجام بدهد، شأن خودش را والا بداند. وقتی که خود شما شأن خودت را والا دانستی، مردم هرچه فکر میکنند، بکنند. انسان وقتی خودش فهمید، به معنای واقعی کلمه فهمید که چه شأن والایی دارد -که واقعاً هم شأن معلّمی والا است- آن وقت این موجب میشود که از این شأن صیانت بشود و حفاظت بشود.۱۳۹۹/۰۶/۱۱
لینک ثابت