یکی از انواع ایجاد جاذبه این است که حرف نو پیدا کنید: «سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر»؛(۱۵) حرفهای نو. حرفهای نو به معنای حرفهای مندرآوردی نیست، خیلی از حقایق هست که با مطالعهی در قرآن، با مطالعهی در نهجالبلاغه و در روایات، انسان به آنها برخورد میکند. بنده که مثلاً شصت هفتاد سال در این رشتهها بودم و کار کردم، گاهی اوقات تلویزیون را باز میکنم، یکی از این آقایان مثلاً دارند صحبت میکنند، یکدفعه یک نکتهای میگویند که میبینم این نکته برای من تازه است؛ من این را تا حالا نفهمیده بودم، استفاده نکرده بودم، حالا استفاده کردم. یعنی برای کسی که حالا مثلاً شصت سال یا بیشتر از شصت سال -بنده بیش از شصت سال است که عمامهای هستم- در محیط علم دینی و از این حرفها بوده، حرفهایی وجود دارد که تازه است؛ اینهمه هم قرآن میخوانیم، اینهمه هم بنده با روایات ارتباط دارم، سالها درس قرآن دادهام، سالها درس نهجالبلاغه دادهام، درعینحال یک جوان طلبه مثلاً میآید در تلویزیون یک حرفی میزند، برای من تازه است، من استفاده میکنم. خیلی حرفهای تازه وجود دارد؛ بگردند حرفهای تازه را پیدا کنند؛ منتها آدمهایی باشند که اهلیّت این کار را داشته باشند؛ بتوانند. حرف نو [هم] فقط حرف نو دینی نیست، حرف نو سیاسی هم هست، حرف نو اجتماعی هم هست، حرف نو در زمینهی مسائل بینالملل هم هست. شما وقتیکه در تشکّل خودتان حرف نو، سخن نو مطرح کردید، جوان جذب میشود؛ جاذبه دارد دیگر؛ حرف نو جاذبه دارد.1394/04/20
لینک ثابت