یک نظامی در عالم وجود دارد: نظام استکبار، نظام زورگویی، نظام ظلم؛ البتّه از قدیم هم همین نظامها بوده است، منتها امروز مدرن شده است، با تجهیزات نو مجهّز شده. قدرتهای برتر به ملّتها زور میگویند؛ [این] زور گفتن هم حد و اندازهای ندارد؛ اگر اموالی دارند، میگیرند؛ اگر نیروی انسانی قابلی دارند، از آنها میدزدند؛ اگر استعدادی در آنها هست که آنها را تهدید میکند و رقیب برای آنها میتراشد، آن استعداد را خفه میکنند؛ زورگویی انواع و اقسامی دارد. امروز این زورگویی در دنیا وجود دارد؛ نظام بینالملل جهانی که اسمش را گذاشتهاند جامعهی جهانی، یعنی نظام زورگویی؛ وَالّا مراد از جامعهی جهانی، دولتها و ملّتهای دنیا که نیستند؛ دولتها و ملتّهای دنیا بیزارند از شکل این چند قدرت برتر دنیا که خودشان را میگویند جامعهی جهانی. جامعهی جهانی یعنی همین: افرادی که مبنای کارشان زورگویی به همهی ملّتها و همهی کشورها و همهی اینها است. و ما که در جمهوری اسلامی هستیم، هم قبل از نظام جمهوری اسلامی در دوران رژیم طاغوت، نمونههایش را یکجور دیدهایم، هم بعد از تشکیل نظام جمهوری اسلامی نمونههایش را یکجور دیگر دیدهایم؛ یک نظامی امروز در دنیا به این شکل وجود دارد. این نظام، ناراضی هم زیاد دارد؛ خیلی از ملّتها ناراضیاند؛ منتها از ملّتها که کاری برنمیآید؛ صدای ملّتها را کسی نمیشنود؛ نه رسانه به آن صورت در اختیارشان است، نه اصلاً [حرف آنها] جایی حساب میشود؛ حالا گیرم مثلاً دههزار نفر هم در یک واحد الکترونیکیِ مثلاً رسانههای الکترونیک و مانند اینها با هم جمع شدند و یک حرفی زدند، یا جمع شدند در خیابانها راه رفتند؛ حالا که چه؟ در قضیّهی حملهی آمریکا به عراق در [کمتر از] پانزده شانزده سال قبل از این در همهی این خیابانهای پاریس و بعضی کشورهای اروپایی دیگر، راهپیمایی راه افتاد در مخالفت با آمریکا؛ چه اثری کرد؟ ملّتها بهخودیخود که کاری نمیتوانند انجام بدهند؛ دولتها هستند که اگرچنانچه پشتیبانی ملّتهایشان را داشته باشند، میتوانند حرفی بزنند و این حرف در دنیا مطرح بشود؛ چنین دولتی هم در دنیا نیست؛ دولتهایی هستند [ولی] میترسند؛ ناراضیاند [ولی] میترسند. من بهنظرم در صحبت اوّل سال(۸) این را گفتم که رؤسای رژیم طاغوت هم خیلی اوقات از کارهای آمریکا ناراضی بودند. در خاطرات این بازماندگانشان که آدم نگاه میکند، میبیند یک جاهایی خیلی هم ناراضیاند و در خلوت بدگویی هم میکنند به آنها امّا جرئت نمیکنند مخالفت کنند؛ بهعنوان دولت، بهعنوان واحد سیاسی و مدیریّت جامعه جرئت نمیکنند. امروز در دنیا اینجوری است؛ خیلیها ناراضیاند امّا جرئت نمیکنند مخالفت کنند.
یک نظامی در دنیا، در این بلبشو، در این جنگل بههمریختهی بههمآمیخته و ظلم و زور، به وجود آمده است که یک پایههایی دارد که این پایهها درست نقطهی مقابل آن چیزی است که امروز نظام جهانی بر آن استوار است؛ نقطهی مقابلِ ظلم است، نقطهی مقابلِ استثمار است، نقطهی مقابلِ جنگطلبی است، نقطهی مقابلِ فساد است؛ آن نظام، نظام جمهوری اسلامی است. این نظام براساس اسلام، براساس دین، براساس تفکّرات اسلامی ناب به وجود آمده و یک جماعتی هم از اوّل در رأس این نظام قرار گرفتند که طبیعت اینها این است که از قدرتهای بزرگ نمیترسند و آن روحانیّونند. این را خود تحلیلگرها و جامعهشناسهای غربی، امروز میگویند؛ از اوّل انقلاب هم میگفتند؛ میگفتند این آخوندها نمیترسند از ما. [البتّه] بعضیهایشان ممکن است وابسته هم باشند و هستند، امّا طبیعت نظام آخوندی در جامعهی شیعه، یک چنین طبیعتی است. حالا اتّفاقاً اینها در رأس این نظام قرار گرفتهاند. مردم هم که همراهی میکنند. مردم هم اوّلاً مردمِ بااستعدادیاند، ثانیاً جوان در بین اینها زیاد است -جمعیّت ما از ۳۵ میلیون در اوّل انقلاب، حالا تقریباً رسیده به ۸۰ میلیون؛ یعنی جمعیّت ناگهان افزایش پیدا کرده است؛ اگرچه علیه آن [هم] دارند کار میکنند- استعداد زیاد است؛ شجاع هم هستند، نترس هم هستند. خب، وقتیکه یک کشوری است که مردم اینجوری فکر میکنند، سردمداران حکومت هم نمیترسند از هیمنهی(۹) جهانی، این برای استکبار یک خطر عمده است، یک خطر کاملاً بزرگ است. لذا جبهه علیه آن تشکیل میشود؛ کمااینکه الان علیه جمهوری اسلامی جبهه تشکیل شده؛ نه حالا [بلکه] از روز اوّل انقلاب جبهه تشکیل شده؛ یک جبههی دشمن بهوجود آمده. آن روز شوروی بود و آمریکا که نقطهی مقابلِ هم بودند و [اگر] در صد مسئله -با کم و زیادش- با هم اختلاف داشتند امّا در مسئلهی جمهوری اسلامی و مخالفت با جمهوری اسلامی، همفکر و همدست بودند. یعنی طبیعت استکبار این است که با یک چنین نظامی دشمنی میکند.
[پس] یک جبهه تشکیل دادند که این جبهه امروز هم وجود دارد و از انواع و اقسام شیوهها هم دارد استفاده میکند؛ همچنانکه فرض کنید بیست سال پیش اینترنت نبود، امروز هست؛ ابزارها روزبهروز دارد پیشرفته میشود. از بیشترین ابزارها و وسیعترین و سریعترین ابزارها علیه جمهوری اسلامی دارند استفاده میکنند؛ جمهوری اسلامی [هم] باید خودش را آماده کند؛ از همهی ابزارها استفاده کند. [دشمن] از ابزار دیپلماسی استفاده میکند. دیپلماسی، گفتگوی سیاسی، مذاکرهی سیاسی، بدهبستان سیاسی یکی از ابزارها است؛ اینها از آن ابزار استفاده میکنند.1395/01/11
لینک ثابت
میگویند آقا شما این کلمهی انقلاب و مسئلهی انقلاب و روحیّهی انقلابی را اینقدر دنبال نکنید. خب، اینها با هم متناقض است. اصلاً این اقتدار، این نفوذ، بهخاطر انقلاب است؛ اگر انقلاب نبود، اگر روحیّهی انقلابی نبود، اگر عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ وجود نداشت. اینکه شما بانفوذید، شما قدرتمندید، انقلاب را بگذارید کنار که بتوانیم با هم زندگی بکنیم، معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی میگویند و توجّه نمیشود به معنا و مفهوم واقعی این حرف. تا کِی میخواهید انقلابی باشید، تا کِی میخواهید مرتّب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعهی جهانی؛ معنای این [حرف] این است که این نفوذی که الان دارید، این قدرتی که دارید، این تأثیرگذاریای که در منطقه دارید، این عمق راهبردیای را که شما در میان ملّتها دارید کنار بگذارید و از دست بدهید؛ یعنی ضعیف بشوید، تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. میگویند جزو جامعهی جهانی بشوید؛ خب، مرادشان از جامعهی جهانی، چند قدرت مستکبرِ زورگویِ ظالمند؛ یعنی بیایید در نقشههای ما حل بشوید؛ معنای این حرف این است. بنابراین انقلاب دارای یک چنین ابعادی است؛ در[بارهی] پاسداری از این انقلاب، خیلی حرف هست که حالا در این زمینه حرف را متوقّف کنم.1394/06/25
لینک ثابت
این مبارزه تا کِى طول خواهد کشید؟ مبارزه و جهاد بهیکمعنا تمامنشدنى است - چون شیطان همیشه در دنیا هست - بهیکمعنا با موقعیتهاى مختلف، شکل جهاد تغییر پیدا میکند. اگر کشورها و ملتهایى، بتوانند همت کنند و جامعهى بشرى را و جامعهى جهانى را از زیر بختک استعمار و استکبار بیرون بکشند، مشکل حل خواهد شد. یعنى عمدهى مشکل بشریت این است. امروز دستگاههاى استکبارى و در رأس آنها آمریکا، مثل بختک افتادهاند روى جسم بشریت و روى فکر بشریت - مثل جان بشریت - او را احاطه کردهاند، او را میفشرند، او را آشفته میکنند، زندگىاش را پریشان میکنند؛ [اگر] بشریت بتوانند خودشان را از زیر این سایهى سنگین، از زیر این کابوس بیرون بکشند، آنوقت نفس راحتى خواهد کشید.1393/03/04
لینک ثابت
بنده موافق نیستم که تعبیر دروغین «جامعهى جهانى» را در مقابل جمهورى اسلامى - که دشمنان ما به کار میبرند - به کار ببریم؛ کدام جامعهى جهانى؟ کسانى که در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارند جامعهى جهانى نیستند، چند دولت مستکبرند که آنها هم عمدتاً زیر نفوذ یک مشت کمپانىدارانِ صهیونیستِ غارتگرِ بدنامِ بددلند؛ این جامعهى جهانى نیست؛ آنهاخودشان را جامعهى جهانى مینامند. جامعهى جهانى ملتها هستند، جامعهى جهانى دولتهاى مظلومى هستند که جرأت و دلیرىِ اظهار مخالفت را ندارند و اگر فضا پیدا کنند، آنها هم مخالفت خواهند کرد. جامعهى جهانى دانشمندان و اندیشمندان و متفکران و عالمان و خیرخواهان و آزادىخواهانى هستند که در همهى دنیا متفرقند و حقیقت را میفهمند و آن را ستایش میکنند.1393/02/31
لینک ثابت
من در پایان عرایضم یک نکته را به شما ملّت ایران عرض بکنم: بدانید که واقعیّات جامعهی جهانی بر طبق خواستهها و نیّات آمریکا به پیش نمیرود. آنچه استکبار جهانی و دشمنان عنود ملّت ایران خواستهاند تحقّق پیدا کند، در عرصهی گستردهی جهانی تحقّق پیدا نکرده و انشاءالله تحقّق هم پیدا نخواهد کرد. آمریکا در فلسطین ناکام مانده است. نقشهای که برای فلسطین داشتند و خیلی هم تلاش کردند، پیش نرفته است و انشاءالله پیش نخواهد رفت. اینها میخواهند کشور فلسطین را تبدیل کنند به یک کشور یهودی. یعنی فلسطینی ـ چه مسلمان، چه مسیحی ـ در فلسطین امکان زندگی کردن نداشته باشد؛ یعنی کار فلسطین را بکلّی تمام کنند. این کار را دنبال کردند؛ خیلی هم تلاش کردند در این چند سال، نتوانستند. آمریکا در فلسطین به نتیجه نرسید، در سوریه به نتیجه نرسید، در عراق به نتیجه نرسید، در افغانستان و در پاکستان مقاصدی که داشت تحقّق پیدا نکرد، اخیراً در اروپا هم ملاحظه میکنید و میشنوید که نقشههای آمریکا نقش بر آب شده است. باید بدانیم در کشور عزیز ما هم، آنها بعد از سی سال تلاشی که علیه این انقلاب انجام دادند و علیه ملّت انقلابی ما انجام دادند، باز نتوانستند به نتایجی دست پیدا کنند؛ نشانهاش همین حضور مردم است. افراد مؤثّر در دولت آمریکا و نظام آمریکا این را صریحاً گفتند، گفتند ما تحریمها را بهوجود آوردیم و تشدید کردیم که مردم را ضدّ نظام، بکشانیم به خیابانها؛ این را صریحاً گفتند که تحریم برای این است که انقلاب را ریشهکن کنند و مردم را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که عرض کردیم، در سال ۱۳۹۲ انتخاباتی انجام گرفت با نصاب بالا از مشارکت مردم، و در بیستودوّم بهمن سال ۹۲، راهپیماییای انجام گرفت پرشورتر و وسیعتر و بزرگتر از راهپیماییهای هرسال دیگر؛ و این همان مطلبی است که من بارها تکرار میکنم: جوانان عزیز ما بدانند، آینده مال شما است، دشمنان شما محکوم به شکستند به توفیق الهی، و امیدواریم خداوند متعال همهی شما را با توفیقات خودش به راههای سعادت رهنمون بشود، و قلب مقدّس ولیّ عصر را از ما راضی و خشنود کند.1393/01/01
لینک ثابت
استقلال، مرزی است برای کشور؛ این کسانی که سعی میکنند اهمیت استقلال یک ملت را - بهعنوان جهانی شدن و حل شدن و منطبق شدن با جامعهی جهانی - از بین ببرند و کمرنگ کنند، مقاله مینویسند، حرف میزنند، اینها هیچ خدمتی نمیکنند به این کشور. شما میگویید ارتباط داشته باشیم با دنیا، خیلی خب، ارتباط داشته باشید، منتها معلوم باشد با چه کسی ارتباط دارید، چرا ارتباط دارید، چه جور ارتباطی دارید، اینها مشخص باشد؛ مرزبندی یعنی این. در جبههبندیهای داخلی هم همینجور است. این هم به نظر ما یکی از چیزهایی است که بایستی به آن توجه کنیم؛ جزو وظایف ما است که مرزبندیها را [مشخص کنیم].1392/12/15
لینک ثابت
ن در سخنرانىِ روز اول سال گفتم جبههی مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعهی جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیستهایند، مسئلهی اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هستهای براحتی حل میشد. بارها تا لحظهی حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده - اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست - خب باید قضیه تمام میشد، پروندهی هستهای کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائیها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههای متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئلهی هستهای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جملهی کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.1392/04/05
لینک ثابت
آمریکائیها وقتی حرف میزنند، میگویند "جامعهی جهانی". اسم چندتا کشور را گذاشتهاند «جامعهی جهانی»؛ که در رأس آنها آمریکا است، دنبال سرش هم صهیونیستها و دولت انگلیس و بعضی از دولتهای خردهریز دیگر است! جامعهی جهانی به هیچ وجه در صدد دشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.1392/01/01
لینک ثابت
شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و سازوکاری غیرمنطقی، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتورىِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهای خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر» ، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسی» ، و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن مینشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بیدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهای خود میسازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهی یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذاری میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیهی بشریت بیاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائی و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشی است. زندانهای مخفی آنها که در نقاط متعددی در قارههای گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بیدفاع و بیوکیل و بیمحاکمه است، وجدان آنان را نمیآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشی و یکطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللی»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونی خود را به نام «جامعهی جهانی» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهی رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهای خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبی وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقی را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهی برحقّی را یاغیگری مینامند.
دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسهی غلط بینالمللی خسته شدهاند.1391/06/09
لینک ثابت
کی از واقعیتهای موجود کشور - که امروز بیش از سالهای گذشته هم این واقعیت به رخ نظام اسلامی کشیده میشود - وجود فشارها و تهدیدهاست. کشور با زورآزمائی چند قدرت و دولت مستکبر روبهرو است. همین طور که مکرر عرض کردیم، طرف مقابل ما جامعهی جهانی نیست، دولتها نیستند، ملتها نیستند؛ چند دولتند؛ منتها دستگاه رسانهاىِ قوی دارند. این چیزی که ما باید اقرار کنیم که آمریکائیها و غربیها انصافاً در این قضیه قوی هستند، قدرت رسانهای است، قدرت تبلیغات به معنای پروپاگاندا است؛ همانی که خودشان میگویند. آن چیزی که ما اقرار میکنیم که اینها در آن قوی هستند، قدرت تبلیغاتی و قدرت رسانهای و وانمود کردن مطالبی است که میخواهند وانمود شود. امروز اینها با توان تبلیغاتی و رسانهاىِ بالای خود بشدت دارند این را تبلیغ میکنند و میگویند، و این واقعیت دارد که چند دولتند؛ منتها با همین نیروی رسانهای، خودشان را به نام «جامعهی جهانی» معرفی میکنند، و دروغ میگویند؛ جامعهی جهانی نیست. این یک واقعیت است.
ما با زورآزمائی چند دولت و چند قدرت استکباری مواجهایم. اینها یک سیاهیلشکر هم پشت سرشان دارند، که آنها هم با ما مخالفند؛ اما آنها موجودیتی از خودشان ندارند، توانی ندارند. اگر دست حمایت قدرتی مثل آمریکا از روی سرشان برداشته شود، صفرند؛ در معادلات جهانی و بینالمللی به حساب نمیآیند؛ لیکن حالا به عنوان سیاهیلشکر، پشت سر آمریکا و پشت سر رژیم صهیونیستی و شبکهی صهیونیسم دنیا دارند حرکت میکنند. این یک واقعیتی است، این در مقابل ماست، این از اول انقلاب شکل گرفته؛ کم هم نشده و افزایش هم پیدا کرده. البته در بزرگنمائىِ این واقعیت هم همه همدستند؛ این جزو همان لغزشگاههاست. سعی میکنند این واقعیت را هرچه بزرگتر و شدیدتر و سختتر و تلختر نشان بدهند. ما این را قبول داریم که در مقابل ما فشار هست، تحریم هست، توانائیهای اقتصادی، توانائیهای سیاسی، امنیتی و امثال اینها و بخصوص رسانهای پشت سر این حرکت وجود دارد؛ این یک واقعیت است.1391/05/03
لینک ثابت
ملت ایران، اسلام را به عنوان پرچمی برای پیشرفت ملتها معرفی کرده؛ این را دشمنان میفهمند؛ لذا متمرکزند برای اینکه این کانون اصلی را از رونق بیندازند. همهی این جنجالهائی که در قضایای مختلف ملاحظه میکنید ـ در قضیهی حقوق بشر، در قضیهی انرژی هستهای و بقیهی قضایا ـ به خاطر این مقابله است. البته اسم خودشان را هم میگذارند «جامعهی جهانی»! جامعهی جهانی نیست؛ چند تا قدرت زورگوی دنیایند؛ آمریکاست و چند قدرت دنبالروِ آمریکا در این گوشه و آن گوشهی دنیا.1391/04/07
لینک ثابت
مستکبران عالم و کسانی که حکمرانی دنیا را حق خودشان میدانند - که همین کشورهای مستکبرند - اسم خودشان را میگذارند جامعهی جهانی؛ در حالی که جامعهی جهانی اینها نیستند؛ جامعهی جهانی ملتهایند و دولتهای آنها. چند تا کشور اسم خودشان را میگذارند جامعهی جهانی، و به نام جامعهی جهانی حکم صادر میکنند، حرف میزنند، رد میکنند، اظهار توقع میکنند! این چند کشور تسلطشان بر دنیا را به واسطهی انحصار علم و انحصار فناوری تعریف کردند. بخشی از این هیاهوئی که اینها میکنند، به خاطر این است که این انحصار شکسته نشود. اگر چنانچه ملتها بتوانند در قضیهی هستهای، در قضیهی فضا، در مسائل الکترونیک، در مسائل گوناگون صنعتی، فناوری و علمی پیش بروند، راهی برای سیادت زورگویانه و قلدرانهی اینها بر دنیا باقی نخواهد ماند.1390/12/03
لینک ثابت
میهمانان گرامی، حضار محترم! از شما که برای بررسی یکی از پدیدههای مصیبتبار کنونی بشر یعنی تروریسم گرد آمدهاید تشکر میکنم و به شما خوشآمد میگویم. این بررسیها که بیشک باید ادامه یافته و به عزمی آگاهانه و تلاشی صادقانه در جامعهی جهانی منتهی شود، خواهد توانست گامی اساسی در مهار تروریسم و نجات بشر از این پدیدهی دردناک باشد انشاءالله. ما با اعتماد به هدایت و کمک الهی، امیدوارانه این کار را پی میگیریم و با همراهی همهی دلسوزان صادق و احساسکنندگان مسئولیت به پیش خواهیم رفت.1390/04/03
لینک ثابت
یک نکتهی کوتاهی را من در مورد جبههی مقابل عرض بکنم. جبههی مقابل یعنی چه؟ تبلیغات آن جبهه به خودش اسم «جامعهی جهانی» گذاشته، که این یک دروغ بزرگی است؛ به هیچ وجه جامعهی جهانی نیستند؛ یک تعداد معدودی از کشورها هستند. محور اصلی دشمن هم عبارت است از رژیم صهیونیستی و کشور ایالات متحدهی آمریکا؛ بقیه یا از لحاظ سیاستها تابعند، یا دچار رودربایستیاند، یا دچار ضعف مفرطند و کاری نمیتوانند بکنند. عدد زیادی بر محور این دو عنصر اصلی مجتمع نیستند؛ نه امروز، نه سالهای گذشته. ادعاها را رها کنید؛ واقعیتها این چیزی است که عرض میکنم.
خوب، ملاک چیست در اینکه ما این دو تا دولت را یا این دو مجموعه را مخالفین اصلی خودمان در این جبههبندی میدانیم؟ این مخالفت چیست؟ ببینید، دو جور مخالفت است: مخالفتهای بنیانی، مخالفتهای سطحی. مخالفتهای سطحی مثل مخالفتهای ارضی، مخالفت بر اثر مسائل تجاری، مخالفت در بعضی از سیاستهائی که بین دو کشور وجود دارد. مخالفت بنیانی، مخالفت با موجودیت است؛ یعنی دو کشوری که موجودیت یکدیگر را قبول ندارند. در مورد رژیم صهیونیستی وضع ما اینجوری است. ما موجودیت رژیم صهیونیستی را قبول نداریم؛ ما معتقدیم این رژیم یک رژیم جعلی است، یک رژیم تحمیلی است، یک عارضهی زشت در طبیعت منطقهی خاورمیانه است، که این عارضه هم بلاشک از بین خواهد رفت؛ یعنی تردیدی در این نیست که آن باقی نمیماند. به هر حال با هویت او، با موجودیت او مخالفیم. آن رژیم هم با موجودیت نظام اسلامی مخالف است. ایران را در صورتی که تحت کنترل یک نظام طاغوتی باشد، دوست دارند؛ اما با نظام اسلامی بشدت مخالفند. مخالفت بنیانی یعنی این.1389/05/27
لینک ثابت
مجامع جهانی حق ندارند این تهدید رئیس جمهور آمریکا را رها کنند، حق ندارند این را به فراموشی بسپرند؛ باید دنبال کنند، باید گریبان او را بگیرند. چرا تهدید هستهای میکنید؟ چرا دنیا را به ویرانه شدن تهدید میکنید؟ چرا جرأت میکنید چنین غلطی بکنید؟ هیچ کس نباید جرأت کند بشریت را با یک چنین تهدیدهائی مواجه کند. به زبان آوردنش هم غلط است؛ ولو خودشان بگویند نه، ما نیتش را نداریم؛ اشتباه کردیم به زبان آوردیم. به زبان هم نباید بیاورند. از اظهارات اینچنینی که تهدید صلح بشری است، تهدید امنیت جامعهی جهانی است، نمیشود بهآسانی گذشت.1389/02/01
لینک ثابت
از زمانی که انفجار نخستین جنگافزارهای هستهای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعهای انسانی با ابعاد بیسابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاحها مورد اجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هستهای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، کوچک و بزرگ، زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسلهای بعدی نیز خسارتهای جبرانناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلمترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید.
به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دستیابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هستهای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست مؤکد و مکرر جامعهی جهانی برای نابودی این سلاحها توسط گروه انگشتشماری از دولتها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کردهاند، نادیده گرفته شده است.1389/01/28
لینک ثابت