سبک زندگی / آسیبشناسی سبک زندگی / فرهنگ زندگی/ رفتار اجتماعی/شیوه زیستن/اسلوب زندگی
در میدان فرهنگ... بزرگنمایی [از دشمن] یک جور دیگر خودش را نشان میدهد؛ احساس انفعال، مجذوب فرهنگ طرف مقابل شدن، فرهنگ خودی را تحقیر کردن، به پایبندی به فرهنگ بیگانه افتخار کردن. یک عدّهای هستند که وقتی حرف میزنند یا وقتی چیز مینویسند، افتخار میکنند که یک لغت فرنگی به کار ببرند؛ افتخار میکنند که تعبیر ایرانیاش را به کار نبرند، تعبیر فرنگیاش را به کار ببرند. حالا یک وقت هست که شما یک مقابل ایرانی ندارید، [مثلاً] تلویزیون، تلویزیون است؛ ما یک لغت ایرانی برای آن نداریم؛ اگرچه میشد همان اوّلی که آمد، برای آن لغت گذاشت، امّا حالا مجبوریم آن را بگوییم تلویزیون. امّا [در مورد] خیلی از لغات متعارف رایج در زبان بعضیها که فرنگی است، ما الزامی نداریم؛ یکی از نتایج آن بزرگنمایی این است که فرهنگ او را، رسومات او را، آداب زندگی او را، سبْک زندگی او را قبول میکنیم، میپذیریم؛ ببینید، خب، این جنگ روانی دشمن است.1403/05/24
لینک ثابت
سبک زندگی اسلامی که بخش مهمّی از آن را فضایل اخلاقی تشکیل میدهد، در عرصهی چالشهای سیاسی و رقابتهای مشروع، اهمّیّت بیشتر مییابد. در اینجا است که کیمیای تقوا و گذشت و انصاف و صداقت و مسئولیّتپذیری و کار بیمنّت، قیمت اصلی خود را آشکار میسازد. شهیدان پرواز اردیبهشت ــ که اکنون سراسر کشور داغدار آنها است ــ یکی از خصوصیّاتشان رعایت فضیلتهای اخلاقی بود. مراقبت از خویش در این زمینه را باید جدّی گرفت.1403/03/06
لینک ثابت
نقاط ضعف نداریم؟ چرا؛ کم است؟ نه؛ نقاط ضعف هم داریم. ما... در ریشهکنیِ آسیبهای اجتماعی عقبیم؛ در مسئلهی طلاق، در مسئلهی اعتیاد، در مسائل اخلاقی، آن مقداری که باید پیش نرفتهایم؛ ما عقبیم. شما یک نگاهی بکنید به فضای مجازی، مشکلات برخورد اخلاقی را آنجا مشاهده میکنید؛ این عقب بودن ما است؛ عقبیم. در تطبیق زندگیمان با ارزشهای اسلامی عقبیم: اسلام گفته اسراف نکنید، ما اسراف میکنیم؛ اسلام گفته اشرافیگری را بگذارید کنار، در طبقات گوناگون ما، یک عدّهای که میتوانند اشرافیگری میکنند، یک عدّهای [هم] از اشرافیگری تقلید میکنند؛ نمیتواند، پول هم ندارد، امّا میرود قرض میکند برای اینکه عروسی پُرخرج برای فرزندش درست کند؛ چرا؟ اینها اشکالات ما است، اینها عقبماندگیهای ما است.1402/11/29
لینک ثابت
قهرمانهای کشور ما شهدا هستند؛ بالاتر از شهدا ما هیچ قهرمانی نداریم؛ اینها هستند که در دشوارترین میدانها مبارزه کردند و توانستند به عالیترین درجات برسند و توانستند دشمن را شکست بدهند؛ اینها قهرمانند. یاد قهرمانها را همهی ملّتها گرامی میدارند، مخصوص ما نیست؛ گاهی در یک ملّتی یک نفر به عنوان قهرمان شناخته میشود، خاطرات او، جزئیّات او، زندگی او برای مردم اهمّیّت پیدا میکند. شهدای ما همه قهرمانند؛ یاد اینها اهمّیّت دارد. رفتار شهیدان چگونه بوده؟ این را پدرمادرها و همسرها میتوانند بگویند؛ اینها الگو میشود. برجستگیهای اخلاقی شهدا چگونه بوده؟ چه برجستگیهای اخلاقیای اینها داشتند؟ سبک زندگی این شهدا چگونه بوده؟ این کتابهای شرح حال شهدا را که انسان میخواند، مثل اینکه وارد یک باغی شده با زیباترین و معطّرترین گلهای متنوّع؛ انواع و اقسام خُلقیّات نیکو، برجسته و زیبا را انسان در این کتابها میبیند که مال این شهیدان است. تحوّلی که در زندگی بعضی از این شهیدان به وجود آمده؛ بعضی از این شهدا، تا اندکی قبل از شهادت، در راه خدا و در راه جهاد نبودند، بعد یک اتّفاقی میافتد، یک تحوّلی در زندگی اینها به وجود میآید، او از آن عقب ــ که ماها جلو داریم راه میرویم ــ میآید از ما جلو میزند میرود به شهادت میرسد؛ همهی اینها درس است. گذشت شهدا از محبّتهای آتشین به همسر و فرزندان؛ شهید فرزندان کوچکی دارد ــ جوان است دیگر؛ یکی دو تا یا سه تا فرزند دارد ــ به اینها دلبسته است، به همسرش دلبسته است، به پدر و مادرش علاقهمند است، [ولی] برای خاطر خدا، برای خاطر دفاع از دین، از اسلام، از انقلاب، رها میکند میرود. چه آنهایی که در دفاع مقدّس شهید شدند، چه آنهایی که شهدای امنیّتند و در مرزها به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در این چند سال اخیر برای دفاع از حرم رفتند و از حرم عتبات عالیات دفاع کردند، از حرم حضرت زینب دفاع کردند، اینها از بهترین تعلّقات و شیرینترین تعلّقات خودشان گذشتند، پا گذاشتند روی تعلّقات خودشان و رفتند. اینها همه الگویند؛ جوان احتیاج به الگو دارد و اینها الگوهای زندهی کشور ما و جوانهای ما محسوب میشوند؛ یاد اینها باید زنده بماند. چه کسی یاد اینها را میتواند زنده نگه دارد؟ پدران، مادران، آنهایی که اینها را بزرگ کردند، آن همسری که مدّتی با اینها زندگی کرده. رفتارهای اینها، پایبندیهای اینها، دلبستگیهای دینیشان، دلبستگیهای اجتماعیشان، دلبستگیهای عاطفیشان را شرح بدهند؛ اینها همه درس است. همهی آنچه در خاطرهی شماها از شهیدانتان وجود دارد، درس است؛ اینها باید گفته بشود، اینها باید منتشر بشود، اینها باید مورد استفادهی نسل جوان کشور قرار بگیرد.1402/04/04
لینک ثابت
باید کار پرورشی جذّاب باشد، بچّهها را فراری نباید بدهد؛ باید جوری باشد که بچّهها به طرف آن جذب بشوند. تقویت هویّت ملّی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملّی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی، در شمار اصلیترین کارهایی است که بایستی انجام بگیرد.1402/02/12
لینک ثابت
آنها میخواستند جمهوری اسلامی را براندازی کنند، میخواستند سرنوشت ایران را تغییر بدهند؛ هدف این بود. میخواستند سرنوشتی را که به وسیلهی انقلاب ترسیم میشد، تغییر بدهند و سرنوشت ایران را عوض کنند؛ هدف این بود. میخواستند صدای ملّت ایران را در گلو خفه کنند. ملّت ایران یک پیام جدیدی داشت، یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» یک حرف نو است. «مردمسالاری دینی» یک حرف جدید است، یک ترتیب تازه برای زندگی است، یک سبْک جدید برای زندگی ملّتها است؛ خواستند این پیام که پیامِ مقاومت است، پیامِ ایستادگی است، پیامِ عدم تسلیم در مقابل زورگویی است، پیامِ مقابلهی با ظلم است، پیامِ مقابلهی با تبعیضِ بینالمللی است نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود... خب حالا پاسخ ملّت ایران چه بود؟ ملّت ایران همهی این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید، و درست نقطهی مقابل آن کاری که آنها میخواستند اتّفاق بیفتد، اتّفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز است و فصل هیجانآوری است، از این جهت است. ملّت درست عکس آنچه آنها دنبالش بودند و آرزویش را داشتند و برایش این همه خرج کردند، و نقطهی مقابل آن را به تحقّق رساند.1401/06/30
لینک ثابت
وحدت مسلمانان یکی از دو پایهی اساسی حج است که چون با ذکر و معنویّت ــ که پایهی اساسی دیگر این فریضهی پُر راز و رمز است ــ همراه شود، میتواند امّت اسلامی را به اوج عزّت و سعادت برساند و آن را مصداق «وَ لِلَّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤمِنین» قرار دهد. حج، ترکیبی از این دو عنصر سیاسی و معنوی است؛ و دین مقدّس اسلام آمیزهی پُرشکوه و باعظمتی از سیاست و معنویّت است.
دشمنان ملّتهای مسلمان در تاریخ اخیر، کوشش انبوهی را برای سست کردن این دو اکسیر زندگیبخش، یعنی وحدت و معنویّت، در میان ملّتهای ما به کار گرفتهاند. معنویّت را با ترویج سبک زندگی غربی که تهی از روح معنوی و برآمده از کوتهبینی مادّی است، کمرنگ و بیرمق میکنند، و وحدت را با گسترش و شدّت بخشیدن به انگیزههای موهوم تفرقه مانند زبان و رنگ و نژاد و جغرافیا به چالش میکشند.1401/04/17
لینک ثابت
قرآن کریم دربارهی حج در یک جملهی کوتاه تقریباً همهی حکمت حج را بیان کرده که اگر چنانچه ما بتوانیم فکر کنیم، استفاده کنیم از بیانات معصومین، از تدبّر در قرآن، از این یک کلمه خیلی چیزها میشود فهمید. در همین سورهی مائده میفرماید: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛ [البتّه] فقط کعبه هم نیست دیگر؛ بعد [دارد] شهرالحرام، هَدْی و قلائد و امثال اینها ــ که مجموعهی حج را میخواهد بیان کند، نه خصوص کعبهی شریف را ــ همهی اینها برای چیست؟ قیاماً للنّاس است. «قیام» در اینجا به معنای مصدری نیست. قیام را اهل لغت و اهل تفسیر معنا کردهاند و میگویند قیام در اینجا به معنای "ما یَقومُ به الشّیء" است؛ [یعنی] ستون؛ یک بنائی تکیه به یک ستون میکند؛ به این میگویند "قیام"؛ آن ستون، قیام است. اینجا خدای متعال میگوید که حج، ستون زندگی بشر است؛ این خیلی مهم است. "قیاماً للنّاس" است؛ مال ناس است؛ مال من و شما و این و آن، چند نفر، تعداد یک نسل، یک جمعیّت، یک مجموعه نیست؛ مال ناس است، مال بشریّت است، قیام است برای بشر. این کلمهی «قیام» دوبار در قرآن به کار رفته؛ دو مرتبه این کلمهی قیام در قرآن به کار برده شده: یکی دربارهی ثروت ملّی است: لا تُؤتُوا السُّفَهاءَ اَموالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَهُ لَکُم قیاما؛ این فقط اینجا است. اموال را، مال را در جامعه، ثروت را خدای متعال وسیلهی قیام جامعه قرار داده، و واقعش هم همین است دیگر؛ بدون مال و بدون ثروت که جامعه نمیتواند حرکت بکند. نیاز به ثروت و مال دارد؛ از لحاظ جنبهی مادّی، بشر احتیاج به آن دارد. یکی هم اینجا است: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛ اینجا هم قیام است.
خب، اینجا قیام فقط جنبهی مادّی ندارد، البتّه جنبهی مادّی هم دارد: لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ آن منافع، شامل منافع مادّی هم هست امّا بیش از این، منافع معنوی است، منافع رفتاری است، منافع اخلاقی است، یاد دادنِ سبْک زندگی است؛ حج این است. آنچه شما در حج ــ یعنی در همین اعمال حج، مجموع اعمال حج ــ انجام میدهید، در مجموع به شما، یعنی به نسلهای پیدرپی و متّصل به هم تعلیم میدهد که بایستی ارکان زندگیشان را چه جوری انتخاب کنند؛ یک جا حرکت است، یک جا سکون است، یک جا پرهیز است، [یک جا] هم تعلیم همزیستی است.1401/03/18
لینک ثابت
اِحرام، مظهر سادهزیستی است دیگر؛ یعنی هیچ لباس زیادی در احرام وجود ندارد؛ فقط همین که بدن شما را بپوشاند؛ این سادهزیستی است. واجب نیست که شما در همهی زندگی این جوری [لباس] بپوشید و با احرام زندگی کنید؛ نه، امّا میخواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید؛ یاد بگیرید که میشود سادهزیستی کرد و باید سادهزیستی را ترویج کرد. این هم باز مثل همان موضوع قبلی [یعنی] همزیستی است. اگر شما نگاه کنید، بسیاری از بدبختیها و مشکلات عالم به خاطر این زیادهخواهیها و اشرافیگریها و تجمّلپرستیها و مانند اینها است؛ بخش عظیمی از ثروت عالم دارد صرف این چیزها میشود؛ [البتّه] در همه جا، حالا در کشور ما هم متأسّفانه همین جور ــ در جاهای دیگر دهها برابر، صدها برابر دارد صرف این چیزها میشود ــ [امّا] اینجا موظّفید به سادهزیستی؛ یعنی خصوصیّت حج این است که وقتی میخواهد تعلیم بدهد، این جوری تعلیم میدهد؛ یعنی باید شما این چند روز را این جور سادهزیستی داشته باشید. این هم یک تعلیم است، سبک زندگی است… «قیامًا لِلنّاس» یعنی این؛ زندگی تکیهی به حج دارد. خیلی از مسائل اساسی زندگی، خطوط اصلی زندگی و سبک زندگی، در حج برای شما از آب درمیآید؛ یعنی با تأمّل و تدبّر در حج و توجّه در حج میتوانید اینها را یاد بگیرید؛ و این مال این نسل نیست، مال همهی نسلها است؛ هزار و چهارصد سال و اندی است که این وجود دارد، بعد از این هم هزاران سال به فضل الهی وجود خواهد داشت تا قیام قیامت؛ حج این [جور] است. خدای متعال در یک کلمه اینها را بیان کرده: جَعَلَ اللهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیامًا لِلنّاس.1401/03/18
لینک ثابت
میخواهم چند توصیه بکنم به فعّالان عرصهی انقلابی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی؛ افراد فعّال، چه جوانان و چه دیگران، چند توصیه میخواهم عرض بکنم… نگذارید ردههای ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر بشوند. «مرتجع» یعنی چه؟ ما وقتی میگوییم «مرتجع»، ذهن بعضیها میرود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است. این [وضع] در کشور ما بود؛ در دوران حاکمیّت فاسد و وابستهی پهلوی، سبک زندگی غربی در کشور بود، انقلاب آمد آن را پس زد؛ هر کس به آن برگردد مرتجع است. ممکن است این شخصی که مرتجع است تیشرت و شلوار لی و پاپیون و اودکلن فرانسوی هم بزند، امّا مرتجع است. هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ و سبک زندگی غربی برود، او مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود؛ نگذارید ارتجاع در بدنهی کشور جاگیر بشود و نفوذ کند.1401/03/14
لینک ثابت
ما مکرّراً صحبت «تمدّن نوین اسلامی» را کردهایم، یا این جوری تعبیر کنیم «تمدّن شکوفایی اسلامی»؛ تمدّن اسلامیای که استعدادهایش متناسب با زمان شکوفا بشود و خودش را نشان بدهد؛ مکرّر این را گفتهایم. زیرساخت اصلی هر تمدّنی، منابع انسانی است دیگر؛ یعنی آن که میتواند یک تمدّن را محتمل کند و ممکن کند و تحقّق ببخشد، عبارت است از نیروی انسانی؛ این نیروی انسانی در کشور ما چه کسانی هستند؟ چه کسی میتواند در آینده یک چنین کار بزرگی را انجام بدهد؟ یک نسلی که با یک امتیازاتی همراه باشد؛ این نسل را شما میخواهید امروز بسازید. نسلی که خودساخته است، دارای هویّت است؛ هویّت ایرانی ـ اسلامی محکم و عمیقی دارد، دلباخته و فریفتهی این و آن و بازماندههای تمدّن منسوخشدهی شرق و غرب نیست؛ نسلی است دانا، دانشمند، کارآمد، ماهر، آشنا با سبک زندگی اسلامی و سنّتهای ایرانی؛ یک چنین نسلی لازم است تا بتواند آن تمدّن را بسازد. ما از اوّل انقلاب در صدد بودیم این نسل به وجود بیاید؛ البتّه نمیشود گفت بکلّی ناموفّق هم بودیم؛ نه، الحمدلله موفّقیّتهایی هم داشتهایم؛ در عرصههای مختلف، عناصر تربیتشدهی این جوری به برکت همین معلّمین تحقّق پیدا کردند، بُروز پیدا کردند، خودشان را نشان دادند؛ در بخشهای مختلف ــ دیگر خودتان حالا میدانید ــ در اقتصاد، در مسائل نظامی، در سیاست، در غیره؛ امّا این کافی نیست. اگر بخواهیم آن تمدّن با آن فراگیری به وجود بیاید، ما بایستی این نسل را توسعه بدهیم، این تربیت گسترش پیدا بکند، فراگیر بشود. پس بنابراین اگر بخواهیم این کار را بکنیم، برای جمهوری اسلامی هیچ فرصتی بالاتر و بهتر از این دوازده سال نیست. این دوازده سال بزرگترین فرصت است برای جمهوری اسلامی که بتواند ارزشها را، آرمانهای انقلاب را بدرستی به این نسل منتقل کند و هویّت اسلامی و ایرانی را در او نهادینه کند؛ این دوازده سال بهترین فرصت است.1401/02/21
لینک ثابت
الان در دبیرستانهای ما و شاید در دبستانهای ما دانشهایی تدریس میشود که هیچ فایدهای به حال امروز و آیندهی این دانشآموز ندارد؛ یک چیزهایی است، [یک] ذهنیّاتی است که یادشان هم میرود و در هیچ مسئلهی زندگی به اینها کمک نمیکند، در پیشرفت علم به اینها کمک نمیکند؛ اینها را شناسایی کنید، حذف کنید. علم نافع، آن علمی است که بتواند استعداد جوان و نوجوان را شکوفا کند؛ استعداد او را شناسایی کند، آن را در جهت استعداد خودش رشد بدهد، آن استعداد را شکوفا کند؛ برای آیندهی او سرمایهی ذهنی و عملی فراهم بکند؛ این میشود علم نافع؛ بعد طبعاً در پیشرفت و تعالی کشور تأثیرگذار خواهد بود امّا اینکه حالا یک مشت محفوظات ناکارآمد را به ذهن دانشآموز سرازیر کنیم، نه این [فایده ندارد]. یک بخش از وقت به آموزش و مهارتها صرف بشود که در صحبت آقای وزیر هم بود و خوب است، دنبال کنید این قضیّه را. سبک زندگی اسلامی، تعاون، همکاری اجتماعی، اینها را بچّه باید در مدرسه یاد بگیرد. نظم و قانونگرایی؛ یکی از مشکلات ما مسئلهی بیانضباطیهایی است که در زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی و مانند اینها معمولاً وجود دارد؛ ما از نوجوانی و از جوانی باید نظم و انضباط و تبعیّت از قانون را یاد بگیریم. روح مطالعه، احساس تحقیق و مطالعه در جوان، در نوجوان میتواند نهادینه بشود؛ شما میتوانید این را به عنوان یک مهارت به او منتقل بکنید. فعّالیّتهای جهادی؛ مبارزه با آسیبهای اجتماعی؛ افراد همه میتوانند با آسیبهای اجتماعی مبارزه کنند وقتی که این انگیزه در آنها وجود داشته باشد.1401/02/21
لینک ثابت
مطالبهگری موجب میشود که بعضی نگویند «خب حالا که مثلاً تشکیلات مدیریّتی دولت تشکیلات انقلابی است ــ مجلس انقلابی، دولت انقلابی و مانند اینها ــ دیگر مثلاً نقش دانشجوهای انقلابی چیست؟» نخیر، اتّفاقاً میتوان گفت نقششان گاهی اوقات بیشتر است، برای خاطر اینکه امکان حضورشان، امکان فعّالیّتشان، امروز بیشتر است. یکی از موارد، همین مطالبهگری است که میتوانید انجام بدهید.
حالا من شعار امسال را مثال زدم که تولید دانشبنیان باشد؛ مثالهای فراوان دیگری هم وجود دارد که در همهی اینها میتوان مطالبهگری کرد، مثل مسئلهی عدالت اقتصادی، مسئلهی فرهنگ، مسئلهی سبک زندگی؛ اینها همه مسائلی است که میتوان در مورد اینها واقعاً مطالبهگری کرد و درخواست عمل جدّی کرد؛ میتوان از مسئولین خواست، منتها عرض کردم با منطق و با استدلال درست.1401/02/06
لینک ثابت
قدرت ملّی که میگوییم یک امر مرکّب است، یک مجموعه است؛ یک مجموعهی بههمپیوسته است. قدرت ملّی را در یک نقطهی خاصّی، در یک جریان و حرکت خاصّی نباید دید، [بلکه] یک امری است که مجموعهای از عناصر وجود دارد که اگر اینها جمع شد، قدرت ملّی به وجود میآید که حالا من چند مورد از اینها را ذکر میکنم... یک عنصر، امنیّت و قدرت دفاعی است؛ یک ملّت بتواند خاطرجمع باشد که در مواقع اضطرار میتواند از خودش دفاع کند. یک بخش دیگر، مسئلهی اقتصاد و رفاه عمومی است؛ این هم بسیار مؤثّر است که مردم از لحاظ معیشت دچار آسایش خاطر باشند. یک رکن دیگر، سیاست و قدرت چانهزنی سیاسی و دیپلماسی است؛ این هم یک بخشی از قدرت ملّی است که یک کشوری و یک ملّتی برگزیدگان و خبرگانی داشته باشد که در میدانهای سیاست و دیپلماسی بتوانند چانهزنی کنند، مذاکره کنند، منافع ملّت را تثبیت کنند و به دست بیاورند. یک رکن دیگر، فرهنگ و سبک زندگی است؛ این هم یک رکن قدرت است. اگر چنانچه [یک ملّت] از لحاظ سبک زندگی، تابع و اسیر دیگران و تابعِ بدونِ رأی و نظرِ دیگران باشند و فرهنگ مستقرّ خودشان را نداشته باشند، طبعاً این ضعف شدیدی در قدرت ملّی است.1400/12/19
لینک ثابت
به نظر من امروز آن چیزی که میتواند به بهترین وجهی به صورت یک سلاح مؤثّری عمل کند، تبیین مفاهیم عالی اسلامی است در زمینههای مختلف. ما در زمینهی مسائل معرفتی، مسائل معارفی، حرفهای نگفته زیاد داریم؛ حرفهای قابل گفتنی که برای دنیا جذّاب و شیرین است، زیاد داریم. در زمینهی مسائل مربوط به سبک زندگی اسلامی، ما خیلی حرفِ نگفته داریم. فرض کنید حالا یک قلم، بحث محیط زیست است، یک قلم بحث معاملهی با حیوانات است، یک قلم بحث خانواده است؛ اینها سبک زندگی است دیگر. در همهی اینها اسلام حرفهای جذّاب دارد؛ معارف اسلامیای که اینها را میشود از درون متون اسلامی تخلیص کرد و تجرید کرد و در اختیار همه گذاشت.1400/12/19
لینک ثابت
هیئت محلّ تبیین است، محلّ بیان است، محلّ بیان مهمترین مفاهیم معارف اسلامی و معارف علوی است، محلّ پاسخ به سؤالها است. امروز جوانهای ما سؤالهای گوناگونی دارند؛ دربارهی سبْک زندگی سؤال دارند، دربارهی مسائل اصولی سؤال دارند، سؤال [هم] بهجا است. راه مواجههی با سؤال، اندیشیدن و پاسخ دادن است؛ این کار باید در هیئات انجام بگیرد؛ مرکز مهمّ این کار همین هیئات است؛ پاسخ به سؤالات فراوان متعدّدی که روزبهروز به وجود میآید. سؤال ایرادی ندارد، منتها کسی که سؤال دارد بداند که این جهل او و بیاطّلاعی او است که سؤال را به وجود میآورد و ممکن است این را تبدیل کرد به دانش، به علم، به دانایی. کسی که سؤال دارد، این سؤال موجب این نشود که خیال کند همه چیز وارونه است؛ نه، سؤال باید مطرح بشود، اشکالی هم ندارد، باید پاسخ داده بشود و پاسخش باید در هیئتها باشد، در مراکز علم و معرفت باشد؛ این، مغز و معنای هیئت است.1400/11/03
لینک ثابت