در مورد اُنس با کلام الله؛ خب یکی از نامهای مبارک قرآن «ذکر» است. در خود قرآن چند جا تعبیر «ذکر» به کار برده شده و مراد، قرآن است؛ مثلاً «وَ هذا ذِکرٌ مُبارَکٌ اَنزلناه» در سورهی انبیاء که قرآن به عنوان «ذکر» معرّفی شده، یا «اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظون» در سورهی حجر که اینجا هم همین جور است و چند جای دیگر قرآن ــ شاید مجموعاً چهار پنج جا [یا] پنج شش جا در قرآن هست ــ که قرآن «ذکر» نامیده شده ؛چرا «ذکر»؟ ذکر یعنی «یاد»؛ «قرآن، ذکر است» یعنی چه؟ یعنی «مذّکِر» است، یادآورنده است؛ قرآن، ما را به یاد میآورد. این به عنوان مبالغه است. در کلام عرب وقتی میخواهند مبالغه کنند، اسم فاعل را به صورت اسم فاعل به کار نمیبرند، به صورت مصدر به کار میبرند؛ میگویند «زیدٌ عدل»؛ وقتی میخواهند بگویند: زید خیلی عادل است، میگویند: زیدٌ عدل؛ زید عدل است؛ این [مسئله]، این [جور] است. قرآن ذکر است؛ یعنی در نهایت یادآوری و در نهایت مذکِّریّت است. این قرآن است. خب «ذکر» وسیلهی ارتباط است؛ ذکر یعنی یاد؛ شما اگر یادتان بود ارتباط برقرار میکنید با هر کسی، با هرچیزی، اگر از او یادتان رفت، قهراً دیگر ارتباط برقرار نمیکنید؛ ذکر طبیعتاً وسیلهی ارتباط است؛ اگر میخواهیم با خدا ارتباط داشته باشیم، با بهشت ارتباط داشته باشیم، با باطن عالیرتبهی خودمان که خدای متعال برای ما قرار داده و میتوانیم به آن برسیم و به آن فعلیّت بدهیم، ارتباط [برقرار] کنیم، باید به یادش باشیم؛ اگر یاد رفت، غفلت حاصل خواهد شد و این غفلت همان چیزی است که در قرآن مکرّر نسبت به این غفلت پرهیز و زنهار داده شده، بر حذر داشته شدهایم از این. در قیامت به کافر و منحرف میگویند: لَقَد کُنتَ فی غَفلَةٍ مِن هذا وَ کَشَفنا عَنکَ غِطائَک؛ که مال سورهی ق است، یا در سورهی مبارک انبیاء [میفرماید]: یا وَیلَنا قَد کُنّا فی غَفلَةٍ مِن هذا؛ کافر در قیامت این جور میگوید: یا وَیلَنا؛ وای بر ما؛ ما دچار غفلت بودیم. غفلت بلای خیلی بزرگی است. لذا در یکی از دعاهای مربوط به نافلهی شب [چنین آمده]: اَللَهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَمِ وَ الجُبنِ وَ البُخلِ وَ الغَفلَةِ وَ القَسوَة؛ به خدا پناه میبریم از غفلت. خب پس «غفلت» نقطهی مقابل «ذکر» است؛ قرآن هم ذکر است. هر چه شما با قرآن بیشتر اُنس پیدا کنید، ذکر بیشتر خواهد شد. و البتّه «ذکر» و «مراقبه» تقریباً همسان یا به یک معنا متّحدند؛ [همان] مراقبه که این همه اهل معنا و اهل سلوک روی آن تأکید میکنند و میگویند پلّکان عروج انسان مراقبه است؛ مراقب خود بودن. گمان میکنم در فرمایشات مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی یا یکی از شاگردهای ایشان یک وقتی دیدم که ایشان میفرمایند بدون مراقبه هم گاهی حال برای انسان پیدا میشود امّا این حال باقی نمیماند؛ اگر مراقبه بود، آن حال معنوی هم برای انسان باقی میماند. بنابراین تلاوت قرآن، اُنس با قرآن این خصوصیّات را دارد.1401/01/14
لینک ثابت
توصیهی اوّل من به شما جوانهای عزیز، چه دانشجو و چه بقیّهی جوانهایی که از آنها اسم آوردم، مسئلهی خودسازی است؛ خودسازی خیلی مهم است؛ هم در ابعاد فردی، هم در ابعاد جمعی. هم شخص خود شما باید خودسازی کنید، هم جمعتان باید به عنوان یک جمع خودسازی کند؛ خودسازی خیلی مهم است. فرصت ماه رمضان فرصت خوبی است؛ اگرچه به اواخر ماه رسیدیم لکن همین چند روزی که باقی مانده، فرصت خوبی است [برای] دعا، مناجات، اُنس با قرآن؛ و رها نکردن کار ارتباط معنوی با تمام شدن ماه رمضان؛ یعنی این جور نباشد که ماه رمضان حالا چون روزه هستید و مثلاً شرایط دعا و مناجات و حال و حضور آماده است، کارهایی انجام بگیرد، ماه رمضان که تمام شد بکلّی رها بشود؛ نه، اُنس با قرآن، ارتباط با قرآن، نماز با حضور، نماز در اوّل وقت، توجّه به ادعیه- که حالا من به بعضی از ادعیه هم اشاره کردم، به بعضی هم اشاره میکنم -مواردی است که به نظر من برای خودسازی لازم است.1399/02/28
لینک ثابت
توکّل، توسّل، معنویّت، دعا را از دست ندهید؛ اُنس با قرآن را از دست ندهید؛ اُنس با اهل بیت و عترت را از دست ندهید؛ اجتناب از گناه را فراموش نکنید. جزو بیشترین توصیهها یا شاید بشود گفت در رأس توصیههای کسانی که ما برای کلمهکلمهی حرفهای آنها خیلی اعتبار قائل بودیم، اجتناب از گناه بود؛ اساس کار، اینها است. هم در خودتان، هم در خانوادهتان، هم در فرزندانتان و همهی متعلّقین به خودتان، اینها را نهادینه کنید.1398/07/10
لینک ثابت
عزیزان من! ماه رمضان فرصت خیلی خوبی است برای شستوشوی دل و جان، برای تقویت رابطهی با خدا؛ و به این تقویت رابطه شما احتیاج دارید؛ همهی ما احتیاج داریم. ماه رمضان فرصت بسیار خوبی است. اُنس با قرآن، اُنس با نماز، اُنس با دعا، همین روزهای که میگیرید، نعمتهای خدا است برای شما. موادّ این مهمانی الهی، که در روایات وارد شده [به عنوان] «ضیافت الهی»، همینها است؛ یعنی روزه یکی از آن مائدههای آسمانیای است که خدای متعال در این مهمانی، در این ضیافت به شما میدهد؛ دعا یکی دیگر از این مائدهها است؛ نماز همین جور، و این برای شما که جوانید، ده برابرِ امثال بنده که در سنین پیری و آخر خط هستیم، توانایی دارد، قدرت تأثیر دارد؛ این جوری است این را قدر بدانید. این فرصت جوانی که در اختیار شما است، این تجدیدناپذیر است؛ از این فرصت استفاده کنید برای اینکه اُنس با خدا را، اُنس با نماز را، اُنس با قرآن را برای خودتان به صورت عادت دربیاورید؛ عادتهای پسندیده و نیکو؛ و آن وقت تا آخر عمر با شما همراه خواهد بود.1398/03/01
لینک ثابت
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(۲) «اَنیق» یعنی آن زیبایی شگفتآور، آن زیباییای که وقتی انسان در مقابل آن قرار میگیرد، به حیرت میافتد؛ زیبایی در قرآن این جوری است. البتّه ما فارسزبانها یعنی غیر عربزبانها و خیلی از عربزبانها این توفیق را ندارند که این زیبایی را درک کنند؛ [ولی] با اُنس زیاد با قرآن میشود درک کرد. وقتی انسان با قرآن اُنس بگیرد، زیاد تلاوت کند، زیاد بشنود، آن وقت میفهمد که غیر از جنبهی معنوی، این زبان، این جملات، چقدر شیوا است، چقدر زیبا است.1398/02/16
لینک ثابت
اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛(۷) این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قویتر، باقوامتر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخرویتان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان-(۸) معارف قرآنی وقتی همهگیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کردهایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعهی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود میآید، قوّت دفاع به وجود میآید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد].1398/02/16
لینک ثابت
اوّلاً خیلی خرسندم از اینکه یک بار دیگر، یک سال دیگر خداوند متعال این نعمت بزرگ را نصیب ما ایرانیها کرد که در جمع برادران مسلمانمان از کشورهای دیگر به اُنس با قرآن بپردازیم. معنای مسابقات بینالمللی قرآن، اجتماع جمعی از برادران مسلمان از نقاط مختلف دنیا بر گِرد قرآن و محور قرآن است؛ این را باید قدر دانست.1398/01/26
لینک ثابت
عزیزان من! با قرآن بیشتر اُنس بگیرید. آنچه من تأکید میکنم و توصیه میکنم، این است که با قرآن بیشتر اُنس بگیرید. این ذکر الهی و تقوایی که عرض کردیم، اگر برای ما حاصل بشود، آن وقت هدایت قرآنی هم برای ما آسانتر میشود؛ [چون] «هُدًی لِلمُتَّقین»؛(۹) تقوا که بود، هدایتْ حتمی است؛ چون این قرآن، «هادیِ» بعضی و بعضی را «مُضل»(۱۰) [است]؛ یُضِلُّ مَن یَشاءُ وَ یَهدی مَن یَشاء؛(۱۱) این جوری است که بعضیها را از آن طرف میبرد، بعضیها را هدایت میکند. هدایت مال متّقین است. هر چه تقوا بالاتر باشد، هدایت روشنتر و بالاتر است؛ باید این را دنبال بکنیم.
خدا را شکر میکنیم که بحمدالله ملّت ما به هدایت قرآنی اقبال کرده؛ یک روزی این جور نبود. در دوران طاغوت در کشور ما این خبرها نبود؛ این اُنس با قرآن، این لذّت بردن از تلاوت قرآن، این سعی برای حفظ قرآن، این سعی برای فهمیدن مطالب قرآن، نبود. گاهی یک قاریای هم آن وقت داشتیم که مثلاً فرض کنید قرآن را میخواند [امّا] نمیفهمید؛ امروز الحمدلله جوانهای ما قرآن را میخوانند با فهم؛ میفهمند چه دارند میخوانند. این را روزبهروز باید تقویت کنیم، این حالت را روزبهروز باید تشدید کنیم.1398/01/26
لینک ثابت
سؤال شد که برای ورود در حدیث و قرآن یعنی اُنس با قرآن و اُنس با حدیث، حقیر چه چیزی پیشنهاد میکنم؛ من البتّه در برنامههای درسی نمیدانم -چون آقایان زحمت کشیدهاند نشستهاند برنامهریزی کردهاند، بنده نمیشود از کمر(۶) کار وارد بشوم بگویم تفسیر این جوری است- امّا معتقدم از تفسیر، رها و جدا نشوید؛ یعنی تفسیر حالا ممکن است جزو برنامهی درسیتان نباشد، شاید به اینکه برنامهی درسی باشد احتیاج هم نداشته باشید، امّا حتماً [لازم است]؛ مثلاً فرض کنید یک دوره تفسیر مجمعالبیان؛ بسیار تفسیر خوبی است؛ مجمعالبیان بسیار تفسیر عالمانهای است، یعنی مرحوم طبرسی در یک جاهایی و در ذیل یک آیاتی، مُلّاییِ خودش را و تبحّر خودش را در استدلال و استنباط نشان داده؛ گاهی اوقات این جوری است؛ یک جایی هم که البتّه احتیاج نبوده، نه؛ مثلاً فرض کنید [مجمعالبیان]. اُنس با قرآن جداگانه و اُنس با تفسیر جداگانه، به نظر ما لازم است1397/12/13
لینک ثابت
شما جوانهای عزیز، اُنس با قرآن را و تدبّر در قرآن را روزبهروز بیشتر کنید؛ تلاوت قرآن را فراموش نکنید، تدبّر در قرآن را فراموش نکنید. در این خطبهای که از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در اینجا خوانده شد، فرمود: ما جالَسَ اَحَدٌ هذَا القُرآنَ اِلّا قامَ عَنهُ بِزیادَةٍ اَو نُقصانٍ زیادَةٍ فی هُدًی وَ نُقصانٍ عَن عَمًی؛ وقتی پای قرآن نشستیم و از کنار قرآن بعد از بهرهگیری از آن برخاستیم، باید هدایت ما افزایش پیدا کرده باشد و کوردلی ما کاهش پیدا کرده باشد؛ معرفت ما باید بیشتر بشود، اُنس ما با معارف حقّه بیشتر بشود، قُرب ما به خدای متعال بیشتر بشود، شوق ما به عبادت افزونتر بشود.1397/02/27
لینک ثابت
ما حرکت خودمان را به سمت قرآن ادامه بدهیم. عزیزان من، جوانان ایرانی، جوانان مؤمن، جوانان انقلابی! آشناییتان با قرآن، اُنستان با قرآن، استفادهتان از قرآن را روزبهروز بیشتر کنید؛ این مایهی قوّت شما است، این مایهی اقتدار شما است، این مایهی عزّت شما است. امیدواریم انشاءالله همهی ما بیدار بشویم، دنیای اسلام بیدار بشود و بتوانیم این کارها را انجام بدهیم.1397/02/27
لینک ثابت
مسئلهی قرآن، مسئلهی بسیار مهمّ ما است؛ مسئلهی همیشهی دنیای اسلام و امّت اسلام است. ما باید به قرآن تمسّک کنیم. امّت اسلامی اگر از قرآن استفاده نکند و اعراض کند -کمااینکه متأسّفانه در برهههای زیادی از تاریخ ما این اتّفاق افتاده است- ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد؛ همچنانکه خورد.
امروز ما به قرآن احتیاج داریم؛ راه صحیح زندگی جوامع اسلامی و امّت اسلامی، عمل به قرآن است؛ در یک روایتی میفرماید: اِنَّ هٰذَا القُرآنَ حَبلُ الله -اینکه در قرآن دارد که «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا»؛ این حبلالله، همین قرآن است- وَ هُوَ النُّورُ المُبین؛ خاصیّت نور چیست؟ نور فضا را روشن میکند، راه را به انسان نشان میدهد، انسان قدرت بینایی پیدا میکند، بصیرت پیدا میکند؛ نور که نبود، چشم هم به کار نمیآید و فایدهای ندارد، چون جایی را نمیبیند. ما دارای عقل هستیم، دارای تواناییهای گوناگون هستیم، دارای قدرت فکری هستیم، امّا اگر نور نباشد، اینها نمیتواند به ما کمک کند؛ نور لازم است. این نور، قرآن است؛ و الشِّفاءُ النّافِع؛ [ما] مریضیم، بیماری داریم. عقبماندگی کشورهای اسلامی را ببینید؛ تسلّط کفّار بر بسیاری از کشورهای اسلامی را ملاحظه کنید؛ اینکه رئیسجمهور آمریکا با کمال وقاحت میایستد آنجا و میگوید اگر ما نباشیم، بعضی از این کشورهای عربی یک هفته هم نمیتوانند خودشان را حفظ کنند، این تذلیل مسلمانها است؛ این بهخاطر این است که این بیماری است، از این بیماری ذلّت هیچ بیماریای بالاتر و بدتر نیست.
این ذلّت است، این بهخاطر عدم تمسّک به قرآن است، بهخاطر این است که ما این شفا را از دست دادهایم، این درمان را از دست دادهایم. «عِصمَةٌ لِمَن تَمَسَّکَ بِهِ وَ نَجاةٌ لِمَن تَبِعَه» واقعیّت است؛ قرآن این است. ما امروز [به قرآن] احتیاج داریم؛ هم در زندگی شخصیمان به قرآن احتیاج داریم، هم در زندگی اجتماعی، هم در سیاستمان، هم در سلوک حکومتی خودمان.1397/02/06
لینک ثابت
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با اشاره به حلول ماه شعبان، این ماه را همچون ماههای رجب و رمضان، بستری مناسب برای ارتباط بیشتر با خدا و انس با قرآن و استفاده از دعاهای پرمضمون وارده و معرفت اندوزی برشمردند1397/01/29
لینک ثابت
من حالا اینجا در آخر عرایضم به شما جامعهی مدّاحان عرض بکنم، همانطور که گفتم، کار شما مهم است، شما یک رسانهی بسیار مهمّی هستید. وظیفهی جامعهی مدّاح، وظیفهی سنگینی است. همهجا میرَوید، با همهی مردم مواجهید، میدان و فرصت برای گفتن دارید و گوشهایی برای شنیدن حرفهای شما آماده است؛ این وظیفهی شما را سنگین میکند. آنچه اینجا من یادداشت کردهام که به شما عرض بکنم [این است]:
...
ترویج اخلاق و رفتار اسلامی؛ اخلاق اسلامی و رفتار اسلامی را در بین کتابهای اخلاق و از علمای اخلاق بگیرید و به مردم منتقل کنید، با استفادهی از هنر که کار شما هنر است -شعر و آواز، هنر است- اخلاق را ترویج کنید، رفتار صحیح اسلامی را ترویج کنید، برادریِ بین مردم را ترویج کنید، محبّت و مهربانی را ترویج کنید، اتّحاد ملّی را ترویج کنید؛ اُنس با قرآن را، اُنس با نماز را، توجّه به خدا را، پرهیز از گناه را به مخاطبینِ خودتان یادآوری کنید؛ این تذکّرات خیلی ارزش دارد؛ هم برای مخاطبتان ارزش دارد، هم برای خودتان؛ برای خودمان هم ارزش دارد. وقتی ما نصیحت میکنیم کسی را، درواقع خودمان را هم نصیحت کردهایم؛ برای خودمان هم ارزش دارد.1396/12/17
لینک ثابت
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، توصیههایی خطاب به رئیسجمهور و اعضای دولت دوازدهم بیان کردند که «داشتن نیت الهی برای خدمت به مردم بهعنوان بندگان خدا و حل مشکلات آنها»، و «انس با قرآن و دعا» اولین توصیهی ایشان بود.1396/06/04
لینک ثابت
ماه رمضان بر همهی شما، بر همهی قرآنیان مبارک باد؛ انشاءالله. شروع این ماه مبارک را -که یکی از مهمترین خصوصیّات این ماه مبارک، نزول قرآن، انس با قرآن و تلاوت قرآن است- امروز با تلاوت آیات کریمهی قرآن در اینجا شاهد بودیم و حقّاً و انصافاً بهره بردیم؛ واقعاً استفاده کردیم. من تشکّر میکنم از برادرانی که زحمت کشیدند، این جلسه را و این برنامهریزی را ترتیب دادند، انجام دادند؛ خیلی خوب بود.
بحمدالله گلهای قرآنی از سرتاسر این بوستان بزرگی که اسمش ایران است، دارد یکییکی میشکفد و خودش را نشان میدهد. بذر مبارک قرآن در این سرزمین پاشیده شده؛ این هنر انقلاب است، این هنر نظام اسلامی است. در گذشته اینجور نبود؛ در دورهی کودکی ما و جوانی ما، قرآن بهمعنای واقعی کلمه در این کشور مهجور بود؛ [البتّه] گوشهوکنار کسانی بودند که عاشقانه و مجدّانه دنبال فراگیری قرآن یا تعلیم قرآن یا انس با قرآن بودند، لکن فضای عمومی بکلّی [با قرآن] بیگانه بود؛ این خبرها نبود. امروز بحمدالله فضای عمومی کشور با قرآن آشنا است؛ شما میبینید جوانها، نوجوانها، کودکان، در سنین مختلف، از نقاط مختلف کشور، با قرآن اُنس دارند، با قرآن سروکار دارند؛ تلاوت میکنند، تأمّل میکنند، تدبّر میکنند.
پیشرفت تلاوت قرآن هم در کشور خیلی خوب بوده است. خب از اوّل انقلاب، ما شاهد تلاوتهای خوب قرّاءمان هستیم؛ پیشرفتها را انسان بهطور محسوسی مشاهده میکند. آرزوهایی که داشتیم برای اینکه تالیان قرآن و قاریان قرآن که این کارها را انجام بدهند، اینجوری بخوانند، اینجوری تدبّر کنند، اینجوری بفهمند آیه را، اینجوری القاء کنند آیه را -اینها آرزوهایی بود که همیشه داشتیم- بحمدالله یکییکی این آرزوها دارد برآورده میشود؛ اساتید خوب، خوانندگان خوب، جوانان خوب، نوجوانان خوب؛ خدا را شکر؛ ولی این اوّل کار است. عقبماندگی ما در زمینهی اُنس با قرآن و بهرهمندی از قرآن خیلی زیاد است. اینها قدمهای اوّلی است که باید انجام بگیرد. بنده بارها گفتهام، باز هم تکرار میکنم که این جلسات و این نشستنها و این توصیه کردنها و این کارهایی که انجام میگیرد، همه مقدّمه است برای اینکه فضای کشور و ذهنیّت عمومی مردم ما، فضای قرآنی بشود و ذهنیّت، با قرآن اُنس بگیرد و [مردم] با مفاهیم قرآنی اُنس بگیرند؛ مهم این است.
اگر با قرآن اُنس گرفتیم، آنوقت این فرصت و این مجال پیدا خواهد شد که صاحبان فکر از قشرهای مختلف، بر روی نکات قرآنی تدبّر کنند، چیزهایی را از قرآن استفاده کنند، استنباط کنند، بفهمند و به سؤالات گوناگون جواب بدهند. منظورم از سؤالات، شبههها نیست؛ منظور سؤالاتِ دربارهی زندگی است، زندگی کردن. الان میلیونها سؤال در مقابل ما است. وقتیکه یک جامعهای با یک حکومتی، زندگی را به سمت آرمانهایی دارد حرکت میدهد و حرکت میکند، این [جامعه] با هزاران هزار سؤال مواجه است؛ در نوع ارتباطات، در نوع رفتار، در نوع موضعگیریها، در نوع دشمنی و دوستیها، در نوع برخورد با مال، در نوع برخورد با امور دنیا؛ اینها همه سؤالاتی است که مطرح است؛ همهی این سؤالها جواب دارد. بشریّت گمراه و بدبخت شد، بهخاطر اینکه جوابهای درست این سؤالها را پیدا نکرد. بدبختی امروز دنیا -و بشر- بهخاطر این است که جوابهای درست را به این سؤالها بلد نشد، فرا نگرفت؛ پاسخهای غلط، پاسخهای انحرافی، پاسخهای گمراهکننده دریافت کرد، به ذهنش رسید، عمل کرد، [لذا] امروز رسیده به اینجا؛ دنیا امنیّت ندارد، صفا ندارد، معنویّت ندارد، آرامش روحی ندارد، دلهای آحاد جامعه با یکدیگر صاف نیست؛ این وضعیّت امروز دنیا است، همهی دنیا اینجور است.
انسانها برای ارتباط خلق شدهاند، دلها باید باهم مرتبط باشند، به هم محبّت بورزند، به یکدیگر کمک کنند. انسانها باید مثل یک تَنِ واحد در دنیا [باشند]؛ اصلاً بشر اینجوری ساخته شده، اینجوری تدبیر شده؛ امّا امروز شما نگاه کنید ببینید همهجا جنگ، همهجا ناامنی، همهجا ترس، همهجا گمراهی، همهجا دوری دلها از یکدیگر؛ خانوادهها متلاشی؛ اختلاف طبقاتی فاحش؛ عدّهای برخوردار و بهرهمند، عدّهای محروم؛ اینها همه بهخاطر این است که سؤالات زندگی درست جواب داده نشده، غلط فهمیده شده؛ آنوقت این نظامهای اقتصادی و سیاسی کجومعوج در دنیا به وجود آمده و بشریّت، مبتلا است؛ میلیاردها انسان، مبتلای این وضعیّتند؛ حتّی آنهایی که برخوردار هستند هم مبتلایند. اینجور نیست که وقتی ما میگوییم اختلاف طبقاتی هست، یعنی آنکسی که فرض بفرمایید به قول معروف جزو یک درصد جامعهی آمریکایی است، خیلی راحت و خیلی خوش است؛ نه، او هم بدبختیهایی، گرفتاریهایی، مشکلاتی -روحی، روانی- در زندگی خودش دارد که الیٰماشاءالله، گاهی از گرفتاریهای آدم فقیر بیشتر است؛ یعنی همه گرفتارند. جامعهای که راه درست را نشناسد، صراط مستقیم را نشناسد، با خدا مرتبط نباشد، این[طور] است. این جوامع بشری متأسّفانه امروز دچار یک چنین ضلالت و گمراهیای هستند. اینکه شما این همه تکرار میکنید و گفتهاند تکرار کنید «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم»، بهخاطر همین است. صراط مستقیم یعنی آن راهی که این آفتها، این مشکلات در آن وجود ندارد؛ این معنای صراط مستقیم است. دائم از خدای متعال میخواهید که شما را هدایت کند؛ این هدایت در قرآن است. اگر با قرآن اُنس گرفتیم، اگر قرآن را درست فهمیدیم، اگر در قرآن تدبّر کردیم، آنوقت پاسخ درست به سؤالات زندگی به ما داده خواهد شد؛ بایستی برویم دنبال این، این چیز مهمّی است. جوانان عزیز، حالا انشاءالله هرچه با قرآن بیشتر اُنس بگیرید، این حقایق بیشتر برای شما آشکار خواهد شد؛ هرچه از این شربت گوارا بنوشید، بیشتر مشتاق خواهید شد، بیشتر تشنه خواهید شد؛ قرآن اینجوری است.1396/03/06
لینک ثابت