امام (رضواناللهعلیه) در یک صحبتی گفته بودند که -نمیدانم من خودم شنفتم یا از دیگری شنفتم که گفتند- وقتی در پاریس بودیم آمدند گفتند که در فلان دِه، یکی از دِهات خمین، یکی از روستاهای اطراف خمین، مردم راهپیمایی کردند. راهپیمایی عمومی بوده و در آن دِه هم مردم راهپیمایی کردند؛ ملّای ده، یک پیرمردی جلوی جمعیّت حرکت میکرده و مردم شعار میدادند، همان شعارهایی که در تهران میدادند؛ امام فرموده بودند که وقتی من این را شنیدم، گفتم این انقلاب پیروز خواهد شد. (۳) این انقلابی که اینجور نفوذ دارد که تا فلان دِه که آن را امام میشناختند و تا فلانجا میرود و مردم آنجا هم حرکت میکنند، پیروزشدنی است؛ یعنی همهی ملّت، همهی آحاد مردم آمدند به میدان و این بود که رژیم پرسابقهی متّکی به قدرتهای درجهی یک عالم را توانست شکست بدهد و به زانو دربیاورد و از میدان خارج کند. ما که اینجا توپ و تفنگی مصرف نکردیم؛ انقلاب ایران با توپ و تفنگ و کودتا و نیروی نظامی که پیش نرفت، فقط با حضور مردم پیش رفت؛ حضور بدنهای مردم، جسمهای مردم. دلها خوبند، دلها مؤثّرند امّا دلها وقتی در خانهها بتپند و بیرون نیایند، هیچ اثری نمیگذارند؛ وقتی این دل تأثیرش آنچنان شد که جسم را حرکت داد و آورد به خیابان، آنوقت میشود آن راهپیماییها، میشود آن حرکت عظیم؛ و رژیم پادشاهی، با آن سابقه، با آن حمایتی که آمریکا از او میکرد و دیگران میکردند -فقط آمریکا هم نبود؛ آنوقت کشورهای کمونیستی هم از روی رقابت حمایت میکردند از رژیم شاه- بهوسیلهی مردم شکست خورد.
مردم را چه کسی آورد به خیابان؟ شماها آوردید، طلبهها آوردند. بله، امام رهبر بود، اگر امام نبود بدون شک این اتّفاق اصلاً نمیافتاد؛ امّا ابزار امام چه بود؟ آن وسیلهای که فکر امام را، خواستهی امام را، آن نیّت امام را تحقّق بخشید، عملیّاتی کرد، اجرایی کرد، حوزهی علمیّه بود، طلّاب بودند؛ ارتباط انقلاب با حوزهی قم این است. بله، درست است، ما میگوییم همهی اقشار مردم در انقلاب شرکت داشتهاند، واقع قضیّه هم همین است، یا در مورد آن گروههای پیشرو مثلاً میگوییم «دانشجوها، طلبهها» و اسم دانشجوها را میآوریم، درست است، اینها هم واقعاً پیشرو بودهاند، در این شکّی نیست امّا پیشرو بودن و ورود، یک حلقهی وصلی لازم داشت، یک حلقهی واسطی لازم داشت؛ این حلقهی واسط حوزهی علمیّهی قم بود و البتّه حوزههای علمیّهی دیگر؛ فقط حوزهی قم نبود. شما توجّه داشته باشید که این انقلاب عظیم، این پدیدهی حیرتانگیز، این حادثهای که دنیا را تکان داد -[واقعاً] دنیا را تکان داد- منتهی میشود به این حلقهی واسط، یعنی به حوزهی قم. نسبت حوزهی قم با انقلاب این است.1394/12/25
لینک ثابت
امام (رضواناللهعلیه) در یک صحبتی گفته بودند که -نمیدانم من خودم شنفتم یا از دیگری شنفتم که گفتند- وقتی در پاریس بودیم آمدند گفتند که در فلان دِه، یکی از دِهات خمین، یکی از روستاهای اطراف خمین، مردم راهپیمایی کردند. راهپیمایی عمومی بوده و در آن دِه هم مردم راهپیمایی کردند؛ ملّای ده، یک پیرمردی جلوی جمعیّت حرکت میکرده و مردم شعار میدادند، همان شعارهایی که در تهران میدادند؛ امام فرموده بودند که وقتی من این را شنیدم، گفتم این انقلاب پیروز خواهد شد. (۳) این انقلابی که اینجور نفوذ دارد که تا فلان دِه که آن را امام میشناختند و تا فلانجا میرود و مردم آنجا هم حرکت میکنند، پیروزشدنی است؛ یعنی همهی ملّت، همهی آحاد مردم آمدند به میدان و این بود که رژیم پرسابقهی متّکی به قدرتهای درجهی یک عالم را توانست شکست بدهد و به زانو دربیاورد و از میدان خارج کند. ما که اینجا توپ و تفنگی مصرف نکردیم؛ انقلاب ایران با توپ و تفنگ و کودتا و نیروی نظامی که پیش نرفت، فقط با حضور مردم پیش رفت؛ حضور بدنهای مردم، جسمهای مردم. دلها خوبند، دلها مؤثّرند امّا دلها وقتی در خانهها بتپند و بیرون نیایند، هیچ اثری نمیگذارند؛ وقتی این دل تأثیرش آنچنان شد که جسم را حرکت داد و آورد به خیابان، آنوقت میشود آن راهپیماییها، میشود آن حرکت عظیم؛ و رژیم پادشاهی، با آن سابقه، با آن حمایتی که آمریکا از او میکرد و دیگران میکردند -فقط آمریکا هم نبود؛ آنوقت کشورهای کمونیستی هم از روی رقابت حمایت میکردند از رژیم شاه- بهوسیلهی مردم شکست خورد.
مردم را چه کسی آورد به خیابان؟ شماها آوردید، طلبهها آوردند. بله، امام رهبر بود، اگر امام نبود بدون شک این اتّفاق اصلاً نمیافتاد؛ امّا ابزار امام چه بود؟ آن وسیلهای که فکر امام را، خواستهی امام را، آن نیّت امام را تحقّق بخشید، عملیّاتی کرد، اجرایی کرد، حوزهی علمیّه بود، طلّاب بودند؛ ارتباط انقلاب با حوزهی قم این است. بله، درست است، ما میگوییم همهی اقشار مردم در انقلاب شرکت داشتهاند، واقع قضیّه هم همین است، یا در مورد آن گروههای پیشرو مثلاً میگوییم «دانشجوها، طلبهها» و اسم دانشجوها را میآوریم، درست است، اینها هم واقعاً پیشرو بودهاند، در این شکّی نیست امّا پیشرو بودن و ورود، یک حلقهی وصلی لازم داشت، یک حلقهی واسطی لازم داشت؛ این حلقهی واسط حوزهی علمیّهی قم بود و البتّه حوزههای علمیّهی دیگر؛ فقط حوزهی قم نبود. شما توجّه داشته باشید که این انقلاب عظیم، این پدیدهی حیرتانگیز، این حادثهای که دنیا را تکان داد -[واقعاً] دنیا را تکان داد- منتهی میشود به این حلقهی واسط، یعنی به حوزهی قم. نسبت حوزهی قم با انقلاب این است.1394/12/25
لینک ثابت
امام (رضواناللهعلیه) در یک صحبتی گفته بودند که -نمیدانم من خودم شنفتم یا از دیگری شنفتم که گفتند- وقتی در پاریس بودیم آمدند گفتند که در فلان دِه، یکی از دِهات خمین، یکی از روستاهای اطراف خمین، مردم راهپیمایی کردند. راهپیمایی عمومی بوده و در آن دِه هم مردم راهپیمایی کردند؛ ملّای ده، یک پیرمردی جلوی جمعیّت حرکت میکرده و مردم شعار میدادند، همان شعارهایی که در تهران میدادند؛ امام فرموده بودند که وقتی من این را شنیدم، گفتم این انقلاب پیروز خواهد شد. (۳) این انقلابی که اینجور نفوذ دارد که تا فلان دِه که آن را امام میشناختند و تا فلانجا میرود و مردم آنجا هم حرکت میکنند، پیروزشدنی است؛ یعنی همهی ملّت، همهی آحاد مردم آمدند به میدان و این بود که رژیم پرسابقهی متّکی به قدرتهای درجهی یک عالم را توانست شکست بدهد و به زانو دربیاورد و از میدان خارج کند. ما که اینجا توپ و تفنگی مصرف نکردیم؛ انقلاب ایران با توپ و تفنگ و کودتا و نیروی نظامی که پیش نرفت، فقط با حضور مردم پیش رفت؛ حضور بدنهای مردم، جسمهای مردم. دلها خوبند، دلها مؤثّرند امّا دلها وقتی در خانهها بتپند و بیرون نیایند، هیچ اثری نمیگذارند؛ وقتی این دل تأثیرش آنچنان شد که جسم را حرکت داد و آورد به خیابان، آنوقت میشود آن راهپیماییها، میشود آن حرکت عظیم؛ و رژیم پادشاهی، با آن سابقه، با آن حمایتی که آمریکا از او میکرد و دیگران میکردند -فقط آمریکا هم نبود؛ آنوقت کشورهای کمونیستی هم از روی رقابت حمایت میکردند از رژیم شاه- بهوسیلهی مردم شکست خورد.
مردم را چه کسی آورد به خیابان؟ شماها آوردید، طلبهها آوردند. بله، امام رهبر بود، اگر امام نبود بدون شک این اتّفاق اصلاً نمیافتاد؛ امّا ابزار امام چه بود؟ آن وسیلهای که فکر امام را، خواستهی امام را، آن نیّت امام را تحقّق بخشید، عملیّاتی کرد، اجرایی کرد، حوزهی علمیّه بود، طلّاب بودند؛ ارتباط انقلاب با حوزهی قم این است. بله، درست است، ما میگوییم همهی اقشار مردم در انقلاب شرکت داشتهاند، واقع قضیّه هم همین است، یا در مورد آن گروههای پیشرو مثلاً میگوییم «دانشجوها، طلبهها» و اسم دانشجوها را میآوریم، درست است، اینها هم واقعاً پیشرو بودهاند، در این شکّی نیست امّا پیشرو بودن و ورود، یک حلقهی وصلی لازم داشت، یک حلقهی واسطی لازم داشت؛ این حلقهی واسط حوزهی علمیّهی قم بود و البتّه حوزههای علمیّهی دیگر؛ فقط حوزهی قم نبود. شما توجّه داشته باشید که این انقلاب عظیم، این پدیدهی حیرتانگیز، این حادثهای که دنیا را تکان داد -[واقعاً] دنیا را تکان داد- منتهی میشود به این حلقهی واسط، یعنی به حوزهی قم. نسبت حوزهی قم با انقلاب این است.1394/12/25
لینک ثابت