جامعه اسلامی / جامعه/زندگی اجتماعی
[یکی از دغدغههای همیشگی متفکرین اسلامی چگونگی ترویج اسلام و ارائه یک الگو از جامعه اسلامی است] گرایش روزافزون به اسلام در مقطع فعلی نشان دهنده عظمت ایستادگی ملت فلسطین و مردم غزه است.
عامل اصلی عظمت و شکوه مقاومت، مردم غزه و ساکنان ساحل غربی هستند و امیدواریم ملت فلسطین و نیروهای مقاومت مشمول کمک و حمایت و بشارتهای الهی باشند.1403/05/09
لینک ثابت
مقام امامت برای پیغمبران، از مقام رسالت بالاتر است. معنای رسالت پیغمبر این است که پیام الهی را به مردم میرساند، امّا معنای امامت پیغمبر این است که این رسالت را در دل مردم، در اندیشهی مردم و در عمل و کارکرد مردم اجرا میکند؛ این معنای امامت است. لذا شما میبینید خدای متعال به حضرت ابراهیم (علیه السّلام)، بعد از آنهمه امتحانات سختی که برای آن بزرگوار پیش آمد، در اواخر عمر او میفرماید: وَ اِذِ ابتَلىٰ اِبراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماما. خدای متعال بعد از اینهمه حوادث، بعد از اینهمه امتحانات سخت، در آخر عمر به ابراهیم میگوید: اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماما؛ حالا تو به مقام امامت رسیدی. چطور میگوییم آخر عمر؟ چون بعد ابراهیم میگوید: قالَ وَ مِن ذُرِّیَّتی؟ «آیا در ذرّیّهی من هم این امامت وجود دارد؟» که خدای متعال به او جواب میدهد. خب ذرّیّهی ابراهیم مربوط به پیرمردی ابراهیم است دیگر. حضرت ابراهیم (علیه السّلام) در سنین پیری ــ شاید در نودسالگی یا بالاتر ــ صاحب دو فرزند شد؛ قرآن میگوید «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی وَهَبَ لی عَلَی الکِبَرِ اِسماعیلَ وَ اِسحاق»؛ معنای امامت این است. این امامت را پیغمبر اکرم به دستور الهی استمرار میدهد، منتها استمرار این امامت باید با حاکمیّت سیاسی همراه باشد؛ لذا اعلام خلافت میکند، اعلام ولایت میکند؛ «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاه». ضمناً بدانید حدیث غدیر را فقط شیعه نقل نکردهاند، [بلکه] متواتر است بین شیعه و سنّی؛ این حدیث را که پیغمبر فرمود «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاه»، همهی یا بسیاری از محدّثین شیعه و سنّی نقل کردهاند. خب وقتی امامت استمرار پیدا کرد، الگوی زیست اسلامی هم استمرار پیدا میکند. وقتی امامت در جامعه حاکمیّت داشته باشد، زیست جامعه شکل اسلامی پیدا میکند، الگوی اسلامی در جامعه تحقّق پیدا میکند. اگر حاکمیّت سیاسی اسلام از دست برود، خسارت بزرگ این است که زیست اسلامی، زیست اجتماعی اسلامی از بین خواهد رفت؛ بزرگترین خسارت این است.
این تلاشی که ائمّهی ما (علیهم السّلام) در طول زندگی دویستوپنجاهساله برای حاکمیّت اسلام میکردند، مبارزهای که میکردند، آن کاری که بعدها بعضی از بزرگان شیعه انجام میدادند، آن کاری که امام راحل و ملّت ایران در این برههی از زمان برای ایجاد انقلاب اسلامی انجام دادند، همه برای همین است که امامت متّکی بشود به حاکمیّت سیاسی، و این منتهی بشود به اینکه «زیست اسلامی» در جامعه گسترش پیدا کند
«زیست اسلامی» یعنی چه؟ معنای چگونگی زندگی اجتماعی اسلامی چیست؟ این را در قرآن و در نهجالبلاغه و در روایات میشود پیدا کرد. در این الگو، «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» وجود دارد، یعنی «عدالت»؛ در این الگو «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» وجود دارد، یعنی «مرزبندی با دشمن»؛ در این الگو «رُحَماءُ بَینَهُم» وجود دارد، یعنی «مهربانی مؤمنین و مردم با یکدیگر»؛ اینها خطوط اصلی است؛ ما از هر کدام از اینها که غفلت کرده باشیم و غفلت بکنیم و زمین بماند، نقصی در الگوی زیست اسلامی به وجود میآید.
در این الگو «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم» هست؛ یعنی حاکم جامعه رنج مردم را با وجود خود، با همهی دل خود درک میکند، احساس میکند. قرآن میگوید «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم»؛ شما سختی میکشید، پیغمبر رنج میبرد. این از طرف حاکم نسبت به مردم. از طرف مردم هم «اَطیعُوا اللهَ وَ اَطیعُوا الرَّسولَ وَ اُولِی الاَمرِ مِنکُم»؛ مردم هم همراهی میکنند، اطاعت میکنند، کمک میکنند، دنبالهروی میکنند. از این قبیل خطوط روشن برای تبیین زیست اسلامی هزار مورد یا شاید هزاران مورد در قرآن و در نهجالبلاغه و در صحیفهی سجّادیّه و در روایات فراوان وجود دارد و میشود پیدا کرد. این معنای غدیر. غدیر در واقع برای ادامهی تاریخ اسلام سوغاتِ زیست اسلامی را ارائه میدهد؛ حالا اینها که بعد در [مورد] قضیّهی غدیر چه اتّفاقی افتاد، بحثهای دیگری است. معنای غدیر استمرار حاکمیّت الهی و اسلامی است برای اینکه این حاکمیّت بتواند آن الگوی برجسته و پیشرفتهی زیست اسلامی را به وسیلهی امامت استمرار ببخشد؛ این معنای غدیر است؛ این برای شیعه و سنّی دیگر فرقی ندارد؛ همهی فِرَق اسلامی از این بهره میبرند.1403/04/05
لینک ثابت
مسئلهی سیاست [ائمه مهم] است؛ این همان چیزی است که بنده در آن [بررسی] سالهای زندگی ائمّه، عمدتاً این را دنبال میکردم که ائمّه چه کار میکردند و چه کار میخواستند بکنند. بخش سیاست، بخش خیلی مهمّی است. سیاست ائمّه چه بود؟ اینکه امام با همهی آن مقامات، با همهی آن مرتبتِ الهی که دارد و امانت الهی که دستش هست، اکتفا کند به اینکه مثلاً یک مقدار احکام بگوید و یک مقدار اخلاق بگوید و مانند اینها، این به نظر اصلاً برای انسان وقتی که درست توجّه کند قابل فهم نیست؛ آنها هدفهای بزرگی داشتند. هدف عمدهی آنها هم ایجاد جامعهی اسلامی [بوده]؛ که ایجاد جامعهی اسلامی بدون ایجاد حاکمیّت اسلامی امکانپذیر نیست؛ پس دنبال حاکمیّت اسلامی بودند. یک بُعد مهمّ امامت این است؛ امامت یعنی ریاست دین و دنیا، ریاست مادّه و معنا. خب مادّهاش عبارت است از همین سیاست و ادارهی کشور و ادارهی حکومت. و همهی ائمّه دنبال این بودهاند؛ یعنی بدون استثنا همهی ائمّه دنبال این بودهاند؛ منتها با شیوههای مختلف، در فصول مختلف، با روشها و اهداف کوتاهمدّت مختلف؛ [امّا] هدف بلندمدّت یکی بود.1403/02/19
لینک ثابت
هنر مدّاحی و موجودیّتی به نام «هیئت» ــ که محورِ هیئت مدّاح و واعظ است؛ واعظ در کنار مدّاح ــ جزو مهمترین بخشهای قدرت نرم جامعهی اسلامی است. قدرت نرم از قدرت سخت نافذتر و مؤثّرتر است.1402/10/13
لینک ثابت
از خصوصیّات ماه مبارک رمضان، تقویت ارادهها است. یک خاصیّت بزرگ و مهمّ روزه این است که ارادهی شما را تقویت میکند. اراده یک ابزاری است که خدای متعال در وجود آحاد انسانها قرار داده است برای حرکت، برای پیشرفت؛ این نیرو که در ماه رمضان تقویت شده و توانایی بیشتری پیدا کرده است، بعد از ماه رمضان باید در راه رضای الهی، در راه پیشرفت، در جهتی که پروردگار متعال برای آحاد بشر معیّن کرده است به کار بیفتد؛ و جامعهی اسلامی، متضمّن تقویت این راه و هموار کردن این راه و آسان کردن حرکت در این راه است. مسئولان کشور از این امکان استفاده کنند؛ با این تقویت اراده است که میتوان گرهها را باز کرد و مشکلات بزرگ کشور را برطرف کرد؛ با ارادهی قوی، با آن ابزار مهمّی که خدای متعال در اختیار آنها قرار داده است.1402/02/02
لینک ثابت
یکی از مهمترین نقاط قوّت ملّت ایران و جامعهی اسلامی ما این است که بنیهی درونی جامعهی اسلامی ما قوی و مستحکم است؛ روی این فکر کنید؛ این خیلی مهم است؛ استحکام بنیهی درونی نظام اسلامی و ملّت ایران... این استحکام بنیهی نظام اسلامی، این قوّت بنیهی نظام اسلامی، استحکام درونی نظام اسلامی و ملّت ایران، ناشی از ایمان است. مردم ایران مردم مؤمنی هستند؛ حتّی آن کسانی که ممکن است به چشم به نظر برسد که به بعضی از احکام اسلامی پایبندی درستی ندارند، ایمان قلبیشان خوب است؛ به خدا ایمان دارند، به دین ایمان دارند، به قرآن ایمان دارند، به ائمّهی هدیٰ ایمان دارند؛ مردم باایمانی هستند. ملّت ایران باایمان است، با عزّت نفس است، با اعتماد به نفس است؛ اینها موجب شده است که ساخت درونی ملّت ایران و نظام اسلامی استحکام پیدا کند.1402/01/01
لینک ثابت
یک رکن اساسی کشور قوهی قضائیّه است؛ نه فقط در کشور ما، [بلکه در] همه جا. موفّقیّتها و ناکامیهای شما هر دو محکوم به احکام سنّتهای الهی است، و در کلّ کشور هم تأثیر میگذارد. این آیهی شریفهی سورهی حج تکلیف همهی ماها را روشن کرده: اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر. اَقامُوا الصَّلوة، یعنی اقامهی نماز؛ این اشاره است به اینکه حکومت الهی و اسلامی باید تعبّد را و توجّه به خدا را و توجّه به معنویّت را گسترش بدهد. اقامهی صلات به این منظور است؛ باید روح تعبّد در جمهوری اسلامی گسترش پیدا کند. وَآتَوُا الزَّکوة، یعنی زکات بدهند؛ زکات هم معلوم است چیست، لکن اشارهای و نکتهای که در این «آتَوُا الزَّکَوة»ها یا «آتُوا الزَّکَوة»های متفرّقه در قرآن هست، این است که در جامعهی اسلامی بایستی عدالت در توزیع، مورد نظر باشد؛ این [جور] است.
«وَ اَمَروا بِالمَعرُوف» امر به معروف. حالا در صلات و زکات و مانند اینها بالاخره یک کارهایی شده، [امّا در] «اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر» عقبیم. معروف چیست؟ عدالت، انصاف، برادری، ارزشهای اسلامی؛ اینها معروف است؛ باید امر به معروف بکنیم. در قانون اساسی ما هم جزو وظایف، در اصل هشتم همین مسئلهی امر به معروف و نهی از منکر هست. نَهَوا عَنِ المُنکَر؛ از منکر هم نهی [کنید]؛ منکر چیست؟ ظلم است، فساد است، تبعیض است، بیانصافی است، عدم اطاعت الهی است؛ اینها ظلم است، اینها منکر است؛ از اینها باید نهی بشود؛ یعنی اینها [جزو] وظایف است. امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز، مثل زکات جزو وظایف است. و حالا طبق یک روایتی امر به معروف از همهی این احکام الهی حتّی از جهاد هم بالاتر است. حالا نمیخواهیم وارد این جزئیّات بشویم. به هر حال این یک وظیفهای است که جزو وظایف قوّهی قضائیّه هم هست و اگر چنانچه عمل نکردیم، ضربه خواهیم خورد.1401/04/07
لینک ثابت
با همین حرکت تداوم انقلاب و استمرار انقلاب، امروز بحمدالله انقلاب، هم زنده است، هم زاینده و تولیدکننده است. اینکه شما میبینید جبههی استکبار این جور در مقابل انقلاب و در مقابل ملّت انقلابی ایران میایستد و این جور دشمنی میکند، به خاطر این است که انقلاب زنده است. اگر انقلاب نبود، اینها داعی نداشتند این قدر خباثت و ملعنت به خرج بدهند در مقابل ملّت ایران. حالا «زنده بودن انقلاب» یعنی چه؟ یعنی دلبستگی نسلهای جدید کشور به آرمانهای انقلاب. امروز مردم دلبستهی همان آرمانهایی هستند که انقلاب مطرح کرد؛ یعنی استقلال ملّی، عزّت ملّی، رفاه ملّی، عدالت اجتماعی، تحقّق جامعهی اسلامی و در نهایت، همان طور که عرض کردیم، ایجاد تمدّن نوین اسلامی؛ اینها هدفهای بزرگ انقلاب است. مردم ما امروز به این هدفها دلبستهاند، علاقهمندند؛ کاری از دستشان بربیاید -هر کسی بتواند کاری انجام بدهد- واقعاً انجام میدهند؛ یعنی یک اکثریّت عظیمی از کشور این [دلبستگی] را دارند. حالا افرادی هم ممکن است گوشهکنار وجود داشته باشند که یک مقداری کُند باشند در حرکت یا در حرکت داخل نشوند، لکن ملّت ایران عموماً دلبستهی به این آرمانها است. ملّت دلبسته است، انقلاب زنده است و دلیل زنده بودن انقلاب هم یکی همین دشمنی جبههی استکبار است که به خاطر ایستادگی نظام بر سر این هدفها است.1400/11/28
لینک ثابت
«هدفهای انقلاب» که گفتیم، یعنی چه؟ یعنی پیشرفت کشور، عدالت اجتماعی در کشور، اقتدار کشور، تشکیل جامعهی اسلامی در کشور و در نهایت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی و تمدّن بزرگ اسلامی؛ هدفهای انقلاب اینها است. باید دید برای رسیدن به این هدفها، برای رسیدن به عدالت اجتماعی، برای رسیدن به پیشرفت واقعی کشور -نه پیشرفتهای پوشالی و ادّعایی؛ پیشرفتهای همهجانبه، مادّی و معنوی- و برای رسیدن به جامعهی اسلامی که احکام اسلام به معنای واقعی در آن پیاده بشود و مردم بهرهمند بشوند از تحقّق این احکام و در نهایت برای رسیدن به تمدّن نوین اسلامی، چه کارهایی لازم است، آن کارها را در حدّ توانمان [انجام بدهیم]؛ هر کسی در حدّ توان خودش؛ بنده یک جور، آن مسئول یک جور، آن دانشجو یک جور و امثال اینها که حالا عرض خواهیم کرد.1400/11/28
لینک ثابت
حج، عبادتی پُر رمز و راز است. ساخت و ترکیب زیبای حرکت و سکون در آن، سازندهی هویّت فرد مسلمان و جامعهی مسلمان و نمایشدهندهی زیباییهای آن در چشم جهانیان است. از سویی دلهای آحاد بندگان را با ذکر و خشوع و تضرّع، عروج معنوی میبخشد و به خدا نزدیک میکند، و از سویی با پوشش و پویش یکسان و حرکات هماهنگ، برادران را که از چهارگوشهی جهان گِرد آمدهاند، به یکدیگر پیوند میدهد، و از سویی برترین نماد امّت اسلامی را با همهی مناسک پُرمعنی و رازآلودش در برابر چشم جهانیان میگذارد و عزم و عظمت امّت را به رخ بدخواهان میکِشد.1400/04/28
لینک ثابت
حج، عبادتی پُر رمز و راز است. ساخت و ترکیب زیبای حرکت و سکون در آن، سازندهی هویّت فرد مسلمان و جامعهی مسلمان و نمایشدهندهی زیباییهای آن در چشم جهانیان است. از سویی دلهای آحاد بندگان را با ذکر و خشوع و تضرّع، عروج معنوی میبخشد و به خدا نزدیک میکند، و از سویی با پوشش و پویش یکسان و حرکات هماهنگ، برادران را که از چهارگوشهی جهان گِرد آمدهاند، به یکدیگر پیوند میدهد، و از سویی برترین نماد امّت اسلامی را با همهی مناسک پُرمعنی و رازآلودش در برابر چشم جهانیان میگذارد و عزم و عظمت امّت را به رخ بدخواهان میکِشد.1400/04/28
لینک ثابت
که حضور مردم، یک حضور قطعی در باب حکومت اسلامی است- از مسئولیّت انسانها فهمیده میشود. در قرآن کریم و در روایاتِ ما دربارهی مسئولیّت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی هست: کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعِیَّتِه،(۶) یعنی همهی آحاد جامعه مسئولند نسبت به وضع جامعه. مَن اَصبَحَ لا یَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛(۷) امور مسلمین یعنی همین امور جامعهی اسلامی که همهی امور را شامل میشود. یا در این خطبهی معروف صفّین، که مطالب زیادی در باب حکومت در این خطبه وجود دارد، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) یک عبارتی دارند که به نظر من خیلی مهم است: وَ لَکِن مِن واجِبِ حُقوقِ اللَهِ سُبحانَهُ عَلَى عِبادِهِ النَّصیحَةُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم وَ التَّعاوُنُ عَلَى اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم؛(۸) جزو مهمترین و لازمترین حقوق پروردگار این است که: اَلتَّعاوُنُ عَلىٰ اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم؛ باید همکاری کنند تا حق در جامعه اقامه بشود، بر پا بشود؛ یعنی این مسئولیّت مردم است دیگر؛ مردم مسئولند، بایستی کمک کنند که در کشور، حکومت حق بر پا بشود، حکومت خدا بر پا شود.1400/03/14
لینک ثابت
صِرف تغییر یک ارزش محسوب نمیشود؛ تغییر به سمت بهتر شدن ارزش است، تحوّل به سمت سطحِ بالا رفتن ارزش است وَالّا مطلق تحوّل نه. پس بنابراین بایستی احسنالحال را پیدا کرد. احسنالحال به نظر ما همان تقویت خطوط اصلی انقلاب و روان شدن حرکت به سمت آرمانها است؛ یعنی آرمانهای انقلاب مثل عدالت، مثل استقلال، مثل اسلامی شدن جامعه، اینها آرمانهای بزرگ و اساسی است؛ باید حرکت به سمت این آرمانها آسان بشود و روان بشود. الان ما دشواریهای زیادی در این زمینه داریم، احتیاج به یک حرکت تحوّلی وجود دارد.
...
بعضی از آرمانها، آرمانهای کلان نظام جمهوری اسلامیاند، آرمانهای بلندمدّت و میانمدّت هستند و البتّه آرمانهای اساسی هستند که باید به آنها توجّه کرد؛ مثل تشکیل جامعهی اسلامی یا استقرار عدالت اجتماعی یا مسئلهی استقلال، مسئلهی آزادی و مانند اینها؛ اینها آن آرمانهای اساسی است. بعضی از این آرمانها در سطوح خُردتری هستند و در واقع اجزای تشکیل آن آرمانهای سطح بالا محسوب میشوند؛ مثل مثلاً فرض کنید پیشرفت علمی؛ یک آرمان است -یکی از آرمانهای ما قطعاً پیشرفت علمی است- منتها جزئی از مجموعهای است که جامعهی اسلامی را تشکیل خواهد داد یا استقلال ما را مثلاً تشکیل خواهد داد.1400/02/21
لینک ثابت
در داخل کشور، یک گروهی از این روشنفکرنماها -البتّه سالها پیش؛ که اخیراً هم گاهی تکرار میشود- عنوان دگراندیش را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دادند. من در یک سخنرانی گفتم که برای ما دگراندیش مسئلهای نیست؛(۲۱) اندیشهی شما دیگر است، خب دیگر باشد، چه اشکال دارد؟ ما با اندیشهی شما کاری نداریم [لکن] دشمنی نباید بکنید. قرآن روی دشمن و دشمنی کردن تکیه میکند. در سورهی ممتحنه میفرماید: یٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیٰاءَ تُلقونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّة؛(۲۲) با کسانی که دشمن من و دشمن شما هستند -هم دشمن خدایند، هم دشمن جامعهی اسلامیاند- دوستی نکنید، آنها را همراه خودتان و همپیمان خودتان نگیرید. یا آن آیهی معروف «وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل» که در سورهی انفال است، بعد دارد که «تُرهِبونَ بِهٖ عَدُوَّ اللهِ وَعَدُوَّکُم»؛(۲۳) این قوّت ایجاد کردن، اقتدار ایجاد کردن، سلاح تولید کردن و خود را قدرتمند کردن، برای این است که «تُرهِبونَ بِهٖ عَدُوَّ الله»، دشمن را بترسانید؛ بحث غیر دشمن نیست.1399/12/21
لینک ثابت
امام حسن مجتبیٰ (سلام الله علیه) میگوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت میکرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا میکند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛(۲) این درس است. در قضیّهی [نزول سورهی] هلاَتیٰ [آمده است که] «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛(۳) من این را به عنوان یک درس برای امّت اسلامی، برای جامعهی اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلّقی میکنم که کار با اخلاص انجام بگیرد.1399/11/15
لینک ثابت
این نمایش زشتی که در پاریس نشان داده شد،خیلی قابل توجّه و قابل دقّت است. یک نفر کاریکاتوریست، یک غلطی کرده، یک دشنامی به پیامبر به زبان کاریکاتور داده؛ این صرفاً این نیست که حالا یک هنرمندی دچار انحراف و فساد شده و یک غلطی انجام داده؛ فقط این نیست؛ پشت سر این حادثه دستهایی وجود دارد. دلیلش چیست؟ دلیلش همین است که ناگهان میبینیم در دفاع از این کارِ معمولیِ هنری، یک رئیسجمهور یا مثلاً فرض کنید یک دولت میایستد، بعضی دولتهای دیگر هم از او حمایت میکنند؛ پیدا است که تشکیلاتی پشت سر این قضیّه است؛
...
البتّه امّت اسلامی امروز سرشار از خشم و اعتراض است؛ این نشاندهندهی زنده بودن جوامع اسلامی است؛ این جای خرسندی است. در شرق و غربِ دنیای اسلام، مردم و مسئولین و بسیاری از سیاستمداران اسلامی -البتّه بعضی در اینجا هم حقارت خودشان را نشان دادند،- امّا اغلب در اینجا از هویّت اسلامی و از شخصیّت معظّم پیامبر مکرّم اسلام دفاع کردند و خشم و اعتراض خودشان را نشان دادند؛ این نشاندهندهی زنده بودن ملّتها است. منتها یک عبرتی در این ماجرا وجود دارد که این قابل توجّه است؛ این هم از جملهی چیزهایی است که بایستی مورد توجّه کسانی باشد که به مسائل سیاسی دنیا ارتباط دارند و کار میکنند. اینجا دولت فرانسه میآید ربط میدهد این قضیّه را به حقوق بشر و آزادی و این حرفها؛ عبرت ماجرا اینجا است.1399/08/13
لینک ثابت