شهدای مدافع حرم / شهید مدافع حرم/مدافعان حریم اهل بیت (علیهمالسلام)
این را بدانید که هرکدام از جوانهای شما در هر جای سوریه و در هر جای عراق که به شهادت رسیدند، در مقام دفاع از حرم اهلبیت به شهادت رسیدند؛ فرق نمیکند کجای عراق و کجای سوریه باشد، چون جوانهای شما در مقابل کسانی ایستادند که اگر آنها مسلّط میشدند میخواستند اثری از آثار اهلبیت را باقی نگذارند. چه کسی مانع شد؟ همین جوانهای فداکار از جمله بچّههای شما، همسران شما، که رفتند و ایستادند و شربت شهادت نوشیدند. باب شهادت این جور بر روی کسانی که این سعادت را دارند، باز است حتّی برای آن کسانی که در مقام پشتیبانی بودند و در جنگ هم نبودند. ما در دوران جنگ، کسانی را داشتیم که در راه جبهه ماشینشان تصادف میکرد، او هم شهید است، این هم برای خدا است، این هم در راه خدا است. اینها را بایستی ما قدر بدانیم، اینها را بایستی ما با عمق جانمان و از بن دندان بفهمیم. اگر بفهمیم، نگاه ما به مسائل دنیایی فرق میکند. هر جا بچّههای شما شهید شدند، کأنّه پای ضریح امام حسین یا پای ضریح امیرالمؤمنین یا پای ضریح حضرت زینب شهید شدند. فرق نمیکند که در بیابانهای فلان استان سوریه یا فلان استان عراق باشد یا هر جای دیگر باشد، تفاوتی نمیکند. مثل اینکه دم در حرم امام حسین در مقام دفاع شهید شده باشند.1397/12/22
لینک ثابت
شهدای مدافع حرم که در این دوران با اینهمه تبلیغات مخالف و معاند و جورواجور، دلشان پَر میکشد به سمت منطقهی جهاد و شهادت، مقامشان خیلی بالا است. فرق است بین آن وقتیکه رادیو و تلویزیون و مردم همه دارند شعار میدهند و یک عدّه هم به جبهه میروند و به شهادت میرسند -البتّه آنها هم مقامشان خیلی بالا است- با آن وقتیکه این خبرها نیست. اینها با اصرار، با التماس -که ما هم موافق نیستیم، نمیگوییم بروند- میآیند مکرّر، این را میبینند، آن را میبینند، واسطه میتراشند برای اینکه بروند مثلاً در سوریه، در حلب یا در زینبیّه مبارزه کنند و میروند و مبارزه میکنند و جانشان را در این راه میدهند. اینها خیلی مقامشان بالا است.* جوانهای شما در خلال هزاران نفرِ دیگر رفتند این بلا را از سرِ اسلام و مسلمین درواقع رفع کردند؛ کار بزرگی که این جوانهای شما انجام دادند، این است. و این برای خدا بوده؛ وَالّا ما که کسی را تشویق نکردیم [برود]؛ مثل دورهی جنگ که تشویق میکردیم و امام دستور میدادند و مارش عملیّات میزدند؛ این خبرها نبود، امّا درعینحال این جوانها با شوق، با التماس، با علاقهمندی، بلند شدند رفتند؛ این اخلاص است دیگر؛ این اخلاص را خدای متعال برکت میدهد. انشاءالله در آیندهی نهچندان دوری، برکات اینها را دنیای اسلام خواهد دید.1397/12/22
لینک ثابت
به شهدای حرم -شهدای دفاع از حریم اهلبیت (علیهمالسّلام)- بهطور ویژه افتخار میکنیم. علّت هم این است که در زمان دفاع مقدّس، امام (رضواناللهعلیه) و همهی ماها دائماً جوانها را تشویق میکردیم که برای دفاع مقدّس بروند. خب جوانها هم میرفتند و در راه خدا جانشان را کف دستشان میگرفتند و شهید میشدند، پدر مادرها هم با سخاوت و ایثار این هدایا را در راه خدا میدادند. امروز آن کسانی که برای دفاع از حریم [اهلبیت] میروند، به ما التماس میکنند. ما میگوییم نروید، ما اجازه نمیدهیم امّا آنها التماس میکنند. در نامههایی که این جوانها از سرتاسر کشور به من مینویسند، التماس میکنند؛ این خیلی اهمّیّت دارد، این واقعاً حادثهی عجیب و بینظیری است.1397/12/22
لینک ثابت
شهدای شما که درحقیقت در دفاع از مرزهای عقیدتی و مرزهای حسّاس، به شهادت رسیدهاند، چند امتیاز دارند:
یک امتیاز این است که اینها داوطلبانه به استقبال شهادت رفتند؛ یک وقت انسان در خانهی خودش نشسته، دشمن به او حمله میکند، موشک میخورد، شهید میشود؛ او هم شهید است امّا فرق میکند با کسی که از خانه بیرون میآید «وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِهِ مُهاجِراً إِلَی الله»(۱) و هجرت میکند؛ این یک هجرت باارزش است؛ از خانهی خودشان، از راحت خودشان، از میان زن و فرزند و پدر و مادر، خودشان را بیرون میکشند و به سراغ جهاد فیسبیلالله میروند. این یک امتیاز بزرگ است. البتّه در جنگ تحمیلی هم از این قبیل زیاد داشتیم، لکن این معنا در مورد شهدای عزیزی که یا در عراق یا در سوریه در دفاع از حرمهای مطهّر ائمّه به شهادت رسیدند عمومیّت دارد و همهشان از این قبیلند.
...
[یک] امتیاز هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند؛ این هم امتیاز بزرگی است، این هم پیش خدای متعال فراموش نمیشود و نادیده گرفته نمیشود. خدای متعال جزئیّات کارها را حساب میکند. این جوان، همسر جوانی داشته، فرزند کوچکی داشته، پدر و مادری داشته که به او چشم دوخته بودند که کمکحالشان باشد؛ اینها را گذاشته و رفته جانش را کف دست گرفته در راه خدا؛ اینها کوچک است؟ اینها کم است؟ فهم ما و درک ما کفاف نمیدهد که اهمّیّت و عظمت این کار را بفهمیم. بنده خودم که اینجور هستم؛ همانی را هم که میگوییم خیلی کوچکتر و کمتر از آن چیزی است که درواقع هست. خدای متعال میتواند دقیق محاسبه کند. دستگاه خدای متعال دستگاه عجیبی است، دستگاه محاسبات دقیق است، آنجا مو را از ماست میکشند، «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یَرَهُ»؛(۴) بهقدر سنگینی یک ذرّه کار خوب فراموش نمیشود، پیش خدای متعال محفوظ است.1397/12/22
لینک ثابت
شهدای شما که درحقیقت در دفاع از مرزهای عقیدتی و مرزهای حسّاس، به شهادت رسیدهاند، چند امتیاز دارند:
...
اگر دفاع از این حرمها نبود -که البتّه بچّههای ما بخشی از آن خیل عظیم جمعیّت جوانان از عراقی و غیرعراقی بودند که فعّالیّت کردند- این دشمنان عنود و خبیث، به حرمهای اهلبیت اهانت میکردند؛ شاید اگر زورشان میرسید این مکانهای متبرّک را که ملائکهی آسمان به آنها تقرّب میجویند با خاک یکسان میکردند امّا این جوانها نگذاشتند. البتّه بچّههای ما آنجا خیلی کماند، عدد کوچکی هستند، چه در عراق چه در سوریه، بیشتر خودشان هستند لکن شرکت جوانهای ما در این حادثهی مهم، یکی از امتیازات بزرگ آنها است که «فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ»؛(۳) عدّهای از اینها به شهادت رسیدند که بچّههای شما هستند، عدّهی دیگری هم هستند که برای شهادت خودشان را آماده کردهاند.* چه حرم حضرت زینب در شام، چه حرم ائمهی هدا (علیهمالسّلام) در عتبات -در کربلا، در نجف، در کاظمین، در سامرا- شهدایی که در این راه به شهادت میرسند یک امتیاز و رجحانی دارند. اگر این شهدای عزیز جانشان را در دفاع از این حرمها سپر نمیکردند، دشمنان، آنچنان خبیث و لئیم و پست بودند که این حرمها را با خاک یکسان میکردند. همچنانکه در گذشته این کارها را کردند؛ وهّابیها و تکفیریها در گذشته هر کاری توانستند با حرمهای اهلبیت کردند؛ چه در کربلا، چه در بعضی دیگر از بِقاع متبرّکه. در همین اوقات هم شما دیدید که دستشان به حرمهای اهلبیت نرسید امّا مراقد مطهّر بعضی از اصحاب عالیمقام ائمه (علیهمالسّلام) را در سوریه و در عراق ویران کردند. فرزندان شما درواقع جان خودشان را سپر قرار دادند برای اینکه دست این بدخواهان و این خبیثها به حرم اهلبیت نرسد.1397/12/22
لینک ثابت
ارزش شهدای شما خیلی بالا است چون اینها شهیدان دفاع از حریم اهلبیتند؛ خیلی مهم است. شما آن هنگامی را تصوّر کنید که این اشقیای فریبخوردهی مزدور دست آمریکا و اسرائیل، همین داعش و القاعده و از این قبیل، دست پیدا میکردند به حرم حضرت زینب یا حرم اباعبدالله یا حرم کاظمین؛ چه فاجعهای به وجود میآمد. جوانهای مدافع حرم، نگذاشتند این اتّفاق بیفتد؛ این چیز کوچکی نیست. البتّه جوانهای [ایرانی] در بین مجموعهی مدافعین حرم عدّهی زیادی نبودند لکن همهی آن مجموعه، مشمول این لطف و توجّه الهیاند؛ اینها شهیدان ویژهاند. شرح حال بعضی از آنها را که برای من فرستاده بودند و نگاه میکردم، دیدم سابقهی جهاد در دفاع مقدّس هم دارند؛ یعنی در آن دوران هشتساله هم که نوجوان بودند و جوان بودند، رفتند و دفاع کردند؛ حالا هم رفتند در این منطقه دفاع کردند.1397/12/22
لینک ثابت
ما به شهدای شما احترام میکنیم؛ آنها را با یک امیدی اعزام میکنیم، فکر میکنیم که انشاءالله این شهیدان عزیز شما در قیامت به داد ما هم برسند، شفیع ما هم باشند. واقعاً یکی از آرزوهای ما این است که در قیامت با شهدای شما محشور بشویم و ما را شفاعت کنند و ما هم منتفع بشویم.* جوانهای شما، شهیدان بزرگوار ما، شهدای پُرانگیزه، باایمان، شجاع، که برای دفاع از حریم اهلبیت (علیهمالسّلام) داوطلب شدند و با اصرار رفتند و جنگیدند، مجاهدت کردند و در مقابل دشمن ایستادند و به شهادت رسیدند امّا درواقع پیروز شدند.
از دو جهت میشود گفت شهدای عزیز شما پیروز شدند؛ یکی از جهت خدایی و معنوی. چون از گذرگاه زندگی و مرگ، چه کسی است که عبور نکند؟ همه عبور میکنیم دیگر. منتها وقتی که میرویم آن طرف، سرنوشت خودمان را نمیدانیم. این شهدا وقتی میخواهند بروند آن طرف، سرنوشت خودشان را میدانند. میدانند دارند به بهشت، به رضوان الهی، به نعیم الهی میروند. در وصیّتنامهی یکی از همین شهدای امروز که خانوادهشان اینجا تشریف دارند خواندم که نوشته "ما خوشحال رفتیم". خوشا به حالشان! خوشحال رفتند. این یک پیروزی؛ پیروزی رسیدن به رضای الهی، رسیدن به بهشت رحمت الهی.
پیروزی دوّم پیروزی دنیایی است. شما امروز به هرکدام از این مراکز و مناطق خبری و سیاسی دنیا که گوش بدهید، همه میگویند که مجاهدین ایرانی در سوریه پیروز شدند. آمریکا برای این منطقه نقشه داشت؛ درواقع داعش را، جبهةالنّصره را، درست کرده بودند بر ضدّ اسلام، بر ضدّ تشیّع، بر ضدّ جمهوری اسلامی امّا شکست خوردند. همهی دنیا امروز میدانند که آمریکا در سوریه شکست خورد، در عراق شکست خورد، رژیم صهیونیستی آنجا ناکام ماند. این شد پیروزی.
خب، اینها رفتند. میگوید ما خوشحال رفتیم؛ خوشا به حالشان! ماها رفتنمان اوّلِ دغدغهمان است. چرا ما از مرگ میترسیم؟ علّتش چیست؟ چون دغدغه داریم دیگر. همهی کسانی که از مرگ میترسند، از مرگ دغدغه دارند؛ یکی بهخاطر آنچه در اینجا از دست میدهند، یکی بهخاطر گرفتاریهایی که آنجا ممکن است برایشان پیش بیاید. امّا شهید این دو تا را ندارد. آنچه اینجا از دست میدهد، به نظرش کوچک است چون میداند در مقابلش چه چیز است. آنچه آنجا به دست میآورد، میداند که چقدر عالی است؛ لذا خیالش راحت است، دغدغه ندارد. خوشا به حالشان واقعاً!1397/12/22
لینک ثابت
بزرگترین تسلّی برای شما خانوادههای شهدا این است که جوانتان و شهید عزیزتان در راه امام حسین (علیهالسّلام) و در راه عقیلهی بنیهاشم زینب کبری (سلاماللهعلیها) به شهادت رسید. این بزرگترین موهبت الهی است، بزرگترین تسلّا است. البتّه افتخارات شهدای شما زیاد است. اینکه اینها رفتند و با حضور خودشان در این مناطق، کشور ما و جمهوری اسلامی را در دنیا به عزّت رساندند، مسئلهی مهمّی است. اینکه اینها صلابت و قاطعیّت و شهامت ملّت ایران و جوان ایرانی را عملاً به دنیا نشان دادند، موهبت بزرگی است. اینکه اینها توانستند با حضور خودشان در آن مناطق، درحقیقت مرزها و شهرهای کشور را امن کنند، خودش موهبت بزرگی است؛ عظمت و هویّت برجستهای برای جوان ایرانی، برای شهید شما است. اینها همهاش هست امّا اینکه در راه دفاع از حریم اهلبیت و در دفاع از حریم زینب کبرا به شهادت رسیدند، از همهی اینها بالاتر است.1397/12/22
لینک ثابت
بنده از قدیم نسبت به برادران هِزارهای عزیزمان در افغانستان، نگاه ستایشگرانهای داشتم، چون در مشهد از نزدیک دیده بودم. عدّهی زیادی از طلبههایشان با ما مربوط بودند، مأنوس بودند، درس ما میآمدند. خصوصیّات اخلاقی اینها، خصوصیّات دینی اینها، علاقهمندیشان به مسائل دین را از قدیم میدانستم. در قضایای انقلاب و مشکلات فراوانی که در افغانستان پیش آمد و جمعیّت زیادی از برادران افغانی و خانوادههایشان و بعضی تنها به اینجا آمدند، باز همراهی آنها با انقلاب و با مسائل ما بیشتر آشکار شد؛ این را هم ما دیدیم. در دفاع مقدّس عدّهی زیادی از برادران هِزارهی ما جزء شهدا بودند. بعد هم که قضایای سوریه و حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و حرمهای مطهّر اهلبیت در عراق و مسئلهی داعش و اینها پیش آمد، باز یکی از مجموعههایی که پیشقدم شدند برای دفاع، برادران هِزارهی ما بودند؛ هم خوب شرکت کردند، هم خوب جنگیدند و بعد هم جمعی از اینها به شهادت رسیدند. ما برای شهدای شما خیلی ارزش قائلیم. اینها کسانی هستند که در پاسخ به احساس وظیفهی دینیشان، در پاسخ به احساسات شیعی و ولاییشان، وارد یک میدان سخت شدند، امتحان خوبی دادند و بعضی هم به شهادت رسیدند.1397/12/22
لینک ثابت
شماها که به شهدا نزدیک هستید، میتوانید با ارتباط و اتّصال قلبی با آنها، از آنها استفاده کنید، بهره ببرید... شهید با دلهای آشنا و مستعد همراه است، کمک میکند، هدایت میکند، تسلّا میدهد؛ این از جنبهی معنوی و خدایی و اخروی. از جنبهی دنیوی هم شهدای مدافع حرم، فضای کشور را تغییر دادند؛ در این چند سال مفاهیم انقلاب را زنده کردند. عدّهای میخواستند مفاهیم انقلابی را کهنه و کمرنگ کنند؛ فداکاری این دلهای مشتاق جوانهای شما که بلند شدند و رفتند در هزاران کیلومتر آنطرفتر از شهر و خانهی خودشان مبارزه کردند و جنگیدند، و همسر عزیزشان، پدر و مادر مهربانشان، فرزندان و نور چشمانشان را گذاشتند و رفتند، برکت پیدا کرد؛ خدای متعال به این فداکاری بچّههای شما برکت داد و موجب شد که در کشور بتوانند فضای جدیدی را به وجود بیاورند. درحالیکه کشور ما هشتاد میلیون جمعیّت دارد و تعداد شهدای حرم، زیاد هم نیست امّا همین تعدادِ کم توانستند بر فضای عمومی این کشور هشتاد و چند میلیونی تأثیر بگذارند. یک نمونهاش را شما در همین تشییع جنازهها دیدید -عکسهای تشییع جنازهی بچّههای شما در شهرهایتان را برای من آوردهاند- هر جا که اینها تشییع جنازه شدند، این جمعیّت عظیم مردم حضور پیدا کردند.
خیلی از آنهایی که در آن تشییع جنازه آمدند، شاید این جوان را اصلاً ندیده بودند و نمیشناختند امّا آمدند؛ دلها کشانده میشود، دلها دست خداست؛ مثل آهنربا جذب میکند، همانطور که امام حسین جذب کرده است. شهادت حسینبنعلی (سلاماللهعلیه) فوق همهی شهادتها است؛ ببینید چطور بعد از هزار و دویست - سیصد سال دلها را مثل مغناطیسی میکشاند. اربعین را ببینید، این راهپیمایی را ببینید، این اشتیاق جوانها به قبر آن بزرگوار و زیارت آن بزرگوار را ببینید، این مجالس روضهخوانی و سینهزنی را ببینید؛ اینها جاذبه است، این برکتی است که خدا به آن فداکاری داده است. بچّههای شما هم همینجور؛ خدای متعال به خون بچّههای شما، به شهادتشان، به فداکاریشان برکت داد و توانستند در کشور اثر بگذارند.1397/12/22
لینک ثابت
مرزهای کشور به حَسَب ظاهر و در نگاه اوّل مورد تهدید نیست، اگرچه در نهایت چرا؛ مورد تهدید است. اینها دارند میروند از مرزهای اعتقادی دفاع کنند، میروند از حریم اهلبیت دفاع کنند.* این بچّههای ما، همین فرزندان شما که آنجا رفتند، در هر نقطهای از عراق یا سوریه، در مقابل داعش شهید شده باشند، مدافع حرم حضرت زینب و مدافع کربلا و نجفند، اینها مدافع حرمند. اگر این جوانهای شما و جوانهای بعضی از کشورهای دیگر آماده نشده بودند، نرفته بودند، دفاع نمیکردند، نمیایستادند، مردمِ خود آن کشور را به دفاع وادار نمیکردند -که جوانهای ما این کارها را کردند و آنها را هم به دفاع وادار کردند- اگر این کارها نمیشد، این فتنهانگیزان، این وهّابیها و خارجازدینها -که واقعاً از دین خارجند- همانطور که مقبرهی اصحاب پیغمبر و اصحاب امیرالمؤمنین را ویران کردند، خدای ناکرده دستدرازی میکردند به حرم حضرت زینب، و اگر آنجا موفّق میشدند، دستدرازی میکردند به حرم ابیعبدالله (علیهالسّلام)؛ مسئله این است. این جوانهای شما از یک ضایعهی بزرگ در دنیای اسلام جلوگیری کردند.* اگر مردان مجاهد فیسبیلالله در مقابل این عناصر خبیث -که اگر دستشان به مکانهای متبرّک برسد، آنجا را با خاک یکسان میکنند، اینقدر اینها وقیح و خبیثند- نَایستند، قطعاً از تشیّع و نشانههای تشیّع اثری باقی نمیماند.
ما جوانهایمان را برای حضور در جبههی جنگ به مناطق خارج از کشور -سوریه و عراق- نفرستادیم؛ اینها برای برنامههای بالاتر و مهمتر از جنگیدن به جبهه رفتند لکن بعضی مثل فرزندان شما به شهادت رسیدند. اینها درواقع مدافعان حرم حضرت زینبند، مدافعان سامرا هستند، مدافعان کاظمینند، مدافعان حرم امیرالمؤمنین و حرم امام حسیناند. خونهای آن جوانانی که در این راه ریخته شده، چه اهل لبنان باشند، چه اهل سوریه باشند، چه اهل ایران باشند، چه اهل عراق باشند، در دفاع از حریم تشیّع ریخته شده؛ این خونها در دفاع از حرم اهلبیت (علیهمالسّلام) ریخته شده، لذا خیلی ارزش دارد. ما برای این شهدای عزیزی که فرزندان شماها هستند، بعضی همسران شما هستند یا پدران شما هستند، خیلی ارزش قائلیم.*
همهی پدران، مادران، همسران و فرزندان، این را بدانند که خون این شهدا -شهدای دفاع از حریم اهلبیت- هدر نرفت؛ این را همه بدانند.* کسانی که در سوریه به شهادت میرسند، اینها درواقع دشمن را از کشور دور نگه میدارند؛ دشمنی که اگر در سوریه و عراق جلوی او گرفته نشود، به تهران و تبریز و اصفهان و مشهد میآید. این شهیدان علاوه بر اینکه از مرقد مبارک حضرت زینب دفاع میکنند، شهیدانی هستند که دشمن را از حریم کشور دور نگه میدارند.1397/12/22
لینک ثابت
جوانهای شما که برای انجام وظیفه، برای دفاع از حرم اهلبیت، جان خودشان را کف دست گرفتند و آمادهی فداکاری شدند و به شهادت رسیدند، نهفقط افتخار خانوادههای خودشان بلکه افتخار دنیای اسلام و دنیای تشیّعند. هر مکتبی که بتواند انسانهایی را تربیت کند که در هنگام احساس نیاز و احساس ضرورت، حاضر باشند جانشان را در راه خدا، در راه هدف فدا کنند، آن مکتب، مکتب موفّقی است. این جوانها و این شهدا با فداکاری خود نشان دادند و اثبات کردند که مکتبشان یعنی اسلام و تشیّع یک مکتب انسانساز و باعظمت و موفّق است و پیش خواهد رفت؛ حقّ اینها اینقدر بزرگ و عظیم است. بعضی از این وصیّتنامهها و نامهها را بنده ملاحظه کردم، حقیقتاً مایهی افتخار است که انسان ببیند جوانهایی اینجور روشنضمیر، اینجور آگاه، اینجور فداکار، اینجور شجاع، از سرزمین معنوی خود [دفاع میکنند] -بله، اینها از آب و خاک افغانستان یا ایران دفاع نمیکنند- از آب و خاک اسلام دفاع میکنند، از حقیقت و هویّت تشیّع دفاع میکنند، از حریم اهلبیت دفاع میکنند؛ اینها واقعاً مایهی افتخارند.* بچّههای شما، جوانهای شما واقعاً چهرهی درخشانی از اسلام را دارند نشان میدهند. کمتر دورهای بوده که اینهمه جوان مؤمن و با عزم و اراده، بهطور عملی در میدان وارد بشوند؛ خیلیها همیشه حرف میزنند منتها حرف با عمل فرق دارد. امروز جوانهای ما -از قبیل همین پسر شما- حرف را با عمل همراه کردند، بلکه حرف هم نزدند و عمل کردند.
اینها واقعاً کارهای بزرگی انجام دادند؛ [با] کارهایی که اینها در سوریه و عراق انجام دادند -اینطور که ما در سوریه گزارش داریم و اطّلاع داریم- و با فداکاریهای خودشان واقعاً توانستند نقشههای آمریکا را که برای کلّ منطقه، از جمله برای ما و برای دیگران خطرناک بود از بین ببرند؛ البتّه هدف اصلی [توطئهها] جمهوری اسلامی است. انشاءالله بعد از این هم جمهوری اسلامی به کمک این مردم پُرشور و مؤمن خواهد توانست نقشهها را از بین ببرد. نهاینکه همهی مردم ایران پُرشورند؛ نه، یک عدّه هم هستند که برایشان هیچ فرقی نمیکند، یک عدّه هم هستند که ساز مخالف میزنند امّا یک عدّهی قابل توجّه عظیمی خوشبختانه در کشور ما وجود دارند که به مبانی، ارزشها و اصول انقلاب به معنای واقعی کلمه معتقدند. دلیل اعتقادشان هم این است که حاضرند جانشان را در این راه بدهند؛ دیگر از این بالاتر چه میشود!1397/12/22
لینک ثابت
این شهدای ما، همین جوانهای شما، همین عزیزان و امثال اینها اگر نمیرفتند و دفاع نمیکردند، امروز دشمنان اهلبیت، حرم حضرت زینب را با خاک یکسان کرده بودند، سامرا را با خاک یکسان کرده بودند، اگر دستشان میرسید کاظمین و نجف و کربلا را هم با خاک یکسان کرده بودند؛ این کارها را آنها در تاریخ کردند، ما خبر داریم. بزرگان آنها و گذشتگان آنها، همان کسانی هستند که تقریباً دویست سال قبل، کربلا را غارت کردند؛ مردم را قتلعام کردند؛ رفتند حرم امام حسین، داخل حرم مطهّر حسینبنعلی (علیهالسّلام) -که آن قبّه، خانهی عرش الهی است، مهبِط(۶) ملائکهی الهی است- ضریح حضرت را شکستند، صندوق چوبی را شکستند، آتش زدند، رویش قهوه درست کردند و نشستند قهوه خوردند؛ اینها همانهایند. اگر این جوانهای شما نبودند، اگر نمیرفتند و دفاع نمیکردند، قضیّه همان قضیّه بود، مسئله همان مسئله بود. اینها رفتند از مرز ولایت دفاع کردند، از مرز دین و حریم اهلبیت دفاع کردند و به شهادت رسیدند.1397/12/22
لینک ثابت
بعضی از شهدای مدافع حرم -که امروز هم خانوادههایشان اینجا تشریف دارند- کسانی هستند که چند سال در جنگ تحمیلی هم شرکت کردند و آرزویشان این بوده که به شهادت برسند و به شهادت نرسیدند؛ حالا به مجرّد اینکه دیدند باب جهاد و شهادت باز است کآنّهُ پرواز کردند، رفتند و به شهادت رسیدند. اینها ارزشهایی است که در درجهی اوّل، شما خانوادهها به آن توجّه داشته باشید. همهی مردم ما باید قدر این عزیزان را بدانند و همچنین قدر شما خانوادهها را بدانند که بر این مصیبتها صبر کردید، تحمّل کردید و این مشکلات و این سختیهای فراق عزیزان را برای خاطر رضای الهی به جان خریدید.1397/12/22
لینک ثابت
یک کتابی(۲۱) تازه خواندهام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دههی ۷۰، مینشینند برای اینکه در جشن عروسیشان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسیشان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) میشود؛ گریهی ناخواستهی این دختر، دل او را میلرزاند؛ به این دختر -به خانمش- میگوید که گریهی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم میگوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است.1397/06/15
لینک ثابت
وقتی شما در راه خدا مجاهدت میکنید، چنین نیست که برَوی جانت را دودستی بدهی دست دشمن و بگویی بکُش؛ نه آقا! شما هم ضربه میزنی به او. این مرزبان ما که در مرزها به شهادت میرسد، قبلش مبالغ زیادی ضربه به دشمن زده، مانع نفوذ دشمن شده، جلوی توطئهی دشمن را گرفته، جلوی فساد دشمن را گرفته؛ این جوان ما که در دفاع از حرم، در فلان کشور خارجی در مقابل داعش ایستاده و شهید شده، قبل از اینکه شهید بشود، صد ضربه به او زده، جلوی او را گرفته، اهداف او را ناکام کرده، پدر او را درآورده، حالا هم شهید میشود. فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلُون؛ هم میکُشند، بعد هم خودشان کشته میشوند. وَعدًا عَلَیه؛ این یک وعدهی الهی است؛ خدا دارد به شما وعده میدهد.1396/03/28
لینک ثابت