جهاد تبیین از خصوصیّات حضرت زهرا (سلام الله علیها) در میان خصوصیّات برجسته و ممتاز فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)، یکی از خصوصیّات بسیار برجسته «جهاد تبیین» فاطمهی زهرا است. ایشان دو خطابهی ممتاز و نامدار ایراد کردند که یکی از آن دو خطابه، خطابهی معروف ایشان: «اَلحَمدُ لِلَّهِ عَلى ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکرُ عَلى ما اَلهَم»(۱) در جمع صحابه است که دربارهی این خطابه گفته شده که در ردیف بهترین خطبههای نهجالبلاغه است ــ آن کسانی که اهل بلاغت و اهل فهمند، اینجور گفتهاند؛ مملو است از معارف و حقایق ــ یکی هم آن خطبهی حضرت خطاب به زنان مهاجر و انصار است: «اَصبَحتُ وَ اللَهِ عائِفَةً لِدُنیاکُم قالِیَةً لِرِجالِکُم» یا «عائِفَةً لِدُنیاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجالِکُنَّ»؛(۲) این دو خطابه «جهاد تبیین» فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در مدّت کوتاهی بعد از رحلت پیغمبر است.1402/10/13
«اَلحَمدُ لِلَّهِ عَلى ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکرُ عَلى ما اَلهَم» ترجمه: « خدا را بر نعمت هایش سپاس مى گویم، و بر توفیقاتش شکر میکنم...»
2 )
الإحتجاج ، احمد بن على طبرسی، ج ۱، ص ۱۰۸
«اَصبَحتُ وَ اللَهِ عائِفَةً لِدُنیاکُم قالِیَةً لِرِجالِکُم» یا «عائِفَةً لِدُنیاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجالِکُنَّ» ترجمه: « به خدا در حالى صبح کردم که از دنیاى شما متنفرم، مردان شما را دشمن مى شمرم، و از آنها بیزارم...»
حضرت زهرا، تجسّم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن این زندگی کوتاه هیجدهساله یا اندکی بیشترِ این بزرگوار یک چنین ماجرایی دارد که ماجرای مهمّی است. آن حضرت تجسّم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن است، که به اینها باید توجّه کرد؛ درس فاطمهی زهرا بیشتر این موارد است. برخی از مفاهیم اسلامی مفاهیم اختصاصی است، مثل مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند؛ در همهی اینها اوج قلّهی تصوّر، حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است. در عرصهی تربیت فرزند، در عرصهی همکاری با شوهر، در عرصههای مشترک و در آن چیزهایی که بین زن و مرد مشترک است، مثل بندگی خدا -وظایف بزرگ مثل بندگی خدا- وضعیّت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) یک وضعیّت فوقالعاده اعجابانگیز و مهم است. امام حسن مجتبیٰ (سلام الله علیه) میگوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت میکرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا میکند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛(1) این درس است. در قضیّهی [نزول سورهی] هلاَتیٰ [آمده است که] «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛(2) من این را به عنوان یک درس برای امّت اسلامی، برای جامعهی اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلّقی میکنم که کار با اخلاص انجام بگیرد. حسن بصری که از زهّاد ثمانیّهی معروف است و زاویه هم دارد با اهلبیت، میگوید که «ما کان فی هذه الامّة اعبد من فاطمة کانت تقوم حتّی تورّم قدماها».(3) معنای این تعبیر «ما کان اعبد من فاطمة» این نیست که شبیه او و به اندازهی او تعدادی وجود داشتند؛ نه، در تعبیرات عربی معنایش این است که هیچ کس در امّت، مانند او نبود از لحاظ عبادت. این را حسن بصری میگوید؛ حسن بصری دوران فاطمهی زهرا را درک نکرده، امّا اینکه این طور قاطع این حرف را میزند نشان میدهد این جزو مسلّمات و متواتراتی بوده است که در آن زمان وجود داشته. اینکه وظیفهی عبادت، بعد وظیفهی امر به معروف و مجاهدت، یعنی حضور در آن میدان عجیبی که بنا بود سرنوشت امّت اسلام در آن میدان تعیین بشود و آن حضور طوفانی عجیب فاطمهی زهرا با آن خطبههای عجیب. نقشهی جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فیسبیلالله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه، و در عین حال عابد و بندهی خدای متعال. و در نهایت، فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) نشان داد که زن میتواند به رتبهی عالی عصمت برسد که اینها خصوصیّات این بزرگوار است.1399/11/15
2 )
سوره مبارکه الانسان آیه 9 إِنَّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنكُم جَزاءً وَلا شُكورًا ترجمه: (و میگویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم!
3 )
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص: 341
شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، مصیبتِ همیشهی زمان اما دربارهی شهادت امروز. این شهادت، مصیبتی نیست که در برههیی از زمان اتفاق افتاده باشد و الان ما به یاد آن اشک بریزیم؛ نه، این مصیبتِ همیشهی زمان است. مصیبت شهید کردن امیرالمؤمنین، این «تهدّمت واللَّه ارکان الهدی» ، فقط برای آن زمان خسارت نیافرید؛ برای طول تاریخ بشر خسارت ایجاد کرد. فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) بیستوپنج سال قبل از این تاریخ در بستر بیماری به زنان مدینه فرمود اگر علی را بر سر کار میگذاشتند، «لساربهم سیراً سُجُحاً» - «سُجُح» یعنی هموار - راه زندگی را بر مردم هموار میکرد. «لا یکلِمُ خُشاشه»؛ نمیگذاشت - به تعبیر من - اقتدار حکومت و روحیهی حکومتگریِ اسلام اندکی به پیکر جامعهی اسلامی زخم بزند؛ نمیگذاشت ذرهیی آسیب ایجاد کند؛ کار را پیش میبرد و از هر آسیبی هم جلوگیری میکرد. بهترین شکل حکومت کردن این است که حکومت به مردم زخم نزد؛ زندگی مردم را هم از لحاظ مادی و معنوی آباد کند. «ولا یکلّ سائرهُ و لا یُمُلّ راکبه و لاوردهم منهلا غیرا صافیا رویّا»؛ اینها را فاطمهی زهرا آن روز فرمود.(1) این واقعه بیستوپنج سال عقب افتاد؛ ولی بالاخره امت اسلامی جمع شدند و امیرالمؤمنین را سرِ کار آوردند. امیرالمؤمنین در همین چند سال؛ یعنی از ذیحجّهی سال 35 تا ماه رمضان سال 40 - چهار سال و نُه ماه یا ده ماه - کارهای بزرگی انجام داد. کارهایی را پایهگذاری کرد که اگر شمشیر غدر و خیانت نمیبود و این جنایت بزرگ به وسیلهی ابنملجم و عناصر پشت پردهی این جنایت صورت نمیگرفت، امیرالمؤمنین این راه را ادامه میداد و باز دنیای اسلام شاید تا قرنها بیمه و تأمین میشد. لذا مصیبتی که آن روز وارد شد، برای دنیای اسلام و تاریخ اسلام پُرخسارت بود. باز هم این منهل رَویِّ صافیِّ زلالی را که میتوانست دنیای اسلام را سیراب کند، از دسترس دنیای اسلام دور کردند؛ لذا مصیبتِ همیشه است.1383/08/15
معانی الاخبار، شیخ صدوق ص 355 ؛
احتجاج، طبرسی ج 1 ص 109 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 43 ص 158 و 160 ؛
« .... وَ اللَّهِ لَوْ تَكَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص لَاعْتَلَقَهُ وَ لَسَارَ بِهِمْ سَيْراً سُجُحاً لَا يَكْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا يُتَعْتَعُ رَاكِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِيراً فَضْفَاضاً تَطْفَحُ ضِفَّتَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ تَخَيَّرَ لَهُمُ الرَّيَّ غَيْرَ مُتَحَلٍّ مِنْهُ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ الْمَاءِ وَ رَدْعِهِ سَوْرَةَ السَّاغِبِ وَ لَفُتِحَتْ عَلَيْهِمْ بَرَكَاتُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَيَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاكَ الدَّهْرُ الْعَجَبَ وَ إِنْ تَعْجَبْ وَ قَدْ أَعْجَبَكَ الْحَادِثُ إِلَى أَيِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ بِأَيَّةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّكُوا اسْتَبْدَلُوا الذُّنَابَى وَ اللَّهِ بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْكَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ- أَ فَمَنْ يَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّی إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» ترجمه: « به خدا سوگند اگر از زمام و افسار [خلافت] كه رسول خدا (ص) به دست او نهاده بود خودداری نمی كردند و و رها نمی شدند، همانا كه آن را محكم می گرفت و آنان را با آرامش و با سيرى ملايم به [سوى سعادت و حقّ] حركت می داد، بىآنكه بواسطه كشيدن افسار، مركوب زخمى گردد، و سوار بر آن تكان شدیدی بخورد، تا ايشان را به سرچشمه جوى زلال و گوارا و فراوان آب [حيات] برساند، جويبارى كه آبى پاك دو سمت آن لبریز و موج مىزند و آنان را سيراب مىنمود، سير و سيراب از آن جاى باز مىگرداند، در حالى كه خودش از آن بهرهاى نمىبرد، مگر اندكى كه جلوی شدت گرسنگی گرسنه ای كند و [آن زمان بود] كه [درهاى] بركات از زمين و آسمان به روى مردم گشوده مىشد. خداوند به آنچه بدست آورده بودند آنها را مجازات خواهد كرد آگاه باشید و بياييد بشنويد هر قدر زنده بمانی هر روز، روزگار چيز عجيبی به تو نشان خواهد داد و اگر تعجب كنی همانا كه رویداد تو را به شگفتی واداشته است. به چه تكیه گاهی تكیه كردند؟ و به چه نشانه تمسكی تمسك كردند؟ به خدا قسم پر را با دم و كتف را با سرین عوض كردند (آنها به جای انتخاب افراد شایسته، بی لیاقتان را انتخاب نمودند) بينیهای قوم و گروهی به خاك ماليده باد كه خيال میكنند كار خوبی انجام دادند، در صورتی كه در واقع آنها اهل فسادند، ولی نمی فهمند آیا كسی كه به سوی حق هدایت می كند سزاوارتر است كه پیروی شود یا آنكس كه هدایت نشده است پس چه شده است شما را چگونه حكم می كنید؟
لزوم اجتناب روزهدار از گناه ، همانند اجتناب وی از خوردن مرحلهی دوم روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنی نگاهداری گوش و چشم و زبان و دل - حتّی طبق بعضی از روایات - نگاهداری بشرهی انسان، پوست بدن و موی بدن انسان از گناه. از امیرالمؤمنین علیهالسّلام نقل شده است که «الصّیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرّجل من الطّعام و الشّراب(1)»؛ همانطوری که از غذا و از آشامیدنی و از مشتهیّات نفسانی اجتناب میکنید، از گناه هم اجتناب کنید. این یک مرحلهی بالاتر برای روزه است. این فرصت ماه رمضان، فرصت مغتنمی است که انسان تمرین اجتناب از گناه کند. بعضی از جوانان در مراجعاتی که دارند، به بنده التماس دعا که میکنند، از جمله مکرّر میگویند شما دعا کنید که ما بتوانیم گناه نکنیم. البته دعا کردن خوب و لازم است و میکنیم؛ اما گناه نکردن، به ارادهی انسان احتیاج دارد. باید تصمیم بگیرید که گناه نکنید و وقتی تصمیم گرفتید، این کار بسیار آسانی خواهد شد. اجتناب از گناه، چیزی است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه میکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار میشود. در ماه رمضان، بهترین فرصت است که همه این را تمرین بکنند. روایت دیگری از فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها نقل شده است که فرمود: «ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه(2)»؛ انسان از روزه چه بهرهای خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟ در یک روایت نقل شده است که زنی به خدمتکار خود اهانت کرد. ظاهراً آنها در همسایگی پیامبر، یا مثلاً در سفری همراه آن حضرت بودند. پیامبر اکرم طعامی در دستشان بود، به او تعارف کردند و فرمودند: از این بخور. آن زن گفت من روزهام. نقل شده است که پیامبر به او اینطور فرمودند: «کیف تکونین صائمه و قد سببت جاریتک»؛ چطور تو روزهای؛ در حالی که به خدمتکار خودت دشنام دادهای؟ «انّ الصوم لیس من الطعام و الشّراب»؛ روزه فقط این نیست که از خوراک و نوشیدنی اجتناب کنید. «و انما جعل اللَّه ذلک حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل والقول»(3)؛ خدا خواست که انسان روزهدار به سراغ گناهان و آلودگیها نرود؛ و از جملهی این گناهان، گناهان زبان است؛ بدگویی و اهانت به دیگران است. از جملهی این گناهان، گناهان دل است؛ دشمنی و کینهی دیگران را در دل پروراندن است. بعضی گناهان به معنای اصطلاح شرعی است؛ بعضی گناهان اخلاقی است؛ مراتب گوناگونی دارد. پس، مرحلهی دوم روزهداری این است که انسان بتواند از گناهان، خود را جدا کند و بخصوص شما جوانان عزیز از این فرصت استفاده کنید. شما جوانید. جوان، هم قدرت و توانایی دارد و هم صافیِ دل و نورانیّتِ دل برای او یک فرصت است. در طول ماه رمضان، از این فرصت استفاده کنید و اجتناب از گناهان را - که مرحلهی دوم روزهداری است - تمرین نمایید.1378/09/26
الغارات ، ابراهیم بن محمد ثقفی، ج 2، ص 342 ؛
مستدركالوسائل، محدث نوری، ج 7 ، ص 367 ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی، ج 68 ، ص 231 ؛ و ج 93 ، ص 294 ؛
خطب علی ع فحمد الله و أثنى عليه و ذكر النبی فصلى عليه ثم قال أما بعد فإنی أوصيكم بتقوى الله ..... الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب ترجمه: ... امام علی (ع) فرمودند: روزه یعنی دوری از محرمات همانگونه كه انسان از غذا و نوشیدنی منع می شود.
2 )
دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تميمى ج 1 ص 268 ؛
بحارالانوار ، علامه مجلسی : ج 93 ص 295 ح 25 ؛
میزان الحكمه : ج 2 ص 1687 ؛
ما يصنع الصائم بصيامه إذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه ترجمه: حضرت فاطمه (س) فرمودند: روزه دار تا زمانی كه زبان و گوش و چشم و اعضایش را حفظ نكند با روزه گرفتنش كاری نیكی نمی كند.
3 )
النوادر، احمد بن محمد بن عیسی ص 21 ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی، ج 93 ، ص 292 ؛
كافی،شیخ كلینی ، ج 4 ص 87 ح3 ، نحوه ؛
إن الصيام ليس من الطعام و الشراب وحده .... و إن أبی ع قال سمع رسول الله ص امرأة تساب جارية لها و هی صائمة فدعا رسول الله ص بطعام فقال لها كلی فقالت أنا صائمة يا رسول الله فقال كيف تكونين صائمة و قد سببت جاريتك إن الصوم ليس من الطعام و الشراب و إنما جعل الله ذلك حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل و القول يفطر الصائم ما أقل الصوام و أكثر الجواع ترجمه: ... رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شنيدند زنى روزهدار، كنيز خود را دشنام مىدهد، حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله غذايى خواستند، و به آن زن فرمودند: بخور، عرض كرد: يا رسول اللَّه، من روزه دارم، فرمودند: چگونه روزهدار هستى و حال آنكه كنيزت را دشنام مىدهى؟ روزه [تنها امساك كردن از خوردن] غذا و نوشيدنى نيست، در واقع خداى تبارك و تعالى آن را مانعى از غیر از آن دو از رفتار و گفتار زشت قرار داد كه روزهدار روزه اش را افطار مىكند چه اندكند روزه داران و چه زيادند گرسنهها.
جایگاه والای حضرت زهرا(سلام الله علیها) نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها، هرچه بگوییم، کم گفتهایم و حقیقتاً نمیدانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّهی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصهی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بیپایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر میمانیم. میدانید که همزمانی و همعصری از عواملی است که مانع از شناختِ درستِ شخصیتها میشود. ستارگان درخشان عالم بشریّت غالباً در زمان حیاتشان بهوسیلهی همعصرانشان شناخته نشدهاند؛ مگر عدّهی کمی از برجستگان که انبیاء و اولیاء باشند؛ آن هم بهوسیلهی عدّهی معدودی. امّا فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها چنانند که در زمان خودشان، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاصّشان، بلکه حتّی کسانی که شاید رابطهی صمیمانه و گرمی هم با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند. اگر به کتابهایی که دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها بهوسیلهی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را میبینید که از زبان پیغمبر صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در ستایش صدّیقهی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل میکنند. بسیاری از این روایات، از زبان کسانی است که از آن قبیل بودهاند؛ مثل بعضی از زوجات پیغمبر و دیگران. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «واللَّه ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسولاللَّه صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیهتر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم. «و کان اذا دخلت الیه، اذا دخلت علی رسولاللَّه قامت قام الیها»؛ وقتی که فاطمهی زهرا بر پیغمبر وارد میشد، آن حضرت برمیخاست و مشتاقانه به سمت او میرفت. این معنای تعبیرِ «قام الیها» است. اینطور نبود که وقتی فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها وارد اتاق میشود، پیغمبر جلو پای او فقط بلند شود. قامالیها؛ برمیخاست و به سمت او میرفت. در بعضی از این نقلها، باز از همین راوی اینگونه آمده است: «و کان یقبلها و یجلسها مجلسه»(1)؛ فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها را میبوسید، دست او را میگرفت و میآورد در جای خودش مینشاند. این مقام فاطمهی زهراست. انسان دربارهی این دختر چه بگوید؟ دربارهی این موجود باعظمت چه بگوید؟1373/09/03
سنن ابی داود ، ابوداوود ج 2 ص 522 ؛
سنن ترمذی ، ترمذی ج 5 ص 361 ؛
الادب المفرد ، بخاری ص 202 ؛
الصحیح ابن حبان ، ابن حبان ج 15 ص 403 ؛
مارایت أحداكان أشبه سمتا و هدیاو دلا، و قال الحسن : حدیثا و كلاما،و لم یذكرالحسن السمت و الهدی والدل ،برسول الله صلی الله علیه وسلم من فاطمه كرم الله وجهها : كانت اذا دخلت علیه قام الیها فأخذ بیدها و قبلهاوأجلسهافی مجلسه ،وكان إذ دخل علیهاقامت إلیه فأخذت بیده فقباته وأجلسته فی مجلسها.» ترجمه: عایشه نقل كرده است: من كسی را شبیه تر از فاطمه (س) در هیأت و وقار و سیرت به رسول خدا (ص) نديدم و حسن بن علی گفت در گفتار و كلام و حسن بن علی هیات و وقار و سیرت را ذكر نكرده است و چون بر پيامبر وارد می شد بلند می شد و به سمت او می رفت و دست او را می گرفت و می بوسيد و بر جاى خودش می نشانيد، و چون پیامبر بر او وارد می شد از جای خود بلند می شد و به سمت او می رفت و دست او را می گرفت و می بوسيد و بر جاى خودش می نشانيد.
نمونه بودن عبادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) عبادت فاطمهی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است.«حسن بصری» که یکی از عباد و زهاد معروف دنیای اسلام است، دربارهی فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها میگوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها». پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد! (1) امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام میگوید: شبی - شب جمعهای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیهالصّلاةوالسّلام، میگوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؛» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار؛» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیهی والاست.(2)1371/09/25
مناقب آل أبی طالب عليهمالسلام ، ابن شهر آشوب مازندرانی ج 3 ص 341 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 43 ص 84 ،
مَا كَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا ترجمه: حسن بصری گوید: در بین این مردم كسی عابدتر از فاطمه نیست آنقدر در نماز میایستاد كه قدمهایش ورم میكرد.
2 )
علل الشرائع، شیخ صدوق ج1 ص 181 ح 1 ؛
كشف الغمة ،علی بن عیسی اربلی ج1 ص 468 ؛
دلائل الامامة ، محمد بن جریر طبری ص 56 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی ج 43 ص 82 ح 3 ؛
« رَأَيْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ»، ترجمه: امام حسن(ع) فرمود مادرم فاطمه را در شب جمعه ای دیدم كه در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال ركوع و سجده بود تا اینكه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم كه برای مردان و زنان مومن دعا می كرد و با اسم آنان را نام می برد و برایشان زیاد دعا می كرد ولی برای خویش چیزی نمی خواست پس به او گفتم: مادرم چرا آنگونه كه برای دیگران دعا می كنی برای خود دعا نمی كنی؟ و او گفت پسرم اول همسایه بعد خانه.(دیگران مقدم ترند.)
ایثار حضرت زهرا(س) ما باید این راه را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها»(1) اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! [حضرت زهرا(س)]ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همهی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامعهی بزرگ زمان خود ایستاد؟ ما هم باید همچنان که همسر بزرگوارش فرمود «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله»،(2) از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیای ظلم و استکبار نترسیم و تلاش کنیم. مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سورهی دهر دربارهی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه».(3) ما هم باید همین کارها را بکنیم. این نمیشود که ما دم از محبت فاطمهی زهرا(سلاماللَّهعلیها) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(علیهالسّلام) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!(4) ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در «کافی» شریف و بعضی از کتب دیگر در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آنطوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.1370/10/05
مناقب آل أبی طالب عليهمالسلام ، ابن شهر آشوب مازندرانی ج 3 ص 341 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 43 ص 84 ؛
ما كان فی هذه الامه اعبد من فاطمه كانت تقوم حتی تورم قدماها .... ترجمه: حسن بصری گوید: در بین این مردم كسی عابدتر از فاطمه نیست آنقدر در نماز میایستاد كه قدمهایش ورم میكرد.
2 )
خطبه 201 : از سخنان آن حضرت است در پايدارى در راه حق أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِيرٌ وَ جُوعُهَا طَوِيلٌ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا فَقَالَ سُبْحَانَهُ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ فَمَا كَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّكَّةِ الْمُحْمَاةِ فِي الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَكَ الطَّرِيقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِي التِّيهِ . ترجمه: اى مردم، در راه هدايت از كمى اهل آن وحشت نكنيد، كه مردم بر سر سفرهاى گرد آمدهاند كه زمان سيرى آن اندك، و مدّت گرسنگى آن طولانى است.
اى مردم، جز اين نيست كه خشنودى و خشم است كه مردم را بر محورى جمع مىكند. غير اين نبود كه ناقه ثمود را يك نفر پى كرد، امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان به آن برنامه رضايت دادند،
خداوند سبحان فرمود: «همه آن را پى كردند، پس همه پشيمان شدند». آن گاه سرزمين آنان بر اثر فرو رفتن صدا كرد مانند صداى فرورفتن آهن داغ در زمين نرم و هموار.
اى مردم، هر كه راه راست و روشن را به پيمايد به آب رسد، و هر كه بيراهه رود در بيابان به سرگردانى افتد.
3 )
سوره مبارکه الحشر آیه 9 وَالَّذينَ تَبَوَّءُوا الدّارَ وَالإيمانَ مِن قَبلِهِم يُحِبّونَ مَن هاجَرَ إِلَيهِم وَلا يَجِدونَ في صُدورِهِم حاجَةً مِمّا أوتوا وَيُؤثِرونَ عَلىٰ أَنفُسِهِم وَلَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ ۚ وَمَن يوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ ترجمه: و برای کسانی است که در این سرا [= سرزمین مدینه] و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست میدارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمیکنند و آنها را بر خود مقدّم میدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شدهاند رستگارانند!
فی قوله تعالى وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً قال نزلت فی علی [بن أبی طالب ع] و [زوجته] فاطمة [بنت محمد] و جارية لهما و ذلك أنهم زاروا رسول الله ص فأعطى كل إنسان منهم صاعا من الطعام [طعام] فلما انصرفوا إلى منازلهم جاء [هم] سائل يسأل فأعطى علی صاعه ثم دخل يتيم [عليه عليهم] من الجيران فأعطته فاطمة بنت محمد صاعها فقال لها علی إن رسول الله ص كان يقول قال الله و عزتی و جلالی لا يسكت [بكاء اليتيم بكاؤه] اليوم عبد إلا أسكنته من الجنة حيث يشاء ثم جاء أسير من أسراء أهل الشرك فی أيدی المسلمين يستطعم فأمر علی السوداء خادمهم فأعطته صاعها فنزلت فيهم الآية وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً. ترجمه: