مسائل جزئی داخل جامعه را میشود اصلاح كرد. جزئی كه عرض میكنیم، نه اینكه بیاهمیت است - دارای اهمیت است - لیكن مسائل فردی و شخصی و جزئی و مربوط به اشخاص است؛ اینها را میشود اصلاح كرد. اساس این است كه انسان بتواند نظام را حفظ كند. چالش اصلی نظام اسلامی از روز اول تا امروز این بوده است؛ یعنی حفظ نظام اسلامی و حفظ این اساس و حفظ آن مرزها و شاخصهائی كه این نظام را از بقیهی نظامهای دنیا جدا میكند.
ما یك شباهتهائی به دیگران داریم، مشتركاتی داریم؛ لیكن آن چیزی كه هویت اصلی این نظام را تشكیل میدهد - كه آن، اطاعت از خدای متعال و سیر بر مسیر الهی است - بایستی محفوظ بماند. چالش واقعی و اصلی نظام ما از اول هم همین بوده است؛ یعنی مخالفان، نظام را، این حركتِ بر اساس حكم الهی و دین الهی را برنمیتابند. چرا برنمیتابند؟ حالا بعضی با یك نگاه عمیق و نافذشان میفهمند كه این یك تحدی بر علیه نظامهای مادی است، لذا از این جهت با آن مواجهه میكنند؛ بعضی هم نگاه میكنند، آثار مترتب بر این نظام را در دنیا میبینند: همان طور كه امام فرمودند هستههای حزباللَّه باید در همهی دنیای اسلام تشكیل شود، میبینند تشكیل شده است. میبینند دلها به سمت اسلام گرایش پیدا كرده است. میبینند احساس هویت اسلامی در تك تك مسلمانها در بسیاری از نقاط جهان اسلام به وجود آمده است؛ و این، منافع مادی آنها را تهدید میكند. به هر حال میفهمند منشأ، اینجاست؛ لذا مقابله میكنند، معارضه میكنند. واقعاً ما هیچ نظامی را سراغ نداریم كه تا این حد معارضهها با او شدید و جبههی استكبار در مقابل او همدست و متحد باشد. از اول انقلاب تا حالا این معنا وجود دارد.
خوب، ما بایستی به تحكیم و حفظ نظام اهتمام بورزیم. پایههای نظام، مشخص و معلوم است؛ همه باید بر اساس آن حركت كنند؛ در جهت تحكیم این پایهها بایستی تلاش كنند، حركت كنند، اقدام كنند، ابتكار كنند.
.
.
.
.
.
ما امروز مواجه هستیم با یك جبههی دشمنیِ بزرگ در سراسر دنیای قدرتمندان؛ این جبههای است كه شكل گرفته است در مراكز قدرت بینالمللی، قدرتهای مالی و اقتصادی، كه غالباً هم در مشت صهیونیستها و سرمایهدارهای بزرگ است. این جبهه در مقابل نظام اسلامی از همهی وسائل استفاده میكند و در داخل هم متأسفانه كسانی به اینها جواب میدهند؛ كسانی میشوند طرف مورد اعتماد آنها، حرف آنها را تكرار میكنند، به آنها پاس میدهند، برای اینكه آنها بتوانند به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند! یك چنین حالتی متأسفانه وجود دارد. لیكن در مقابل آن، بیداری مردم، آگاهی مردم، انگیزهی مردم، حضور مردم، دینداری مردم، علاقهمندی مردم به مبانی نظام و پایههای نظام وجود دارد. اینها حقائقی است كه در جمهوری اسلامی وجود دارد. و ما پیش رفتیم. ما در طول این سالهای متمادی، خدا را شكر میكنیم كه پیش رفتیم.
آنچه كه وظیفهی امروز ماست، حفظ این هندسهی عظیم است؛ این را باید حفظ كرد. باید در حفظ این هندسه، مرزبندی كرد. این مرزبندیای كه من عرض میكنم، اینجاست؛ والّا در مسائل مادون این - حالا چه مسائلی كه در درجهی دوم اهمیت است، چه در مراتب پائینتر - ممكن است اختلاف نظرهائی باشد؛ این اختلاف نظرها به جامعه ضربه نمیزند. اختلاف نظر موجب پیشرفت میشود.
.
.
.
.
آنها میخواهند نظام اسلامی، نظام دینی، نظام مبتنی بر اطاعت از خدا و رسول وجود نداشته باشد. هر آن چیزی كه تضمین كنندهی اطاعت عمومی این نظام است، برای آنها دشمن محسوب میشود؛ علیهاش اقدام میكنند، علیهاش فعالیت میكنند، همهی تلاش خودشان را برای زدن آن متمركز میكنند. این طرف قضیه بایستی تلاش و سعی خودش را بكند، برای اینكه همین اركان اصلی را، این مبانی و مبادی اصلی را حفظ كند. مسئلهی اصلی را نبایستی مغفولٌعنه قرار داد.
صریح و روشن هم بایستی خطوط را مشخص كرد. یعنی آن كسانی كه پایبند به نظام اسلامی و پایبند به حضور مردم - با همین انگیزه و ایمانی كه مردم دارند - هستند، باید مرزشان با كسانی كه دلشان نمیخواهد این حركت به این شكل، اسلامی ادامه پیدا كند، مشخص شود. با قانون معارضه میكنند، با قانون مخالفت میكنند. باید این مرز هم، مرز روشن و واضحی باشد تا مردم دچار خطا و اشتباه نشوند. مردم به ماها نگاه میكنند؛ ما بایستی بدانیم كه خط چه جوری است. این، اصل قضیه است. هر چیزی كه مادون این است، قابل اغماض است، قابل حل است. ولو اختلاف نظری هم وجود داشته باشد، این اختلاف نظر نباید به معارضه و مجادله و مخاصمه بینجامد؛ كه از این مخاصمات، دشمن سود میبرد. حرف ما این است.
آن كسانی كه این نقشهی كلی را كه متبلور است در قانون اساسی و حكمیت قانون و داوری قانون، قبول دارند، جزو مجموعهی نظام اسلامی هستند. آن كسانی كه اینها را رد میكنند، كسانیاند كه خودشان به دست خودشان صلاحیت حضور در نظام اسلامی را دارند از دست میدهند و صلاحیت ندارند. كسانی كه حاضر نیستند قانون را تحمل كنند، كسانی كه حاضر نیستند اكثریت را قبول كنند، كسانی كه آن انتخابات عظیم چهل میلیونیِ مایهی افتخار را زیر سؤال میبرند، یك نقطهی قوّت را برای نظام میخواهند تبدیل كنند به یك نقطهی ضعف، اینها در واقع دارند خودشان، خودشان را از این كشتی نجات - كه نظام اسلامی است - بیرون میاندازند؛ والّا هیچ كس نمیخواهد كسی را از كشتی نجات بیرون بیندازد.
حضرت نوح نبیاللَّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنیّ اركب معنا و لا تكن مع الكافرین». نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این كشتی نجات شوید، «و لا تكن مع الكافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ كس را از نظام بیرون نمیكنیم؛ اما كسانی هستند كه خودشان، خودشان را از نظام بیرون میكنند؛ خودشان را از نظام خارج میكنند.
امیدواریم كه خدای متعال به ما توفیق بدهد تا بتوانیم نظام اسلامی را با همین كلیت و با همین جهتگیریِ درست كه بحمداللَّه تا امروز آمدهایم، حفظ كنیم و بتوانیم به این نظام و به این مردم خدمت كنیم.1388/12/06
لینک ثابت