ما هم باید بفهمیم؛ ما شیعیان هم باید بفهمیم؛ بدانیم سیاست استکبار امروز، جدا کردن شیعه از غیر شیعه است، جدا کردن گروههای مسلمان از یکدیگر و به جان هم انداختن گروههای مسلمان است. ما باید کمک نکنیم به این هدف؛ ما بایستی نگذاریم دشمن به این هدف برسد؛ هم ما موظفیم، هم غیر شیعه؛ آن کسانی که شیعه نیستند؛ جمعیتها و مذاهب غیر شیعه در اسلام. همه این را بدانند: امروز شیعه است که در ایران اسلامی، این پرچم اقتدار اسلامی و عزت اسلامی را بلند کرده است و بر روی دست گرفته و استکبار احساس عجز میکند؛ این یک واقعیت است؛ این یک واقعیت است. این توطئههائی که در این سی سال علیه نظام جمهوری اسلامی از سوی دشمنان گوناگون - البته در رأس آنها آمریکا و خبیثترین آنها انگلیس - انجام دادند، به خاطر این است که اینها مرعوبند؛ از حرکت اسلامی، از بیداری اسلامی، از به خود آمدن دنیای اسلام میترسند؛ میدانند که اگر دنیای اسلام به خود بیاید، توجه کند، احساس استقلال کند، احساس هویت کند، احساس عزت بکند، این منطقهی حساس دنیا که در اختیار مسلمانان است - که حساسترین مناطق دنیا، همین منطقهی مسلماننشین است - از تحت سیطرهی استکبار بیرون خواهد رفت؛ از این میترسند. چون میترسند، توطئه میکنند؛ ابزارهای گوناگون را به کار میگیرند. امروز سردمداران سیاستهای استکباری - آمریکا و صهیونیستها و بقیهی مستکبرین - همهی توان خودشان را به کار گرفتهاند، بلکه بتوانند ملت ایران را، نظام جمهوری اسلامی را منزوی کنند، بیاثر کنند؛ نتوانستهاند و به توفیق الهی، به فضل الهی، به حول و قوهی الهی باز هم نخواهند توانست.1388/09/15
لینک ثابت
در همین قضیهی هستهای شما ملاحظه کنید، کارشان به اینجا رسیده است که دروغپراکنی کنند، افکار عمومی دنیا را گمراه کنند و دروغ بسازند. مسئله، مسئلهی فلان رادیو و فلان دستگاه تبلیغاتی نیست، مجموعهی سیاستمداران غربی متأسفانه - یعنی همان مجموعهی مؤثر که بیشتر هم تحت تأثیر صهیونیستها هستند - شده کارشان این: گمراه کردن افکار عمومی، دروغپردازی کردن، شعارهای دروغین ساختن. ما میخواهیم از این رؤسای کشورها؛ اینقدر دروغ نگویند. این دولتهای غربی، دولت آمریکا، دولت انگلیس، بعضی دیگر از دولتهای اروپائی، اینقدر افکار عمومی دنیا را گمراه نکنند. این دروغها به ضرر خودشان تمام خواهد شد؛ امتحان کردند، دیدند. وقتی دروغ گفتند، خلاف گفتند، بعد حقیقت آشکار شد، آبروئی برای آنها نمیماند؛ کما اینکه در بعضی از موارد همین اتفاق افتاد؛ دروغی گفتند، افکار عمومی را گمراه کردند، کارهائی را بر اساس آن انجام دادند، بعد حقیقت روشن شد. ملتهای خودشان گریبان خود اینها را خواهند گرفت.1388/09/15
لینک ثابت
امروز این نفتی که از چاههای این منطقه بیرون میآید، سودش برای دولتهای غربی از سودش برای کشورهای نفتخیز بیشتر است! - امروزی که نفت مال ماست، در اختیار ماست، دست ماست، زورگوئی میکنند، فردا که ما بخواهیم انرژی هستهای را از خود آنها بگیریم، شما ببینید چه بر سر ملتها میآید. نظام جمهوری اسلامی فکرِ آن روز را میکند. لذا امروز اصرار میکند که ما بایستی این علم را، این فناوری را، این دانائی را، این تمکّن را برای خودمان کسب کنیم. آن وقت جنجال راه میاندازند در دنیا که چرا میخواهید شما این را کسب کنید؟ و تهمت میزنند، افکار عمومی را گمراه میکنند که اینها دنبال بمب اتمند، اینها فلانند.1388/09/15
لینک ثابت
چه سودی میبرند آن کسانی که سعی میکنند این جمعیت و این جریان عظیم اسلامی را از محدودهی اسلام بیرون نشان بدهند، که سیاستها امروز دنبال آنهایند. امروز سیاستها همین را ترویج میکنند؛ چرا؟ چون شیعه به برکت روح ولایت توانسته است کاری را بکند که همهی مسلمانان آرزوی آن را داشتهاند. همهی مسلمانان خیرخواه و دلسوز و علاقهمند آرزو میکردند که یک روزی اسلام با همان تمامیت و حقانیت بر کرسی قدرت بنشیند. روشنفکران مسلمان در این یکی دو قرن اخیر در حسرت چنین روزی زندگی کردند و در حسرت او از دنیا رفتند. امروز این را شیعه به وجود آورده است؛ این حاکمیت اسلامی را، این عظمت اسلامی را، این عزت اسلامی را. این، به برکت روح ولایت است. دشمن این را میبیند، میخواهد دوْر شیعه را، دوْر اهل ولایت را خالی کند. لذا امروز اتهامات علیه تشیع از همیشه بیشتر است. در طول تاریخ بودهاند افراد کجفهم و کجتابی که علیه شیعه حرف زدند، اتهامات وارد کردند، دروغهائی ساختند؛ اما امروز از همهی آن اتهامات، حجمِ اتهامات بیشتر است و اینها دست سیاستهاست؛ چرا این را نمیفهمند؟
ما هم باید بفهمیم؛ ما شیعیان هم باید بفهمیم؛ بدانیم سیاست استکبار امروز، جدا کردن شیعه از غیر شیعه است، جدا کردن گروههای مسلمان از یکدیگر و به جان هم انداختن گروههای مسلمان است. ما باید کمک نکنیم به این هدف؛ ما بایستی نگذاریم دشمن به این هدف برسد؛ هم ما موظفیم، هم غیر شیعه؛ آن کسانی که شیعه نیستند؛ جمعیتها و مذاهب غیر شیعه در اسلام. همه این را بدانند: امروز شیعه است که در ایران اسلامی، این پرچم اقتدار اسلامی و عزت اسلامی را بلند کرده است و بر روی دست گرفته و استکبار احساس عجز میکند؛ این یک واقعیت است؛ این یک واقعیت است. این توطئههائی که در این سی سال علیه نظام جمهوری اسلامی از سوی دشمنان گوناگون - البته در رأس آنها آمریکا و خبیثترین آنها انگلیس - انجام دادند، به خاطر این است که اینها مرعوبند؛ از حرکت اسلامی، از بیداری اسلامی، از به خود آمدن دنیای اسلام میترسند؛ میدانند که اگر دنیای اسلام به خود بیاید، توجه کند، احساس استقلال کند، احساس هویت کند، احساس عزت بکند، این منطقهی حساس دنیا که در اختیار مسلمانان است - که حساسترین مناطق دنیا، همین منطقهی مسلماننشین است - از تحت سیطرهی استکبار بیرون خواهد رفت؛ از این میترسند. چون میترسند، توطئه میکنند؛ ابزارهای گوناگون را به کار میگیرند. امروز سردمداران سیاستهای استکباری - آمریکا و صهیونیستها و بقیهی مستکبرین - همهی توان خودشان را به کار گرفتهاند، بلکه بتوانند ملت ایران را، نظام جمهوری اسلامی را منزوی کنند، بیاثر کنند؛ نتوانستهاند و به توفیق الهی، به فضل الهی، به حول و قوهی الهی باز هم نخواهند توانست.1388/09/15
لینک ثابت
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه آلاف التّحیّة و السّلام) یک قلهی مرتفع است؛ هم برای حاکم اسلامی و حکومت اسلامی، هم برای هر فرد مسلمان.
جوانی آن بزرگوار، الگوست برای جوانهای امت اسلام؛ آنجور با صفا و صداقت و بصیرت، حقیقت را دیدن، شناختن، به دنبال آن دویدن، از آن با همهی وجود دفاع کردن، میدانهای خطر را طی کردن، خطر را ندیده گرفتن و به هیچ انگاشتن، از راه صحیح یک سر سوزن منحرف نشدن، چشم به پیغمبر داشتن، «یحذو حذو الرّسول»؛ دنبال پیغمبر قدم به قدم حرکت کردن، در مقابل امر الهی و اوامر پیغمبر تسلیم محض بودن، در عین حال لحظه به لحظه بر دانش خود افزودن، عمل را با علم خود منطبق کردن در همهی آنات زندگی.1388/09/15
لینک ثابت
باید بصیر بود؛ باید آگاه بود؛ باید هوشیار بود. ملتها در مسیر خودشان، در موارد حساس باید بفهمند دشمن دارد چه کار میکند. وقتی میبینند از عهدهی یک ملت با برخورد نظامی بر نمیآیند، با برخوردهای تهدیدآمیز و ارعابآمیز بر نمیآیند، آن وقت شروع میکنند از طرق دیگر اخلال کردن؛ این را بفهمیم. ایجاد اختلاف، ایجاد دشمنی، بهانهجوئی.1388/09/15
لینک ثابت
تلاش را رها نکنید، جوانان عزیز! کار را رها نکنید، بصیرت را رها نکنید. امیرالمؤمنین الگوست؛ الگوی شما جوانهاست. علم امیرالمؤمنین، تقوای امیرالمؤمنین، پاکدامنی امیرالمؤمنین، الگوست. اینها را رها نکنید. جهاد در راه خدا را، تلاش در راه خدا را - که هر میدانی، جهاد متناسب خودش را دارد - رها نکنید و بدانید که فردای این کشور از امروز این کشور بمراتب انشاءاللَّه بهتر خواهد بود.1388/09/15
لینک ثابت
اعلام مسئلهی ولایت، رسالتی الهی
اینی که پیغمبر اکرم حساسترین زمان را برای اعلام مسئلهی ولایت انتخاب کرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ خدای متعال بود. از طرف پروردگار وحی رسید که: «بلّغ ما انزل الیک من ربّک». نه اینکه پیغمبر مسئلهی امامت و ولایت را از سوی پروردگار قبلاً نمیدانست؛ چرا، از اولِ بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بود. بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان کرد و آشکار کرد که جای تردیدی باقی نمیگذاشت؛ اما اعلان رسمی باید در حساسترین زمان اتفاق میافتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیک من ربّک و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛(1) یعنی این یک رسالت الهی است که باید بگوئی. بعد هم که در غدیر خم، در نزدیکی جحفه، نبی مکرم مردم را متوقف کردند، کاروانهای حجاج را جمع کردند و این مطلب را اعلان کردند، آیهی شریفه آمد که: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی»؛ نعمت کامل شد، دین کامل شد. در سورهی مبارک مائده قبل از آیهی «الیوم اکملت»، این آیهی مبارک است: «الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون»؛(2) امروز روز یأس و ناامیدی دشمنان است؛ یعنی معیار مشخص شد، شاخص معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز کنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند کرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت غدیر این است.1388/09/15
1 )
سوره مبارکه المائدة آیه 67
يا أَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَبِّكَ ۖ وَإِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يَهدِي القَومَ الكافِرينَ
ترجمه:
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند.
2 )
سوره مبارکه المائدة آیه 3
حُرِّمَت عَلَيكُمُ المَيتَةُ وَالدَّمُ وَلَحمُ الخِنزيرِ وَما أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ وَالمُنخَنِقَةُ وَالمَوقوذَةُ وَالمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطيحَةُ وَما أَكَلَ السَّبُعُ إِلّا ما ذَكَّيتُم وَما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَستَقسِموا بِالأَزلامِ ۚ ذٰلِكُم فِسقٌ ۗ اليَومَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِن دينِكُم فَلا تَخشَوهُم وَاخشَونِ ۚ اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَأَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ الإِسلامَ دينًا ۚ فَمَنِ اضطُرَّ في مَخمَصَةٍ غَيرَ مُتَجانِفٍ لِإِثمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ
ترجمه:
گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفهشده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرتشدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.
لینک ثابت
تطبیق تمام معیارهای برتری برای خلافت، با امیرالمومنین(علیه السلام)
پس مسئلهی خلافت پیغمبر بر اساس وحی الهی است؛ بر اساس ارادهی پروردگار است، دست پیغمبر هم نبود. اما اگر پیغمبر اکرم میخواست انتخاب بکند، چه کسی را باید انتخاب بکند؟ آن کسی باید قاعدتاً مورد گزینش نبی مکرم قرار بگیرد که همهی معیارهای اساسی اسلام در او در حد کامل باشد. خب، حالا امیرالمؤمنین را همهی مسلمانان عالم در محاسبهها بسنجند - درست است که احادیث گوناگونی در فضیلت برخی از صحابه نقل شده است - معیارها را نگاه کنند، پهلوی هم بگذارند، ردیف کنند، اینها را با قرآن و با سنت مسلّم مقایسه کنند، ببینند چه کسی برگزیده خواهد شد. علم امیرالمؤمنین، که علم یکی از معیارهاست؛ پیغمبر اکرم دربارهی امیرالمؤمنین طبق نقل همهی مسلمانان - شیعه و سنی - میفرمود: «انا مدینة العلم و علیّ بابها»،(1) از این بالاتر چه شهادتی؟ دربارهی جهاد امیرالمؤمنین، خدای متعال: «و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه»،(2) آیه نازل شده است در مورد مجاهدت امیرالمؤمنین و ایثار امیرالمؤمنین؛ دربارهی کس دیگری این آیه نازل نشده است. دربارهی انفاق امیرالمؤمنین: «و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکینا و یتیما و اسیرا»؛(3) امیرالمؤمنین و خاندان مکرم نزدیک او مشمول این آیهاند. «انّما ولیّکم اللَّه و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون».(4) همه گفتهاند این، دربارهی امیرالمؤمنین است. این معیارها - معیارهای متعددی که در اسلام، معیار برگزیدگی است، معیار برتری است - از علم و تقوا و انفاق و ایثار و جهاد و بقیهی معیارهائی که در اسلام وارد شده است، همه و همه، یکی یکی با امیرالمؤمنین تطبیق میکند. کیست که بتواند این چیزها را در علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) انکار کند؟1388/09/15
1 )
الخصال ، شیخ صدوق ج 2 ص 572 ؛
احتجاج طبرسی ج 1 ص 78 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 40 ص 206 ؛
كنزالعمال ،متقی هندی : ج 13 ص 148 ح 36463؛
....سمعت رسول الله ص يقول أنا مدينة العلم و علی بابها و لن تدخل المدينة إلا من بابها ......
ترجمه:
....از رسول خدا (ص) شنيدم ميفرمود من شهر دانشم و على در آنست هرگز بشهر نتوان در آمد جز از در آن...
2 )
سوره مبارکه البقرة آیه 207
وَمِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءوفٌ بِالعِبادِ
ترجمه:
بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون علی (ع) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
3 )
سوره مبارکه الانسان آیه 8
وَيُطعِمونَ الطَّعامَ عَلىٰ حُبِّهِ مِسكينًا وَيَتيمًا وَأَسيرًا
ترجمه:
و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند!
4 )
سوره مبارکه المائدة آیه 55
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَهُم راكِعونَ
ترجمه:
سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند.
لینک ثابت
تعیین تکلیف امت اسلامی در زمینه ی هدایت و حکومت در غدیرخم
عید غدیر را فرمودهاند: «عید اللَّه الاکبر»(1)؛ از همهی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این عید بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همهی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تکلیف امت اسلامی در زمینهی هدایت، در زمینهی حکومت، در این حادثهی غدیر معیّن شده است.1388/09/15
1 )
تهذيبالأحكام،شیخ طوسیج3 ص143
إقبالالأعمال،سید بن طاووس ص : 476
المناقب،ابن شهر اشوب،ج3ص24
بحارالأنوار،مجلسی، ج37،ص156ح40
صِيَامُ يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ يَعْدِلُ صِيَامَ عُمُرِ الدُّنْيَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْيَا لَكَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِكَ وَ صِيَامُهُ يَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی كُلِّ عَامٍ مِائَةَ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ هُوَ عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَر...».
ترجمه:
امام صادق(ع) فرمود روزه عید غدیر خم برابر است با روزه عمر دنیا، اگر انسانی زندگی كند سپس تمام طول دنیا روزه گیرد برای او ثواب آن است. و روزه آن در نزد خدای بزرگ و بلند مرتبه در هر سال برابر است با صد حج تمتع و صد حج عمره قبول شده و آن عید بزرگ خداوند است.
لینک ثابت
حضرت علی (علیه السلام) ، الگوی کامل
آن وقتی هم که نوبت حکومت و سیاست به حسَب تقدیر الهی به او میرسد، مردم مراجعه میکنند، اصرار میکنند، از آن حضرت میخواهند که زمام قدرت را در دست بگیرد، مقتدرانه وارد میدان میشود؛ «لایخاف فی اللَّه لومة لائم»؛(1) از هیچ چیز نمیترسد، هیچ ملامتی او را از راه بر نمیگرداند. یک الگوی کامل؛ این امیرالمؤمنین است.1388/09/15
1 )
تحف العقول ، حسن بن شعبه حرانی ص 176 ؛
الغارات :ابراهیم بن محمد ثقفی : ج 1ص 142 ؛
شرح نهج البلاغه : ابن ابی الحدید : ج 6 ص65 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی : ج 33، ص 540 ؛
«....وَ أَمَرَهُ أَنْ يَدْعُوَ مَنْ قِبَلَهُ إِلَى الطَّاعَةِ وَ الْجَمَاعَةِ فَإِنَّ لَهُمْ فِی ذَلِكَ مِنَ الْعَافِيَةِ وَ عَظِيمِ الْمَثُوبَةِ مَا لَا يَقْدِرُونَ قَدْرَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَ كُنْهَهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُلَيِّنَ لَهُمْ جَنَاحَهُ وَ أَنْ يُسَاوِيَ بَيْنَهُمْ فِی مَجْلِسِهِ وَ وَجْهِهِ وَ يَكُونَ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ عِنْدَهُ فِی الْحَقِّ سَوَاءً وَ أَمَرَهُ أَنْ يَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِالْعَدْلِ وَ أَنْ يُقِيمَ بِالْقِسْطِ وَ لَا يَتَّبِعَ الْهَوَى وَ لَا يَخَافَ فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ مَنِ اتَّقَاهُ وَ آثَرَ طَاعَتَهُ وَ أَمْرَهُ عَلَى مَنْ سِوَاهُ وَ كَتَبَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِی رَافِع.....»
ترجمه:
«على فرمان مىدهد كه: مردم مصر را به طاعت و هماهنگى دعوت كند، چه اين خوى و خصلت چندان عافيت و پاداش فراوان بدنبال دارد كه حسابش را نتوانند و كنه آن را نشناسند. فرمان مىدهد كه: با مردم نرمخوى باشد، در مجلس با همه يكسان باشد و به همه يكسان رو كند خويش و بيگانه را در حق فرق نگذارد. دستور مىدهد كه: ميان مردم عادلانه قضاوت كند، بنيان حكومتش را بر پايه عدل و داد گذارد، بدنبال هوى و هوس نرود، در كار خدا از سرزنش ملامتگران نهراسد، كه خدا با آنهاست كه جانب او را رعايت كنند و طاعت و فرمانش را بر خشنودى و فرمان ديگران بگزينند.«نويسنده»: عبيد اللَّه بن ابى رافع (منشى حضرت امير عليه السلام)،
لینک ثابت
ترجیح مصلحت اسلام بر سایر چیزها
دورهی میانسالی و سالخوردگی امیرالمؤمنین هم مشحون از امتحانهای دشوار، امتحانهای عجیب و غریب است و در همهی اینها آن صبر عظیم، صبر جمیل؛ مصلحت اسلام را - آنجائی که مصلحت اسلام در خطر است - بر همه چیز ترجیح دادن، حتّی بر حق مسلّم خود. امیرالمؤمنین میتوانست آن وقتی که احساس میکرد حق او ضایع میشود، قیام کند؛ علی که از کسی نمیترسید. او کسی بود که اگر جلو هم میافتاد، مطمئناً کسانی دنبال او حرکت میکردند؛ اما «فأمسکت بیدی یدی حتّی رأیت راجعة النّاس قد رجعت عن الإسلام یدعون إلی محق دین محمّد (صلّی اللَّه علیه و آله)»(1) میفرماید: دیدم انگیزههای مخالف با اصل دین، دارد در دلها زنده میشود، دشمنانی هستند، مخالفینی هستند، میخواهند از موقعیت استفاده کنند، لذا من آمدم وسط میدان، از اصل دین دفاع کردم؛ از حق خود گذشتم و عبور کردم. مصلحت اسلام را اینجور با همهی وجود رعایت میکند1388/09/15
1 )
نامه 62 : از نامههاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ
وَ مِنْهُ : إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ .
ترجمه:
اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند.
به خدا قسم در قلبم نمىافتاد، و بر خاطرم نمىگذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند.
چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مىكردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مىكنند،
ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنهاى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مىرود، يا همچون ابر از هم مىپاشد.
بنا بر اين در ميان آن فتنهها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد.
و قسمتى از اين نامه است
به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد،
اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بىخردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند،
زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد.
اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمىترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمىكردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمىداشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مىكردم.
آيا شما نمىبينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته
خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پستترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام
لینک ثابت
ملت ما بحمد اللَّه ملت صبور و غیور و دارای استقامتی است؛ این را ثابت کرده است. ملت ما در طول این سی سال و قبل از این سی سال در دوران انقلاب، این را نشان داده است؛ ما صبوریم. حالا سرکردگان استکبار و سخنگویان آنها هِی توی تبلیغاتشان میگویند صبر ما دارد به آخر میرسد، ما دیگر طاقتمان دارد تمام میشود- آنها در مقابل ایران میگویند- شما صبری نکردید در مقابل ملت ایران؛ کجا شما صبر کردید؟ هرجا هر کار توانستید، کردید؛ هر کاری از دستتان برمیآمده است، علیه ملت ایران انجام دادهاید. شما کِی صبر کردید؟ توطئه نکردید؟ تبلیغات نکردید؟ تحریم اقتصادی نکردید؟ حملهی نظامی نکردید؟ سگهای زنجیری خودتان را رها نکردید در منطقه؟- یعنی اسرائیل غاصب علیه نظام جمهوری اسلامی- کِی شما صبر کردید که حالا میگوئید صبر ما دارد تمام میشود؟! صبور، ملت ایران است. مائیم که صبر کردیم، مائیم که ایستادگی کردیم، مائیم که توطئهی شما، تبلیغات شما، هیاهوی شما را ندیده گرفتیم، راه خودمان را ادامه دادیم. و این ملت همین راه را، همین راهی که انگشت اشارهی امام بزرگوار ما، امام راحل ما، به ما نشان داد، با همهی وجود، به کمک الهی، با همت این جوانها طی خواهد کرد و إن شاء اللَّه به آن قلهی نهائی هم خواهد رسید.1388/09/15
لینک ثابت
امت بزرگ اسلامی, مسئله غدیر, امت بزرگ اسلامی
مسئلهی غدیر، مسئلهی ایجاد یک شاخص و معیار و میزان است. تا آخر دنیا مسلمانان میتوانند این شاخص و معیار را جلوی خودشان قرار بدهند و تکلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن کنند.1388/09/15
لینک ثابت
مسلمان, حکومت اسلامی, حضرت علی (علیهالسلام), الگوهای اسلامی, الگوی حکومت اسلامی, الگو بودن امیرالمومنین (علیهالسلام), حاکم اسلامی
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه آلاف التّحیّة و السّلام) یک قلهی مرتفع است؛ هم برای حاکم اسلامی و حکومت اسلامی، هم برای هر فرد مسلمان.1388/09/15
لینک ثابت
در قضیهی هستهای آنچه که ایران به دنبال آن است، دانش مورد نیاز است؛ دانشی که اگر امروز ملت ایران آن را دنبال نکند، فردا دیر خواهد بود؛ فردائی که نفتی به کار نباشد و همهی چرخهای اقتصادی دنیا بر اساس نیروی هستهای حرکت کند و ملت ایران دستش خالی باشد؛ بنشیند منتظر که دیگران به او کمک کنند؛ آنها این را میخواهند. مسئلهی هستهای ما این است؛ من بارها گفتهام. ما امروز برای دانش هستهای که برای ما مهم است، کار میکنیم که بیست سال دیگر، سی سال دیگر، فرزندان ما، جوانان ما، نسل آینده، ملت بزرگ ایران، آن روز دستش به طرف غربیها دراز نباشد. غربیها امروز که نفت مال ماست، از زمین ما نفت استخراج میشود و به آنها داده میشود، دارند برای همین نفت به ما زور میگویند! - امروز این نفتی که از چاههای این منطقه بیرون میآید، سودش برای دولتهای غربی از سودش برای کشورهای نفتخیز بیشتر است! - امروزی که نفت مال ماست، در اختیار ماست، دست ماست، زورگوئی میکنند، فردا که ما بخواهیم انرژی هستهای را از خود آنها بگیریم، شما ببینید چه بر سر ملتها میآید. نظام جمهوری اسلامی فکرِ آن روز را میکند. لذا امروز اصرار میکند که ما بایستی این علم را، این فناوری را، این دانائی را، این تمکّن را برای خودمان کسب کنیم. آن وقت جنجال راه میاندازند در دنیا که چرا میخواهید شما این را کسب کنید؟ و تهمت میزنند، افکار عمومی را گمراه میکنند که اینها دنبال بمب اتمند، اینها فلانند.1388/09/15
لینک ثابت