نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی عظیم در میانهی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷... آغاز شد و رشد و تکامل یافت. امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدی (ص)، و با اعتماد به ایمان دینی مردم، و با شجاعت و اخلاص و توکّل کمنظیر خود، راه مبارزه را در میان سختیها و مصائب طاقتفرسا گشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعیّتهای تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملّت ایران که از اوّلین قدمها به ندای این مرد الهی و روحانی گوش فرا داده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگیزهی نیرومند ایمان و عشق به اسلام، فداکاریها و جانفشانیهای فراموشناشدنی کردند؛ در خرداد سال ۴۲ در تهران و برخی نقاط دیگر کشور چنان قیامی به راه انداختند که رژیم سفّاک برای سرکوب آن از همهی ساز و برگ نظامی خود استفاده کرد و هزاران شهید بر روی آسفالت خیابانهای تهران و قم و جادّهی ورامین به خون غلتیدند. و صدها تن از مبارزان و زبدگان و در رأس همه امام بزرگوار به زندانها کشیده شدند. در سالهای پس از آن نیز که مبانی اسلام و نهضت انقلابی آن بهطور پیوسته و بیگسست، بهوسیلهی زبدگان و دلسوختگان در فضای کشور همهجا آشکار و پنهان تدریس و تبلیغ میشد، مردم مؤمن بخصوص جوانان، شجاعانه و مؤمنانه بدان میگرویدند و فکر و دل خود را به هدایتهای قرآنی، روشن و دست و زبان و جسم و جان خود را در دفاع از آن و تلاش در راه آن به میدان میآوردند.
آنچه در طول سالهای مبارزات نهضت اسلامی در ایران گذشت، هرگز در تاریخ شناختهشدهی ما نظیر نداشته است. در زیر ظاهر آرام زندگی ملّت، جریان مبارزات اسلامی، شبکهی عظیمی از انواع تلاشهای مبارزاتی مردمی به وجود آورده بود: از سخنرانیهای روشنگر، و جلسات آشکار و پنهان درسهای اسلامی، و تهیّه و پخش بیانیهها و جزوهها و فعّالیّتهای تربیتی و تعلیمی بر اساس رهنمود اسلام، تا تظاهرات و راهپیماییها و تجمّعهای بزرگ دینی و مردمی و تا تشکیل مجموعههای عملیّاتی و فداکاریهای شگفتآور و مثالزدنی، و همه بهنوعی متّصل و مرتبط به قلب تپندهی این مبارزهی عمومی و برخوردار از رهبریهای آن روح بزرگ و ایمان ناب و مغز متفکّر.
امام بزرگوار ما در این مدت در عین هدایت مردم و گستردن دامنهی آگاهی همگانی و کشاندن تودهی میلیونی به مبارزه، اندیشهی حکومت اسلامی را نضج و قوام بخشید .... نظام اسلامی در مکتب امام خمینی نظام عدل و ایمان و عقل و آزادگی و مردمگرایی است، و استقلال ملی و رد نظام سلطهی بینالمللی در مکتب امام بزرگوار ما دارای چنین ریشههای عمیقی است...
امام بزرگوار ما با ارائهی مکتب سیاسی اسلام، خط بطلان بر همهی تلاشهای فرهنگ و سیاسی دشمنان اسلام در طول یک قرن و نیم گذشته کشید که سعی کرده بودند اسلام را به کلی از عرصهی زندگی جامعه بیرون رانده و با طرح نظریهی جدایی دین از سیاست، دینداری را فقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند، و با حذف اسلام از صحنهی سیاست جهان، کشورهای اسلامی را عرصهی غارتگریها و تاخت و تازهای سیاسی و نظامی خود نمایند.
با ارائه و تعلیم و تبلیغ مکتب سیاسی اسلام، که در آن هم نقش مردم و اراده و خواست آنان و هم نقش هدایت الهی و احکام سعادتبخش قرآنی در ادارهی زندگی عمومی و حکومت، مشخص گردیده، و جایگاه ایمان و جهاد و اراده و تدبیر تبیین شده است، مبارزات گستردهی مردم، سمت و سوی منطقی و فکری خود را یافت و امام حکیم فرزانه و شجاع، در موضع رهبر بیمعارض، چون خورشیدی صحنهی مبارزات را روشن کرد، و سیل عظیم مردم به سوی میدانهای نهضت اسلامی سرازیر شد، و رهبری حکیمانه و همیشه بیدار امام موجب شد که هجوم وحشیانهی رژیم و مزدورانش به مردم مبارز، نه فقط عزم و ارادهی آنان را سست نکند، که آتش خشم و عزم انقلابی آنان را تیزتر نیز بنماید. کمکهای سیاسی و تسلیحاتی و امنیتی آمریکا و صهیونیسم و دیگر حامیان رژیم منحوس پهلوی که در تمام این مدت به سوی آن سرازیر میشد، سود نبخشید و ملت ایران به کمک خداوند متعال و عنایات حضرت بقیهالله ارواحنا فداه و با سلاح ایمان و جهاد و عشق به شهادت، برویم تا دندان مسلح پهلوی پیروز شد، و نظام پوسیدهی سلطنت را پس از قرنها سلطهی ظالمانه و تحقیرآمیز، به دور افکند و بنیان شامخ نظام اسلامی را که بر ایمان و معرفت و منطق وارادهی مردم استوار است بنا کرد1377/11/21
لینک ثابت