امتیاز حج بر سایر واجبات و فرائض اسلامی، جهانی بودن آن است، بین المللی بودن آن است. این تضرعی که هر مسلمانی در دل خود به آن نیاز دارد که در مقابل پروردگار خضوع کند، خشوع کند، تضرع کند، این در حج یک جلوهی عمومی و بینالمللی پیدا میکند. همهی مسلمانان با هم، با اختلاف لغاتشان، با اختلاف نژادهایشان، با اختلاف عاداتشان، آدابشان، آنجا که میرسند، همه خاشعند، همه متضرعند. این خیلی پدیدهی عجیبی است که ما به آن عادت کردهایم و اهمیت و عظمت آن را درست متوجه نمیشویم. همهی مسلمانان جمع بشوند، متوجه به یک مرکز، به یک نقطه، خاشع در مقابل این نقطه؛ با این چشم به حج نگاه کنیم؛ به عنوان یک فرصت. اگر به چشم فرصت نگاه کردیم، آن وقت دید ما باز خواهد شد، وظائف خودمان را بیشتر توجه خواهیم کرد. شما این فرصت را پیدا میکنید که در خانهی خدا در کنار بقیهی مسلمانان اظهار عبودیت کنید. این اولین نقطهی این فرصت است. اگر این به چشم فرصت نگاه شود، آن وقت لازمهاش این است که انسان این را به هیچ قیمتی از دست ندهد. حیف است که انسان در مکهی مکرمه یا مدینهی منوره، در مجاورت مرقد پیامبر اعظم (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم) و مراقد ائمهی هدی (سلام اللَّه علیهم اجمعین) و مرقد بزرگان صحابه و شهدای احد و بقیهی بزرگانی که در تاریخ مثل خورشید میدرخشند، باشد و به جای توجه و تذکر، به فکر دنیا باشد؛ آن هم دنیای حقیر، دنیای شخصی؛ این بازارگردیها و سر زدن به این گوشه و آن گوشه برای کارهای کمارزشی که در طول زندگی متأسفانه ما به آنها مشغولیم؛ در آن قطعهی زمانیِ اکسیری که هر دقیقهاش، هر ساعتش آنقدر ارزش دارد و آنقدر فرصت است - هر مثقالی از این مایع اینقدر عظمت دارد - این را ما صرف کنیم برای همین کارهای روزمرهی کمارزشی که تو بازارهای شهر خودمان و در هر نقطهای هم آن را انجام میدهیم؛ یا بقیهی سرگرمیهای بیجا. این اولین نقطه است. در مکه و مدینه به فکر توشه گرفتن باشیم، به فکر افزودن بر سرمایهی ایمان خود، معنویت خود، تذکر خود، خشوع خود در مقابل پروردگار باشیم. این اولین قدم است. یک جلوهی دیگر از اغتنام این فرصت بزرگ، فرصت تماس با بدنهی دنیای اسلام است. دنیا مردمند، نه سیاستمداران، نه فرماندهان زورگو، نه مستکبرین و متکبرین عالم. گاهی میشنوید؛ همین متکبرین محصول ذهن فاسد خودشان را نسبت میدهند به جامعهی جهانی: جامعهی جهانی اینجور میخواهد! جامعهی جهانی یعنی میلیاردها تودهی مردم. جامعهی اسلامی هم همین است. امت اسلامی یعنی این بدنه. امت اسلامی زید و عمروی نیستند که به هر وسیلهای بر بخشی از این بدنهی عظیم تسلط پیدا کردند و حکمرانی میکنند. امت، این بدنهی مردم است. برکات و خیرات در این بدنهی عظیم است و ارادهی آنهاست که میتواند کوهها را جابهجا کند؛ حرکت آنهاست که میتواند ارزشهای اسلامی را جهانگیر و همهگیر بکند. این در اختیار شماست. در حج هر سالی، انسانِ حاج با انبوه عظیمی از این بدنهی باعظمت امت اسلامی و دنیای اسلام مواجه میشود. این را باید مغتنم شمرد. این فرصت است و باید مغتنم شمرد. چه جور اغتنام فرصت بکنیم؟ خوب، طرق مختلفی دارد. یکی از آسانترین طرق که همه میتوانند او را انجام بدهند، این است که ایرانیِ مسلمان که زیر لوای جمهوری اسلامی و حاکمیت اسلام دارد زندگی میکند، با رفتار خود، با حرکات خود، با منش خود، اسلامِ جمهوری اسلامی را معرفی کند؛ خود را معرفی کند؛ تأثیر تربیت اسلامی بر خود را نشان بدهد. این یکی از آسانترین راههاست.1388/08/04
لینک ثابت