توصیهی ششم ما در مورد فرهنگ است، که اشاره شد مسئلهی فرهنگ بسیار مسئلهی مهمی است. ما در زمینهی فرهنگ و پرداختن به فرهنگ چه کار میخواهیم بکنیم؟ اول، تکلیف این را روشن کنیم. یکوقت هست که یک دستگاهی به امور فرهنگی بیاعتناء است، یکوقت نه، یک دستگاهی اعتناء و اهتمام به امور فرهنگی دارد، لیکن هدفگذاریهای فرهنگیاش دچار اختلال یا دچار خدشه است. این هدفگذاریها خیلی مهم است؛ از این نبایستی غفلت کرد. ما چه میخواهیم بکنیم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آیا ما به عنوان دولت اسلامی میتوانیم هدایتِ فرهنگی جامعهی خودمان را رها کنیم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست. حالا مخالفین، معترضین حرفهائی میزنند، نقد میکنند، گاهی مسخره میکنند، گاهی اهانت میکنند، بکنند؛ ما که نمیتوانیم تکلیف الهی را با این چیزها فراموش کنیم. ما وظیفه داریم مردم خودمان را هدایت بکنیم؛ هدایت. ریاست در جامعهی اسلامی، ریاست مادی محض و صرف نیست؛ ادارهی امور زندگی مردم هست، همراه با هدایت. تا آنجایی که میتوانیم، باید راه هدایت مردم را باز کنیم و مردم را هدایت کنیم. خیلی از ابزارهای هدایت در اختیار دستگاههای حکومتی است؛ حالا یک نمونهاش صدا و سیماست و نمونههای فراوان دیگر هم دارد؛ یک نمونه وزارت ارشاد است، یک نمونه وزارت علوم است، یک نمونه وزارت آموزش و پرورش است؛ اینها همه دستگاههای خدماتیِ هدایتی است. ما از اینها چگونه استفاده میکنیم؟ باید در جهتی حرکت کنیم که مردم متدین بار بیایند، متدین عمل بکنند، به مبانی دینی معتقد بشوند، عملًا پایبند بشوند؛ جهتگیری ما در همهی زمینهها باید این باشد.1388/06/16
لینک ثابت