حمایت از محرومان / توجه به محرومین/ حمایت از مستضعفین/ خدمت به قشر محروم
نمونهی دیگر[از تجربه نخبگان و مسئولان کشور]، همین مسئلهی هدفمند کردن یارانههاست، که این ناشی از تجربهی بلندمدت نخبگان کشور است که در طول این سالها به این نقطه رسیدهاند که یارانههائی که از کیسهی بیتالمال - یعنی از جیب عموم مردم - بیرون میرود و به عموم تعلق میگیرد، بیشتر متوجه به قشرهائی بشود که نیاز آنها بیشتر است؛ یعنی قشرهای محروم و طبقات متوسط به پائین جامعه، از بیتالمال و از کیسهی عمومی ملت بیشتر برخوردار شوند تا طبقات بسیار مرفه و کسانی که در حقیقت احتیاجی هم به این یارانهها ندارند. رسیدن به این حقیقت و تصمیم و عزم راسخ بر اجرای آن، ناشی از تجربهی طولانیمدتی است که در طول این سالها متراکم شده است و به مرحلهی عمل درآمده است.1388/01/01
لینک ثابت
اینی که ما تولید ناخالص ملی را، درآمد عمومی کشور را به یک رقم بالائی برسانیم، اما در داخل کشور تبعیض باشد، نابرابری باشد، عدهای آلاف و الوف برای خودشان داشته باشند، عدهای در فقر و محرومیت زندگی کنند، این آن چیزی نیست که اسلام میخواهد؛ این آن پیشرفتی نیست که مورد نظر اسلام باشد. باید عدالت تأمین بشود. عدالت هم یک واژهی بسیار عمیق و وسیعی است که بایستی خطوط اصلی آن را جستجو و پیدا کرد. به نظر ما عدالت، کاهش فاصلههای طبقاتی است، کاهش فاصلههای جغرافیائی است. اینجور نباشد که اگر یک مرکزی، یک استانی، یک شهری، یک کوره دهی از مرکز دور است، در یک نقطهی دور جغرافیائی کشور قرار گرفته است، دچار محرومیت باشد؛ اما آنجائی که نزدیک است، برخوردار باشد؛ این عدالت نیست. هم فاصلههای طبقاتی باید برداشته شود، فاصلههای جغرافیائی باید برداشته شود، هم برابری در استفادهی از امکانات و فرصتها باید به وجود بیاید. همهی آحاد کشور، آن کسانی که استعداد دارند، آن کسانی که امکان دارند، بتوانند از امکانات عمومی کشور استفاده کنند. اینجور نباشد که نورچشمیها مقدم باشند و افراد متقلب و خدعهگر جلو بیفتند. کاری کنیم که افراد گوناگون کشور، همه بتوانند در برابر امکانات کشور، از فرصت برابر استفاده کنند. البته اینها آرزوهای بزرگی است، لیکن دستیافتنی است؛ دستنیافتنی نیست. اگر تلاش کنیم و کار کنیم، میتوانیم به آن برسیم. سخت است، اما شدنی است.1388/01/01
لینک ثابت